Quantcast
Channel: جهان نيوز - پربيننده ترين عناوين فرهنگ :: نسخه کامل
Viewing all 16096 articles
Browse latest View live

آیا می دانید مرگ چه حسی دارد؟

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از آفتاب، ماه مارس سال ۲۰۱۲، «فابریس موآمبا» هافبک تیم بولتون واندررز در جریان بازی تیمش با تاتنهام که پخش زنده می‌شد بر روی زمین افتاد. او سکته قلبی کرده بود و هیچ‌گونه علائم حیاتی نداشت. او از نظر پزشکی برای مدتی مرده بود. در کمال تعجب اما زنده ماند و بعد از مدتی اتفاقاتی که برایش افتاده بود را تعریف کرد. او می‌گفت که سرگیجه‌ای سورئالیستی دارد. انگار که دارد در بدن یکی دیگر به سرعت می‌دود. آخرین چیزی که به یاد دارد دو بازیکن تیم تاتنهام است. او می‌گوید هیچ دردی را احساس نمی‌کرد.شاید موافق باشید که شما هم مثل من حس همدردی عجیبی با موآمبا پیدا کرده باشید. علاوه بر این، قرار است روزی هم خود ما این حس را تجربه کنیم. اما چه زمانی؟ شاید هنوز زیاد فرصت باقی مانده باشد. آیا شرایط آن سخت خواهد بود؟ امیدواریم که در کمال آرامش باشد. ساده بگویم: مرگ چه حسی دارد؟ از نظر پزشکی، افرادی هستند که شرایط موآمبا را پیدا کرده‌اند. اما قدیمی‌ترین تجربه نزدیک به مرگِ ثبت شده به قرن ۱۸ برمی‌گردد. داروسازی که هنگام حجامت هشیاری خود را از دست داد. طبیب‌های آن دوران معتقد بودند که این نوع درمان با تب همراه است. اما آن داروساز گفته بود: «آن‌قدر نور زیاد بود که فکر می‌کردم در بهشت هستم.» بنا به تجربیات جدیدتر، افراد نور فراوان، ورود به قلمرو غیرزمینی و حتی جدا شدن از بدن و نگاه کردن به آن از بالا را گزارش داده‌اند. به این تجربیات «تجربیات خارج از بدن» گفته می‌شود. البته ما نمی‌توانیم هیچ قضاوتی در این باره انجام دهیم، مگر آنکه آمار افرادی که این تجربیات را داشته‌اند، در اختیار باشد. در برخی موارد، پزشکان سال‌ها پس از آن اتفاق، تجربه فرد را پرسیده بودند. شاید در طول زمان جزئیات آن اتفاق در ذهن فرد تغییر کند. بر این اساس، سم پارنیا و همکارش تصمیم گرفتند که پژوهشی در این رابطه انجام دهند. تیم پزشکی پارنیا پانزده سال پیش در یک دوره ۱۲ ماهه با ۶۳ بیمار که پس از حمله قلبی احیا شده بودند مصاحبه کردند. این بیماران همگی در بیمارستان عمومی سوث هامپتون بودند. از این ۶۳ نفر، هفت نفر چیزهایی را از زمان بی‌هوشی به یاد داشتند. آن‌ها به یاد داشتند که به جایی رفته بودند که راه برگشتی در آن نبود. احساس صلح و آرامش، و یک مورد هم پریدن از کوه به پایین. تعداد کمی تجربه نزدیک به مرگ را به یاد داشتند، اما در نهایت همه چیز مثبت ارزیابی شده بود. در کمال تعجب، بیمارانی که تجربیات خود را به یاد داشتند بالاترین میزان سطح اکسیژن خون را داشتند. زیرا در گذشته دانشمندان فکر می‌کردند احساساتی از قبیل افزایش هشیاری حسی با کمبود اکسیژن در مغز در ارتباط است. با این حال، هرچه سطح اکسیژن مغز بیشتر باشد، عملکرد ادراکی بدن در زمان احیا بهتر است. این عمل توضیحی عملی برای تجربیات شفاف‌تر و به خاطر سپردن بهتر این تجربیات است. در پایان آن آزمایش در بیمارستان عمومی سوث هامپتون، تخته‌هایی که بر قسمت بالاییِ آن چیزهایی یادداشت شده بود را از سقف بیمارستان آویزان کرده بودند. از آن ۶۳ نفر خواسته شد تا بگویند که بر روی تخته‌ها چه چیزی دیده‌اند. پژوهشگران قصد داشتند تا عملکرد یاخته‌های عصبیِ مغز (نورون) بررسی کنند. هرچند از این طریق به تجربیات خارج از بدن دست نیافتند. اما این پژوهشگران به تازگی مطالعه‌ای جدید را منتشر کرده‌اند. این بار آن‌ها پژوهشی در ۱۵ بیمارستان در آمریکا و اروپا انجام دادند. بر خلاف مطالعه پیشین، این بار دو بیمار تجربه خارج از بدن را گزارش دادند. یکی از بیماران گفته است که زنی را در گوشه اتاق دیده که به او اشاره می‌کرده و لحظه‌ای بعد هم خودش را دیده که دارد به خودش نگاه می‌کند. او صدایی را به یاد داشت: «به بیمار شوک بزن، شوک بزن.» همچنین یک پرستار و یک مرد کچل را در لباس پزشکی آبی دیده است. شخص دیگر هم این‌گونه می‌گوید: «داشتم از روی سقف به خودم نگاه می‌کردم. یک پرستار سینه‌ام را فشار می‌داد و یک دکتر هم چیزی را از گلویم به پایین می‌فرستاد.»به گزارش فرارو به نقل از گاردین، متاسفانه، زمانی که این دو بیمار احیا می‌شدند هیچ تخته‌ای بر روی دیوارها نصب نشده بود. پژوهشگران این بار نزدیکتر شدند اما باز هم این فرصت را از دست دادند تا عملکرد نورون‌های مغزی را بسنجند. درست است که پژوهشگران موفق نشدند، اما نکته‌ای بسیار مهم را نشان دادند. ادوین هابل، منجم مشهور، زمانی گفت: «بشر با حواس پنج‌گانه خود جهان را کاوش می‌کند و اسم این ماجراجویی را علم گذاشته است.» پژوهش‌های علمی شاید چیزی فراتر از معادله و ابزار پیشرفته باشد. به سوال اصلی خود برمی‌گردیم: مرگ چه حسی دارد؟ این مطالعات نشان می‌دهد که مرگ شاید هیچ حسی نداشته باشد، شاید لذت‌بخش باشد یا شاید احساسی عرفانی و مرموز را به همراه داشته باشد. بنا به ادعای آن افراد، لحظات پیش از مرگ دردناک نبوده است. ما نمی‌توانیم بگوییم که اگر علت مرگ چیز دیگری باشد، همین حس را خواهیم کرد یا خیر، اما همین اطلاعات نیز شاید خیال ما را کمی راحت‌تر کند. شاید مرگ آن‌قدرها هم ترسناک نباشد.

مداحی جدید میثم مطیعی با موضوع «عفاف و حجاب» +صوت

$
0
0
به گزارش جهان، با توجه به تأکیدات مستمر مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در دیدار با مداحان مبنی بر ارتقای سطح معنوی جامعه و پرداختن به اخلاقیات و اعتقادات در مداحی و استفاده از ظرفیت عظیم جلسات توسل به اهل بیت (علیهم السلام) در زمینه نهادینه کردن باورهای دینی، میثم مطیعی مداح اهل بیت و استاد دانشگاه امام صادق (ع) در جلسات فاطمیه اول هیات میثاق با شهدا دانشگاه امام صادق (ع) محوریت اشعاری که ارائه می کند را روی موضع مهم "عفاف و حجاب" قرار داده است.در یکی از این اشعار بعد از توسل به حضرت زهرا (سلام الله علیها) و طرح جلوه هایی از عفاف و حجاب آن حضرت، حجاب به عنوان یکی از بالاترین مفاخر زنان برشمرده شده است.این شعر که توسط رضایزدانی شاعر جوان کشور سروده شده است را با اجرای حاج میثم مطیعی بشنوید.صوتمتن شعر:امشب ای‌کاشغوغا نمی‌شد و ...، در وا نمی‌شد و...آتش دخیل چادرِ زهرا نمی‌شد و ...عمر حیدر، پایان نمی‌گیرد چرا؟دنیا بر من، آسان نمی‌گیرد چرا؟از اشک من، طوفان نمی‌گیرد چرا؟افتادنت به روی خاک، ببین چه کرده باعلی!به روی پای خود بایست، بگو دوباره یاعلی(آه، از غریبی)بین کوچهیک لحظه دست او، از من رها نشدیک لحظه حتی از سرش، چادر جدا نشدآه ای هیزم، آتش کجا و آفتاب؟آتش مانده، در حیرت از بانوی آبآمد اینک، ماه علی چه با حجابخوشا به من که فاطمه، پناه و یاور من استزمانه با دلش چه کرد، که او به فکر رفتن است(آه از غریبی)باید هر زنباشد چو فاطمه؛ حاشا جز این شودزن می‌تواند با عفاف مرد آفرین شوددارد هرکس از مادرش یک یادگاراز زهرا ماند، چادر نمازی وصله دارآن چادر که، بُرد از دل زینب قراربه غیرت علی قسم، که فخر زن حجاب اوستبه جای دیده‌های شوم نظاره‌ی خدا به اوست(آه از غریبی)شما می توانید دیگر قطعات صوتی اجرا شده توسط میثم مطیعی در شب اول فاطمیه هیات میثاق با شهدا را از(اینجا) بشنوید.

استفاده ابزاری از فتوا ممنوع است/ به واژه «مفسده» در حکم آوازخوانی زنان توجه شود

$
0
0
به گزارش جهان، حجت‏ الاسلام والمسلمین محمدحسین فلاح زاده، رییس ستاد ترویج احکام دین، در گفت‏ وگو با رسا، با اشاره به صدور مجوزهای وزارت ارشاد به کنسرت‏های موسیقی با خوانندگی زنان گفت: در ایام گذشته سؤال‏های بسیاری مبنی بر تک خوانی و آواز‏خوانی بانوان در مجامع عمومی شده است که لازم است به آنها پاسخ داده شود.وی افزود: با توجه به این‏که نیمی از جمعیت جهان را بانوان تشکیل می‏دهند لازم است شخصیت زن را از دیدگاه فقهی اسلام بررسی کنیم، بدیهی است که بین زن و مرد تفاوت‏هایی در خلقت و طبیعت موجود است که البته به معنای تبعیض بین این دو در احکام اسلامی نیست.رییس مرکز موضوع شناسی فقهی حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: خداوند برای بانوان و آقایان تکالیفی قرار داده است که شکستن این حدود الهی به کمال بشر ضربه خواهد زد، زیرا که احکام الهی بر اساس مصالح انسان وضع شده است.وی افزود: ارتباط بین زن و مرد مسلمان دارای محدودیت‏هایی است که البته به معنای ممنوعیت نیست فقط چارچوبی را بین این دو جنس مشخص می‏کند که در دید اسلام رعایت آنها لازم و واجب است.حجت‏الاسلام والمسلمین فلاح زاده تصریح کرد: اما به طور اجمال می‏توان گفت که اصل در تکالیف برای زن تستر و پرهیز نامحرمان در ارتباط‏‏های غیر ضروری از یکدیگر است، چرا که بسیاری از ارتباطات زن و مرد نامحرم دارای مفسده است.عضو ستاد پاسخگویی به استفتائات دفتر رهبر معظم انقلاب با اشاره به فتوای کتاب اجوبه‏ الاستفتائات به نشانی سوال ۱۱ص ۴۶ از در بحث خوانندگی بانوان گفت: ایشان در پاسخ به این سؤال آوازخوانی برای بانوان در مجامع عمومی را اگر غنایی نباشد و شنونده نیز به قصد لذت و ریبه به آن گوش ندهد و مفسده‏ای نیز بر آن مترتب نباشد حلال می‏دانند.وی افزود: اما همه آگاه هستند که آوازخوانی بانوان در مجامع عمومی غالبا با مفسده همراه است بنابراین مسؤولان ذی ربط باید در ترویج این نوع فعالیت‏ها تأمل کنند.رییس ستاد ترویج احکام با اشاره به فتوای امام خمینی(ره) در این موضوع خاطر نشان کرد: امام خمینی(ره) نیز همین سؤال رادر کتاب استفتائات خود جلد سوم صفحه ۲۷۱ به وجود مفسده معلق کرده‏اند و اگر مفسده‏ای در بین باشد بدون تردید حرام است.استاد حوزه علمیه قم با اشاره به فتوای دیگر مراجع مبنی بر آوازخوانی بانوان تصریح کرد: بقیه علما و مراجع عظام تقلید نیز در استفتائات خود این حکم را منوط بر نبود مفسده و ریبه دانسته‏اند.این مبلغ احکام فقهی تصریح کرد: صدور مجوز و درآمد ناشی از این کنسرت‏ها نیز منوط به حکم خود کنسرت است؛ بنابراین اگر کنسرت طبق حکم شرعی حرام باشد صدور مجوز و درآمد ناشی از آن نیز حرام و در غیر این صورت حلال خواهد بود.وی در پایان گفت: مسؤولان نباید با استفاده ابزاری از فتوای برخی مراجع به ویژه رهبر معظم انقلاب اهداف خود را پیش ببرند.

