November 3, 2014, 8:23 pm
باز این چه شورش است مگر محشر آمدهخورشید سر برهنه به صحرا در آمده آتش به کام و زلف پریشان و سرخ رویاین آفتاب از افقی دیگر آمدهچون روز روشن است که قصدش مصاف نیستاین شاه کم سپاه که بی لشکر آمدهیاران نظر کنید به پهلو گرفتنشاین کشتی نجات که بی لنگر آمده "شاعر شکست خورده ی توفان واژه هاست "یا این غزل بهانه ی چشم تر آمده ؟ بانگ فیاسیوف خذینی است بر لبشخنجر فروگذاشته با حنجر آمده آورده با خودش همه از کوچک و بزرگاصغر بغل گرفته و با اکبر آمده ای تشنگان سوخته لب تشنگی بس استسر برکنید ساقی آب آور آمدهاین ساقی علم به کف بی بدیل کیست ؟عطشان در آب رفته و عطشان تر آمده این ساقی رشید که در بزم می کشانبی دست و بی پیاله و بی ساغر آمده آتش به خیمه های دل عاشقان زدهاین آتشی که رفته و خاکستر آمده آبی نمانده روزه بگیرید نخل هانخل امید رفته ولی بی سر آمدهجای شریف بوسه ی پیغمبر خداستاین نیزه ای که از همه بالاتر آمده آن سر که تا همیشه سر از آفتاب بودامشب به خون نشسته به تشت زر آمده ای دست پر سخاوت روشن گشوده شودر یوزه ای به نیت انگشتر آمده بوی بهشت دارد و همواره زنده استاین باغ گل به چشمت اگر پرپر آمده بگذار تا دمی به جمالت نظر کنمهفتاد و دومین گل از خون بر آمده لب واکن از هم ای تن بی سر حسین من !حرفی به لب بیار ببین خواهر آمده ... * : مصرع از سید حمید برقعی است . |
![]() |
↧
November 3, 2014, 4:25 am
گروه فرهنگی جهان نیوز: شب عاشورای حسینی از راه رسیده است، همان شبی که امام حسین(ع) با یاران خویش تا صبح به عبادت و راز و نیاز عاشقانه در آخرین شب حیات خویش پرداختند و اینک بعد از ۱۳۷۵ سال از آن شبِ عاشقانههای حسینی میگذرد و مردم مؤمن و خداجوی کشورمان این شب را به یاد مناجاتهای سید و سالار شهیدان به احیا میپردازند و برخی در ختم قرآنهای دست جمعی شرکت میکنند تا مرهمی بر قلب پردرد امام زمانشان باشند.درباره اهمیت و جایگاه شب عاشورا کتاب «دستور المذکرین» آمده است که رسول خدا(ص) فرمودند: «هر کس شب عاشورا را احیا کند، گویی که به اندازه عبادت همه فرشتگان به عبادت خدا پرداخته است و پاداش کسی که در این شب عمل [صالح] کند، همانند پاداش ۷۰ سال عمل است»، برای شب عاشورا اعمال مستحبی ذکر شده است که در ادامه میآید:*نمازهای شب عاشورا۱- «محمدبن ابیبکر مدینی حافظ» در کتاب «دستورالمذکرین» به سند خود از «وهب بن منبه» از «ابن عباس» نقل کرده است که رسول خدا(ص) فرمود: هر کس در شب عاشورا در آخر شب، ۴ رکعت نماز بخواند، در هر رکعت «سوره حمد» و ۱۰ بار «آیةالکرسی» و ۱۰ بار سوره «توحید» و ۱۰ بار «فلق» و ۱۰ بار سوره «ناس» - و بعد از سلام نماز ۱۰۰ بار سوره »توحید» را قرائت کند، خداوند متعال در بهشت یک صد میلیون شهر از نور برای او بنیان مینهد که در هر شهر از آن شهرها یک میلیون کاخ و در هر کاخ، یک میلیون اتاق و در هر اتاق یک میلیون تخت و در هر تخت یک میلیون بستر و در هر بستر همسری از حورالعین و زنان زیبای بهشتی وجود دارد و نیز در هر اتاق یک میلیون سفره گسترده است و در هر سفره یک میلیون کاسه غذا و در هر ظرف غذا یک میلیون نوع غذا وجود دارد و هر کدام از آن خادمها و خادمهها دستمالی بر دوش افکندهاند و آمادهی خدمتاند».۲- در کتاب «دستورالمذکرین» به سند متصل از «ابن ابی امامه» آمده است که رسول خدا(ص) فرمود: هر کس در شب عاشورا ۱۰۰ رکعت نماز بخواند و در هر رکعت یک بار سوره «حمد» و ۳ بار سوره «توحید» قرائت کند و بعد از هر دو رکعت سلام بگوید، وقتی همه این ۱۰۰ رکعت نماز را به پایان برد، ۷۰ بار بگوید: «سبحان الله والحمدالله ولاإلهإلاالله والله اکبر ولاحول ولاقوة إلا بالعلی العظیم»، هر کس - اعم از مرد و زن - این نماز را بخواند، خداوند قبر او را از مشک عنبره آکنده میکند و در هر روز بر قبر او نور وارد میشود تا اینکه در شیپور قیامت دمیده شود و سفرهای برای او گسترده میشود که همه اهل دنیا از زمانی که دنیا آفریده شده تا زمانی که در شیپور قیامت دمیده میشود، میتوانند از نعمتهای آن بهرهمند شوند و هیچ کس از مردان و زنان نیست، مگر آنکه وقتی در قبر نهاده میشود، موهایش میریزد به جز کسی که این نماز را خوانده باشد.سوگند به خدایی که مرا به حق برانگیخت، هر کس این نماز را بخواند، خداوند در قبرش همانند عروس در حجله عروسی، به او نظر رحمت میکند تا اینکه در شیپور قیامت دمیده شود و وقتی قیامت فرا میرسد، همانند بردن عروس به سوی همسرش، از قبر بیرون آورده میشود».*دعایی با فضیلت در شب عاشوراآنگاه دعایی را که در بردارنده فضیلت بزرگ است و در کتاب «الریاض» آمده است، بخوان:«اَللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ یااَللهُ یارَحْمانُ،یااَللهُ یارَحْمانُ،یااَللهُ یارَحْمانُ،یااَللهُ یارَحْمانُ،یااَللهُ یارَحْمانُ،یااَللهُ یارَحْمانُ،یااَللهُ یارَحْمانُ،یااَللهُ یارَحْمانُ،یااَللهُ یارَحْمانُ،یااَللهُ یارَحْمانُ،یااَللهُ یارَحْمانُ وَأَسْأَلُکَ بِأَسْمائِکَ الْوَضِیئَةِ الرَّضِیَّةِ المَرْضِیَّةِ الْکَبیرَةِ الْکَثِیرَةِ یااَللهُ،وَأَسْأَلُکَ بأَسْمائِکَ الْعَزیزَةِ الْمَنِیعَةِ یااَللهُ،وَأَسْأَلُکَ بأَسْمائِکَ الْکامِلَةِ التّامَّةِ یا اَللهُ،وَأَسْأُلُکَ بِأَسْمائِکَ الْمَشْهُورَةِ الْمشْهُودَةِ لَدَیْکَ یا اَللهُ،وَأَسْألُکَ بِأَسْمائِکَ الَّتِی لایَنْبَغِی لِشَیْء أَنْ یَتَسَمّى بها غَیْرُکَ یااَللهُ وَأَسْأَلُکَ بِأَسْمائِکَ الَّتِی لاتُرامُ وَلاتَزُولُ یااَللهُ،وَأَسْألُکَ بِما تَعْلَمُ أَنَّهُ لَکَ رضاً منْ أَسْمائِکَ یااَللهُ،وَأَسْأَلُکَ بِأَسْمائِکَ الَّتِی سَجَدَ لَها کُلُّ شَیء دُونَکَ یااَللهُ،وَأَسْأَلُکَ بِأَسْمائِکَ الَّتِی لایَعْدِلُها عِلْمٌ وَلا قُدْسٌ وَلا شَرَفٌ وَلا وقارٌ یااَللهُ،وَأَسْأَلُکَ مِنْ مَسائِلِکَ بِماعاهَدْتَ أَوْفَى الْعَهْدِأَنْ تُجِیبَ سائِلَکَ بِها یااَللهُ وَأَسْأَلُکَ بِالْمَسْأَلَةِ الَّتِی أَنْتَ لَها أَهْلٌ یااَللهُ،وَأسْأَلُکَ بِالمسأَلةِ الَّتِی تَقُولُ لِسائِلِها وَذاکِرِهایا أَللهُ یاأَللهُ،یاأَللهُ یاأَللهُ،یاأَللهُ یاأَللهُ،یاأَللهُ یاأَللهُ وَأَسألُکَ بِجُمْلَةِ ما خَلَقْتَ مِنَ الْمَسائِلِ الَّتِی لا یَقْوى بِحَمْلِها شَیْءٌ دُونَکَ یاأَللهُ،وَأَسْأَلُکَ مِنْ مَسائِلِکَ بِأَعْلاها عُلُوّاً،وَأَرْفَعِها رِفْعَةً،وَأَسْناهاذِکْراً، وَأَسْطَعِهانُوراً،وَأَسْرَعِها نَجاحاً، وَأَقْرَبِها إِجابَةً، وَأِتَمِّهاتَماماً،و أَکْمَلِهاکَمالاًوَکُلُّ مَسائِلِکَ عَظِیمَةٌ یا أَلله وَأَسْأَلُکَ بِما لا یَنْبغِی أَنْ یُسْأَلَ بِهِ غَیْرُکَ منَ الْعَظَمَةِ وَالْقُدْس وَالْجَلالِ ،وَالْکِبْرِیاءِ وَالشَّرَفِ وَالنُّورِ،وَالرَّحْمَةِ وَالْقُدْرَةِ،وَاْلاشْرافِ وَالْمَسْأَلَةِ وَالْجُودِ،وَالْعَظَمَةِ وَالْمَدْحِ وَالْعِزِّ،وَالْفَضْلِ الْعَظِیمِ،والرواج وَالْمَسائِلِ الَّتِی بِهاتُعْطِی مَنْ تُرِیدُ وَبِها تُبْدِیءُ وَتُعِیدُ یا أَللهُ وَأَسْأَلُکَ بِمَسائِلِکَ الْعالِیَةِ الْبَیِّنَةِ الْمَحْجُوبَةِ مِنْ کُلِّ شَیْء دُونَکَ یا أَللهُ ، وَأَسْأَلُکَ بأَسْمائِکَ الْمَخْصُوصةِ یاأَللهُ،وَأَسْأَلُکَ بِأَسْمائِکَ الْجَلِیلَةِ الْکَرِیمَةِ الْحَسَنَةِ یا جَلِیلُ یاجَمِیلُ یاأَللهُ،یا عَظِیمُ یا عَزِیزُ،یا کَرِیمُ یا فَرْدُ یا وِتْرُ،یاأَحَدُ یاصَمَدُ، یااَللهُ یارَحْمانُ یارَحِیمُأَسْأَلُکَ بِمُنْتَهى أَسْمائِکَ الَّتِی مَحَلُّها فِی نَفْسِکَ یاأَللهُ،وَأَسْأَلُکَ بِماسَمَّیْتَهُ بهِ نَفْسَکَ مِمَّا لَمْ یُسَمِّکَ بهِ أحَدٌ غَیْرُکَ یا اَللهُ وَأَسْأَلُکَ بما لا یُرى مِنْ أَسْمائِکَ یا أَللهُ ،وَأَسْأَلُکَ مِنْ أَسْمائِکَ بِما لا یَعْلَمُهُ غَیْرُکَ یا أَللهُ،وَأَسْأَلُکَ بِمانَسَبْتَ إِلَیْهِ نَفْسَکَ مِمَّا تُحِبُّهُ یاأَللهُ،وأَسْأَلکَ بِجُمْلَةِ مَسائِلِکَ الْکِبْرِیاءِ وَبِکُلِّ مَسْأَلَة وَجدْتُها حَتّى یَنْتَهِیَ إِلَى اْلاسْمِ اْلأعْظَمِ یاأَلله وَأَسْأَلُکَ بِأَسْمائِکَ الْحُسْنى کُلِّها یا أَللهُ،وَأسْأَلُکَ بِکُلِّ اسْم وَجَدْتُهُ حَتّى یَنْتَهِی إِلى اْلاسْمِ اْلاعْظَمِ الْکَبِیرِ اْلأکْبَرِ الْعَلِیِّ اْلأعْلى،وَهُوَ اسْمُکَ الْکامِلُ الَّذِی فَضَّلْتَهُ عَلى جَمیِعِ ما تُسَمّی بِهِ نَفْسَکَیا أَللهُ یاأَللهُ،یاأَللهُ یاأَللهُ،یاأَللهُ یاأَللهُ،یاأَللهُ یاأَللهُ،یاأَللهُ یاأللهُ،یا رَحْمانُ یارَحِیمُ،أَدْعُوکَ وَأَسْأَلُکَ بِحَقِّ هذهِ اْلأسْماءِ وَتَفْسِیرِها، فَإنَّهُ لا یَعْلَمُ تَفْسِیرَها أَحَدٌ غَیْرُکَ یا أَللهُ وَأَسْأَلُکَ بِما لا أَعْلَمُ وَلَوْ عَلِمْتُهُ سَألْتُکَ بِهِ،وَبِکُلِّ اسْم اسْتَأْثَرْتَ بِهِ فِی عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلى مُحَمَّد عَبْدِکَ وَرَسُولِکَ وَأَمِینِکَ عَلى وَحْیِکَ،وَأَنْ تَغْفِرَ لِی جَمِیعَ ذُنُوبِی،وَتَقْضِیَ لِی جَمِیعَ حَوائِجِی،وَتُبَلِّغَنِی آمالِی، وَتُسَهِّلَ لِی مَحابِّی،وَتُیَسِّرَ لِی مُرادِی،وَتُوصِلَنِی إِلى بُغْیَتِی سَرِیعاً عاجِلاً وَترْزُقَ نِی رِزْقاً واسِعاً،وَتُفَرِّجَ عَنِّی هَمِّی وَغَمِّی وَکَرْبِی یاأَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ أَسْأَلُکَ یا اَللهُ یارَحْمانُ، یا اَللهُ یارَحْمان»منبع:فارس |
