↧
حضرت مهدی(عج): مقتداى من حضرت زهرا عليها السّلام است
↧
حضرت زهرا (س) را بهتر بشناسیم
عصر روز چهارشنبه، ۱۳ اسفند برجسته ترین اثر «حبیب بدره» محقق و نویسنده لبنانی با حضور «فاطمه مشایخ» مترجم کتاب و با شرکت نزدیک به ۸۰ نفر از علاقهمندان به ادبیات در کتابخانه مشارکتی مسجدالنبی(ص) بازخوانی و معرفی شد.به گزارش جهان به نقل از روابط عمومی فرهنگ سرای تهرانسر، فاطمه مشایخ دانش آموخته مدرسه عالی شهید مطهری در رشته فلسفه و حکمت اسلامی است که از دیگر آثار وی می توان به «ترجمه خلاصه تفسير الميزان علامه طباطبايي در ۴ جلد»، «خطبه حضرت فاطمه زهرا (س) (خطبه فدك)، النور المبين في قصصالانبياء و المرسلين (قصص قرآن) بضميمه زندگاني چهارده معصوم عليهمالسلام)اثر سید نعمت الله جزایری»، «خطابه غدير بانضمام مناجات اميرالمومنين» و «در شرح اسماء حسنی الهی» اشاره کرد.فاطمه مشایخ مترجم کتاب در این نشست گفت: «پرسش و پاسخ درباره زندگانی حضرت زهرا(س) » که ترجمه آن حدود ۹ ماه به طول انجامید؛ شامل فصولی از جمله: گفتگو میان پدر و دختر به صورت سؤال و جواب، تفسیر حدیث کسا و خطبه حضرت زهرا(س)، روایت زندگانی ایشان از ولادت تا شهادت و نقل فضایل، مناقب و سخنان ایشان از ائمه، بزرگان و دانشمندان می باشد. ایشان ادامه داد: ویژگی که این کتاب از سایر کتب مشابه متمایز می سازد وجه پرسش و پاسخ آن از زبان یک کودک ۹ ساله با پدرش است که محتوای کتاب را در قالب جملاتی ساده و روان به مخاطب منتقل می کند.وی افزود: جمعی از برادران ایمانی از من درخواست نمودند که درباره دانش و کمالات حضرت صدیقه طاهره(س)، سیده زنان عالمیان کتاب ارزشمند «سلوا فاطمه(س)» را ترجمه نمایم. کتابی که از آن احکام دین تراوش می کند. کسی که از سرچشمه دانش پدر بزرگوارش، پیامبر گرامی (ص) شیر نوشیده و در کمال سایه سار او افکار قدرتمند و محکم ایشان در امر دین و دنیا، پرورش و رشد یافته است. پس من این مسؤولیت مهم را بر عهده گرفتم که خدمتگزار این رسالت فاطمی باشم و به فراخور و اقتضای آن به زندگانی و کلمات گهر بار آن حضرت (س) ، مراجعه و مطالعه نموده و از آنها فرا بگیرم.در ادامه نشست نیز سهیلا بابا فرمانده پایگاه خواهران بسیج ثارالله منطقه غرب تهران نیز که به عنوان منتقد در برنامه حضور داشت؛ متن روان، ارائه مطلب در قالب پرسش و پاسخ و استناد نویسنده به مراجع متقن را از جمله ویژگی های منحصر به فرد کتاب برشمرد. وی افزود: متن جذاب و ساده کتاب طوری است که خواننده از مطالعه آن لذت می برد و به طور ملموسی با زندگانی آن حضرت آشنا می گردد.در پایان جلسه نیز چند تن از حاضران در جلسه از مترجم سوالهایی کردند و با پاسخ دادن فاطمه مشایخ مترجم کتاب به پایان رسید. |
↧
↧
رمز تسبیحات حضرت زهرا (س) +صوت
به گزارش جهان به نقل از فارس، همزمان با فرارسیدن ایام شهادت جانسوز حضرت زهرا سلامالله علیها، حجتالاسلام علیرضا پناهیان در مسجد دانشگاه تهران به سخنرانی پرداخت که در ادامه میآید:مجلس عزا ارتباط روحی عمیقی یا ارتباط روحی عمیقتری با ذات مقدس اهل بیت، به ویژه فاطمه زهرا سلام الله علیها پیدا میکنیم؛ ایشان یک شهید هستند، زنده هستند، یک انسان دلسوز، فرا انسان، نسبت به ما عاطفه دارند. ما را می شناسند و توسل به وجود مقدس ایشان طبیعتا آثار وضعی و آثار تربیتی فراوانی در زندگی ما دارد؛ وقت باید بگذاریم برای عزاداری، وقت بگذاریم برای توسل، خیلی مختصر یک مطلب برای دوستان عرض کنم:شما در باره تسبیحات حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، حتماً داستانش را شنیده اید؛ حضرت از کار در خانه خسته بودند، دستهایشان، قدمهای نازنین و مبارکشان، وجودشان، بچهداری خیلی وجود نازنین ایشان را خسته کرده بود. رفتند نزد پیامبرگرامی اسلام، در واقع برای اینکه راهی بیابند. طبیعتاً این راه باید با اضافه شدن یا گرفتن یک خدمتکار هموار میشد، راهی که حضرت زهرا انقدر در مضیقه قرار نگیرند.هیچ کس مانند پیامبراکرم فاطمه زهرا (س) را دوست ندارد، دلسوزشان نیست. هیچ کس نزد پیامبر اکرم به اندازه حضرت زهرا عزیز نیست. هیچ کس مانند حضرت زهرا(س) از وقتشان نمیتوانند استفاده کنند. اوست که میتواند از وقتش در عبادت، در امور معرفتی، در بسیاری از کارهای مفیدی که ما تصور کنیم، صرف کند. اما کار بچه داری، کار گندم آسیاب کردن، کار نان پختن، کار سنگینی بود. رسول گرامی اسلام در مقابل خستگی حضرت زهرا از این همه کار، که به واقع، بریده بودند – به تعبیر من که البته تعبیر نارسایی است – چه فرمودند؟ حضرت به ایشان فرمودند که «من برای رفع خستگی تو، ذکری را به تو پیشنهاد میدهم؛ این ذکر را قرائت کن.» در برخی روایات قبل از خواب و در برخی روایات بعد از نماز یومیه.این ذکر شد ۳۴ مرتبه الله اکبر، ۳۳ مرتبه الحمدلله، ۳۳ مرتبه سبحان الله این یک حادثه کوچک است. نتیجهاش هم یک ذکر بزرگ شد. اما یک قاعده بسیار رمز آلود را پردهبرداری میکند: ما همیشه نباید شرایطمان را تغییر دهیم؛ گاهی خودمان را باید تغییر دهیم.این یک سخن حکمت آمیز است که بر سر زبانها جاری ست؛ در این پیامکهای حکیمانه میبینید. یک مقدار عمیقترِ این حرف این است که «اگه ما بناست سختیها را تغییر دهیم، پس این سختیها چرا برای ما پیش آمدند؟» به طور مطلق نمیگویم ما سختیها را آسان نکنیم؛ نه! برخی سختیهای نابجا باید آسان شود. ولی شما خبر دارید که ما بعضی از سختیها را به طور نابهجا تغییر میدهیم. بشر خیلی از سختیها را تغییر داده و اشتباه کرده که تغییر داده. بعدا متوجه شده که «من اشتباه کردم». یعنی سختیها را برطرف کردن، همیشه حسن نیست، نه از نظر مادی و نه از نظر معنوی. ضررهای دیگری ایجاد میشود.صوت |
↧
تفاوت استخاره با تفال/روش صحیح استخاره برای ازدواج
↧
خداوند ما را به وسیلهی شکر و ستایش از او دعوت کرده
به گزارش جهان، "والعادیات" نوشت:فاطمه سلام الله علیها خطبه را شروع میکند: الحمد لله علی.. فقالت: الحمد لله علی ما انعم و له الشکر علی ما الهم پس فرمود: ستایش خداوند را بر آنچه انعام فرمود و شکر خدای را بر آنچه که به انسانها الهام کرد! الف. «حمد» ستایش نسبت به کمال است و «شکر» قدردانی نسبت به فعل. اثر شکر در قلب به صورت «خضوع»، «خشوع»، «محبت»، «خشیت» و امثال این صفات ظهور پیدا میکند. شکر در زبان به شکل ثنا و حمد و ستایش خود را نشان میدهد و در اعمال و افعال انسان به صورت «اطاعت»، «مصرف نعمت در راه رضای منعم» و... بنابراین حمد و شکر از نظر بروز و ظهور زبانی نسبت به خداوند یکی است. حمد ستایش در صفت است، اما شکر قدردانی از فعل است که خود فعل ناشی از صفت زبانی میباشد. پس دایرهی شکر محدودتر از حمد خواهد بود. امام صادق علیه السلام فرمودند: شکر و قدردانی نسبت به هر نعمت، هر قدر هم که آن نعمت عظمت داشته باشد، این است که خداوند را ستایش کنی - یعنی الحمد لله بگویی - از این روایت و روایات دیگر به دست میآید که افضل انواع شکر عبارت است از ستایش کمال خدا؛ یعنی با اینکه «حمد»، ستایش از کمال است و «شکر»، قدردانی از نعمت، اما دربارهی خداوند حمدِخدا مساوی با شکر او است، بلکه حمد او افضل از شکر او میباشد. ب. «الهام» در لغت به معنای «القای» مطلبی در نفس است. وحی اعمّ از الهام است. زیرا وحی نسبت به جمیع موجودات بکار میرود. شاید قرآن اصلا الهام را به غیر انسان نسبت نداده باشد. پس نسبت به انشانها یک «الهام عمومی» داریم