خاطرات معلم زبان رهبرانقلاب چاپ شد

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از مهر، دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری به تازگی اثری را تحت عنوان «همافر» آماده انتشار کرده است که دربرگیرنده خاطرات مهدی نوروزی همافر بازنشسته نیروی هوایی از فعالیت‌های مبارزاتی همافران نیروی هوایی علیه رژیم پهلوی در سال‌های قبل از پیروی انقلاب اسلامی است.این کتاب جدای از این دربرگیرنده خاطرات قابل توجهی از سوی راوی در راتباط با دیدار و آشنایی با مقام معظم رهبری و شهید اندرزگو در سال‌های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی است.مهدی نوروزی راوی این خاطرات در گفتگو با خبرنگار مهر درباره خاطرات خود اظهار داشت: این کتاب خاطرات من از ابتدای ورود به نیروی هوایی تا ایام پیروزی انقلاب را شامل می شود. در زندگی من اتفاقاتی وجود داشت که هم سرنوشت من را تغییر داد و هم به نظرم برای روایت در تاریخ باید عنوان شود. در سال ۵۱ من به همراه تعدادی از همکارانم برای گذراندن یک دوره آموزش نظامی به مدت ۱۷ ماه به انگلستان اعزام شدم. این سفر را در حالی می رفتیم که حس می‌کردیم نماینده حکومتی هستیم که دروازه تمدن بزرگ بشری است اما در همان مدت اقامت بود که رفته رفته متوجه شدیم آنچه در قالب تبلیغات به ما گفته می‌شد چیزی جز برخی تبلیغات پوچ نیست. در واقع نه کسی ما را می‌شناخت و نه اهمیتی به ما می‌داد. این سرآغاز یک تحول بزرگ در زندگی ما بود که با نوعی احساس خالی شدن همراه بود.نوروزی ادامه داد: در برگشت به ایران ماموریت من و یکی از دوستانم به جزیره کیش اختصاص یافت. در این جزیره بود که در هنگام سفرهای نوروزی خانواده سلطنتی با رفتارهای غیر متعارف و عجیب آنها آشنا شدیم. در همین حین بود که کتاب‌های دکتر شریعتی و نوارهای سخنرانی آقای فلسفی نیز به دست ما می‌رسید و آگاهی ما را نسبت به آنچه در پیرامونمان رخ می‌داد افزایش می‌داد و رفته رفته به این نتیجه رسیدیم که باید برای نجات کشور کاری کنیم و این مصادف شد با انتقالم به مشهد.این همافر بازنشسته در ادامه روایتش از خاطراتش در این کتاب گفت: در مشهد با شهید اندرزگو و مقام معظم رهبری آشنا شدم. این آشنایی تا جایی رسید که هفته‌ای دو بار تا پیش از دستگیری ایشان برای تدریس زبان انگلیسی به آقا به منزلشان در مشهد می‌رفتم. بعد از آن [دستگیری رهبری] نیز به سید علی اندرزگو کمک کردیم تا ابزار ترور شاه را وارد ایران کند و به کیش منتقل کند که در نهایت با ترور او این ماموریت نیز ناکام ماند.به گفته نوروزی این خاطرات جدای از اینکه اطلاعات بکر و دست اولی درباره زندگی مقام معظم رهبری و شهید اندرزگو در سال‌های قبل از پیرزوی انقلاب دارد به شکلی بدیع به جریان شناسی حرکت سیاسی همافران نیروی هوایی در ایام مبارزات منجر به پیروزی انقلاب اسلامی نیز پرداخته است.یادآوری می‌شود انتشارات سوره مهر به زودی این کتاب را منتشر و ورانه بازار کتاب خواهد کرد.

چه کسانی به‌ شفاعت حضرت زهرا (س) می‌رسند؟

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از باشگاه خبرنگاران، حدیث که در ذیل آمده است از حضرت فاطمه زهرا (س) نقل شده است:قالَتْ علیها السلام: إذا حُشِرْتُ یَوْمَ الْقِیامَةِ، اشْفَعُ عُصاةَ اءُمَّةِ النَّبىَّ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَسَلَّمَ.هنگامى كه در روز قیامت برانگیخته و محشور شوم ، خطاكاران امّت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله ، را شفاعت مى نمایم . إحقاق الحقّ: ج ۱۹، ص ۱۲۹

واکنش جالب "امیر جعفری"به مواضع نتانیاهو

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از تسنیم، امیر جعفری، بازیگر سینما در صفحه اینستاگرام خود در قبال مواضع نتانیاهو، رئیس رژیم صهیونیستی درباره کشورمان، عکسی از سردار سلیمانی را منتشر کرد و نوشت: "کابوس نتانیاهو سردارمون حاج قاسم"

