Quantcast
Channel: جهان نيوز - پربيننده ترين عناوين فرهنگ :: نسخه کامل
Viewing all 16082 articles
Browse latest View live

هنر بی‌فرهنگ!

$
0
0
 به گزارش جهان، مرتضی نقمه کو در بلاگ "دغدغه" نوشت: وضع سینمای ما به جایی رسیده کهفیلمی علیه اسلام می‌سازند و القا می‌کنند که این قوانین ناعادلانه است (فیلم مستانه)  فیلمی می‌سازند که از اول تا آخرش بر طبل ناامیدی می‌کوبند و در پایان عدالتی را نمی‌بینی (دربست آزادی)  در جشنواره فجر همه با دیدن یک بازیگر چادری شوکه می‌شوند!  جشنواره فیلم فجر چندی است که به نمایشگاه آخرین مد و لباس و ... بازیگران مبدّل شده!  و اینک شنیدیم که این نمایش تئاتر هم در تالار وحدت اجرا شده...  **از این عکس پوزش می‌طلبم ولی باور بفرمائید که این 40 درصد فاجعه را نشان می‌دهد!**

برگزیدگان جشنواره فیلم فجر

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از تسنیم، سایت جشنواره فیلم فجر همه برگزیدگان جشنواره را اعلام کرد.بخش فیلمنامهسیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه به رویا محقق برای نگارش فیلمنامه فیلم «دوران عاشقی» رسید.دیپـلم افتـخار بهترین «فیلمنامه» به اصغر عبداللهی برای نگارش فیلمنامه فیلم خداحافظی طولانی اهدا شدبهترین کارگردانیسیمرغ بلورین بهترین «کـارگردانی» به ابوالحسن داوودی برای فیلم رُخ دیوانه اهدا شد.دیپلم افتخـار بهترین «کـارگردانی» به بهـرام تـوکلی برای فیلم «من دیه گو مارادونا» هستم اهدا شد.بهترین بازیگر نقش اول زنبا تقدیر از بازی لیلا حاتمی در فیلم دوران عاشقی و مهتاب کرامتی در فیلم عصر یخبندان هیأت داوران در این بخش یک دیپلم افتخار و یک سیمرغ بلورین اهداء کرد.سیمرغ بلورین «بهترین بازیگر نقش اول زن» به بـاران کـوثـری برای فیلم کوچه بی‌نام اهدا شد.دیپلم افتخـار «بهترین بازیگر نقش اول زن» نیز در مراسم اختتامیه سی وسومین جشنواره فیلم فجر به لیلا زارع برای فیلم شیفت شب رسید.بهترین بازیگر نقش اول مردسیمرغ بلورین «بهترین بازیگر نقش اول مرد» به سعید آقاخانی برای فیلم خداحافظی طولانی اهدا شد.بهترین فیلمسیمرغ بلورین بهترین «فیلم» به بیـتا منـصوری برای تهیه کنندگی فیلم رخ دیوانه اهدا شد.جایزه ویژه هیات داوراندیپلم ویژه جایزه هیئت داوران به نیکی کریمی به خاطر حضور موثر در فیلم‌هایی با نگاه حفظ خانواده و حقوق زنان به نمایندگی از بانوان کارگردان سینمای ایران اهدا شد.سیمرغ بلورین جایزه ویژه هیئت داوران هم به جواد نوروزبیگی برای سه فیلم «بهمن»، «اعترافات ذهن خطرناک من» و « من دیه‌گو مارادونا» هستم رسید.بهترین بازیگر نقش مکمل مردبرای اهدای جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از میلاد کی‌مرام، مجید مجیدی و علیرضا شجاع‌نوری دعوت شد. نامزدهای این بخش عبارت بودند از:۱-عباس غزالی برای فیلم اعترافات ذهن خطرناک من۲-بهمن زرین‌پور برای فیلم حکایت عاشقی۳-فرهاد اصلانی برای فیلم دوران عاشقی۴-ساعد سهیلی برای فیلم رخ دیوانه۵-محسن کیایی برای فیلم عصر یخبندان۶-هومن سیدی برای فیلم من دیه گو مارادونا هستمهیئت داوران دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را اهدا کرد به بهمن زرین‌پور برای فیلم حکایت عاشقی و سیمرغ بلورین بهترین بازیگری نقش مکمل مرد هم اهدا شد به هومن سیدی برای فیلم من دیه گو مارادونا هستم.بهترین بازیگر نقش مکمل زنبرای اعلام جوایز بهترین بازیگر نقش مکمل زن از هانیه توسلی، مهتاب نصیرپور و محمد بزرگ‌نیا دعوت شد. نامزدهای این بخش عبارتند از:۱-میترا حجار برای فیلم خداحافظی طولانی۲-سحر دولتشاهی برای فیلم عصر یخبندان۳- مینا ساداتی برای فیلم عصر یخبندان۴-فرشته صدرعرفایی برای فیلم کوچه بی‌نام۵-پانته آ پناهی‌ها برای فیلم من دیه گو مارادونا هستمبا تقدیر از مینا ساداتی برای فیلم «عصر یخبندان» سیمرغ بلورین این بخش اهدا شد به سحر دولتشاهی برای فیلم «عصر یخبندان».

محمد(ص)؛ نقطه عطف و اوج سینمای ایران

$
0
0
گروه فرهنگی جهان نیوز - حجت الاسلام رضا غلامی: امروز توفیق پیدا کردم در جمع بخش مهمی از مدیران فرهنگی کشور فیلم محمد (ص)، اثر آقای مجید مجیدی را ببینم. به لطف الهی و عنایت حضرت رسول (روحی له الفدا )، کار عظیم و منحصربفردی انجام گرفته که حتما نقطه عطف و اوجی در سینمای ایران به شمار می آید. اتفاقات سال های اخیر در سینما و تقابل بخشی از جریان سینمایی کشور با ارزش ها و واقعیت ها، ذائقه بسیاری از اهالی فرهنگ را تلخ کرده ولی مطمئنا این محصول الهی، تا مدت ها این تلخی ها را از ذائقه اصحاف فرهنگ به شیرینی مبدل خواهد ساخت. فیلم محمد (ص) چه از نظر مضمونی و چه فنی، به خصوص جلوه های ویژه، با قله فاصله ای ندارد و می تواند در شرایطی که دشمن از هر اقدامی برای ارائه تصویری دروغین از اسلام و پیامبر رحمت دریغ نداشته، تصویر درخشنده ای را از شخصیت بی بدیل و قدسی پیامبر اکرم (ص) به جهانیان نشان دهد و مخاطبانش را تا مدت ها سرمست کند. از سوی دیگر، فیلم محمد (ص) به روشنی نشان می دهد که سینمای دینی چیست و چگونه می توان از این هنر گیرا، به نفع ارزش های الهی و به سود کمالات انسانی بهره جست و به آلودگی های سینمای غربی گرفتار نشد. من خودم تقریبا نیمی از این فیلم را همراه با گریه دیدم و حال عجیبی داشتم و مطمئنم هر بیننده ای با دیدن این اثر زیبا و عاشقانه، به شدت متأثر می شود و به مسلمانی خود از عمق جان افتخار می کند. حقیر به عنوان یک عضو کوچک جامعه فرهنگی به هنرمند گرانمایه آقای مجیدی به خاطر این مجاهده مخلصانه تبریک و دست مریزاد می گویم و از همه دوستداران و عشاق پیامبر رحمت (ص) دعوت می کنم هر زمان که فیلم به مرحله اکران عمومی رسید، حتی یک لحظه را هم در رفتن به سینما و دیدن این فیلم به یادماندنی از دست ندهند.

شبکه سه : همه چیز آنجاست/ از تحریم تا ترویج روابط پیش از ازدواج دختر و پسر

$
0
0
 به گزارش جهان، دکتر محمد لطفی زاده در وبلاگ "منبر اینترنتی" نوشت:به نام خدایی که حیاء و غیرت را به زنان و مردان هدیه نمود  سلام علیکم  نزدیک دو ماه است که مجموعه تلویزیونی (همه چیز آنجاست) از شبکه سه سیما پخش می شود و البته به رسم انصاف باید گفت پیام‎های خوبی هم به مخاطب منتقل نموده است.  از لزوم و فواید حلقه زدن دور بزرگترها تا نمایش مفهوم (بیگناه پای دار می‎رود اما بالای دار نمی‎رود)، (پس از هر سختی، آسانی است / انّ مع العسر یسرا)، (زیبایی گذشت از خطای دیگران)، (پرهیز از تهمت و غیبت)، (نمایش اهتمام به نماز) و (امکان بازگشت از خطا در هر زمان) از جمله مفاهیم مناسب و شایسته در این مجموعه هستند که به مخاطب منتقل شده‎اند.  از سویی دیگر این مجموعه یک نقطه قابل تأمل در خود دارد. آن این که روابط دختر و پسر قبل از ازدواج را به نحوی نمایش می‎دهد که با معیارهای اسلامی -  ایرانی در تضاد است. عجیب آنکه شبکه سه سیما در برنامه گلبرگ (که چند سال است پنج‎شنبه‌ها با موضوع ازدواج پخش می شود) به مخاطبین خود توصیه کرده و می‎کند که روابط پیش از ازدواج دختر و پسر به صلاح نیست و در اغلب موارد مناسب نیست.  هر چند ممکن است مقصود سازندگان این مجموعه آن بوده باشد که سرخوردگی مهران در رابطه با نازنین را نشان دهند اما ذوق‎زدگی مادر و خواهر مهران را که با زنگ تلفن دختر نامحرم به وجد آمده و در خلوت خود آرزو می‎کنند که پسرشان در پارک با دختر مورد علاقه خود قرار بگذارد و او را ببیند چگونه می‎توان با آموزه‎های برنامه گلبرگ در کنار هم قرار داد؟  اگر دوستی دختر و پسر قبل از ازدواج بد است چرا حدود دو ماه به مردم نمایش داده می‎شود (هر چند قبلاً در مجموعه دیگری دوستی روح دختر و پسر را هم نشان داده بودند!) و بعد در برنامه گلبرگ در همین شبکه به مردم توصیه می شود که این نوع رابطه قبل از ازدواج را تجربه نکنند؟  البته آشنایی با نظارت خانواده و آنهم به ضرورت منعی ندارد اما در این مجموعه پسری (مهران) به دنبال دختر مورد علاقه‎اش می‌رود (نازنین) و پس از مدتها از رابطه با وی خانواده را در جریان می گذارد! از سویی دیگر پسری که کارمند شرکت است به دختر مدیر عامل شرکت علاقمند است و عجیب آنکه با هم قرار رستوران می‎گذارند و تازه دختر بعد از مدتها رابطه از پسر می‎خواهد که به خواستگاری او برود!  قصد در این یادداشت بررسی مضرات روابط دختر و پسر نبود که اگر بود باید به مبانی قرآنی حرمت دوستی دختر و پسر نامحرم (به عنوان نمونه آیات 25 سوره مبارکه نساء و 5 سوره مبارکه مائده) و سوابق روایی و تاریخی آن اشاره می‏کردیم لیکن قصد تنها تذکر پیرامون یک تضاد در شبکه سه سیما (تحریم روابط پیش از ازدواج دختر و پسر در برنامه گلبرگ و ترویج آن در نمایش مجموعه تلویزیونی همه چیز آنجاست) بود. ان شاء الله که مؤثر واقع شود.  و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

حاشیه‌های مراسم پایانی جشنواره فیلم فجر

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از ایرنا، آیین اختتامیه سی وسومین جشنواره بین المللی فیلم فجر مطابق معمول همه ساله، ۲۲ بهمن ماه برگزار و طبق انتظار این رخداد با حاشیه‏هایی همراه بود که اشاره ای گذرا به برخی از آنها برای خوانندگانی که موفق به حضور در این مراسم و مشاهده آن نشدند نیز خالی از لطف نیست .شب باران خورده غرب تهران محل پرواز سیمرغ‎ها بود که به روال سال قبل میهمانان و نامزدهای مراسم از ساعتی قبل طی مراسم استقبال ویژه ای از طریق کوچه انقلاب و بر روی فرش قرمز برای حضور در مراسم اختتامیه وارد مرکز همایش های برج میلاد شدند.اجرای برنامه را محمدرضا شهیدی فر به عهده داشت ، و پس از تلاوت آیات قرآن کریم و سرود جمهوری اسلامی مراسم به طور رسمی و در ساعت ۱۹:۳۰ آغاز شد.در این مراسم که با یک ساعت تاخیر آغاز شد و حدود ۴ ساعت به طول انجامید، به برخی از رشته ها علاوه بر سیمرغ، یک یا دو دیپلم افتخار اهدا شد ردیف اول صندلی ها از وزیران و مسئولان پر شده بود که در بین آنها حسام الدین آشنا مشاور فرهنگی رئیس جمهور، مسعود سلطانی فر رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی و علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی و محمد احسانی مدیر شبکه اول سیما، بیشتر به چشم می آمدند که البته در ادامه و با تاخیر چند دقیقه ای علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم وارد سالن شد.علیرضا رضاداد دبیر جشنواره سخنران اول مراسم است که اظهارات خود را حول محور مقام شامخ حضرت رسول اکرم (ص) گفت و پس از سخنرانی او کلیپی از فیلم های بخش سینما حقیقت نمایش داده شد و هیات داوران فیلم های مسابقه مستند معرفی شدند، در ادامه آخوندی و سلطانی فر جوایز بخش مستند را اهدا کردند.مهرداد اسکویی از داوران بخش مستند نیز که برای اهدای جوایز بخش مستند روی سن آمده بود با یادی از زاون قوکاسیان(منتقد پیشکسوت سینما) از حاضران خواست تا برای سلامتی او دعا کنند.محمدعلی شعبانی که برای دریافت سیمرغ بهترین پژوهش و تحقیق متن مستند روی سن آمده بود با ابراز خرسندی از این که جایزه را با لباسی مزین به نام پیامبر دریافت می کند ، گفت : سیمرغ خود را به سردار قاسم سلیمانی که در عراق در حال مبارزه با داعش است، تقدیم می کنم .در ادامه وقتی همه حاضران متوجه تفاوت سیمرغ امسال جشنواره شدند ، مجری برنامه در توضیح این تفاوت گفت؛ امسال برای نخستین بار است که تندیس های هر بخش از جشنواره متفاوت طراحی شده است.وحید جلیلوند مجری سابق و کارگردان امروز نیز اولین جایزه بخش نوعی نگاه را برای فیلم چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت دریافت کرد او در سخنانی کوتاه و در واکنش به تغییر سیمرغ ها گفت؛ آقای رضاداد سیمرغ ما کو؟ او سپس از هیات داوران تشکر کرد .حضور یکباره مهران مدیری (بازیگر و کارگردان ) در سالن موجب تشویق های پیاپی حضار شد ، او هم در ابتدا به ردیف اول سالن که جایگاه مدیران بود، سلام کرد و گفت؛ بخش هایی از این مراسم را من اجرا می کنم و می خواهم سالن را آتش بزنم.مدیری افزود: ۵ جایزه اصلی یعنی سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه، بهترین بازیگر نقش اول زن و مرد، بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه را خودم معرفی می کنم.سپس سه هنرمند موسیقی از جمله سامان احتسامی، بامداد ملکی و علی زندوکیل برای اجرای چند قطعه دعوت کرد.در ادامه بخش اهدای جوایز سودای سیمرغ آغاز شد که یکی از هیات داوران به همراه یک هنرمند جایزه ها را اهدا می‎ کردند. در بخش موسیقی متن رضا عطاران با میله ای شبیه به عصا به همراه علیرضاشجاع نوری روی سن آمد که البته خیلی زود لو داد که این میله فلزی عصا نیست بلکه قصد دارد با تمامی حاضران در مراسم عکس سلفی بگیرد. او روی سن اختتامیه، همراه با تمامی حاضران در سالن عکس سلفی گرفت و سپس سیمرغ بهترین موسیقی را به بهزاد عبدی اهدا کرد.همه داوران بخش سودای سیمرغ روی صندلی های تعبیه شده روی سن نشسته بودند و هر کدام به نوبت با یکی از سینماگران برای اهدای سیمرغ پشت تریبون قرار می گرفتند..سالروز تولد مصطفی کیایی و مجید مظفری با مراسم اختتامیه همزمان شده بود که مجری برنامه و برخی از سینماگرانی که روی سن می رفتند به آن ها تبریک گفتند.سحر دولت شاهی به هنگام دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن بغض کرد و از همه اعضای خانواده و گروه فیلم «عصر یخبندان» تشکر کرد.میلاد کی مرام هم که برای اهدا جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد به روی سن آمده بود ابتدا ازدواج ساعد سهیلی را تبریک گفت و اعلام کرد معرفی برگزیدگان برایش دشوار است چون تمامی کاندیداهای بازیگر نقش مکمل مرد از دوستان او هستند .هومن سیدی که زمان دریافت سیمرغ تمرکزش را از دست داده بود به اشتباه گفت؛ خوشحالم که این جایزه را به خاطر بازی در فیلم مصطفی کیایی می گیرم.حالا دوباره نوبت به مهران مدیری رسید تا در بخش دوم حضورش برگزیده های ۵ بخش مهم سودای سیمرغ را معرفی کند. او به پاکت هایی که در دست داشت اشاره کرد و گفت؛ تنها من می دانم این جا در این پاکت ها چه خبر است. دوربین ها را به سمت من بگیرید چون من خودم کارگردان هستم.باران کوثری نخستین نام داخل پاکت مدیری بود که او اعلام کرد و باران کوثری با پای گچ گرفته به هنگام اعطای سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن روی سن آمد و با بوسه باران مادرش؛ رخشان بنی اعتماد جایزه را از دست او دریافت کرد.صحبت های احساسی باران کوثری در هنگام تشکر از مادرش با اشک های رخشان بنی اعتماد همراه شد.مهران مدیری به هنگام معرفی سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد گفت؛ این بازیگر عشق من هم هست سعید آقاخانی که کچل و پیر شده او قدیم ها این شکلی نبود.سعید آقاخانی پیش از صحبت مهران مدیری را در آغوش گرفت و از این که نامش به واسطه مدیری خوانده شده ابراز خرسندی کرد.فرزاد موتمن به جای اصغر عبداللهی جایزه بهترین فیلمنامه را دریافت کرد و از او بابت اعتمادش تشکر کرد.ابوالحسن داودی هم که برای دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم روی سن آمده بود با تشکر از مدیری گفت؛ این جایزه حاصل ۶ سال صبر و انتظار است. همسرم با مردانگی کامل پای این فیلم ایستاد. خیلی ها آمدند و رفتند و تنها او ماند.نکته قابل توجه اعلام اسامی برگزیده ها قبل از اعلام رسمی برگزیدگان توسط یکی از رسانه ها و در ادامه سایت جشنواره بود ، این موضوع واکنش مجریان برنامه را هم در پی داشت ،برگزیدگان سیمرغ در بخش های هنر و تجربه، مستند، نگاه نو و سودای سیمرغ، سفری دو روزه به جنوب کشور خواهند داشت و از روی ناو جماران به تماشای خلیج فارس می پردازند.و سرانجام اینکه سی و سومین جشنواره فیلم فجر پس از ۱۱ روز برگزاری شامگاه گذشته به کار خود پایان داد.

