به گزارش خبرنگار فرهنگی جهان نیوز، شهاب اسفندیاری، فعال فرهنگی و سینمایی در صفحه گوگل پلاس خود نوشت: مدتی است می بینم دخترانم یک مجموعه انیمیشن ایرانی را با علاقه دنبال می کنند. طبعا توجهم جلب شده که ببینم در این بازار رنگارنگ انیمیشن های خارجی، این چه کاری است که توانسته بچه ها را پای تلویزیون بنشاند. تعجبم دو چندان شد وقتی دیدم داستان این مجموعه درباره وقایع انقلاب اسلامی است و در ادامه به جنگ و اشغال خرمشهر هم کشیده می شود. نام مجموعه 'فرزندان آفتاب' است. بچه ها آنقدر درگیر قصه شده اند که دیشب دختر ۶ ساله ام آمد و با ناراحتی از شهید شدن یکی از شخصیت ها به نام یاسر خبر داد!تا حدی که من دیدم کار از نظر فرم و تکنیک هم از کیفیت خوبی برخوردار است و شخصیت پردازی و داستان جذابی دارد. در حالی که بسیاری از فعالان فرهنگی و رسانه ای انقلاب سخت مشغول رصد و نقد فیلم های غیراخلاقی و ضدانقلابی در سینما هستند،(که طبعا باعث جلب توجه به آن آثار هم می شود)، عجیب است که تاکنون هیچ جا تقدیر و ستایشی از این مجموعه ندیده بودم.۲۰ سال پیش داشتن انیمیشن هایی که به موضوع انقلاب بپردازد مثل یک رویای دست نیافتنی بود، به گونه ای که به گمانم حتی رهبر انقلاب در حکم رییس سازمان صدا و سیما بر توجه جدی به این حوزه تاکید کرده بود. متاسفانه ما گاهی آن قدر خیره به جبهه مقابل هستیم که رویش ها و دستاوردهای خودمان را نمی بینیم و دائم در عرصه فرهنگ آیه یاس می خوانیم. به نوبه خود به سازندگان گمنام این مجموعه دستمریزاد و خسته نباشید می گویم. بر اساس اعلام نظرسنجی های سازمان این اثر 'هیچ' مخاطبی نداشت!علی نوری اسکویی، کارگردان هنری، سرپرست نویسندگان و تهیه کننده مجموعه انیمیشن 'فرزندان آفتاب' هم در پاسخ به نوشته اسفندیاری در مطلبی عنوان کرده است: ازالطاف همه عزیزان به این مجموعه بسیار متشکرم .اما لازم دیدم نکاتی را عرض کنم. حقیر دانش اموخته هنر سینما از دانشگاه هنر کالیفرنیا هستم و این مجموعه تلویزیونی را با همکاری گروهی از بهترین هنرمندان کشور در حالی تولید نمودم که از تشخیص لزوم پرداختن به چنین موضوعی تا نگارش فیلمنامه و تولید اثر را بدون اینکه سازمان محترم صدا و سیمای این مملکت روحش هم خبر دار باشد با اندک مشارکت مالی یکی از ارگان های فرهنگی غیر متولی اما دارای مدیری متعهد و با تلاش شخصی و لطف الهی به پایان رساندم.در شرایطی که سازمان ورشکسته تلویزیون از شرایط مطلوب مالی برای ساخت چنین اثری برخوردار نبود و اساسا درایت و برنامه ریزی آن را هم نداشت بصورت رایگان جهت پخش در اختیار قرار دادم که علی رغم پیگیری بسیار جهت اطلاع رسانی قبل از پخش، دوستان به این مجموعه در ابعاد و اندازه های سریال های کره ای هم نگاه نکردند که از یک ماه قبل از پخش جوری تبلیغ شان میکنند که گویی اثری ملی یا حداقل هنری را می خواهند پخش کنند.اما از عدم اطلاع رسانی که بگذریم عجیب ترین تعبیر را در باره این اثر از یکی از مدیران جدید سازمان شنیدم که می گفت:حیف از انرژی که صرف تولید این مجموعه نمودید، ما که داستان ها و سوژه های خوبی داریم که می توانند برای مخاطب تبدیل به برند شوند مثل همین روباه و خروس خودمان. می تواند از تام و جری هم جذاب تر باشد....؟!! به راستی من که دانش اموخته کشور سازنده اثر مورد ذکر این مدیر هستم و برای بیان دغدغه هایم به خاک میهن اسلامیم باز گشته ام چه باید بگویم؟اما گله ای دارم از مخاطبین عزیز!ما عادت داریم به محض دیدن تصویری آزار دهنده، از طریق سایت ها و تلفن های نظر سنجی سازمان سریعا نظر خود را منعکس میکنیم. اما اگر کاری توجه مارا به خود جلب کند چه؟اینگونه است که ما اهالی هنر متعهد کشور در میان مخاطبانمان نیز تنها میمانیم. و چه سخت است که در کوچه و خیابان بشنوی و ببینی مردم از اثر شما تعریف می کنند، به دقت آن را دنبال می کنند، پیشنهاد و انتقاد بر آن دارند اما در جلسات شورای نظارت صدا و سیما به شما بگویند:بر اساس اعلام نظرسنجی های سازمان این اثر 'هیچ' مخاطبی نداشت!