![]() |
↧
↧
November 3, 2014, 8:23 pm
گروه فرهنگی جهان نیوز - محمد بخشی - قیام سیدالشهدا علیهالسلام تابلویی است بزرگ که در آن ارزشهای انسانی به بهترین وجه به تصویر کشیده شده اند. اوج ایثار، اخلاص، بصیرت، وفاداری و ... در این تابلوی زیبا نمایان است. و صد البته یکی از اهداف اباعبدالله، ترسیم تابلویی ماندگاری بود تا دیگران با دقت در آن، در راه مستقیم بندگی حرکت کنند.یکی از ارزش های والای انسانی که گوشه ای از آن در قیام حضرت بازتاب واضحی یافته، صبر است. استقامت و صبر امام علیه السلام بر سختی ها، صبر زینب کبری علیهاالسلام، پایداری اصحاب، صبر در برابر عطش، در برابر دشنام دشمنان، در مواجهه با شمشیرها و تازیانه ها، همگی در مقابل چشمان بشریت، تصویری عظیم و مالامال از مظلومیت را نمایان کرده است.خیراندشی خیرخواهان و ریاکاراناما صبر در قیام سید الشهدا علیه السلام جلوه های دیگری نیز دارد. یکی از این جلوه ها استقامت سید الشهدا علیه السلام در برابر هجوم گسترده توجیه ها، خیراندیشی ها و مشورت ها است. امثال فرزند عمر، با نصیحت های مزوّرانه و بزرگانی چون محمدین حنفیه با خیراندیشی های دلسوزانه، همگی در مقابل تصمیم امام ایستاده اند. و همه این افراد انسان هایی سرشناس در جامعه خود بوده اند. طبیعی است که حجم عظیم مخالفت بزرگان جامعه با یک تصمیم، انسان را در پیمودن راه دچار تردید کند، خصوصا وقتی که آن راه بسیار سخت باشد. اما امام حسین علیه السلام وظیفه خود را پیمودن راهی می دانست که انتخاب کرده بود. ایشان در انجام این وظیفه و پیمودن این راه استقامت کرد و خیراندشی خیرخواهان واقعی و ریاکاران فریبکار در تصمیم او برای پیمودن راهش خللی ایجاد نکرد.[۱]نصحیت به امام معصوم!یکی از سرشناس ترین افرادی که با امام حسین علیه السلام در مورد حرکت ایشان صحبت کرد و پیشنهادهایی به امام داد برادر بزرگوارش محمد بن حنفیه[۲] است. محمد دو بار با امام در مورد قیام آن حضرت گفتگو کرده است. یکی زمانی است که امام قصد خروج از مدینه را دارد و دیگری زمان اقامت امام در مکه.[۳]در آخرین صبح حضور امام در مدینه محمد بن حنفیه با حالی مضطرب و غمگین خدمت ایشان رسیده، پس از عرض ارادت چنین می گوید: «ابتدا با بیعت كردن با یزید بن معاویه از او دور شو و تا مىتوانى از شهرها فاصله بگیر، بعد پیكهایت را به سوى مردم بفرست و آنها را نزد خود بخوان. اگر مردم با شما بیعت كردند، الحمد الله، و اگر به دیگرى روى آوردند، خدا از دین و عقل شما چیزى نكاسته است...»برادر امام در ادامه از سست پیمان بودن مردم گفته و بیان می دارد اگر مردم بر خلاف وعده خود عمل کنند، خون امام که بهترین فرد امت است ریخته شده، خانواده اش بدتر از همه ذلیل می شوند. بعد از اینکه امام این پیشنهاد ابن حنفیه را نمی پذیرد، او به امام پیشنهاد می کند ابتدا به مکه برود و در صورت امنیت همانجا بماند. اگر نشد به یمن برود و اگر نشد در صحراها و بیابانها مخفی شود و صبر کند تا جهت گیری مردم روشن شود؛ سپس تصمیم بگیرد. پس از این پیشنهاد امام به برادرش می فرماید: «برادر، شما از روى مهربانى و شفقت مرا نصیحت كردى. امیدوارم نظرت متقن و موفق از كار در آید».[۴] اما امام در عمل طبق این پیشنهاد نیز عمل نمی کند.امان نامه از ظالم برای ولیّ خدا!عبدالله بن جعفر پسر عموی امام و همسر حضرت زینب علیهاالسلام نیز از جمله بزرگان و سرشناسانی است که امام را از رفتن به سمت کوفه برحذر می دارد. او حتی به امام پیشنهاد می دهد که برای امام از امویان امان نامه بگیرد. او در نامه اش به امام می نویسد: «می ترسم در تصمیمی که گرفتی کشته شدن خودت و اهل بیتت باشد و با کشته شدنت، نور زمین خاموش شود چه اینکه تو روح هدایت و امیر مومنان هستی. پس برای رفتن به عراق عجله نکن...».[۵]امام در جواب نامه عبدالله پاسخی می دهد که راه برای اصرار باقی نماند: «من رسول خدا را در خواب دیدم و ایشان مرا از کاری مطلع کرد و من باید آن را انجام دهم چه به نفعم باشد چه به زیانم (منظور شکست و پیروزی ظاهری است)».[۶]ارائه استراتژی به خلیفه خدا!یکی از بزرگترین افرادی که تلاش کرده است امام حسین علیه السلام را از رفتن به کوفه منصرف کند، عبدالله بن عباس است. او که پیامبر صلی الله علیه و آله برایش دعا کرده بود تا فقیه و عالم شود، مفسر بزرگ قرآن و حکیمی توانا به شمار می آمد. ابن عباس یاور امام علی علیه السلام بوده، در جنگ جمل و صفین یکی از فرماندهان لشکرش بود.[۷] هرچند او نیز مانند ابن حنفیه و عبدالله بن جعفر با اصل قیام موافق بود[۸] اما پیشنهادش به امام این بود که قبل از حرکت امام به سمت کوفیان، آنان باید با کارهایی مانند در اختیار گرفتن امور شهر و اخراج تمام دشمنان، عملا همراهی خود با امام را ثابت کنند. در غیر این صورت نمی توان به ثبات قدمشان اعتماد کرد بلکه هیچ بعید نیست که خودشان از سرسخت ترین دشمنان امام شوند![۹] ابن عباس بر این پیشنهاد اصرار فراوان می کند، امام نیز خیرخواهی او را تایید فرموده، در عین حال بر تصمیم خود پامی فشارد. دشمنانِ دوست نمادر میان سرشناسانی که دوستی با خاندان اهل بیت علیهم السلام نداشته اند نیز چهره های مشهوری دیده می شوند که امام را از رفتن به کوفه یا حتی اصل قیام منع می کردند. فرزند زبیر و فرزند عمر از این گروه اند.عبدالله بن زبیر[۱۰] که خود از داعیه داران خلافت است به امام پیشنهاد می دهد در مکه بماند و با همکاری یکدیگر با یزید مقابله کرده، او را سرنگون کنند. او نیز به پیمان شکنی کوفیان در زمان امام علی و امام حسن علیهماالسلام اشاره کرده، پیشنهاد می دهد امام در مکه مانده، یاران خود را فراخواند و وقتی یارانش زیاد شدند قیام را شروع کند. اما امام حسین علیه السلام می فرماید که اگر یک وجب بیرون محدوده حرم کشته شود برایش بهتر از آن است که یک وجب درون محدوده باشد.[۱۱]عبدالله بن عمر موضعش شدیدتر است. او حتی اصل قیام امام را نیز نفی کرده پیشنهاد می دهد که امام همان طور که در ایام معاویه صبر کرده است[۱۲] اکنون نیز مانند سایر مردم با یزید بیعت کند! او می گوید: «شما که دشمنی این خاندان (بنی امیه) با خودتان و ظلمی که به شما روا داشته اند را می دانی. اکنون مردم با یزید بیعت کرده اند. می ترسم این طلا و نقره مردم را در کشتن تو متمایل کند. بیا و مانند مردم صلح کن»[۱۳] امام نیز با یادآوری شخصیت امثال یزید به فرزند عمر می گوید: «من با یزید بیعت و صلح کنم در حالی که پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد او و پدرش آن حرف ها[۱۴] را زده است!؟»[۱۵]استقامت ورزیدن تا رسیدن به هدف بزرگعلاوه بر محمدبن حنفیه، عبدالله بن جعفر، عبدالله بن عباس، عبدالله بن زبیر و عبدالله بن عمر، که همگی از فرزندان بزرگان صدر اسلام هستند، سرشناسانی چون عمر بن عبدالرحمن مَخزومی[۱۶] یکی از هفت فقیه بزرگ مدینه، جابر بن عبدالله انصاری[۱۷] صحابی بزرگ رسول خدا صلی الله علیه و آله و اولین زائر امام حسین علیه السلام بعد از شهادت امام و أبا سعید خدری،[۱۸] از اصحاب بزرگ رسول الله صلی الله علیه و آله، از سابقان در بازگشت به امام علی علیه السلام، راوی روایات فراوان در فضل امام علی و دوازده امام علیهم السلام و فردی که مورد تمجید امام صادق و امام رضا علیهماالسلام قرار گرفته است، نیز از بزرگانی اند که با امام در مورد کیفیت قیام ایشان مخالف اند. اما امام در تصمیم خود مصمم است و استقامت او بر هدفش به قدری است که نصایح، خیراندیشی ها و عافیت طلبی ها در پیمودن راه تا رسیدن به هدف تاثیر نداد.پی نوشت:[۱] - توجه به این نکته مهم است که همین درست فهمیدن ها و سپس ایستادگی ها در راه رسیدن به هدف است این چنین افرادی را شایسته مقام امامت و عصمت کرده است و از آنجا این بزرگواران الگو برای سایر انسان ها هستند باید رفتارشان را با دقت بررسی کرده، شناخت و سپس در مسیر نزدیک شدن به آنان تلاش کرد.