مجری برنامه اختتامیه جشنواره فیلم فجر

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از تسنیم، محمدرضا شهیدی فر به عنوان مجری برنامه اختتامیه جشنواره فیلم فجر در برج میلاد انتخاب شد.حمید حمیدی مقدم کارگردانی و ملک جهان خراعی طراحی صحنه برنامه اختتامیه را بر عهده دارند.اختتامیه جشنواره فیلم فجر امروز ۲۲ بهمن ساعت ۱۸:۳۰ در کاخ جشنواره (برج میلاد) برگزار می‌شود.سی و سومین جشنواره بین المللی فیلم فجر از ۱۲ بهمن آغاز و تا ۲۲ بهمن در ۲۹ سالن سینمایی و برج میلاد برگزار شد.

جشنواره فیلم فجر چیست؟ (نیم نمره!)

$
0
0
جهان نیوز ـ رضا احسان پور: تعریف: جشنواره فیلم فجر فرصت مناسبی است برای عمیق‌تر شدن شکاف ناعدالتی فرهنگی بین تهران و سایر شهرستان‌ها؛ و خب این خیلی خوب است. اگر قرار باشد همه جای ایران، به یک نسبت از امکانات فرهنگی و رفاهی برخوردار باشند که دیگر کسی دلیلی برای آمدن به تهران ندارد. آن وقت همه‌ی غیرتهرانی‌های مقیم تهران به شهر و دیار خود بازمی‌گردند و تهران می‌ماند و تهرانی‌ها. اگر چنین وضعی پیش بیاید، آلودگی هوای تهران برطرف می‌شود و هوای تهران به پاکی هوای شمال یا حتی بهتر از آن می‌شود و تهرانی‌ها دیگر بهانه‌ای برای رفتن به شمال ندارند و چون هیچ جای دیگری را برای گردش سراغ ندارند، می‌نشینند گوشه‌ی خانه و افسردگی می‌گیرند. بعد از چند وقت هم خودکشی می‌کنند. در آن صورت جمعیت تهران از قبل هم کمتر و هوا از پاک هم پاک‌تر می‌شود و مردم بقیه‌ی شهرها، حتی شمالی‌ها برای استفاده از هوای پاک این شهر، به تهران هجوم می‌آورند و هوای تهران مجدداً مثل روز اولش، آلوده می‌شود. پس همان بهتر که جشنواره فجر، فقط در تهران باشد.به طور کلی، کلاً جشنواره فجر فرصت مناسبی است!انواع فیلم های جشنواره:فیلم‌های جشنواره فیلم فجر از یک منظر، به دو دسته تقسیم می‌شوند:۱- فیلم‌های ایرانی: به هر فیلمی که در طول فیلم، حداقل یکی از نشانه‌های زندگی ایران وجود داشته باشد، ایرانی می‌گویند. این نشانه‌ها مواردی از قبیل قرمه سبزی خوردن، سیگار بهمن، یک کلفت چادری، حوض آب، دختر فراری، قتل و... می‌باشد.۲- بقیه‌ی فیلم‌هاافتتاحیه و اختتامیه جشنواره:افتتاحیه و اختتامیه جشنواره عبارت است از مراسمی که به هیچ وجه امکان پخش تمام آن از شبکه‌های سراسری بصورت زنده و مستقیم وجود ندارد و علاقه مندانی که آرزوی تماشای این دو مراسم را با خود به گور می‌برند، تنها به تماشای مشاهده گزارش تصویری آن از خبرگزاری‌ها بسنده می‌کنند؛ یا نهایتا بخش هایی از مراسم بصورت مات و از دور در بخش های مختلف خبری نشان داده می شود. در تمامی این گزارش ها خانم های بازیگر یا حضور ندارند یا آنها را پشت به تصویر می بینیم.بخش های جنبی جشنواره:جشنواره فیلم فجر دارای بخش‌های جنبی متعددی است که خیلی متعدد است و هر سال متعددتر هم می‌شود. این تعدد بخش‌ها با شعار "هنرمند ایرانی، خودرو ایرانی" فرصت مناسبی برای خودروسازان داخلی و وحدت هرچه بیش از پیش صنعت و سینماست.داوری و هیات داوران جشنواره:هیات داوران یک عده از اساتید سینما هستند که طی چند روز از صبح تا شب در یک اتاق حبس شده و پشت سر هم فیلم‌های جشنواره را تماشا و داوری کرده و چشم هایشان را از خستگی می مالند. همچون فوتبال، در جشنواره فیلم فجر هم اشتباهات داوری، جزو داوری است با این تفاوت که اینجا خیلی بیشتر جزو داوری است. ملاک‌های داوری جشنواره فجر بعد از مثلث برمودا و قاتل جان اف کندی، جزو معماهای حل نشده تاریخ تا لحظه نگارش این سطور است و خب این خودش می‌تواند در کنار وضع رانندگی، دریاچه ارومیه و ... یکی از جاذبه‌های گردشگری ایران باشد.حواشی جشنواره:دسترسی به تارنمای فراخوانده شده امكان پذیر نمی باشد. جهت رسیدگی به گزارش ها و شکایات اینجا کلیک کنید.دستاوردهای جشنواره:جشنواره فیلم فجر، دستاوردهای مهمی دارد که از جمله مهمترین دستاوردهای آن می توان به موارد زیر اشاره کرد:۱- صدور انقلاب۲- تقویت بنیان خانواده بدون دارو، درد و خونریزی۳- درآمدزایی برای برج میلادچشم انداز جشنواره:جشنواره فیلم فجر چشم انداز خوبی دارد؛ مخصوصا برای چشم چران ها.وظیفه ما در قبال جشنواره چیست؟از آنجایی که ما مردم هنردوست و وظیفه شناسی هستیم و کلا سرمان درد می کند برای احساس تکلیف کردن، طبیعتا در قبال جشنواره فیلم فجر هم وظایف مهمی داریم؛ وظایفی مانند:۱- دعا به جان مسؤولان۲- لایک زدن عکس های سلفی بازیگران۳- انتخاب یک فیلم بعنوان فیلم برتر تماشاگران۴- التماس و تلاش برای بلیط رایگان پیدا کردن۵- مصرف سه لیوان شیر در روزو در پایان:در پایان، این مطلب قرار است تمام شود که خب تمام می شود!