تحلیل 'تک تیرانداز آمریکایی'/ برای سینمای بی‌اثر ایران متأسفم

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از رسا، فیلم سینمایی «تک تیرانداز آمریکایی» که اخیرا در یکی از سخنرای‌های مقام معظم رهبری مورد اشاره و نقد و تحلیل ایشان قرار گرفته بود، یکی از آثار قابل تأمل سینمای امروز جهان است. فیلمی که حساسیت‌های بسیاری را برانگیخته و واکنش‌های فراوانی را در مجامع سینمایی به همراه داشته است.فیلم سینمایی «تک تیرانداز آمریکایی» به کارگردانی «کلینت ایستوود» و بازی «برادلی کوپر» داستان «کریس کایل»، یک تک تیرانداز آمریکایی است که با بیش از ۱۶۰ مورد قتل، رکوردار بیشترین کشتار تک‌تیراندازی ارتش آمریکاست. این فیلم که به خاطر اشاعه قتل و خونریزی و تصویر یک قاتل به عنوان یک قهرمان ملی با انتقاد زیادی روبرو شده است، انتقاد شدید رهبر معظم انقلاب را در بر داشت.ایشان این فیلم را یک تبلیغ آمریکایی علیه مسلمانان دانسته که تنها با هدف اشاعه اسلام هراسی و تهییج مسلمان آزاری در میان مسیحیان و غیرمسلمانان ساخته شده است. این انتقادها که رهبر انقلاب چندی پیش در جلسه «دیدار با نمایندگان اقلیت‌های مذهبی کشور در مجلس شورای اسلامی‌» ابراز داشتند، در پایگاه اطلاع‌رسانی «khamenei.ir» منتشر شد که واکنش گسترده رسانه‌های غربی را در بر داشت.روزنامه «نیویورک پست» نوشت: رهبر ایران «تک‌تیرانداز آمریکایی» را یک تبلیغ ضد اسلامی دانسته که ترویج‌کننده خشونت علیه مسلمانان است. رهبری ایران در حالی مجددا از غرب انتقاد می‌کند که کشورش در حال مذاکره با قدرت‌های جهانی بر سر برنامه‌ هسته‌ای ایران است.این روزنامه آمریکایی در ادامه متذکر شد: فیلم‌های‌ هالیوودی در ایران مشهورند و کانال‌های تلویزیون دولتی ایران گهگاهی این فیلم‌های را نمایش می‌دهند ولی فیلم «تک تیرانداز آمریکایی» که تاکنون در ایران به نمایش درنیامده به نظر نمی‌رسد که با توجه به گفته‌های آیت‌الله خامنه‌ای دیگر در این کشور اکران شود.سایت خبری «ددلاین» نیز در این‌باره نوشت: فیلم «تک‌تیرانداز آمریکایی» ساخته «کلینت ایستوود» به خاطر اشاعه حملات علیه مسلمانان از سوی رهبر معظم ایران مورد انتقاد واقع شده است.مسعود فراستی، منتقد سینمای ایران، شامگاه دیروز در نشست نقد و بررسی فیلم «تک تیرانداز آمریکایی» که در دانشگاه شهید چمران اهواز برگزار شد، به سابقه کارگردانی کلینت ایستوود، کارگردان فیلم تک تیرانداز آمریکایی اشاره کرد و افزود: این کارگردان دو فیلم متوسط و یک فیلم خوب دارد، اما در این فیلم خیلی خرفت و فیلم ساز بدی شده است.وی افزود: در ابتدای فیلم تک تیرانداز قصه، پشت اسلحه خود نشسته و مادر و فرزندی را هدف قرار داده است و سپس فیلم کات می خورد و خاطر ای طولانی از رابطه خود و پدرش و خاطره ای از آشنایی خود و همسرش را به یاد می آورد و این صحنه بدین معناست که کارگردان فیلمسازی بلد نیست؛ چون که غیر ممکن است کسی در آن لحظه و در زمانی که یک ثانیه بیشتر وقت ندارد، این همه خاطره را به یاد آورد.کارگردان فیلم تک تیرانداز آمریکایی خرفت شده استاین صاحب نظر عرصه هنر در ادامه مبحث بالا تصریح کرد: همین مثال کافی است تا بگوییم کلینت ایستوود خرفت شده و دیگر توان ساخت فیلم ندارد.وی در ادامه گفت: کات هایی که در میانه های فیلم به خانواده می خورد، خیلی مبتذل و به نوعی آرگویی است؛ چون که در این کات ها نتوانسته خانواده بسازد و همچنین نتوانسته موفق به معرفی شخصیت مرد خانواده شود و در معرفی این وجهه شخصیت ضعیف عملکرده است.این منتقد سینما تصریح کرد: در این فیلم کارگردان قصد دارد، تک تیرانداز آمریکایی را که ضد تروریست نیز هست را خانواده دار و فرزند دوست نشان دهد، اما نتوانسته خوب نشان دهد.فراستی با بیان این که در آرگو مردی با مشخصات خانواده دوست می بینیم اما این فیلم در حد آرگو نیست، اظهار داشت: آرگو فیلم بدی است و این فیلم ضعیف تر از آن است.این صاحب نظر عرصه هنر با بیان این که آخر فیلم نیز گیج است و پایان بسیار بدی دارد، خاطرنشان کرد: رابطه های شخص تک تیرانداز با خانواده خود و فرزندانش خوب در نیامده است.وی در ادامه تصریح کرد: کارگردان از سویی به دنبال این است که از تک تیرانداز فیلم دفاع کند و به زور می خواهد به مخاطب بقبولاند که این شخص افسانه ای است ولی مخاطب چندان افسانه ای نمی بیند.فیلم تک تیرانداز آمریکایی فیلمی سخیف و سبک استفراستی تصریح کرد: کارگردان از طرفی دیگر می خواهد بگوید که شخصیت اول فیلم از جنگ خسته شده و به دنبال این است به نزد خانواده خود بازگردد، اما نمی تواند برگردد چون که از درون مشکل دارد، به خاطر درونش و دوستانش که در حال جنگ بودند این امر برای او سخت است.این صاحب نظر عرصه هنر گفت: کارگردان نتوانسته هیچ کدام از این آدم ها را بسازد به همین دلیل حرفی که می زند شعاری است و فیلمسازی او سبک و سخیف است و این نوع فیلمسازی جدی نیست و نمی تواند ما را راغب به آن ها کند.این منتقد سینما در ادامه سخنان خود تصریح کرد: فیلم تک تیرانداز آمریکایی از نظر فیلم سازی و هنری فیلم ضعیف و بدی است. وی با بیان این که بحث های سیاسی فیلم مسأله ای جداست اظهار داشت: در این فیلم، مردم با تروریست ها یکی هستند. و در فیلم «محفظه رنج ها» ساخته کاترین بیگلو این جدایی تروریست ها از مردم وجود دارد اما در این فیلم تروریست ها و مردم یکی هستند.نشان دادن این که همه مردم عراق تروریست هستند گیجی کارگردان را بازگو می کنداین صاحب نظر عرصه هنر در ادامه سخنان خود گفت: عراقی هایی که در فیلم نشان داده می شوند یا تروریست هستند و یا طرفدار تروریست ها هستند و این مسأله، گیجی فیلمساز آمریکایی و گیجی کسانی است که این گونه فکر می کنند و تصور دارند که مردم تروریست هستند فراستی با بیان این که زمانی که خانه ای مورد هجوم واقع می شود، اعضای آن خانه مقاومت می کنند، گفت: مردم تروریست نیستند و مردم مقاومند و تا زمانی که فشار هست مقاومت نیز وجود دارد.مقاومت اعضای یک خانه با مقاومت گروه های تروریستی متفاوت استاین صاحب نظر عرصه هنر در ادامه گفت: مقاومت اعضای خانه با مقاومت داعش، القاعده و تروریست ها یکی نیست.فراستی تصریح کرد: در شرایط جنگ هر کس می تواند اسلحه به دست شود و به سمت دشمن شلیک کند، اما مسأله مهم این است که چه کسی از چه موضعی این کار را انجام می دهد.پخش اذان در تیتراژ فیلم تک تیرانداز آمریکایی تفکر فاشیستی کارگردان را نشان می دهدوی در ادامه گفت: در ابتدای فیلم زمانی که تیتراژ پخش می شود و آرم کمپانی سازنده فیلم نمایش داده می شود، صدای اذان و الله اکبر به گوش می رسد، این عدم تفکیک بین مسلمانان، تروریست و مردمی که مقاومت می کنند، وجود دارد و این تفکر، گونه ای از تفکر عقب افتاده، ضد انسانی و فاشیستی عده ای از آمریکایی هاست.فراستی تصریح کرد: فیلمسازی که بتواند تفکیک بین تروریست ها و مسلمانان را انجام دهد و بن بست جنگ را از موضع خود به مخاطب اعلام کند در سینمای آمریکا و جود دارد اما فیلم جزء آن دسته نیست.این صاحب نظر عرصه هنر با اشاره به تحویل گرفتن فیلم تک تیرانداز آمریکایی در ایلات متحده گفت: ارزش سیاسی این فیلم آن قدر ضعیف است که خودشان نیز چندان آن را در بوق نکردند و نتوانستند به آن جایزه دهند و به نوعی به زیر پا آمد و له شد.چسباندن مسلمان ها به تروریست تفکری اسلام هراسانه استوی خاطرنشان کرد: با این که سوژه فیلم در ظاهر در عراق می گذرد و علیه تروریست های عراقی است اما چسباندن مسلمان ها به تروریست تفکر ضد مسلمانی عده از جناح های حاکم آمریکا ست و این فیلم به نظر بنده برد ندارد و در خود آمریکا از لحاظ سیاسی برد نداشت و در اسکار نیز موفقی کسب نکرد.کارگردان فیلم تک تیرانداز آمریکایی در این فیلم نتواننسته به هدف خود برسداین صاحب نظر عرصه هنر ابراز داشت: فیلم تک تیرانداز آمریکایی، فیلم بدی است؛ چون نه سرگرم کننده است و نه جذاب، به همین دلیل نمی تواند ما را به طرف خود بکشاند و حتی به هدف خود نرسیده است و نتوانسته همه مسلمانان را تروریست نشان دهد.این منتقد سینما بیان داشت: فیلم تک تیرانداز آمریکایی نقطه مثبتی نداشت، چون رابطه شخصیت اول فیلم با خانواده خود نیز بسیار آبکی و سطحی از کار در آمده است.وی به صحنه زخمی شدن شخصیت اول فیلم که در هاله ای از گرد و غبار نمایش داده شد اشاره کرد و گفت: در این صحنه کارگردان به نوعی به دنبال ایجاد تعلیق بود، اما در این مسیر بازی تکنیکال بسیار ضعیفی به نمایش گذاشت.این صاحب نظر عرصه هنر به فیلم های ضد ایرانی و ضد اسلامی هالیوود اشاره کرد و گفت: سیصد فیلم ایدئولوژیکی است که بسیار بد است و اما آرگو فیلم سیاسی بسیار بدی است.در همه جای جهان مخاطب منگل وجود داردفراستی در ادامه بیان داشت: متأسفانه در ایران نمی توانیم فیلم سیاسی بسازیم و فیلم ضد آمریکایی نداریم البته فیلم طوفان شن ساخته آقای شمقدری وجود دارد که آن هم فیلم خیلی بدی است.این صاحب نظر عرصه هنر با اشاره به فروش فیلم تک تیرانداز آمریکایی در گیشه سینماهای جهان اظهار داشت: به هر حال در همه جای جهان مخاطب منگل وجود دارد.وی با بیان این که من در طرفدار مخاطب هستم اما طرفدار مخاطب عام سطحی که به مخاطب عام نمی رسد نیستم، گفت: از ابتدای سینما تا به امروز مخاطب عا‎م‎ترین فیلمساز هیچکاک است.فروش به تنهایی ملاک برتری فیلم نیستفراستی با بیان این که مخاطب عام و فروش تنها فاکتور برتری یک فیلم نیست، اظهار داشت: فیلم هایی که آمار فروش بالایی دارند در آمریکا، مانند فیلم تایتانیک که مقام دوم فروش را دارد نیز از فیلم های بد است.این صاحب نظر عرصه هنر با اشاره به این که سینما بدون مخاطب سینما نیست و سینما با مخاطب به فعل می رسد، گفت: به نظر بنده مخاطب عام باید از درون مخاطب خاص بگذرد و هنر نیز از پس سرگرمی عبور کند.وی با بیان این که مخاطب در زمان خود را نشان می دهد و مخاطب در لحظه را نمی توان مخاطب نامید، اظهار داشت: فیلم نباید تنها در یک برهه مخاطب داشته باشد بلکه سال ها باید در دید قرار گیرد.پیدا کردن مخاطب در طول زمان باید در تمام هنرها صدق کنداین صاحب نظر عرصه هنر با بیان این که پیدا کردن مخاطب در طول زمان باید در تمام هنرها صدق کند، گفت: مسأله مخاطب در تمام مدیوم های هنری حاکم است.این منتقد سینما در ادامه تصریح کرد: گذر زمان اشعار حافظ را کهنه نمی کند بلکه با عث غنا و عظمت بیشتر آن می شود.وی با بیان این که مخاطب در لحظه نشان دهنده عام بودن مخاطب است، گفت: فیلمی که تنها مخاطب عام داشته باشد و مخاطب خاص را به خود جذب نکند، فیلم بدی است و فیلمی که تنها مخاطب خاص داشته باشد و مخاطب عام نداشته باشد نیز فیلم بدی است.فیلم خوب باید عام و خاص را به خود جذب کنداین صاحب نظر عرصه هنر در ادامه گفت: فیلم خوب فیلمی است که ترکیب مخاطب خاص و عام در آن وجود داشته باشد. وی تصریح کرد: اگر نگاهی به اشعار حافظ بیندازیم می بینیم که اشعار حافظ را افراد بیسوادها دوست دارند و تحصیلکرده ها نیز از آن اشعار خوششان می آید.فراستی گفت: حافظ توانسته عام و خاص را با خود همراه کند و این هنر، هنرمند است و در سینما هیچکاک نمونه بارز این مسأله است. این متقد سینما بیان داشت: هیچکاک را هم مخاطب عام دنبال می کند و هم منتقدان بزرگ سال ها است که فیلم های او را دنبال می کنند و در مورد او کتاب نوشتند.سینمای ایران توان ساخت فیلم خوب از شهدا را نداردوی با اشاره به وضعیت سینمای ایران نصریج کرد: این سینما توان ساخت فیلم خوب از امثال همت و شهدایی که هر کدام به صدتا آمریکایی بی‌شعور می ارزد را ندارد.فراستی تصریح کرد: فشارها باید آن قدر جدی باشد که بتوانیم سینمای آبرومند داشته باشیم و بتوانیم راجع به عزیزانی که نفس کشیدنمان به آن ها مدیون است فیلم های خوب بسازیم.برای سینمای اخته و بی اثر ایران متأسفماین منتقد عرصه هنر با بیان این که برای سینمای ایران که تا این میزان اخته و بی اثر است، متأسفم گفت: شهیدان تا سال ها سال ها برای ما تاریخ هستند آمریکایی اگر یک صدم این ها را داشتند مغزها را بمباران می‌کردند.

حال و هوای قبرستان بقیع در این روزها


وعده‌ای که پیامبر اکرم(ص) به دخترش داد / «جدایی سر رسیده و وعده دیدار در بهشت»

$
0
0
گروه فرهنگ جهان نیوز: امير المؤمنين على عليه السّلام نماز ظهر را خوانده به سوى منزل مى‌آمد كه در همين حال عدّه‌اى از زنان و كنيزان با حال گريه و اندوه جلو آمدند.حضرت به آنان فرمود: چه خبر؟ چه شده كه شما را با چهره‌هاى دگرگون و ناراحت مى‌بينم؟ گفتند: اى امير المؤمنين، دختر عمويت فاطمه زهرا عليها السّلام را درياب! و فكر نمى‌كنيم او را زنده ببينى.حضرت با سرعت به راه افتاد تا اينكه وارد منزل شد، ديد فاطمه عليها السّلام روى بستر افتاده به راست و چپ، خود را جمع مى‌كند و مى‌كشد، عبا را از دوش و عمامه‌اش را از سر به يك سوى افكند دكمه‌هايش را باز كرد و جلو آمده سر حضرت را از زمين برداشته به دامن گرفت و صدايش زد: اى زهرا! پاسخى نداد. بار ديگر او را صدا زد: اى دختر محمّد مصطفى! جواب نداد. گفت: اى دختر كسى كه زكات را با گوشه‌هاى عبايش به در خانۀ فقرا مى‌برد و به آنها مى‌بخشيد! باز سخنى نگفت. صدا زد: اى دختر كسى كه بر فرشتگان در آسمانها دوگانه دوگانه نماز گزارد! سخن نگفت. صدايش زد: اى فاطمه با من حرف بزن! من پسر عمويت على بن ابى طالبم. حضرت ديدگانش را به روى على عليه السّلام گشود و نگاهى به آن حضرت افكند و گريست و امير المؤمنين نيز گريه كرده فرمود: چه مى‌يابى اى فاطمه! من پسر عمويت على بن ابى طالبم.گفت: اى پسر عمو! من مرگى را كه چاره‌اى ندارد و نمى‌توان از آن فرار كرد، مى‌يابم ...اى ابو الحسن اين فرزندان يتيم من دل شكسته و غريب و تنهايند. آنان ديروز جدّشان را و امروز مادرشان را از دست داده‌اند، واى بر مردم و جماعتى كه آنان را مى‌كشند و با آنان دشمنى مى‌كنند!على عليه السّلام فرمود: تو اين خبر را از كجا مى‌دانى با اينكه وحى از ما قطع شده است؟ فرمود: اى ابو الحسن! هم اكنون خوابيده بودم، حبيبم رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را در قصرى از درّ سفيد ديدم. چشم حضرت كه به من افتاد، فرمود: جلو بيا دخترم كه خيلى مشتاق ديدار تو مى‌باشم! گفتم: به خدا سوگند، من بيش از شما مشتاق ديدار شمايم. فرمود: تو امشب نزد من خواهى آمد، آنچه را كه وعده داده، راست است و او به وعدۀ خود وفادار است. تو شروع كن به قرائت سورۀ يس! پس از آنكه تمام شد، بدان كه از اين دنيا رفته‌ام، مرا غسل بده و لباسهايم را از تنم بيرون نياور. بر من از خويشاوندان فقط نزديكترين نزديكان و كسانى كه از، پاداشم ارتزاق كرده (فرزندانم) ، نماز گزارند، و شب مرا به خاك (قبر) بسپار! اين خبر را حبيبم رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به من فرمود.على عليه السّلام فرمود: پس از فوتش مشغول انجام مراسم شدم. او را در پيراهنش غسل داده آن را از تن او بيرون نياوردم، به خدا سوگند كه پاك و پاكيزه بود. بعد با زيادتى حنوط رسول خدا او را حنوط كردم و كفن بر او پوشانيده در لاى كفنهايش گذاردم، هنگامى كه خواستم بند كفن را ببندم، صدا زدم: يا امّ كلثوم، يا زينب، يا سكينه، يا فضّه، يا حسن يا حسين! بياييد و از مادرتان بهره بگيريد! جدايى سر رسيده است و وعدۀ ديدار در بهشت. حسنين عليهما السّلام جلو آمده صدا مى‌زدند: وا حسرتا! غم و اندوه ما هيچ‌گاه از بين نخواهد رفت از اينكه جدّمان حضرت محمّد مصطفى و مادرمان فاطمه زهرا عليها السّلام را از دست داده‌ايم. اى مادر حسن، و اى مادر حسين! هنگامى كه جدّمان محمّد مصطفى را ملاقات كردى سلام ما را به آن حضرت برسان و بگو ما بعد تو در دنيا يتيم مانديم! امير المؤمنين فرمود: خدا را گواه مى‌گيرم كه شنيدم فاطمه ناله‌اى زد و دستهايش را گشود و آن دو را به سينه‌اش چسبانيد و در اين هنگام سروش آسمانى صدا زد: اى ابو الحسن! آن دو را از روى سينۀ زهرا بردار كه به خدا سوگند فرشتگان آسمان را به گريه درآورده‌اند! دوست به دوست مشتاق است.حضرت مى‌فرمايد: من آن دو را از روى سينۀ مادرشان بلند كرده شروع به بستن كفن نمودم و در آن لحظه اين ابيات را مى‌خواندم: مفارقت و جدايى تو بزرگترين چيز در نزد من است و از دست دادن تو دشوارترين مصائب است اى فاطمه!  از روى حسرت خواهم گريست و با اندوه و غم، ناله خواهم زد به خاطر دوستى كه به روشن‌ترين راه حركت كرد. اى ديده فروريز و بخشش كن و مرا يارى ده! اندوه من هميشگى است و بر دوستم مى‌گريم.سپس جنازۀ حضرت زهرا را روى دست گرفته نزديك قبر پدرش رسول خدا آورده صدا زد: السلام عليك يا رسول اللّه، السلام عليك يا حبيب اللّه، السلام عليك يا نور اللّه، السلام عليك يا صفوة اللّه، درود و تحيّت پياپى از من بر تو و به سوى تو، و از طرف دخترت كه به آستان تو فرود آمد. وديعه بازگردانده و گروگان پس گرفته شد. بر فقدان رسول و پس از او بر بتول، غم و اندوه فراوان. زمين بر من سياه گشته و سرسبزى و طراوتش دور شده، پس اى واى، واى و افسوس.بعد جنازه را بر كنار روضۀ پيامبر گذاشته به همراه خانواده و ابوذر، سلمان ، مقداد، عمار، حذیفه و عبدالله بن مسعود برآن پیکر مطهر نماز خواندند. (فاطمه زهرا سلام الله علیها شادمانی دل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ، احمد رحمانی همدانی ترجمه حسن افتخار زاده صص۷۰۸-۷۰۴) از على عليه السّلام روايت شده كه به خدا سوگند هيچ‌گاه او را به خشم در نياورده ناراحت ننمودم تا اينكه خداوند روح پاكش را قبض كرده از دنيا برد. و او نيز هيچ‌گاه مرا خشمگين نساخته نافرمانى نسبت به من نداشت، هرگاه به او مى‌نگريستم، غم و اندوهم از بين مى‌رفت.(بحار الانوار، ج ۴۳ص۱۳۴)