[۲] - محمد بن حنفیه فرزند امام علی علیه السلام است که به لقب مادرش خولآی حنفیه مشهور شده است. محمد حدود سال پانزده هجری متولد شد و حدود سال هشتاد و چهار هجری وفات یافت. او در جنگهای پدرش همراه ایشان شرکت می کرد. از گفتگوهای بین محمد و امام حسین علیه السلام چنین فهمیده می شود که امام به او اعتماد داشته است. او بعد از امام حسین علیه السلام امامت حضرت سجاد علیه السلام را نیز پذیرفت. در مورد علت غیبت محمد بن حنفیه در قیام سید الشهدا علیه السلام مطالبی گفته شده که مورد مقبول آن، بیماری ایشان است. برای اطلاع بیشتر از علت غایت بودن محمد بن حنفیه در عاشورا ر.ک: مع الركب الحسینی ،ج۲،ص:۲۵۸ یا ترجمه کتاب با نام «با كاروان حسینى»،ج۲،ص:۲۳۱.[۳] - پس از مرگ معاویه، یزید نامه ای به والی مدینه نوشته به او دستور می دهد از حسین بن علی و عبدالله بن زبیر برای یزید بیعت بگیرد و در صورتی که از بیعت امتناع کردند، گردن آنها را زده، برایش به شام بفرستد! امام با تدبیر از بیعت سرباز زده با گروهی از بنی هاشم از مدینه به سمت مکه حرکت می کند. ایشان اوایل ماه شعبان وارد مکه شده، پس از حدود چهار ماه، در ایام حج از مکه به سمت کوفه به راه می افتد.[۴] - نخستین گزارش مستند از نهضت عاشورا / ترجمه وقعة الطف، ص: ۲۷.[۵] - مع الركب الحسینی ،ج۲،ص:۲۶۸.[۶] - همان.[۷] - ابن عباس در سال شست و هشت در حدود هفتاد و دو سالگی در حالی که ابن زبیر او را از مکه تبعید کرده بود درگذشت و محمد بن حنفیه بر او نماز خواند.[۸] - ابن عباس در سخنان خود معرفت خود به مقام امام و آمادگی برای شهادت در برابر ایشان را نیز بیان می کند. ر.ک: مع الركب الحسینی ،ج۲،ص:۲۱۵ تا ۲۲۳. اما در تاریخ آمده است که او در سالهای پایانی عمرش نابینا شده بود. مع الركب الحسینی ،ج۲،ص۲۴۳.[۹] - مع الركب الحسینی، ج۲،ص۲۱۴.[۱۰] - این فرد پسر زبیر و نوه دختری ابوبکر است. و همین نسبت موقعیت ویژه ای برایش در جامعه آن زمان فراهم کرده است. او در دشمنی اهل بیت علیهم السلام شناخته شده بود تا جایی امام علی علیه السلام در مورد او و پدرش فرمود: «زبیر از ما اهل بیت بود تا وقتی که پسر شومش عبدالله به دنیا آمد». همو عایشه را که در حال منصرف شدن از نبرد با امام علی علیه السلام بود فریب داده، مانع بازگشتش شد. حتی فرزند عمر نیز او را نصیحت کرده، به او گفت: «مبادا در حرم الهی ملحد شودی! به خدا شهادت می دهم که از رسول خدا شنیدم که فرمود: حرمت مکه را مردی از اهل قریش می شکند که نامش عبدالله است و گناهان او به اندازه گناه نیمی از اهل زمین است». ر.ک: مع الركب الحسینی، ج۲،ص ۲۷۸ یا با كاروان حسینى(ترجمه مع الرکب الحسینی) ،ج۲،ص:۲۴۸.[۱۱] - طبق دستورات اسلامی مکه حرم امن است و کسی که به آنجا پناه می برد را نباید کشت. امام با این بیان خود به دو مطلب اشاره دارد: یکی اینکه یزیدیان اهل رعایت حرمت حرم الهی نیستند و از قتل پناهندگان به آن ابایی ندارند. اما از سوی دیگر بر دیگران که این نکته را می دانند لازم است حرمت مکه را نگه داشته با باقی ماندن در آن باعث شکسته شدن حرمت حرم نشوند. امام خود اولین کسی است که این نکته را رعایت می کند. بیان این مطلب به ابن زبیر که در آینده با سپر قرار دادن مکه موجب حمله سپاه یزید به آن و آتش گرفتن خانه کعبه و شکسته شدن حرمت آن می شود نیز تذکری است که امام برای اتمام حجت به ابن زبیر می فرماید.[۱۲] - دوران حکومت معاویه بیست سال طول کشید که ده سال آن همراه با امامت امام حسن علیه السلام و ده سال بعدش دوران امامت امام حسین علیه السلام بود.[۱۳] - مع الركب الحسینی ،ج۲،ص:۲۹۳.[۱۴] - اشاره به فرمایشات رسول خدا صلی الله علیه و آله در مورد این دو نفر مانند این بیان آن حضرت: «خدا برکت را از یزید دور کند او پسرم و پسر دخترم، حسین را می کشد».[۱۵] - مع الركب الحسینی ،ج۲،ص:۲۹۳.[۱۶] - همان،ص:۳۰۳.[۱۷] - همان، ص۳۰۶.[۱۸] - همان، ص۳۱۵. |
![]() |
↧
November 4, 2014, 4:45 am
«پرویز فتحالله پور» در گفتوگو با ایسنا گفت: از سال ۶۲ که ماجرای کربلا اتفاق افتاد و شدت عمل خاندان بنی امیه برای مردم آشکار شد، همواره بزرگداشت و گرفتن سالگرد برای شهدای کربلا وجود داشته است و شیعیان و سایر گروهها هر سال در کربلا حاضر شده و عزاداری میکردند و این عزاداریها به معنای ابراز همدردی و گریه بوده است.وی افزود: عزاداری به شکل رسمی کنونی از زمانی که شیعیان توانستند قدرت بگیرند آغاز شد که اولین دورهی آن مربوط به زمانی است که حکومت آلبویه در مقابل خلافت بنیعباس قدرت گرفت. حکومت آلبویه در قرون ۳ و ۴ از منطقه رودبار بر خلیفه بنیعباس غلبه کرد، شیعیان توانستند عزاداریها را به طور رسمی آغاز کرده و علاوهبر آن بتوانند اعیاد مذهبی مانند عیدغدیر را جشن بگیرند.این مدرس دانشگاه خاطرنشان کرد: در آن زمان عزاداری در محلههای بغداد و عتبات نیز رواج یافت و عزاداریها به صورت رسمی و سالیانه آغاز شد اما زمانی که آلبویه توسط سلجوقیان سرنگون شد عزاداری از قرن ۵ به بعد سرنگون شد و علاوه بر ایران در عراق نیز مردم در جمعهای خود عزاداری میکردند، این عزاداریها بیشتر در شهرهای شیعهنشین مانند قم، ری و سبزوار بود، اما این عزاداریها رسمی نبود.وی اظهار کرد: در قرن ۱۰ که حکومت صفوی نخستین حکومت شیعه آغاز به کارکرد، مذهب مردم رسماً شیعه شد و از این زمان، روضهخوانی، برداشتن علم و کتل، زنجیرزنی و عزاداری به صورت دسته ایجاد شد، به همین جهت همواره در سفرنامه اروپائیان اکثراً از عزاداری محرم صحبت میکنند و پس از توصیف واقعه اعلام میکنند که مردم در این ایام رخت عزا بر تن کرده و به سرهای خود گل میمالند، در خیابانها علم برداشته و عزاداری میکنند و روضهها به طور رسمی آغاز میشود.وی یادآور شد: پس از آن حکومتها در ایران شیعه بوده و در دورهی قاجار نیز تعزیه جا میافتد. شاهان قاجار نیز از این عزاداریها حمایت میکنند و تکیههای شاهانه نیز شکل میگیرد که نمونهی آن تکیه دولت ناصرالدین شاه است.این استاد دستگاه خاطرنشان کرد: عزاداریهای محرم سالانه هم توسط دولت و هم مردم انجام میشود و در دوره قاجار روضه، تعزیه و دسته عزاداری وجود داشت و در خانهها روضهخوانی، انجام میشد و این برنامهها به صورت محلهای بود و در بین محلهها رقابت وجود داشت.وی یادآور شد: این روند تا زمان رضاشاه ادامه داشت اما در زمان رضاشاه عزاداریها محدود شد و تعزیه ممنوع شد و پس از عزل رضاشاه این روند دوباره آغاز شد. |
|
↧
November 3, 2014, 10:27 pm
به جهان به نقل از تسنیم، متنی که در ادامه میآید بخشی از سخنرانی سردار شهید محمدابراهیم همت برای یگانهای تحت امر سپاه ۱۱ قدر، چهار روز پیش از آغاز عملیات والفجر مقدماتی است که از کتاب بـه روایـت هـمّـت «درس ـ گفتـارهای مـــــعلّـم بسیـجی شهید محمّدابراهیم همّت ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۲» با پژوهش و نگارش حسین بهزاد و گلعلی بابایی برداشته شده است و به مناسبت تقارن زمانی حماسه ۱۳ آبان و حماسه عاشورای حسینی منتشر میشود.ایران،مصر و اسرائیل؛ سه ضلع مثلت آمریکا در خاورمیانهتا پیش از وقوع انقلاب اسلامی، آمریکا در منطقهی خاورمیانه، مثلثی را ایجاد کرده بود، متشکّل از سه ضلع: دولت شاهنشاهی ایران، رژیم اَنوَرسادات در مصر و رژیم اسرائیل، یا به قول امام؛ غُدّهی سرطانیِ منطقهی خاورمیانه. اسرائیل از بدو موجودیت خودش، نقش یک غدّهی سرطانی را در منطقه ایفاء میکرد، مصر؛ از فردای خاتمهی جنگِ اکتبر ۱۹۷۳، نقش تأمینکنندهی منافع آمریکا و تحمیلکنندهی سیاستهای خاورمیانهای آمریکا به کشورهای عربی را به عهده گرفته بود و دولت شاهنشاهی ایران هم؛ عهدهدار نقش تأمینکنندهی نیازهای نظامی، سیاسی، اقتصادی و نفتی ابرقدرت جنایتکار آمریکا در خلیجفارس و خاورمیانه بود.انقلاب اسلامی در ایران، قدرت طراحی منسجم را از آمریکا گرفتبه محض سقوط رژیم شاه، بر اثر آن حرکت عظیم و شتاب سریع و پویای انقلاب اسلامی در ایران، این سرنگونی چنان آمریکای جنایتکار را به وحشت انداخت، که قدرت تفکّرِ خلّاق و طراحی واکنشهای منسجم و منظم برای مقابله با این واقعه را، از حکّام آمریکا سلب کرد. این؛ خودش یکی از خصلتهای ویژه و بزرگ انقلاب ما بود. آمریکا که قادر نبود پیروزی این جریان عظیم را تحمّل کند، به انواع دسیسهها دست زد.مقابله با انقلاب اسلامی با سوق دادن انقلاب به روند سازشحرکت اوّل آمریکا، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در جهت سوق دادن انقلاب به رَوَند سازش، آغاز شد. در آن مقطع، سیاست آمریکا در قبال ایران، بهطور کلّی، دنبال تحقق دو روند بود: اوّل؛ کُند کردن سیر و مانع تراشی در جهتگیری انقلاب اسلامی، و دوّم؛ به سقوط منتهی کردنِ انقلاب اسلامی. در جریان اجرایی کردن رَوَند اوّل و کُند کردنِ سیر انقلاب، آمریکا از شیوههای متنوع سازش و حمایت از جریانهای انحرافی، به صورت مرحلهای و قدم به قدم استفاده میکرد و در هر مرحله از این روند، تجاربی هم کسب میکرد. در رَوَند دوّم، آمریکا به عنوان آخرین راه چاره، تحمیل جنگ را برای به سقوط کشاندن انقلاب اسلامی، در نظر گرفته بود...