به گزارش جهان، سایت "انور طاها" نوشت:با توجه به تلاقي عيدنوروز و ايام فاطميه، خوردن آجيل و تنقلات در ديد و بازديدها چه حكمي دارد؟ دليل خاصي در مورد حرمت تخمه شكستن در ايام شهادت معصومين(ع) وارد نشده و مجرد استفاده از تنقلات در اين ايام شرعاً حرام نيست ولي از آن جا كه اين گونه موارد عرفا مناسب مجالس شادي و سرور است، شايسته است مومنين در ايام سوگواري ائمه معصومين(ع) به جهت بزرگداشت شعائر ديني از آن پرهيز نمايند. پي نوشت:استفتاء مركز پاسخگويي به سوالات ديني انوار طاها از دفاتر مراجع تقليد |
↧
خوردن آجيل و تنقلات در ديد و بازديدها چه حكمي دارد؟
↧
فیلم/ میخواستم چارلی چاپلین ایران شوم
فیلم |
↧
↧
برکاتی که نماز حضرت زکریا دارد
به گزارش جهان به نقل از فارس، واژه «عبادت» در اصل به نظر بسیارى از واژه شناسان به معناى «خضوع» است و طبرى در تفسیر «جامع البیان» مىگوید: اصل عبودیت که به نظر او شامل عبادت نیز مىشود، نزد همه عرب به معناى ذلت و خاکسارى است.ابوعلی سینا معتقد است: «العبادة هی غایة الخضوع و التذلّل؛ عبادت نهایت خصوع و فروتنی است» و شهید مطهری در تعریف عبادت آورده است: پرستش آن حالتی است که در آن، انسان یک توجهی میکند که از ناحیه باطن خودش به آن حقیقتی که او را آفریدهاست و خودش را در قبضه قدرت او میبیند، خودش را به او نیازمند و محتاج میبیند. در واقع سیری است که انسان از خلق به سوی خالق میکند. این امر اساساً قطع نظر از فایده و اثری که داشته باشد، خودش یکی از نیازهای روحی بشر است.آگاهی عمیق و بصیرت و اندیشه در دین، رمز ارزشمندی کارها و عبادات است و بدون آن عمل، فاقد ارزش لازم است لذا یکی از مواردی که میتواند ما را در انجام عبادت، راغب کند پیبردن به حکمت عبادات است.آیتالله جوادی آملی از جمله کسانی است که به طور مفصل درباره حکمت و فلسفه اعمال عبادی دین مبین اسلام سخن گفته است. آنچه در ادامه میخوانید به موضوع «جایگاه و تأثیر نماز» میپردازد که برگرفته از بیانات این عالم فرزانه است.رسول خدا درباره نماز فرمودهاند: «مَا مِن صَلاةٍ یحضََر وَقتَها إلّا نَادی مَلَکٌ بَینَ یَدَیِ النّاسِ: أیُّها النّاس! قُومُوا إلی نِیرانِکُم الَّتِی أوقَدتُمُوها عَلی ظُهُورِکُم فَاطفَئُوها بِصَلاتِکُم»؛ وقت هر نمازی که فرا میرسد فرشتهای به مردم میگوید: ای مردم برخیزید آن آتشهای که پشت سر خود روشن کردهاید با نماز خاموش کنید.ناروایی را که مرتکب شدیم سخن بدی را که گفتیم بیراههای را که رفتیم از ما جدا و دور نیست،همه اینها آتشهایی است که با دست خود روشن کردهایم و بر دوش حمل میکنیم و نمیدانیم که خروارها آتش بر دوش ماست.حتی خود انسان آتش و هیزم افروخته میشود: «وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَکَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا» آنها که اهل قسط و ظلم هستند خود هیزم جهنماند و به صورت آتش و هیزم افروختهای مجسم میشوند.اگر خداوند با اهل قسط و عدل دوست است با اهل قسط و ظلم نیز دشمن است. بسیاری از کارهای ما به صورت آتشی بر دوش ما انباشته شده است اما احساس نمیکنیم معلوم میشود اگر کسی نماز خواند نه تنها بعد از نماز گرفتار گناه نمیشود بلکه آتشهایی را هم که قبلا روشن کرده است خاموش میکند.نماز، نهر روان و چشمه کوثری است که هم آتشهای گذاشته را خاموش میکندو نمیگذارد انسان بعدها گرفتار آتش شود. هم جلو بدیها را میگیرد و هم بدیهای گذشته را از بین میبرد. این خاصیت نماز است که در قرآن کریم به آن اشاره شده:«إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنکَرِ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ».برکات نماز حضرت زکریااز امام صادق (ع) نقل شده که اگر خداوند سبحان بخواهد برکتی به انسان مرحمت کند آن را در بهترین حال عطا میفرماید. و بهترین حالت در محراب بودن و در جنگ با دشمن درونی بودن است. به عنوان مثال خدای سبحان اگر به زکریا یحیی را مرحمت کرده در حالت عبادت این بشارت به او داده شده است. آن حضرت فرمود: «إنَّ طَاعَهُ الله خِدمَتُه فِی الأرضِ فَلَیس شَیءٌ مِن خِدمِته یَعدِلُ الصَّلاه فمن ثم فَنَادَتْهُ الْمَلاَئِکَةُ وَ هُوَ قَائِمٌ یُصَلِّی فِی الْمِحْرَاب»؛ طاعت خداوند آن است که انسان در زمین، خداوند را خدمت کند و چیزی از خدمت او به اندازه نماز نمیارزد. به همین دلیل در حال عبادت به حضرت زکریا بشارت داده شده است. یحیی (ع) در راه دین شهید شد و ما او را به عنوان یحیای زاهد و شهید میشناسیم و اگر کسی این دو توفیق را داشت که در راه دین، با سلاح، فداکاری کند در کنار این سلاحگیری، معرفت که سلاح عقل است، لازم است.امام صادق (ع) ذیل آیه کریمه «خُذُواْ مَا آتَیْنَاکُم بِقُوَّةٍ» سؤال شده است آیا منظور قوت قلب است یا قوت بدن؟حضرت فرمودند: قوت قلوب و ابدان هر دو است و یحیی (ع) که خداوند به او فرموده: «یَا یَحْیَىٰ خُذِ الْکِتَابَ بِقُوَّةٍ» هم با قوت عقل و معرفت و هم با قوت بدن کتاب آسمانی را گرفت. از این کتاب حمایت کرد و سرانجام شربت شهادت نوشید. اینها همه از برکات نماز زکریا (ع) بود. |
↧
حافظ ناظری: جز فحش و افترا نصیبم نشد!
