به گزارش جهان به نقل از الف، «آوای باران» با یک داستان محوری درباره طاها ریاحی و دخترش باران آغاز شد و با روایت ماجراهای متعدد به نقطهای رسید که مخاطب منتظر بازگشایی آخرین گره این داستان و ملاقات پدر و دختر بعد از بیست سال است.داستان پرافت و خیز و و گره های فکری که مجموعه فکری این سریال در آن توانستند ایجاد کنند باعث شد تا مخاطب را تا پایان داستان در کنجکاوی و انتظار نگه دارد. از چند قسمت پایانی گرههای فیلمنامه یکییکی باز شدهاند، مخاطب شخصیتها را شناخته و همه چیز به پایان نزدیک شده، اما بیننده همچنان منتظر پایان ماجرای باران و دیدار او و پدرش بود و اینگونه عملا در قسمت های آخر به علت زمینه سازی برای دیدار باران و پدرش، تعلیق های سریال از بین رفته بود و تنها با مانع تراشی نویسنده سریال پیش می رفت.بسیاری این انتقاد را به مجموعه داشتند که در فینال سریال اصطلاحا آب به آن بسته اند و مجموعه کشدار شده است. اما فارغ از انتقاداتی که به مجموعه می شود این تعلیق های فکری باعث شده بود تا به جای آنکه داستان روتین به پیش برود آنرا با وارد کردن شوک های تازه طولانی کند.اصطلاح فیلم هندی هم به آوای باران بی انصافی درحق این مجموعه است، چرا که دست اندرکاران این سریال برای جذب مخاطب به روش های بعضاً غیر منطقی سریال ها و فیلم های هندی و یا سبک فیلمفارسی متوسل نشدند. در این سریال اهمیت خانواده و روش تربیتی برای فرزندان بسیار مشهود است از رفتارهای بیتا تا آموزههایی که باران از همان کودکی از پدرش دریافت کرده و زندگی بیست ساله در میان افرادی غر ازجنس خود همچنان تلاشی برای زندگی آرمانی و درست شکل داده است.این مجموعه البته که انتقاداتی را به خود می بیند، از جمله گریم ضعیف سریال که اساسا به نظر می رسید طراحی خاصی را نداشته و فقط برای آن اجرا شده بود چرا که بعد از بیست سال تنها افراد موهایشان سفید شده بود و ریش گذاشته بودند و یا در بخش محتوایی، فرید تا دو روز پس از اتفاقات زیادی که رخ داده بود هنوز متوجه گم شدن گوشی خود نشده بود.اگر آوای باران در زمره سریال های فاخر تلویزیون هم قرار نداشت اما با این حال استقبال نویسندگان و مردم از این ملودرام اجتماعی علی رغم برخی انتقادهای تند مخالف، موجب می شود که نتوان دامنه اثرگذاری و جذابیت این مجموعه تلویزیونی را در جامعه ایرانی کتمان کرد. |
↧
نگاهی به سریال «آوای باران»
↧