به گزارش جهان به نقل از فارس، تغییرات شبکه پنج که بعلت تغییر رویکرد از شبکه استانی به سراسری، ظاهراً زودتر از سایر شبکهها بر سر زبانها افتاده است، این بار جلوه های بصری خود تغییر داده تا پوست اندازی آنتن را به رخ بینندگانش بکشد.این شبکه دو هفته قبل هم با تغییر آرایش و جا به جایی ساعت پخش سریال، چند برنامه اقتصادی جدید مثل اقتصاد ایران، کسب و کار و مجله اقتصادی روزآمد را به آنتن خود اضافه کرده بود. در این میان «تهران بیست» هم از کنداکتور این شبکه خداحافظی کرد.با این حساب پس از تغییر محتوا، شبکه پنج گام دوم تحولاتش را با استفاده از گرافیک تلویزیونی رقم زد تا به این نحو توجه بینندگان خود را جلب کند.سطح گرافیک برنامهها ارتقاء یافته و به روز تر شده است. نوآوری در این بخش به چشمنوازی شبکه پنج منجر شده است. براساس ماموریتهای جدید صداوسیما در دوره سرافراز، موضوعات اقتصادی بعنوان ماموریت اصلی شبکه پنج معرفی شده است و قرار است شبکه پنج بر مدار اقتصادی حرکت کند. اقتصاد مقاومتی از دغدغههای اصلی نظام و رهبری است که سالهای اخیر محور شعار سال قرار گرفته است. |
↧
شبکه تهران دستی به سَر و روی خود کشید
↧
اهانت فرماندار تکاب به خانواده های شهدا
به گزارش جهان، راه دانا به نقل از پایگـاه خبـری تحلیلـی شیــز خبرداد، مهدی قهرمانی در بخشی از سخنانش در این جلسه گفته است که باور و اعتقاد قلبی اوست که سهمیه های دانشگاهی که به خانواده های شهدا، جانبازان و ایثارگران بعد از جنگ تحمیلی اختصاص داده شده است خیانت به کشور بوده است.فرماندار تکاب با اظهارات سخیف و موهنی در تشکیک شهادت برخی از شهدا گفته است برخی از آنها حتی شهید نشده اند و اتفاقی روی مین رفته اند و حتی در جنگ بوده اند اما شانس آورده اند و نیر به آنها اصابت نکرده است که در این لحظه با تمسخر یکی از نزدیکانش که گفته است سعادت نداشته اند و خندیده اند آنها چکار کنند؟!مشروح اظهارات فرماندار در این جلسه به شرح زیر است:در آستانه سالروز پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ودر دومین جلسه ستاد دهه فجر شهرستان تکاب که جهت تصویب طرح های پیشنهادی کمیته های ستاد؛ روز پنج شنبه مورخه ۹/۱۱/۹۳ ساعت ۱۰ صبح در محل فرمانداری تکاب برگزار شد.در جریان تصویب پیشنهادات و طرح های کمیته ستاد ؛ پیشنهادی مطرح شد مبنی بر اینکه از خانواده های شهدا و ایثارگران دیدار و سرکشی صورت بگیرد آقای مهدی قهرمانی فرماندار شهرستان تکاب؛ در توضیح این که دیدار زیاد از خانواده ها ارزش کار را کم می کند گفت نکته ای را باید در اینجا اضافه کنم: کسانی از اینها دارند سوء استفاده می کنند مثلا تا وارد ادارات می شوند می گویند من خانواده ی شهید هستم، فرزند شهید هستم و با آوردن مثالی که «اوایل که من آمده بودم یک نفر زنگ می زد و می گفت من فرزند شهید هستم و بعد ها آمد پیش من و فکر کرد من خوشم می آید در حالی که من مگر پرسیده بودم که شما فرزند شهید هستید و او را مورد شماتت قرار دادم»، من باورم این است که نباید به اینها توجه کرد حتی من وقتی در میاندوآب بودم یک پدر شهیدی آمده بود و در روستا می خواست نانوایی ایجاد کند و من گفتم نمی شود؛ او اعتراض کرد و من گفتم چون پدر شهید هستی من به تو نانوایی نخواهم داد خوب قانون مزایایی برای اینها مشخص کرده و طبق آن باید برخورد کرد لزومی ندارد بیاید و بگوید من خانواده ی شهید هستم مگر من از شما پرسیده ام؟! همه افراد در این جامعه دچار هزینه شدند و مگر فقط این خانواده ها و ایثارگران هستند که دچار هزینه شدند؟! همه افراد جامعه در آن سهیم هستند.در اینجا یکی از فرزندان شهید که در جلسه حاضر بود خطاب به فرماندار گفت که چرا اینگونه و در یک جلسه رسمی صحبت می کند اگر کسانی از فرزندان شهید ، ایثارگران، جانباز دچار لغزش می شوند اینگونه با آنها برخورد می شود که او فرزند شهید است در حالی که این عزیزان تک والدی بزرگ شده اند و در معرض آسیب هستند و اگر موفق هم بشوند با این مساله مواجه هستند که شما مطرح می کنید قانون مزایایی مشخص کرده است و این برخورد درست نیست. و اگر می خواهید تکریم کنید این عزیزان را؛ والدین شهدا را در ردیف اول سالن های برگزاری جلسات قرار دهید و اگر در این مجالس می خواهند از کسی تجلیل کنند از والدین شهدا دعوت کنید تا به آنها هدایایی دهند. یا سالگرد شهدای بهمن ماه شهرستان را با پیامک و تبلیغات محیطی به همگان اعلام کنیم ؛فرماندار سپس به ادامه جلسه پرداخت بدون اینکه توجهی کند.در پایان جلسه فرماندار ضمن جمع بندی به سخنان آن فرزند شهید اشاره کرد و گفت اینکه مردم بدبین هستند حق دارند به خاطر اینکه در سهمیه دانشگاهها کسانی از جامعه ایثارگری به ناحق به دانشگاهها راه یافته اند و این حق آنها نبوده است و من به باور اعتقاد قلبی خودم می گویم که سهمیه دانشگاه که برای فرزندان شهدا ، ایثارگران و جانبازان، رزمندگان قرار دادند خیانت به کشور بود. در جاهایی که جنبه رقابتی دارد نباید به اینها سهمیه اختصاص داده شود که حق مردم ضایع نشوددر اینجا آن فرزند شهید گفت اینجا محل طرح این مسائل نیست ولی در کنکور حق کسی ضایع نمی شود و بچه های شاهد بین خودشان رقابت می کنند و طبق قانون سازمان سنجش باید ۸۰ درصد امتیاز آخرین نفر پذیرفته شده در همان دانشگاه را کسب کند و اینطور نیست که شما می فرمایید.