به گزارش جهان به نقل از مهر، می گوید «ناگفته» حرف های زیادی برای گفتن دارد، می گوید در آینده هم حرف های زیادی برای گفتن خواهد داشت، می گوید اگر روزی نام خانوادگی خود را هم تغییر دهد می تواند حرف هایی برای گفتن در موسیقی داشته باشد، می گوید خیلی ها در ایران چشم دیدن او و شنیدن آثارش را ندارند، می گوید سوداهای زیادی در سر دارد که هدفی جز بین المللی کردن موسیقی ایرانی نیست، او با «بعد یازدهم» بیست دقیقه ای آمد تا بعد از اما و اگرهای فراوان، بعد از حاشیه های ریز و درشت به «ناگفته» ای برسد که چندین هنرمند بین المللی برنده جایزه گرمی با او همراه شوند.او اگر چه در نشست خبری تازه ترین آلبوم خود با بغضی ترکیده و چشمانی اشک بار از روند تولید آلبوم «ناگفته» گفت، اما گویا حاشیه ها همچنان دست از سر او بر نمی دارند و می خواهند در همین ابتدا او را آب دیده موسیقی پرحاشیه ایران کنند؛ جریانی که اگر چه ممکن است در وجوه علمی خود انتقاداتی را به جوان خوش پوش و خوش چهره موسیقی ایرانی با آلبوم متفاوت وارد کند اما به هر حال باید پذیرای هنرمندی باشد که آمده و می خواهد در این عرصه عرض اندام کند.حافظ ناظری بعد از انتشار آلبوم پرحرف و حدیث «بعد یازدهم» در اواخر سال ۹۲ آنچنان با هجمه منتقدان و برخی از هنرمندان و البته رسانه ها مواجه شد که به نظر می آمد دیگر حتی برای دیدن خانواده خود نیز به ایران بازنگردد اما او در آخرین روزهای اسفند ۹۳ در کمال جسارت و شجاعت از انتشار آلبوم تازه خود یا بهتر بگوییم تکمیل شده آلبوم «بعد یازدهم» خبر داد و به فاصله چند روز از نشست خبری خود، بار دیگر با حضور پدر خود شهرام ناظری و تعدادی دیگر از هنرمندان سینما و تلویزیون از آلبوم «ناگفته» در ایران رونمایی کرد؛ آلبومی که به قول حافظ و براساس مدارکی که ارائه داده در ردیف پرفروش ترین آلبوم های موسیقی کلاسیک دنیا و البته با همکاری هنرمندان صاحب نام عرصه موسیقی بوده است.حافظ ناظری چند روز قبل از عزیمت به نیویورک محل اقامت فعلی اش به خبرگزاری مهر آمد و به سوالات خبرنگار مهر پیرامون آخرین فعالیت های خود در موسیقی و آلبوم «ناگفته» پاسخ داد. شاید او در این لحظه که گفتگوی ما منتشرشده در چندین هزار کیلومتر آنطرف تر گفته های خود در این گفتگو را می خواند. شاید او باز هم ناگفته های زیادی داشته باشد که در این گفتگو نیز باز هم درباره آنها حرف نزده باشد.با ما در بخش نخست این گفتگو همراه می شوید:* بهانه این گفتگو فعالیت های جدیدتان است و صرفا به آلبوم های «ناگفته» و «بعد یازدهم» محدود نمی شود کما اینکه می خواهم بحث را از این منظر آغاز کنم که نسل شما اساسا نسل جسوری است که به نظر می آید دوست دارد با بهره گیری از موقعیت بسیار ویژه گذشتگان و پدرانشان از منظری مستقل به موسیقی به ویژه موسیقی ایرانی نگاه کنند. در این راه نوگرایی شعار مهم شما بوده است، اما نکته مهم این است که شما چگونه می توانید در وانفسایی که هجمه های فراوانی به موسیقی اصیل ایرانی وارد شده و از سوی دیگر کسانی هم هستند که خیلی از این نوگرایی خوششان نمی آید، به فعالیت خود ادامه دهید؟- قبل از اینکه به پرسش شما پاسخ دهم لازم می دانم به این نکته اشاره کنم که بسیار باعث افتخار و خوشحالی من است که در یک خبرگزاری معتبر و معتدل به معنای واقعی کلمه حضور پیدا کرده ام. من هر زمان اخبار شما را دنبال می کنم متوجه این موضوع هستم که همواره تلاش دارید به موضوعات مختلف حوزه موسیقی واقع گرایانه نگاه کنید.من که در نیویورک اخبار رسانه های داخلی را رصد می کنم به این باور رسیده ام که بسیار راحت می توان یک خبر واقعی را از یک خبر غیر واقعی تشخیص داد و این خیلی خوب است که خبرگزاری مهر تمام تلاش خود را انجام داده که ارائه دهنده واقعیت و حقیقت به مردم باشد.اما درباره سوالی که شما مطرح کردید به اندازه یک کتاب چند صد صفحه ای می توان حرف زد زیرا شما در این سوال یکسری نکته های ظریف را مطرح کردید که آسیب شناسی آن در حوزه نقد موسیقی ضرورت دارد.من بر این باورم که موسیقی سنتی ما، آن موسیقی ای که در این چهل سال گذشته شنیده ایم، نیست بلکه موسیقی سنتی واقعی ایران اقیانوس بیکرانی است که هنوز بسیار ناشناخته است.* یعنی می خواهید بگویید حتی قدمای موسیقی ایرانی هم نتوانسته اند در این اقیانوس بیکرانی که شما از آن یاد می کنید غور کنند؟- اتفاقا من می خواهم بگویم اگر موسیقی این سی - چهل سال گذشته را با موسیقی قدمای ما و دوره های قبل مقایسه کنید می بینید که موسیقی خیلی دچار پسرفت شده است.شرایط به گونه ای است که گویی یک شکاف پانصد ساله ما را از مسیری که قدمایمان در موسیقی داشته اند، دور کرده است. در صورتی که اگر شما موسیقی کلاسیک غربی را واکاوی و بررسی کنید خواهید دید که با تکیه بر تجربیات و کارهای گذشته چه روند تکاملی را طی کرده اند. البته بررسی عقب افتادگی موسیقی سنتی ایرانی در حوصله و مجال این مصاحبه نیست و بهتر است در مورد آن کتابی نوشته شود چون آسیب شناسی، جامعه شناسی، روانشناسی و خیلی چیزهای دیگر را در برخواهد گرفت!از سویی اگر بخواهیم به نوگرایی در موسیقی نگاهی بیاندازیم خواهیم دید که ما در این مورد هم خیلی پسرفت کرده ایم، آنهم در نسلی که ادعای نوگرایی دارد. فکر می کنید چرا؟! به خاطر اینکه نوگرایی زمانی اتفاق خواهد افتاد که ما چنان بر هنر و دانش مان اشراف پیدا کرده باشیم که همه کوره راه هایش را نیز رفته باشیم و بر اساس آن بتوانیم درون آن مختصات هنری حجره هایی را کشف کنیم که دیگران قادر به دیدن آنها نیستند. ما کسانی را می شناسیم که در اصول و سنت بسیار بسیار قدرتمند هستند همچنین در طول تاریخ نیز به نام هایی برمی خوریم که در اصول و سنت بسیار قوی بوده اند اما هرگز نتوانسته اند نوآوری کنند چون کشف آن حجره ها نیازمند دانش و تبحر و اشراف کامل به سنت هنر است.* و اگر بخواهیم از میان صحبت های شما به پاسخ پرسش اول برسیم، چه جوابی دارید؟- من فکر می کنم در دوره ما به ویژه در میان هنرمندان جوان ایران از جمله خود من نوگرایی وجود ندارد برای همین وقتی کاری با رویکرد نوگرایانه مانند آلبوم «ناگفته» ساخته می شود همیشه برایش حرف وجود دارد.به طور مثال شما اگر پنج برنامه از رپرتوارهای سه تار را نزده باشید حتی اگر نابغه موسیقی هم باشید و بیایید کارهای عجیب و غریبی با سه تار انجام دهید کسی آن را به عنوان نوگرایی از شما قبول نخواهد کرد چون شما اصول نوازندگی با سه تار را نگذرانده اید. یا اگر من «دست سومی» از شما بخواهم و شما ببینید که من از همین دو دستی که دارم درست و به حد کفایت استفاده نمی کنم، خواهید گفت: «شما از دست هایی که دارید درست استفاده کن بعد بگو دست سوم می خواهم.»