که حضرت علیها السلام فرمودند: و له الشکر علی ما الهم در اصطلاح علمی از مصادیق این الهام عمومی «عقل عملی» است؛ یعنی «ادراک خوبیها و بدیها». یعنی لازم نیست به کسی یاد بدهیم که ظلم بد است و عدل خوب، اصلا یاددادنی نیست، خدا خود این را به انسان یاد داده یا به تعبیری به همه «الهام» کرده است که این الهام عمومی است. والثناء بما قدّم یعنی ثناء خدای راست به آنچه پیش فرستاده. حضرت به این اشاره دارند که خداوند نعمتهایی را قبل از خلقت و به دنیا آمدن ما فرستاد که اگر آنها نبود اصلا من و تویی به وجود نمیآمد. نعمتهایی از قبیل خلقت کهکشانها، سحابیها، کرات، زمین و... مِن عموم نعم ابتدأها از عموم نعمتهایی که خداوند ابتدائا عطا نموده است. یک وقت ما از خداوند نعمتی را تقاضا میکنیم و خدا آن را به ما عنایت میکند، این نعمت مسبوق به در خواست است؛ اما نعمتهایی هم داریم که بدون درخواست عنایت میشود، حضرت زهرا سلام الله علیها در اینجا به آن نعمتهایی که بدون درخواست عنایت میشود اشاره دارد. و سبوغ آلاء أسدادها و فراوانی نعمتهایی که عطا کرده است و تمام منن أولاها و سپاس نسبت خداوند برای همهی منّتهایی که برای بذل نمود. در دعا داریم: یا مبتدئا بالنعم قبل استحقاقها میگوید: تو قبل از اینکه حتی استحقاقش وجود داشته باشد، ابتدا به نعمت کردی چه رسد به اینکه کسی از تو درخواست کند! و جَمّ عن الإحصاء عددها این نعمتها افزون از شمارش است. این عبارت اشاره دارد به آیهی شریفهی: و ان تعدوا نعمة الله لاتحصوها و اگر نعمتهای خدا را بشمارید آن را شمارش نتوانید کرد! و نأی عن الجزاء أمدها اگر انسان بخواهد به کسی که به او عنایت کرده پاداش و جزا بدهد باید ابتدا آن نعمتها را تقدیر و اندازهگیری و نسبتسنجی کند و بعد به نسبت، پاداش بدهد. کلمهی «أمد» هم به معنای «تمام مدت» و هم به معنای «ابتدا» آمده است. به هر حال معنایش هر چه باشد ما نمیتوانیم نعمتهای او را اندازهگیری کنیم! پس یا اشاره دارد به اینکه اول و ابتدای نعمتها و انعامش در دسترس بشر نیست و یا اینکه تمام مدت انعام او از دسترس بشر دور است. و تفاوت عن الإدراک أبدها یعنی ادراک بشر نه تنها اول و ابتدای این نعمت که آخرش را هم نمیتواند بفمد و درک کند! زیرا ابتدا باید بر چیزی احاطه داشت تا بتوان آن را تعریف کرد و بعد آن را مورد تجلیل قرار داد و چون محدود بر نامحدود احاطه ندارد و عاجز از توصیف است، پس نمیتواند نسبت به آن نعمتها قدردانی و شکرگزاری حقیقی نماید. وندبهم لاستزادتها بالشکر لاتصالها حضرت سلام الله علیها میفرمایند: خداوند ما را به وسیلهی شکر و قدردانی و ستایش از او به نعمتهای متصلش دعوت کرده است. این «اتصال» یعنی او، متصلا دارد به تو نعمت میدهد و تو هم متصلا شکر کن تا او بر نعمتهایش نسبت به تو بیفزاید. این عبارت اشارهای است به آیهی شریفهی: لئن شکرتم لأزیدنکم اگر شکر کنید هر آینه بر شما بیفزاییم! در ادامهی این آیهی شریفه آمده است: و لئن کفرتم إنّ عذابی لشدید و اگر کفر ورزیدید همانا عذاب من سخت است. اگر شکر نباشد و کفر باشد در آنجا «اتصال» تبدیل به «انقطاع» خواهد شد. در اینجا سوالی قابل طرح است که آیا همین سخنگو، یعنی حضرت زهرا سلام الله علیها و همین سخنان از نعمتها نیستند؟ آیا این حنجره و حلقوم و این قلب و صدر و سینه که مملوّ است از معارف الهیّه، نعمت الهی نیست؟ آیا او از بزرگترین نعمتهای الهیّه نیست؟ آیا از این نعمت الهی قدردانی کردند؟ آیا شکر این نعمت را به جا آوردند؟ آیا شما این نعمت را شکر کردهاید؟ دیگران چگونه از این قلب و سینه شکرگزاری کردند!؟ بگذریم! واستحمد الی الخلائق بإجزالها «إجزال» همان «إکثار» است؛ یعنی خداوند از بندگانش در مقابل نعمتهای خودطلب حمد فرموده اما برای افزونی نعمتها. «حمد» یعنی ستایش و ستایش تنها در برابر کمال صورت میگیرد و کمالات همه مختص خداوند است. این کمالات خداوند است که موجب شد تا نعمتها به انسان عنایت شود، پس باید آن کمال را ستایش کرد. وثنّی بالندب الی امثالها خداوند تکرار دعوت شما را به امثال این نعمتها فرموده است. اما مراد از امثال این نعمتها چیست؟ برخی از بزرگان احتمال دادهاند که در اینجا مراد این است که خداوند تنها نمیخواهد به شما نعمتهای دنیویه ببخشد، بلکه میخواهد به شما نعمتهای اخرویه هم عطا کند. و این، تنها به وسیلهی طاعات و عبادات، یعنی انجام اعمال صالحه و حسنه حاصل میشود. ولی اکثرا به این معنا رسیدهاند که این نعمتها، اعمّ از نعمتهای اخرویه و دنیویه میباشد؛ یعنی خدا در نعمتهای دنیویه متشابه و متماثل آن را به شکلهای گوناگون عطا فرماید که این اشاره است به فیاضیت حق تعالی در تفضلاتش. اما میتوان این احتمال را داد که چهبسا خداوند با ستایش و حمدی که ما نسبت به او داشته باشیم و شکر و قدردانی اعم از قلبی و لفظی و عملی که انجام دهیم به نعمتهایش میافزاید. این شکر، خود موجب افزایش نعمتها میشود. شمهای توحید از زبان حضرت زهرا سلام الله علیها چگونه است؟ با استفاده از:آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی؛ خطبه فدک؛ تهران: مصابیح الهدی، 1391 صص 30 - 40 |
↧
↧
بازیگران اکران نوروزی چه کسانی هستند؟
به گزارش جهان به نقل از ایسنا، بابک حمیدیان پرکارترین بازیگر جشنواره فیلم فجر سی و سوم در نوروز فیلم «استراحت مطلق» عبدالرضا کاهانی را در کنار «روباه» بهروز افخمی که در آن نقش کوتاهی را بازی کرده، روی پرده خواهد داشت.از نازنین بیاتی هم دو فیلم «رخ دیوانه» و «طعم شیرین خیال» اکران میشود و گوهر خیراندیش نیز دو فیلم «ایران برگر» و«رخ دیوانه» را خواهد داشت.ترانه علیدوستی و رضا عطاران به عنوان غایبین جشنواره فیلم فجر، فیلم «استراحت مطلق» را خواهند داشت که در این فیلم فریده فرامرزی همسر رضا عطاران نیز حضور دارد.امیرشهاب رضویان کارگردان سینما هم در فیلم کاهانی به عنوان بازیگر به ایفای نقش پرداخته است.علی نصیریان بازیگر پیشکسوت سینما که فیلم «گاو» او بعد از ۴۵ سال در گروه هنر و تجربه اکران میشود با «ایران برگر» پس از سالها به سینما خواهد آمد.زوج این سالهای سینما و تلویزیون (محسن تنابنده و احمد مهرانفر) دیگر بازیگران این فیلم کمدی هستند.محمدرضا هدایتی و هادی کاظمی که در سالهای اخیر در مجموعههای طنز تلویزیونی حضور داشتند، نیز در «ایران برگر» حضور دارند.طناز طباطبایی، ساعد سهیلی و صابر ابر به همراه یک چهره جدید به نام امیر جدیدی بازیگران «رخ دیوانه» ابوالحسن داودی هستند که در کنار آنها بیژن امکانیان هم به روال فیلمهای این کارگردان نقش کوتاهی را بازی میکند.جلال فاطمی دیگر کارگردانی است که به عنوان بازیگر در نوروزبه روی پرده خواهد بود و در فیلم «روباه» افخمی ایفاگر نقش اصلی است.حمید گودرزی، مرجان شیرمحمدی و آرش مجیدی دیگر بازیگران این فیلم پلیسی- جاسوسی هستند.شهاب حسینی هم دیگر بازیگر فیلمهای اکران نورزی است که فیلم «طعم شیرین خیال» را روی پرده خواهد داشت که در کنار او بازیگران دیگری چون نادر فلاح، نازنین فراهانی، عیسی یوسفیپور و پریوش نظریه حضور دارند.نگار جواهریان و رامبد جوان هم بازیگران فیلم «پریدن از ارتفاع کم» هستند که به کارگردانی حامد رجبی در گروه هنر و تجربه اکران میشود. |
↧
مصیبتی بزرگ در شهادت حضرت زهرا(س)