رونمایی از کتاب چادر وحدت +عکس

$
0
0
کتاب چادر وحدت نوشته حمید داوودآبادی رونمایی می شود.به گزارش جهان به نقل از سراج ۲۴، مراسم رونمایی از کتاب چادر وحدت نوشته حمید داوودآبادی روز جمعه ۱۵ اسفند ۹۳ ساعت۱۵ در نخلستان اوج واقه در خیابان طالقانی خیابان مظفر شمالی سازمان هنری رسانه ای اوج برگزار می شود. «چادر وحدت» مجموعه خاطرات حمید داودآبادی از سال‌های ۱۳۵۸ تا خرداد ۱۳۶۰ است که در صفحه ۱۰۴ کتاب «از معراج برگشتگان» قول انتشار آنها را داده بود.داودآبادی در «چادر وحدت»، دیده‌ها و خاطرات خود را از حوادث و وقایع سال های بحرانی اول پیروزی انقلاب اسلامی، در نبرد با گروه های ضدانقلاب ارایه داده است. «چادر وحدت» محل تجمع بچه‌های حزب‌اللهی در جلوی دانشگاه تهران در آن سال‌ها بوده است.در بخشی از این کتاب آمده است:«در اولین روزهای سال ۱۳۵۸ که جلوی دانشگاه شده بود پاتوق گروهک‌های ضدانقلاب، از منافقین گرفته تا حزب توده و چریک‌های فدایی، چادری قرار داشت که محل تجمع بچه حزب‌اللهی‌ها بود. «چادر وحدت»، جایی بود که طی دو سه سال اول پیروزی انقلاب اسلامی، توانست به مقابله با فتنه‌ها و توطئه‌های دشمنان قسم خورده‌ انقلاب اسلامی بپردازد.»از همان زمان تا امروز، ضدانقلابیون و به‌خصوص منافقین که بسیاری از نقشه‌های شوم‌شان توسط چادر وحدت رسوا و خنثی گردید، همواره از آن به‌عنوان محلی که ضربات سختی بر آنان وارد کرد نام می‌برند، می‌سوزند و برمی‌آشوبند!

جرم این مسجد کوچک، نام زهرا(س) است

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از ایکنا:مدینه برای شیعه یعنی دلتنگی، اشک، اندوه بی‌نهایت و غم. یکی از برنامه‌های فرهنگی بعثه در مدینه منوره بردن زائران به زیارت‌های دوره و آشنا کردن آنها با مساجد تاریخی صدر اسلام است. مساجدی مانند مسجد قبا و مسجد ذوقبلتین، مساجدی که نسبت به صدر اسلام بیشترین تغییر را کرده‌اند، معماری جدید، فضای بزرگ، حتی امکاناتی مانند پله‌برقی نیز در آنها نصب شده است.گرچه همچنان بهترین، بزرگ‌ترین و پرامکانات‌ترین فضا‌های این مساجد متعلق به بخش مردانه است و کمترین فضا به بانوان زائر اختصاص دارد، اما استفاده از معماری جدید و کاملاً متفاوت از آنچه ما در کشور خودمان آن را معماری اسلامی می‌دانیم، از نکات بسیار جالب در بازسازی این مساجد است. گنبد، سازه‌ای است که در ساخت این مساجد تقریباً به چشم نمی‌خورد، در حالی که در ساخت مساجد در ایران مهمترین بخش و معرف مسجد بودن سازه، گنبد است.از این‌ها که بگذریم، حقیقت این است که تمام این معماری زیبا و امکانات پیشرفته در مساجد هرگز نمی‌تواند اندوه شیعه را در مدینه حتی برای لحظاتی کم کند. مدینه یعنی اندوه بی‌نهایت شیعه در غربت پیامبر در شهرش، در غریبی فاطمه (س) در کوچه پس کوچه‌های این شهر و چه عجیب است که تمام نشانه‌های این غریبی و غربت را می‌توان در یک مسجد دید.مسجدی که برای دیدنش باید آن را جست‌و‌جو کنیمساجد سبعه یا مساجد هفت‌گانه، مساجدی هستند که از نظر تاریخی روایات متعدد، متفاوت و حتی متناقضی در مورد آنها مطرح شده است. ۶ باب از این مساجد در اطراف کوه سلع قرار داشته و هفتمین آنها مسجد ذوقبلتین است، گفته می‌شود مسجد فتح محلی است که پیامبر در جنگ خندق درآنجا عبادت می‌کرد و تحرکات نظامی دشمن را زیر نظر داشته و برای پیروزی سپاه اسلام در این مسجد دعا کرده است. مسجد سلمان فارسی، مسجد علی‌بن‌ابی‌طالب، مسجد ابوبکر بن ابی‌قحافه، مسجدعمر بن خطاب، مسجد حضرت فاطمه(س) و مسجد ذوقبلتین دیگر مساجد معروف به مساجد سبعه را تشکیل می‌دهند.از اتوبوس که پیاده می‌شوی اولین چیزی که توجهت را جلب می‌کند مسجدی بسیار بزرگ با معماری زیبا و مناره‌ای بسیار بزرگ است. ولی مسئله‌ای که نظرت را بیشتر جلب می‌کند زائران ایرانی هستند که اصلاً به سمت این مسجد بزرگ که نامش مسجد ابوبکر است، نمی‌روند. بلکه راه خود را کج کرده و به سمت مسجدی بسیار کوچک‌تر که در بالای تپه‌ای کوچک قرار دارد حرکت می‌کنند.مسجدی که از یک اتاق و یک بالکن تشکیل شده است. اینجا مسجد فتح است، مسجدی که پیامبر سه روز در آن برای پیروزی مسلمانان در جنگ خندق دعا کرد و دعایش پذیرفته شد.برخی مواقع که جمعیت (تقریباً همه ایرانی) کمتر است و کاروان‌های کمتری در آنجا حضور دارند می‌توان راحت‌تر در مسجد فتح نماز خواند اما اگر دو یا سه کاروان با هم به این محل برسد ازدهام جمعیت به حدی می‌رسد که دیگر نماز خواندن در آنجا به سختی صورت می‌گیرد.پایین‌تر از مسجد فتح مسجد سلمان فارسی قرار دارد، اتاقی بسیار کوچک که درب آن بسته شده و برای اطمینان از بسته ماندن در آن را جوش زده‌‌اند و مردم (که باز هم اغلب ایرانی هستند) بیرون مسجد سجاده پهن کرده و نماز می‌خوانند! در شهر پیامبر یک مسجد تاریخی را به جرم اینکه نام مسجد قرن‌هاست که به نام صحابی پیامبر سلمان فارسی است بسته‌اند و مردم بیرون مسجد نماز می‌خوانند! چه قدر پیامبر در این شهر غریب است.تقریباً در مقابل این دو مسجد و در آن‌ سوی میدانی که محل توقف اتوبوس‌هاست. تپه کوچکی پوشیده از درخت قرار دارد و در پایین آن یک کانتینر تعبیه شده است که هر چه فکر می‌کنی نمی‌فهمی به چه دردی می‌خورد.به خاطر مطالعه قبلی که انجام داده بودم می‌دانستم که باید مسجدی به نام حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) نیز در اینجا باشد، متأسفانه هیچ کس نتوانست دقیقاً به من بگوید که محل این دو مسجد کجاست، تعدادی از زائران مشغول بالا رفتن از پله‌های تعبیه شده در تپه بودند و من بی‌اختیار آنها را همراهی کردم. کمی بالاتر به چهاردیواری بدون سقفی برخوردم که رویش نوشته بود مسجد زهرا(س) و چه غریب بود این مسجد.تمام مساحت این مسجد ۱۲ متر است، جایی که بانوی همه عالم در جنگ خندق عبادت می‌کرد، مجروحان جنگ را مداوا کرده برای سپاه اسلام غذا فراهم می‌کرد. جایی که فاطمه (س) می‌ایستاد و نماز می‌خواند، دختری، همسری، مادری، پرستاری، ... جهاد می‌کرد.اینجا مسجد حضرت فاطمه (س) است. مسجدی بدون سقف، بدون در؛ در این مسجد را چند سال قبل با بتن پوشاندند که مبادا کسی درون آن نماز بخواند و تو چه بی‌نهایت آرزو می‌کنی که ای کاش می‌‌توانستی در این جایگاه عظیم بایستی و نماز بخوانی، در جایی که قرن‌ها پیش فاطمه(س) ایستاد و چه حسرت بی‌انتهایی است این آرزو.در مسجد را با بتون پوشانده‌ند، اما کافی نبود زائران عاشق که حتی نام زهرا (س) برایشان یعنی نشانه‌ای از بهترین بودن برای خدا و رسول خدا بیرون مسجد نماز می‌خوانند؛ برای جلوگیری از این کار نیز کانتینر بزرگی در مقابل در کوچک این مسجد قرار دادند و امروز اگر ندانی و اگر نگردی نمی‌توانی آن را بیابی.قرن‌ها پیش پس از پیروزی اسلام در جنگ خندق به حرمت جایگاه عظیم فاطمه(س) این مسجد ساخته شد، اما امروز تنها از بالای تپه می‌توانی نگاهی به درون این مسجد بیندازی، مسجدی که درونش را دستی عاشق جارو زده و سجاده‌ای درون آن قرار داده است. و تو با نگاه به درختان اطرافت احساس می‌کنی حتی برگ و شاخه این درختان هم می‌خواهند خود را به درون آن برسانند.تمام غریبی فاطمه (س) را می‌توان در این مسجد دید. مسجدی کوچک که با همه کوچکیش، با همه در بسته‌ بودنش باز هم عظمتی بی‌نهایت را نشان می‌دهد. مسجدی که اگر بر روی دیوار آن ننوشته‌ بودند مسجد زهرا(س) نمی‌توانستی بفهمی اینجا کجاست و چه عجیب است این غربت.مدینه، شهر پیامبر، شهری که تو در آن دوست داری عطر پیامبر را استشمام کنی، شهری که قلب تپنده آن مسجد‌النبی(ص) است، مسجدی بزرگ که هر روز در حال گسترش آن هستند. اما کمی دورتر مسجدی را به نام دین بسته‌اند و به جرم هم نامی با دردانه رسول.از چه می‌ترسند، به چه چیز استدلال می‌کنند، چرا؟ مگر قرار است این ۱۲ متر زمین خدا چه تهدیدی برای آنها ایجاد کند که چنین مذبوحانه تقلا می‌کنند. کمی آن‌طرف‌تر دیواری است که دست عاشق یک شیعه تقیه کرده کمی از دیوار آن را فروریخته و تو می‌توانی از روی دیوار به درون فضای محصور شده بپری و پله‌ها را بالا بروی و برسی به مسجد کوچکی به نام مسجد علی‌بن ابی‌طالب (ع) این مسجد نیز دربش بسته است. به هر حال چه جرمی بالاتر از هم‌نامی با علی(ع). مدینه یعنی غم بی‌نهایت برای شیعه.