رونمایی از آلبوم حافظ ناظری* حالا که حرف سه تار شد بد نیست در مورد ساز ابداعی که شباهت هایی با ساز سه تار دارد نیز صحبت هایی داشته باشید که حداقل فراموشمان نشود.- مطمئن باشید درباره این ساز ابداعی نیز صحبت خواهم کرد، اما اجازه بدهید بحث قبل را بیشتر پیش ببرم چون سوال شما خیلی حیاتی است. موضوع نوگرایی در ایران آنقدر دم دستی است و این واژه آنقدر تقلیل یافته که بعضی وقت ها با آوردن دو ساز گیتار و یک ساز کوبه ای از بنگلادش در کنار هم با ادعای نوگرایی مواجه می شویم که البته این مفهومش نوگرایی نیست.پیکاسو زمانی که بینی را پشت سر کاراکترش می کشد به اصول رنسانس و کلاسیک نقاشی به خوبی اشراف دارد و به معنای عامیانه اش اصول را دیگر خورده است که می تواند تصور کند اگر بینی پشت سر باشد چه می شود و چه مفهومی دارد، بنابراین نوگرایی آنجا معنی پیدا می کند که از اصول گذشته باشی. از همین دست نوگرایی هم می توان به نقاشی های سالوادور دالی که بعد از دیدن آثارش به فکر فرو می رویم، اشاره کرد. این تصاویر که در زمان خودشان نو بوده اند از اصول و شناخت گذشته استخراج شده اند.حال کمتر خواننده ای از خواننده های جدید موسیقی سنتی پیدا می شود که بتواند پنج جمله آوازی را درست بخواند! البته می خوانند، تحریر هم می زنند، اوج هم می گیرند ولی وقتی کارشان را کنار استادهای آواز قدیمی می گذاریم می بینیم نمره یک هم نمی گیرند. دلیل این موضوع هم این است که سرعت در آواز ایرانی از بین رفته است. در آوازهای قدیمی شما می بینید فرصت چرت زدن از مخاطب در سریع ترین شکل ممکن گرفته شده است زیرا آن نوع اجرا در خود حرکت دارد ولی آن حرکت در موسیقی امروزی از بین رفته است.شما در آثار اغلب استادان قدیم می بینید که آواز در نهایت دو یا سه دقیقه طول می کشد ولی الان خواننده های موسیقی آوازهای چهل دقیقه ای اجرا می کنند. حال در این چهل دقیقه چه بر سر شنونده می آید؟!*اساسا خیلی ها معتقدند آواز در حال فراموشی است.- حرف شما کاملا درست است و من هم به این حرف معتقدم. اتفاقا برنامه هایی هم برایش دارم و کارهایی را برای بازسازی آن انجام داده ام. من برای رفع این عارضه کار خواهم کرد و شما ظرف چند ماه آینده حاصل این تلاش را خواهید شنید و می توانید در این فضا قضاوت کنید.من با همین انگیزه سراغ آوازهای صد در صد سنتی رفتم که متعلق به صد سال پیش است. من در کارهایی که انجام داده ام هرگز اینگونه نبوده که کاری را یک شبه ساخته باشم. مطمئن باشید آلبوم «ناگفته ها» نیز بر اثر یک تصمیم یک شبه به این شکل در نیامده است به ویژه در قطعه اول آن که اصلی ترین عنصر موسیقی که شعر است، حذف شده است!من این کار را با اتکا به دانشی که از بچگی فراگرفته بودم، انجام دادم. هرگز با خودم نگفتم: «بابا خسته شدیم چقدر آواز می خوانند». من معتقدم تمام جادوی موسیقی ایران در ردیف موسیقی ایران قرار دارد که در بطن آن می توان کشف کرد. شما اگر تغییر یا خلاقیتی در کارهایم می شنوید دلیلی جز عشق و شناخت توام با تلاش مکرر ندارد.به هر ترتیب باید بگویم مقوله نوگرایی در موسیقی ایران در روند تغییر قرار دارد. نسل جدید اشراف چندانی به موسیقی سنتی ایران ندارد حتی می خواهد آن را بشکند و یک چیز تازه از آن دربیاورد فارغ از اینکه هنوز نمی داند چطور می خواهد آن را بشکند. البته نمی دانم چیزی را که درست نمی شناسند چطور می شکند؟ دلیل همه حرف ها و هجمه ها هم برای این است.*تصور نمی کنید اثبات این ادعاها باز هم برای شما دردسرساز شود؟- باور کنید اگر می شد در یک فرصت مناسب به صورت تک تک و آنالیزگونه نمونه ها را با هم مقایسه کرد، از روی آثار می توانستم واضح تر توضیحاتی را ارائه دهم. به عنوان نمونه باید بگویم تارنوازی استاد بزرگ علی اکبر خان شهنازی انتهای موسیقی سنتی ماست. نوازندگی این هنرمند بزرگ به عنوان هنرمندی که در فضای موسیقی ما نامی درخشان است اوج نوگرایی است.من معتقدم وقتی علی اکبر شهنازی تار می زد شما تصور می کردید یک نوازنده جهانی گیتار فلامینکو می نوازد. اگر بخواهیم تار شهنازی را با بهترین نوازنده تار این دهه ها مقایسه کنیم می بینیم با یک فاصله زیادی هنوز شهنازی در بالاترین رتبه است. البته این فقط حرف من نیست و اگر از خیلی از استادان هم بپرسید قطعا همین نظر را خواهند داشت. به اعتقاد من مانند او نواختن غیرممکن است. اگر بخواهیم شاهد نوآوری و تغییر باشیم باید منتظر آمدن نسل بعد باشیم چون نسل امروز هم مثل نسل قبل خود نمی تواند این تغییر و نوگرایی را به وجود آورد.*این مواردی که اشاره کردید حداقل برای من که مخاطب حرفه ای موسیقی هستم بسیار جالب توجه است. اما این میسر نخواهد شد مگر اینکه شما بتوانید استادان موسیقی ایران را که داعیه دار یک جریانی در موسیقی هستند متقاعد کنید. با وجود آگاهی از این مخالفت ها تا حالا شده است که گفتگویی درباره نیاز به پیشرفت و نوگرایی با بزرگان موسیقی داشته باشید؟ و اگر تلاش کرده اید چه جواب یا واکنشی از سوی آنها دریافت کرده اید؟- بله. من از کودکی افتخار معاشرت و مجاورت با استادان موسیقی را داشته ام و همه آنها مثل عموهای من هستند حتی آنهایی که از من بد می گویند.ولی مشکل از برخی از همین استادان است. بیایید نگاهی به نسل ابوالحسن صبا، علی اکبر شهنازی، کلنل وزیری، طاهرزاده، نکیسا و... بیندازیم. خواهیم دید هرکدام بر قله ای ایستاده اند و اگر شما بخواهید دفتری از آثار آنها را باز و آنالیز کنید حیرت خواهید کرد. موسیقی ما از نظر گروه نوازی پیشرفت کرده است اما موسیقی ایرانی در اصل موسیقی تک نوازی و بداهه نوازی است. شما آخرین کنسرت بداهه نوازی که تشریف بردید چه زمانی بوده است؟* به خاطر ندارم.- این یعنی چه؟ یعنی یک شکاف خیلی بزرگ. در صورتی که چهل سال پیش مردم ساعت ها به نی استاد کسایی در رادیو گوش می سپردند و ساعت ها به تک نوازی تار علی اکبر شهنازی گوش می دادند. ما هنوز می توانیم اسطوره های موسیقی هند را ببینیم که در سراسر نقاط دنیا تک نوازی می کنند اما آخرین کنسرت تک نوازی ایران را که برایش دوهزار نفر رفته باشند به یاد نمی آوریم.حالا یک آدمی مثل من می آید و خودش را بد می کند و جرمش هم این است که «اسرار هویدا می کند» در حالیکه من فقط واقعیت ها را می گویم. ما معمولا از یک اثر پی به موثر می بریم و این فاجعه است که جوانی مثل شما اجرایی از اصول موسیقی ایرانی و حسن موسیقی ایران را به یاد نمی آورد. این یعنی که باید سکوت کنیم!