اسامی برگزیدگان جشنواره‌ فیلم فجر/ برترین‌ها چه گفتند؟

$
0
0
به گزارش جهان، مراسم اختتامیه سی و سومین جشنواره بین المللی فیلم فجر عصر امروز چهارشنبه ۲۲ بهمن ماه در محل برج میلاد برگزار شد.محمدرضا شهیدی‌فرد به عنوان مجری مراسم اختتامیه سی و سومین جشنواره بین المللی فیلم فجر به اجرای برنامه پرداخت. علیرضا رضاداد دبیر سی و سومین دوره جشنواره فیلم فجر بود.اختتامیه فیلم فجردر مراسم اختتامیه سی و سومین جشنواره فیلم فجر سینماگران و شخصیت‌هایی مانند حجت‌الله ایوبی رییس سازمان سینمایی، محمد احسانی مدیر شبکه اول سیما، حبیب ایل بیگی معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی، خسرو سینایی، هادی منبتی، رضا عطاران، محمد بزرگ نیا، پروانه مرزبان، عبدالله اسکندری، هوشنگ گلمکانی، علیرضا رئیسیان، مهوش وقاری، محسن علی‌اکبری، کاوه سجادی حسینی، شهرام شکیبا، صادق صادق دقیقی، انسیه شاه حسینی، شمس لنگرودی، سعید راد، مجید مظفری، سیروس الوند، عبدالله اسکندری، حسین مسافر آستانه مدیر موسسه رسانه‌های تصویری، حسین نوش آبادی سخنگوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، داریوش باباییان، فرشته طائرپور، هایده صفی یاری، اکرم محمدی، غلامرضا رمضانی، سیامک صفری، مهتاب کرامتی، فائزه عزیزخانی، حبیب رضایی، نیکی کریمی، آزیتا موگویی، برزو ارجمند، وحید جلیلوند، حسن بلخاری، علیرضا برازنده، طناز طباطبایی، مسعود رایگان، رویا تیموریان، حسام الدین آشنا مشاور رییس‌جمهور، هومن سیدی و... حضور داشتند و البته حضور نامزدهای جشنواره در بخش‌های مختلف، در سالن پررنگ بود.سلامی موسیقایی به سینماپخش موسیقی از گروه «وصل یار» با آواز علی زندوکیلی اولین بخش از اختتامیه سی و سومین جشنواره فیلم فجر بود.شهیدی‌فرد مجری مراسم در سخنانی ضمن تمجید از سینمای ایران اشاره ای هم به آلودگی شدید هوا در اهواز داشت و به مردمی اشاره کرد که با ماسک این روزها در شهرشان تردد می‌کنند.تصاویری از روزهای پیروزی انقلاب اسلامی ویژه ۲۲ بهمن پس از صحبت‌های مجری روی پرده رفت.علیرضا رضاداد دبیر جشنواره به عنوان اولین سخنران گفت که بیشتر درباره مقام شامخ حضرت رسول اکرام (ص) صحبت کرد و پس از آن کلیپی که بخش‌هایی از مستندهای حاضر در فجر را شامل می‌شود، روی پرده رفت.«سینما حقیقت» اولین بخشی بود که برندگان سیمرغ آن اعلام شد. امسال تندیس‌های اختصاصی برای این بخش در نظر گرفته شده است.علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، مسعود سلطانی فر رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی در سالن همایش های برج میلاد محل برگزاری مراسم اختتامیه سی و سومین جشنواره فیلم فجر حضور یافتند.علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در سالن همایش های برج میلاد محل برگزاری مراسم اختتامیه سی و سومین جشنواره فیلم فجر حضور یافت.سیمرغ بهترین پژوهش و متن مستندمحمد شعبانی هنگام دریافت جایزه گفت: از هیات محترم داوران و انتخاب تشکر می کنم که فیلم من را دیدند، از پژمان لشکری پور که با صبر او این فیلم ساخته شد نیز تشکر می کنم، خوشحالم با این لباس که نام مقدس پیامبر اعظم روی آن نوشته جایزه خود را می گیرم. این جایزه را پیشکش می کنم به مردی که پرچم پیامبر اعظم را در دست گرفته یعنی حاج قاسم سلیمانی اهدا می کنم.شعبانی با لباسی مزین به نام محمد رسول الله روی سن حاضر شد و از حضار خواست حاج قاسم سلیمانی را تشویق کنند.سیمرغ بهترین کارگردانی مستندمهدی گنجی بعد از دریافت جایزه بیان کرد: خیلی خوشحالم امروز در کنار شما این جایزه را می گیرم از همه مستندسازانی که در چند سال گذشته با سختی بسیار فیلم مستند ساختند، تشکر می کنم. کسانی که فیلم های آن ها را ندیده‌اید.همچنین با توجه ویژه به فیلم آتلان به کارگردانی و تهیه کنندگی معین کریم الدینی، دیپـلم افتـخار بهترین «کـارگردانی سینما حقیقت» به محمد کارت برای فیلم «بختک» اهداء شد.جـایزه ویژه هیأت داوران مستندفرشاد افشین پور گفت: دوست دارم یک روز سیمرغ بهترین فیلم را بگیرم، می خواهم این جایزه را به دکتر سرافراز رییس سازمان صدا و سیما تقدیم کنم چرا که این تنها فیلمی بود که به عنوان نماینده سازمان صدا و سیما حضور دارد.تندیس بلورین بهترین فیـلم مستندتندیس بلورین بهترین فیـلم سینما حقیقت به معین کریم الدینی برای تهیه کنندگی و کارگردانی فیلم «آتلان» اهدا شد.مهرداد اسکویی مستندساز ایرانی در مراسم معرفی برگزیدگان بخش مستند جشنواره فجر با حضور روی سن ضمن تشکر و قدردانی از وزیر ارشاد و معاونت سینمایی و همه کسانی که برای این جشنواره زحمت کشیده اند گفت: امروز یکی از ما حال خوبی ندارد و او زاون قوکاسیان است.وی ادامه داد: امیدوارم سینما و معاونت سینمایی توجه ویژه ای به قوکاسیان کند. همه برای سلامتی زاون دعا کنید. سینمای ما به ویژه سینمای مستند و کوتاهمان مدیون این مرد بزرگ است و امیدوارم که با دعای شما او هم خوب شود و به جمع ما بپیوندد.تجلیل ویژه از انیمیشن‌های فجردر ادامه مراسم علیرضا رضاداد دبیر جشنواره با همراهی خسرو سینایی به صورت ویژه از هادی محمدیان و حامد جعفری برای تهیه کنندگی انیمیشن «شاهزاده روم» تجلیل کرد.محمدیان در سخنان کوتاهی گفت: دهه ۹۰، دهه انیمشن سینمای ایران خواهد بود و خواستار رسیدگی بیشتر مسئولان به انیمیشن هستیم.علی نجفی‌امامی و محمدرضا نجفی‌امامی تهیه‌کنندگان فیلم پویانمایی زنده «مبارک» نیز از سوی دبیر جشنواره تجلیل شدند.علی نجفی امامی هم از سینماگران ایرانی خواست از استفاده از انیمیشن رئال نترسند و سینما را با استفاده از این صنعت از یکدستی خارج کنند.درخواست خسرو سینایی از سینماگران جوانخسرو سینایی در سخنانی گفت: من خودم خواستم که سخنانی در اینجا داشته باشم. در نسل ما یعنی ۵۰ سال پیش ما آرزو داشتیم سینما هنری ارزشمند باشد نه اینکه فقط برای سرگرمی و تخمه شکستن و بشکن زدن باشد و امروز شاهدم که نسل جوان آثاری می سازد که می توان با غرور به آن نگاه کرد. سینمای ما به این نگاه محترم نسل جوان نیاز دارد و به همه فیلمسازان می گویم که قدر خود و حرفه خود را بدانید. به شما و به فرهنگی که به جامعه معرفی می کنید نیازمندیم، قدر آن را بدانید و برای سینمای ایران تلاش کنید.نوبت به اهدای جوایز بخش «نگاه نو» رسید.بهترین فیلمنامه «نگاه نو»هیأت داوران در بخش فیلمنامه به جای تندیس بلورین، دو دیپلم افتخار اهدا کردند.دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه اقتباسی به حمیدرضا قطبی و ناهید طباطبایی برای فیلم «جامه‌دران» اهدا شد.محمدرضا قطبی از امیر مهاجر سلطانی که در بازنویسی فیلمنامه او را همراهی کرده بود، تشکر کرد.دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه اصلی (غیر اقتباسی) به مریم مقدم و بهتاش صناعی ها برای «احتمال باران اسیدی» اهدا شد.مریم مقدم بیان کرد: از همه هیات داوران و کسانی که فیلم را دیدند تشکر می کنم.بهتاش صناعی ها گفت: یک تشکر ویژه می کنم از کسانی که برای ساخت این فیلم مستقل با بودجه بسیار اندک همکاری کردند که از این جمله می توان به ایرج رامین فر، کامبوزیا پرتوی و شمس لنگرودی و جعفر پناهی اشاره کرد.بهترین کارگردانی «نگاه نو»تندیس بلورین بهترین کارگردانی به وحید جلیلوند برای «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت» تقدیم شد.وحید جلیلوند بعد از دریافت جایزه گفت: آقای رضاداد سیمرغ بلورین کو؟ چرا؟... از هیات انتخاب تشکر می کنم و خیلی هیجان زده هستم. از هیات داوران تشکر می کنم. از علی جلیلوند برادرم تشکر می کنم. او تنها تهیه کننده فیلم نبود. گفتن واژه تهیه کننده برای او کم است او یک برادر برای همه عوامل فیلم است. وی ادامه داد: می خواهم این شبه سیمرغ و ذوق خود را تقدیم کنم به مادرم نه برای اینکه عزیزترین مادر دنیا است که هست برای اینکه از بچگی به من یاد داد کسی را قضاوت نکنم و بعد به امیر جلیلوند پدرم هدیه کنم نه برای اینکه بهترین پدر دنیا است، برای اینکه همه به بچه هاشون یاد می دهند که زمین خوردید یا علی بگویید و بلند شوید اما بابام به من یاد داد اگه یا علی بگویی هیچوقت زمین نمی خوری.تندیس بلورین هیات داوران «نگاه نو»امیر حسین عسگری کارگردان جوان فیلم در سخنانی گفت: خوشحالم که در این دوره از جشنواره بدون مرز از نظر هیات داوران گذشت و آن را انتخاب کردند.بهترین فیلم «نگاه نو»سیمرغ بلورین بهترین فیلم در بخش نگاه نو به محمد حسین لطیفی برای فیلم «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت» اهدا شد.محمدحسین لطیفی گفت: به همه کسانی که فیلم هایشان در جشنواره هست و نیست و همه آن هایی که جایزه گرفته و نگرفته اند تبریک می گویم. چون حال همه ما خوب است.وی افزود:‌ وقتی می گویند فیلم خوب یعنی این جوایز برای همه تیم است و این جایزه برای همه عوامل فیلم است.همچنین فرشته طائرپور از اعضای هیات داوران نیز در سخنانی گفت: به مهمانان این جشنواره چه مسئولان و چه دوستداران سینما خوشامد می‌گویم. به ما گفته شده بود که آقای روحانی برای اهدای جوایز این بخش حضور پیدا می کند که متاسفانه نیامدند. ما به حمایت های واقعی در سینما احتیاج داریم و از مسئولان می خواهیم که در هفته حداقل یک بار برای دیدن فیلم های ایران وقت بگذارند.از ساعت ۲۰:۵۱ اجرای مراسم به مهران مدیری سپرده شد و شهیدی‌‌فرد سن را ترک کرد.مهران مدیری که برای اجرای بخش هایی از جشنواره آمده بود در سخنانی گفت: به آقایان ردیف اول سلام عرض می کنم، خوشحالم در جمع شما هستم. یک بخش هایی از برنامه امشب را من اجرا می‌کنم و خوشحالم یک سهم کوچک در این جشن داشته باشم. ۲ تا بخش مهم این جشنواره را از شهیدی فرد خواستم من اجرا کنم. من قرار نیست بخوانم و تنها آمده ام که سالن را آتش بزنم. از ۳ تا از دوستان خواهش کردم یک قطعه اجرا کنند که شاهکار است. این که اجرا شد می روم و برمی گردم و بخش های سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه، بهترین بازیگر نقش اول زن و مرد، بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه را خودم اجرا کنم.مهران مدیریوی افزود: از سامان احتشامی، بامداد ملکی خواهش کردم تا اجرا داشته باشند. در این اجرا شما یک صدایی می شنوید که شگفت انگیز است. این قطعات با صدای زند وکیلی اجرا می شود.مدیری در پایان تاکید کرد: یک شب است و رفت تا سال دیگر، پس با انرژی های خود سالن را به هیجان آورید.برترین‌های بخش «هنر و تجربه»تندیـس ویژه فیلم بخش هنر و تجربه به امیـرحسین ثقفی برای «مردی که اسب شد» اهدا شد. تندیس بهترین فیلم بخش هنر و تجربه هم به فائزه عزیزخانی برای کارگردانی «روز مبادا» اهدا شد.سیمرغ‌ بهترین جلوه‌های بصری در بخش «سودای سیمرغ»سیمرغ بلورین بهترین جلوه های بصری در بخش سودای سیمرغ به وحید قطبی زاده برای فیلم «رُخ دیوانه» اهدا شد.همچنین دیپـلم افتـخار بهترین جلوه های بصری به امیررضا معتمدی برای فیلم «مـزار شریـف» رسید. هیأت داوران در این بخش برای جلوه های ویژه میدانی نامزدی را معرفی نکرده است.سیمرغ بهترین چهره پردازی در بخش «سودای سیمرغ»سیمرغ بلورین بهترین چهره پردازی اهدا شد به مهین نویدی برای فیلم «ایران برگر».سیمرغ‌ بهترین طراحی صحنه و لباس در بخش «سودای سیمرغ»سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه در بخش سودای سیمرغ به محـسن نصراللهی برای فیلم «اعترافات ذهن خطرناک من» اهدا شد.سیمرغ بلورین بهترین طراحی لباس به جهانگیر میرزاجانی برای «خداحافظی طولانی» رسید.سیمرغ‌های بهترین صدابرداری و صداگذاری در بخش «سودای سیمرغ»سیمرغ بلورین بهترین صدابرداری به محـمود سماک باشی برای فیلم «من دیه گو مارادونا هستم» رسید.سیمرغ بهترین موسیقی در بخش «سودای سیمرغ»سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن فیلم به بهزاد عبدی برای فیلم «مزار شـریف» اهدا شد. رضا عطاران که برای اعلام سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن با میله ای شبیه به عصا روی سن آمده بود، با تمامی حاضران در مراسم عکس سلفی گرفت.وی با بیان اینکه میله‌ای که در دست دارد، عصا نیست گفت: دوستی سفارش عکس سلفی داده است!عطاران روی سن اختتامیه، همراه با تمامی حاضران در سالن عکس سلفی گرفت و سپس سیمرغ بهترین موسیقی را به بهزاد عبدی اهدا کرد. سیمرغ بهترین فیلمبرداری در بخش «سودای سیمرغ»با احترام و تقدیر از علیرضا زرین دست برای فیلم «مزار شریف»، سیمرغ این بخش به علیرضا برازنده برای فیلم «دوران عاشقی» تقدیم شد.سیمرغ بهترین تدوین در بخش «سودای سیمرغ»نیما جعفری جوزانی برای فیلم «عصر یخبندان» سیمرغ را به خانه برد.مجید مجیدی رییس هیات داوران و مسعود رایگان جایزه این بخش را اهدا کردند.سیمرغ بهترین بازیگر مکمل زن در بخش «سودای سیمرغ»با تقدیر از مینا ساداتی برای فیلم «عصر یخبندان» سیمرغ بلورین این بخش به سحر دولتشاهی برای فیلم «عصر یخبندان» رسید.هانیه توسلی برنده سیمرغ بلورین دو سال گذشته برای اهدای این جایزه روی صحنه آمد که وی را مهتاب نصیرپور و محمد بزرگ نیا همراهی کردند.سحر دولتشاهی پس از دریافت جایزه اش با بغض به ایراد سخن پرداخت و خانواده اش را بهترین سرمایه اش دانست. او از مصطفی کیایی برای حضور در فیلم عصر یخبندان تشکر کرد.این بازیگر سپس به حضورش در سه فیلم سینمایی در جشنواره امسال اشاره و از مردم تشکر کرد.سیمرغ بهترین بازیگر مکمل مرد در بخش «سودای سیمرغ»سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در بخش سودای سیمرغ به هومن سیدی برای فیلم «من دیه گو مارادونا هستم» اهدا شد.دیپلم افتخار به بهمن زرین پور برای فیلم «حکایت عاشقی» اهدا شد.تجلیل از مقام شهدای حادثه مزار شریفدر این بخش مراسم از مقام شهدای ترور در سفارت ایران در افغانستان که موضوع فیلم «مزار شریف» ساخته عبدالحسن برزیده نیز هست، تجلیل به عمل آمد. علیرضا رضاداد دبیر جشنواره، حجت الله ایوبی رییس سازمان سینمایی و عبدالحسن برزیده با حضور روی سن از خانواده شهدای دیپلمات شامل حیدریان، قیاسی، فلاح، نوری و ناصری قدردانی کرده و از حاضران خواستند ایستاده آنها را تشویق کنند.یکی از اعضای این خانواده شهدا در سخنان کوتاهی عنوان کرد: از آقای برزیده و عوامل فیلم سینمایی «مزار شریف» تشکر می کنم که بعد از گذشت سال ها سکوت مسئولان، با ساخت این فیلم به ما دلگرمی دادند.از این بخش مراسم به بعد و در ساعت ۲۲:۱۴ سایت جشنواره اسامی برندگان بخش‌هایی که هنوز روی سن اعلام نشده بود، منتشر کرد. آنچه در زیر درباره سیمرغ‌ها می‌آید از اطلاعات سایت جشنواره فیلم فجر است. در مراسم زنده از ساعت ۲۲:۵۰ اعلام رسمی برندگان این بخش‌ها و با اعلام برترین بازیگر نقش زن آغاز شد.سیمرغ بهترین فیلمنامه در بخش «سودای سیمرغ»رویا محقق برای نگارش فیلمنامه فیلم «دوران عاشقی» سیمرغ گرفت.محقق پس از آنکه روی سن آمد، ضمن تشکر از دست اندرکاران جشنواره و اهالی رسانه عنوان کرد: از آقای رییسیان تشکر می کنم که به من اعتماد کردند. گروه بسیار آرام و شادی داشتیم.وی سپس از همسرش که همیشه مشوقش بوده، تشکر کرد.دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه به اصغر عبداللهی برای نگارش فیلمنامه فیلم «خداحافظی طولانی» اهدا شد.به دلیل آنکه عبداللهی در سالن نبود، فرزاد موتمن کارگردان این فیلم روی سن آمد و دیپلم افتخار وی را دریافت کرد.موتمن پس از دریافت این جایزه گفت: از طرف اصغر عبداللهی از هیات داوران تشکر می کنم. از عبداللهی تشکر می کنم که به من اعتماد کرد و قصه اش را برای کارگردانی در اختیارم گذاشت.سیمرغ بهترین کارگردانی در بخش «سودای سیمرغ»سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی به ابوالحسن داوودی برای فیلم «رُخ دیوانه» اهدا شد.ابوالحسن داوودی پس از دریافت جایزه خود از هیات داوران، گفت: خوشحالم که اینجا هستم. این فیلم حاصل ۶ سال صبر، انتظار و مرخصی اجباری است. امیدوارم شرایط اکران «زادبوم» هم فراهم شود.وی افزود: از همسرم تشکر می کنم که با مردانگی کامل پای این فیلم ایستاد و پسرم که از سربازی می آمد که به من کمک کند و دخترم که در آن سر دنیا پای اینترنت نشسته و منتظر اعلام آرا است.همچنین دیپلم افتخار بهترین کارگردانی به بهـرام تـوکلی برای فیلم «من دیه گو مارادونا» هستم اهدا شد.سیمرغ بهترین فیلم در بخش «سودای سیمرغ»سیمرغ بلورین بهترین فیلم به بیتا منـصوری برای تهیه کنندگی فیلم «رخ دیوانه» اهدا شد.سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن در بخش «سودای سیمرغ»با تقدیر از بازی لیلا حاتمی در فیلم «دوران عاشقی» و مهتاب کرامتی در فیلم «عصر یخبندان» هیأت داوران در این بخش یک دیپلم افتخار و یک سیمرغ بلورین اهدا کرد.سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن به بـاران کـوثـری برای فیلم «کوچه بی نام» اهدا شد.باران کوثری که با پای گچ گرفته شده روی سن آمد، بلافاصله پس از حضور روی سن، در آغوش مادرش، رخشان بنی اعتماد قرار گرفت.این بازیگر سینما با بیان اینکه خیلی ذوق زده شده است، اظهار کرد: باعث افتخار هر بازیگری است که از این ترکیب هیات انتخاب جایزه بگیرد. باعث افتخارم است که نامم در کنار نام های بزرگی در ترکیب نامزدهای بخش بازیگری قرار گرفتم.وی ادامه داد: خوشحالم برای فیلمی جایزه می گیرم که مقبول مردم است و جزو بهترین آرای مردمی است.او در ادامه سخنانش از احد صادقی تشکر کرد و گفت: این جایزه را مدیون راهنمایی های عمو فرهادم (فرهاد اصلانی) هستم و مثل همیشه آن را به پدر و مادرم تقدیم می کنم چون تا ابد مدیون شان هستم.کوثری خطاب به پدر و مادرش بیان کرد: به دلیل صبرتان در آن دو سال تلخ خانه نشینی که مرا تحمل کردید، برای تحمل همه خشمی که برای ناعدالتی علیه ام داشتم، تشکر می کنم. خدا را شکر که با تمام سختی هایی که داشتم کاری نکردید که جیزی بگویم که پشیمان شوم.این بازیگر در پایان تاکید کرد: بزرگترین افتخارم تا لحظه مرگم این است که نامم زیر سایه رخشان بنی اعتماد و جهانگیر کوثری باشد.دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول زن نیز به لیلا زارع برای فیلم «شیفت شب» رسید.و اما در ساعت ۱۱:۰۳ برترین بازیگر مرد سی و سومین جشنواره فیلم فجر هم اعلام شد.سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد در بخش «سودای سیمرغ»سعید آقاخانی برای «خداحافظی طولانی» سیمرغ گرفت.وی پس از گرفتن جایزه خود از دست هیات داوران، مهران مدیری را در آغوش کشید و گفت: خیلی خوشحال و هیجان زده هستم. خدا را شکر می کنم که این جا هستم و سیمرغ بهترین بازیگر مرد را می گیرم. بازیگری را با مهران مدیری آغاز کردم و خوشحالم که جایزه ام را از او می گیرم. از فرزاد موتمن و همه کسانی که به من اعتماد کردند تا در «خداحافظی طولانی» ایفای نقش کنم، تشکر می کنم.این بازیگر اضافه کرد: رضا عطاران هم امشب در این سالن حضور دارد و ما یک قراری با هم داریم. سال گذشته رضا قصد داشت دو سیمرغ بلورین خود را جفت بیاندازد اما هر دو سیمرغ نر درآمدند. امیدوارم این سیمرغ ماده باشد که با رضا عطاران سیمرغ‌داری بزنیم!جوایز ویژه هیات داورانسیمرغ بلورین «جایزه ویژه هیأت داوران» به جواد نوروزبیگی برای تهیه کنندگی سه فیلم بهمن، اعترافات ذهن خطرناک من و من دیه گو مارادونا هستم رسید.دیپـلم افتخار «جایزه ویژه هیأت داوران» در بخش سودای سیمرغ نیز به نیکی کریمی برای مجموعه بازی های وی و کارگردانی فیلم «شیفت شب» اهدا شد.خوانندگی مهران مدیری و استقبال حضارمهران مدیری که اجرای بخشی از مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر را برعهده داشت، در بخشی از این مراسم همراه زندوکیلی به اجرای قطعه «وای از این جدایی» پرداخت.این اجرا با استقبال بسیار زیاد حاضران در سالن مرکز همایش های برج میلاد روبرو شد.در این اجرا، سامان احتشامی نوازنده پیانو و بامداد ملکی نوازنده ضرب، زندوکیلی را همراهی می کردند. همچنین همخوانی مهران مدیری که با صدای بسیار پایین انجام می‌شد، با تشویق حاضران روبرو شد.سفر برندگان به خلیج فارسبرگزیدگان سیمرغ در بخش های هنر و تجربه، مستند، نگاه نو و سودای سیمرغ، سفری دو روزه به جنوب کشور خواهند داشت و در ناو جماران در خلیج فارس حاضر می شوند.این برگزیدگان دو روز روی ناو جماران در دریای خلیج فارس خواهند بود. رادیو نمایش در فجررادیو نمایش با برنامه «پرانتز باز» به سردبیری مارال دوستی و با اجرای کامران تفتی پخش زنده مراسم را برعهده دارد که ضمن پوشش لحظه به لحظه مراسم همچنین گفتگوهایی با نامزدها و داوران جشنواره پخش کردند.این برنامه سعی کرده گوش و چشم مخاطبانی باشد که در سالن حضور ندارند.این برنامه به ناگاه در ساعت ۲۱ قطع شد.داوران سی و سومین جشنواره فیلم فجرمجید مجیدی (رییس هیات داوران)، عبداله اسکندری، محمد بزرگ نیا، عزیز ساعتی، علیرضا شجاع نوری، جواد طوسی و مهتاب نصیرپور به عنوان هیات داوران بخش سودای سیمرغ سی‌ و‌ سومین جشنواره فیلم فجر، آثار بخش «سودای سیمرغ» را داوری کرده‌اند.همایون اسعدیان، حسن بلخاری، فرشته طائرپور، محمدمهدی عسگرپور و رضا مقصودی به عنوان هیات داوران بخش نگاه نو سی‌ و‌ سومین جشنواره فیلم فجر آثار بخش «نگاه نو» را داوری کرده‌اند.حبیب احمدزاده، مهرداد اسکویی، محمدرضا اصلانی، محمدعلی فارسی و مانی میرصادقی اعضای هیات داوران بخش «سینما حقیقت» (مستند) سی و سومین جشنواره فیلم فجر بوده‌اند.جمال امید، هوشنگ گلمکانی، جعفر صانعی مقدم، ایرج تقی پور، شهرام مکری، محمدرضا فرجی، مجید مسچی، سیف الله صمدیان و امیرحسین علم الهدی اعضای شورای سیاستگذاری «سینمای هنر و تجربه» بودند.منبع:مهر