از آنجا که انقلابی با عظمتتر و پویاتر و بامحتواتر و بدون وابستگی عقیدتی یا سیاسی به قطبهای قدرت استکباری، نظیر انقلاب اسلامی ایران در جهان رخ نداده بود، پس طبیعی است که در اینجا هم، آمریکا مجبور شد که برای مقابله با انقلاب ما، عناصر اینچنینی خودش را، وارد عمل کند. آمریکاییها بنا داشتند نظیر همان حرکت براندازانهای را که طی دورهی نهضت ملی شدن صنعت نفت؛ از ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۲ و دوران به قدرت رسیدن و زمامداری دولت مصدّق انجام داده بودند، یک بار دیگر در زمان نظام جمهوری اسلامی هم، به مورد اجراء بگذارند. یعنی با پر و بال دادن به جریان طرفدار سازش با آمریکا، از طریق گروههای دستنشاندهای نظیر «نهضت آزادی ایران» و «جبههی ملّی»، رَوَندِ اوّلِ به سازش کشیدن انقلاب اسلامی را آغاز کردند. در جنبِ این روند، توطئهها و تشنج آفرینیهای دیگر عناصر آمریکایی، در کردستان، گنبد، خوزستان و...، به خوبی مشهود بود و حوادث آن زمان را، فراموش نمیکنیم...شکست توطئه آمریکا با حرکت به موقع دانشجویان در تصرف لانه جاسوسیرویکردی که دولت موقّت در برخورد با مسائل سیاسی کشور در پیش گرفته بود، دقیقاً از جنس به بازی گرفتن آرمانهای این امّت رزمنده و با هدف دور کردن امّت از صحنه حضور در میدانهای مبارزه بود. ضمن اینکه دولت موقّت، همزمان به جریانهای سیاسییی که خطِ سازش و یک رَوَندِ دلخواه آمریکا را به انقلاب ما تحمیل میکردند، رشد و پر و بال میداد.به حول و قوّهی الهی و با تلاش ملّت بیدار و به برکت بیداری و هوشیاری حضرت امام و با حرکت به موقعی که دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در سیزدهم آبان ۱۳۵۸ در تصرّف لانهی جاسوسی آمریکا انجام دادند، این توطئه شکست خورد.بنیصدر؛ دوّمین ابزار آمریکا برای مقابله با انقلاب اسلامیفاز ثانوی در روند برخورد آمریکا با انقلاب اسلامی ـ بعد از شکست خط دولت موقّت ـ معطوف بود به انحراف کشانیدن این انقلاب و این کار، از هیچ انسانی ساخته نبود، مگر ابوالحسن بنیصدر.همهی برادران به خاطر دارند که در جریان اوّلین دورهی انتخابات ریاست جمهوری در پنجم بهمن ۱۳۵۸، بنیصدر موفق شد اکثریت قریب به اتفاق آراء را به دست بیاورد. یعنی ملّت درست مثل روزهای اوّل شروع به کار دولت بازرگان، احساس میکردند بنیصدر برای احرازِ پُست ریاست جمهوری لیاقت دارد و میتواند در این منصب، به انقلاب و ملّت خدمت کند. بنیصدر با کسب یازده میلیون آراء ملّت، به ریاستجمهوری انتخاب شد، ولی رَوَندِ حرکت بنیصدر و راهی که او از فردای اعلام نتایج انتخابات در پیش گرفت و به موازاتِ او، حرکت منافقین، به سمت چه اهدافی سیر میکرد؟طبق مدارک موجود، درست بیست و چهار ساعت بعد از اعلام نتایج انتخابات ریاستجمهوری؛ یعنی در روز هشتم بهمن ۱۳۵۸، سران سازمان مجاهدین خلق، مستقیماً با بنیصدر ارتباط برقرار کردند و مسعود رجوی نامهی مفصّلی به بنیصدر نوشت با این مضمون که؛ آقای دکتر؛ ما هوای شما را داریم، با ما تماس بگیر و برای ادارهی مملکت، از ما نظر بخواه . همین مستندات، نشان دهندهی این واقعیت است که بعد از دولت موقّت، بنیصدر دوّمین ابزار و آلت فعل آمریکا برای مقابله با انقلاب اسلامی و کمک به سقوط این انقلاب بوده است. این حرکت سیاسی خطرناک را آمریکا در شرایطی علیه انقلاب اسلامی در پیش گرفته بود که همزمان با آن، تحریمهای اقتصادی اعلام شده توسط آمریکا و کشورهای اروپای غربی از فردای تسخیر لانهی جاسوسی، داشتند به ساختار اقتصادی مملکت ما ضربه میزدند. به گونهای که عدم فروش اجناس و کالاهای مورد نیاز مردم توسط کشورهای خارجی، ما را در یک تنگنای اقتصادی و تجاری قرار داده بود.تحمیل جنگ به ایران؛ حربه بعدی آمریکا برای به سقوط کشاندن انقلابچهار ماه بعد از برکناری دولت بازرگان، بعد از آنکه آمریکا دید بر سر لانهی جاسوسیاش در تهران آن بلا آمده و دست این ابرقدرت برای همهی اقشار مردم ایران رو شده و فهمید که قرار نیست گروگانهایش را در یک روند بلاقید و شرط از ایران تحویل بگیرد و احساس کرد که دولت بنیصدر هم سست شده و از چنان توانی برخوردار نیست که بتواند این وضعیت ناخوشایند را به وضعیت مطلوب آمریکا تبدیل کند، به آخرین حربهاش برای به سقوط کشانیدن این انقلاب متوسّل شد؛ یعنی تحمیل جنگ به ایران…از هر جهت، به سود آمریکا بود که برای به سقوط کشانیدن انقلاب اسلامی و تحمیل جنگ به ایران، رژیم بعثی عراق را هم بازی بدهند. لذا میبینیم که از شش ماه جلوتر، آمریکا به عراق چراغ سبز میدهد. هیچ کشوری در دنیا به اندازهی آمریکا، از ریز مسایل سیستم نظامی ما، خبردار نبود. هیچ کشوری مثل آمریکا، خبر از این نداشت که ما چند لشکر داریم، چند تیپ داریم، کِشِشِ سیستم نظامی ما در چه حدّی است، امکانات تسلیحاتی و لجستیکی ما چقدر است، ما چقدر قادریم بجنگیم و کِشِشِ جنگی ما در چه میزانی است و نیروهای زمینی، هوایی، دریایی و هوانیروز ما، از چه میزان استعداد و آمادگی رزمی برخوردارند. هیچ کشوری از ریز این مسایل خبر نداشت؛ مگر آمریکا!....سازش و صلح با کفر حرام استاُسوِهی حرکت نظامی ما، این ملّتاند. تمام بار این انقلاب، بر دوش همین ملّت است؛ واقعیتی که امام عزیز، همیشه به آن اشاره دارند. جواب این مردم چه میشود؟ جواب خونها را چهجور باید داد؟ لذا ای عزیزان؛ ما هیچ چارهای نداریم، غیر از ادامهی این جنگ. پس میبینید که تمام درهای صلح، به روی ما بستهاند. با کفر، سازش و صلح، حرام است. با کفر، بر سر میز مذاکره نشستن، خصلت قاسطین و مارقین وناکثین است؛ نه خصلت مؤمنین و متقّین. ما هیچ چارهای نداریم، مگر جنگ و جهاد در راه خدا؛ که این راه چاره توسط امام علی (ع) به مؤمنین حقیقی سفارش شده است و اگر همهی درها بسته باشند، یک در به سوی بهشت باز است و آن در، دَرِ جهاد است؛ دَرِ جهاد!.ما هیچ چارهای نداریم، مگر آنکه در راه خدا بجنگیم؛ فی سبیل الله! نه به خاطر پول، نه ثروت، نه زن و بچّه، نه شهوت، نه هوای نفس، نه مکنت، نه قدرت، نه جاه، نه مقام، نه ریاست... هیچی! ما فقط باید در راه خدا بجنگیم و از خودمان مایه بگذاریم. و سخن جالبی که در اوّلِ جنگ گفته شد، همان فرمودهی امام عزیز است که گفت: ما در این جنگ، چون حسین وارد شدهایم و چون حسین، باید به شهادت برسیم.ما بایستی این جنگ را ادامه بدهیم و بر سر ضرورت تداوم این جنگ، حرفی نیست. یعنی امروز ای عزیزان؛ شرف، حیثیت و آبروی اسلام و انقلاب اسلامی و ملّت مسلمان ایران، به این جنگ و تداوم آن بستگی دارد. و امروز، صلح و سازش و نشستن در پشت میز مذاکره با دشمن، برای ما خواری، ذلّت و افتضاح به دنبال دارد و نسل آینده را به لجن میکشاند و اسلام را هم از بین میبرد. همانطور که دیدیم در لبنان، با اسلام چه کردند ! پس ما میجنگیم، و باید بجنگیم و چارهای جز انتخاب این راه نداریم؛ تا ظهور آقا امام زمان(عج)... |
![]() |
↧
↧
November 3, 2014, 4:15 pm
به گزارش جهان به نقل از مهر، برخی از این سنجاق ها علاوه بر مزین شدن به نام سید الشهدا امام حسین (ع) دربرگیرنده برخی از تصاویر این فیلم دفاع مقدسی است. این سنجاق ها از امروز دوشنبه ۱۲ آبان مصادف با تاسوعای حسینی در هیاتهای بزرگ تهران از جمله عبدالله بن الحسین، موج الحسین، هیات الرضا، رایت العباس موجود است. |
|
↧
November 3, 2014, 8:18 pm