به گزارش جهان به نقل از مهر، در ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)، بهره گیری از آموزه های فاطمی و ذکر مصائب آن حضرت می تواند بخشی از عمق انحرافات موجود در جامعۀ آن زمان در ولایت ستیزی را پس از رحلت پیامبر(ص) بازگو نماید، لذا در این نگاشته با بهره گیری از اندیشه های ناب آیت الله جوادی آملی، پاره ای از جنبه های مختلف علمی و عملی آن حضرت مورد بازخوانی قرار گرفته است.حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) همتای قرآن کریموجود مبارک صدیقه کبرا فاطمه زهرا (سلام الله علیها) سیره و سنتی دارد که معرف هویت اوست؛ چون این ذات پر برکت همانند سایر ذوات قدسی همتای قرآن کریماند و قرآن کریم عباراتی دارد، اشاراتی دارد، لطایفی دارد، و حقایقی؛ چه اینکه از امام حسین (علیهالسلام) و امام صادق (سلاماللهعلیه) رسیده است که قرآن به چهار بخش تقسیم میشود، چهار درجه دارد: یک درجهاش برای توده مردم است به نام عبارات قرآن؛ برتر از آن اشارات قرآن است و والاتر از آن لطایف قرآن است و قله قرآن حقایق قرآن است که مخصوص انبیاست.[۱]صدیقه کبرا هم که از ذوات قدسی عترت (علیهمالصلاة و علیهمالسلام)اند، سیره و سنتی دارد که بخشی جزء عبارات آن سیره است، توده مردم از آن بهره میبرند؛ بخشی مربوط به اشارات سیره آن حضرت است که خواص استفاده میکنند و بخشی مربوط به لطایف سیره و سنت آن حضرت است که أخص بهره میبرند و بخشی مربوط به حقایق فاطمیه است که أنبیا استفاده میکنند و دیگران طرفی نمیبندند؛ بحث درباره آن حضرت در حقیقت همانند بحث درباره قرآن کریم است.صدیقه طاهره و اهل بیت عصمت (علیهمالسلام) ریسمان آویخته الهیقرآن کریم که حبل خداست، طناب ناگسستنی الهی است[۲]؛ این حبل و طناب را خدا نازل کرده است، لکن انزال قرآن همانند انزال باران نیست. این حبل را خدای سبحان نازل کرد یعنی آویخت؛ نه انداخت. آن طوری که قرآن نازل شده است باران نازل نمیشود و آن طوری که باران نازل میشود قرآن نازل نشده است. نازل کردن باران یعنی انداختن این قطرهها روی زمین. نازل کردن قرآن یعنی آویختن این طناب از بالا به زمین؛ چون قرآن حبل خداست و خدا این طناب را آویخت؛ نه انداخت، لذا از عبارات تا اشارات و لطایف و حقایق درجات این حبل است و هر کسی به اندازه علم و عملش میتواند در خدمت طناب الهی باشد. اهل بیت (علیهمالسلام) و صدیقه کبرا (صلواتاللهعلیها) اینها حبلاللهاند، حبل متیناند و حبل متین را خدا آویخت؛ نه انداخت؛ چون آویخت نه انداخت؛ رهبری قلوب اینها به دست خدای سبحان است اینها جزء اولیای الهیاند. به انسان کاملی میگویند «ولی الله» که در بخش علم و عمل بدون واسطه از ذات اقدس الهی فیض بگیرد. در ولی او باشد، در جِوار او باشد، موالات داشتن متوالی بودن یعنی فاصله برقرار نشدن. چنین انسانی میشود ولی خدا که از ولی و جِوار فیض الهی طرفی میبندد. در همان حدیث معروف ثقلین ذات اقدس الهی فرمود: این طناب «طرف بید الله تعالی»؛[۳] یک طرف این طناب یعنی قرآن به دست خداست؛ طرف دیگرش در دست شماست. پس مطلب دوم این شد که این بانو مانند سایر ائمه معصوم (علیهمالسلام) حبل متین خدایند و این طناب را خدا آویخت؛ نه انداخت و یک طرفش به دست خداست؛ طرف دیگرش به دست مردم است، در دسترس مردم است.حضرت زهرا(س)؛ جامع کمالات علمی و عملیبخشی دیگر از آیات این است که اگر کسی با تقوا بود و منحرف نشد، فرشتگان بر او نازل می شوند «إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَة»[۴]. حضرت صدیقه کبری (سلام الله علیها) جامع تمامی این مراحل کمالات علمی و عملی بود. اینکه در برخی روایات وجود مبارک امام صادق (علیه السلام) فرمود جبرئیل بر جده ما نازل می شد و مطلبی را با ایشان در میان میگذاشت در حالیکه جبرئیل بر همه انبیا نازل نمیشد و تنها بر برخی انبیای برجسته وارد می شد، حال اینکه جبرئیل بر حضرت زهرا(سلام الله علیها) نازل می شود نشانه عظمت و جلال و شکوه آن حضرت است.اگر چیزی جزو شریعت و قوانین کلی باشد نزول فرشتگان در مورد این مسائل مخصوص انبیاء است، اما اگر فرشته ای نازل شود و در مدار شریعت دستور خاصی بدهد، مثلا فلان نماز را بخوان و یا فلان ذکر را بگو، این دیگر نیاز به نبوت ندارد چرا که حکم کلی نیست بلکه دستور خاصی نسبت به یک شخص است که اگر آن را بدون دستور خاص و به قصد قربت هم انجام بدهیم ثواب دارد چون به قصد ورود نیست. بنابراین اگر در روایات آمده که امام صادق(علیه السلام) فرمود جبرئیل بر جده ما، فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نازل شد و دو رکعت نماز به او یاد داد، این امر قابل قبول است زیرا این شریعت و حکم کلی نیست تا اختصاص به انبیا داشته باشد، بلکه این دستور خاصی است که با اطلاقات و عمومات هماهنگ است.نفی ولایت؛ مصیبتی بزرگ در شهادت حضرت زهرا(س)آنگاه آن سوگنامه حضرت علی علیه السلام در هنگام شهادت همسرش فاطمه زهرا سلام اللّه علیها مشخص می شود. وقتی حضرت علی علیه السلام در مراسم تدفین و تجهیز بدن مطهر حضرت صدیقه طاهره سلام اللّه علیها، با پیامبر صلی اللّه علیه وآله گفت وگو می کند، به پیامبر صلی اللّه علیه وآله عرضه می دارد: سلام من و سلام دخترتان به حضور شما، یا رسول، از دخترتان بپرسید که این امت با من چه کردند و با او چه کردند؟ اینها توطئه کردند که هم مرا بکوبند و هم زهرا سلام اللّه علیها را حذف کنند! ستنبئک ابنتک بتضافر امتک علی هضمها[۵] ، همه جمع شدند که فاطمه را بکوبند.فاطمه ستیزی جریان سقیفه؛ بزرگترین مصیبت درسوگنامه حضرت زهرا(س)حضرت زهرا(س) علاوه بر وصیت های شفاهی به امام علی(ع) به صورت کتبی نیز وصیت نامه نوشتند که امام وقتی وارد خانه شدند و صدیقه طاهره(س) را در حال شهادت دیدند زیر بالش ایشان این وصیت را یافتند. لذا بزرگترین مصیبت این بود که نگذاشتند مقام واقعی و حقیقی صدیقه طاهره مشخص شود.حالا که به اینجا رسیدیم من مصیبتم را با همین شعر تلفیق میکنم که ما نرویم در خانه فاطمه چون خودش به سراغ ما میآید «مرو ای گدای مسکین تو در سرای زهرا» ما همین که آمدیم اینجا [و] گفتیم: «صلّی الله علیکِ یا بنت رسول الله السلام علیک وَ علی أبیک و علی بعلک و بنیک و علی السرّ المستودع فیک» همین که آمدیم، عرض حاجت کردیم. وجود مبارک امیرالمؤمنین در مراسم تجهیز زهرا اشک ریخت عرض کرد: یا رسول الله! برای من بسیار گران و سخت و تلخ است که این مصیبت را تحمل کنم. «قلّ یارسول الله عن صفیتک صبری» «ستنبئک ابنتک»[۶] ؛ یا رسول الله! این دخترت که زود به شما ملحق شدند، تمام جریان سقیفه و غیر سقیفه را به عرض شما میرساند که من هیچ کوتاهی نکردم. هر چه دستور دادی عمل کردم «فأحفها السؤال و استخبرها الحال»[۷] ؛ شما هم جریان را یکی پس از دیگری از این بانو سؤال بکنید.انسان که دردمند است دردش را بگوید یک مقداری سبک میشود، بعد عرض کرد: یا رسول الله، برای کوبیدن فاطمه (سلام الله علیها) تنها هیئت حاکم قیام نکرد، اینها مردم را هم شوراندند؛ همه جمع شدند اجماع کردند تا زهرا را منزوی کنند. آن گزارشی که دخترت به عرض شما میرساند این است که «بتظافر أمتک علی هضمها»[۸]؛ تنها از دولت برنمیآمد که زهرا را منزوی کند تنها از ملت ساخته نبود که زهرا را منزوی کند؛ این دولت با آن ملت، این ملت با آن دولت دست نشانده، اجماع کردند که زهرا را منزوی کنند. میبینید سخن از فدک نبود. شخصیت فاطمه کسی بود که تا همه جمع نمیشدند نمیتوانستند او را منزوی کنند؛ گرچه نتوانستند، ولی بالأخره برای انزوای او همه زحمت کشیدند؛ یکی گفت «آتش بیاور»؛ یکی گفت «آتش بزن»؛ یکی گفت «غلاف شمشیر بیاور»؛ یکی گفت «غلاف شمشیر بزن»؛ یکی گفت «فدک را بگیر» همه جمع شدند، همه جمع شدند: «بتظافر أمتک علی هضمها» اینکه به حضرت امیر (سلام الله علیه) پیشنهاد دادند که [فاطمه] یا شب گریه کند یا روز؛ این نه برای آن بود که مثلاً گریه وجود مبارک حضرت زهرا (سلام الله علیها) نمیگذاشت کسی بخوابد [و] باعث اذیت بود؛ اینها نبود. اینها چون مکرر از پیغمبر شنیدند که رضای زهرا، رضای خداست؛ غضب زهرا، غضب خداست؛ رضا و غضب فاطمه (سلام الله علیها) رضا و غضب پیغمبر است؛ رضا و غضب پیغمبر رضای خداست .