مهدی قهرمانی فرماندار در پاسخ گفت که نه اینطور نیست ، کسانی از ایثارگران با نمره منفی به دانشگاه راه یافته اند و کسی که ۷۰ درصد زده از را یافتن باز مانده استآن فرزند شهید گفت نه این چنین نیست کسی با نمره منفی نمی تواندفرماندار گفت: این جا نمی شود خیلی از مسائل را گفت کسانی هستند که به اسم شهید هستند اصلا واقعا شهید نشده اند، اتفاقی روی مین رفته اند، ترکش اصابت کرده یا در نزاع های محلی کشته شده اند! و یا حتی کسانی هم هستند که در جنگ بوده اند و حالا شانس آورده اند و تیر به آنها اصابت نکرده ( در این لحظه یکی از نزدیکان فرماندار مسئول روابط عمومی فرمانداری به حالت تمسخر گفت که سعادت نداشته اند و با فرماندار باهم خندیدند) حالا سعادت نداشته اند(با خنده) آنها چکار کنند و حتی این هم عادلانه نیست که به فرزندان شهدا بیشتر سهمیه بدهند و به آنها ندهندمن خودم از سهمیه استفاده کردم و خطاب به آن فرزند شهید گفت البته نه به اندازه شما! اما مردم حق دارند که علیه این سهمیه ناعادلانه حرف بزنند چون کسانی با رتبه ۱۲۰۰ قبول نشدند و فردی با رتبه ۱۵۰۰۰ قبول شده است و این شده است که نخبگان نابود شده اند و عده ای بی سواد مدرک گرفته اندو من باز هم می گویم و باور و اعتقاد قلبی من این است که این خیانت به کشور بود و ما باید بگوییم که این بردارند و بیش از اینها نشود چرا که همه مردم حق دارند پس آنهایی که در جنگ نبودند چکار کنند؟!آقای قهرمانی ادامه داد منظور من اینجا بیشتر کسانی است که در پزشکی و دکتری تحصیل می کنند و جلسه را پایان داد. |
↧
↧
فیلم/ برزوارجمند: خاک بر سر هتاکان پیامبر
فیلم |
↧
پرواز چهارمین ققنوس سینمایانقلاب
به گزارش جهان به نقل از ستاد خبری برگزاری چهارمین هم اندیشی متفکران و هنرمندان سینما انقلاب نشست خبری این حرکت فرهنگی سینمایی امروز ساعت ۱۵ در دفتر خبرگزاری مهر برگزار خواهد شد.روح الله رجبی دبیر چهارمین هم اندیشی سینما انقلاب، ابوالفضل باقری دبیر اجرایی و سید احمد دربندی مسئول بخش محافل این رویداد سینمایی شرکت کنندگان در این نشست خبری خواهند بود.این هم اندیشی که چهارمین سال بر گزاری خویش را پیش رو دارد به همت جنبش فکری هنری رسانه انقلاب و با هدف پرداختن هرچه بیشتر و برجسته سازی ارزش های اسلامی ایرانی در فضای هنر هفتم و بررسی نسبت علوم انسانی و اسلامی با مقوله سینما برگزار می شود.هم اندیشی های سینما انقلاب در سطح افکار عمومی بیشتر با مراسم داوری انتهای هم اندیشی های سالانه و آیین اهدا لوح سینمایی ققنوس و همچنین برنامه ای که به همین عنوان بصورت زنده از شبکه چهار سیما پخش می شود، شناخته شده است.گفتنی است مراسم افتتاحیه چهارمین هم اندیشی متفکران و هنرمندان سینما انقلاب فردا پنجشنبه ۱۶ بهمن ماه همزمان با ایام الله دهه فجر پس از اذان مغرب در تالار سوره حوزه هنری واقع در خیابان سمیه فعالیت خویش را با حضور جمعی از چهره های گفتمانی انقلاب اسلامی در حوزه های فرهنگی، هنری و علوم انسانی آغاز خواهد کرد.بنابر برنامه ریزی های صورت گرفته این جشنواره به مدت ۱۵ روز تا یکم اسفند ماه به طول خواهد انجامید و در این مدت هر روز از بعد از ظهر تا شامگاه برنامههای نمایش فیلم، نقد و بررسی، برگزاری کارگاه و سخنرانی با حضور اساتید حوزه های مختلف را شامل خواهد بود.علاقه مندان می توانند جهت پیوستن به گروه های نخبگانی عضو در مجموعه سینما انقلاب و شرکت در برنامه های چهارمین هم اندیشی سینما انقلاب به سایت WWW.Cinemaenghelab.ir مراجعه نمایند.بدینوسیله از رسانه های گروهی دعوت به عمل می آید در نشست خبری این رویداد سینمایی فرهنگی کشور که امروز چهارشنبه ۱۵ بهمن ماه ساعت ۱۵ در سالن کنفرانس خبرگزاری مهر برگزار خواهد شد، حضور بهم رسانند. |
↧
دوره ناصري تا پيروزي انقلاب به روايت اسناد
به گزارش جهان، به نقل از روابط عمومي و اطلاع رساني موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران؛ رضا فراستي در حاشيه افتتاح نمايشگاه عكس و سند انقلاب كه از ۱۵ تا ۲۵ بهمن ماه در فرهنگسراي بهمن برپاست درباره ويژگي هاي عكسها و اسناد به نمايش درآمده در اين نمايشگاه افزود: در اين نمايشگاه تلاش شده است تا به ابعاد مختلف موضوع توجه شود و در موضوعات مختلف عكس و سند داشته باشيم. عكسها و اسناد مربوط به مسائل سياسي، رجال ،وقايع ،مباحث اجتماعي و مسائلي مربوط به پيروزي انقلاب در سال ۵۷ مانند تصاويري از تظاهرات ،ديدارهاي رجال و وقايعي است كه در آن مقطع اتفاق افتاده است.وي هدف از برگزاري اين نمايشگاه را آگاهي محققين و نسل جوان از مستندات تاريخي دانست و خاطر نشان كرد: چند سالي است كه در همايشها تاكيد مي شود تا تحقيقات با عكسها و اسناد و مستندات تاريخي و منابع دست اول انجام شود كه وقتي اين اتفاق بيفتند، تحقيقات و مطالعات مستند به سطوح آموزشي پايين تر هم رسوخ مي كند و در پايه هاي تحصيلي پايين تر نيز ياد مي گريند كه فقط نشوند كه مشروطه اي در تاريخ ما وجود دارد بلكه بيايند و سند فرمان مشروطه را ببينند. فراستي اسناد و تصاوير به نمايش درآمده در نمايشگاه شكوه انقلاب را بيانگر تاريخ گذشته دانست و افزود: ۸۰ درصد آموزش از طريق ديداري منتقل مي شود و مربيان آموزشي مي توانند از اين فرصت براي آموزش بهتر استفاده كنند.مدير اطلاع رساني موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران با اشاره به گسترش وسايل ارتباط جمعي و حضور پر رنگ نسل جوان در چنين فضاهايي، تاكيد كرد: لازم است تا چنين نمايشگاه هايي در فضاي مجازي هم برگزار شود زيرا دسترسي نسل جوان به تكنولوژي مدرن بسيار بيشتر است و تاثير بالايي هم خواهد داشت. گفتني است نمايشگاه «شكوه انقلاب» از ۱۵ تا ۲۵ بهمن ماه در فرهنگسراي بهمن پذيراي عموم بازديدكنندگان است. |
↧
↧
کودکی که ستاره کاخ جشنواره شد +عكس
به گزارش جهان، شب گذشته پس از پخش این فیلم در کاخ جشنواره برج میلاد تهران، علي معلم، هانيه توسلي، بابک حميديان، پرويز پرستويي و سحر دولتشاهي به توصيف بازي متفاوت اميرکيان در فيلم شکاف پرداختند. بخشي از برنامه ديشب هفت هم به تکنيک هاي بازيگري اين کودک پرداخت. گبرلو مجري هفت در این باره گفت: حضور نجف زاده کوچک کاخ جشنواره را به هم ريخته بود.گفتنی است امیرکیان، فرزند کامران نجف زاده خبرنگار کارکشته واحد مرکزی خبر است. |