باور کنید پدر من پانزده بشکه را به پشت خود می کشید تا بتواند نیم ساعت کمانچه نوازی استاد بهاری را ببیند و بشنود. آقایان شجریان و لطفی از این کارها را انجام می دادند تا استاد کسایی فقط یک گوشه برایشان بنوازد و اینها یک هفته خوشحال بودند که یک گوشه تازه یاد گرفته اند. آیا این گوشه ها دیگر نیاز و جوابگوی نسل ما نیست.*به طور حتم هست، اما من تصور می کنم موضوعی که شما به آن اشاره کردید فقط و فقط به هنرمندان محدود نمی شود. به هر حال خیلی از اقتضائات اجتماعی و زندگی تغییر کرده است.-ببینید، موضوع اخلاقیات و روحیات یک چیز است و موضوع تحقیق و بررسی یک چیز دیگر. ما در یک جامعه ای زندگی می کنیم که اگر استادی حرف غلطی بزند شما باید بگویید چشم و این در هیچ جای دنیا وجود ندارد. در جوامع پیشرفته شما به راحتی می توانید با حفظ احترام به استادی که اشتباه می کند بگویید «داری اشتباه می گویی». ولی در اینجا ماجرا این گونه نیست من شخصا روی این موضوع کار کردم و حرف هایی که اساتید به اشتباه در مورد کارم می گویند با حفظ احترام رد می کنم و می گویم که این نظرگاه شماست. چون ممکن است بیست سال دیگر در همین جا یک آقای دیگری از حافظ ناظری دیگری سوال کند که آخرین باری که موسیقی سنتی گوش دادی کی بوده است و او بگوید موسیقی سنتی دیگر چیست؟من مصاحبه ای در سی ان ان داشتم و در آنجا سوالی از من پرسیده شد که برایم خیلی جالب بود و ۹ سال پیش مرا بر این داشت که به موسیقی با عمق بیشتری فکر کنم. اینکه چرا پیشترها وقتی موسیقی ما در خارج از ایران اجرا می شد دو، سه هزار نفر می رفتند آن را می دیدند اما امروز کنسرت های بزرگترین استادهای ایرانی را پانصد نفر یا سی صد نفر تماشا می کنند. البته بعضی ها هم که کنسل می شوند. چرا؟بینید در چندین سال پیش وقتی استادی از ایران به خارج می آمد بعضی از کسانی که به هر دلیلی از ایران رفته اند حتی به خاطر اینکه دلشان تنگ شده بود برای دیدن کنسرت ها هجوم می آوردند تا دلشان باز شود البته آنها بچه هایشان را هم که آنجا به دنیا آمده اند با خودشان می بردند اما من می دیدیم که در برخی از این کنسرت ها همین بچه ها خوابشان می برد و دفعه بعد هم پایشان را به کنسرت موسیقی سنتی نمی گذاشتند.* یعنی به طور کامل معتقدید این موسیقی در هیچ شرایطی با نسل جدید ارتباط برقرار نکرده است؟- من از وقتی به ایران آمدم پیشنهادی برای حضور در یکی از شبکه های تلویزیون داشتم، یا اینکه عکسم روی جلد روزنامه ها باشد و حتی پیشنهادهای میلیاردی به من می دادند. باور کنید من اگر پانزده سال پیش این کارها را کرده بودم که اکنون چندین دستگاه ماشین داشتم و می توانستم پنت هاوس داشته باشم و اینجا در رفاه کامل زندگی کنم ولی تمام اینها را برای رسیدن به یک آرزوی بزرگتر رها کردم. برای یک امید! رفتم آمریکا و در حد بضاعت یک اثری را در همان دنیایی که به دیدن کنسرت های موسیقی سنتی ما نمی آمد، تولید کردم و همین سی دی در نوع خودش به شماره یک دنیا تبدیل شد و این کار را یک آدم تک و تنها بدون حمایت کشور خودش و بدون حمایت هیچ کس دیگری از صفر شروع کرد و ساخت. من خودم را فدا کردم. مانند یک دانشجو در یک سوییت کوچک پانزده سال تلاش کردم و کاری را ساختم که رییس بزرگترین کمپانی موسیقی دنیا را مجاب به سرمایه گذاری روی چنین کارهایی بکند اما متاسفانه در کشور خودم به جز فحش و افترا چیز دیگری نصیبم نشد! اما معتقدم که تاریخ درباره ما حرف خواهد زد و قضاوت خواهد کرد. |
↧
فیلم / نذری پختن حاج محمود کریمی
فیلم اولفیلم دوم |
↧
↧
۳ شرط امام علی(ع) برای رفتن به مهمانی
به گزارش جهان به نقل از فارس، حجتالاسلام سیدحسین حسینی قمی در خصوص جایگاه عید نوروز در سیره ائمه اطهار علیهمالسلام گفت: سیدبن طاووس(ره) یکی از علمای بزرگ شیعه، خدمت بزرگی به جامعه شیعی نموده و آنچه از میراث گرانبهای اهل بیت(ع) بر جای مانده را جمع آوری کرده و در کتابهای متعددی برای ما ثبت و نگهداری کرده است.وی اظهار داشت: شیخ عباس قمی(ره) صاحب کتاب شریف «مفاتیحالجنان» اغلب ادعیه مفاتیح را از آثار سید بن طاووس نقل کرده است؛ در کتاب «اقبال» سید بن طاووس آمده که وجود امام رضا (ع) از اجداد بزرگوارشان روایت کردهاند که در ابتدای سال، پیامبر خدا (ص) دعای «اللَّهُمَّ أَنْتَ الْإِلَهُ الْقَدِیمُ وَ هَذِهِ سَنَةٌ جَدِیدَةٌ» را سه مرتبه میخواند، بدین مضمون که؛ خدایا سال نو شده اما تو همان خدای قدیمی هستی، سالها میآید و میرود اما تو همان خدای ازلی و ابدی خواهی بود.* سه تقاضای پیامبر اکرم (ص) در آغاز سال نو/ ریشه دینی «هرروزتان نوروز»این کارشناس دینی که در برنامه «سمت خدا» حضور داشت، عنوان کرد: در واقع حضرت رسول(ص) در این دعا سه خواسته مهم را مدنظر دارند؛ نخست، مبارزه با شیطان بیرونی، دوم مبارزه با دشمن درونی و سوم نتیجه این دو مبارزه که همان مشغول شدن به آنچه که خدا از ما میپسندد، است؛ «فَأَسْأَلُکَ فِیهَا الْعِصْمَةَ مِنَ الشَّیْطَانِ وَ الْقُوَّةَ عَلَى هَذِهِ النَّفْسِ الْأَمَّارَةِ بِالسُّوءِ وَ الاشْتِغَالَ بِمَا یُقَرِّبُنِی إِلَیْکَ یَا کَرِیمُ یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ»؛ در این سال از تو درخواست مىکنم حفظ شدنم را از شیطان، و قدرت و غلبه و بر نفس فرمانده به گناه و مشغول بودن به آنچه که مرا به تو نزدیک مىکند.وی با بیان اینکه نباید همه چیز را گردن شیطان بیاندازیم، ادامه داد: اکثر ما انسانها گاهی اوقات برای فرار از مسئولیتهایمان میگوئیم شیطان فریبمان داد در حالی که خداوند در قرآن کریم میفرماید: «وَمَا کَانَ لِیَ عَلَیْکُم مِّن سُلْطَانٍ إِلاَّ أَن دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی» وقتی فردای قیامت انسانها میگویند شیطان ما را فریب داد و ما مقصر نیستیم، شیطان از خودش دفاع میکند و میگوید: من فقط شما را دعوت کردم و مجبورتان نکردم و خداوند متعال نیز سخن شیطان را تأیید میکند«وَمَا کَانَ لِیَ عَلَیْکُم».حسینی قمی گفت: در نگاه دینی میتوان همه چیز را به عبادت و با توجه به خدا نگریست و به آنها رنگ خدایی بخشید. مرحوم شیخ صدوق در من لایحضره الفقیه آورده که برای امیرالمؤمنین (ع) هدیهای آوردند حضرت مناسبت هدیه را سوال کردند، گفتند: «الیوم النیروز» امروز نوروز است حضرت در پاسخ فرمودند اگر نوروز به هدیه دادن است پس هر روز ما نوروز است لذا احتمال میرود عبارت «هرروزتان نوروز» برگرفته از این حدیث و احادیث شبیه به آن باشد.* سه شرط حضرت علی (ع) برای رفتن به میهمانیوی در ادامه به روایتی از امیر مؤمنان علی علیهالسلام اشاره کرد و ابراز داشت: روزی فردی امیرالمؤمنین(ع) را به منزلش دعوت کرد، امام علی(ع) فرمودند به سه شرط میپذیرم؛ چیزی از بیرون منزل وارد نکنی، هرچه در خانه داری برای ما بیاوری و از آنچه در خانه داری دریغ نکنی، همسر و فرزندانت را نیز به زحمت نیندازی.