[۹]اینها میگفتند: این همه گریه آن حضرت، نشانه آن است که از ما ناراضی است؛ برای اینکه زنهای مهاجر و انصار بعد از جریان سقیفه وقتی رفتند خطبه دوم را حضرت خواند. این خطبه دوم خیلی فولادین است؛ یعنی برای هر کلمهاش باید به لغت مراجع کنیم. این زنهای مهاجر و انصار آمدند به مردهایشان گفتند، آنها دوباره برگشتند که جبران کنند، فرمود: گذشت. این خطبه دوم و خطبه اول که خطبه اول در مسجد، خطبه دوم در منزل آنها را بیدار کرد، فهمیدند که حضرت از آنها ناراضی است. گفتند: یک قدری نارضایتیشان را کم بکنند، سخن از گریه نبود؛ میدانستند مقام این بیبی چیست. مرحوم شیخ مفید است ظاهراً ایشان نقل میکند وقتی بیبی (سلام الله علیها) آمده علیبنابیطالب را آن وضع با سر برهنه زیر منبر بالای سرش شمشیر دید فرمود: «لئن لم تکن عنه لأنشرن شعری ولأشقن جیبی ولآتین قبر أبی ولأصیحن إلی ربی» ؛[۱۰]فرمود: دست از پسر عموی من بردارید وگرنه سرم را برای نفرین کردن برهنه میکنم سخن از لرزش ستون مسجد نبود. مرحوم شیخ مفید نقل میکند که وجود مبارک علیبنابیطالب [علیه السلام] به سلمان فرمود: «یا سلمان إنی أری جنبتی المدینه تکفئان» ؛[۱۱] فرمود سلمان! همین که زهرا تصمیم نفرین گرفت من میبینم دو طرف این مدینه دارد میلرزد؛ اگر این عذاب بیاید چه کنیم: «إنّی أری جنبتی المدینه تکفئان»؛ دو طرف این شهر دارد میلرزد؛ نه ستون مسجد. اگر این شهر زیر و رو بشود چه کنیم؟ این فاطمه است. حالا شما خطبه زینب کبرا (سلام الله علیها) را در کوفه قرائت کنید؛ میبینید بسیاری از جملههای بلند آن خطبه از مادرش گرفته شده [است] بسیاری از جملههای بلند خطبه زینب کبرا (سلام الله علیها) در بازار کوفه از خطبه نورانی فاطمه زهرا (سلام الله علیها) گرفته شده [است] اگر مرحوم صدرالمتألّهین (رضوان الله علیه) در آن رساله شریفش میگوید، حسینبنعلی را در سقیفه بنیساعده شهید کردند، همین است: «قُتل الحسین ابن علی فی السقیفه». این میگوید: اگر نبود آن آتش زدن یا آتش آوردن در خانه فاطمه هرگز خیمههای بچههای ابیعبدالله را آتش نمیزدند، هرگز آن مرغهای بیپر را…«السلام علیکم یا اهل بیت النبوه و یا معدن الرساله و یا مهبط الوحی و رحمه الله و برکاته»پی نوشتها:[۱] بحارالانوار، ج۷۵، ص۲۷۸ ؛ قال الصادق (علیهالسلام): «کتاب الله عزّوجلّ علی أربعة أشیاء علی العبارة والإشارة واللطائف والحقائق؛ فالعبارة للعوام والإشارة للخواص واللطائف للأولیاء والحقائق للأنبیاء». این روایت از امام حسین (علیهالسلام) نیز وارد شده است. ر.ک: جامع الأخبار، ص۴۱[۲] ارشاد القلوب، ج۲، ص۳۰۵ ؛ قال رسول الله (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم): «… کتاب الله الثقل الأکبر حبل ممدود من السماء الی الارض سبب بأیدیکم وسبب بید الله عزّوجل».[۳] بحارالانوار، ج۲۳، ص۱۰۹[۴] سورۀ فصلت آیۀ ۳۰[۵] نهج البلاغه خطبه ۲۰۲[۶] نهجالبلاغه، خطبهٴ ۲۰۲٫[۷] همان[۸] کافی، ج۱، ص۴۵۹٫[۹] بحارالانوار، ج۲۷، ص۱۱۶ ؛ عن سلمان الفارسی قال: قال رسول الله: (صلّی الله علیه وآله وسلّم) یا سلمان؛ من أحب فاطمه ابنتی فهو فی الجنّه معی و من أبغضها فهو فی النار. یاسلمان؛ حب فاطمه ینفع فی مائه موطن أیسر تلک المواطن الموت والقبر والمیزان والمحشر والصراط والمحاسبه. فمن رضیت عنه ابنتی فاطمه رضیت عنه ومن رضیت عنه رضی الله عنه، ومن غضبت علیه فاطمه غضبت علیه ومن غضبت علیه غضب الله علیه، یاسلمان ویل لمن یظلمها ویظلم ذریتها وشیعتها.[۱۰] بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۲۸؛ اختصاص شیخ مفید، ص۱۸۶[۱۱] همان |
↧
آخرین اخبار از سریال نوروزی شبکه سه
به گزارش جهان،«ایرج محمدی» در گفت و گو با فارس درباره روند تولید سریال در حال ساخت «سر به راه» گفت: سریال «سر به راه» در ۱۵ قسمت ۴۰ دقیقهای برای شبکه سه تولید میشود و مهدی محمدنژادیان نویسنده سریال در حال نگارش قسمت ۱۰ است.وی ادامه داد: تا قسمت ۹ رج طولیمان را زدیم و امیدوارم تا ۶ روز آینده چهار قسمت ابتداییمان کامل شود. میتوان گفت حدود ۵ قسمت به ۵ قسمت رج میزنیم و کامل میکنیم. روزهای پایانی نزدیک به پخش سکانسهای باقی مانده را ضبط خواهیم کرد تا تمامی قسمت هایمان کامل شوند.این تهیه کننده افزود: تا ۶ روز آینده تصویربرداری چهار قسمت اول از لحاظ تصویربرداری به طور کامل تمام خواهد شد.تا قسمت ۹ سریال، حدود ۶۰ درصد از روند تولید را طی کردیم و ۴ قسمت اولیه بعد از مونتاژ وارد مرحله صداگذاری و موسیقی میشود و در حال مذاکره با چند خواننده برای تیتراژ هستیم. تصویربرداری نیز احتمالا تا ۱۰ فروردین ماه ۹۴ ادامه خواهد داشت.وی درباره موفقیت این سریال در ایام نوروز گفت: به این دلیل که نوروز با ایام فاطمیه متقارن شده است، ما هم این مناسبت و حال و هوای آن را در نظر گرفتیم و به گونهای پیش بردیم تا در روزهای مربوطه هم جدای از سایر برنامهها و سریالها نباشیم.تهیه کننده سریال «روزای بد بدر» درباره میزان رضایتمندی مخاطبان از ساخته اخیر خود گفت: تمام افرادی که در این سریال به نوعی حضور دارند، تمام تلاششان را به کار گرفتهاند تا رضایت مردم در ایام نوروز را بدست آورند. در هر صورت فکر میکنم موضوعی و رویکردی که در این سریال به آن پرداختیم، بداعت و نوآوری را در قصهمان نشان دهد که آنرا از سایر آثار متمایز خواهد کرد.این تهیه کننده ادامه داد: در این سالها بیشتر در ژانر خانوادگی کار کردهام و داستان این سریال نیز خانوادگی است و قصه جوان پولدار بی دغدغهای را مطرح میکند که بدون درنظر گرفتن عواقب کارش، دست به تفریحی میزند که کار خلاف محسوب میشود و او را محکوم به زندان میکنند که در ادامه محکومیتی جایگزین را برای او در نظر میگیرند تا در آسایشگاه کودکان بی سرپرست دورهای را بگذراند و ... همه اینها در کنار قصههای خانوادگی که اتفاق میافتد کلیت این سریال را تشکیل میدهد.وی افزود: بازیگرانی که در این کار حضور دارند بسیار گرم و شیرین بازی میکنند و امیدوارم همین امر هم باعث شود تا نتیجه خوبی را در این تعطیلات برای مخاطبانمان رقم زنیم.محمدی گفت: حال و هوای قصه ما در زمان عید اتفاق نمیافتد، اما فضای شادی که در قصه موجود است کمی به این فضا نزدیک شده است.این تهیه کننده افزود: بعد از تعطیلات نوروز فیلم سینمایی «خمیازه» را به کارگردانی و نویسندگی حامد محمدی کلید خواهم زد. حامد محمدی قبل تر از این فیلمهایی چون: فرشته با هم میآیند، حوض نقاشی، طلا و مس را در مقام نویسنده و فرشته ها با هم میآیند را در مقام کارگردان به عهده داشت.محمدی در اینباره افزود: فیلم «خمیازه» اثری کمدی است که به این دلیل که هنوز وارد مرحله تولید نشدیم، بازیگران نیز به طور قطعی انتخاب نشدهاند. |
↧
به چند خواننده جهت تهیه آلبوم نیازمندیم!