گروه فرهنگی جهاننیوز: بیشک آنچه بر حضرت سیدالشهد (ع) و یارانش ایشان در کربلا گذشت، آنچنان داغی بر پیکر بشریت و بر جگر مؤمنین گذاشته که هیچ گاه از میان نخواهد رفت. در این میان هر یک از اقوام مختلف بنا به فراخور فرهنگ و آداب و رسوم خود، نوعی از عزاداری را دارد. "قمه زنی" یکی از رسومی است که علیرغم آنکه هیچ سندیتی بر صحت آن ندارد، از سوی شماری بسار زیادی از مراجع نیز مورد نهی قرار گرفته است.در ادامه نطرات هشت از مرجع عظام تقلید عصر حاضر درباره جواز این مسئله را میخوانید:۱) استفتاء از آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله) سؤال ۱۴۶۰: در روز عاشورا مراسمى مانند قمه زنى و پابرهنه وارد آتش و ذغال روشن شدن برگزار میشود که علاوه بر اینکه باعث بدنام شدن مذهب شیعه اثنى عشرى در انظار علما و پیروان مذاهب اسلامى و مردم جهان مىشود، ضررهاى جسمى و روحى هم به این اشخاص وارد میکند و همچنین موجب توهین به مذهب میگردد، نظر شریف حضرتعالى در اینباره چیست؟ پاسخ: هر کارى که براى انسان ضرر داشته و یا باعث وهن دین و مذهب گردد حرام است و مؤمنین باید از آن اجتناب کنند و مخفى نیست که بیشتر این امور باعث بدنامى و وهن مذهب اهل بیت(علیهمالسلام) میشود و این از بزرگترین ضررها و خسارتهاست.سؤال ۱۴۶۱: آیا قمه زدن بهطور مخفى حلال است یا اینکه فتواى شریف حضرت عالى عمومیت دارد؟ پاسخ: قمه زنى علاوه بر اینکه از نظر عرفى از مظاهر حزن و اندوه محسوب نمیشود و سابقهاى در عصر ائمه (علیهمالسلام) و زمانهاى بعد از آن ندارد و تأییدى هم به شکل خاص یا عام از معصوم (علیهالسلام) در مورد آن نرسیده است، در زمان حاضر موجب وهن و بدنام شدن مذهب میشود بنابراین در هیچ حالتى جایز نیست.۲) استفتاء از مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی قدس سرهسوال ۲۱۷۳: آیا قمهزنى جایز است؟ چنانچه در این مورد نذرى وجود داشته باشد، وظیفه چیست؟ پاسخ: با توجه به گرایشى که نسبت به اسلام و تشیع بعد از پیروزى انقلاب اسلامى ایران در اکثر نقاط جهان پیدا شده، و ایران اسلامى به عنوان امّ القراى جهان اسلام شناخته مى شود، و اعمال و رفتار ملت ایران به عنوان الگو و بیانگر اسلام، مطرح است لازم است در رابطه با مسایل سوگوارى و عزادارى سالار شهیدان حضرت ابى عبدالله الحسین (علیه السلام) به گونهاى عمل شود که موجب گرایش بیشتر و علاقمندى شدیدتر به آن حضرت و هدف مقدس وى گردد. پیداست در این شرایط، مسأله قمه زدن نه تنها چنین نقشى ندارد، بلکه به علّت عدم قابلیت پذیرش و نداشتن هیچگونه توجیه قابل فهم مخالفین، نتیجه سوء بر آن مترتب خواهد شد. لذا لازم است شیعیان علاقمند به مکتب امام حسین (علیه السلام) از آن خوددارى کنند. و چنانچه در این مورد نذرى وجود داشته باشد، نذر واجد شرایط صحّت و انعقاد نیست.۳) استفتاء از آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله)حکم ضرب و جرح بدن در عزاداری اباعبدا... چیست؟ لطفا نظر خود را راجع به سینه زنی، زنجیر زنی و قمه زنی به طور مجزا و شفاف بیان کنید. پاسخ: عزاداری خامس آل عبا از مهمترین شعائر دینی و رمز بقای تشیع می باشد ولی بر عزاداران عزیز لازم است از کارهایی که موجب وهن مذهب می گردد و یا آسیبی به بدن آنها وارد می کند خودداری کنند.۴) استفتاء از آیت الله العظمی سیستانی (مدظله) نظر آیت الله سیستانی نسبت به قمه زنی چیست؟پاسخ: باید از کارهایی که عزاداری را خدشهدار میکند اجتناب شود۵) استفتاء از آیت الله العظمی نوری همدانی (مدظله) سؤال ۵۹۷ – آیا قمه زدن جایز است چنانچه در این مورد نذری وجود داشته باشد وظیفه چیست؟ پاسخ: اشکال دارد.۶) استفتاء از آیت الله العظمی جوادی آملی (مدظله) سؤال: قمه و زنجیر چاقویی زدن و تیغ کشیدن در مجلس عزای اهلبیت چه حکمی دارد اگر خصوصی باشد و عمومی چه حکمی دارد؟ جواب۱: چیزی که در شرایط کنونی مایهٴ وهن اسلام است مانند قمه زدن و.. جایز نیست. جواب۲: چیزی که مایهٴ تعظیم شعائر اسلام یا سبب هتک نیست مانند زنجیر زدن جایز است۷) استفتاء از آیت الله العظمی سبحانی (مدظله) سؤال: آیا قمه زنى در زمان حاضر جایز است یا خیر؟ پاسخ: جایز نیست. والله العالم۸) استفتاء از آیت الله العظمی مظاهری (مدظله) سؤال: آیا می شود در خفا و دور از چشم بقیه قمه زد؟ پاسخ: چون در جمهوری اسلامی ممنوع است باید عمل نشودسؤال: قمه زدن از نظر فقهی چه حکمی دارد؟ پاسخ: چون ولایت فقیه نهی از آن کردهاند همه باید از این کار پرهیز کنند گر چه مقلّد کسی باشند که جایز بداند. |
![]() |
↧
November 5, 2014, 4:43 pm
به گزارش جهان به نقل از ابنا، خیابانهای اطراف بینالحرمین در کربلای معلی مملو از ایستگاههای صلواتی است که با چای، نوشیدنی، کیک، حلیم و غذاهای گرم از زایران حسینی پذیرایی میکنند.هرکدام از این ایستگاهها متعلق به یک هیأت عزاداری است و اعضای هیأت وظیفه خدمترسانی در آن را برعهده دارند.حجتالاسلام شیخ «جمال وکیل» از مسوولان امور هیئات مذهبی کربلا گفت: مردم کربلا در طول دهه اول محرم غذایی در منزل نمیپزند و میهمان هیأتها هستند.تصاویر زیر تعدادی از این ایستگاههای مردمی را نشان میدهد: |
![]() |
↧
November 4, 2014, 8:29 pm
به گزارش جهان، با وجود تمام ادعاهای مطرح شده در باب ایران دوستی و بشر دوستی ای که نه تنها عباس کیارستمی، بلکه عموم هنرمندان روشنفکرنما داعیه آن را دارند؛ نه تنها تاکنون هیچ نامه و بیانیه ای در دفاع از مردم شریف، نجیب و مظلوم ایران از ایشان منتشر نگردیده، بلکه هیچ فیلم، تئاتر، نمایشنامه، فیلم کوتاه و مستندی از ایشان در ارایه ی چهره واقعی مردم ایران و هیچ اثر یا کلامی در پشتیبانی از حرکت های ضداستعماری و ضداستکباری و ضد نظام سلطه در جهان یا دفاع از مردم مظلوم منطقه، از این هنرمندان لطیف الطبع در جشنواره های خارجی به نمایش درنیامده و ظهور و بروز نداشته است و نهایت حرکت ایشان به چیزی شبیه کمپین کشتار را متوقف کنید (Stop killing your fellow beings)، آن هم پس از سال ها اعتراضی که نسبت به خاموشی این جریان صورت می گرفت، منتهی می شود و البته که جشنواره هایی نظیر جشنواره بین المللی فیلم مقاومت و یا همایش افق نو، از سطح این کارگردانان و هنرمندان بین المللی پائین تر بوده و نباید برای حضور در آن سر و دست شکاند تا در نهایت رسانه های حامی این جریان مرتجع حاکم بر عرصه فرهنگ و هنر، با افتخار از حضور کمرنگ هنرمندان ایرانی در همایش هایی نظیر افق نو، سخن بگویند.برخلاف آنچه که یکی از ۵+۱ کارگردان امضاء کننده بیانیه «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» مطرح می کنند که: «متاسفانه این روزها بساط اقرارگیری و تفتیش عقاید راه افتاده که شایسته جامعه ما نیست»؛ این تفتیش عقاید نیست، بلکه باید مشخص شود ه ر فرد، گروه یا جریانی چگونه در ۳۵ سال گذشته به وظایف و تکالیفش در قبال مردم و کشور عمل کرده و میزان ستایش-ها و تکریم ها نیز باید متناسب با خدمات افراد باشد. چطور سینماگری که خود از پایه گذاران سینمای روشنفکری و جشنواره ای و استاد این حوزه است، به خود اجازه می دهد در یک کشور خارجی مردم ایران را بسیار ناامید معرفی کند و از طرف دیگر بگوید من نمی توانم چهره مخدوش ارائه شده از ایران را اصلاح کنم؟- «.. به خصوص من در مورد شاعران سیاسی یک اعتقاد به خصوصی دارم و اون که لااقل در ۵۰ سال گذشته که ما (دارای) شاعری، شعر ایرونی، شعر معاصر بودیم خب چیزایی می شد دید که ... خب خیلی دلچسب نبود، شاعر اجتماعی ایرونی، شاعر سیاسی ایرونی به نظر من نمی تونست وقوف کامل بر ... یا تسلط کامل بر مسائل سیاسی پیدا کنه، اون جهان بینی رو نمی شه داشت وقتی که تو اونقدر درون گرا هستی، وقتی از حساسیت های ویژه خودت استفاده می کنی چه جوری می تونست اون نگاه، نگاه جهان شمولی هم باشه، پولیتیک به ظاهر ساده میاد، خیلی به ظاهر ساده است ولی هر چقدر که می گذره پیچیدگی اش برای ما بیشتر می شه، و اون که چه تصمیم گیری های عجیبی راجع به بشر امروز میشه، هیچ نوع اختیاری واقعا نداری، این ناامید کننده نیست، هست، ولی از یک جهت هم میگه که حواست به خودت باشه، خودت رو داغون نکن راجع به یک سیاست پیچیده ای که تو توش تاثیر کمتری میتونی بزاری، راجع به تو تصمیم گیری شده قبلا، باز می گم از دل تاریخ ایرون ...(میاد) ... ما، یک واژه شعر و شعار، دو کلمه فارسیه که خیلی به هم نزدیکه و بسیار از هم دوره ... ما در یک شرایطِ، یعنی ملت ایرون الان در شرایط روحی اونقدر ناامیدی هستند که متأسفانه تفکیک شعار از شعر براشون دشواره و گاهی شعار رو به شعر ترجیح می دن، من کاملا درک می کنم موقعیت رو، برای اینکه الان فکر می کنم که برای ایرونی شعار بیشتر رضایت بخشه تا شعر»این درحالی است که جریان سینمایی راه افتاده از سوی ایشان یکی از عواملی جدی و اصلی سرخوردگی جوانان، معضلات عجیب و غریب فرهنگی و اقتصادی امروز جامعه است. مگر نه این است که عدم تبیین مؤلفه های فرهنگ زندگی اسلامی نظیر همت برای کار و تولید سازنده، قناعت، ساده زیستی، انفاق، ایثار، وجدان کاری، پاک دستی اقتصادی، تلاش برای رونق وضع عمومی، پرهیز از اسراف و .... در کنار دامن زدن به مصرف گرایی، ستایش زرق و برق زندگی مادی غرب، نمایش آثار و تولیدات مروج فرهنگ غربی، پرستش نظرات و آراء فیلسوفان و نظریه پردازان غربی و مواردی از این دست باعث شده تا در میانه دهه عدالت و پیشرفت، امنیت فرهنگی جامعه و به تبع آن امنیت اقتصادی و اجتماعی آن مورد چالش و در آستانه بحران قرار گرفته باشد. نتیجه آنکه امروز رسانه-هایی چون سینمای غیر متعهد جشنواره ای با عدم شناسایی وظایف و تکالیف فرهنگی خود در برابر ملت و نظام اسلامی و با عملکرد ضعیف و غیرمسئولانه نه تنها مصالح و منافع فرهنگی که امنیت ملی آن را نیز با تهدیدات گوناگون مواجه کرده اند.