این کارشناس برنامه سمت خدا گفت: همچنین پیامبر خدا(ص) فرمودهاند که همین گناه کافی است که انسان وقتی برای میهمان یک غذایی میآورد، بگوید ببخشید قابل شما را ندارد! میزبان حق ندارد بگوید چیز قابل داری نیست، از طرف دیگر میهمان هم حق ندارد در مقابل پذیرایی که میزبان آورده ولو کم، آن را سبک بشمارد. امام صادق (ع) نیز میفرمایند: وقتی میهمانی برایتان آمد نگویید ناهار میل فرمودهاید یا ناهار برایتان بیاورم بلکه حضرت میفرمایند: تو سفره را بیانداز و هرچه داری بیاور. «فَإِنَّ الْجَوَادَ کُلَّ الْجَوَادِ»؛ بالاترین جود و بخشش این است انسان هرچه دارد بیاورد.وی درباره یکی از عادات ناپسند و اشتباهی که در میان برخی از اقشار جامعه رواج دارد، اظهار داشت: متاسفانه سیرهای که میان ما پدید آمده و با سیره علوی فاصله دارد این است که اگر میخواهیم میهمانی داشته باشیم و عدهای را به برای مهمانی دعوت کنیم، ابتدا فکر میکنیم که چه کسانی ما را قبلاً به خانهشان دعوت کردهاند. در حالی که امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: به دیدن کسی برو که به دیدنت نیامده؛ «عُدْ مَنْ لَا یَعُودُکَ وَ أَهْدِ إِلَى مَنْ لَا یُهْدِی إِلَیْک»، هدیه بده به کسی که او به تو هدیه نداده است. نگاه دین اسلام این است «تَصِلُ مَنْ قَطَعَک» کسی که با تو قطع رابطه کرده با او بپیوند. |
↧
فرزندان نوح پیامبر در سمنان +عکس
به گزارش جهان به نقل از تسنیم، مدفن ۳۳ پیامبر در ۱۵ استان کشورمان واقعشده و استان سمنان یکی از استانهایی است پنج بقعه منسوب به پیامبران الهی در آن واقعشده است.با توجه به کتیبه موجود در ایوان شرقی و همچنین اعتقادات مردم سمنان، صاحب مدفون در بقعه دو نفر به اسامی «سام» و «لام» از نوادگان حضرت نوح پیغمبرند که مشهور به «سامالنبی» و «لامالنبی» هستند.مفاد مطالب نوشتهشده بر روی کتیبه چنین است: «در بیان نسب شریف پیغمبران سیم و لام علیهالسلام بدان که دو بزرگوار دو پیغمبرند از نسل نوح، یکی سام و یکی لام پسران عراق بن عالم بن سام بن نوحاند. بنای سمنان از ایشان شده (بناهای ساختهشده از سوی ایشان). از راه البرز به سمنان آمده و قلعه جنبدان و اسفنجان و ناسار و کوشمغان و زاوغان (اسامی محلات قدیمی شهر سمنان) را بنا نهادند و بعضی از مردم سمنان از نسل سام و لام هستند وجهتسمیه سمنان آن است که باعث آن سمنک پیغمبر شده و این کوه را سیمنک مینامند.»این بقعه در ۱۸ کیلومتری شمال شرقی سمنان و بر فراز کوهی مرتفعی واقعشده است.آبوهوای دلنشین محل این بقعه، بهویژه در فصل تابستان سبب شده است تا زائران زیادی همه هفته به این محل مراجعه کنند و این مهم ظرفیت مناسبی را بهمنظور توسعه گردشگری مذهبی برای آن فراهم آورده است.زائرانی که قصد رفتن به محل این بقعه را با وسیله نقلیه دارند؛ پس از پیمودن ۲۷ کیلومتر با اتومبیل و گذشتن از چند کلاته و مسیر رودخانه و جاده خاکی پرپیچوخم بهپای کوه مرتفعی میرسند که درگذشته زائران میبایستی تا فراز کوه که محل مقبره است را با اسب و الاغ و یا پیاده طی میکردند.اما در سالهای اخیر باهمت هیئتامنا و پیگیری اداره کل اوقاف و امور خیریه و مساعدت استانداری نسبت احداث جاده جدید از پای جاده تا محل بقعه و تأمین برق بقعه اقداماتی بهعملآمده است.مشخصات بقعهاین بقعه متبرکه دارای گنبد مخروطی شکل به شعاع ۲۰ متر و با گریو کوتاهی است که ارتفاع آن از سطح بام مقبره حدود ۴.۵ متر است و فاقد کاشی بوده و از داخل دارایاینهکاری بسیار زیبایی است.حرم بهصورت مربع شکل به ضلع ۵.۵ متر است که در وسط ضریح، مطلا است که بر روی قبر ساخته و نصبشده است و زیر آن سنگ مرمر قرار دارد و روی آن نسب پیغمبران حکشده است.در سمت جنوبی و شرقی بقعه، بیرون مقصوره دو ایوان و دو پیش فضا وجود دارد و دو طرف دیگر آن پرتگاه و دره است.در سال ۸۹ نسبت به ساخت حسینیه و مسجد و زائرسرا در این بقعه متبرکه اقدام شده است.همچنین در اطراف صحن شرقی ۹ حجره برای سکونت زائران وجود دارد که تعداد ۳ حجره آن در ضلع شمالی و ۳ حجره و یک انباری در ضلع شرقی و دو حجره در ضلع جنوبی بوده که برای استفاده زائرین مرمتشده است.در سالهای ۸۰ تا ۸۴ به علت استقبال زائران و کمبود فضای اسکان و آب موردنیاز مراجعان منبع آب جدیدی با گنجایش ۲۰۰ هزار لیتر ذخیره آب در کنار این بقعه ساختهشده است.و نیز تعدادی سکوی سیمانی جهت اسکان موقت زائرین و استفاده از چادر در آن محلها پیشبینیشده است.علاوه بر این در سال ۸۵ تعداد شش باب زائرسرای جدید جنب بقعه متبرکه به ابعاد ۴×۳ و در ضلع شمالی بقعه حسینیهای احداثشده است. |
↧
چند روایت معتبر از زندگی در یک کتاب
به گزارش جهان به نقل از مهر، بلقیس سلیمانی از آن دست نویسندگانی است که در نگارش داستان کوتاه، سبک و سیاق خاص خود را دارد و به معنای واقعی کلمه پایبند قواعد موجزنویسی است. این ویژگی در اکثر داستانهای کوتاه او که در قالب مجموعه داستان منتشر شده مشهود است.«پسری که مرا دوست داشت» عنوان یکی از همین مجموعه آثار است که انتشارات ققنوس چاپ نخست آن را در سال ۸۹ روانه بازار نشر کرد.پسری که مرا دوست داشتسلیمانی در این مجموعه همچون دیگر آثارش توجه ویژهای به درونیات و احوالات انسانها در موقعیتهای متفاوت و گاه تکاندهنده دارد. از این منظر مفاهیمی همچون رنج، عشق، زندگی و مرگ حضور پررنگی در روایتهای داستانی سلیمانی دارد.در زیر چند داستان بسیار کوتاه از مجموعه داستان «پسری که مرا دوست داشت» را خواهیم خواند.بریدههای خواندنی؛ داستان «پسری که مرا دوست داشت»پسری که مرا دوست داشت به سرعت با دوچرخه هرکولسش از کنار من و دوستم رد میشد و میگفت: «غصه نخورین هر دو تا تونو میگیرم.» ما نگاه میکردیم به شانههای پهن و پاهایش که محکم پا میزدند و ریز زیر بال چادرهامان میخندیدیم.ما غصه خوردیم وقتی پسری که مرا دوست داشت به جبهه رفت، هر دو پایش را از دست داد. اول به خواستگاری من و بعد به خواستگاری دوستم آمد و جواب رد شنید. داستان «خروس»مادرش همیشه میگفت: ناخنهایتان را داخل حیاط نریزید، توی گلوی مرغ و خروسها گیر میکنند. از مرغ و خروسهای مادر بیزار بود، مخصوصا وقتی دسته جمعی اسهال میگرفتند و حیاط با فضله شلکی آنها فرش میشد. عاشق خرناسهای خروس لاری تاج طلا بود که سه بار ناخن به خوردش داده بود و خروس جان سالم به در برده بود.