دست های تمنا و نیاز به سوی دوست

تفسیر کلمه «فاطمه» چیست؟

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از فارس، فضایل و کمالات حضرت زهرا(س)، مانند فضایل سایر معصومان است، چون آن حضرت دختر خاتم پیامبران است که برای تولدش رسول خدا چنین بشارت داده شد: «انا اعطیناک الکوثر»، ما برای تو خیر فراوان عطا کردیم، برای درک مقام معنوی و فضایل آن حضرت کافی است که روایات رسیده از پیامبر اکرم(ص) را از خاطر بگذرانیم، فاطمه بهترین زنان دو عالم است، افضل از همه بانوان جهان از مقام عصمت کبری برخوردار بود و از هر حیث نسبت به بانوان جهان برتری و الگوی زنان بعد از خود است، «فاطمه سرور زنان عالم است».گروه کلام مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات درباره مقام علمی حضرت فاطمه زهرا(س) این چنین می‌نویسد: چنانکه در روایات فراوان آمده است، حضرت زهرا(س) تنها بانویی بود که در شأن همسری امیرمؤمنان(ع) بود و اگر علی(ع) نبود برای زهرا(س) کفوی نبود، این روایت و روایت‌های دیگری که در منابع حدیثی درباره مقام و فضیلت حضرت زهرا آمده، همه نشانگر این است که این بانو فضایل و مقام معنوی و علمی بسیار بالایی داشت.از نظر علمی در حدّی بود که سایر ائمه در آن درجه قرار داشتند، آن بانو هم‌کفوی غیر از علی نداشت، این حقیقت بیانگر عظمت علمی حضرت زهرا(س) است. از امام صادق(ع) نقل شده که سؤال فرمود: آیا می‌دانید تفسیر کلمه «فاطمه» چیست؟ راوی گوید: خیر! مولایم مرا به تفسیر آن آگاه فرمایید، فرمود: یعنی که شرّ و بدی در وجود او راهی ندارد و اگر برای همسری این بزرگوار علی نبود تا قیامت کسی همشأن ایشان نمی‌شد.(۱)مقام علمی آن حضرت نیز چونان علی(ع) بعد از پیامبر(ص) سرآمد تمام بشریت است، اگر چه عرصه را به آن حضرت به قدری تنگ نمودند که اندکی پس از پدر مهربانش دنیا را ترک کرد و با پهلوی شکسته به حضور پدرش شتافت.«الله لقد فطمها الله تبارک و تعالی بالعلم و عن الطمث بالمیثاق»(۲) ؛ خداوند آن با نور را از علم مملو ساخت و از ناپاکی‌های زنان در عالم در منع و مبرا کرد.«به خدا سوگند خداوند متعال آن حضرت را به قدری در علم وسعت و ظرفیت داد که از علم بشری بی‌نیاز نمود و هرگز نیازی به آموختن از دیگران نداشته باشد، زیرا پدرش اولین معلم اسلام است و آخرین پیامبر است که خداوند او را با دین کامل و کتاب آسمانیش به سوی بشریت فرستاد».(۳)هم چنان که علی می‌فرمود: بپرسید از من از هر چیزی که نمی‌دانید و از هر چیزی که می‌خواهید زیرا که در این سینه من علومی انباشته شده که از پیامبر فراگرفته‌ام و همواره دنبال مردمی هستم که لیاقت داشته باشد تا آن را به آن‌ها بیاموزم، فاطمه نیز از این مقام رفیع علمی برخوردار بود، چون هم‌شأن با علی در تمام فضایل معنوی و علمی بود، اگر ما به خطبه آن حضرت که درباره دفاع از ولایت که در مسجد ایراد فرمود خوب تأمل کنیم، خطبه‌اش را همسنگ خطبه‌های امیرمؤمنان(ع) خواهیم یافت.(۴)مرحوم مجلسی درباره تفسیر حدیث امام باقر(ع) که فرمود: «...فطمها الله بالعلم...»؛ یعنی به سیب کثرت علم از جهل بریده شد و به قدری علم دارد که جهالت هرگز در آن راه ندارد و از آغاز آفرینش برخوردار از علوم ربانی شده(۵) بنابراین با توجه به اینکه آن حضرت تنها دختر پیامبر اکرم(ص) بوده است که فرزندانش امامان معصومی چون حسن و حسین هستند که هر یک معدن و مخرن علوم الهی بودند و در حضور آن بانو تعلیم و تربیت دیده بودند.از طرفی آن بانو تنها هم‌شأن امیرمؤمنان(ع) بود و از هر جهت خصوصاً از جهت علمی و همچنین یازده امام معصوم که وارث علم الهی هستند، فرزندان آن حضرت هستند و تمام آنها به فضائل آن حضرت تصریح کرده‌اند و آن حضرت در تمام فضائل با آن‌ها شریک است(۶) و آن‌ها وارث علم فاطمه (س) هستند که مصحف فاطمه به آنها رسید.*پی‌نوشت‌ها:۱. موسوی، محمدکاظم، فاطمه از مهد تا لحد، نشر آقاق، چاپ چهارم، ۱۳۷۱، ص۶۵.۲. مجلسی، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۴، ۱۵، و رحمانی همدانی، فاطمه الزهرا و بهجة قلب المصطفی، تهران، مرضیه، چاپ دوم، ۱۳۷۲ش، ص۱۴۹.۳. موسوی، محمدکاظم، «پیشین»، ص ۶۴.۴. ر.ک: خطابة فدک، عزالدین زنجانی، شرح خطبه حضرت زهرا، مشهد، چاپ اول، ص۴۰.۵. مجلسی «پیشین» ج ۴۳، ص۶۵، ۱۰۱. و ر.ک: رحمانی همدانی، پیشین، ج۴۳، ص۱۴.۶. ر.ک: رحمانی همدانی، پیشین، ص۳۷، ۶۰ و ص۹، ۱۳. (فضائل حضرت زهرا از زبان فرزندانش).

سومین مداحی مطیعی درباره حجاب+صوت

$
0
0
به گزارش جهان، از جمله آنها شعر " گفتی حجاب حکم خداست/ هنوز تو گوشمه صدات" سروده محمد مهدی سیار است که در شب شهادت حضرت زهرا (س) در هیئت میثاق با شهدا در مسجد دانشگاه امام صادق (ع) اجرا شد. در این شعر، محمد مهدی سیار به زیبایی ماجرای نخستین بار چادر به سر کردن حضرت زینب (س) به دست حضرت زهرا (س) را توصیف نموده و تأکیدی هم بر آیه ۳۱ سوره نور مبنی بر ضرورت حجاب برای زنان مسلمان دارد. اثر "عفاف و حجاب" با شعر محمد مهدی سیار و اجرای میثم مطیعی را بشنوید:گفتی حجاب حکم خداست/ هنوز تو گوشمه صداتزهرا زهرا شوق پریدنه، تو قلب تو ولی پلکی بزن نگاهی کن، به غربت علی زهرا زهرا، یا بنتَ خیرِ الانبیاء کلِّمینی، بنتُ النبیِ المصطفی بی جوابه، این ناله‌های من چرا؟ أنا ابنُ عَمِّکِ علی، چشماتو باز کن که بازم گریه کنم از غربتت، گریه کنی از غربتم (بمان کنارم) زهرا زهرا امشب چه غصه ای، تو دل زینبه گمونم خونده از نگات، که آخرین شبه یا می‌میرم، از نفسای آخرت یا می‌کشه، منو نگاه دخترت ببین چطور، پر می‌زنه دور و برت ببین که با بغض و سکوت، نگاه زینب چی می‌گه کاشکی می‌شد که پیشمون، میموندی یک کم دیگه (هستی حیدر) مادر مادر چادر نمازمو، سر می‌کنم برات شاید دوباره ببینم، لبخندو رو لبات یادش به خیر، وقتی چادر کردی سرم گفتی چقد، چادر میاد به دخترم لبخندت رو، از خاطرم نمی‌برم گفتی حجاب حکم خداست، هنوز تو گوشمه صدات وقتی که یادم می‌دادی، آیه قل للمؤمنات*... (مادر خوبم) وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ ...(سوره نور؛ آیه ۳۱) و به زنان با ايمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوس ‏آلود) فرو گيرند، و دامان خويش را حفظ كنند و زينت خود را- جز آن مقدار كه نمايان است- آشكار ننمايند و (اطراف) روسرى‏ هاى خود را بر سينه خود افكنند (تا گردن و سينه با آن پوشانده شود)، و زينت خود را آشكار نسازند... جهت شنیدن و دریافت سایر آثار میثم مطیعی با مضمون "عفاف و حجاب" کلیک کنید.

آیا انسان در عالم برزخ همسر و خانواده خود را می شناسد؟

$
0
0
به گزارش جهان، برای انسان در عالم برزخ ممکن است که همسر و خانواده خود را بشناسد؟پاسخ: از نظر عقلی به نظر نمی رسد که مانعی برای امکان این امر وجود داشته باشد،به علاوه که از نظر نقل روایات متعددی ذکر شده که دلالت دارد که مؤمنان در برزخ و قیامت یکدیگر را می‌بینند و می‌شناسند که به چند روایت اشاره می‌کنیم.علامه طباطبائی در کتاب حیات پس از مرگ از قول شیخ مفید در کتاب امالی حدیثی از امام صادق (علیه السلام) نقل فرموده :هنگامی که خدا روحی را قبض می‌کند ، روح را به شکلی همانند آنچه در دنیا داشته ،به بهشت می‌فرستد. این ارواح در آن جا می‌خورند و می‌نوشند. هنگامی که شخصی بر آنان وارد می‌گردد، آنها را به همان شکلی که در دنیا داشته اند می‌شناسند.آیت الله دستغیب در کتاب معاد، ص ۶۰ در حدیث دیگری از امام صادق (علیه السلام) نقل می‌کند که ارواح با صفات اجساد در بستانی از بهشت قرار دارند. یکدیگر را می‌شناسند و از یکدیگر سؤال می‌کنند . هنگامی که روح تازه ای بر آن ها وارد می‌شود می‌گویند: او را رها کنید زیرا از هول عظیمی به طرف ما می‌آید (یعنی از وحشت مرگ) سپس از وی می‌پرسند: فلان کس چه شد؟ اگر بگوید : زنده بود، اظهار امیدواری می‌کنند (که نزد آن ها بیاید) ولی اگر بگوید: از دنیا رفته بود، می‌گویند :سقوط کرد (اشاره به اینکه به دوزخ رفته است) .البته این روابط بسته به میزان آزادی عملی است که در برزخ به اموات داده می شود که آن هم رابطه مستقیمی با اعمال و رفتارهای انسان در دنیا دارد. اگر دو نفر هر دو در دنیا از جمله نیکوکاران و مومنان باشند ، در برزخ (قبر) امکان ملاقات آن ها بسیار است .در هر حال باید گفت امکان این امر با توجه به برخی شرایط و ویژگی ها وجود دارد .منبع: حیات پس از مرگ، ص ۴۴

میهن دوستی یهودیان در سینمایشان

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از فارس، این روزها ساخته شدن فیلم‌هایی درباره وضعیت یهودیان در کشورهای عربی گویا مد شده است و یکی از این فیلم‌ها، فیلم مراکشی «عایده» است که در جشنواره فیلم «طنجه» مراکش که چندی پیش پایان یافت مورد توجه قرار گرفته است.«عایده» داستان دختر یهودی مراکشی‌الاصلی است که در فرانسه زندگی می‌کند و سرطان بدن او را دربرگرفته است و اینک تصمیم گرفته به سرزمینش برگردد و به دنبال خاطرات قدیمی و کودکی‌اش بگردد تا شاید امیدی برای زندگی‌ئی جدید بیابد.او که پس از آگاهی از سرنوشتش در اثر بیماری دچار کابوسی وحشتناک شده و از پاریس به مراکش فرار کرده در این کشور با دوست کودکی‌اش(یوسف) روبرو می‌شود که او نیز به دلیل مشکلات زندگی دچار افسردگی شده است و حال بین همراهی با یوسف و رسیدن به امیدی هرچند اندک و یا ماندن بر زندگی عادی‌اش و با همسر [قدیمی] اش مانده است.عایده در این بین نهایتا در مراکش و سرزمین اصلی‌اش می‌ماند و در این کشور به لطف موسیقی، آسمان صاف و نور ساطع آن به او کمک می‌کند و نه تنها نمی‌میرد بلکه شفا می‌یابد.ادریس المرینی کارگردان این فیلم سینمایی می‌گوید: فیلم «عایده» علاوه بر توجه به مشکلات سرطانی‌ها به دنبال ارائه مشترکات فرهنگی مراکشی‌ها و یهودی‌هاست و علیرغم آنکه قهرمان فیلم زنی یهودی است به فرهنگ یهودی نپرداختیم.فیلم «عایده» اگرچه یک فیلم ملی‌گرا در مراکش است و از نظر کارشناسان کارگردانی خوبی دارد اما بازی‌های خوبی ندارد و موجب انتقاد کارشناسان شده است.به گزارش فارس، فیلم «عایده»، در شهرهای رباط، سلا، بوزنیقه و الصویره و همچنین پاریس تصویربرداری شده است و در کارنامه ادریس المرینی سومین فیلم پس از فیلم‌های «بامو»(۱۹۸۳) و «العربی»(۲۰۱۱) است و این روزها در حال ساختن چهارمین فیلم خود است.