مزار شریف؛ فیلمی خوش‌ساخت و غیرشعاری که فصل جدیدی از فیلم‌های جنگ را آغاز کرده است

$
0
0
گروه فرهنگی جهان نیوز - شادی رستمی: مزار شریف از آن دسته آثاری است که به سبب نام جهت دارشان قدر نمی بینند؛‌ از آن فیلم هایی که مهجور می مانند.این فیلم را عبدالحسن برزیده براساس فیلم نامه ای از مهدی شیرزاد و تهیه کنندگی منوچهر شاهسواری ساخته است و در آن به روایت کشتار دیپلمات های ایرانی در کنسولگری ایران در شهر مزار شریف افغانستان می پردازد که به دنبال هجوم نیروهای طالبان منجر به شهادت کارکنان کنسولگری و خبرنگار ایرانی شد. حسین یاری، مهتاب کرامتی، مسعود رایگان، علی عطایی، رضا عزیزی، مسعود سخایی، مهدی آگاهی، عمار تفتی، ابراهیم برزیده، پدرام یوسفی، محمد آقامحمدی، امیرحسین فتحی، حسین باشه آهنگر و عباس حبیبی بازیگران «مزار شریف» هستند.مزار شریف فیلمی تکنیکی و خوش ساخت است.داستان حادثه ای و هیجان انگیز آن مخاطب را جذب می کند وبرای همراهی در طول فیلم کشش کافی دارد.روایت مستند گونه از واقعه ای که کمتر کارگردانی جرات و جسارت پرداختش را دارد، به واقع ستودنی است. گرچه برزیده اخیرا در یک نشست خبری اعلام کرده که علاءالدین بروجردی(نماینده ویژه وقت رئیس‎جمهور در امور افغانستان) در آن زمان به دلیل اینکه ارتباط نزدیک با طالبان این دولت را به رسمیت شناخته ، برای ساخت فیلم مانع ایجاد کرده و تاکید داشته نباید این فیلم ساخته شود.البته این سخنان با قاطعیت از سوی بروجردی تکذیب شد.مزار شریف به معنای واقعی کلمه سینماست و از این حیث باید به عوامل سازنده ی آن تبریک گفت.برزیده از ابزار سینما برای به زبان آوردن حقیقت بهره برده و آن را به بهترین شکل ممکن روی پرده آورده است.واقعه ای تاریخی که ماهیت وحشی و خشن حکومت جعلی طالبان را در برهه ای کوتاه نشان می دهد و علاوه بر تصویر کردن رنج و تعب مردم آن سامان به لطماتی که به کشور ما وارد کرده اند نیز می پردازد.کارگردان و نویسنده با نگاهی انسانی و تاثر برانگیز به مقوله ی جنگ نگاه کرده اند و همین امر مزار شریف را پس از سال ها فقدان فیلم جنگی خوب در جایگاه ارزنده ای قرار می دهد.برزیده موفق شده چنین قتل عام دردناک و غیر انسانی را با اندوه بی پایان مردم افغانستان پیوند بزند و اثری چشمگیر و پویا خلق کند که با رنگ و لعابی مستند گواهی عدم فراموشی وقایع تاریخی باشد.اینکه پس از ۱۶ سال سوژه ای تلخ اما بکر و ملموس زنده شده باشد،می تواند نوید شروع ساخت آثاری از این قبیل را به سینمای ما بدهد و مطلعی باشد بر مستند کردن تمامی وقایع تروریستی و آنچه دشمنان بر سر ایران اسلامی آوردند.فیلم نامه بر اساس کاراکتر شاهسون شکل گرفته است، دیپلماتی که موفق به فرار از آن جهنم تلخ شد.او که با سختی از کنسولگری گریخته ،با مرارت های فراوان و کمک شیرزنی افغان خود را به مرز می رساند و نجات پیدا می کند.نحوه ی روایت از زبان او بر پیچ و خم داستان می افزاید.گاه به بیننده رودست می زند و همین سبب می شود که به او شک شود.همچنین دلیل درستی برای عدم قتل او توسط طالبان ارایه نمی شود که این یکی از ضعف های فیلم نامه است. فرار او با پایی که تیر خورده در ابتدا قدری غیر معمول به نظر می رسد ولی در ادامه ی فیلم جراحتش به ابزاری بازدارنده مبدل می شود. هیجان ، ریتم تند و مطلوب مزار شریف بیننده را به دنبال خود می کشاند. به لحاظ عاطفی غم انگیز ودردناک است و در سکانسی که زن افغان درد و دل می ند بیشک بیننده تحت تاثیر احساسات قرار می گیرد.فیلم از شعار زدگی به دور است،همه چیز ظاهری واقعی و پذیرفتنی دارد،در واقع دیالوگ های کم و حساب شده و موثرند و در زمان مناسب بر زبان می آیند. چنین آثاری معمولا به ورطه ی شعار زدگی می افتند اما مزار شریف به راستی فیلمی شریف و کم ادعاست.کارگردان موفق شده منظور خود را به بهترین شکل به مخاطب برساند.نقش آفرینی های فیلم بی نظیرند.حسین یاری در نقش شاهسون بازی چشمگیری دارد و با چهره و بیان خود به خوبی فراز و نشیب نقش را در آورده است. یاری نخواسته با خود شاهسون ملاقاتی داشته باشد ، زیرا اعتقاد داشته حین کار با برزیده باید شش دنگ حواسش به دیدگاه‌های او باشد. به همین دلیل حس می‌کرده دیدار با دیپلمات نجات یافته او را دچار دوگانگی می‌کند و نمی‌تواند آنچه را که کارگردان می‌خواهد به خوبی اجرا کند.مسعود رایگان نقشی کوتاه اما موثر دارد و تقابلش با یاری خوب از اب درآمده است.اما برگ برنده ی بازی های فیلم نقش افرینی مهتاب کرامتی است.او ستاره ی تمام عیار مزار شریف است.چنان پرقدرت بازی می کند که عملا در نیم ساعت پایانی فیلم بار درام روی دوش اوست.گریم باورپذیر وطراحی لباس حرفه ای اثر نیز در شکل دادن کاراکتر او بی اثر نبوده اند.کرامتی علیرغم پرکار بودن در جشنواره امسال بی شک بهترین حضور را در همین فیلم دارد و با مونولوگ دردآورش اشک بر چشم مخاطب می آورد.او درباری نقشش گفته است: از خواندن فیلمنامه بهت زده شدم و حسم این بود که نمی‎توانم از پس نقش یک زن افغان برآیم و به همین دلیل ابتدا از حسن برزیده خواستم گریم بشوم تا بدانم می‎توانم با این نقش ارتباط برقرار کنم یا خیر؟ که به طرز هنر مندانه ای از پس آن برآمده است.چهره پردازی در این فیلم نمره ی خوبی می گیرد.ظاهر افغان ها و نیروهای طالبان کاملا دقیق و مطابق با واقعیت توسط سعید ملکان طراحی و با کمک دستیاران او اجرا شده و به واقعی جلوه دادن روایت کمک شایانی می کند.جلوه های ویژه البته به نسبت کلیت کار چندان حرفه ای نیست و در بعضی صحنه ها کاملا به صورت انیمیشن نمود دارد.خصوصا صحنه ای که شاهسون بر پشت بام ایستاده و آسمان خاکستری و جنگنده ها پشت سرش دیده می شوند.اما کلا آن اندازه بد نیست که لطمه ای به سایر اجزا بزند.۱۵ بهمن ماه اولین نمایش فیلم با حضور کارگردان در میان تماشاچیان بود که گویا نسخه ی ارسالی بدون چک نهایی بوده و ۱۵ دقیقه آن در سیستم پخش به سینماها ارایه نشده است .این امر سبب شد مردم معترضانه و به ناچار سینما را ترک کنند .برزیده که از این اتفاق و بی احترامی به مخاطبان به شدت ناراحت شده بود از حضور در اکران های بعدی خودداری کرد .مزار شریف فیلمی است که نگارنده دیدن آن را به همه توصیه می کند.

از برکات نماز جماعت اوّل وقت

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از روضه نیوز ، آیت الله بهجت(ره) می فرمایند: این که شب و روز اگر نماز جماعت را اوّل وقت بخوانند ، ثواب زیای دارد ، برای این است که علاوه بر این که خودشان جماعت خوانده اند ، دیگران را هم به جماعت می اندازند . همین جماعت عدّه ای در اوّل وقت ، حافظ نماز آخر وقت دیگران است که فرادی می خوانند ؛ اگر چه [ جماعت را ] خیلی هم مختصر بخوانند . همین ها محکوم سازی نماز خواندن مردم است . آن ها می گویند : « بعضی این قدر به نماز در اوّل وقت اهمیّت می دهند ؛ حالا ما در آخر وقت هم نماز نخوانیم ؟! » این ، کأنّه سند نماز برای دیگران است . منبع:گوهر های حکیمانه ، انتشارات خادم الرضا (ع) ، صفحات ۱۲۳ و ۱۲۶

جایزه جشنواره فجر به سردار سلیمانی رسید

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از «خبرگزاری دانشجو»، محمد علی شعبانی، کارگردان مستند «سمفونی استیضاح» برگزیده بهترین پژوهش و متن مستند بخش سینما حقیقت، پس از دریافت جایزه خود، جایزه‌اش را به سردار صلح، حاج قاسم سلیمانی اهدا کرد.گفتنی است، مستند «سمفونی استیضاح» فیلمی پرچالش و انتقادی در مورد شهید عبدالحمید دیالمه است که در انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس تهیه شده است.

قاتل فراری را شناسایی کنید + عکس

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از پلیس آگاهی تهران بزرگ، شامگاه ۱۱ خرداد ماه سال ۹۰ از طریق مرکز فوریت های پلیسی۱۱۰، وقوع یک فقره درگیری در ۳۰ متری نیروی هوایی، پارک نیروی هوایی به کلانتری ۱۲۸ تهران نو اعلام شد.با حضور مأموران در محل و بررسی های اولیه مشخص شد فردی به هویت «محمد» (۲۵ساله) بر اثر اصابت ضربات چاقو به قتل رسیده و قاتل از صحنه متواری شده است.پرونده در اداره دهمبا تشکیل پرونده مقدماتی و به دستور شعبه دوم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران، پرونده جهت رسیدگی تخصصی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. با انتقال جسد به پزشکی قانونی و انجام معاینات پزشکی مشخص شد که مقتول از ناحیه زیر بغل دست راست، دچار بریدگی شدید ناشی از اصابت جسم تیز شده و به علت پارگی شریان اصلی و خونریزی شدید ناشی از آن فوت کرده است.تحقیقات پلیسیدر تحقیقات مقدماتی از اهالی محل و دوستان مقتول کارآگاهان اداره دهم اطلاع پیدا کردند که مقتول در داخل پارک نیروی هوایی با جوان دیگری به هویت «فرهاد» (متولد ۱۳۶۶) درگیر شده و فرهاد پس از وارد کردن ضربه چاقو به زیر بغل دست راست «محمد . ق»، از محل متواری و محمد نیز با وجود خونریزی شدید به سمت منزل حرکت، بر روی راه پله ـ پاگرد طبقه اول بیهوش و به علت خونریزی شدید فوت کرد.شاهدان صحنه درگیری در اظهاراتشان به کارآگاهان اظهارداشتند: ابتدا دو جوان به اسامی «وحید» و «سعید (برادر قاتل)» در داخل پارک با یکدیگر درگیر شدند و پس از کمی کتک کاری، دعوای میان آنها خاتمه پیدا کرد اما پس از دقایقی سعید به همراه برادرش (فرهاد) به زمین فوتبال داخل پارک آمد؛ در داخل زمین فوتبال، فرهاد با صدای بلند سؤال کرد «وحید عباسی کیست؟» که ناگهان محمد خود را به [دروغ] به جای وحید معرفی کرد!! و ناگهان میان آنها درگیری ایجاد شد درگیری میان آنها از زمین فوتبال به داخل پارک کشیده شد و در حالیکه هر دو نفر با یکدیگر کاملا گلاویز بودند، ناگهان مقتول از ناحیه زیر بغل مورد اصابت چاقو قرار گرفت.اظهارات برادر قاتلدر ادامه، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی به تحقیق از سعید پرداختند.سعید در اظهارات خود در خصوص شب حادثه به کارآگاهان گفت: ساعت ۱۹:۰۰ در داخل پارک بودم که با جوانی به نام «حامد» که مست بود درگیر شدم بعد از جدا شدن من و حامد، پسری به نام «وحید . ع» که حامد به او زنگ زده بود به داخل پارک آمد و مجددا با من درگیر شد من از پارک بیرون آمده و با تی شرت پاره و خونی به خانه آمدم برادرم فرهاد با دیدن لباس پاره و خونی از من سؤال کرد «چه اتفاقی برایت افتاده؟» و در پاسخ به او جواب دادم که با دوستانم شوخی کرده ام فرهاد که از پاسخ من قانع نشده بود مجددا از من توضیح خواست و من نیز مجبور شدم تا به وی توضیح دهم که با جوانی به نام «وحید . ع» دعوا کرده ام او نیز به داخل پارک آمد و در آنجا با پسری که خود را به دروغ «وحید . ع» معرفی کرده بود، درگیر شد.مرکز اطلاع رسانی پلیس آگاهی تهران بزرگ با انتشار این خبر اعلام کرد:در ادامه رسیدگی به این پرونده در اداره دهم پلیس آگاهی و با توجه متواری بودن متهم پرونده، دستور انتشار تصویر متهم از سوی بازپرس محترم پرونده صادر شده است لذا از کلیه شهروندانی که موفق به شناسایی تصویر متهم شده و اطلاعاتی در خصوص مخفیگاه و یا محل های تردد وی دارند درخواست می شود تا هرگونه اطلاعات خود را از طریق شماره تماس های ۵۱۰۵۵۴۲۹ و ۵۱۰۵۵۵۱۰، در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار دهند.

نماز جماعت در یک بوتیک‎تهرانی+تصاویر

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از مشرق، با وجود اینکه روز ۲۲ بهمن از آن روزهای شلوغ و پرکار لباس فروشی بود اما با این حال حاج مصطفی با شنیدن صدای اذان دست از کار کشیده و روانه مسجد می شود. اما متوجه می شود که سه چهار مسجدی که در نزدیکی مغازه وجود دارد بسیار شلوغ شده و جایی ندارند.این شلوغی باعث نمی شود که حاج مصطفی از نماز جماعت دست بکشد و بلافاصله محیطی را در فروشگاهش خلوت کرده و موکتی پهن می کند. حالا تنها نیاز به یک امام جماعت داشت که آنهم در میان جمعیت راهپیمایان پیدا شد.