هیچ وقت ناخنهایش را بلند نکرد، حتی وقتی قرار بود سر سفره عقد بنشیند و عسل در دهان داماد بگذارد. به پیشنهاد خواهرهایش و آرایشگر زبده شهر ناخن کاشت، روی ناخنها لاک نقرهای زد. انگشت عسلیاش را که از دهان داماد بیرون آورد دید که ناخنش نیست، اما قبل از آن چشمهای گردشده و خرخر خفیف داماد را شنید. داستان «عروس»پسرک دوچرخهسوار به سرعت از کنار دخترک دانشآموز رد میشد و میپرسید: «عروس مادر من میشی؟» دخترک هرگز به این سوال پاسخ نمیداد. سکوت علامت رضا بود؛ این را هر دو میدانستند.پسرک در هفده سالگی به جبهه رفت و در چهل و دو سالگی دخترک بازگشت و در قبرستان شهر آرام گرفت.شهیدفردای روز تشییع استخوانهای پسرک، زن سر مزار او رفت. همان پسرک شوخ و شنگ هفده ساله در قاب عکس به او لبخند میزد. دخترکی شش ساله ظرف خرما را جلوش گرفت و گفت: «چقدر پسرتون خوشگل بوده!» داستان «گرداب»بردار کوچک که دچار گرداب شد، برادر بزرگ به کمکش شتافت در حالی که مادر یکسر جیغ میکشید و پدر به جریان امواج خروشان رودخانه خیره شده بود. برادر بزرگ به برادر کوچک نرسید اما به گرداب رسید و پدر دید که پسر بزرگش تقاضای کمک میکند، پدر خودش را به رودخانه انداخت. دست پسر بزرگش را گرفت و هر دو اسیر گرداب خروشان، از دید مادر پنهان شدند.پسر میانی خانواده به همراه مادر افسردهاش که دو بار دست به خودکشی زده بود، یک سال در کابوس زندگی کردند. در اولین سالگرد به پیشنهاد پسر میانی همه فامیل کنار رودخانه آمدند تا با انداختن شاخههای گل در آب یاد و خاطره عزیزان از دست رفته شان را گرامی بدارند، همه دیدند که پسر میانی با یک بغل گل رز سرخ کنار رودخانه میدود و شاخههای گل را با صدا زدن پدر و برادرانش در رودخانه میاندازد و باز همه دیدند که پسر در مرتفعترین کناره رودخانه ایستاد، دستهایش را بازکرد و در رودخانه شیرچه زد. داییهای پسر میانی خودشان را به رودخانه انداختند و پسر میانی را به ساحل آوردند. در حالی که پسر جوان از گردن قطع نخاع شده بود.این حادثه مادر را از افسردگی، بیهدفی و در ماندگی نجات داد. حالا او از خدا زندگی میخواست تا همه عمر از پسر فلجش مراقبت کند. |
↧
حضور مکتوب "بلال حبشی"درنمایشگاه کتاب
به گزارش جهان، نصرالله قادری نویسنده در گفتوگو با تسنیم، از انتشار سومین کتاب از چهارگانه زندگینامه اصحاب پیامبر اکرم(ص) برای عرضه در نمایشگاه کتاب تهران خبر داد و گفت: سومین مجلد از این چهارگانه به زندگی بلال حبشی اختصاص دارد و از سوی انتشارات کتاب نیستان منتشر خواهد شد.وی ادامه داد: نگارش این مجموعه چهارجلدی را به پیشنهاد سیدمهدی شجاعی آغاز کردهام. اولین رمان به حضرت سلمان اختصاص داشت که با عنوان «نالههای عاشق» منتشر شد و توانست جزو ده رمان برگزیده سال انتشار خود باشد.قادری ادامه داد: دومین رمان نیز به زندگی «ابوذر غفاری» از صحابه پیامبر(ص) اختصاص دارد که برای نگارش آن تا جاییکه در توان داشتم تمام منابع مرتبط و غیرمرتبط تاریخی با زندگی این صحابه پیامبر را مطالعه کردم و چهارمین مجلد نیز به مقداد از دیگر صحابه پیامبر(ص) اختصاص دارد. این ۴ شخصیت به دلیل علقه شخصی و بارز بودن شخصیت و دراماتیک بودن، زندگینامه انتخاب شدهاند.وی با اشاره به پژوهشهایی که برای تألیف «شور شیرین عشق» داشته است، گفت: درباره شخصیت بلال حبشی نیز به مانند ابوذر منابع فارسی اندک است، اما در زبان عربی درست به همان اندازه ابوذر منابع وجود دارد. همانطور که شخصیت واقعی ابوذر در این منابع با آن چیزی که ما میدانیم بسیار متفاوت است، بلال نیز متفاوت است، ابوذر بر خلاف باور ما که فردی زورگو و بیسواد بوده است، دانش بسیاری دارد.قادری افزود: بلال نیز تنها یک بردهای که زبانش میگرفته و پیامبر او را موذن اسلام کرده است، نیست، یکی از مهمترین بخشهای زیبای زندگی بلال عشق به همسرش و رسول الله(ص) بوده است، اینکه چه گونه این همه راه را آمد تا پیامبر(ص) را پیدا کند و عشقش به حضرت رسول (ص) و دختر حضرت فاطمه زهرا(ص) مثال زدنی است. او آن اندازه به حضرت زهرا(س) ارادت داشت که زمانی که سوگند خورد دیگر اذان نگوید، تنها به خواست حضرت فاطمه(س) اذان گفت. همچنین منابع تاریخی نشان میدهد که بلال از افرادی نبود که دلی به اسلام گرویده باشد، بلکه اندیشهاش عامل اصلی گرویدن به اسلام بوده است. |
↧
↧
امیر جعفری: بیمه حقطبیعی بازیگران است
به گزارش جهان به نقل از باشگاه خبرنگاران، کمتر بازیگری پیدا میشود که پس از پیدا کردن جایگاه مقبولی در سینما و تلویزیون به اصالت تئاتری خود برگردد و در این زمینه بدرخشد، دریافت ۴ جایزه از معتبرترین جشنواره تئاتر فجر ایران گواه توانایی بازیگر سریال "بدون شرح" در صحنه تئاتر است.امیر جعفری بازیگر ۴۱ ساله کشورمان بازیگری را از سال ۷۲ زیر نظر حمید سمندریان آغاز کرد و در سال ۱۳۸۰ با فیلم "نان، عشق، موتور ۱۰۰۰" وارد دنیای سینما شد.زوج جعفری و اویسی در سریال بدون شرح و کمربندها را ببندیم با استقبال زیاد مخاطبان همراه شد و آیندهای روشن برای بازیگری را پیش روی جعفری ترسیم کرد. امیر جعفری از بازیگران توانای ایران است که آثار درخشانش در سه حوزه تئاتر، سینما و تلویزیون گواه این موضوع است.جعفری بازیگری است که کمتر مصاحبه میکند و به گفته خودش از سیاست بدش میآید.آثار درخشان این بازیگر و سکوت چند سالهاش سبب شد، گفتگویی را با وی ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید.* باور کنید من خوش اخلاق هستم - آقای جعفری شما جزء معدود بازیگرانی هستید که کار خود را با تئاتر شروع کردید و در دنیای سینما و تلویزیون جایگاه مناسب برای خود پیدا کردید و هم چنان تئاتر بازی میکنید در مورد نحوه ورود و ادامه کار خود بیشتر توضیح دهید.همان طور که میدانید من بازیگری را زیر نظر حمید سمندریان و با تئاتر آغاز کردم همچنان هم تئاتر بازی میکنم در حال حاضر هم پیشنهادات سینمایی دارم اما به دلیل مشغول بودن در سریال "تعبیر وارونه یک رویا" نمیتوانم انها را بپذیرم. حرفهایی پیرامون من هست که مثلا من روی خوشی به اهالی سینما نشان نمیدهم و.... اما به خدا من خوش اخلاق هستم و به نظرم تا زمانی که فردی کاری ندارد، صحبتی نیز برای گفتن ندارد وگرنه اگر کار داشته باشم مصاحبه میکنم. - معیار شما برای انتخاب نقشهایتان چیست؟معیار اول من فیلم نامه است و اگر متن خوب داشته باشم حاضرم در نقشهای متفاوت بازی کنم؛ اصلا من دوست دارم نقشهای مختلف را تجربه کنم و به فیلمهای جاسوسی علاقه زیادی دارم. - فاصله گرفتن شما از نقشهای طنز عمدی است؟نه اگر دقت کنید فیلمهای خوب طنز بیشتر از دیگر فیلمها میفروشد من هم اگر فیلم نامه خوبی به دستم برسد، آن را رد نمیکنم و از ایفای نقشهای طنز گریزی ندارم.