از شاعر حماسه‌سرای کرمانشاهی چه خبر؟

$
0
0
به گزارش جهان، زینب عزیزی در گفت‌وگو با تسنیم، با اشاره به وضعیت جسمانی احمد عزیزی که بر اثر اختلالات کلیوی از ۱۵ اسفند ۱۳۸۶ در اغما به سر می‌برد، اظهار داشت: وضعیت عمومی "احمد عزیزی" مانند گذشته بوده و تغییری نکرده و مناسب است.خواهر احمد عزیزی با بیان اینکه علائم حیاتی وی خوب است، افزود: تنها استرس احمد بالا است که مقرر شده "سی وی پی" که نوعی رگ‌گیری مانند آنژیوکت است برایش گذاشته شود.وی با بیان اینکه نظر پزشکان در مورد حال وی تغییری نکرده، گفت: احمد درحال حاضر وضعیت ثابتی دارد و مدت‌هاست تغییر محسوسی در حال وی به‌وجود نیامده است.وی از همه مردم ایران خواست برای شفای احمد عزیزی دعا کنند و اظهار داشت: همه مردم به "احمد" لطف دارند و از همه مریض‌داران تقاضا می‌کنم ضمن دعا برای مریضان خود برای سلامتی احمد نیز دعا کنند.عزیزی بیان کرد: فضای بیمارستان و ضعف بدنی وی به طور مسلم مشکلاتی را ایجاد می‌کند که پرستاران به طور مکرر به وضعیت وی رسیدگی می‌کنند اما با این حال وضعیت عمومی وی تغییری نکرده و با هوشیاری حدود ۱۱ و علائم حیاتی مناسب به زندگی خود ادامه می‌دهد.به گزارش تسنیم، احمد عزیزی متولد چهارم دی ماه ۱۳۳۷ در شهرستان سرپل ذهاب کرمانشاه از شاعران معاصر ایرانی است که سبک جدیدی در سرودن مثنوی ارائه کرده است و اکنون بیش از پنج سال است که در بخش آی‌سی‌یو بیمارستان امام رضا(ع) کرمانشاه بستری است.

شاعر محبوب جوانان کیست؟

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از فارس، محمدرضا وحیدزاده شاعر و پژوهشگر در پس از انجام یک پروژه تحقیقاتی پیرامون وضعیت شعر جوان کشور به این نتیجه رسید که آمار پرفروش‌های خبرگزاری فارس موسوم به «زیر بازارچه کتاب» با سلایق مخاطبان در سطح جامعه تناسب داشته و به نوعی می‌توان گفت که این آمار و اطلاعات آماری صحیح و واقعی بوده و می‌تواند به عنوان منبع و مرجع مورد استفاده قرار گیرد.در ادامه آنچه وحیدزاده پیرامون تحقیقش عنوان کرده می‌آید:«در حدود یک سال است که با همکاری دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی روی پروژه‌ای‌ با موضوع وضعیت شعر جوان کشور کار می‌کنم.برای این پژوهش چند بخش در نظر گرفته شده بود. حوزه‌هایی مثل رسانه‌های مجازی، رسانه‌های مکتوب، کتاب و مخاطب‌شناسی چند بخش از این گزارش را شکل می‌داد.در بخش مخاطب شناسی سراغ مخاطبان دانشجو رفتم، زیرا هم جوان هستند و هم اهل مطالعه و می‌توانند برای این پژوهش جامعۀ آماری مناسبی باشند. از میان ۱۳۰ نفر دانشجو در دانشگاه‌های سطح کشور، با رشته‌ها و گرایش‌های فکری و فرهنگی مختلف نظرسنجی کردم و در مورد علاقه‌مندی به قالب‌های ادبی، روش دسترسی به شعرها، میزان مطالعۀ شعر و ... سوالاتی را در یک پرسشنامه مطرح کردم. یکی از بخش‌های این نظرسنجی، شاعران مورد علاقۀ مخاطبان بود و در آنجا از پرسش‌شوندگان خواسته شده بود شاعران محبوب خود را معرفی کنند که در نهایت به یک فراوانی رسیدم.در بخش کتاب کار کمی مشکل‌تر بود. زیرا اطلاعات درستی در مورد این حوزه وجود نداشت و فروش‌های سازمانی و غیره نتایج را تحت تأثیر قرار می‌داد تا اینکه به اطلاعات «زیر بازارچه کتاب» خبرگزاری فارس رسیدم. زیرا خبرگزاری فارس برای اطلاع از آمار فروش‌ها به جای رفتن سراغ ناشران، سراغ کتاب‌فروشی‌هایی از سراسر کشور رفته بود و همین موجب می‌شد آمار و اطلاعات دقیق‌تر باشد.۲۰ هفته به «زیر بازارچه کتاب» و پرفروش‌های فارس مراجعه و سعی کردم کتب شعر را در میان پرفروش‌های هفته جستجو کنم و از میان آنها به شعرای جوان برسم و یک فراوانی را نیز از این بین برای خودم شکل دهم.در نهایت متوجه شدم به شکل معناداری این دو برآورد به هم نزدیک شد، هم در فهرست شاعران محبوب مخاطبینی که در دانشگاه نظرسنجی‌ها را پر کرده بودند و هم در آمار پرفروش‌های فارس، اسامی شعرا تکرار شده بود.به عنوان مثال در قسمت نظرسنجی از میان ۱۳۰ علاقه‌مند به شعر، فاضل نظری با ۴۵ مرتبه تکرار، حمیدرضا برقعی با ۲۳ مرتبه تکرار، حامد عسگری با ۱۱ مرتبه تکرار و محمدمهدی سیار با ۱۰ مرتبه تکرار بالاترین شعرایی بودند که مورد توجه قرار گرفته بودند.در واقع این آمار به من می‌گوید فاضل نظری با ۳۲ درصد محبوب‌ترین شاعر در میان مخاطبان جوان است و بعد از او حمیدرضا برقعی با ۱۷ درصد، حامد عسگری ۸ درصد و محمدمهدی سیار ۷ درصد محبوب بوده‌اند.از میان پرفروش‌های خبرگزاری فارس نیز به عدد جالب توجهی رسیدم. کتب شعر فاضل نظری ۴۶ بار اعلام شده بود، حمیدرضا برقعی ۲۷ بار، کامران رسول‌زاده ۸ بار و سیار ۶ بار از سوی کتاب‌فروشی‌ها اعلام شده بود و این دو گزارش نسبتا با هم شبیه بودند.فاضل نظری، حمیدرضا برقعی، محمد مهدی سیار، جلیل صفربیگی، میلاد عرفان‌پور، مهدی فرجی، لیلا کردبچه، محمد سهرابی و قاسم صرافان شاعرانی هستند که از نظر مخاطبان محبوب بودند و در گزارش پرفروش‌های فارس نیز تکرار شده‌اند و تکرار شدن این تعداد اسم‌ محدود از میان نام‌های فراوان شاعران جوانی که شعر می‌گویند و صاحب اثر هستند و هر روز هم بر تعدادشان افزوده می‌شود نشان از نزدیک بودن سلیقه مخاطبان به آمار کتاب‌های پرفروش دارد.یکی از اسامی غایب که در لیست خبرگزاری فارس نیست نام حامد عسگری است که به نظر من یک دلیل منطقی برای این غیبت وجود دارد و آن هم این است که حامد عسگری در حوزه ترانه کار کرده و در سال‌های اخیر اثر جدیدی را به چاپ نرسانده است و دلیل محبوبیتش بین مخاطبان همین ورود در حوزه ترانه است و دلیل نبودش در میان آمار خبرگزاری فارس نبود اثر جدیدی از وی را می‌توان عنوان کرد. علیرضا آذر هم شاعری بود که در پرفروش‌ها جا نداشت اما محبوب بود که باز هم به نظر من دلیل آن فعالیت‌های رسانه‌ای این شاعر و پاتکست‌هایی است که از او در اینترنت منتشر می‌شود.از سوی دیگر رضا احسان‌پور، عباس احمدی، کامران رسول‌زاده شاعرانی هستند که در میان پرفروش‌ها بودند ولی در بخش نظرسنجی حضور نداشتند. به نظرم این هم به این خاطر است که هم ناشران آنها فعال‌تر بوده‌اند و هم اینکه احسان‌پور و احمدی با رویکرد طنز توجه مخاطب را به خود جلب کرده‌اند.ارزیابی من این است که این نتایج نشان دهنده غلبه جریان شعری نزدیک به جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در جذب مخاطب است و استقبال مخاطب از شیوه‌هایی شعری مثل غزل نومعتدل.همچنین در رقابت عرصه شعر امروز و جدید با وجود تمام جنجال‌ها و سر و صداهای رسانه‌ای که پیرامون شعر آوانگارد و برخی موج‌های زودگذری که به وجود می‌آورند اما هیچکدام از مخاطبان نتوانستند با آن ارتباط برقرار کنند و این در تعارض با تلاش‌هایی است که صورت گرفته تا بتوانند خود را تثبیت کنند.»