پشت پرده تبریک شهاب مرادی به حداد عادل +فیلم

$
0
0
به گزارش جهان، چند روز پیش، یک آگهی تبریک از سوی حجه الاسلام شهاب مرادی خطاب به دکتر غلامعلی حدادعادل در روزنامه همشهری منتشر شد که طی آن از این که نوه تازه به دنیا آمده حداد، "خدیجه" نامیده شده، ابراز خوشحالی شده بود. انتشار این آگهی، واکنش هایی را در پی داشت و برخی بی توجه به متن کامل تبریک، مرادی را متهم به مداهنه در قبال حدادعادل کردند و گروهی نیز آن را اقدامی در جهت فرهنگ سازی در ترویج و احیای نام حضرت خدیجه(س) دانستند. در این بین، یکی از کاربران عصرایران، نامه و ویدئویی را برایمان ارسال کرده است که به نظر می رسد دقیق ترین و مستندترین روایت از پشت پرده این تبریک گویی است. عین نامه - بدون کوچکترین دخل و تصرف - و فیلم ارسالی به شرح زیر است: با سلام و دعای خیر قبل از شروع عرایضم، این نکته را توضیح می دهم که چرا نام خود را در این نامه ذکر نکرده ام؟ علت این است که این چند سطر را نه برای شهاب مرادی که برای حضرت خدیجه که سلام و صلوات خدا بر او باد، می نگارم. وانگهی در زمانه ای که مردم به راحتی آب خوردن به همدیگر تهمت می زنند، ذکر نامم شاید باعث می شد در معرض این اتهام قرار بگیرم که سر و سری با شهاب مرادی دارم ؛ من آنچه خود دیده ام را می نویسم و اگر پای نام مبارک حضرت خدیجه(س) در میان نبود، هرگز این چند سطر را نمی نوشتم. اما داستان آن تبریک چه بوده است؟ تابستان امسال، خداوند متعال توفیق داد تا در معیت تنی چند از دوستان، راهی حج شوم. در آن سفر ، حاج شهاب مرادی چندی روزی را همراه ما بود. آقای حدادعادل به همراه دختر و دامادشان (که اگر اشتباه نکنم آقای صالحی نام داشت) نیز در حج بودند. گویا دختر آقای حداد که باردار بود، بیمار شده بود و امکان داشت خطری متوجه فرزندش شود و آقای مرادی هم به آقای حداد توصیه کرده بود نذر کنید اگر نوه تان سالم به دنیا بیاید، نامش را "خدیجه" بگذارید. این نذر را دختر و داماد آقای حداد هم پذیرفته بودند. بعد از این ماجرا بوده که توفیق دیگری نصیب جمع ما شد و دسته جمعی به زیارت آرامگاه حضرت خدیجه کبری(س) رفتیم. در آنجا حاج شهاب مرادی، روضه ای درباره حضرت خدیجه گفت که بسیار اثرگذار بود مخصوصاً این یادآوری که که ریشه و اساس اهل بیت(ع) حضرت خدیجه است. سپس به حاضران پیشنهاد کرد که اگر خداوند دختری به آنها داد نامش را خدیجه بگذارند. همچنین در جمع ما اعلام کرد که قرار است نوه آقای حداد هم اگر دختر باشد، خدیجه نام نهاده شود. تا جایی که من می دانم، حاج شهاب مرادی، چند سالی است که وجهه همت خود را ترویج نام حضرت خدیجه قرار داده است. وقتی در مکه پیشنهاد او مبنی بر نامگذاری نام دختران به خدیجه را شنیدم، یاد خاطره ای از او افتادم. چند سال قبل تر ، در یکی از شب های قدر، حاج شهاب مرادی، بر منبر بود و از این که در جامعه اسلامی ما، کمتر کسی نام دختر خود را خدیجه می گذارد گلایه کرد و پرسید: در این جمع نام دختر چند نفر خدیجه است؟ اگر کسی نام دخترش خدیجه باشد، یک سکه بهار آزادی به او هدیه می دهم. شاید باورتان نشود، ولی در میان آن جمعیت انبوه، تنها یک نفر بلند شد که نام دخترش خدیجه بود. همین پارسال بود که حاج شهاب مرادی، پیشنهادی داد که در سایت ها هم منتشر شد (فکر می کنم در عصرایران هم منتشر شد) که گفته بود: در روز وفات حضرت خدیجه(س) به صورت سمبولیک، دخترتان را خدیجه صدا کنید. امسال هم شهاب مرادی پیشنهاد داد یکی از روزهای سال به نام حضرت خدیجه(س) نامگذاری شود. خلاصه آن که چند سالی است که ترویج و احیای نام حضرت خدیجه(س) یکی از دغدغه های شهاب مرادی شده است که دو موردش را خودم دیده ام: یکی شب قدر و دیگری حج امسال که از ما خواست اگر دختردار شدیم نامش را خدیجه بگذاریم و قضیه نوه حدادعادل را نیز همانجا بر سر مزار حضرت خدیجه(س) مطرح کرد. آن آگهی نیز در همین حال و هوای ترویج و احیای نام حضرت خدیجه(س) و در ادامه همان پیشنهادی که بر سر مزار حضرت خدیجه(س) مطرح کرده بود منتشر شد تا گامی در ترویج نام خدیجه باشد ولی افرادی که این ماجرا و دغدغه وی برای احیای نام حضرت خدیجه(س) را نمی دانستند، حمل بر امور دیگری کردند. حال آن که خدا را به شهادت می گیرم که آنچه من شاهدش بودم و روح بلند حضرت خدیجه(س) نیز شهادت می دهند، ماجرا همان بود که نوشتم و خوشبختانه، فیلمی که با موبایل خودم گرفته بودم را دارم که برای اثبات مدعایم می فرستم تا مشخص شود که چیزی از خود ننوشته ام.   اما فارغ از این مسأله،بیایید به اطرافیان خود بنگریم و ببینیم آخرین باری که نام دختر تازه به دنیا آمده ای، خدیجه نهاده شده، کی بوده است؟ آیا نام همسر فداکار پیامبر اسلام(ص) که هر آنچه داشت را فدای پیامبر(س) و اسلام کرد و الگویی کامل از یک مادر مهربان و همسر عاشق بود و به تعبیر شهاب مرادی، اساس و ریشه اهل بیت(ع) بود، در جامعه اسلامی ما غریب نیست؟ والسلام یک ایرانی مسلمان

برگزاری یادواره برادران شهید مجابی

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از فارس، یادواره دهمین سالگرد برادران شهید میرمجد الدین و میرسیف الدین مجابی شنبه مورخه ۲۵ بهمن ۹۳ بعد از اقامه نماز مغرب وعشا با سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین حائری زاده و مداحی حاج رضا پور احمد و حاج امیر عباسی در مسجد الزهرا(س) واقع در شهرک قدس-خیابان هرمزان برگزار می‌شود.شهیدان میرمجدالدین و میرسیف‌الدین مجابی از مادری فرانسوی در پاریس متولد شدند، اما روحیه انقلابی پدر و ارادت به خاندان ولایت چنان در وجودشان ریشه دواند که در دوران نوجوانی پا منبری مسجد علی‌بن‌ ابی‌طالب بودند و عاقبت از مجلس سیدالشهدا(ع) ‌به ملکوت آسمان‌ها بال رهایی گشودند.شهیدان «میر سیف‌الدین و میرمجدالدین» شهدایی هستند که در حادثه آتش‌سوزی مجلس عزاداری مسجد ارک تهران در ۲۷ بهمن۸۳ مصادف با ۵ محرم به همراه تعداد دیگری از ساه‌پوشان و داغداران حضرت اباعبدا...(ع) به شهادت رسیدند.

آخرین آرزوی بازیگر معروف جوان

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از ایسنا، این بازیگر سینما و تئاتر در جشنواره فیلم فجر امسال با ۵ فیلم حاضر بود، اما در برخی از آن‌ها فقط چند دقیقه به ایفای نقش پرداخت.در یکی از آخرین روزهای جشنواره فیلم فجر به بهانه بازی حمیدیان در این فیلم‌ها، گپ و گفت کوتاهی با این بازیگر داشتیم.بابک حمیدیان در این گفتگوی کوتاه و دوستانه هم از حضورش در نقش‌های کوتاه و کم شدن هیجانش در این دوره از جشنواره گفت هم از برخی بی‌احترامی‌ها نسبت به سینما ابراز تاسف کرد.گپ ایسنا درباره حضور حمیدیان در نقش‌های کوتاه آغاز شد و او توضیح داد: حضور من در نقش‌های کوتاه، براساس یک تصمیم قبلی نبود، بلکه همه‌چیز اتفاقی بود. جریان کاری‌ام امسال با فیلم «استراحت مطلق» کار رضا کاهانی کلید خورد که فیلم خیلی سختی بود و احتمالا هم فیلم خوبی شده باشد و بعد از آن هم در «شکاف» کار کیارش اسدی‌پور نقش اصلی داشتم، اما بعد به طور اتفاقی در سه فیلم دیگر بازی کردم و همه این‌ها کنار هم چیده شد. همین که تنوع این نقش‌ها بین دوستان مطبوعاتی‌ام مطرح شده، یک دنیا برایم ارزش دارد.او که سال گذشته هم جزو بازیگران پرکار جشنواره فجر بود، اضافه کرد: امسال خیلی هیجان‌زده نبودم، پارسال هیجان بیشتری داشتم. شاید امسال کمی بزرگ‌تر و عمیق‌تر شده‌ام. به هر حال نمی‌دانم شاید هم سال بعد دوباره هیجان‌زده شوم.بابک حمیدیان در ارزیابی‌اش از جشنواره فیلم فجر امسال گفت: جشنواره در کنار واژه دیگری به نام امید تعریف می‌شود که امسال کمی ندیده گرفته شده بود،‌ اما همین که در این جشنواره شاهد فیلم‌هایی از هم نسلان خود بودیم، اتفاق ارزشمندی است. بچه‌های نسل ما که در فاصله سنی ۲۵ تا ۴۰ سال هستیم، هم صدا و هم ایده حضور داشتیم. فیلم‌های خوبی ساختیم و فیلم‌های خوبی بازی کردیم. فکر می‌کنم همین که ما جوان‌ها کار می‌کنیم، حس خوبی است و احتمالا بزرگ‌تر‌های ما در سینما هم از بودن‌مان حس خوشایندی داشته باشند.بازیگر فیلم‌های «چ» و «ریسمان باز» البته در ادامه به موضوع غم‌انگیزی در برخورد با سینماگران اشاره کرد و توضیح داد: به هر حال سینماست؛ سینمایی که وقتی در دل اجتماع با مردم کار می‌کنیم، هزاران بی‌احترامی از سوی آن‌ها می‌بینیم. همچنان که پلیس هم هزاران بی‌احترامی به گروه‌های فیلمبرداری می‌کند و این بلایی بود که موقع فیلمبرداری «شکاف» برسرمان آمد. مجوزمان را گرفتند و پلیس تلاش می‌کرد مجوز ما را که طلقی روی آن کشیده بود، پاره کند تا اینکه ناچار شدم به او بگویم این مجوز این‌طور پاره نمی‌شود و باید آن را قیچی کنید! این مسائل، کار همه ما را بی‌ارزش می‌کند و به جز این‌ها مورد قضاوت هم قرار می‌گیریم.حمیدیان با همه این‌ها معتقد است: به هر حال همه ما قائلیم که مردم باید چرخه سینما را بچرخانند. به جای اینکه مدام از این فندک‌های ۲ هزار تومانی بخرند! ناراحت کننده است که چرخه مالی همین فندک‌ها، ۱۰ برابر سینمای ایران است.بازیگر فیلم‌های «مرگ ماهی»، «من دیه‌گو مارادونا هستم» و «روباه» در عین حال با تقدیر از تماشاگرانی که پیگیرانه به تماشای فیلم و تئاتر می‌آیند، ادامه داد: البته قشر اندکی هم هستند که به طور مستمر به سینما و تئاتر می‌آیند و باید آن‌ها را طلا گرفت به خصوص آن‌ها که به دیدن تئاتر می‌آیند، باید دستشان را بوسید و به آن‌ها گفت به ما لطف کنید و باز هم نمایش‌های ما را ببینید.بابک حمیدیان همچنین در پاسخ به اینکه از فیلم‌هایش راضی است؟ به ایسنا گفت: امسال خیلی فیلم ندیدم و خیلی قضاوتی ندارم که آدم‌ها در جشنواره حال خوشی داشتند یا نه. رفتار شما دوستان مطبوعاتی‌ام با فیلم‌های من خوب بود، همین برایم کافی است.

سینما رنگ خدا گرفت!

$
0
0
گروه فرهنگ جهان نیوز:  فیلم محمد(ص) با روایت تحریم پیامبر و اصحابش در شعب ابی‌طالب آغاز می‌شود. در دورانی که ابوسفیان سایر قبایل عرب را فرامی‌خواند به امضای معاهده‌ای برای ایجاد تحریمی سخت و طاقت‌فرسا تا موجب تنگ شدن فضا بر اصحاب شود و آنان از گام برداشتن در راه حق تعالی انصراف دهند. پس از نمایش توطئه ابوسفیانی، فیلم با یک فلاش‌بک، زندگی پیامبر را از بدو تولد به نمایش می‌گذارد اما سرانجام روایت فیلم متمرکز می‌شود بر تحریم که با مدد آفریدگار باطل می‌شود و توطئه سران قریش ابطال. نکته مهم این است که در بازگردان بصری و نمایش دوباره تاریخ، نمایش ابعاد استراتژیک تاریخ تعمیم داده می‌شود به زمانه ما. گزاره بسیار آرام‌بخشی که تاکید موکد روایت است. در بخش‌هایی از فیلم که مربوط به توطئه تحریم می‌شود ارجاع به دوران کنونی است. کدخدا و قریش زمانه و اغلب همتایانش اقدام به توطئه تحریم کرده‌اند و صبوری ۳ ساله و مقاومت اصحاب در شعب ابی‌طالب و مدد پروردگار است که در نهایت توطئه دشمن را خاموش می‌کند. همانطور که برش‌های تاریخی فیلم ابراهیم حاتمی‌کیا درباره مذاکره به شرایط کنونی تعمیم داده می‌شود، فیلم خوش آب و رنگ مجیدی مسکن آرام‌بخشی است برای ملتی مقاوم و ایستاده که مشق تاریخ را تکرار می‌کند. اصحابی که در گذشته و حال، توطئه تحریم‌های ادواری قریشی را به جان می‌خرند و عافیتی بزرگ عاقبت آنان است. پروردگار است که توطئه قریشیان را نقش برآب خواهد کرد و باطله تحریم را باد هوا. مسکن آرام‌بخش مجیدی، در بازنمایی دقیق تاریخ، صبر و پایمردی می‌آموزد. اگر فیلم چنین نبود و ارجاع به احوال کنونی نداشت بودنش ضرورتی نمی‌داشت اما با این نمایش به روز، ساختش منطق پیدا می‌کند. برگردان استراتژیک داستان زندگی پیامبر و اصحابش می‌شود طلیعه راه اصحاب امروز. چنین اثری که با تلاش ستایش‌واری ساخته شده توجه برانگیز است از منظر خاص و عام. با اینکه روایت را اغلب مردم می‌دانند اما زمانی که در چنین میزانسن بصری خاصی نمایش داده می‌شود قطعا می‌شود فتح‌الباب تاثیر. شاید در زمانه ماشینی امروز نمایش رنج و پایمردی اصحاب پیامبر، نوری امیدبخش است برای ملتی که برای دست یافتن به حق خویش صبر پیشه کرده است. پس با این حساب، مقدمه و موخره حرف روز است. تاکید بعدی درام فیلم محمد(ص) بیشتر بر ریشه‌های زیست بنیانگذار مهر اتکا دارد. اثر به‌گونه‌ای پیش می‌رود که مخاطب فرنگی آنسوی مرزها نشسته، مهر را و عطوف را که نور است و در فیلم تاکید نمایشی دارد دریافت می‌کند. در شرایطی که بنیانگذار نور و رحمت مورد هجمه است از سوی شارلی‌پیشگان، نمایش زیبا از زیست و زندگی ادیانی بنیانگذار رحمت، تاثیری شگرف می‌گذارد بر آنان که خورجین خالی رحمت را بی‌آنکه بنیانگذارش را بشناسند بر کوله دارند. نباید بر فن و تکنیک تاکید کرد، اثر به صورت محض آمیخته به شاعرانگی ساده و فن پیچیده مسلط سینماست و بازنمایی اثر منجر می‌شود به نمایش نبی مکرم به عنوان کامل‏ترین اسوه راستین بشریت که نسبت به تمام مردم بسیار صمیمی و مهربان بود. در فیلم مجیدی پیامبر بزرگوار با داشتن این خصلت ستودنی از همان دوران کودکی دل‏های بسیاری را شیفته مکتب خویش کرد تا از منجلاب ضلالت به صراط مستقیم هدایت کند. قرآن کریم در این زمینه می‏فرماید: «و ما ارسلناک الّا رحمه.. ‌للعالمین؛ ما تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم.» و پیامبر اعظم (ص) فرمود: «اگر مهربانی و ملاطفت به صورتی مجسم شود، آن چنان زیباست که خداوند مخلوقی زیباتر از آن را نیافریده است». این اثر، مصداق همین کلام نبی است. ابراز محبت و مهرورزی رسول خدا (ص) نه تنها شامل خانواده، دوستان و اهل ایمان می‏شد بلکه مخالفان، از اخلاق نرم و شفقت ‏آمیز آن بزرگوار بهره‏مند می‏شدند و طلیعه مهروزی از درون اثر ساطع می‌شود. به همین جهت خداوند متعال رسول گرامی‌اش را در قرآن تحسین کرده و می‏فرماید: «انک لعلی خلقٍ عظیم؛ یقیناً تو دارای اخلاق عظیم و نیکو هستی.» راز موفقیت پیامبر(ص) در تاثیر در توده‌ها، عشق‌ورزی و عشق به مردم بود. این همان نکته ظریفی است که مجیدی باید آن را با ابزار مسلط سینما نشان می‌داد و موفق به همین کار شده است. با این توصیف فیلم محمد(ص) مجیدی با نمایش رحمت ناب نبی، در متن اثر، رنگ خدا گرفته است.منبع:وطن امروز