↧
↧
تصاویری از ۷۰ سال رنج یک زن ایرانی
به گزارش جهان به نقل از فرهنگ نیوز، سریال گذر از رنج ها یکی از سریال های رده الف تلویزیون بوده که با صرف زمانی مناسب و در اختیارگیری گروهی مجرب از عوامل فنی به دنبال ارائه مفاهیمی اخلاقی همچون صبر و شکیبایی و نمایان گر فضایی از دوران خفقان دوران پهلوی بوده است. اما این هدف اولیه سازندگان در ارائه به رهیافتی مناسب ختم نشده است، چرا که نه می توان فضایی حفقان آمیز از آن روزگار و در محیط روستایی را رصد نمود که نمایشگر فاصله عمیق طبقاتی ارباب و رعایا باشد و نه می توان به کمبود بافت امکانات دوران پهلوی تأملی داشت و از آن شکوه ظاهری نشسته در جلد نشریات که فریاد خوشبختی در ایران پهلوی می داده است، به سمت واقعیتی عریان از تنگناهای مردمان ن دوران در شهرها و روستاهای کشور رفت. سریال گذر از رنج ها، قصه زندگی زنی به نام دنیا را از لحظه تولد تا مرگ روایت می کند. این سریال درامی تاریخی است و در آن شمایلی از زنی زجرکشیده تصویر شده که سختی روزگار را با خود از سال ۱۳۳۵ تا به حال کشانده است، اما لحظه ای به سمت گله مندی و ناامیدی نرفته و عشق به خانواده خود شامل همسر درگذشته و ۲ پسر و ۱ دختر از ۲ ازدواجش را همچنان حفظ نموده است. فیلمنامه این سریال را فریدون حسنپور نوشته و نگارش آن حدود سه سال طول کشیده است. قهرمان قصه سریال گذر از رنجها یک زن است که با سختیهای زندگی و روزگار مبارزه میکند. اما عمق پرداخت از سوی نویسنده فاقد آن است تا آگاهی مردم نسبت به مسائل آن زمانه و درگیری های ناشی از رنج دوران نمایش یابد. داستان سریال گذر از رنجها در حال و هوای دهه ۲۰ می گذرد و درباره زنی است که با از دنیا رفتن مادرش متولد میشود. این دوران، در تاریخ سیاسی ایران همراه با شرایط حادی است که بعد از اصلاحات ارضی توسط محمدرضا پهلوی پیش آمده بود و پادشاه فریبکار برای دور شدن از پیامدهای این کار تعداد اندکی از اسناد مالکیت را بصورت صوری به تعدادی از روستاییان واگذار کرده بود و این مساله موجب اوج نزاعی شد که از بابت مالکیت مکانی میان مردم و خوانین رخ داد و اما شاهدیم که رویداد مهم فوق در سریال گذر از رنج ها پرداختی گذرا داشته و تنها به یک سکانس از موفقیت دنیا ختم می شود! البته سازندگان، در این سریال به دنبال آن بوده که به جای حادثه محوری به سمت شخصیت پردازی رود و بیشتر ترسیم گر احوال "دنیا" به عنوان نقطه مرکزی داستان باشد، اما در این مسیر نمی تواند تصویری دراماتیزه از سیر زیستن این زن داشته باشد و به نظر می رسد که سازنده چنان در بند نمایش صبوری " دنیا" بوده اند که از ترسیم هرگونه سیر حرکتی برای شخصیت فوق غافل شدند. بدین صورت که ما همان دنیای ابتدای روایت در دهه ۲۰ را با همه کمبودها، خواسته ها و برداشت ها فکری می بینیم که در دهه های دیگر نیز وجود دارد و این کاراکتر به لحاظ تکاملی شخصیت پردازانه درجا می زند و این مسأله بدیهی است که آدمی در تجربه اندوزی از روزگار و گذر از سال ها دچار تحولاتی کم و بیش می شود. در واقع آنچه به لحاظ شخصیت پردازی و فضاسازی و هم راستایی با تحولات رخ داده در بیش از ۳۰ سال از فاصله زمانی سریال می بایست توسط سازنده نمایان شود، در این اثر غایب می باشد تا ما گذری از این رنج های زمان دار نداشته باشیم. از طرفی حرفه معلمی شخصیتی مانند " سفیدرودی"، همسر دنیا در این سریال می توانست کارکرد بارزتری در برابر شرایط بغرنج آن دوران به لحاظ کثرت بی سوادی داشته باشد، چرا که تفکر غالب سردمداران پهلوی چنان بود که خواهان عقب ماندگی فکری و فرهنگی جامعه بودند و این مسأله می توانست در ضمن تمرکز به چگونگی شرایط سخت سوادآموزی برای دنیا به دیگر افراد روستا هم تسری یابد. همچنین ظلم ناگوار پیش آمده در آن دوران برای زنان روستایی چه به لحاظ نگرش سرکوبگر رژیم و چه به لحاظ تفکر مردسالارانه برای این زنان سخت کوش، سختی های بسیاری را موجب ساخته بود، می توانست به دریچه بازتری از دوربین نمایش فیلمساز درآید. مسأله مهم و اساسی در این سریال نبود نشانه هایی آشنا برای درک بیننده از سیر زمان وقایع می باشد. ما به جز آخرین بخش از سریال که با نوشتاری به ۳۰ سال بعد هدایت می شویم، به دلیل نقص طراحی در فضاسازی محیط، شخصیت، لباس، چهره پردازی و مواردی دیگر به طور دقیق نمی دانیم که در چه مرحله از تاریخ هستیم و این مسأله هم در پیگیری رنج های شخصیت اصلی روایت و هم عدم توجه فیلمساز به رخدادهای سال های مختلف، اشتباه بارزی محسوب می شود. اما سریال گذر از رنج ها با همه نواقص اعلام شده از میان یادداشت های این تحلیل، قابلیت های ارزنده ای هم دارد که به خصوص در کارگردانی فیلمساز با تجربه ای چون فریدون حسن پور یافت می شود. قاب بندی ها، تمرکز به جزئیات گویش و توجه به فضاسازی محیط که بخش مهمی از آن بابت آشنایی فیلمساز با محیط بوده است، به خوبی صورت گرفته است و بازی ها یکدست و عمدتاٌ خوب بوده است که بهترین بازی در این نوع قالب روایی از آن بازیگر ناشناسی چون شیوا طاهری در نقش دنیا می باشد. از طرفی فیلم می تواند در ارائه خانواده ای متحد از سفیدرودی که زندگی عاشقانه ای را در عین سختی ها نشان می دهد، موفق عمل کند و این نوع زندگی برای بیننده امروزی هم می تواند درس آموز و جذاب باشد. |
↧
تقدیر سالک از برخورد با کنسرتهای مبتذل
به گزارش جهان، حجتالاسلام احمد سالک رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با تسنیم با بیان اینکه، اقدام دادستانی تهران در برخورد با کنسرتهای غیرقانونی و مبتذل قابل تقدیر است، گفت: کمیسیون فرهنگی مجلس از اقدامات آقای جعفری دولتآبادی در بحث برخورد با فسادهای که به اسم موسیقی انجام میشود، تقدیر میکند.وی با بیان اینکه فتوای مقام معظم رهبری درباره موسیقی کاملاً مشخص است، گفت: آیتالله خامنهای، موسیقی را منوط به عدم ابتذال و مفسده حلال میدانند و در صورتی که مفسده داشته باشد آنرا حرام میداند؛ ما نیز با اصل موسیقی و موسیقیها حلال که در چارچوب و ضوابط شرعی باشد، مشکلی نداشته و نداریم اما متاسفانه برخی به اسم موسیقی حلال، در پی فاسد کردن دختران و پسران پاک هستند که ما چنین اجازهای به آنها نخواهیم داد.سالک درباره تکخوانی زن نیز گفت: آقایان در همین زمینه نیز به فتوای رهبر معظم انقلاب اسلامی استناد کردند که باید گفت، فتوای معظمله این است که اگر تکخوانی زن مفسده نداشته باشد، اشکال ندارد؛ حال باید گفت که این تکخوانیهای که آقایان به راه انداختند همراه با مفسده است و خارج از چارچوبهای اخلاقی و شرعی تعریف میشود.رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس با انتقاد از کسانی که مجلس و کمیسیون فرهنگی را به مخالفت با اصل موسیقی متهم میکنند، گفت: چطور میشود ما با موسیقی حلال و موسیقی که مفسده ندارد، مخالف باشیم؟؛ ما با فساد مخالفیم نه با اصل موسیقی. آنها که به نام موسیقی حالا به دنبال فاسد کردن جوانان هستند، باید بدانند که مردم آنها را به خوبی میشناسند. |
↧
فیلم/ زلزله فرهنگی سریالهای ترکیهای
فیلم |
↧
تشییع نمادین حضرت زهرا(س) در کربلا
↧
↧
پنج خصلتی که نشانه عدم تکبر است
به گزارش جهان، رسول خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و اله یکی از نشانههای تواضع را هم غذا شدن مرد با خانواده میدانند و میفرمایند: آیا شما را به پنج چیز آگاه نکنم که اگر در کسی باشد متکبر نیست؟ چوپانی و بستن گوسفند، پوشیدن لباس پشمی، همنشینی با تهیدستان، سوار شدن بر حمار (کنایه از مرکب ارزان قیمت ) و هم غذا شدن مرد با خانوادهاش.متن حدیث:الا انبئکم بخمس من کن فیه فلیس بمتکبر: اعتقال الشاة و لبس الصوف و مجالسة الفقراء و ان یرکب الحمار، و ان یاکل الرجل مع عیاله.«مستدرک الوسائل، جلد ۳، صفحه ۲۵۴» |