کپی‌برداری تقلبی از یک شهید

$
0
0
به گزارش جهان، محمدعلی شعبانی درباره مستند «سمفونی استیضاح» که امسال در بخش سینما حقیقت جشنواره فیلم فجر حضور داشت و سیمرغ بهترین پژوهش و متن مستند را دریافت کرد به خبرنگار مهر گفت: این یک مستند سیاسی است که سعی می کند سیاست‌زده نباشد و فیلمساز قصد دخل و تصرف در اثر و حتی بیان اعتقاد و سلیقه خود را ندارد. درواقع در این فیلم یک رویداد سیاسی نقادی می شود و مستند روایتی است که من با بررسی تاریخ به تصویر کشیده ام.وی در واکنش به این نکته که مستندهای سیاسی نمی توانند تحت تاثیر خالق خود نباشند، بیان کرد: مسلما در این فیلم نگاه، گزینش ها و رویکرد من وجود دارد و فیلمساز است که تصمیم می گیرد به طور مثال انتقاد یا تاییدی را در فیلم خود بگذارد و یا از آن رد شود و به این طریق دست به انتخاب می زند اما تلاش من بر این بود که در «سمفونی استیضاح» که روایتی از یک استیضاح توسط شهید عبدالحمید دیالمه در سال ۶۰ است با موافقان و مخالفان این اقدام صحبت کنم و به اصطلاح نیمه پر و خالی لیوان را با هم ببینم.مستندهای شهدا همه یک شکل هستند و اگر اسم یکی از آنها را عوض کنید با دیگری فرقی نداردکارگردان مستند «ملی بدون کارت» درباره کمبود ساخت مستندهای سیاسی و انقلابی پژوهش‌محور و رعایت بی طرفی در آنها بیان کرد: بخشی از این مساله به تلویزیون برمی گردد که در این ۳۰ سال همیشه به سراغ مستندهای یک سویه رفته است. مستندهایی که در آنها اتفاقا نه یادی از امام خمینی (ره) می شود و نه شهدا چون کارهایی مناسبتی هستند و سعی ندارند چیزی به مخاطب اضافه کنند و یا تاثیری در او بگذارند. در حالیکه تلویزیون به دلیل اینکه رسانه ای است که در خانه همه ایرانیان وجود دارد باید برای مخاطب گسترده خود مستندهای متنوع و پر باری درباره انقلاب و شخصیت های ما در مقاطع مختلف سیاسی نمایش دهد.وی با اشاره به رویکردی که در ساخت مستندها درباره شهدا استفاده می شود، بیان کرد: مستندهایی که ما از شهدا داریم همه یک شکل هستند و اگر شما اسم این شهیدان را عوض کنید شاید فیلم ها و شخصیت ها چندان تفاوتی با یکدیگر نداشته باشند. در این آثار معمولا به حوزه فردی شهید توجه می شود و از اخلاق و ویژگی های آنها سخن می گویند که البته این هم خوب است اما شهدا در هر مقطعی رویکردی داشته اند که می توان برای نقشه راه امروز از آنها استفاده کرد. فیلم های ما به همایش و بزرگداشت تبدیل شده انداین مستندساز اضافه کرد: با رویکردی که ما در ساخت مستندهای خود درباره شهدا پیش گرفته ایم، دیگر میان این شخصیت ها برای مخاطب تفاوتی وجود ندارد چرا که بیننده تنها با مجموعه ای از کلیات مواجه است. حتی بین عملیات ها در دوران دفاع مقدس هم تفاوتی ندارد و زمانیکه گفته می شود «کربلای ۵» و یا «عملیات والفجر» هیچ الگو و جهان بینی نسبت به آنها وجود ندارد. فیلم های ما درواقع به همایش و بزرگداشت تبدیل شده اند که چیزی به دانش مخاطب اضافه نمی کند. وی در ادامه سخنان خود درباره «سمفونی استیضاح» و ویژگی های سیاسی آن یادآور شد: زمانیکه فضا به تکرار و کلیشه می رسد اگر کار جدیدی تولید شود همه نگران می شوند درحالیکه با ساخت «سمفونی استیضاح» هیچ اتفاقی خاصی نیفتاده و این مستند کلامش به اندازه قد و قواره خودش است و حتی هیچ تابوشکنی نکرده اما مساله اینجاست که ذایقه ما به کارهای تعریفی و تمجیدی عادت کرده است.«سمفونی استیضاح» یک نقد درون گفتمانی استشعبانی افزود: درواقع این مستند یک نقد درون گفتمانی است؛ همانطور که خود آقای دیالمه هم در زمانی که نماینده مجلس است نقد درون گفتمانی دارد. او در زمان فعالیتش نقدهای زیادی به افراد مختلف دارد که شاید همه این موضع گیری ها درست نباشد اما ما فکر می کنیم وقتی کسی شهید می شود از اشتباه مبری می شود. البته این اشتباه تلویزیون بوده است که همه شخصیت های سیاسی دهه اول انقلاب را برای ما به یک اندازه تعریف و توصیف می کند و دیگر کسی نمی تواند تصور کند که به طور مثال شهید بهشتی با شهید دیگری در اختلاف باشد. درحالیکه فرهنگ انقلاب ما از رنگ ها و طیف های مختلفی در چگونگی عملکرد افرادی تشکیل شده است که همه آنها به نظام اعتقاد دارند.کارگردان مستند «سمفونی استیضاح» با اشاره به ساخت مستندهایی از وقایع انقلاب در شبکه های ماهواره ای اظهار کرد: بسیاری از مسایل در حوزه انقلاب اسلامی باید از زبان خود ما گفته شود و نباید گذاشت شبکه های ماهواره ای آنها را مطرح کنند چراکه این امر باعث جذب مردم به آن شبکه ها می شود. درحالیکه باید نوعی سعه صدر در میان افراد وجود داشته باشد و بتوانیم بیان دیدگاه ها و رویکردهای مختلف را تحمل کنیم.این مستندساز درباره شهید عبدالحمید دیالمه که در «سمفونی استیضاح» به او پرداخته است، گفت: او با شهدای ۸ سال دفاع مقدس فرق دارد چون او شهید عرصه سیاست است و در این عرصه فعالیت دارد بنابراین برای ارزیابی عملکرد او باید مسایل سیاسی زمان و اقتضای زمانه را شناخت. همچنین باید جریان ها و احزاب مختلف آن زمان را شناخت. در آن زمان اکثر افراد شور انقلابی داشتند و افرادی آرمانخواه بودند و باید در کنار اینها بررسی جریان ها را هم اضافه کرد. این جریان های انقلابی همه نیت خیری داشتند و در یک موضوع با هم وحدت رویه داشتند و آن اینکه با هم تعارف نمی کردند و صریح سخن می گفتند. شهید دیالمه هم در چنین فضایی فعالیت دارد و البته بعضی در این فیلم معتقد هستند که او بیشتر مخالف خوانی می کرده است. البته در همان زمان که دیالمه در مجلس فعالیت دارد رهبر انقلاب و حسن روحانی رییس جمهور کنونی هم نماینده هستند و ما اتفاقا در این فیلم رفتار و برخورد ایشان و همچنین رییس جمهور را در قبال مسایل مختلف می‌بینم.توضیح درباره صحنه مناظره احمدی نژاد و موسوی در مستند وی درباره هدف خود از ساخت این فیلم عنوان کرد: این فیلم به دنبال این است که اخلاق را مرور کند اینکه همه به دنبال حق و حقیقت هستند اما شکل و چگونگی احقاق حق برای افراد مختلف تفاوت دارد. من در این مستند به دنبال اخلاق سیاسی بودم. شهید دیالمه در زندگی فردی شخص بااخلاقی است و ارزیابی ها درباره زندگی سیاسی افراد به تحلیل های پیچیده تری نیاز دارد. در حوزه سیاسی نمی توان تصمیمات را به شکل صفر و صدی گرفت بلکه باید ارزیابی درستی از شرایط داشت. این را هم باید در نظر داشت که زمان دیالمه بیشتر دوران افشاگری است و او بیشتر نطق هایش را در مجلس با این شیوه انجام می دهد.شعبانی درباره نمایش صحنه ای از مناظره احمدی نژاد و میرحسین موسوی در سال ۸۸ در مستند خود توضیح داد: تصویر احمدی نژاد نوعی آداپته کردن اتفاقات امروز با آن شرایط و دوران است. ممکن است اهداف این دو شخصیت سیاسی کاملا تفکیک شده و منحصر به فرد باشد اما گاهی راه افراد ناآگاهانه برای رسیدن به یک مقصود از یک مسلک می گذرد. درواقع جریان ها ممکن است وامدار هم باشند و بعضا با کپی برداری تقلبی از الگوی رفتاری دیالمه، شبیه سازی کنند و دست به رفتارهای افشاگرانه و غیر اخلاقی بزنند درحالیکه شاید در گفتمان امروز انقلابی نتوان به راحتی شخصیت ها را جایگزین کرد.پرچم پیامبر اسلام در دست سردار سلیمانی قرار داردوی ادامه داد: آن دوران فضای ملتهبی داشت و امروز ما به گفتمان جدیدی رسیده ایم که شخصیت ها باید با احترام انتقادات خود را مطرح کنند و ما در مقام مستندساز وظیفه داریم که قصه ای را که روایت می کنیم به نوعی با فکت های امروزی تطبیق دهیم هرچند که ممکن است آن عینیت را نداشته باشد.شعبانی در بخش دیگری از سخنان خود به اهدای جایزه خود در جشنواره فیلم فجر به سردار قاسم سلیمانی اشاره کرد و گفت: من برای فعالیت در حوزه مستندسازی مدت زیادی از عمرم را در عراق، کردستان و اورامانات گذرانده ام. ما تا پای خود را از منطقه بیرون نگذاریم متوجه فضای این مناطق و تاثیر کاری که سردار سلیمانی کرده است، نمی شویم. او به خوبی توانسته است منطقه را مدیریت کند و اگر ما وضعیت داعش، سوریه و عراق را بررسی کنیم متوجه این امر خواهیم شد. با این حال تا از منطقه خارج نشویم شاید به اهمیت این حضور پی نبریم و من هم به دلیل اعتقاد و علاقه ای که به این شخص داشتم مستند خود را به او تقدیم کردم و می دانم که شان سردار سلیمانی بسیار بیشتر از این مسایل است. وی که در جشنواره فیلم فجر لباسی را مزین به نام محمد رسول الله (ص) بر تن داشت، در این باره هم بیان کرد: من هم مثل بسیاری ناراحت شدم که به پیامبر اسلام توهین شد و خواستم به نوعی از هنرمندان دنیا بخواهم که به اعتقادات دیگران احترام بگذارند و حداقل توهین خود را به این اعتقادات آزادی بیان عنوان نکنند و با تمام ارادتی که نسبت به ساحت پیامبر اکرم داشتم بعد از گرفتن جایزه خواستم آن را به کسی اهدا کنم که به نظرم امروز پرچم پیامبر (ص) را در دست گرفته است. امروز برای همه دنیا مسجل است پرچم ترجمه غلط از اسلام در دست داعش است و سردار سلیمانی کسی است که اسلام و مسلمانان واقعی را معرفی می کند.