آتش سوزى کتابخانه اسکندریه؛ افسانه یا واقعیت؟

$
0
0
به گزارش جهان، کتاب سوزى اسکندریه یکى از بحث انگیزترین مسائل تاریخ فتوحات اسلامى است. هرچند اولین بار در قرن هفتم هجرى به این مسئله اشاره شده است، ولى طى قرون بعد، به ویژه در دوران معاصر مورخان و محققان فراوانى این موضوع را بررسى کرده اند. برخى با آوردن استدلال هاى گوناگون، موافق این خبر بوده و جمعى هم با ارائه قراین و شواهد گوناگون به کذب بودن این خبر معتقدند.به نظر مى رسد بیشتر کسانى که در مورد این موضوع تحقیق کرده اند تنها به بررسى گزارشى که از قرن هفتم هجرى در متون تاریخى آمده است، پرداخته اند و کم تر محققى از زاویه دید فتوحات اسلامى به موضوع نگاه کرده است. با دقت در متن اصلى گزارش و تعمق در استدلال ها و احتجاج هاى موافقان و مخالفان و نیز مقایسه این گزارش با مطالعه و بررسى جریان فتح مصر، پى مى بریم که این کار توسط مسلمانان صورت نگرفته و اگر هم به احتمال ضعیف چنین اتفاقى افتاده است، نبایستى در فتح اول اسکندریه باشد، بلکه در فتح دوم اسکندریه و دوران خلافت عثمان روى داده است. در این مقاله به بررسى این موضوع از زاویه اى که گفته شد، مى پردازیم.مقدمهیکى از مسائل بحث برانگیز در مورد مصر و اسکندریه موضوع آتش سوزى کتابخانه آن شهر توسط مسلمانان است. نگارنده در کتاب هاى فتوح اسلامى و منابع اولیه تاریخ اسلام تا قرن هفتم، گزارشى از آتش سوزى کتابخانه اسکندریه ندیده و اصلاً این مورخان به وجود یا عدم وجود کتابخانه اى در اسکندریه اشاره نکرده اند.درباره این موضوع ظاهراً در دوران هاى متأخر، و بیشتر دوران هاى جدید تاریخ نگارى بحث شده است. روش ما در این نوشتار، بررسى آرا و عقاید مخالفان و موافقان این خبر است و در پایان آن چه به واقعیت نزدیک به نظر مى رسد، مطرح مى کنیم.داستان کتاب سوزىاصل داستان کتاب سوزى اسکندریه توسط مسلمانان، ظاهراً اولین مرتبه توسط قفطى (م ۶۴۶ هجرى) در کتاب تاریخ الحکماء بیان شده است: یحیى النحوى المصرى الاسکندرى، اسقف نصارى بوده وقتى عمروبن عاص فتح مصر و اسکندریه نمود و یحیى مذکور بر عمرو داخل شد و حال آن که شنیده بود و دانسته بود عمرو پایه و منزلت او را در علم... پس عمرو او را اکرام کرد...عمرو مفتون او شد و از حجج منطقیه و الفاظ فلسفه که عرب را به آن آشنایى نبود، چیزهاى هایل شنید و عمرو مردى عاقل، نیکو و صحیح فکر بود و یحیى را ملازم شد و از وى مفارقت نمى کرده تا روزى یحیى او را گفت: تو احاطه کرده اى به اموال اسکندریه و به هر مال که بوده به تصرف در آورده، مهرى بر آن زده اى و از آن چه تو را سپاه تو را از آن انتفاعى باشد، معارض آن نمى شوم و اما آن چه را که شما از آن نفعى نباشد لامحاله ما به آن اولى هستیم خوب است بفرمایى دست ضبط از آن بردارند، عمرو گفت: چه چیز است آن چه تو بدان محتاجى و در کار دارى؟گفت: کتب حکمت که در خزانه ملوکانه است...عمرو از قصه آن ها در عجب بماند و گفت: مرا ممکن نیست که در باب کتب حکمى کنم مگر بعد از استیذان امیرالمومنین. پس قصه آن کتب بر وجه مشروح به عمر نوشت... پس از جانب عمر جواب بر این وجه رسید: که در باب کتبى که ذکر کرده بودى، اگر آن چه در آن کتب است موافق است با آن چه کتاب اللّه بر آن مشتمل است، پس خداى سبحانه ما را از آن بى نیاز دارد و اگر مضامین آن کتب مخالف است با آن چه در کتاب الهى است، ما را حاجتى به آن نیست باید که در اعدام آن ها بکوشى. لاجرم عمرو شروع به متفرق گردانیدن آن کتب بر حمامات اسکندریه کرد تا بسوزانند آن ها را در اتون حمامات، و عدد حمامات اسکندریه را در آن وقت راوى براى من مذکور ساخت، لیکن من آن را فراموش کردم. اما گفته اند مدت شش ماه حمام ها به آن کتب دایر بودند. بشنو که چه گذشت و تعجب کن که جاى تعجب است؟۲هم چنین ابن العبرى مورخ مسیحى در کتاب تاریخ مختصر الدول خود شبیه همین روایت را آورده و به احتمال فراوان آن روایت را از قفطى گرفته است.۳لسان الملک سپهر نیز در کتاب ناسخ التواریخ ضمن حوادث فتح اسکندریه شبیه همین روایت را آورده است.۴ عبداللطیف بغدادى در کتاب خویش که جریان مشاهداتش را از سرزمین مصر آورده است، ضمن گزارشى از آثار برجاى مانده از دارالعلم اسکندریه و هنگام مشاهده ستون هاى برجاى مانده مى نویسد: گفته مى شود که این ستون از ستون هایى است که رواقى را داشته است که ارسطو در آن رواق حکمت تدریس مى کرده است. و این مکان دارالعلم بوده است. و در این جا مخزنى بوده است که در آن کتاب هایى را عمرو بر طبق دستور خلیفه سوزانید.۵مقریزى هم در کتاب خود در عبارت هایى شبیه عبداللطیف بغدادى به آتش سوزى کتابخانه اسکندریه به دستور خلیفه اشاره مى کند.۶ حاجى خلیفه هم بدون ذکر کتاب سوزى اسکندریه به رفتار مسلمانان در صدر اسلام اشاره مى کند و معتقد است که مسلمانان به جز فن طب و لغت و احکام شریعت به طرف هیچ علمى توجه نمى کردند و از این که عقاید مردم مسلمان در نتیجه علوم قدما دچار خللى شود بیمناک بودند و به همین علت گفته شده است: ایشان در فتوحات خود کتاب هایى را که به دست مى آوردند مى سوزاندند.۷دیدگاه مخالفانبراى بررسى این واقعه ابتدا دیدگاه کسانى که با خبر آتش سوزى اسکندریه مخالف هستند ذکر مى شود. دکتر حسن ابراهیم حسن یکى از مخالفان این خبر است و دلایل مردود بودن این خبر را چنین آورده است:۱. دانشمندان فرنگى چون ژیبون، باتلر، سدیو و گوستاولوبون و... در مورد این خبر تردید کرده اند;۲. اوتیخا (م ۲۲۸ ق) مورخ مسیحى که به زمان فتح نزدیک بوده است، جریان فتح را ذکر کرده، ولى از کتاب سوزى خبرى نداده است;۳. مورخان مسلمان مثل یعقوبى (م ۲۹۲ ق)، بلاذرى (م ۲۹۰ ق)، ابن عبدالحکم(م ۲۵۷ ق)، الکندى (م ۳۵۰ ق) ابن اثیر، مقریزى و ابن تغرى بردى از آن مسئله یاد نکرده اند;۴. این که عده اى مى گویند مسلمانان هر کتابى را به جز قرآن مى سوزانده اند، اشتباه است، زیرا این روایت را فقط حاجى خلیفه آورده است;۵. این که کتاب ها صرف گرم کردن چهار هزار حمام شده است واقعیت ندارد، زیرا همان طور که عمرو آن ها را به حمامى ها مى داده یحیى هم مى توانست آن ها را از حمامى ها به دست آورد;۶. به گفته باتلر، یوحنا سى سال پیش از حمله مسلمان به مصر مرده است;۷. آتش سوزى در سال ۳۹۱ م و زمان امپراتور تئودویوس صورت گرفته و در مراحل دیگر هم این مرکز به علت جنگ هاى داخلى سوخته است;۸. اگر چنین کتابخانه اى وجود داشت، پس از حمله مسلمانان به مصر و قبل از آمدن به اسکندریه امکان انتقال آن به روم وجود داشت;۹. احتمال دارد چون ابن العبرى مسیحى بوده این خبر را از روى تعصب جعل کرده است.۸شاید جدیدترین تحقیق درباره آتش سوزى کتابخانه اسکندریه را یکى از پژوهشگران عرب بنام مصطفى عبادى انجام داده است. وى خبر آتش سوزى کتابخانه را به وسیله مسلمانان رد مى کند. وى در کتاب خود با پى گرفتن روند تاریخى کتابخانه اسکندریه، نتیجه مى گیرد که قبل از حمله مسلمانان به مصر کتابخانه اسکندریه از بین رفته بود. وى اولین آتش سوزى در کتابخانه را به حمله اگوست قیصر به اسکندریه در سال ۴۸ ق م مربوط مى داند، به ویژه از سکوت استرابون جغرافى دان رومى که دو دهه بعد به مدت چهار سال در اسکندریه به سر برده است و حتى یک کلمه در مورد کتابخانه اسکندریه نمى گوید، اظهار تعجب و شگفتى مى کند.هم چنین او اطلاعات عبداللطیف بغدادى را در مورد اسکندریه غلط مى داند و ازجمله این خبر را او آورده است که اسکندر و ارسطو در این شهر درس خوانده اند و این خبر واقعیت ندارد. هم چنین مؤلف، سخن باتلر را که گفته است آخرین خبر در مورد زنده بودن نحوى مربوط به سال ۵۴۰ م است، تأیید کرده و معتقد است که امکان ندارد وى سال ۶۴۰ م، سال فتح مسلمانان، در مصر زنده باشد. دلیل دیگر او این است که چگونه ممکن است این همه کتاب صرف سوخت حمام ها شده باشد، حال آن که این همه حمام در آن شهر وجود نداشته است. وى در آخر نتیجه مى گیرد که این داستان سازى کار مسیحیان صلیبى بوده است. وى هم چنین از این که قفطى داستان را بسط نداد نتیجه مى گیرد که این روایت براى وى نیز اثبات نشده است.۹گوستاولوبون هم یکى از باسابقه ترین مخالفان این خبر است. دلایل او عبارت اند از:۱. چنین حرکت وحشیانه اى با وضع و عادات فاتحان اسلامى مخالف بوده است;۲. قبل از اسلام خود نصارا همان طور که همه معابد و خدایان اسکندریه را منهدم کردند کتابخانه مزبور را هم سوزاندند و در زمان مسلمانان چیزى باقى نمانده بود که آن را بسوزانند.۱۰امیر على محقق تاریخ عرب نیز این امر را با توجه به روش خلیفه دوم بعید شمرده است وى در این باره اضافه مى کند: حقیقت امر این است که بخشى از این کتاب در حمله ژولیوس سزار بر باد رفته است و باقى مانده آن هم در قرن چهارم در زمان سلطنت تئودور امپراتور روم نابود شد.۱۱محمد عبداللّه عنان نیز مى نویسد: هنگام حمله عرب، نشانه اى از کتابخانه عمومى نبود و بطلان این مسئله که عرب ها کسانى بودند که کتابخانه مشهور اسکندریه را سوزاندند ثابت شده است.۱۲ عبدالحسین زرین کوب هم این خبر را افسانه مى خواند و معتقد است این خبر را افرادى چون ابن العبرى و دیگران درست کرده اند.۱۳حسین على ممتحن هم در مقاله اى با عنوان «پژوهشى درباره سوختن کتابهاى اسکندریه و ایران» ابتدا دیدگاه موافقان خبر آتش سوزى اسکندریه را ذکر مى کند، سپس دیدگاه مخالفان این خبر را هم عنوان کرده، به ویژه در این قسمت نظریه، شبلى نعمانى دانشمند هندى را با تفصیل ارائه مى کند.وى در پایان مقاله خود در بخشى با عنوان «نتیجه بررسى» ابتدا به نقل چند آیه و حدیث در مورد اهمیت علم و دانش و تشویق علم آموزى در اسلام مى پردازد سپس مى نویسد: با در نظر گرفتن این موضوع که بنا به تصریح جرجى زیدان:«نکته مهم این که ابن قفطى و عبداللطیف خبر سوزاندن کتابخانه اسکندریه را از منبعى نقل کرده اند که فعلاً در دسترس نیست و از میان رفته است» این مطلب نمى تواند منجز و مستدل باشد و قضاوت قطعى درباره آتش زدن کتابخانه اسکندریه و ایران محل تأمّل و بحث است و نمى توان به طور حتم و ضرس قاطع مسلمانان را مرتکب این کار زشت و ناروا قلمداد کرد، زیرا مأخذ گفته عبداللطیف بغدادى که دیگران از او روایت و نقل کرده اند یا منبع گفته حاجى خلیفه درباره سوزاندن کتابخانه استخر فارس در اواخر قرن یازدهم چه بوده است، معلوم نیست.۱۴مرتضى مطهرى هم در کتاب خدمات متقابل ایران و اسلام این خبر را رد کرده و دلایل او بیشتر همان دلایل حسن ابراهیم حسن و گوستاولوبون و دیگران است.۱۵هم چنین استاد شهید در کتاب مستقلى به نام کتاب سوزى ایران و مصر، این خبر را مردود دانسته است. دلایل او در این کتاب همان مطالبى است که در کتاب خدمات متقابل آمده است.۱۶دیدگاه موافقاناما کسانى که این خبر را تأیید کرده اند، شاید برجسته ترین چهره آن ها ابن خلدون باشد که هرچند در کتابهایش مستقیماً خبر آتش سوزى را با آن تفصیل نیاورده است، ولى او خبر مشابه اى از اقدام سعد بن ابى وقاص فاتح ایران مى آورد که پس از مشورت با عمر در مورد کتاب هاى کتابخانه هاى ایران، عمر براى او نوشته است که ما را کتاب خدا کافى است. پس اگر موافق کتاب خدا باشند نیازى به آن نداریم و اگر موافق قرآن هم نباشند باز هم بى نیاز هستیم و در آخر این حکایت مى نویسد:.کجاست آن همه دانش ایرانیان که عمر هنگام گشودن ایران به نابود کردن آن ها فرمان داد.۱۷از جمله موافقان دیگر این خبر، جرجى زیدان است. وى ابتدا مى گوید که قبلاً نظرش این بوده است که مسلمانان کتابخانه را نسوزانده اند، اما اکنون بر اثر تحقیقات جدید خود به نتیجه عکس تحلیل اول خود رسیده است. دلایل او به قرار ذیل است:۱. مسلمانان صدر اسلام به استناد احادیث نبوى و تصریح صحابه، اشتیاق فراوان داشتند که غیر از قرآن، سایر کتاب ها را محو کنند (در این مورد چند حدیث را ذکر کرده است);۲. این که عده اى مى گویند کتاب هاى اسکندریه قبل از حمله مسلمانان از بین رفته بود صحیح است، ولى پاره اى از آن ها مانده بود که توسط مسلمانان از بین رفت;۳. عبداللطیف بغدادى همه مصر را گردش کرده و آن چه دیده نقل کرده است و بعید است مطلب کذبى را بیان کند;۴. بر اثر بررسى هاى عمیقى که ما خودمان انجام داده ایم معلوم شد که ابوالفرج ملطى (ابن العبرى) موضوع کتاب سوزى را از مورخى مسلمان، یعنى قفطى نقل کرده که او حدود چهل سال پیش تر از وى فوت کرده است. منبع خبرى قفطى و عبداللطیف بغدادى فعلاً معلوم نیست. قفطى وزیر و عالم و حکیم بوده و امکان این که خبرى کذب بیاورد بعید است;۵. دلیل این که مسلمانان در کتاب فتوح و منابع اولیه از کتاب سوزى یاد نمى کنند، این است که این کتاب ها در زمان ترقّى تمدن اسلامى و بالا رفتن ارزش علم و دانش نگارش یافته و وقوع این حادثه را در زمان خلفاى راشدین بعید دانسته اند و رفته رفته آن را حذف کرده اند;۶. ایـن که ابن خلدون و حاجى خلیفه هم آن را تأیید کرده اند از دلایل صحت این خبر است;۷. دین داران در آن دوره تصور مى کردند تخریب معابد و سوزاندن کتاب هاى کافران کمک به ترویج دین جدید است. وى نمونه هایى از اعمال دین داران را در طول تاریخ ذکر کرده است.۱۸دکتر ذبیح اللّه صفا نیز با ذکر خبر از کتاب قفطى به طور ضمنى با آن موافق است وى معتقد است که در آستانه حمله مسلمانان به مصر، مدارس و کتابخانه هاى خصوصى در اسکندریه هم چنان موجود بود و وجود قراین مختلف به این امر گواهى مى دهد و مثلاً بعضى از اوراق پاپیروسى متعلق به قرن پنجم میلادى وجود کتابخانه اى را در مصر تأیید مى کند. وى هم روایت عبداللطیف بغدادى و هم روایت قفطى را بدون آن که رد کند، ذکر کرده است، به ویژه در موارد بسیارى به قفطى استناد مى دهد.۱۹منوچهر دانش پژوه هم در مقاله اى با عنوان «کتاب شویى در تمدن اسلامى» ضمن تأیید خبر کتاب سوزى اسکندریه توسط مسلمانان، روایتى از آثارالباقیه ابوریحان بیرونى مى آورد که فاتح ماوراء النهر حتى کسانى را که در محاوره،زبان خوارزمى به کار مى بردند، از دم شمشیر مى گذراند. وى سپس با ذکر خبر مربوط به کتاب سوزى سعد بن ابی وقاص در ایران و بیان نمونه هاى دیگر از سـلاطین اسلامى به ذکر احادیث و روایات مربوط به منع کتابت توسط صحابه مى پردازد، و با توجه به ارائه این همه نمونه، کتاب و کتاب سوزى در اسلام را یک واقعیت مى داند.۲۰بررسى خبر بر اساس کتاب هاى فتوحبدیهى است که منابع دست اوّل تاریخ مصر در دوره اسلامى کتاب هاى فتوح هستند. و کتاب هایى که ویژه تاریخ مصر مى باشند، مانند کتاب الولاه و کتاب القضاه از کندى مصرى (م ۳۵۰ ق)، الانتصار ابن دقماق (م ۸۰۹ ق)، تاریخ مصر و خطط مقریزى (م ۸۴۷ ق)، النجوم الزاهره فى اخبار مصر و القاهره ابن تغرى بردى (م ۸۷۴ ق) و حسن المحاصره فى اخبار مصر و القاهره جلال الدین سیوطى (م ۹۱۱ ق) و منابعى چون تاریخ یعقوبى، تاریخ طبرى آثار مسعودى، دینورى، ابن اثیر، ابن کثیر شامى و دیگران را در مورد مصر باید در مرتبه ى بعد از منابع فتوح قرار داد. «شکى نیست که معتبرترین و نزدیک ترین روایت به حقیقت ]در مورد فتح مصر[ کتاب ابن عبدالحکم است».۲۱کتاب فتوح مصر و اخبارها مشهورترین اثر ابن عبدالحکم است. در این کتاب به جزئیات فتح مصر اشاره شده است، ولى در مورد وجود کتابخانه یا عدم وجود آن، گزارشى ندارد، با این که در اهمیت و عظمت این شهر روایات فراوانى آمده است.یکى دیگر از منابع دست اوّل فتح مصر، کتاب فتوح البلدان بلاذرى است که در این اثر هم به جزئیات فتح مصر اشاره شده است، و از نظر محتوا و سندیت نزدیکى زیادى به کتاب ابن عبدالحکم دارد. بلاذرى هم به وجود کتابخانه یا عدم وجود آن در اسکندریه هیچ اشاره اى ندارد.۲۲در کتاب الفتوح ابن اعثم کوفى و چند کتاب دیگر فتوح، که مطالب بسیارى در مورد فتح مصر آمده است، در این کتاب ها هم به کتاب سوزى اشاره اى نشده است.یادآورى مى شود در هیچ یک از کتاب هاى ویژه تاریخ مصر و منابع معتبر تاریخ صدر اسلام که برخى از آن ها را ذکر کردیم خبر آتش سوزى کتابخانه نیامده است.بحث اصلى ما در این بخش از نوشتار، بررسى اصالت و سندیت دو منبع اصلى فتح مصر، یعنى کتاب فتوح مصر و اخبارها تألیف ابن عبدالحکم (م ۲۵۷ ق) و فتوح البلدان بلاذرى (م۲۷۹ ق) است.در مشهورترین و معتبرترین منابع فتح مصر تا کنون مطالب این دو اثر است. بر اساس روایات این کتاب ها، مسلمانان به فرماندهى عمروبن عاص در سال نوزدهم۲۳به مصر حمله کرده و تا آغاز سال بیستم قمرى کار فتح مصر را به اتمام رساندند. مسلمانان پس از فتح باب الیون که پس از اسکندریه مشهورترین مرکز رومیان و پایگاه مقوقس حاکم قبطیان بود، با قبطیان قراردادى را امضا کردند که در آن، ضمن تعیین مقدار جزیه وام خراج به قبطیان، تعهد دادند که زمین ها و اموالشان مربوط به خود قبطیان باشد و کسى متعرض ایشان نشود.۲۴از مطالب این دو کتاب چنین برداشت مى شود که مسلمانان در فتوحات خود با مناطق متصرفى دو نوع برخورد داشتند; اگر شهرى یا منطقه اى با زور فتح مى شد (= مفتوح العنوه) همه املاک این سرزمین به مالکیت عموم مسلمانان در مى آمد و همه غنایم مى بایستى جزء «فى» قرار گیرد و پس از برداشتن یک پنجم آن براى خزانه بیت المال مابقى به طور مساوى بین جنگجویان تقسیم شود، ولى چون مسلمانان نمى خواستند به کشاورزى بپردازند از این رو املاک متصرفى را طى قراردادى به صاحبان قبل مى دادند و اگر صاحب این نوع املاک مسلمان مى شد مى بایستى ملک را رها کند و به افراد دیگرى اجاره داده مى شد.در این زمین ها حاکم اسلامى مى توانست هرساله میزان خراج را تغییر دهد. اما اگر سرزمینى قبل از حمله مسلمانان تسلیم مى شد و با مسلمانان قرار داد صلح امضا مى کرد مسلمانان، ساکنان قبل را مالک زمین هاى خود مى دانستند و فقط میزان معینى خراج تعیین مى شد و مى بایستى میزان خراج بر اساس قرار داد ثابت باشد، لذا حاکمنان بعدى نمى توانستند آن را تغییر دهند. حال اگر مالک چنین زمینى مسلمان مى شد، مالکیت وى بر آن باقى مى ماند و فقط مى بایستى وجوه شرعى را بپردازد.۲۵از این بحث مى توان نتیجه گرفت که همه اعمال و رفتار مسلمانان ـ به جز موارد استثنایى ـ نسبت به قبطیان بر اساس چارچوب قراردادها بوده است و آنان نمى توانستند کتابخانه اسکندریه را به کام آتش بسپارند. از دیگر بحث هاى مهم در مورد فتح مصر که در دو کتاب مزبور به آن پرداخته شده این است که آیا فتح مصر با عنوه بوده یا با صلح و بستن قرار داد این سرزمین به تصرف مسلمانان درآمده است؟در هر دو منبع، روایات متفاوت و متناقضى در مورد چگونگى فتح مصر آمده است. اهمیت بیش تر این مطلب زمانى روشن مى شود که حکومت هاى اسلامى بر اساس نوع فتح سرزمین ها، مالیات و خراج را تعیین مى کردند. برخى از مورخان معتقدند که خلفاى بنى امیه مایل بودند فتح مصر را با «عنوه» بدانند، زیرا در این صورت مى توانستند به هر میزان که بخواهند از مردمان این سرزمین، خراج دریافت کنند.