↧
حیات دوباره حجازی با مرگ ماهی
به گزارش جهان به نقل از فرهنگ نیوز، روح الله حجازی پوست انداخته و از پیله اش بیرون آمده است. دوران پروانگی اش در حال شروع شدن است. اتفاقی که گاهی برای بسیاری از کارگردانان و نویسندگان سال ها به طول می انجامد و بازهم به بلوغ کامل نمی رسند. اما حجازی که در پس تعاریف رودربایسی دار، گیر افتاده بود به یکباره با تغییر در دغدغه ها و نگاهش به موضوعات پیرامونش از استعداد هنری اش استفاده ای در جهت پیشرفت داشته و سینمایش را از نابودی نجات داده است. البته منظور نگارنده این نیست که مرگ ماهی یک شاهکار سینمایی یا یک اثر ماندگار در سینمای ایران است، نه، مرگ ماهی مخصوصاً در فیلمنامه پر است از ایرادات ریز و درشتی که هر کدام لطمه ای کاری به فیلم زده است. اما با این وجود هنوز هم اعتقاد نویسنده این سطور بر این است که حجازی گامی در اصلاح سینمایش برداشته است. فیلم های قبلی حجازی مخصوصا دوگانه تقابل سنت و مدرنیته اش به گفته خودش قرار بود نقد مدرنیته باشد و بیش از هر چیز بازگشت به سنت را تجویز کند. البته سنتی امروزی شده که مناسبات روز را هم در آن دیده شده باشد. اما نتیجه همیشه برعکس از آب درمی آمد. البته تقصیر خودش هم نبود، بخشی از تقصیر به گردن اوست و بخشی به گردن نویسنده و بخش اعظمی گردن منتقدان شبه روشنفکری که جز ایجاد توهم فانتزی چیزی برای کارگردان، مخصوصا کارگردانان جوان به همراه ندارند و فقط سدی هستند جلوی اصلاح و پیشرفت سینمای آنها. اتفاقی که بارها بسیاری از سینمایی ها را به بیراهه کشانده و نتیجه اش شده است سینمای بی مخاطب امروز. حجازی نشان داده که کارگردانی و بازیگردانی را خوب بلد است. مخصوصاً در کار پر کاراکتر و پر ستاره ای مثل مرگ ماهی که سنگین ترین فیلم امسال از نظر اسم عوامل جلو و پشت صحنه است. مطمئناً عوامل قوی فیلم مخصوصاً پشت صحنه در کیفیت فنی آن بسیار تأثیرگذارند. اما بازهم مدیریت و هدایت کارگردان بسیار مهم است. بازی ها روان و باور پذیر از آب در آمده است. البته به جز بازی نیکی کریمی در نقش تهمینه که آنقدر خشک و مصنوعی است که بازی دیگران را هم در تقابل های دوطرفه تحت تأثیر قرار می دهد و کار را خراب می کند. محمودی کلاری هم که حسابی امتحان خودش را پس داده است. اسمش به عنوان مدیر فیلمبرداری تضمین کننده تصاویر جذاب و هم راستا با نصویر و محتوا است. مرگ ماهی فیلمی آرام و آهسته است. قرار است همه چیز در روندی آرام روایت و تغییر کند. دوربین هم باید آرام باشد و مخاطب را قدم قدم به نتیجه نزدیک کند، که می کند. حرکت سریع یا تغییر ناگهانی زاویه، همه چیز را به هم می ریزد و کلاری خوب حواسش بوده که مخاطب دچار دوگانگی نشود. اما ایراد کار، فیلمنامه است. ایرادی که بسیاری از فیلم های ایرانی به آن دچارند. عناصر اولیه فیلمنامه تا روبه راه و آماده نباشد نمی توان به بسط و تاثیر آن فکر کرد. حرف فیلم معلوم است. قرار است درباره انسجام و باهم بودن خانواده حرف بزنیم. درباره گذشت و مدارا کردن. درباره با هم بودن. ماجرا یا ایده اولیه هم خوب است. مادر که در زندگی اش نتوانسته بچه هایش را دور هم جمع کند و آنان را با هم آشتی دهد، تصمیم می گیرد بعد از مرگش با وصیتی عجیب آنها را دور هم جمع کند. اما ضلع سوم ناقص است. شخصیت ها کامل نیستند. یعنی خوب نوشته نشده اند تا بتوانند از دل ماجرا و خرده داستان ها قصه را پیش ببرند. گذشته های نامعلوم و ارتباطات گنگی که هیچ کدام درست و کامل بیان نمی شوند. برای همین است که اگر شخصیتی حذف شود و یا شخصیتی اضافه شود اتفاقی در روند کلی فیلم نمی افتد. چیزی به نتیجه و جمع بندی اضافه و یا از آن کم نمی شود. اتفاقات و داستان های فرعی که قرار است کمک کننده یا پیش برنده داستان اصلی باشند، جز نکاتی انحرافی چیزی به همراه ندارند. کاش به جای اضافه کردن آنقدر شخصیت و ماجراهای فرعی که مثلاً قرار است بر ابهام و تعلیق فیلم اضافه کند، داستان اصلی و شخصیت های اصلی کمی پروار تر و پر ریشه تر می شدند. فیلمنامه در وضع موجود بیش از یک فیلم کوتاه، حرفی برای زدن ندارد و تبدیل آن به فیلم سینمایی جز نمایش رشد کارگردانی حجازی چیز دیگری را بیان نمی کند. اما با این وجود باز هم گفتن این نکته مهم است که حجازی در مسیر پیشرفت است و این بار که خودش نوشتن فیلمنامه را گردن گرفته، بیشتر توانسته دغدغه های اصلی و درونیاتش را بیان کند که البته هنوز نویسندگی اش جای کار دارد و از کارگردانی اش عقب تر است. حجازی یکی از مستعدترین کارگردانان نسل سومی سینمای ایران است که نیاز به همراهی و مهربانی بیش تری است. |
↧
کنایههای نیشدار به خانوادههای مذهبی در فیلمفارسی مدرن "کوچههای بینام"
↧
شکوفههایی که به مرضیه دباغ اهدا شد
به گزارش جهان به نقل از عمارفیلم، مستند «شکوفه های زمستان» به کارگردانی تورج کلانتری و اثر تقدیر شده بخش تاریخ معاصر ایران در پنجمین دوره جشنواره مردمی فیلم عمار، ساعت ۱۸ روز پنج شنبه، شانزدهم بهمن از شبکه افق پخش می شود. پخش مصاحبه فرح پهلوی در این مستند و استفاده از تصاویر آرشیوی دیده نشده از دهه ۵۰ از نکات قابل توجه این مستند است، تولید این مستند در موسسه نجوای زلال هنر نزدیک به دوسال زمان برده است، بسیاری از کارشناسان هنر انقلاب این اثر را نه یک اثر تدافعی و شعاری ، بلکه نگاهی نو به تاریخ معاصر با توجه به واقعیت های آن دوره میدانند.در آستانه پخش این مستند، مؤسسه نجوای زلال هنر ضمن اطلاعیهای این اثر گرانقدر را به مناسبت دهه فجر و به پاس یک عمر مجاهدت متعهدانه انقلابی به مرضیه دباغ تقدیم کرد. متن کامل این اطلاعیه به این شرح است: «بر هر آنچه صعود میکنیم و نگاهی زیر پایمان میاندازیم برایمان حقیر میشود، تنها کوه است که وقتی رویش ایستادهای هنوز عظمتش در دلت هولناک مینماید.حالا صعود میکنیم و پرچم نشان میدهیم به تمام کسانی که خواب بالا رفتن از این شیب را هم نمیدیدند، تا بگوییم اینجا ایستادهایم... اما کجا ایستادهایم؟هموارکننده این راه کسانی بودند که هنوز یادآوری زخمهایی که دیدهاند برایمان بسی دشوار است، یادمان نمیرود اینجا قلهای است بر بلندای عظمت شیرزنانی چون مرضیه دباغ، قلههایی که با تمام زخمهایشان هنوز استوارند و همیشه استوار بادا.موسسه نجوای زلال هنر مستند شکوفههای زمستان را تقدیم میکند به بزرگ زن این دیار «مرضیه دباغ» و شما را نیز دعوت میکند به دیدن این مستند در روز پنجشنبه ۱۶ بهمن ماه ساعت ۱۸ از شبکه افق سیما» |