- به نظرتان چرا فیلمهای طنز ما نسبت به قبل کمتر شده است؟دلیل اصلی آن نبودن فیلمنامه طنز خوب است. - اولویت اول شما در سینما چیست؟فیلم نامه، زیرا از تمام ارکان یک فیلم مهمتر است.- تا حالا شده نقشی را به اجبار بازی کنید؟بله، بازیگران گاهی به دلیل مشکلات مالی مجبورند نقشهایی را بازی کنند؛ من نه پدرم برج ساز است و نه مادرم تجارت دارد و باید برای رفع نیاز مالی در بعضی از فیلمهایی که دوست ندارم بازی کنم.- سی و سومین دوره جشنواره فیلم فجر را چگونه ارزیابی میکنید؟من به جزء فیلم "مرگ ماه"ی فیلم دیگری را در سی و سومین دوره جشواره فجر ندیدم. البته صحبتهایی نیز پیرامون فیلم "روباه" بهروز افخمی شنیدهام ولی در حالت کلی نمیتوانم در مورد این دوره جشنواره فیلم فجر نظر دهم چون فیلمها را به طور کامل ندیدم. - فیلم "مرگ ماهی" را چگونه دیدید؟"مرگ ماهی" فیلم خوبی بود و من آن را میپسندیدم.- شما در چند سال اخیر کم کار شدهاید و بیشتر در تئاتر حضور دارید دلیل آن چیست؟همان طور که قبلا گفتم فیلمنامه خوب در سینمای ما کمتر دیده میشود و در تلویزیون هم ۴ سال است که حضور پیدا نکردهام و "تعبیر وارونه یک رویا" پس از چهار سال دوری من از تلویزیون اتفاق میافتد این سریال فیلمی جاسوسی بود که در درون یک درام عاشقانه اتفاق میافتد به همین دلیل تصمیم گرفتم در این سریال بازی کنم.- آقای جعفری شما به آن چیزی که در بازیگری میخواستید، رسیدهاید؟نه، هرگز کلا بازیگری همیشه حسرت به دنبال دارد. همیشه آن نقشهایی که دوست داری بازی کنی به دلایل مختلف از کفت میرود مثلا الان بعضی از نقشها از من گذشته است یا هنوز به آن نرسیده ام. کاراکترهای زیادی در ذهن داشتم که دوست داشتم آن ها را ایفا کنم اما به دلایل مختلف نشد. به همین دلیل تصمیم دارم اول در بازیگری به آن نقطهای که میخواهم برسم و بعد به سراغ دیگر حرفهها بروم.- آرزویتان در سال ۹۴ برای سینما و تلویزیون چیست؟امیدوارم در سال جدید اجازه دهند هر قشری در آرامش کار خودش را انجام دهد و آزادی عمل بیشتری به هنرمندان بدهند، هنرمندان حرفهای زیادی برای گفتن دارند اما قراردادهایی تنظیم میشود که ۳۰ بند دارد و بازیگر باید ۲۹ بند را رعایت کند اما آنها ۱ عدد را هم مراعات نمیکنند و این یعنی بیعدالتی محض. امیدوارم عدالت بیشتری در سینما و تلویزیون برقرار شود. - سال ۹۳ از لحاظ اقتصادی برای بازیگران چگونه بود؟واقعیت این است که من در خانه بازیگران نبودم تا ببینم چه میخورند و چه میپوشند اما امیدوارم در سال ۹۴ بهتر شود. - نظر شما درباره بیمه هنرمندان چیست؟در همه جای دنیا هنرمندان بیمه دارند و بیمه حق طبیعی هنرمندان است باید هر چه زودتر بیمهای برای هنرمندان قرار دهند. - شیرین ترین خاطره شما از ایام نوروز یادتان میآید؟همین که در این ایام ۱۳ روز تعطیل هستم شیرینترین خاطره است. - اولین عیدی که دادید یا گرفتید یادتان میآید؟من تا به امروز نه به کسی عیدی دادهام نه میگیرم! (با خنده) به نظر من این عیدیهای ۵۰۰۰ تومنی هیچ فایدهای ندارد؛ عیدی باید برج یا امثال آن باشد. شوخی کردم همین پولهایی که مادربزرگها از لای قرآن به ما میدهند بهترین عیدی است. - آرزویتان برای مردم در سال ۹۴ چیست؟امیدوارم همیشه حالشان خوب باشد.- حرف پایانی ... ممنون از شما و همه مردم عزیز که همیشه به من و خانوادهام لطف داشتهاند. |
↧
استاد هنر خاتمکاری ایران درگذشت
به گزارش جهان به نقل از ایسنا، عبدالعلی گلریز خاتمی، استاد ۶۸ ساله خاتمکار شیرازی، که بیش از ۶۰ سال در عرصه صنعت خاتمسازی فعال بود، شامگاه سهشنبه ۱۱ فروردین و در حالیکه پزشکان به بهبودش امیدوار بودند، از دنیا رفت.عبدالعلی گلریزخاتمی، از کودکی و سن هشت سالگی نزد پدرش که از استادان خاتمکار شهیر زمان خود بود، کار را در این عرصه آغاز کرد. این استاد گلپیچ خاتم کشور که دستساختههایش با قیمتهای بسیار گزاف در بازارهای داخل و خارج کشور به فروش رسیده و میرسد، تا پایان عمرش از هیچ امکان و حمایت دولتی برخوردار نشد.وی که حاصل سالها عمرش، صداقت و پاکی بود، از متبحرترین اساتید در پیچیدن گل خاتم محسوب میشد؛ هنری که خاتم شیراز را از سایر خاتمها، جدا کرده و اصالت میبخشید.عبدالعلی در سنین نوجوانی و جوانی به همراه پدر در ساخت صندوق خاتم حرم حضرت شاهچراغ(ع)، صندوق حرم مطهر حضرت ابوالفضل العباس(ع) و همچنین ساخت و تزئین اتاق خاتم کاخ مرمر، همکاری داشته و گلهای خاتم این آثار برجسته را زیر نظر و آموزشهای پدر پیچیده است.به گزارش ایسنا، خاندان گلریزخاتمی از برجستهترین خاتمکاران ایران به شمار میروند و پدر و عموی عبدالعلی گلریزخاتمی، نامشان در فهرست کسانی است که خاتمکاری را به اصفهانیان آموزش دادهاند. خلیل گلریزخاتمی، عموی عبدالعلی، سالها قبل، در دارالفنون اصفهان، به کارآموزان، خاتمکاری و خاتمسازی را آموزش داد.امروزه در جهان، خاتم شیراز بهواسطه گرهها و گلپیچهای خاص و دستساز آن، شهرت بسزایی داشته و از ارزش بسیار بالایی برخوردار است.به گزارش ایسنا، پس از درج خبر بستری شده گلریزخاتمی، برخی مسئولان به عیادت وی شتافتند. اما اکنون تقاضای هنرمندان عرصه صنایعدستی خصوصا خاتمکاران و فعالان این هنر اصیل، فراهم شدن زمینه خاکسپاری او در محلی مناسب است. فعالان صنایعدستی در استان فارس و شیراز امیدوار هستند که مسئولان لااقل بعد از مرگ استاد عبدالعلی گلریزخاتمی، امکان خاکسپاری وی را در آرامگاه مشاهیر و چهرههای هنری در جوار حافظیه شیراز فراهم کنند. |
↧
صورت و پهلوی عشاق شما زخمی بود
↧
راهی برای آسان شدن حسابرسی خداوند
به گزارش جهان به نقل از فارس، در ادامه انتشار مفاهیم سورههای پایانی قرآن کریم که در برنامه فهم زبان قرآن رادیو قرآن بیان میشود به سوره مبارکه «بینه» رسیدیم. در این گزارش مفاهیم آیات ۱ تا ۵ سوره بینه تقدیم میشود.