↧
کیفیت نماز استغاثه به حضرت فاطمه (س)
به گزارش جهان به نقل از شبستان، برای بررسی فضایل و خصایص حضرت صدیقه طاهره (س) خبرنگار سرویس قرآن و معارف خبرگزاری شبستان گفتگویی با حجت الاسلام سیدرضا حسینی مازندرانی، مسئول و مؤسس مسجد و مدرسه علمیه امام حسین (ع) شهرری داشته است که تقدیم می شود. * کدام آیات و سور قرآن در شأن حضرت زهرا (س) نازل شده اند؟جای جای آیات قرآن کریم توصیف فضایل و خصایص حضرت فاطمه (س) است از جمله می توان به سوره کوثر اشاره کرد: إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ﴿١﴾. فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ﴿٢﴾. إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الأبْتَرُ ﴿٣﴾؛ مردم پیامبر اسلام (ص) را مورد اذیت و آزار قرار دادند و به او می گفتند نسل تو ادامه نخواهد داشت؛ و خداوند به پیامبر می فرماید به تو کوثر می دهم و نسل دشمنانت قطع خواهد شد.حجت الاسلام والمسلمین حسینی مازندرانی با اشاره به اینکه سوره انسان (دهر) نیز در شأن حضرت فاطمه (س) و همچنین امیرالمومنین علی (ع) و حسنین نازل شد، اظهار داشت: امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) برای بهبود بیماری حسنین با سفارش پیامبر(ص) سه روز روزه گرفتند و در هر سه روز افطاری خود را به نیازمندان –یتیم، مسکین و اسیر- دادند و پس از بخشش این بزرگواران، خداوند در شأن آنها و این سوره را نازل کرد: «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً»؛ پس از این نزول، رسول الله (ص) از امام علی (ع) پرسید چه کردید که این آیات در شأن شما نازل شد؟ و امیرالمومنین (ع) ماجرا را شرح داد. * ماجرای تولد حضرت زهرا (س) چگونه بود؟امام صادق (ع) می فرماید: پیامبر اسلام (ص) با خدیجه (س) ازدواج کرد و مردم مدینه با خدیجه (س) دشمنی کردند که چرا با محمد که یتیم است ازدواج کردی؟ خدیجه که تنها شده بود با فاطمه که در رحمش بود حرف می زد؛ روزی رسول الله (ص) قبل از ورود به اتاق متوجه شد خدیجه با کسی صحبت می کند و علت را که جویا شد حضرت فرمود: یا رسول الله! این بچه انیس و مونس من است. زمان تولد حضرت فاطمه (س) که نزدیک شد آقا رسول الله از زن های قریش خواست تا به خدیجه در وضع حمل کمک کنند اما زن های قریش و زن های دیگر قبول نکردند. خدیجه از این ماجرا ناراحت شد اما خداوند متعال ۴ خانم را برای زایمان فرستاد (ساره همسر ابراهیم، آسیه همسر فرعون، مریم مادر مسیح و کلثوم خواهر موسی بن عمران). خدیجه با دیدن آنها ترسید اما یکی از آنها گفت: نترس ما رسولان خداوند متعال هستیم؛ وقتی فاطمه (س) به دنیا آمد به پیامبر (ص) گفتند: این دختر را بگیر که مقدسه طاهره مطهره است و حق تعالی، او و نسل او را برکت داد. * حضرت زهرا (س) چند نام داشت؟ امام صادق (ع) فرمودند مادر ما، ۹ نام نزد خداوند عزوجل دارد: فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، رضیه، مرضیه، محدثه و زهرا.در مورد اسامی حضرت نیز تفاسیری شده است از جمله در روایت است که: راوی از حضرت صادق (ع) سوال می کند که چرا نام مادر شما را فاطمه نامیدند؛ حضرت در پاسخ می فرماید: زیرا مادر ما فاطمه از بدی ها بریده شده است. همچنین در احادیث متواتره از طریق خاصه و عامه روایت شده که حق تعالی فاطمه و شیعیان او را از آتش بریده است.* آنچه درباره وجه تسمیه حضرت صدیقه طاهره (س) فرمودید اشاره ای لطیف به فضایل حضرت دارد، لطفاً اندکی پیرامون فضایل و خصایص حضرت توضیح فرمایید؟در مورد فضایل حضرت هرچه بگوییم کم گفتیم و بهترین راه برای شناخت دقیق حضرت، رجوع به کلام معصومین است؛ از جمله شیخ طوسی (ره) از اهل عامه نقل می کند که پیامبر (ص) فرمود: «فاطمة بضعة منّى من سرّها فقد سرّنى و من سأها فقد سأنى، فاطمه اعزّ البریّة علىّ؛ فاطمه پاره تن من است. هر که او را شاد سازد، مرا شاد ساخته و هر که او را اندوهناک کند، مرا اندوهناک کرده است. فاطمه از همه مردم پیش من عزیزتر است». در روایت دیگری از رسول الله (ص) نقل است که فرمودند: «فاطمه برترین زن های دنیا و آخرت است». شیخ طوسی در روایت دیگری از عایشه نقل می کند که ندیدم احدی را که در گفتار و رفتار شبیه تر از فاطمه و رسول خدا باشد. وقتی فاطمه نزد رسول الله می آمد حضرت به او مرحبا می گفت، دست های دخترش را می بوسید، بلند می شد و او را در جایی که خود حضور داشت، می نشاند. قطب راوندی نیز نقل می کند بعد از شهادت مظلومانه کوثر نبوى، حضرت فاطمه زهرا(س) ام ایمن نتوانست در منزل زهرا(س) بماند و جاى خالى او را ببیند لذا در حالى که روزه بود از مدینه خارج شد و در بیابان بین مدینه تا مکه عطش تشنگى بر او غلبه کرد و هواى گرم آزارش مىداد، رو به آسمان نمود و عرض کرد: پروردگارا، من خادمه حبیبه تو هستم، مرا تشنه مىخواهى؟ در این هنگام دلو آبى نزدیک او فرود آمد، ام ایمن گرفت و آشامید و گفت: دیگر تشنگى را احساس نکردم.همچنان که اشاره شد زبان نوع بشر از وصف خصایص و فضایل حضرات معصومین علیهم السلام عاجز است؛ با این وجود به منظور آشنایی مخاطبان شبستان با کیفیت عبادت حضرت صدیق مطهره، در این مورد توضیح دهید. ابن بابویه به سند معتبر از امام حسن (ع) روایت می کند که: مادرم شب جمعه مشغول عبادت از اول شب تا طلوع صبح می شد، پیوسته مشغول رکوع، سجود و دعا بود؛ وقتی به دعای او توجه کردم متوجه شدم در حق خودش دعا نمی کرد بلکه دیگران را دعا می کرد. دلیل را که پرسیدم: فرمودند: الجار ثم الدار.همچنین از حسن بصری نقل شده که حضرت فاطمه (س)، عابدترین امت در عبادت حق تعالی بود و آنقدر بر پای می ایستاد که پاهای مبارکش ورم می کرد.* توصیه های حضرت صدیقه طاهره درباره حجاب و عفاف چیست؟ امیرمؤمنان (ع) می فرماید: روزی با گروهی از اصحاب خدمت رسول خدا (ص) بودم آن حضرت به اصحابش فرمود چه ویژگی برای زن بهتر از هر چیز است؛ هیچ کس نتوانست جواب صحیحی بدهد اصحاب که متفرق شدند به خانه رفتم و سؤال پیامبر را با فاطمه در میان گذاشتم، وی فرمود: بهترین چیز برای زنان آن است که مردان نامحرم آنها را نبینند و زنان نیز نا محرمان را نبینند. آنگاه پاسخ را خدمت رسول خدا (ص) بردم آن حضرت شادمان شد و فرمود: براستی فاطمه پاره تن من است.سیدفضل الله راوندی (ره) در نوادر روایت کرده: در روایتی دیگر آمده است که مرد نابینایی اجازه خواست تا به خانه فاطمه وارد شود، فاطمه (س) پوششی طلبید و خود را با آن پوشاند. رسول خدا (ص) به فاطمه (س) فرمود او مرد نا بینایی است و تو را نمی بیند چرا خود را پوشاندی؟ آن حضرت فرمود: اگر او مرا نمی بیند من او را می بینم و بوی مرا استشمام می کند. پیامبر (ص) فرمود: گواهی می دهم که به راستی پاره تن من هستی.* کیفیت نماز استغاثه به حضرت فاطمه (س) چگونه است؟نقل است که هر گاه حاجتی داری دو رکعت نماز بخوان؛ بعد از تکبیر، سه مرتبه تسبیح حضرت زهرا (س) را بگو؛ آنگاه به سجده برو و ۱۰۰ مرتبه بگو یا "مولاتی یا فاطمه اغیثینی"؛ آنگاه جانب راست صورت را بر زمین بگذار و همین ذکر را تکرار کن؛ سپس جانب چپ صورت را بر زمین بگذار و همین ذکر را بگو و مجددا به سجده برو و ۱۱۰ مرتبه بگو "یا مولاتی یا فاطمه اغیثینی" و سرانجام حاجت خود را بخواه که خداوند بر می آورد.* فضیلت تسبیح حضرت زهرا (س) چیست؟ در اصول کافی آمده هر کس بر تسبیح حضرت زهرا (س) مداومت داشته باشد شقی نمی شود. و از ارتباط امام صادق (ع) نقل است که ذکر تسبیح مادر ما فاطمه، معادل هزار رکعت نماز است. * دعای نور حضرت صدیقه طاهره چیست؟دعای نور حضرت را مرحوم آقا شیخ عباس قمی (ره) در مفاتیح الجنان بدین شکل نقل کرده است: حضرت زهرا (س) این دعا را به سلمان تعلیم داد و فرمود: اگر می خواهی در این دنیا مبتلا به تب نشوی این دعا را بخوان؛ سلمان قسم یاد کرد که این دعا را به بیش از هزار نفر از مردم مدینه که مبتلا به تب بودند آموختند و همه آنها خوب شدند.* آخرین وصایای حضرت فاطمه (س) به امیرالمومنین علی (ع) چیست؟ امام صادق (ع) فرمودند: بعد از وفات جد ما رسول الله (ص)، مادمان فاطمه (س)، همیشه گریه می کرد و به مولا علی وصیت کرد که مرا شبانه غسل، کفن و دفن کن نمی خواهم کسانی که محسن مرا سقط کردند در آن مراسم حاضر شوند؛ و همچنین فرمودند بعد از دفن من در کنار قبرم بمان و قرآن بخوان. |