↧
↧
تمثیل جالب شیخ بهایی درباره یک زاهد
به گزارش جهان، حجتالاسلام سیدمحمدرضا آقامیری مدیر مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران استان تهران در گفتوگو با فارس، در خصوص ابعاد اجتماعی دین اسلام و حضور آن در جامعه به تبیین معنای تقوای فردی و تقوای اجتماعی پرداخت و اظهار داشت: اجتماع، مجموعهای از فرد فرد افراد یک نظام یا جمعی از افراد مختلف یک مجموعه. تقوای فردی نشاندهنده این است که شخص، آن بازدارندگی که به عنوان یک ملکه نفسانیه در وجود خویش ایجاد کرده، میتواند خود را از بعضی مهلکهها مانند مهلکه گناه و معصیت نجات بخشد و این یک حیطه فردی است و امکان دارد افرادی که تحت آموزش تعالیم مختلف قرار گرفتهاند، تقوای متفاوتی را از خود بروز دهند.* منظور از تقوای فردی و تقوای اجتماعیوی با اشاره به تقوای اجتماعی و تقوای جمعی ابراز داشت: وقتی ما وارد شهر میشویم و میبینیم چهل ـ پنجاه درصد از افراد آن شهر اهل نماز و مسجد هستند میتوانیم به عنوان یک شهر باتقوا از آن یاد کنیم چرا که در آن جامعه کمتر دزدی شده و شاهد قانونگریزی کمتری هستیم و این بازدارندگی به یک هنجار اجتماعی تبدیل شده است.مدیر مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران استان تهران تصریح کرد: اسلام ضمن اینکه به فرد توجه دارد نگاه ویژهای نیز به اجتماع و جمع دارد؛ کسی که میتواند یک جامعه توحیدی را به عنوان زیربنا و زیرساخت افعال خود قرار دهد جایگاه ویژهای دارد، اما به اعتقاد بنده توجه اسلام بیشتر به مباحث اجتماعی است از این رو طبیعی است که دو مقوله فرد و اجتماع در هم تنیده باشند.آقامیری ادامه داد: از طرفی هم انسان خواهان آثار اجتماعی توحید در جامعه است، به همین دلیل اسلام هم به مراتب اجتماعی دین تأکید بیشتری دارد و میگوید که نمازهای خود را به جماعت برگزار کنید، جماعت یعنی مجموعهای از افراد که کنار هم نماز میخوانند و نمازجمعه یعنی روزی که مردم در یک مصلی برای خواندن نماز اجتماع کنند.وی عنوان کرد: همچنین دین مبین اسلام، اجتماع را به صلهرحم مرتبط میکند و میخواهد در خلال این روابط اجتماعی، رقت قلب و محبت افراد نسبت به یکدیگر صورت گیرد و بخشی از تقوا این است که انسان نسبت به خواهر و برادر و ارحامش اهتمام ویژهای داشته باشد.مدیر مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران استان تهران ابراز داشت: تقوایفردی که ما از آن به عنوان رهبانیت یاد میکنیم، اسلام از آن دوری میکند و چه بسا به عنوان معصیت هم تلقی میشود لسان روایات به ما میگوید حتی کسی که تنها غذا میخورد از رحمت خدا بریده شده است، لذا فرد نمیتواند انحصارگرا، درونگرا بوده و تنها خودش باشد و خودش.وی در ادامه به اجتماع مردم در ایام حج اشاره کرد و گفت: خداوند به حضرت ابراهیم(ع) میفرماید: «وَأَذِّن فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجَالاً» میان مردم برو و مردم را وادار کن تا به حج آیند و خواهی دید که مردم از راه دور و نزدیک با شتر، سواره و یا پیاده برای انجام حج میآیند تا شاهد منافع خویش باشند بنابراین بخش اجتماعی آئین عبادی حج بسیار مهم است.آقامیری اظهار داشت:درست است که حج از یک سری اعمال فردی تشکیل شده، اما اعمال اجتماعی حج مبنی بر اینکه تمام حجاج در یک نقطه جمع میشوند برای این است که همگی با هم در کنار خدا یاد خدا باشند که بیانگر صورت اجتماعی اسلام است.* رعایت تقوای فردی و ارتباط آن با زیرساخت جامعه توحیدیوی خاطرنشان کرد: اگر توصیه میشود شخص تقوا را رعایت کند به دلیل این است که فرد به عنوان زیرساخت بنای یک جامعه مطرح میشود وگرنه خود شخص به تنهایی اعتباری ندارد. در همین رابطه شیخ بهایی(ره) در کشکول و دیوان خود، یک عابد زاهدی را مثال میزند که روزها روزه میگرفت و شبها نماز میخواند و سپس هرشب از جانب خداوند برای او دو قرص نان میآمد.مدیر مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران استان تهران افزود: یکی از روزها که قرص نان به شخص زاهد نرسید به روستایی که ساکنان آن گبر و بتپرست بودند رفت و از کفار آن روستا تقاضای نان کرد و سگ آن قبیله، فرد عابد را به طریقی متوجه کرد که یک روز غذا نداشتی سراغ دشمنان خدا رفتی اما من هیچگاه صاحب خود را رها نمیکنم.وی گفت: در واقع شیخ بهایی با بیان این روایت میخواهد بگوید عبادت در خفا، عبادت در غار و رهبانیت تا زمانی که عبادت توحیدی نباشد، هیچ اعتباری ندارد چه بسا شیطان هم ۶ هزار سال عبادت کرد و خودشگفتیاش را افزود که هیچ اعتباری برای خداوند متعال نداشت.آقامیری اظهار داشت: بنابراین بحث رهبانیت و در خود فرو رفتن، بحث خودشیفتگی مورد تأیید و توجه اسلام نیست و ما باید تقوای اجتماعی را با حضور در اجتماع محک بزنیم و تا زمانی که یک فرد، انسان اجتماعی نباشد، بهرهای از حضور در جمع نخواهد برد.وی در خصوص ملاک سنجش تقوای اجتماعی گفت: حضور مردم در صحنههای عبادت جمعی، استنکاف و بازدارندگی از ارتکاب معاصی میتواند میزانی برای سنجش تقوای اجتماعی باشد. |
↧
فیلمی که فقط تیتراژش دیدنی بود!