عمده رسانه ها در جمهوری اسلامی هرچند در گفتار معتقد به مبانی و ارزش های اسلام و انقلاب هستند اما نتیجه عمل آنها برخلاف مصالح و منافع فرهنگی ملت و نظام اسلامی است. رسانه هایی که برخی از آنها محل فعالیت عناصر غرب گرا و خود باخته بوده و با بی مسئولیتی در برابر مصالح جامعه از طریق سمپاشی و زهر افشانی رسانه ای در مسیر طرح ریزی های نظام سلطه جهت ایجاد استحاله از درون در جمهوری اسلامی فعالیت می کنند.مگر نه اینکه هنرمندان مسئول اصلی دمیدن روح امید و خودباوری در افراد یک ملت هستند، همچنان که در طول تاریخ چنین بوده و امروز نیز در بسیاری از کشورها، مگر کشورهایی که هنرمندانشان خود را برتر از مردم می پندارند، چنین است:- «خوب، شما مىتوانید سازندهى اخلاق باشید؛ عکسش هم ممکن است. شما مىتوانید در نسل جوان این کشور صبر، امید، شوق، انگیزش، سلامت، نجابت و همهى چیزهایى که یک جامعهى پیشرفته نیاز دارد، القاء کنید. مىشود هم به جاى امید، نومیدى القاء کرد؛ مىشود به جاى شوق، رکود القاء کرد. خوب، این کشور، در یک چنین شرایطى است؛ این کشور مى خواهد پیش برود، این کشور مىخواهد حرکت بکند؛ ما این چیزهایى که حالا شما در زمینهى فناورى هستهاى و پیشرفت هاى علمى مىشنوید، اینها فقط بخشى از بسیارِ آن چیزى است که در کشور اتفاق افتاده. بحمداللَّه جوان و استعداد هم که زیاد داریم، ما احتیاج داریم به امید، به شوق، به کار، به اعتماد به نفس، به کم کردن تکیهى بر بیگانگان - به فرهنگشان، به رفتارشان، به بخشنامههاى فکرى و فرهنگی شان - ما به اینها احتیاج داریم؛ به جوشیدن از درون، به استخراج گنجینههایى که در میراث فرهنگى ما هست. این جوان اگر بخواهد اینطور تربیت شود، به حضور شما در صحنه احتیاج دارد؛ یعنى شما باید وارد میدان بشوید تا این اتفاق بیفتد؛ من این را مىگویم. من مىگویم الآن کلید دست شماست. من شأن سینما را این مىدانم. من مىگویم امروز کلید پیشرفت این کشور، به میزان زیادى دست شماست؛ شما مىتوانید این نسل را یک نسل پیش رونده، امیدوار، پُر شوق، معتقد به خود و معتقد به ارزش هاى اسلامى و ملىِ خود بار بیاورید؛ و همینطور مىتوانید این نسل را شرمنده، پشیمان، زیر سؤال برندهى افتخارات گذشته و زیر سؤال برندهى افتخار انقلاب و دفاع مقدس بار بیاورید.(بیانات رهبر معظم انقلاب، ۲۳/۰۳/۱۳۸۵)»با این وجود استاد کیارستمی به عنوان یکی از اساتید این جریان پس از ۳۵ سال اکنون می گویند: «اما اصلا نمیدانم چرا باید پوزش بخواهم و از چه کسی باید پوزش بخواهم.»، براستی ایشان چرا باید پوزش بخواهند؟ برای اینکه جریانی را پایه گذاری کرده اند که نسبت به منافع و مصالح فرهنگی جامعه اش بی توجه است؟ جریانی که با پیروی از راه حل شخصی جناب کیارستمی که اتفاقاً در همین جلسه جنجال برانگیز مایه مباهات ایشان است، دیگر نگران بازگشت سرمایه ی فیلم های تلخ و ناامید کننده شان نیستند. عباس کیارستمی در بیش از دو دهه با ساخت فیلم در خارج از کشور و اکتفاء به درآمد اکران خارجی، مسیر نوینی روبروی سینمای روشنفکری و جشنواره ای داخل ایران گشود، به طوری که در جشنواره سی و دوم فیلم فجر، حتی از بسیاری از کارگردانان جوان و تازه کار، به صراحت اعلام می کردند که به علت عدم استقبال مردم از فیلم های جشنواره ای و به اصطلاح هنری، بر روی اکران در خارج از کشور و بازگشت سرمایه از این طریق حساب باز کرده اند. به این ترتیب از این پس هنری سازان و روشنفکران با سیاه نمایی و ساخت فیلم های تلخ، هم به زعم خودشان واقعیت جامعه را به مخاطب داخلی منعکس خواهند کرد و هم از طرف دیگر، سودشان را از بازار بین المللی بدست خواهند آورد. ارائه پوستر عمده فیلم های جشنواره سی و دوم به زبان انگلیسی نیز، مؤید این مطلب می باشد.جای تأسف اینجاست که برخی متولیان امر سعی می کنند جریان روشنفکری هنری را حامی دفاع مقدس نشان دهند، جریانی که اساتید آن، پس از ۷۰ سال زندگی در ایران، تفاوت جنگ و جهاد را فهم نکرده و چون سینماگران اروپائی پس از دو جنگ باطل جهانی که ده ها میلیون کشته داد، نگاه ضد جنگ پیدا کردند، ایشان نیز مخالف جنگ هستند، در حالی که در ۳۵ سال گذشته فرصت تأمل پیرامون تفاوت مفاهیم جنگ و دفاع نداشته اند. افرادی که مبارزه نظام اسلامی علیه نظام سلطه را به دعوای بزرگترها بر سر شارژ آب و برق تعبیر می کنند، البته با مرور صحبت های قبلی ایشان درباره اینکه یک شاعر به عنوان یک هنرمند، نمی تواند بر روی مسائل سیاسی اشراف داشته باشد، می توان به علت بیان چنین تعبیری پی برد:- « ایرونی ها خیلی آمریکایی ها رو دوست دارند، این یک واقعیتی است، و برای اینکه بدونین باید به ایران سفر کنید، حساب دولت ها از هم جداست، واقعا دولت ها و ملت ها ... دولت ها شبیه بزرگترهان که گاهی سر شارژ گاز و ساختمونا، شارژ آب و برق و اینها کله همدیگه رو می کنن اما بچه ها زیر راه پله دارن بازی شون رو می کنند ...»بدتر آنکه مسئولان رسمی خود را موظف می دانند توضیح دهند که این استاد بین المللی بارها تأکید کرده که دوست دارد با شیوه خودش جلوه هایی از دفاع مقدس را ترسیم کند. در اینجا دو سوال مطرح است که شیوه مدنظر ایشان چیست و دیگر آنکه پس از ۳۵ سال هنوز زمان ترسیم این جلوه ها فرا نرسیده است؟ مگر نه اینکه ایشان عنوان می کنند که: «راستش من نفهمیدم چرا باید به بدیهیات پاسخ بدهم؛ مگر کسی میتواند مدعی باشد که آنها حماسه نیافریدند. ... اظهار علنی این چیزها بهقول شما ریا محسوب میشود، چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است. آن رزمندهها کار انسانی خودشان را انجام دادند و من چرا باید حرکت آنها را زیر سؤال ببرم. همین الآن هم خجالت میکشم وقتی میگویم نسبت به اینها مدیونم.»، حال مگر وظیفه بدیهی تمام هنرمندانی که در دوران دفاع مقدس شاهد جانفشانی رزمندگان اسلام بوده اند، این نبوده که هرچند به مقدار کوچک دین خود را به آن بزرگواران اداء نمایند، پس چطور به این وظیفه انسانی، ملی و میهنی عمل نشده است و تنها باید به بیان دوست داشتن اکتفاء کرد؟- «امروز، همه از تصویر این صحنه های معنوی انسانی عاجزند و اینجانب که به نویسندگان و گویندگان و تحلیل گران و هنرمندان و نقاشان و همه و همه پیشنهاد می کنم تا همیشه و به خصوص در این هفته آنچه در توان دارند، در طبق اخلاص گذاشته و تقدیم این سلحشوران عظمت آفرین و ملت ایران و اسلام بزرگ نمایند، برای آن است که به گوشه-ای از وظیفه اسلامی، انسانی، ملی، میهنی هرچند کوچک خود عمل نماید، و الّا خداوند شکور است که نام این عظمت آفرینان را در جهان، بلند و مقامشان را در ملکوت اعلا به نمایش می گذارد.(صحیفه نور ، ج۱۸، ص۱۲۳)».البته استاد کیارستمی از کودکی! طبعی هنرمند دارند و برای نمونه قل دادن یکساله یک توپ روی پله ها کاری هنری است، اما آیا هنگامی که وظیفه و مسئولیتی سنگین بر دوش انسان سنگینی می-کند، باز هم می تواند به چنین اموری بپردازد؟- «من الان حدود یکساله که دارم یک فیلم کوتاه می سازم و یک توپ رو توی پله ها قل میدم میاد پائین، یکساله دارم روی این کار می کنم ... اگر یادتون باشه اولین فیلمم با قل دادن یک توپ شروع شد، بنابراین من چهل ساله که دارم یک بازی رو همین طوری ادامه می دم ... خوشحالم یک بزرگتر بالا سرم نیست، مگر نه نمی دونستم چه جور جوابش رو بدم »از طرف دیگر شیوه جناب استاد چیست؟ باز هم بدیهتاً این شیوه را باید از نگاه ایشان به هنر استخراج کرد، در اینصورت هنر مد نظر ایشان که همطراز بازی های کودکانه و پوچ است، چگونه می تواند انعکاس دهنده ی مفاهیم والای موجود در دفاع مقدس مردم ایران باشد؟- «(در پاسخ به سوال: «وقتی دارید کار هنری درست می کنید، هدفتون چیه؟ به چه چیزی می خواهید برسید؟»)- : «به هیچی واقعا ... نمی دونم ... اگه کاری که می کنیم، معتقد باشیم که کار هنریه، بر می گردیم به دوران کودکی و بازی های کودکانه و اینکه بازی های کودکانه هیچ وقت هدف ندارند، کار هنر، کار پوچه، در واقع جزء ضرویات مردم نیست، زندگی مردم رو نمی چرخونه، بنابراین اونا این شانس رو دارن که بازی های کودکانه شون رو از سر بگیرن و بازی های کودکانه هدفمند نیست، به مجرد اینکه هدف پیدا می کنه از دایره هنر خارج می شه ... ممکنه یک هدف های ناخودآگاه در ذهنشون باشه که حتما هست، ولی به مجرد اینکه این هدف ها رو با آگاهی تون می یارید به نظرم مسیرتون عوض می شه، این سوال رو بهتره از سیاستمدارا بکنیم و پیغمبرا که دیگه دستمون بهشون نمی رسه، اونا برای بشر یک الگویی داشتن برای خوشبختی شون، که متاسفانه یا خوشبختانه هنرمندا این رو ندارند، هدفمند نیست.»صحبت در این باره بسیار است و پیش از این نیز بارها بدان پرداخته شده است، اما معلوم نیست مسئولان و متولیان حوزه رسمی فرهنگ، هنر و رسانه جمهوری اسلامی چه زمانی به این نتیجه می رسند که هنر متعالی و متعهد از هنر بی تعهد و غیر مسئولی که یکی از عوامل اصلی ایجاد چالش های پیچیده فرهنگی و اقتصادی در جامعه است، جدا بوده و نباید بیش از آنچه که ظرفیت این جریان هاست به آنها بها داده شده و بیت المال هزینه استمرار حاکمیت آنها بر این عرصه باشد.