سوره مبارکه «بینه» سورهای است مدنی که در مصحف شریف به عنوام سوره نودوهشتم جای گرفته و صدمین سورهای است که بر قلب پیامبر(ص) نازل شده است. ترجمهبه نام خداوند رحمتگر مهربانکافران اهل کتاب و مشرکان دستبردار نبودند تا دلیلى آشکار بر ایشان آید (۱) فرستادهاى از جانب خدا که (بر آنان) صحیفههایى پاک را تلاوت کند (۲) که در آنها نوشتههاى استوار است (۳) و اهل کتاب دستخوش پراکندگى نشدند مگر پس از آنکه برهان آشکار براى آنان آمد (۴) و فرمان نیافته بودند جز اینکه خدا را بپرستند و در حالى که به توحید گراییدهاند دین (خود) را براى او خالص گردانند و نماز برپا دارند و زکات بدهند و دین (ثابت و) پایدار همین است (۵)در فضیلت این سوره از رسول خدا(ص) روایت شده است که هر کس سوره مبارکه «بینه» را قرائت کند از مشرکان به دور است و جزو پیروان دین محمد(ص) بوده و خداوند او را مؤمن محشور کرده و به آسانی از او حسابرسی میکند. (ثواب الاعمال، ص۱۲۴)شرح واژگان کلیدی سوره «بیّنه » از دو گفتار اصلی تشکیل شده استمخالفت اهل کتاب و مشرکان با حجت خداسوره بیّنه با اشاره به عقاید باطل و شرکآمیز اهل کتاب یهود و نصارا و مشرکان عرب قبل از ظهور اسلام آغاز میشود و مىگوید: آنان تا زمانی که خداوند دلیل روشن و آشکاری برایشان ارائه نکرده بود، میتوانستند ادعا کنند از روی جهالت و عدم آگاهی و انحرافی که در طول تاریخ برای پدرانشان به وجود آمده بود، به این عقاید گرایش یافتهاند؛ اما وقتی خداوند دلیلی روشن و غیر قابل انکار و به تعبیر قرآن «بیّنهای» برای آنان فرستاد، دیگر جای هیچ عذر و بهانهای باقی نمیماند. خداوند برای بیان این حقیقت، ابتدا میفرماید: اهل کتاب و مشرکان که به اسلام کافر شدند، هیچگاه از عقاید شرکآمیز خود دست برنداشتند، تا آنکه دلیلی روشن و غیر قابل انکار (بیّنه) برای آنها آمد.آیه بعد به معرفی این دلیل آشکار میپردازد و میفرماید: آن دلیل آشکار، فرستادهاى از جانب خدا است که صحیفههاى پاک قرآنى را بر آنان تلاوت میکند. در آن صحیفهها نوشتههایى است که احکام و معارف الهى را که برپادارنده امور جامعه انسانى است بیان میکند.با نزول این آیه، انتظار میرفت همه یهودیان، مسیحیان و مشرکان به رسول خدا(ص) ایمان بیاورند؛ اما آنها به دو گروه تقسیم شدند و تنها تعداد اندکی از آنها به رسول خدا(ص) ایمان آوردند با آنکه همه آنها قبل از آمدن پیامبر(ص) بر حقانیت او اتفاق نظر داشتند و منتظر ظهور پیامبر اسلام(ص) و بعثت او بودند. آیه بعد میفرماید: کسانى که شریعت و کتاب آسمانى به آنان داده شد، به پراکندگى دچار نشدند و به دو گروه مؤمن و کافر تقسیم نشدند؛ مگر پس از آنکه دلیل روشنی برایشان آمد.آیه بعد با تأکید بر حقانیت تعالیم پیامبر اسلام(ص)، اهل کتاب و مشرکانی را که به پیامبر(ص) ایمان نیاورده بودند، مورد ملامت قرار داده، مىگوید: چرا به این آیین الهی ایمان نیاوردند؟ در حالى که تنها به آنها دستور داده شده بود، خدا را بپرستند و بیآنکه از راه اعتدال خارج شوند تنها از خدا پیروی کنند و نماز را برپا دارند و ذکات بپردازند و بیشک این آیین، همان دینی است که سعادت جامعه انسانی را تضمین میکند.نمودار ۵ آیه نخست سوره بینه |
↧
↧
گلایه بازیگر پیشکسوت از شایعه سازان
به گزارش جهان، مجید انتظامی در گفتگو با مهر، درباره دلیل بستری شدن پدرش در بیمارستان دی گفت: چند روز پیش فشار پدر بالا رفته بود و به همین دلیل در بیمارستان دی بستری شد.این آهنگساز ادامه داد: به هرحال وقتی سن بالا می رود وضعیت جسمانی هم دستخوش تغییراتی می شود اما خوشبختانه حالشان خوب است و احتمالا امروز چهارشنبه و یا فردا سیزدهم فروردین از بیمارستان مرخص خواهند شد.فرزند عزت الله انتظامی در پایان از شایعه هایی که درباره وضعیت جسمانی پدرش مطرح می شود، گلایه کرد.عزت الله انتظامی بازیگر سینمای ایران پیش از این هم در مهر و آبان ماه سال ۹۳ مدتی در بیمارستان و منزل بستری شد و استراحت کرد.وی در فیلم هایی چون «گاو» و «اجاره نشین ها» ساخته داریوش مهرجویی، «روز فرشته» ساخته بهروز افخمی و ده ها فیلم سینمایی و همچنین تله تئاتر و سریال های تلویزیونی هنرنمایی کرده است. |
↧
فیلم/ بیحرمتی به مخاطب با الفاظ رکیک
فیلم |
↧
گودبای پارتی نکونام و کیروش
تصویری که در زیر می بینید، ساعاتی قبل از بازی ایران و سوئد گرفته شد که به نوعی عکس گودبای پارتی نکونام و کروش با ملی پوش ها و تیم ملی بود. |
↧
وظايف و بايستههاى سياسى و اجتماعى منتظران امام مهدی(عج)
↧
↧
پخش گزیده فرش بهشت از شبکه پنج
به گزارش جهان به نقل از فارس، گفتگو با مادر ۴ شهید،نامه دختر جانباز موسوی با پدرش، گفتگو با لادن طباطبایی درباره دخترش،پخش کلیپهایی از مازیار فلاحی،میثم ابراهیمی،علی زند وکیلی،گفتگو با قاریان مطرح کشور و ... از جمله بخش های انتخاب شده از ویژه برنامه فرش بهشت می باشد که به مدت ۵/۳ ساعت از ساعت ۳۰/۱۳ جمعه ۱۴ فروردین ماه به روی آنتن می رود.بنابراین گزارش، آخرین قسمت سریال "سر به راه " به کارگردانی سعید سلطانی امشب پخش می شود و از شنبه ۱۵فروردین ماه سریال "خاتون به کارگردانی برادران "آتش زمزم" با بازی مهران غفوریان،مریم امیر جلالی،شهرام قائدی،مجید یاسر،مونا و مارال فرجاد، حسن اکلیلی،مهدی باقر بیگی(بازیگر سریال قصه های مجید) و تعدادی از هنرمندان اصفهان هر شب ساعت ۲۳ از شبکه پنج سیما پخش می شود.همچنین با توجه به آغاز هفته زن از روز شنبه ویژه برنامه شبانه ای با عنوان "مادرانه" با اجرای "کاظم احمدزاده" روی آنتن شبکه پنج سیما می رود که تا ۲۱ فروردین ماه پخش آن ادامه خواهد داشت. |
↧
پوشش زنان در کلام امام خمینی
↧
فروشنده نقاشی بنکسی در غزه:فریب خوردم
به گزارش جهان، مهر به نقل از بی بی سی خبرداد، مردی در نوار غزه گفته است که فریب خورده و یک گرافیتی در غزه اثر بنکسی، هنرمند گمنام بریتانیایی را فروخته است.این تصویر که الهه یونانی نیوبه را در حال گریستن برای فرزند مرده اش نشان می دهد، روی در خانه ویرانه ربیع دردونا در نوار غزه کشیده شده بود.ماه گذشته، بنکسی در سفر غافلگیرکننده اش به غزه تعدادی از دیوارنگاری های خود را بر در و دیوار خانه های ویران و ساختمان های مخروبه ثبت کرد.به گفته دردونا، یک خریدار محلی به او ۷۰۰ شکل (۱۷۵ دلار) به او داد و این در را با خود برد.این در حالی است که برخی از آثار بنکسی اخیرا صدها هزاردلار به فروش رسیده است.بر اساس گزارش سازمان ملل، ملک خانواده داردونا یکی از ۱۸ هزار خانه ای است که در طول جنگ پنجاره روزه سال گذشته اسرائیل علیه فلسطین ویران شد و به بی خانمانی ۱۱۰ هزار نفر منجر شد.او گفته است که خانه اش یک خانه دوطبقه بود ولی فقط در آن سالم مانده بود بعد یک جوان خارجی آمد و روی آن را نقاشی کرد.به گفته او که پدر شش فرزند است، پس از اینکه این عکس در رسانه ها جلب توجه کرد، گروهی از مردان سراغ او آمدند و در را خریدند.او گفته است: آنها گفتند این در را برای موزه ای در غزه می خواهند تا همه بتوانند آن را ببینند.آنها برگه ای به او دادند که امضا کرد و در قبالش مبلغ مورد توافق را گرفت.پس از انتشار گزارش هایی در این باره در رسانه ها، بی بی سی با خریدار تماس گرفت. خریدار مدعی شد که این معامله قانونی است و با انتشار عکسی در صفحه فیسبوکش اعلام کرد که در هنوز در تصرف اوست.دردونا می گوید: ما خیلی ناراحتیم. این در قانونا از آن ماست. آنها ما را فریب دادند. ما می خواهیم که در را برگردانند. |
↧