↧
تمجید رهبر انقلاب از یک حرکت فرهنگی
به گزارش جهان به نقل از تسنیم، این پیام در پاسخ به نامه درخواست دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور از معظمله برای اعطای پیامی به منظور ماندگاری این حرکت فرهنگی از سوی خانواده شهید بزرگوار مطلب شفیعی و الگوسازی و تشویق و ترغیب وقف کتابخانه در میان آحاد جامعه، صادر شد که به شرح ذیل است:بسمه تعالیبه شهید عزیز درود می فرستم و نیز به این پدر و مادر صبور و آگاه و پرگذشت.امید است حسنات و انوار ساطع از فداکاری این عزیزان و دیگر شهدا و ایثارگران بزرگوار، سرمایه و ذخیرههای ماندگار برای کشور و تاریخ ما باشد.سید علی خامنهای۱۳۹۳/۱۲/۱۱«مطلب شفیعی» شهید ۲۰ ساله از شهدای کربلای هشت شلمچه، و از اهالی یکی از روستاهای شهرستان بهاباد یزد و دانشجوی دانشگاه امام صادق تهران بود که پدر ۸۴ ساله و مادر ۸۲ ساله این شهید تنها منزل مسکونی خود را با زیربنای ۲۳۰ مترمربع وقف نهاد کتابخانه های عمومی کشور کردند. این کتابخانه با ۲۵۱ عضو و ۹۸۲۵ نسخه کتاب، طی سفر هفته گذشتهی دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور به استان یزد افتتاح و مورد بهره برداری قرار گرفت. |
↧
ضرب المثلی که با کلام خدا و رسولش در تضاد است
به گزارش جهان، مجتبی رنجی در وبلاگ خود نوشت:بسیار شنیده ایم که می گویند : چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است...این ضرب المثل چند وقتی ست که حتی مورد سوء استفاده های سیاسی نیز قرار می گیرد ، ضرب المثلی که در بین مردم مسلمان ایران جا افتاده اما در عین حال با مبانی دینی همین مردم در تضاد کامل است. سال 88 عده ای معدود که از جای معدود نیز تغذیه می شدند ، شعارهایی سر دادند که مستقیما مبانی دینی را هدف گرفته بود : مرگ بر اصل ولایت فقیه ، استقلال آزادی جمهوری ایرانی(به حذف عبارت اسلامی توجه کنید) ، نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران ، شعار ملت ما، دین از سیاست جدا و دیگر شعارهایی که مورد بحث ما نیست. در این چند شعاری که اشاره کردم ، مستقیما یا غیر مستقیم آموزه های اسلامی مورد حمله قرار گرفته ، در این یادداشت بنده فقط با یکی از این ها کار دارم آن هم شعار نه غزه نه لبنان هست. در اون روزها اگر با یکی از سبزها در فضای سایبر یا مستقیما به بحث می نشستی که چرا این شعار رو سر دادی ، اولین جمله ای که از دهانش خارج می شد این بود : چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است ، ما وقتی خودمون مشکل داریم چرا باید به بقیه کمک کنیم؟ حتی بعضی از این سبز ها میگفتند که این جمله که چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است در قرآن آمده و یا برخی می گفتند حدیث پیامبر است! حال اینکه این عبارت نه در قرآن آمده ، نه حدیث پیامبر اسلام(ع) است و نه با مبانی اسلامی سازگار است بلکه با آموزه های شریعت نبوی در تضاد کامل و صد در صدی ست. سبزها در سال 88 گاف های اساسی دادند که ثابت کرد خیلی از آنها نه تنها با آموزه های اسلام آشنایی ندارند بلکه برخی شان حتی با این آموزه ها دشمنی نیز می کنند ، یک مورد این دشمنی ها ماجرای تلخ عاشورای سال 88 بود. بنده می خواهم ضرب المثل چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است رو مقایسه کنم با کلام خداوند ، کلام اهل بیت و نیز سیره اهل بیت(ع) ، نتیجه گیری با خودتان. الَّذِینَ یُنفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ ۗ وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ (آل عمران 134) کسانی که در تنگدستی و توانگری انفاق می کنند ، و خشم خود را فرو میبرند؛ و از خطای مردم درمیگذرند؛ و خدا نیکوکاران را دوست دارد (انفاق در تنگدستی از صفات بارز نیکوکاران است ، در سوره یونس آیه 26 پاداش نیکوکاران آمده است ، حال بگویید حرام بودن چراغی که به خانه رواست با این آیه چگونه قابل جمع است؟ ) وَمَا لَکُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَٰذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ وَلِیًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ نَصِیرًا (نساء آیه 75) چرا در راه خدا، و مردان و زنان و کودکانی که (به دست ستمگران) تضعیف شدهاند، پیکار نمیکنید؟! همان افراد (مظلومی) که میگویند: «پروردگارا! ما را از این شهر (مکه)، که اهلش ستمگرند، بیرون ببر! و از طرف خود، برای ما سرپرستی قرار ده! و از جانب خود، یار و یاوری برای ما تعیین فرما. (سفارش به جهاد در راه خدا و به قصد رهانیدن مظلومان از ستم ظالمان ، از آیات صریح قرآن است) قال رسول الله (ص):مَن أصبَحَ لا یَهتَمُّ بِاُمورِ المُسلمینَ فَلَیسَ مِنهُم ، و مَن سَمِعَ رَجلاً یُنادِی : یا لَلمسلمینَ ! فَلَم یُجِبهُ فلَیسَ بمُسلِمٍ .( میزان الحکمة ج5 ص 377) هـر که صبح کند در حالى که به امور مسلمانان اهتمام ندارد ، از آنان نیست وهر که فریاد کمک خواهى شخصی را بشنود و به کمکش نشتابد ، مسلمان نیست. و نیز رسول الله فرمودند : « همه مسلمانان برادر یکدیگرند، به همدیگر ظلم نمی کنند و در مقابل دشمنان یکدیگر را رها نمی کنند و به خود وا نمی گذارند» (فتح الباری، ج 12، ص 323) و نیز حضرت فرمودند : هر کس نزد او مؤمنی خوار شود ولی او را یاری نکند، در حالی که قادر بر نصرت او باشد، خداوند عزو جل، روز قیامت نزد تمام خلایق او را خوار خواهد نمود (مسند احمدبن حنبل، ج 3، ص 487) امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(علیه السلام) فرمودند : کُونا لِلظّالِمِ خَصْماً، وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً . همواره دشمن ظالم و یار و یاور مظلوم باشید .(نامه 47 نهج البلاغه) سوالی که از سبز ها دارم این است که امیرالمومنین علی(ع) برای چه در نهج البلاغه فرمودند : اگر مردی از شنیدن این خبر که خلخال از پای یک پیرزن یهودی کندند بمیرد مرگ بر او رواست؟ مگر در زمان امیرالمومنین تمام مشکلات مسلمین حل و فصل شده بود که حضرت اینگونه در مورد مشکل یک پیرزن یهودی سخن گفتند؟ شاید بگویید چون آن پیرزن در حیطه سرزمین های اسلامی تحت فرمان امیرالمومنین بود ، خیلی خوب اگر امروز یک پیرزن مسلمان در کشوری مانند فرانسه مورد ظلم قرار بگیرد واکنش امام زمان(عج) چگونه خواهد بود؟ آیا ایشان خواهند فرمود که چراغی که به خانه رواست بر مسجد حرام است و ما تا امور مسلمین خودمان را حل و فصل نکنیم کاری به کار دیگر مسلمانان نداریم؟! اینها را بیان کردم تا وجدان ها را بیدار کنم تا دوباره برخی را به فکر وا دارم که آیا شعر نه غزه نه لبنان شعار اسلامی بود ؟ و آیا ممکن است که موضع ائمه(ع) در قبال چنین مسائلی همان موضع شما یعنی بی تفاوتی باشد؟ |