به گزارش جهان به نقل از فرهنگ نیوز، هر چند فیلم سینمایی بدون مرز جایزه جشنواره آینده آسیا را از جشنواره توکیو برده است و بر خلاف مقررات وارد جشنواره فیلم فجر شده اما هرگز نمی توان آن را اثری شاخص درباره سینمای جنگ و ضد جنگ دانست. اولین ساخته امیر حسین عسکری درباره پسر بچه ای است که هر روز برای ماهیگیری به کشتی به گل نشستهای در نقطه صفر مرزی پا میگذارد و آنجا را به محلی برای آرامش خود تبدیل کرده، اما حضور پسر بچه ای عرب آرامش او را به هم می ریزد. آنها در ابتدا با یکدیگر به شدت اختلاف دارند و با هم دعوا می کنند. اما پس از اتفاقاتی پسر بچه ایرانی متوجه می شود شخصی که آرامشش را بر هم ریخته اصلاً پسر نیست و دختری است که خود را به شکل پسرها درآورده. پس از انفجار یک مین در نقطه صفر مرزی بعد از گذشت چند سکانس دختر فیلم با فرزندی با چشم گریان به کشتی باز می گردد، و پسرک ایرانی برای آنان شیر خشک و غذا تهیه می کند، چند روزی می گذرد و سربازی آمریکایی به جمع آنان اضافه می شودو قصد دارد دختر عرب را گروگان بگیرد که با شجاعت پسر ایرانی، سرباز آمریکایی تسلیم و داخل یکی از اتاق های کشتی زندانی می شود، مدتی می گذرد و در پی تشنگی سرباز آمریکایی، روابط این سه شخصیت با هم گرم تر می شود تا اینکه فردای آن روز سرباز آمریکایی و دختر عرب ناپدید می شود. تنها نقطه مثبت، تیتراژ خوبشروع فیلم به خوبی آغاز می شود، نمایی از پسر بچه ای که در حال رکاب زدن دوچرخه است به و به سمت نیزار ها و نقطه صفر مرزی می رود، لباس های خود را برای شنا کردن به سمت کشتی در می آورد ، به محض فرو رفتن در آب، تیتراژ فیلم شروع می شود و مخاطب را با خود همراه می کند و نوید فیلمی جذاب را به او می دهد، اما هر چه زمان می گذرد اتفاق خاصی در فیلم رخ نمی دهد و آنچنان فیلم ملال آور می شود که دیگر کسی توجهی به آن ندارد. یکی از مهم ترین سؤال های موجود در ذهن هر مخاطبی آن است که چرا و به چه دلیلی چنین فیلمی ساخته شده است، فیلمی که تنها می توانست به اندازه یک فیلم کوتاه حرف برای گفتن داشته باشد و وقت مخاطبان را یک ساعت و نیم هدر ندهد. شکنجه گاه مخاطببی شک بدون مرز فیلمی خالی از مفهوم، تکنیک و خلاقیت است و تنها در راه کشف تجربه ای جدید برای گروه تولید خود می باشد. فیلمی تقریباً صامت که در طول ۹۰ دقیقه شاید کمتر از ۱۰۰ کلمه دیالوگ برای آن نوشته شده باشد و از آنجایی که آن هم به بدترین شکل ممکن توسط نابازیگرهای آن ادا می شود، سینما را به شکنجه گاه مخاطبان خود تبدیل می کند. نابازیگرانی که نه تنها معمولی نیستند، بلکه به شدت غیر منطقی هستند و به دنبال ادا درآوردن اند، از سرباز آمریکایی گرفته که در حال شعر دادن است و آن قدر ذلیل که فرق او با یک دوره گرد خیابان مشخص نیست تا دختر عرب و پسر ایرانی که یک لغت را نیز نمی توانند واقعی و به دور از دستپاچگی کارگردان بیان کنند. شاید یکی از علت های نداشتن دیالوگ در فیلم ، لو رفتن اوست که چیزی در چنته برای گفتن ندارد . فیلمنامه ای لا مکان و لازمان فیلمنامه ای که نه گذشته ای دارد و نه آینده ای، کارکترهای فیلم هم نمی دانند برای چه در آن مکان هستند و اصلاً برای چه فعالیت می کنند، تنها در حال دست و پا زدن برای پیش برد خط اصلی داستان که آن هم مشخص نیست یا اگر بخواهیم دقیق بگوییم اصلاً علت و معلولی در منطق فیلمنامه شکل نگرفته که کسی بخواهد درباره آن حرفی بزند. فیلمی لا مکان و لا زمان و البته بی کلام، اگر کارگردانی بخواهد فیلمی خلق کند که کمتر در آن حرف بزند و بیشتر از طریق تصویر مفهوم خود را انتقال دهد، حداقل باید دارای خلاقیت فوق العاده در زیبایی شناسی بصری باشد که آن هم تنها در فیلم های کوتاه مصداق پیدا می کند و نه در ۹۰ دقیقه فیلم سینمایی. بدون مرز در آرزوی بیان صلح و عواطف انسانی است اما هیچ گاه به آن دست پیدا نکرده، در پی بیان صلح و آرامش است. اما نمی تواند آن را به درستی ادا کند و اینجاست که مخاطب نمی تواند حرف کارگردان را باور کند. زیرا آنقدر فضا خالی از عقلانیت است که جایی برای فکر و اندیشه نمی گذارد.فیلم |
↧
یک انیمیشن ایرانی حرفهای که چشم کودکان را گرفت اما دریغ از یک تشکر خشک و خالی
↧
تیشه به ریشه فرهنگ/ وقتی طنز به ورطهی وحشتناک حریمشکنی میافتد
سرویس فرهنگی جهاننیوز - دکتر محمد لطفیزاده: به تازگی سریالی به شبکه نمایش خانگی با عنوان «عشق تعطیل نیست» وارد شده که با توجه به نام برخی بازیگران مطرح و مشهور (آقای محمدرضا گلزار و خانم مهناز افشار) سعی در جذب مخاطب و رقابت با سایرین داشته است که البته در همین ابتدا هم کم اسیر شایعات و تعطیلی پروژه نشده است!اصولاً تعدد محصولات و ایجاد رقابت خوب است و امری پسندیده به شرطی که این افزایش رقابت به افزایش کیفیت منجر شود و اگر اینگونه نباشد همافزایی سقوط فرهنگی و اخلاقی بعید نیست.نویسنده و کارگردان این سریال بیش از هر چیز با سریال تلویزیونی خانه سبز شناخته شده است و به همین دلیل هم در ابتدای مجموعه جدید نمایش خانگی خود سعی کرده خاطراتی از خانه سبز را با صدای مرحوم خسرو شکیبایی زنده کند.آقای بیژن بیرنگ کپیبرداری از مجموعههای خارجی و ماهوارهای را خوب بلد است و مانند مجموعه شام ایرانی حالا به تقلید از یک مجموعه نسبتاً مشهور نیز اعتراف نموده است. البته هر تقلیدی بد نیست اما اگر این تقلید به جابجایی فرهنگها منجر شود خطرناک است.هر چند در این مجموعه به نسبت فیلمهای دیگر وضع حجاب بازیگران قدری بهتر است (به رسم آنکه به مرگ گرفتهاند که به تب راضی شدهایم)، اما مشخص نیست چهره بزک کرده و ناخن لاکزده بازیگران زن در این مجموعه چه تأثیری در پیشبرد داستان باید داشته باشد؟