۲۶از این بحث مى توان نتیجه گرفت که چون مفتوح العنوه بودن مصر امرى قطعى نبوده است، مسلمانان نمى توانسته اند مانند یک سرزمین اشغال شده با مصر برخورد کنند، بلکه بایستى طبق قراردادها عمل مى کردند.هم چنین از بررسى متن دو کتاب مى توان نتیجه گرفت که مسلمانان پس از عقد قرارداد، با توده مردم کار داشتند و فقط بزرگان روحانى و حاکمان محلى را طرف حساب خود مى دانستند و از طریق آن ها به دریافت خراج و جزیه اقدام مى کردند. در حقیقت مى توان گفت که بزرگان روحانى و حاکمان محلى در مصر خود «دولتى در دولت اسلامى داشتند» و مسلمانان کارى به امور دینى، فرهنگى و مدنى آن ها نداشتند.بر اساس گزارش هر دو کتاب، شهر اسکندریه که آخرین فتح مهم مسلمانان در مصر بوده، با زور و قوه قهریه تصرف شده و به اصطلاح «مفتوح العنوه» بوده است، اما به دلیل مقاومت شدید مردم اسکندریه و رومیان، به دستور خلیفه (عمر بن خطاب) با آن ها به عنوان اهل ذمه قرارداد صلحى شبیه قرارداد باب الیون منعقد شد و مسلمانان تعهد دادند که در امور مسیحیان دخالت نکنند، حتى اعتراض برخى از صحابه که معتقد بودند این شهر باید بین جنگ جویان تقسیم شود، راه به جایى نبرد.۲۷اما در سال ۲۵ ق و در زمان خلافت عثمان بن عفان بار دیگر شهر اسکندریه به تحریک رومیان و با آمدن نیروهاى جدیدى از روم به فرماندهى منویل الخصى دست به شورش زد. این بار هم مسلمانان به فرماندهى عمروبن عاص که در دوره عثمان از امارات مصر برکنار شده بود و به جاى او عبداللّه بن سعد بن ابى سَرح، برادر رضاعى خلیفه، حاکم بود و بنا به نقل منابع به اصرار جنگ جویان مسلمان دوباره به فرمانده جنگ انتخاب شد، رومیان و قبطیان هم دست آن ها را به سختى شکست دادند. پس از این فتح، از بستن قرارداد جدید با اهالى شهر، یاد نشده است.۲۸در دو کتاب مذکور، ضمن گزارش فتح دوم اسکندریه، به ویران شدن شهر یا آتش سوزى کتابخانه اشاره اى نشده است، فقط برخى مورخان، روایت کرده اند که به دستور عمروبن عاص، برج و باروى اسکندریه را ویران کردند.۲۹به عقیده نگارنده اگر کتابخانه اى وجود داشته است، مى توانسته در جریان این فتح ویران شود، زیرا مسلمانان دیگر عهد و پیمانى با آن ها نداشتند.نکته قابل توجه در مورد منابع فتح مصر این است که برخى محققان معاصر که در زمینه پاپیروس شناسى تخصص دارند و توانسته اند از پاپیروس هاى برجاى مانده از دوران صدر اسلام را شناسایى و قرائت کنند، معتقدند که مطالب کتاب هاى فتوح با محتواى پاپیروس ها سنخیت و مشابهت کلى دارد.۳۰ و این هم خوانى، اصالت و اعتبار روایات مورخان اسلامى را تأیید مى کند.چنین استنباط مى شود که آثار بلاذرى و ابن عبدالحکم به علت توجه به سلسله اسناد معتبر و توجه به جزئیات حوادث، تألیفاتى قابل اعتماد هستند، و چون کم تر موردى را از نظر نقد علمى بر آثار آن ها مى توان ایراد گرفت، لذا بسیار بعید است که این دو منبع خبر مهمى مثل آتش سوزى را تعمداً حذف کرده باشند.در تألیف ابن عبدالحکم مواردى مثل چگونگى اسکان قبایل و گروه هاى اسلامى در مصر و کیفیت تأسیس شهر و خطط آن به وسیله مسلمانان، خبر احداث مسجد معروف این شهر، خبر ایجاد ترعه «خلیج امیرالمؤمنین» خبر مقطم و...با ذکر سلسله راویان آمده است و در موارد بسیارى هم روایات متفاوت و متناقض را با تفصیل ارائه کرده است. با مطالعه این کتاب پى مى بریم مسلمانان در امور فرهنگى و دینىِ قبطیان دخالت نداشته اند، فقط در یک مورد آمده است که عمر بن خطاب دستور داد رسم «قربانى کردن دختر باکره درنیل» برداشته شود، زیرا معتقد بود که این «سنت اسلام نیست و اسلام سنت هاى پیشین را از میان بر مى دارد».۳۱ هم چنین از محتواى کتاب استنباط مى شود که عمروبن عاص براى تأمین اداره سرزمین مصر و تضمین پرداخت منظم خراج، امور ادارى و مالى این سرزمین را به قبطیان سپرده، «زیرا اداره دستگاه هاى بسیار پیشرفته آبیارى در مصر، ضرب سکه و ثبت دفاتر و ضبط اسناد دیگر از عهده عرب ها خارج بود و این امر در تحکیم قدرت و فرمانروایى آن ها تأثیر زیادى داشت.۳۲ از این رو بسیار بعید است مسلمانان در امورات فرهنگى آن ها دخالت کنند.مطلب دیگرى که از بررسى کتاب هاى فتوح در مورد کتاب سوزى مصر مى توان استنباط کرد این است که اولا: اگر کتابخانه اى وجود داشته است و ثانیاً: اگر فاتحان مسلمان ـ برخلاف رویه ى خود ـ چنین اقدامى کرده اند این اقدام مى بایستى در دوران خلافت عثمان بن عفان و در سال ۲۵ ق صورت گیرد، زیرا در جریان فتح دوم، از عقد قرارداد جدید با مردم شهر گزارش نشده است و مسلمانان متعهد نبوده اند در امورات فرهنگى آن ها دخالت نکنند.نگارنده معتقد است که با دقت و تعمق در کتاب هاى فتوح مى توان پى برد که کتاب سوزى توسط مسلمانان صورت نگرفته است و علل درستى گفتار خویش را در موارد ذیل مى داند:۱. اصالت و اعتبار کتاب هاى فتوح، به ویژه کتاب فتوح مصر و اخبارها و کتاب فتوح البلدان بلاذرى با توجه به قراین و شواهد دیگر امرى بدیهى است و اگر چنین حادثه اى اتفاق افتاده بود خبر آن در آثار مذکور مى آمد;۲. کتاب ابن عبدالحکم به جزئیات حوادث فتح مصر پرداخته و در مورد یک خبر چندین روایت و گاهى روایات متضاد و متناقض را هم گردآورده است بنابراین، بسیار بعید است که مؤلف از چنین خبر مهمى با اطلاع باشد ولى آن را ذکر نکند، به ویژه آن که کتاب هاى فتوح به ذکر رخدادهاى مهم فتوح اهتمام داشته و حتى از ذکر قتل و اسارت دشمنان به وسیله مسلمانان ابایى نداشته اند;۳. ابن عبدالحکم در تألیف خود در اهمیت و ارزش اسکندریه مطالب زیادى دارد و هیچ جا اشاره اى به وجود کتابخانه ندارد. او در اثر خود از وجود چهار هزار ساختمان و چهار هزار حمام و حتى دوازده هزار بقال که فقط سبزى و باقلا مى فروشند خبر مى دهد.۳۳ پس از رویه این مورخ به دور است که به وجود کتابخانه اى با آن عظمت و خبر آتش سوزى آن، اشاره نکند;۴. از محتواى کتاب هاى فتوح چنین برداشت مى شود که رفتار مسلمانان با مردمان مناطق مفتوحه، همراه با عدالت نسبى و حسن رفتار بوده و فرمانده سپاه اسلام، عمروبن عاص ـ دست کم به جهت تحکیم پایه هاى استقرار امارت خویش ـ در برابر قبطیان رفتارى خشن و غیر منطقى نداشته است. سخت بتوان پذیرفت که این مرد با توجه به این امر چنین کتابخانه اى را معدوم کرده باشد;۵. اگر کتاب هاى فتوح را منابع دست اول تاریخ صدر اسلام در مصر بدانیم و با دید نقادى و بررسى شواهد و قراین دیگر در باب این منابع تحقیق کنیم، پى مى بریم که تاریخ مصر در صدر اسلام از متن این منابع قابل استخراج است وعدم گزارش خبر آتش سوزى کتابخانه اسکندریه در این آثار دلیل بسیار مهمى بر رد آن است.با تمام این استدلال ها باید احتمالى هر چند ضعیف داد که ممکن است به طور عمد، نویسندگان کتاب هاى فتوح که تألیفات خود را در نیمه قرن سوم هجرى به رشته تحریر در آورده اند، این خبر را حذف کرده باشند یا احتمال دارد که منابع این خبر را در اختیار نداشته اند.در این مورد به نظر مى رسد که ابن عبدالحکم در تألیف خود نقصى را به عمد ایجاد کرده است. وى گویا تعمداً حوادث دوران خلافت امام على(علیه السلام) را در مصر حذف نموده و از همه دوران پنج ساله خلافت امام على(علیه السلام) یک یا دو صفحه بیش تر مطلب ندارد. البته این مسئله مى تواند از اعتبار علمى نویسنده بکاهد و این شبهه را تقویت کند که خبر آتش سوزى را هم آگاهانه گزارش نکرده است.به اعتقاد نگارنده اگر کسى معتقد است که کتابخانه اسکندریه سوزانده شده، تکیه بر خبرى که در برخى منابع قرن هفتم هجرى آمده است نمى تواند او را به یقین برساند و باید منابع دقیق تر و قراین و شواهد محکم ترى یافت. شاید در آینده، کشف پاپیروس هاى صدر اسلام یا یافته شدن منابع جدید و حتى کارهاى باستان شناسى بتواند موضوع را روشن تر نماید. فعلاً بر اساس منابع موجود، به ویژه با استناد به کتاب هاى فتوح، نفى خبر آتش سوزى بر تأیید آن ارجحیت دارد.ارزیابى نهایىبا توجه به مطالب یاد شده، در مورد آتش سوزى کتابخانه اسکندریه نمى توان نظر قطعى داد. به نظر نگارنده اگر فردى گزارش اعمال مسلمانان را هنگام فتح مطالعه کند باور نمى دارد که آن ها چنین کنند، به ویژه این که پس از فتح اسکندریه مسلمانان تعهد دادند کارى به امور کلیساها (یعنى امور دینى و فرهنگى) قبطیان نداشته و همت اصلى مسلمانان در آن هنگام کسب غنیمت، دریافت جزیه و خراج و ترویج اسلام بود.اما با توجه به کتاب سوزى هاى مختلف در طول تاریخ و سانسورها و خمیر کردن هاى کتاب هاى مخالفان، حتى در دوران حیات خود ما که در قرن بیست و یکم میلادى زندگى مى کنیم، مى توان باور نمود که گروهى از مسلمانان صدر اسلام هم معتقد بودند باید کتاب ها و آثار فرهنگى و اجتماعى مخالفان اسلام را از بین برد. پس کتاب سوزى اسکندریه محتمل است، اما اگر این حادثه اتفاق افتاده به گمان نگارنده باید به فتح دوم اسکندریه مربوط باشد.احتمال این که در جریان فتح اخیر کتابخانه را سوزانده باشند بیشتر است، زیرا دیگر عهد و پیمانى با مردم اسکندریه معنا نداشت، ولى گزارش برخى از مورخان که جریان آتش سوزى را آورده اند صراحت دارد خلیفه اى که دستور آتش سوزى کتاب ها را داد عمر بن خطاب بود نه عثمان بن عفان، لیکن مى توان حدس زد که با توجه به شهرت بیشتر عمر بن خطاب در مصر و جریانات مربوط به فتح آن به اشتباه نام خلیفه اى که دستور معدوم کردن کتاب ها را صادر کرده عمر بن خطاب ذکر شده است.در این میان، مؤید این امر که ماجراى مزبور در عصر عثمانى اتفاق افتاده بوده است، این است که عثمان حتى دستور داد که قرآن هاى مختلف را که با قرائت او نمى خواند بسوزانند و در این مورد بعضى از صحابه به سختى به او اعتراض کردند.۳۴ عبداللطیف بغدادى و مقریزى هم فقط عنوان مى کنند که عمرو آن ها را به دستور خلیفه سوزاند و نامى از عمر بن خطاب نمى برند.در یک جمع بندى مى توان گفت که اگر قبل از ورود مسلمانان به مصر در اسکندریه کتابخانه اى وجود داشت، به احتمال فراوان به وسیله فاتحان مسلمان سوزانده شده است و این جریان مربوط به دوره خلافت عثمان بوده، زیرا مردم اسکندریه از نظر مسلمانان تعهدات خود را نقض کرده بودند. از طرفى در این شرایط نیاز بود که زمینه هاى شورش مجدد شهرهاى مصر ریشه کن شود، شاید دانشمندان که در این کتابخانه مشغول تحقیق و تدریس بوده اند در تکوین زمینه هاى شورش علیه مسلمانان مؤثر بودند، به ویژه این که یک دانشمند مسیحى به نام یحیى النحوى از عمروبن عاص تقاضا مى کند که کتاب ها را به آن ها بدهد.۳۵در مجموع نگارنده معتقد است احتمال از بین رفتن کتابخانه و یا دست کم کتاب هاى زیادى از مسیحیان مصرى در جریان شورش دوم مردم اسکندریه وجود دارد و لازم است با کمک قراین باستان شناسى و پاپیروس شناسى در این مورد تحقیق و تفحص اساسى صورت گیرد تا بتوان به حقیقت نزدیک تر شد.پی نوشت ها:۲. جمال الدین قفطى، ترجمه تاریخ الحکماء، (دوره شاه سلیمان صفوى)، ص ۴۸۳ - ۴۸۵.۳. ابن العبرى، تاریخ مختصر الدول، ص ۱۶۲ ـ ۱۶۳.۴. لسان الملک سپهر، ناسخ التواریخ، ج ۲، ص ۳۴۵ - ۳۴۶.۵. بغدادى، عبداللطیف، الافاده و الاعتبار، ص ۱۱۴.۶. «و یذکران هذا العمود من جمله اعمده کانت تحمل رواق ارسطالیس الذى کان یدرس به الحکمه و انه کان دار علم و فیه خزانه کتب احرقها عمرو باشارة الخلیفه» (مقریزى، خطط، ج ۱ ص ۲۵۷).۷. حاجى خلیفه، مصطفى بن عبداللّه (کاتب چلبى) کشف الظنون، ج ۱، ص ۳۳.۸. حسن ابراهیم حسن، تاریخ اسلام، ج ۱، ص ۲۴۱ ـ ۲۴۲.۹. ر.ک: مصطفى عبادى، زندگى و سرنوشت کتابخانه اسکندریه، از ص ۱۴۱ ـ ۱۷۴.۱۰. گوستاولوبون، تاریخ تمدن عرب (اسلام)، ص ۲۵۷.۱۱. امیر على، تاریخ عرب و اسلام، ترجمه فارسى، ص ۴۷.۱۲. عنان محمد عبداللّه، مصر الاسلامیه و تاریخ الخطط المصریه، ص ۸۱.۱۳. زرین کوب، بامداد اسلام، ص ۸۶.۱۴. ممتحن، پژوهشى در تاریخ و فرهنگ اسلام و ایران، صفحات ۷۳ ـ ۹۳.۱۵. مطهرى مرتضى، خدمات متقابل ایران و اسلام، قسمت آتش سوزى کتابخانه ایران و اسکندریه.۱۶. مطهرى مرتضى، کتاب سوزى ایران و مصر. وى در این کتاب، مطالب را با دادن عناوین، ارائه کرده است.۱۷. ابن خلدون، عبدالرحمن، مقدمه، ج ۱، ۱۳۶۲، ص ۸۲.۱۸. جرجى زیدان، تاریخ تمدن اسلام، از ص ۴۳۶ ـ ۴۴۴.۱۹. ذبیح الله صفا، تاریخ علوم عقلى در تمدن اسلامى، ج ۱، ص ۵ ـ ۶.۲۰. دانش پژوه، منوچهر، کتاب شویى در تمدن اسلامى، مجموعه مقالات بین الملل کتاب و کتابخانه،ص ۱۹۲ ـ ۱۹۳.۲۱. عنان، همان، ص ۱۳.۲۲. بلاذرى، فتوح البلدان، از ص ۳۱۷ ـ ۳۲۰.۲۳. در سال فتح مصر هم اختلاف روایات فراوانى داریم که هر دو منبع به این اختلاف ها اشاره کردند، به ویژه ابن عبدالحکم در فصل جداگانه اى روایات مختلف و گاهى متناقض را در مورد سال فتح مصر گزارش کرده است. به عقیده نگارنده از بررسى محتواى کتاب هاى مزبور مى توان پى برد که مسلمانان سال نوزدهم حمله را به مصر شروع و آغاز سال بیستم کار فتح را تمام کردند.۲۴. ابن عبدالحکم، فتوح مصر و اخبارها، ص ۷۰ ـ ۷۱ و بلاذرى، همان، ص ۳۰۸.۲۵. براى اطلاع بیش تر در این مورد ر.ک: اجتهادى، بررسى وضع مالى و مالیه مسلمین، ص ۱۷۴ ـ ۱۷۹.۲۶. طبرى، تاریخ طبرى، ج ۵، ص ۱۹۲۳ و ابن اثیر، تاریخ کامل، ج ۴، ص ۱۵۰۰.۲۷. ابن عبدالحکم، همان، ص ۸۲.۲۸. همان، ص ۱۷۵ ـ ۱۷۶ و بلاذرى، همان، ص ۳۲۱ ـ ۳۲۲.۲۹. ابن اثیر، همان، ج ۴، ص ۱۶۰۰.۳۰. دنت، دانیل، مالیات سرانه و تأثیر آن در گرایش به اسلام، ص ۲۰۹. دنت عقیده مستشرقانى مثل بکر، ولها وزن و کاینانى را که معتقدند مطالب کتب فتوح تحت تأثیر عقاید فقهى قرن سوم است، رد کرده است.۳۱. ابن عبدالحکم، همان، ص ۱۵۰ ـ ۱۵۱.۳۲. اشپولر، جهان اسلام ج ۱، ص ۵۶.۳۳. ابن دقماق، فصل پرحجمى از تألیف خود را به بیان اهمیت و ارزش شهر اسکندریه قبل ا زفتح اسلامى و توصیف بناهاى این شهر اختصاص داده است، حتى چندین حدیث هم از پیامبر(صلى الله علیه و آله) در اهمیت شهر بیان کرده است. عروة بن زبیر از سعد بن وقاص روایت کرده است که پیامبر(صلى الله علیه و آله) فرمود: «اسکندریه و عسقلان دو عروس جهان، ولى اسکندریه افضل است». از على(علیه السلام) روایت شده است که پیامبر فرمود: «اسکندریه و قزوین دو دروازه جهان محسوب مى شوند». (ابن دقماق، الانصار، ص ۱۱۶). در این کتاب هم خبرى در مورد وجود کتابخانه یا آتش سوزى آن نیامده است.۳۴. به گزارش یعقوبى عبداللّه بن مسعود نپذیرفت که مصحف او را بسوزانند و از این جریان ]سوزاندن قرآن[ افرادى مثل عایشه، مقداد بن الاسود و عبداللّه بن مسعود را سخت ناراضى کرد و این دو، وصیت کردند که عثمان بر آن ها نماز نخواند. یعقوبى، تاریخ یعقوبى، ج ۲، ص ۶۵.۳۵. جمال الدین، ترجمه تاریخ الحکماء، ص ۴۸۳ و ابن العبرى، همان، ص ۱۶۲.کتابنامه۱.اجتهادى، ابوالقاسم، بررسى وضع مالى و مالیه مسلمین،چاپ اول: تهران، سروش، ۱۳۶۳.۲. اشپولر، جهان اسلام (۱) دوران خلافت، ترجمه قمر آریان، چاپ اول: تهران، امیر کبیر، ۱۳۵۴.۳. امیر على، تاریخ عرب و اسلام، ترجمه محمد تقى فخر داعى گیلان، چاپ سوم: تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، ۱۳۶۲.۴. ابن اثیر، عزالدین ابوالحسن شیبانى، تاریخ کامل، ترجمه حسین روحانى، چاپ دوم: تهران، اساطیر، ۱۳۷۴.۵. ابن خلدون، عبدالرحمن، مقدمه، ترجمه محمد پروین گنابادى، چاپ چهارم: تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۱.۶. ابن دقماق، ابراهیم بن ایدم العلائى، الانتصار لواسطه عقد الامصار، بیروت، دارالافاق الجدیده، ]بى تا[.۷. ابن عبدالحکم، عبدالرحمن بن عبداللّه، فتوح مصر و اخبارها، به کوشش تورى (روایت ابوطاهر سلفى)، ]افست به سفارش مکتب المثنى بغداد[ لیذن، ۱۹۲۰ م.۸. ابن العبرى، غریغوریوس ابوالفرج اهرون، تاریخ مختصر الدول، ترجمه محمد على تاج پور و حشمت اللّه ریاضى، چاپ اول: تهران، اطلاعات، ۱۳۶۳.۹. بغدادى، عبداللطیف، الافاده و الاعتبار فى الامور مشاهده و الحوادث المعانیه بارض مصر، بیروت، دراالکتب العلمیه، ]بى تا[.۱۰. بلاذرى، احمد بن یحیى بن جابر، فتوح البلدان، ترجمه محمّد توکل: تهران، اساطیر، ۱۳۷۴.۱۱. حاجى خلیفه، مصطفى بن عبداللّه (کاتب چلبى)، کشف الظنون فى اسامى الکتب و الفنون، چاپ اول: استانبول، ۱۹۳۵ م.۱۲. حسن ابراهیم حسن، تاریخ الاسلام (چهارجلدى)، چاپ هفتم: بیروت، دارالاندلس، ۱۹۶۴ م.۱۳. دانش پژوه، منوچهر، «کتاب شویى در تمدن اسلامى»، مجموعه مقالات کنگره بین المللى کتاب و کتابخانه، چاپ اول: مشهد، آستان قدس رضوى، ۱۳۷۹.۱۴. دنت دانیال، مالیات سرانه و تأثیر آن در گرایش به اسلام، ترجمه محمد على موحد، چاپ سوم: تهران، خوارزمى، ۱۳۵۸.۱۵. زرین کوب، عبدالحسین، بامداد اسلام، چاپ ششم: تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۶.۱۶. زیدان، جرجى، تاریخ تمدن اسلام، ترجمه على جواهر کلام (پنج جلدى)، چاپ پنجم: تهران، امیر کبیر، ۲۵۳۶.۱۷. صفا، ذبیح اللّه، تاریخ علوم عقلیه در تمدن اسلامى،مجلد اول، چاپ پنجم: تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۱.۱۸. طبرى، تاریخ طبرى، ترجمه ابوالقاسم پاینده، چاپ تهران: اساطیر، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۶۲.۱۹. عبادى، مصطفى، زندگى و سرنوشت کتابخانه باستانى اسکندریه، ترجمه على شکویى، چاپ اوّل: تهران، دبیرخانه هیئت امناى کتابخانه هاى کشور، ۱۳۷۹.۲۰. عنان، محمّد عبداللّه، مصر الاسلامیه و تاریخ الخطط المصریه، چاپ قاهره، ]بى تا[.۲۱. قفطى، على بن یوسف بن ابراهیم واحد شیبانى،ترجمه تاریخ الحکماء (ترجمه دوره شاه سلیمان صفوى)، به کوشش بهمن دارایى، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۱.۲۲. کندى مصرى، محمد بن یوسف، تاریخ ولاة ویلیه تسمیه قضاتها چاپ اول: بیروت، مؤسسه الکتب الثقافیه، ۱۴۰۷ ق.۲۳. گوستاولوبون، تاریخ تمدن عرب (اسلام)،ترجمه محمد تقى فخر داعى گیلانى، چاپ اول: تهران، مطبعه مجلس، ۱۳۱۳.۲۴. لسان الملک سپهر، میرزا محمّد تقى، ناسخ التواریخ (ج ۲ تاریخ خلفا)،تصحیح محمد باقر بهبودى، تهران، کتابفروشى اسلامیه، ]بى تا[.۲۵. مقریزى، تقى الدین ابى العباس احمد بن على، المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار (معروف به خطط مقریزى): چاپ دوم (افست): بغداد، ]بى تا[.۲۶. ممتحن، حسینعلى، پژوهشى در تاریخ فرهنگ اسلام و ایران، چاپ اول: تهران، دانشگاه شهید بهشتى، ۱۳۷۴.۲۷. مطهرى، مرتضى، خدمات متقابل اسلام و ایران،چاپ دوازدهم: قم، صدرا.۲۸. مطهرى، مرتضى، کتاب سوزى ایران و مصر، قم، صدرا، ۱۳۵۷.۲۹. یعقوبى، تاریخ یعقوبى، ترجمه محمد ابراهیم آیت، چاپ ششم: تهران، علمى و فرهنگى، ۱۳۶۶.فیروز آزادى/کارشناس ارشد تاریخمنبع: فصلنامه تاریخ در آئینه پژوهش شماره