پس در پایان می توان گفت سینمای روشنفکری جمهوری اسلامی که عباس کیارستمی یکی از نمادهای آن است، نه عباس است و نه رستم، نه معتقد به صیانت از ارزش ها و آرمان های اسلامی است و نه متعهد به دفاع از ایران و ایرانی و اعتلای جامعه ایرانی، چه در داخل و چه در خارج از کشور؛ که اگر جز این بود آثار هنری و محصولات فرهنگی تولید شده توسط این جریان در ۳۵ سال گذشته به صیانت از عناصر فرهنگ زندگی اسلامی ایرانی، اعتلای فرهنگ جامعه، ایجاد شوق و امید، تقویت روحیه خودباوری، دمیدن روح اقتدار و استقلال، آشنا کردن نسل های نوجوان و جوان با تاریخ ایران و تاریخ انقلاب و دفاع مقدس و مواردی از این دست می انجامید.پس باید دانست ایالات متحده زمانی که تصمیم گرفت وارد مسابقه تسلیحاتی فضایی با شوروی شود؛ والت دیزنی با پخش انیمیشن ها و کارتون هایی بسیار در کنار یک مجموعه فعالیت های هدفمند، کودکان آمریکایی را به گونه ای پرورش داد که عمده آنها می خواستند اولین انسانی باشند که بر روی ماه قدم می گذارد. هنر کارکردهای فراوانی در جامعه سازی، تمدن سازی و اعتلاء و پیشرفت و اقتدار یک جامعه دارد که هنرمندان روشنفکر جمهوری اسلامی در رشته های مختلف یا حاضر نیستند این کارکردها را ببیند، یا تمایلی به استفاده از آنها ندارند و دلیل آن مشخص است، چرا که هر پیشرفتی که در جامعه ایرانی صورت بگیرد، به پای نظام اسلامی نوشته خواهد شد و جشنواره های خارجی از این بابت به کسی جایزه نمی دهند.منبع:فارس |
![]() |
↧
↧
November 6, 2014, 3:30 am
به گزارش جهان، ندا رحیمی در گوگل پلاس نوشت:من چادرم را که میپوشم فکر نکن از تمام دخترانه هایم همین وقارش را بلدم نه اتفاقا بر عکس ناز و عشوه را خوب بلدم شاید بهتر از تمام دخترکان شهرم اما ناز و عشوه هایم هم مثل خودم با ارزش است تو برای من ارزش نداری که بخواهم ارزشهایم را برایت را صرف کنم تو برای من یک رهگذر معمولی هستی حتی نسبتی هم نداری پس چگونه برای یک ادم غریبه که تنها چند لحظه از کنار من میگذرد، دخترانه های با ارزشم را خرج کنم؟! |
|
↧
November 5, 2014, 1:03 pm
وقتی می خواهيد دعا كنيد بفهميد و بدانيد كه همه چيزتان وابسته به اين دعاهاست، كوچك و بزرگ هم ندارد. اينكه تصوّر كنم: “فقط چيزهای بزرگ را با خدا مطرح كنم نه كوچكها را”، از ضعف ايمان است. دعا، كوچك و بزرگ ندارد و خدا هم خستگی ناپذير است! او دعا را خيلی هم دوست دارد. خودت را از قالب حقارت بيرون بكش! تو كوچك هستی و كوچك هم فكر می کنی؛ طرفِ خود را اصلاً نشناختهای. هيچچيز درنزد خدا محبوبتر از اين نيست كه درِ خانهاش را بزنی و بگويی میخواهم، میخواهم، میخواهم… تمام خزائن وجود، در يد قدرت او است. نبايد در دعاهایمان از خداوند كوتاه بياييم و هيچ چيز نبايد برای ما مانع بشود از اينكه درخواست كنيم، حالا در هر رابطهای كه می خواهد باشد.“ آیت الله مجتبی تهرانی رحمت الله علیه |
|
↧
November 5, 2014, 2:57 am
به گزارش جهان به نقل از فارس، محمدحسین قاسمی تهیه کننده فیلم درتوضیح جزئیات برگزاری این مراسم گفت: مراسم افتتاح رسمی «شیار ۱۴۳» روز با اجرای سیدعلی ضیاء عصر شنبه ۱۷ آبان ساعت ۱۸ با حضور ۱۴۳ مادر شهید در سالن همایش های برج میلاد برگزار میشود.وی افزود: قرار است در این مراسم ۱۴۳ مادر شهید با حضور طیف های مخلتف مردم و هنرمندان با همکاری مجموعه برج میلاد و ایثارگران شهرداری تجلیل شوند. همچنین طبق برنامه ریزی انجام شده در ابتدای این مراسم فیلم سینمایی «شیار ۱۴۳» نمایش داده می شود و پس از آن نرگس آبیار کارگردان و سایر عوامل فیلم ضمن خوش آمدگویی به حاضران از ۱۴۳ مادر شهید تجلیل خواهند کرد.تهیه کننده فیلم سینمایی «شیار ۱۴۳» با اشاره به اینکه برای برگزاری این مراسم کارگردانی خاصی در نظر گرفته شده است، بیان کرد: به همین منظور دکورهای ویژه ای برگرفته از نمایی از صحنه های فیلم طراحی شده است. به عنوان مثال نمایی از فیلم «شیار ۱۴۳» که شخصیت الفت پشت دار قالی نشسته و مشغول بافتن است به صورت دکور طراحی و در سالن دیده می شود.به گفته وی، همچنین قرار است با طراحی ویژه از مادران شهید قدردانی شود.قاسمی در پایان توضیح داد: سعی کردیم از طیف های مختلف هنرمندان در این مراسم دعوت به عمل آوریم اما در هر صورت تیم تولید «شیار ۱۴۳» پذیرای حضور همه هنرمندان و علاقمندان به این فیلم سینمایی هستند. ضمن اینکه در این مراسم علاوه بر هنرمندان از برخی از چهره های فرهنگی و اجتماعی نیز دعوت به عمل آمده است.«شیار ۱۴۳» به کارگردانی نرگس آبیار و تهیه کنندگی محمدحسین قاسمی و ابوذر پورمحمدی ساخه شده است و به عنوان فیلم تحسین شده تماشاگران سینمای ایران در سی و دومین جشنواره فیلم فجر معرفی شد و قرار است از نیمه آبان در سراسر کشور اکران شود.مریلا زارعی، مهران احمدی، گلاره عباسی، جواد عزتی، یداله شادمانی، سامان صفاری،زهرا مرادی، مهیا دهقانی، حسام بیگدلو و ... از جمله بازیگران این اثر هستند.این فیلم از هفته پایانی آبان ماه در سینماهای کشور اکران میشود. |
|
↧
November 4, 2014, 10:28 pm
(لایَوْمَ کَیَوْمِکَ یااباعبدالله) روزی امام حسین(ع) به منزل امام حسن(ع) رفت و هنگامی که به او نگاه کرد،گریست. امام حسین پرسید:چرا گریه می کنی؟پاسخ داد : گریه ام به خاطر رفتاری است که با تو می شود. ستمی که بر من وارد می شود زهری است که در دهان من ریزند و مرا به شهادت می رسانند ، ولی ای اباعبدالله هیچ روزی مانند روز تو نیست. در آن روز سی هزار نفر که همگی ادّعا می کنند از امّت جدمان محمد(ص) و مسلمان هستند ، تو را محاصره می کنند و برای کشتن و ریختن خون تو و هتک احترامت و اسیری فرزندان و زنان تو و تاراج اموال تو همدست میشوند. در چنین زمانی خداوند متعال، بنی امیّه را لعنت می کند، آسمان باران خود و خاکستر فرو ریزد و همه چیز ، حتّی حیوانات وحشی بیابان و ماهیان دریا به حال تو گریه میکنند. برگرفته از : لهوف سیّد بن طاووس |
|
↧
↧
November 4, 2014, 11:47 pm
سخن حجة الاسلام و المسلمین قرائتی درباره حجاب :حجاب حفاظت است... شما کفش هم که می پوشی بالاخره پایت گیر می کند. آدم پا برهنه برود راحت تر است. بله! راحت تر است، اما تیغ در پایت می رود. کفش یک بار است، اما این بار را باید کشید چون که هم بار هست هم حفاظت هست. کفش بار است اما حفاظت است. لباس بار است اما کرامت است. |
|
↧
November 5, 2014, 10:32 pm
به گزارش جهان به نقل از عقیق، خداوند تبارک و تعالی در پاداش شهادت اباعبداللهالحسین(ع)، این عوض را معین فرمود که امامت را در ذریّه آن حضرت و در تربت ایشان نیز شِفا قرار داد.امام محمد باقر و امام جعفر صادق علیهماالسلام فرمودند: خداوند تبارک و تعالی در پاداش شهادت امام حسین (ع)، این عوض را معین فرمود که امامت را در ذریّه او قرار داد و در تربت او شِفا قرار داد؛ در کنار قبرش وعده اجابت به درخواستها داد و ایام آمد و شد زائران قبرش را به حساب عمر آنها منظور نخواهد کرد. متن حدیث امامان بزرگوار پنجم و ششم شیعه که در صفحه ۲۰۰ جلد دوم «المحاسن» به شرح ذیل است:عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ، قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ (عَلَیْهِمَاالسَّلَامُ) یَقُولَانِ: إِنَّ اللَّهَ (تَعَالَى) عَوَّضَ الْحُسَیْنَ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) مِنْ قَتْلِهِ أَنْ جَعَلَ الْإِمَامَةَ فِی ذُرِّیَّتِهِ، وَ الشِّفَاءَ فِی تُرْبَتِهِ، وَ إِجَابَةَ الدُّعَاءِ عِنْدَ قَبْرِهِ، وَ لَا تُعَدُّ أَیَّامُ زَائِرِیهِ جَائِیاً وَ رَاجِعاً مِنْ عُمُرِه. |
![]() |
↧
November 5, 2014, 10:38 pm
به گزارش جهان، روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: هفتهنامه "فرهنگ و روحانیت" شماره ۲۰ که صفحات داخلی آن شماره ۲۱ را نشان میدهند، در ادای دین موسیقایی به دفاع مقدس مطابق معمول سالهای گذشته از عضو دفتر فرح "لوریس. چ" که مورد محبت همیشگی عناصر مرموز موسیقی رسمی کشور بوده است به عنوان نویسنده آرم جشنواره دفاع مقدس نام برد. متأسفانه جریان مافیای موسیقی در ۳۶ سال گذشته هرگز سکان موسیقی را به نیروی متعهد و خلاق نداده است. |
![]() |
↧
November 5, 2014, 4:22 am