↧
↧
سه خصلتی که نمازگزاران واقعی دارند
↧
امتحان بزرگ در ایام سال نو
↧
۳ محک برای شناخت منتظر واقعی
به گزارش جهان، تبیان نوشت: برای برخی خواندن روزانه دعای فرج و خواندن هفتگی دعای ندبه مساوی شده با انتظار. در حالی که در روایات، «انتظار» یک عمل - که برترین عمل، سخترین آنها معرفی شده- است. پس جای تامل است که منظور از افضل اعمال چیست؟ منتظر انسانی تک بُعدی نیستانسانی که در مکتب اسلام تربیت یافته، موجودی تک بعدی نیست. او نه تارک دنیاست و نه فریب خورده و کور و کر جلوه های دنیا. آن که پای آموزه های وحی نشسته برای دنیایش چنان کار می کند که گویا تا ابد بر روی همین کره خاکی زندگی خواهد کرد و برای آخرتش چنان کار می کند که گویا ثانیه دیگر راهی دیار باقی است. وی از برآیند این دو رویکرد شیوه زندگی سالم خود را می یابد. در فرهنگ انتظار نیز می توان مردم را در این قالب تقسیم بندی، وارد کرد.عده ای سجاده عبادت خود را در گوشه ای پهن کرده و روز و شب در فراق حضرتش ناله سر می دهند و ظهورش را از خدای متعال تقاضا می کنند؛ و عده ای دیگر در دل شوق دیدار دارند و بر لب دعای فرج اما تربیت یافته مکتب دعای عهد هستند و با شمشیرهای آخته شان برای یاری مولایشان آماده و پا در رکابند. ظهور منجی بشریت نیازمند انسانهایی از این دست است که ایمان و عمل را به هم گره زده و به پا خواسته اند. اینان منتظر امامی هستند که در لسان روایات به "قائم آل محمد" علیه السلام شناخته می شود و از این رو خود را با امام به پاخواسته هماهنگ کرده اند.چنین فردی به قطع یقین دارای نشانه هایی است که از طریق آنها از سایرین متمایز می شود. در زیر به برخی از آنها که از مهمترین نشانه هاست اشاره می شود. ۱. ولایت مداری:«إِنَّمَا كاَنَ قَوْلَ الْمُوْمِنِینَ إِذَا دُعُواْ إِلىَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ لِیَحْكمُ بَیْنَهُمْ أَن یَقُولُواْ سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا وَ أُوْلَئكَ هُمُ الْمُفْلِحُون»(١)مومنین در مواجهه با دعوت و دستورات خدا و رسولش، رویکردی جز اطاعت بی چون چرا ندارند و این مایه رستگاری آنان است.ولایت و سرپرستی جامعه انسانی در مرحله نخست در اختیار خالق و آفریننده آنهاست و اگر قرار است شخصی ولایتی این گونه بر مردم داشته باشد باید از جانب همان موجود نصب شود. انبیا و اوصیا اگر ولایتی بر مردم دارند از این منظر است که خداوند اذن سرپرستی امتها را به آنها عطا کرده و از امت هر یک از فرستادگان انتظار اطاعت بی چون و چرا داشته است. پس از آخرین نبی که به فرموده قرآن جایگاه «النَّبِیُّ أَوْلى بِالْمُوْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»(٢) را داشته اند سلسله امامت این وظیفه خطیر را بر دوش کشیدند تا زمان غیبت آخرین وصی. بعداز آغاز عصر غیبت بااستناد به روایت "و اما الحوادث الواقعة فارجعوا الی رواة احادیثنا فانکم حجتی علیکم و انا حجة الله علیهم" (٣) نیابت در مقام ولایت به فقها سپرده شد. (٤) با توجه به کلام معمار کبیر انقلاب که فرمودند: "ولایت فقیه ادامه ولایت رسول الله (صلی الله علیه و آله) است" در مسائل و موضوعاتی که فقیه جامع الشرایط اذن سرپرستی و ولایت دارد شیوه و روش امت همان است که در آیه ۵۱ سوره نور بیان شد. یعنی شنیدن واطاعت کردن.لوازم ولایتمداری:مولای متقیان امام علی علیه السلام می فرمایند: «ألا، لایحمل هذا العلَم إلّا اهل البصر و الصبر».(٥)جمع شدن زیر پرچم ولایت و تحمل این اطاعت بی چون و چرا نیازمند بصیرت و صبر است .بصیرتالف) بصیرت:بصیرت نوری است که در سایه آن حق را از باطل تشخیص دهیم ."بصیرت، روشن بینی یعنی شناخت زمان، شناخت نیاز، شناخت اولویت، شناخت دشمن، شناخت دوست، شناخت وسیله ای که در مقابل دشمن باید به کار برد. این شناختها بصیرت است" (۶)بصیرت که نباشد قرآن ناطق را رها می کنی و می روی دنبال فتنه ای که دشمن به پا کرده. بصیرت که نباشد سر ولیّ زمان بر سر نیزه می رود. بصیرت که نباشد دوست، دشمن جلوه می کند و دشمن، دوست. بصیرت که نباشد عزت و اقتدارت را می فروشی برای یک لقمه نان چربتر. بصیرت که نباشد با دشمن قسم خورده ات دست دوستی می دهی و می نشینی سر سفره اش. واتفاقاتی تلخ از این جنس که در تاریخ کم ندیده ایم. هر جا امت صاحب بصیرت و روشن بینی باشد نظام اسلامی شکوفاتر می شود.ب) صبر:صبر نیرویی است که به وسیله آن می توان در مسیر حق ثابت قدم ماند. در مقام ولایتمداری صحبت از مقدّم داشتنِ ولیّ بر خویشن است. باید در این معرکه پا روی نفس گذاشت و با خواسته هایش مبارزه کرد. همان که در لسان دین به جهاد اکبر شناخته می شود. آنان که که روحیه راحت طلبی، ملکه وجودیشان شده در این مسیر دوام نخواهند آورد که مخالفت با نفس جز با مجاهدت جدّی حاصل شدنی نیست.امام صادق علیه السلام فرمودند: از دو خصلت بپرهیز: بى حوصلگى و تنبلى، زیرا اگر كم حوصله باشى بر حق شكیبایى نكنى، و اگر سست و تنبل باشى حقّى را ادا نكنى.طبق حدیث فوق پذیرش حق از ولیّ و یاری او در ادای حق نیازمند صبوری و تحمل سختی هایی است که در این راه وجود دارد و سربازان آخرالزمانی مهدی موعود علیه السلام کسانی اند که در زندگی امروز خود از امتحان ولایتمداری و تحمل سختی ها سربلند بیرون آمده باشند.۲. تکلیف محوری:همان طور که انسان موجودی دوبعدی است اعمال و رفتارهای او نیز دوبعدی اند. گروهی از اعمال مربوط به بُعد مادی وجود است، اعمالی از قبیل خوردن، آشامیدن، خوابیدن و... اعمالی که فی نفسه برای طبع انسان لذت بخش است و به خودی خود برای او جاذبه دارد. گروه دیگری از اعمال و افعال برای طبیعت او جاذبه و لذت اولیه ندارد و انسان برای انجام آنها با برخی خواسته های طبیعی خود باید مبارزه کند مثل روزه گرفتن .حجاب داشتن، ایثار کردن و... شهید مطهری وجه تمایز انسان و حیوان را در بُعد دوم اعمال می داند. زندگی انسانِ منتظر از بُعد مادی فراتر رفته و وارد مرحله پذیرش و انجام تکالیف شده است. ۳. مبارزه و مجاهده:منتظر واقعی، صف و مرزبندی خود را با دشمن به صورت دقیق مشخص می کند. گاهی این مرزبندی جغرافیایی است، گاهی علمی است، گاهی سیاسی است، و گاهی فرهنگی. منتظر، هیچ گاه رنگ و بوی دشمن به خود نمی گیرد و شبیه او نمی شود. در تفکرش، زندگی کردنش، اداره حکومتش، کار کردنش، لباس پوشیدنش، استفاده از نعمتهای مادی پیرامونش و به طور کلی در سبک زندگی کردنش مرزبندی مشخصی با دشمنش دارد. نیروی محرکه انتظار حقیقیرسیدن به جایگاه منتظر که در روایات تعابیر بلندی برای آن به کار برده شده است گرچه آسان نیست اما شدنی است. این ۳ محور معیاری است که میزان آمادگی خود را در این مسیر محک بزنیم. شوق ورود به خیمه حضرت و نشاندن لبخند رضایت بر لبان مهدی امت علیه السلام نیروی محرکه ای است که انگیزه حرکت را در انسان ایجاد می کند.اللهم اجعلنی من خیر اعوانه و انصاره. پی نوشت:۱) نور ۵۱.۲) احزاب ۶.۳) وسایل الشیعه ج۲۷ ص۱۴۰.۴) برای آشنایی با حد و مرز نیابت فقها به کتب ولایت فقیه مراجعه شود.۵) نهج البلاغه ص۲۴۸.۶) بیانات رهبر معظم، دیدار اعضای مجمع عالی بسیج مستضعفین ۶/۹/۹۳. |
↧