صرفنظر از نسبتهای ناروایی که یک جوان در این سریال به پدر و مادرش میدهد و نوع صدا زدن به دور از عرف و ادب آنان، سکانس کافی شاپ که حاصل یک قرار عاشقانه یا به قول نویسنده (DATE) است نمایی عریان از جابجایی فرهنگ اسلام و غرب است. در فرهنگ اسلامی آشنایی دختر و پسر و روابط دو یا چند نامحرم تابع قوانین خاصی است و در عرف ایرانی نیز پذیرفته شده است اما در این سریال به راحتی عدم اطلاع خانواده از این قرار ملاقات عاشقانه به رخ کشیده میشود و دختر و پسر نامحرم جلوی کافی شاپ و آنهم در حالی که صاحب کافی شاپ و احتمالاً دیگران (در خیابان) در حال مشاهده هستند با یکدیگر آواز میخوانند و به حرکات موزون نزدیک میشوند!از سوی دیگر شوخی و طنز که دو عنصر مهم در ادبیات و سینما و البته مقبول است در این مجموعه گاه به ورطهی وحشتناک حریمشکنی میافتد تا جایی که با عبارات (به من حس داره) و (الان همسرم (شراره) خونه است و نمیشه!) به مخاطب نوعی از انحراف اخلاقی بین دو مرد القا می شود. به راستی این چه تیشهای است که به دست برخی افتاده تا به جان فرهنگ و اخلاق و حیاء بیفتند و آن را از بین ببرند؟در این نوشته قصد تحلیل سینمایی و تکنیکی نبود که اگر قصد این بود شاید چند برابر میشد تحلیل به رشته تحریر درآورد اما هدف این بود که هشداری داده شود البته اگر گوش شنوایی باشد!آقای بیرنگ در ابتدای این سریال از هدف خود در معرفی عشق بعنوان رابطهای توأم با درک متقابل سخن میگوید که به جای خود خوب است اما اگر این کشور اسلامی است و مجوز از سوی مرجعی دولتی و اسلامی صادر میشود و هنرمندان ما به اسلام معتقدند یا در هوای اسلام نفس می کشند این گونه اختلاط زن و مرد و عدم تقید به حیاء پذیرفته نیست.کسی نگوید که در این وانفسای اینترنت و ماهواره چرا راه را برای داخلیها میبندید که اتفاقاً راه باز است برای آنان که به حیاء و عفت جامعه بیفزایند. فراموش نکنیم که یک کارکرد بسیار مهم ماهواره و بدتر از آن اینترنت این بوده است که آنقدر فضا را آلوده ساخته که آلودگیهای کوچک دیگر به چشم نمیآید و قبح شکنی و سادهانگاری به روال تسامح و اباحهگری رواج یافته است.امید که به فضل الهی این هشدار مؤثر واقع شود. |
↧
↧
شوخی زشت با سرداران سپاه در جشنواره
به گزارش جهان به نقل از فرهنگ نیوز، حاشیهها جزیی جدانشدنی از جشنواره فیلم فجر هستند. در روز سوم جشنواره هم با حواشی مختلفی روبرو بودیم. مهمترین حاشیه بحثهایی بود که بر سر نمایش فیلم اول "مرگ ماهی" مطرح شد؛ بحثهایی منطبق بر این اصل که گویا کارگردان این اثر برای ساخت آن سراغ فیلمنامه ارژینال نرفته و سعی کرده با گرته برداری از چند فیلم مختلف از "مادر" علی حاتمی گرفته تا "برف روی شیروانی داغ" محمدهادی کریمی و البته "یه حبه قند" رضا میرکریمی فیلمش را بسازد. حضور رییس سازمان سینمایی در کاخ جشنواره نیز به اندازه خود حاشیه ساز همان طور که تماشای فیلم "شکاف" از کارگردانی که فیلم قبلش "گس" توقیف شده بود. در ادامه به برخی از مهمترین حاشیههای روز سوم اشاره کردهایم. صف انتظار برای تایپ خبروجود فضای مناسب برای انعکاس اخبار رسانه ای اهالی رسانه را باید به فال نیک گرفت که همچنان بعد از گذشت چند سال پا برجاست و تغییر چندانی نداشته اما توجه به اصل تعدد روزنامهنگاران و خبرنگاران و یا شاید حتی گفت خبرنگارنما، تعداد سیستمها کفایت حجم متقاضیان را نمیدهد. در سومین روز از جشنواره، کافی نت کاخ جشنواره آن چنان شلوغ شده بود که بسیاری از اهالی رسانه برای ارسال اخبار خود یک ربع تا نیم ساعت در صف انتظار ایستادند. با توجه به اینکه فضای خالی در لابی سالن همایشها موجود است. بد نبود که فکری هم میشد برای افزایش تعداد سیستمها. آیا این شوخیها دیده نشده؟ اینکه ممیزان ما چارچوبهای خاص خود را در ممیزی آثار دارند و سعی وافری میکنند که اشارات و طعنههای تند سیاسی وارد فضای فیلمها نشود چندان عجیب نیست. با این حال در برخی فیلمهای جشنواره اشاراتی را میبینیم که انگاری از چشمان ممیزان دورمانده است. در بخشی از "احتمال باران اسیدی" یک شوخی نادرست و زشت با سرداران سپاه صورت گرفت! یکی از کاراکترهای فیلم که جوانی است که بعضاً مخدر هم مصرف میکند برای راه اندازی کار پیرمردی که جای پدرش است از طریق تلفن دستی خود را سرداری جامیزند که به دنبال گرفتن نمایندگی یک داروی تقویت قوای جنسی در کشورهایی چون سوریه است!!! نمیدانیم این شوخیها توسط ممیزان ما دیده شده است و به اصطلاحاً زیرسبیلی آن را رد کردهاند یا ممیزان ما فیلم را بادقت ندیدهاند. شاید هم ممیزان صرفاً نیمه ابتدایی فیلم را که به سبک آثار شهید ثالث، کند، بی هیجان و بدون اتفاق پیش میرود دیدهاند و بر همین مبنا مجوز نمایش کامل اثر را صادر کردهاند. ازدحام جمعیت و عدم تحقق رضایت خاطرشلوغی سالن نمایش فیلم در کاخ جشنواره که تقریباً از روز ابتدایی وجود داشت در روز سوم و بخصوص به هنگام نمایش دو فیلم "مرگ ماهی" و "شکاف" به اوج خود رسید. جالب است که این ازدحام جمعیت که البته ناشی از انتظارات بالای مخاطبان از سازندگان دو فیلم بود در مورد "مرگ ماهی" که به نومیدی مطلق انجامید و در مورد "شکاف" رضایتی نسبی را برای مخاطبان به وجود آورد. این شلوغی بیش از حد که به سبب ورود افراد غیرمتفرقه در سالن بود موجب آن شد که بسیاری از همین متفرقهها برای دوستان و آشنایان خود صندلی رزرو کنند و به این ترتیب اهالی رسانه که کمی دیرتر وارد سالن شده بودند مجبور شوند به بالکن رفته و در نقاط کور بالکن فیلم ببینند. بدعتی غلطیکی از بدعتهای غلطی که مدیر کاخ جشنواره بنیان گذاشته است این است که از حراست فیزیکی سالن نمایش خواسته است که بعد از آغاز نمایش فیلم دربهای ورودی را بسته و دیگر به کسی اجازه ورود به سالن ندهد. این امر موجب آن شده است که بعضاً مخاطبانی که در میانههای نمایش فیلم از سالن خارج میشوند به هنگام بازگشت با عبارت "ورود ممنوع" مخاطبان مواجه شوند و همین باعث درگیریهای لفظی میان آنها و مسئولان حفاظت فیزیکی شود. بهتر بود چنین تصمیماتی با مشورت میان اهالی رسانه صورت میگرفت تا حجم این درگیریهای کمتر شود. اینها دوست هستند یا...؟