آیت الله میلانی اشعارم را تصحیح می کرد

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از عقیق، اهالی جامعه مداحان او را به «فقیه مداحان» می شناسند. پیرغلامی است که سال ها اشعار و نوحه های خود را با فقه و مکتب اهل بیت(ع) گره زده است و برای استفاده از اشعار حسینی در قالب فقه و رعایت اصول ادبی حساسیت زیادی دارد. نام حاج «علی آهی» سال هاست با دستگاه حضرت سیدالشهدا(ع) گره خورده است.وقتی با رئیس خانه مداحان کشور چند روزی پس از مرخص شدن از بیمارستان به گفت وگو نشستیم سال ها نوکری در محضر اهل بیت(ع) را بزرگ ترین لطف و عنایت الهی به خود و از آن به عنوان برترین افتخار زندگی اش نام برد. این مداح پیشکسوت ۸۶ ساله از ۱۰ سالگی به مداحی پرداخته است؛ او می گوید پس از مشکلی که برای صدایش به وجود آمد به سرودن شعر و اصلاح مسایل عقیدتی اشعار مشغول شد.از چه سالی شروع به شعر گفتن کردید؟تقریباً ۵۵ تا ۶۰ سال است شعر می گویم. اشعارم را نزد آقا شیخ جواد خراسانی می بردم تا تصحیح کنند. مدتی هم به مشهد نزد آقای میلانی می رفتم تا اشعارم را تصحیح کنند. یک روز ساعت ۷ صبح به کتابخانه آقای میلانی رفتم، علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان در آنجا حضور داشتند و آقا سیدمحمد علی، پسر آقای میلانی هم به آنجا آمد. من به آقا گفتم که می خواهم برایتان شعری بخوانم تا آن را تصحیح کنید. پسر ایشان به من گفت که همه می آیند از پدرم فقه و اصول می پرسند تو می آیی شعر می پرسی؟شما چه جوابی دادید؟گفتم فقه و اصول در کتاب ها فراوان وجود دارد؛ این موضوع را که می پرسم در هیچ کتابی نیست. البته این نکته را بگویم که آیت الله میلانی شاعر بودند. آن وقت آقای میلانی تبسمی به من کرد و گفت شعرت را بخوان. گفتم که این شعر از «فواد کرمانی» درباره حضرت زهرا(س) است و شعر را خواندم؛ «که نورش در بسیط فرش از عرش برین آمد/ خدا را هرچه رحمت بود نازل بر زمین آمد.» علامه طباطبایی اخم هایش را درهم کرد و گفت: محدود کردن رحمت الهی روی زمین کفر است.به آقای میلانی گفتم: اگر این شعر را اینگونه بخوانم که «نورش در بسیط فرش از عرش برین آمد/ خدا را رحمت مخصوص نازل بر زمین آمد» خوب خواهد شد؟ آن وقت گفت اشکالش برطرف شد. درباره تصحیح اشعار بسیار از مرحوم «شاهرودی نمازی» استفاده کردم. از آقای سید محمد وحید شبستری، نکات بسیاری یاد گرفتم. کتابی با نام «قافیه» در حدود ۱۰۰ صفحه منتشر کردم که قرار است به عنوان کتاب سال انتخاب شود. تا امروز بزرگان ادبیات ایران آنچه درباره قافیه نوشته اند بیشتر از ۳۰ صفحه نبوده است.شما در محضر استادان بزرگی حضور داشته اید. از آنان برایمان بگویید.استادانم عاشق بودند و مخلصی اهل بیت(ع) را به من یاد دادند. من در کنار حجت الاسلام سیدعلی اصغر میردامادی، مقدمات را آموزش دیدم.نهج البلاغه را نزد آقای طالقانی در مسجد سپهسالار خواندم، منظومه سبزواری را نزد حاج سید رضی شیرازی که از نوادگان میرزای شیرازی بود، آموزش دیدم.مرحوم آقا شیخ جهان خراسانی هم شعر فارسی و هم شعر عربی می خواند و من شعرهایی را که می خواندم نزد او تصحیح می کردم.آقای مجتهدی هم از استادان من بودند؛ من سال های ۴۲ تا ۴۵ مدرسه ایشان را اداره می کردم. برای جبر، ترتیل، اتحاد، قیاس، تناسخ، وحدت وجود، اضافه، غلو و… با توجه به آیات قرآن و احادیث جزوه نوشته ام و به تناسب آنها شعر قرار داده ام؛ اما تعداد اشعار آیینی و عاشورایی آن بسیار کم است که در حال تهیه آنها هستم.از روضه هایتان در روزگاری که گذشت بگویید وقتی در قدیم به روضه می رفتم در بعضی از جلسه ها ۳ قران و در بعضی جلسه ها ۵ قران می دادند.در ماه محرم همیشه ابتدا ۳ قرانی می رفتم. با همان ۳ قران و ۵ قرآن است که امام حسین(ع) ما را اداره می کرد. هر وقت به روضه خوانی می رفتم وقتی پاکت می دادند، داخل آن را نگاه نمی کردم که چقدر به من پول داده اند؛ اما بعضی از مداحان می گویند که چرا صاحب مجلس ۱۰ میلیون خرج می کند ولی به ما مقدار کمی پرداخت می کند؟ اما باید بدانیم آنچه صاحب مجلس می دهد حلال است نه آنکه شما از او بخواهید بیشتر دریافت کنید. کار مداح و شاعر، ترویج اصول و فروع دین است. کار مراجع فروع است. مراجع هیچ گاه درباره اصول دین صحبت نکرده اند ولی شاعری که درباره خدا، پیغمبر(ص)، نبوت، امامت و معاد و عدل شعر می گوید اصول دین را ترویج می کند؛ بنابراین شاعر و مداح، حافظ و مروج اصول و فروع دین هستند و باید مراقب باشند مروج و حافظ تصرف، ادبیات زرتشت و مسیحیت و… نباشند.به نظر شما فردی که نوکری امام حسین(ع) را می کند باید چگونه زندگی کند و چه شاخصه ای داشته باشد؟من از شما می پرسم مگر زندگی به داشتن فرش و لباس و ثروت است؟ کسی که نوکر است باید ببیند اربابش چه روشی را پیش گرفته است. امامان ما همه ساده زندگی می کردند و سادگی را دوست داشتند.نه اینکه رفاه بد باشد بلکه ما باید به اندازه ای داشته باشیم که زندگی کنیم. خدا را شکر می کنم که به لطف امام حسین(ع) زندگی ام کم ندارد. اینها را من از استادانم که مراجع تقلید بودند، آموخته ام.مرحوم آقا شیخ جواد خراسانی یک زیلو زیر پا داشت و زاهدانه زندگی می کرد. یک بار ایشان بیمار شدند و من یک مرغ بریان خریدم و برایشان بردم.او با من دعوا کرد که چرا این مرغ را برایم خریده ای؛ به او گفتم شما بیمار هستید. به من گفت دیگر اینکار را نکن. نباید طوری زندگی کنیم که دیگران حسرت زندگی ما را بخورند. زندگی ما باید عادی باشد. بسیاری از دوستانم به خانه من می آیند و به من می گویند با این همه اسم و رسم و شهرت، این وضع خانه ات است. به آنها می گویم هرقدر زندگی را سبک بگیرید، راحت تر جان می دهید. به ابوذر گفتند که چرا برخی افراد سخت جان می دهند؟ گفت: برای اینکه دنیا را آباد کردند و آخرت را خراب و الان هم می خواهند به خرابه بروند. وقتی کسی بزرگ یک قوم می شود باید طوری زندگی کند که دیگران غبطه زندگی او را نخورند.مداحان چه ویژگی هایی باید داشته باشند؟مداحان باید کتاب های تاریخی و مقتل را مطالعه کنند. خدا می داند ما هر وقت منبر می رفتیم وضو می گرفتیم و همواره به یاد خدا بودیم. مداح باید ذهنش خالی از پول باشد. این عمل برای شیطان است که خودش را آماده کند که برای پول روضه های دروغ بخواند. مداح و سخنران باید متن گفته و سخنرانی خود را قبل از خواندن آماده کند. برخی افراد بدون مطالعه سخنرانی می کنند که هیچ اثری در مخاطب نخواهد گذاشت. زیرا فردی که در جلسه نشسته است قبل از مصیبت خوانی با کسی که در کنارش نشسته، صحبت می کند بعد از اینکه مداح وارد مصیبت می شود به آن فرد می گوید باقی را بعد می گویم و دست خود را بر پیشانی می گذارد. این گریه نیست حالت گریه یا همان «تباکی» است. یادمان باشد که امام صادق(ع) فرمودند: «درباره ما اگر کسی اشکش جاری نمی شود تباکی کند. اما این درصورتی است که قلبش با تباکی یکی باشد نه متناقض.»شرح حال استاد از زبان خودش:مادرم عشق به مداحی را به من آموختپدرم متولد محله پامنار بود؛ من نیز در همین محله به دنیا آمدم. در خانه ای که زندگی می کردیم ۱۳ خانوار دیگر هم زندگی می کردند. مادرم همیشه شب های جمعه برای زیارت به سید اسماعیل می رفت. ۱۰ ساله بودم که کتاب «خزاِئن الاشعار» را آورد و زنان را جمع کرد و از من خواست اشعار را بخوانم. من می خواندم و زنان هم گریه می کردند. این شوق از آن موقع در من به وجود آمد. در واقع مادرم سبب ایجاد این عشق در من شد؛ گرچه پدرم نیز بسیار مؤثر بود.من حالا پس از ۷۰ سال مداحی، ریشه علاقه و کارم را از مادرم می دانم. نوجوان بودم که یک سال نوروز با ماه محرم مصادف شده بود؛ پارچه ای را بر سر چوبی بستم و بچه های محله را جمع کردم تا مراسم سینه زنی راه بیاندازیم؛ من نوحه می خواندم و آنان سینه می زدند؛ «محرم آمد و عیدم عزا شد/ حسینم وارد کرب و بلا شد» صدایم که چند بار پخش شد پاسبان ها به ما حمله کردند، ما هم فرار کردیم. چون بچه بودیم با ما کاری نداشتند و فقط ما را می ترساندند. آژان ها که می رفتند ما دوباره جمع می شدیم و همین نوحه را این بار علیه آنان می خواندیم؛ «کربلا غوغا شده/ آجان گیرها پیدا شده» تأسیس مؤسسه «بنیاد دعبل خزاعی»حاج علی آهی از جمله افرادی است که همواره برای رفاه حال مداحان تلاش کرده است. او برای انسجام امور رفاهی و بیمه تأمین اجتماعی مداحان و شاعران آیینی کشور تصمیم گرفت به رهبر معظم انقلاب نامه ای ارسال کند و این کار را هم انجام داد. با شناختی که حضرت آقا از ایشان داشتند دستور تشکیل جلسه ای دادند که نتیجه آن تأسیس مؤسسه «بنیاد دعبل خزاعی» شد که از خرداد ۱۳۸۵ شروع به بیمه مداحان و شاعران آیینی سراسر کشور کرد. آهی اکنون رئیس خانه مداحان است.تألیفات استاد آهی-دیوان آهی (۲ جلد)-دیوان آئینه نور (۲ جلد)-فرهنگ اصلاحات قافیه (یک جلد)-توصیف صنایع شعر کهن فارسی و پیرایش آن با کلک بدیع-فلسفه قیام امام حسین(ع) از دیدگاه عقل (یک جلد)-شعر و شاعری از نظرگاه قرآن و عترت و سنت در ۷ بخش-درس هایی از علم کلام «نگرشی تحلیلی درباره تصوف و تأثیرات آن در ادبیات آئینی» (یک جلد)-تنور الافکار روشنی افکار جهت شعر و شاعری و مداحی اهل بیت(ع) (یک جلد)«حسن آهی»، پسر حاج علی آهی:پدرم الگوی همیشگی زندگی من استنقش پدر در جامعه مشخص است؛ ایشان برای جامعه عزیز هستند؛ اما آنچه که می خواهم تعریف کنم نقش تربیتی پدرم در زندگی شخصی ام است. من ۵۳ سال دارم؛ از ۷ سالگی که از موتور پدرم هنگام روضه خوانی اش مراقبت می کردم تا بعدها که بزرگ تر شدم به یاد دارم که روش زندگی ایشان یک روش بوده است.او مانند برخی پدران تغییر ذائقه نمی داد؛ مثلاً امروز این لباس را بپوشد و فردا مد تغییر کند و نوع دیگری لباس بپوشد. وضعیت تربیتی، معاش و… متغیر نبوده است؛ آنچه را که رضای خدا در آن بود مراعات می کرد و ما هم از او الگو می گرفتیم.بسیاری افراد به ایشان اعتراض می کنند که چرا صحبت های تکراری دارید؟ ایشان جواب می دهند که نماز تکراری است؛ بنابراین نخوانید. در همه زمینه ها به ما تکرار مکررات دارند و به ما توصیه می کنند که «وذکر فان الذکر تنفع المؤمنین» در مورد همه چیز به ما تذکر می دهند حتی اگر صدها بار هم تذکر داده باشند یا اینکه تلویحاً منظورشان شخص دیگری است ولی به ما می گویند تا آن شخص دلخور نشود. ایشان همیشه در همه زمینه ها برایم الگوست و بارها به من گفته است که اگر همه زندگی تان را برای امام حسین(ع) بدهید چیزی به ایشان نداده اید. همین که ما را تشویق و به این مسیر هدایت کرده اند امیدوارم بتوانم گوشه ای از کارهای ایشان را دنبال کنیم و خدا را شاکر هستیم.«حاج محسن طاهری»، مدیر عامل خانه مداحان اهل بیت(ع):او جای خود را در دل هر مخاطب باز می کند«حاج آقای آهی، رجلی الهی و انسانی بامحبت و باصفا هستند که جای خود را در دل هر مخاطبی باز می کند. انسانی که برای خدا کار می کند در دل ها جا پیدا می کند.»حاج محسن طاهری مداح و مدیر عامل خانه مداحان اهل بیت(ع) با بیان این مطلب می گوید: «هر کسی با ایشان بنشیند نمی تواند از اخلاص، محبت، صفا، ادب و تقوایش نگوید. پدرم که از قدیمی های جامعه مداحی و با حاج آقا آهی هم دوره است جلسات خانگی در نازی آباد تهران به صورت ماهانه و به مناسبت های مختلف بزگزار می کردند و حاج آقا آهی در این جلسات حاضر می شدند و قدم بر چشمان ما می گذاشتند و من از آن زمان در خدمت ایشان هستم.»این مداح اهل بیت(ع) می افزاید: «حاج آقا آهی همیشه کتاب های جیبی در جیب داشتند که شامل جدولی با محتوای ادبیاتی بود و وقتی به من می دادند مشغول حل کردن آن جدول ها می شدم. افراد بسیار کمی از مداحان درس خوانده حوزه هستند؛ البته برخی از آقایان مانند اکبر کاظمی، سید حسن معطر، اکبر نظری تهرانی مثل حاج آقا آهی جزو مداحانی هستند که به نوعی فاضل و عالم هستند.»این ذاکر اهل بیت(ع)، یکی از دغدغه های استاد آهی را داشتن بار معنایی و اعتقادی اشعار می داند و می گوید: «ایشان حوزه دیده و محشور با مراجع و از شاگردان آیت الله میلانی، آیت الله میرزاجواد آقا تهرانی، آیت الله رضی شیرازی، آیت الله نمازی شاهرودی و… هستند.»حاج محسن طاهری، استاد آهی را یک روحانی در کسوت مداحی می داند و می گوید: «ایشان در مقام یک روحانی متأله و عامل به دانسته هایش است. حاج آقا آهی از مراجع گذشته و رهبر معظم انقلاب، اجازه نقل روایت و انجام امور حسبیه و حقوق شرعی را دارند.»مدیر عامل خانه مداحان اهل بیت(ع) با تأکید بر اینکه استاد آهی، انسان کم نظیری است، می گوید: «اگر خدای ناکرده و زبانم لال، روزی ایشان نباشند جای خالی شان به چشم خواهد آمد. حاج آقا آهی در جایگاه هایی که قبل از تأسیس خانه مداحان حضور داشتند خدمات بسیاری به انقلاب و کشور کردند؛ ایشان سال ها مسئول کمیته انقلاب در زاهدان و آبعلی بودند.»
Viewing all 16096 articles
Browse latest View live