شهیدرجایی چگونه بچه‌هایش را نمازخوان کرد؟

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از ۲تا کافی نیست، روش آقای رجایی برای بیدار کردن بچه ها برای نماز صبح با توجه به اینکه در سن نوجوانی معمولا خواب بچه ها قدری سنگین است و به خصوص خواب صبح که شیرین هم هست، این بود که بالای سر بچه ها می ایستادند و با شوخی به صدای بلند می گفتند:" بلند صحبت نکنید، بچه از خواب بیدار میشه!".بچه های ما بین ۶ تا ۱۰ سال سن داشتند و چون خودشان هم مایل بودند و ذوق داشتند، لذا بلند می شدند. تأکید آقای رجایی این بود که قبل از اینکه آفتاب بزند، آنها بیدار شوند، اگر می دید آنها بیدار نمی شوند، بالای سرشان می نشست و با محبت و شوخی شانه های آنها را مالش می داد و کمی حرف می زد تا با لطافت و ملایمت بیدار شوند و بنشینند. بعد که بلند می شدند شانه های آنها را می گرفت و آنها را تا نزدیک دستشویی همراهی می کرد و قبل از رسیدن به دستشویی با شوخی یک ضربه ی ملایم با کف دست به پشت آنها می زد! با این روش های بسیار عاطفی توأم با مهر و محبت می خواست فرزندانش به نماز عادت کنند و از این امر هم خاطره تلخی نداشته باشند. راوی: همسر شهید محمد علی رجایی

عنایت امام رضا (ع) به آقای بازیگر

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از فرهنگ نیوز، عزت‌الله انتظامی اظهار داشت: زیباترین خاطرات زندگی هر فردی در جایی ویژه از قلبش جای دارند که هر وقت دلش از سختی روزگار می‌گیرد، به آنها رجوع می کند و آرام می‌شود. وی افزود: من هم در این حکایت، جای ویژه و بسیار خاصی را به یکی از بهترین خاطرات زندگی‌ام در این سال‌ها که از خدا عمر گرفته‌ام قرار داده‌ام، جایی که هر وقت به خاطره‌ام رجوع می‌کنم، قلبم متبرک و نورانی می‌شود. یادش به خیر! سال‌ها پیش برای حضور در فیلم «شب» رسول صدرعاملی به مشهد الرضا(ع) رفتم و طی مدتی اقامت در این شهر مقدس و البته زیارت حرم امام رضا(ع)، ایفاگر نقشی متفاوت در فیلمی با محوریت زیارت امام هشتم(ع) بودم. انتظامی بیان کرد: بازی من در آن سن و سال و دشواری‌های سالمندی، بدون عنایت و محبت امام رضا(ع) محقق نمی‌شد و من آن لحظات را به‌نور این امام مهربان طی کردم. اما خاطره جالبی از آن روزها در ذهنم نقش بسته: یکی از روزهای تصویربرداری در حرم، پس از چند ساعت کار، مشغول استراحت بودم که صدای محزونی توجهم را جلب کرد. برگشتم، پشت سرم را نگاه کردم، جوانی حدوداً ۳۰ساله بود که با تلفن همراهش به بیماری امید شفای امام رضا(ع) می‌داد. مدام تکرار می کرد: «من گوشی رو گرفتم مقابل ایوان طلا. با آقا حرف بزن. درد دل کن. مطمئن باش که صدای تو رو از پشت تلفن می‌شنوه و جواب می‌ده». آن جوان به مخاطب پشت تلفن می‌گفت: «گوشی رو بده به علیرضا.» و بعد از چند دقیقه، صدای ریز و بی‌رمق پسربچه‌ای را که گویا بیمار بود از آن طرف خط شنیدم که می‌گفت: «الو! عمو! گوشی رو بده به امام رضا(ع)». صدای هق‌هق گریه‌های عمو بود که به برادزاده‌اش می‌گفت: «عزیزم! گوشی رو به آقا دادم. خودت باهاش حرف بزن». این خاطره هنوز هم برایم تکان‌دهنده است و اطمینان دارم که آقا در هر شرایطی جواب می‌دهند، چرا که خودم نیز سال‌ها پیش برای پسرم که در برلین تصادف کرده بود نذر کردم که اگر خوب شد، شب‌های عید به زیارت امام رضا(ع) بروم و شکر خدا پسرم خوب شد.
Viewing all 16082 articles
Browse latest View live