حجت آ.. ایوبی رییس سازمان سینمایی دیروز برای اولین بار به کاخ جشنواره آمد و به هنگام نمایش "شکاف" در سالن اصلی برج حاضر شد. حضور ایوبی سبب ساز آن شد که جمع کثیری از مدیران و کارمندان برج میلاد در کنار او قرار گرفته و به مدیحه سرایی از عملکرد مدیریتی ایشان پرداخته و در گپ و گفتهایشان از این بگویند که به لطف مدیریت ایشان بوده که امسال جشنواره بی حاشیه ای را شاهد هستیم. البته این مدیحه سرایان از این نگفتند که کم حاشیه بودن باعث حضور یک سری آثار بی بو و بی خاصیت به جشنواره شده است. توده و ربطش با شکافنکته جالب فیلم "شکاف" که نام قبلی آن "توده" بوده درباره مشکلی است که کاراکتر اصلی زن فیلم پیدا میکند؛ این زن به دلیل ایجاد توده ای در رحمش مجبور به این است که بچه دار شود اما تلاش برای بچه دار شدن مواجه میشود با درگیری وی و همسرش با مشکل دوست نزدیکشان و به این ترتیب شرایطی متفاوت برایشان رقم میخورد. به نظر میرسد تغییر نام فیلم از "توده" به "شکاف" دقیقاً بر این مبنا بوده که سالها پیش از این حزبی به نام حزب توده تحت تأثیر تفکرات کشور شوراها در ایران به راه افتاد. در آن دوران هر کس که عضو این حزب بود را توده ای مینامیدند و در فیلم "شکاف" نیز کاراکتر اصلی داستان به دلیل ضایعه رحمش، توده ای تلقی میشود! اما این توده کجا و آن توده کجا؟! |
↧
اصلاحطلبان امروز قرابتی با شریعتی ندارند
↧
کودکان ایران ظرفیت بالایی دارند
به گزارش جهان به نقل از مهر، مصطفی رحماندوست ظهر پنج شنبه در آئین نکوداشت شاعر محبوب کودکان، مصطفی رحماندوست، با بیان اینکه سال ۱۳۲۹ در همدان دیده به جهان گشوده، اظهار داشت: حال من خوب است، نه برای اینکه در همدان کتابخانه و مدرسه با یاد و نامم ساخته شده و نه آنکه اکنون در زادگاهم هستم، حالم خوب است چون ۴۰ سال است که برای کودکان کار می کنم.وی با بیان این مطلب که حالم خوب است چون عدالت و آزادی را حق بچه های جهان می دانم، افزود: بیش از همه به این دلیل حالم خوب است که در همدان پیش از آنکه کسی بمیرد به یادش افتادند و برای او نکوداشتی برپا کرده اند.شاعر و نویسنده محبوب کودکان با تاکید بر اینکه فاتحه یعنی آغاز یک کار، افزود: تصور نکنید که به مجلس ختم آمده اید، چرا که پرونده رحماندوست هنوز باز است.رحماندوست با اشاره به اینکه از سیاسی کاری دور است و تنها به اعتلا و بزرگی کودکان سرزمینش می اندیشد، عنوان کرد: این بهانه ای است تا پیام آزادی و عدالت را به گوش کودکانی برسانم که کتاب نمی خوانند.وی با اضافه کردن این مطلب که وقتی کودکی افغانی را می بینم که نمی تواند در ایران درس بخواند عذاب می کشم، ادامه داد: باید به چنین کودکانی کمک کنیم تا از ایران با انبوهی از دانسته ها به کشور خود برگردند.شاعر شعر ماندگار صد دانه یاقوت، اضافه کرد: همیشه دوست داشتم دبیر شوم، اما در سال ۵۲ به دلیل داشتن سابقه فعالیت سیاسی، ساواک مانع تدریس من در کلاس درس شد و من سر از کتابخانه مجلس و کارشناسی کتاب های خطی در آوردم.رحماندوست با اشاره به نخستین فعالیت هایش در همدان، بیان کرد: نخستین کتاب را در همدان نوشتم، نخستین تئاتر را در همدان بازی کردم و نخستین ترانه و نخستین کتابخانه ام را نیز در همدان ساختم.وی ادامه داد: اما نخستین ایثار، گذشت و فداکاری را از پدرم و در همدان، در خرداد سال ۴۲ که سرآغاز انقلاب شکوهمند اسلامی بود آموختم.شاعر و نویسنده کودکان دیگر فعالیت های پایه ای خود در همدان اشاره کرد و گفت: نخستین نشست ها و هسته های موسیقی کر کودک را از همدان آغاز کردم.مصطفی رحماندوست آرزویش را خوب بودن حال و روز کودکان ایران بیان کرد و افزود: بچه ها، گل های فردای این سرزمینند که باید تفاوت های خود با دیگران را به رسمیت بشناسند.وی اذعان داشت: وقتی کودکان ایران را با کودکان سایر کشورها مقایسه می کنم، ظرفیت بالایی در آنها مشاهده می کنم که لایق صدرنشینی در جهان هستند.شاعر اشعار کودکانه با بیان اینکه ملتی که کتاب نخواند مصرف کننده ایده است، عنوان کرد: کشوری که مطالعه داشته باشد صاحب فکر و اندیشه خواهد بود.رحماندوست دارای ۱۹۰ عنوان کتاب، مجموعه شعر، قصه کوتاه و بلند با بیش از هفت میلیون تیراژ کتاب است که به ۱۳ زبان دنیا ترجمه شده است و وی سال ها داور جشنواره های داخلی و خارجی در بخش کودک است. |
↧
شهید محمد حنیفه "از آسمان"میگوید
↧
↧
سه فیلم برتر آرای مردمی روز چهارم جشنواره
به گزارش جهان به نقل از مهر، فیلم های سینمایی «عصر یخبندان»، «رخ دیوانه» و «کوچه بی نام» در روز چهارم از سی و سومین جشنواره فیلم فجر به ترتیب رتبه های اول تا سوم آرای مردمی را در اختیار دارند.با دریافت و شمارش ۳۳۹۵۷ رای در روز چهارم جشنواره فیلم های برگزیده «عصریخبندان» به کارگردانی مصطفی کیایی با میانگین امتیاز ۳/۱۲حائز رتبه نخست، «رخ دیوانه» به کارگردانی ابوالحسن داوودی با میانگین امتیاز ۳/۰۹رتبه دوم، «کوچه بی نام» به کارگردانی هاتف علیمردانی با میانگین امتیاز۳/۰۲ سومین رتبه را در اقبال تماشاگران به خود اختصاص داده اند. |
↧
دریغ از یک تشکر خشک و خالی!