سرویس فرهنگی جهان نیوز ـ اخیرا کلیپی در شبکههای اجتماعی درحال پخش است که درآن روحانی جوانی باشور و حال زیادی مشغول صحبت پیرامون اسید پاشی های اخیر است و برشهای سخنان وی اینگونه وانمود میکند که این اقدام زشت و غیرانسانی به بهانه امر بهمعروف و نهی ازمنکر انجام گرفته است. این کلیپ حاوی نکات مبهمی است که به چند مورد اشاره میشود:۱_ ابتدای این کلیپ برخی روزنامههای اصلاحطلب از قبیل روزنامه شرق و ... را نشان میدهد که مطالبی راجع به اسیدپاشی با تیتر درشت نوشته اند؛ با بررسی این روزنامهها متوجه این نکته میشویم که این رسانه ها از ابتدای اولین شماره خود تلاشهای بسیار زیادی را برای از بین بردن اسلام وارزشها انقلاب کردهاند و دراین حادثه بسیار تکاندهنده همنوا شبکههای ضدانقلاب همچون بی.بی.سی، رادیوفردا و ... از هیچ تلاشی برای نسبت دادن این عمل نفرت انگیز به اسلام و امر بهمعروف و نهی از منکر و ربط دادن آن به نیروهای انقلاب فروگذار نکردند و جالب اینکه در ابتدای این کلیپ از تیترها این روزنامه استفاده شده که نسبت تهیه کنندگان این کلیپ با این جریان را مشخص می کند.۲_در ادامه روحانی جوان، متاسفانه به دلیل تاثیری که از رسانه های اصلاح طلب در ماجرای اسیدپاشی دریافت کرده است در همان مسیر شبکههای ماهوارهای معاند و روزنامه های اصلاحطلب قدم بر میدارد و با شور و لحن عصبانی تلاش میکند مذهبیها و دیندارانی که به زعم او این عمل را انجام داده اند و یا به این عمل راضیاند را با قضیه کربلا از طیف دیگر آدمهای مذهبی جدا کند؛ این در حالی است که همه مذهبیها و هیاتیها این عمل جنایت آمیز را عملی خارج از انسانیت میدانند و با شنیدن این خبر برای این دختران اشک ریختند اما این شخص و روزنامه های اصلاح طلب و بخصوص بی بی سی فارسی به صورت گسترده به جامعه ایران و جهان اینطور القا کرد که برخی از مذهبیها از این حرکت خشنود هستند و این دروغ را متاسفانه بعضی از خود مذهبیها باور کردند!۳_اینکه چرا سخنرانی های این روحانی جوان مورد علاقه فراوان ضد انقلاب است و کلیپهای فروان و بسیار حرفهای از سخنان وی در موضوعات مختلف در حال انتشار است، نشان میدهد که در جامعه ایران جز سیاهی و مشکلات و دروغ چیزی در آن نیست و نظرات عجیب ایشان پیرامون بدحجابی مسالهای است که باید توسط خود حوزه علمیه و نهادهای مرتبط باید مورد بررسی قرار بگیرد.متاسفانه انتشار این کلیپ در شبکههای اجتماعی از سویی باعث خوشحالی و سوءاستفاده ضدانقلاب و برخی رسانههای حامی فتنه شده است و در عین حال واکنش بسیاری از جوانان مومن و مذهبی را هم به همراه داشته و نقدهای زیادی در این خصوص در شبکههای اجتماعی منتشر شده است.اما نکته قابل توجه در اظهارات این روحانی جوان این است، که وی به جای استناد به اخبار رسمی که از سوی مسئولان کشور در خصوص حادثه اسیدپاشی اعلام شده و به رغم تاکید چندین باره روسای سه قوه مبنی بر اینکه این موضوع هیچ ارتباطی به امر به معروف نداشته و در این بین برخی با نامردی های سیاسی قصد دارند تا از آب گل آلود برای اغراض سیاسی خود ماهی بگیرند، توجهی نشده است و این روحانی جوان بیشتر تحت تاثیر جو و فضاسازی رسانه های اصلاح طلب قرار گرفته و متاسفانه از تریبون و منبری که در اختیار دارد عامدانه یا غیر عامدانه در مسیر اهداف رسانه های ضد انقلاب استفاده کرده است. |
![]() |
↧
↧
November 7, 2014, 12:52 am
به گزارش جهان، زهیر توکلی در گفتگو با مهر با اشاره به انتشار کتاب تازهای با عنوان «عمان سامانی به روایت زهیر توکلی» اظهار داشت: این کتاب شامل گزیدهای از اشعار کتاب معروف گنجینه الاسرار عمان سامانی است که در کنار مقالهای از بنده که بر مبنای روش شناسی مبتنی بر تحلیل متن اشعار عمان است منتشر شده است.وی ادامه داد: سهم من از این کتاب در واقع همین مقاله است که در سال ۸۸ تالیف شده است و گزینش اشعار عمان را نیز علیرضا بهرامی انجام داده و نشر آرادمان نیز آن را به زیر چاپ برده است.توکلی در ادامه در ارتباط با مقاله خود در این کتاب اظهار داشت: در این متن به این مساله پرداخته شده است که متون عرفانی مانند گنجینة الاسرار بر اثر شهود و ذوق مولف در ارتباط با یک مقوله فرازمینی پدید میآید و از اساس تالیف آنها ارتباطی با خواندن کتاب و متون عرفانی ندارد.عمان سامانیوی افزود: در این مقاله نشان دادهام که مولف این متون بر پایه خواست خود سعی کرده تا موضوع و حس و حالی خاص را بچشد و مزه مزه کند و این مساله علامتی دارد که در متن حاصل از تالیف وی میتوان رگههایش را دید.توکلی با تاکید بر مساله شهود محوری آثاری مانند گنجینة الاسرار عمان سامانی گفت: من در این مقاله سعی کردم نشان بدهم که این متن شهودی و الهامی است و تحت تاثیر اندیشه محض ایجاد نشده است. |
![]() |
↧
November 7, 2014, 1:47 am
↧
November 6, 2014, 1:26 pm
به گزارش جهان، رضا رستمی در "گروه اینترنتی رهروان ولایت" نوشت:از آن زمان که خداوند، انسان را آفرید علاوه بر نیازهای مادی و جسمانی به نیازهای روحی و معنوی او هم توجه داشت و دقیقاً به همین دلیل است که اولین انسانی که خلق شد یک راهنما و پیامبر بود. این نشان میدهد که خداوند حتی راضی نبود و نیست که انسانی بر روی کرهی خاکی وجود داشته باشد اما امام، رهبر و هدایتگری در کنار او نباشد؛ امام صادق(علیهالسلام) در همین زمینه میفرمایند:«اگر همهی مردم دو نفر باشند یکی از آن دو نفر امام خواهد بود.»[1] و فرمود: «آخرین کسی که میمیرد امام است تا کسی بر خدا دلیل نیاورد که خدا او را واگذاشته بدون آنکه حجتی از طرف خدا بر او قرار داده باشد.»[2] شیعه معتقد است که انتصاب امام مثل انتصاب پیامبر باید از جانب خداوند انجام شود؛ زیرا اگرچه بنابر مصالح و حکمت الهی، منصب نبوت جای خود را به منصب امامت داد اما در احتیاج مردم برای داشتن رهبری الهی، تغییری ایجاد نشده است. زیرا نه انسان از «انسانبودن» خارج شده تا دیگر نیازی به معارف وحیانی و آموزههای الهی نداشته باشد و نه «احتیاج به فردی عالم و عادل» برای شناخت کامل دین خدا و اجرای دقیق قوانین الهی از بین رفته است. در عصر غیبت هم باز همان انسان است و نیازهایش و همان دین خداست و الزاماتش. در چنین شرایطی، فرضیهی رجوع به شبیهترین و نزدیکترین فرد به حجتالهی - با اعتراف صریح به بسیار زیاد بودن فاصلهی غیرمعصوم با معصوم- یک پیشنهاد کاملاً منطقی و مطابق با عقل است و اگر غیر از این باشد ضدعقل و ضدحکمت خواهد بود. تصور کنید که در یک شهر، فقط یک پزشک حاذق وجود داشته باشد و او نیز برای مدتی به مسافرت رفته باشد. در چنین شرایطی، چه کاری صحیح است؟ رجوع به پزشکان دیگر -هرچند که حاذق نیستند- یا رجوع به افرادی که اصلا چیزی از پزشکی نمیدانند؟! مثلا آیا عقلایی است که در مدت غیبت آن پزشک حاذق، یک مکانیک یا یک مهندس ساختمان را یا بهجای او بنشانیم و برای مشکلات درمانی خود به آنها مراجعه کنیم؟ مضحک و غیرمنطقی بودن این سخن، بر کسی پوشیده نیست. شیوهای که در میان برخی از فِرَق و گروهها میبینیم بیشباهت به مثال خندهدار فوق نیست. بعضی معتقدند که در زمان حاضر وقتی یک شخص یا یک گروه -هر چند با زور و کشتار- حکومت را به دست میگیرند باید با آنها بیعت کرد و خود را زیر پرچم و حکومت آنان قرار داد! از نظر این گروه، اشکالی ندارد که شخصی که به این وسیله، حاکم شده است «حجاجبن یوسف ثقفی» باشد یا «صدام» و یا «گروهک داعش»! پر واضح است که راضیشدن به حکومت عدهای فاقد صلاحیت، بهکلی دور از منطق و خرد است چراکه یک حکومت، بهطور مستقیم و دائمی با جان و مال و ناموس مردم ارتباط دارد و هرگونه فساد و بیصلاحیتی در حاکمان، عواقب شوم و وحشتناکی بهدنبال خواهد داشت. عدهای هم میگویند که باید به نظر مردم مراجعه کرد و دید مردم چه کسی را برای زمامداری برمیگزینند. اشکال چنین سخنی هم بسیار روشن است. درحالیکه مردم در بسیاری از امور شخصی و ابتدایی خود هم توانایی تشخیص درست از غلط و صلاح از فساد را ندارند چگونه ممکن است قادر باشند تا فردی صالح را برای مسلطشدن بر جان و مال و ناموس مردم انتخاب کنند؟ آنچه که در نظامهای سیاسی دنیا اتفاق میافتد و مردم، خیلی زود از پشتیبانی و حمایت احزاب مختلف، رویگردان میشوند درواقع مهر تاییدی بر همین مطلب است که ایفای نقش برگزیدن حاکم برای جامعه، از دایرهی طاقت و صلاحیت انسان خارج است. بنابراین حتی اگر از منظر عقل هم نگاه کنیم باید کار انتخاب حاکم جامعه -حتی در زمان غیبت- را باید به دین خدا سپرد؛ در این صورت، هر عقل سلیمی تصدیق خواهد کرد که قایل شدن به نظریهی ولایت فقیه، ضامن امنیت و سعادت آحاد جامعه خواهد بود و جلوی بسیار از هرجومرجها و کجرویها را خواهد گرفت؛ چرا که منشأ و خاستگاه «ولایت فقیه» همان منشأ و خاستگاه نبوت و امامت است و شیعه، این نظریه را نسخهای موقت برای دوران پررنج غیبت میداند و انشاالله با ظهور حجت پروردگار، جایگاه حکومت اسلامی به حاکم اصلی آن برخواهد گشت.------------------------------------- پاورقی:1- علامه مجلسی، بحارالانوار، ج47، ص179 2- همان |
|
↧