به گزارش جهان به نقل از فرهنگ نیوز، شهاب اسفندیاری، فعال فرهنگی و سینمایی در صفحه گوگل پلاس خود نوشت: مدتی است می بینم دخترانم یک مجموعه انیمیشن ایرانی را با علاقه دنبال می کنند. طبعا توجهم جلب شده که ببینم در این بازار رنگارنگ انیمیشن های خارجی، این چه کاری است که توانسته بچه ها را پای تلویزیون بنشاند. تعجبم دو چندان شد وقتی دیدم داستان این مجموعه درباره وقایع انقلاب اسلامی است و در ادامه به جنگ و اشغال خرمشهر هم کشیده می شود. نام مجموعه 'فرزندان آفتاب' است. بچه ها آنقدر درگیر قصه شده اند که دیشب دختر ۶ ساله ام آمد و با ناراحتی از شهید شدن یکی از شخصیت ها به نام یاسر خبر داد!تا حدی که من دیدم کار از نظر فرم و تکنیک هم از کیفیت خوبی برخوردار است و شخصیت پردازی و داستان جذابی دارد. در حالی که بسیاری از فعالان فرهنگی و رسانه ای انقلاب سخت مشغول رصد و نقد فیلم های غیراخلاقی و ضدانقلابی در سینما هستند،(که طبعا باعث جلب توجه به آن آثار هم می شود)، عجیب است که تاکنون هیچ جا تقدیر و ستایشی از این مجموعه ندیده بودم.۲۰ سال پیش داشتن انیمیشن هایی که به موضوع انقلاب بپردازد مثل یک رویای دست نیافتنی بود، به گونه ای که به گمانم حتی رهبر انقلاب در حکم رییس سازمان صدا و سیما بر توجه جدی به این حوزه تاکید کرده بود. متاسفانه ما گاهی آن قدر خیره به جبهه مقابل هستیم که رویش ها و دستاوردهای خودمان را نمی بینیم و دائم در عرصه فرهنگ آیه یاس می خوانیم. به نوبه خود به سازندگان گمنام این مجموعه دستمریزاد و خسته نباشید می گویم. بر اساس اعلام نظرسنجی های سازمان این اثر 'هیچ' مخاطبی نداشت!علی نوری اسکویی، کارگردان هنری، سرپرست نویسندگان و تهیه کننده مجموعه انیمیشن 'فرزندان آفتاب' هم در پاسخ به نوشته اسفندیاری در مطلبی عنوان کرده است: ازالطاف همه عزیزان به این مجموعه بسیار متشکرم .اما لازم دیدم نکاتی را عرض کنم. حقیر دانش اموخته هنر سینما از دانشگاه هنر کالیفرنیا هستم و این مجموعه تلویزیونی را با همکاری گروهی از بهترین هنرمندان کشور در حالی تولید نمودم که از تشخیص لزوم پرداختن به چنین موضوعی تا نگارش فیلمنامه و تولید اثر را بدون اینکه سازمان محترم صدا و سیمای این مملکت روحش هم خبر دار باشد با اندک مشارکت مالی یکی از ارگان های فرهنگی غیر متولی اما دارای مدیری متعهد و با تلاش شخصی و لطف الهی به پایان رساندم.در شرایطی که سازمان ورشکسته تلویزیون از شرایط مطلوب مالی برای ساخت چنین اثری برخوردار نبود و اساسا درایت و برنامه ریزی آن را هم نداشت بصورت رایگان جهت پخش در اختیار قرار دادم که علی رغم پیگیری بسیار جهت اطلاع رسانی قبل از پخش، دوستان به این مجموعه در ابعاد و اندازه های سریال های کره ای هم نگاه نکردند که از یک ماه قبل از پخش جوری تبلیغ شان میکنند که گویی اثری ملی یا حداقل هنری را می خواهند پخش کنند.اما از عدم اطلاع رسانی که بگذریم عجیب ترین تعبیر را در باره این اثر از یکی از مدیران جدید سازمان شنیدم که می گفت:حیف از انرژی که صرف تولید این مجموعه نمودید، ما که داستان ها و سوژه های خوبی داریم که می توانند برای مخاطب تبدیل به برند شوند مثل همین روباه و خروس خودمان. می تواند از تام و جری هم جذاب تر باشد....؟!! به راستی من که دانش اموخته کشور سازنده اثر مورد ذکر این مدیر هستم و برای بیان دغدغه هایم به خاک میهن اسلامیم باز گشته ام چه باید بگویم؟اما گله ای دارم از مخاطبین عزیز!ما عادت داریم به محض دیدن تصویری آزار دهنده، از طریق سایت ها و تلفن های نظر سنجی سازمان سریعا نظر خود را منعکس میکنیم. اما اگر کاری توجه مارا به خود جلب کند چه؟اینگونه است که ما اهالی هنر متعهد کشور در میان مخاطبانمان نیز تنها میمانیم. و چه سخت است که در کوچه و خیابان بشنوی و ببینی مردم از اثر شما تعریف می کنند، به دقت آن را دنبال می کنند، پیشنهاد و انتقاد بر آن دارند اما در جلسات شورای نظارت صدا و سیما به شما بگویند:بر اساس اعلام نظرسنجی های سازمان این اثر 'هیچ' مخاطبی نداشت! |
↧
یهره روانشناس اسرائیلی از قرآن کریم
به گزارش جهان به نقل از العالم «عوفر گروسبارد» در گفت و گو با نشریه اینترنتی " المصدر " گفت که از قرآن کریم برای حل مشکلات مابین فرزندان و والدین بهره می برد.گروسبارد ساکن سرزمین های اشغالی ، خاطرنشان کرد: نسخهای از قرآن به زبان عبری را پیدا کرده و ملاحظه کردم که بیش از ۳۰۰ داستان واقعی و جذاب در مورد تربیت فرزندان در آنها وجود دارد.او که درحوزه ارتباط کودکان با والدین تخصص دارد ، می گوید : به سرعت متوجه شدم که قرآن حاوی نکات تربیتی بسیاری است که به صورت جالبی بر رابطه بین انسانها، بین فرزند و مادر و بین همسایگان و حتی میان دشمنان نیز تمرکز کرده است.دکتر گروسبارد تأکید میکند: تندروی دینی در همه ادیان وجود دارد؛ واضح است که متون قرآن نیروی بالایی برای ارتقای جایگاه انسانی داراست و در صورت پیاده شدن آن در جامعه انسانی ما شاهد پیشرفت و گسترش انسانیت خواهیم بود. |
↧