به گزارش جهان به نقل از وبلاگ مؤذن جامی، مهارتهای زندگی و حل مسأله یک نیاز مبرم زنان و مردان متأهلی است که مایلند سرمایه گذاری عشقی و عاطفی و احساسی آنها ماندگار و پایدار و عشقشان ابدی شود و مشکلات را عوارض طبیعی و قابل حل می دانند و برای حل آنها تلاش می کنند.زن و شوهرهایی که نمی توانند به طور دوستانه اختلاف های خود را حل کنند، بهترست به دادگاه خانواده مراجعه کنند و محترمانه و توافقی جدا شوند و عمر هم را هدر ندهند و نامه عمل سیاه نکنند۱۰ نکته ای که هر زن و شوهری باید بدانندتصور کنید که دو کودک در حال بازی هستند. یک دفعه صدای فریادشان بلند می شود که: ازت بدم میاد ... ازت متنفرم ... اما چند دقیقه بعد باز هم می بینید که دارند با هم بازی می کنند و خوشحالند. گاهی دو آدم بزرگسال هم در روابط شان به همین شکل هستند. فقط کافی است در نیمکت کنارشان بنشینید و آنها را نگاه کنید. تا به حال این تجربه را داشته اید؟ سؤال جالب اینجاست چه اتفاقی برای کودکان می افتد که آنها ۵ دقیقه پیش دشمن بودند و در حال حاضر باز هم با هم بازی می کنند؟ جواب این سؤال ساده است. آنها شادی را به جای برقراری عدالت انتخاب می کنند. آنها لحظه شان را می بینند و سعی می کنند از بازی شان لذت ببرند. بزرگترین مشکلات ما هم اگر تنها مانند کودکان رفتار کنیم، حل می شوند. البته زندگی زناشویی همیشه به سادگی بازی های کودکانه نیست اما همیشه یکسری نکات کلی و البته ساده برای مقابله با مشکلات زندگی وجود دارد. با رعایت این۱۰ نکته با تنش های زندگی تان خداحافظی کنید.۱) زبان تان را گاز بگیریدانتقاد و قضاوت را بس کنید. بیشتر مردم از همان اول رابطه که مرحله عشق ورزیدن است شروع به انتقاد می کنند. به یاد داشته باشید که هیچ کس نمی تواند ازدواجی را نجات بدهد اگر طرفین بیشتر از تحسین شدن مورد انتقاد قرار بگیرند. انتقادهای مدام و پی در پی به همسرتان این حس را می دهد که او به اندازه کافی برای شما خوب نیست. این حس (به خصوص برای مردها) سردشدن رابطه را به دنبال دارد. قبل از هر چیز سعی کنید همسرتان را بشناسید و بعد از آن تفاوت های قابل قبول همدیگر را بپذیرید.۲) متفاوت سپاسگزاری کنیددرباره تفاوت ها شفاف سازی کنید. اینکه تفاوت را چه معنی می کنید، مهم است. ما همیشه حقایق را از بین فیلترهای متفاوتی رد می کنیم که وجود آن فیلترها به فرهنگ، جنسیت و خانواده بستگی دارد. تنها شرط یک ازدواج خوب، حفظ کردن عشق در رابطه است. می توانید همسرتان را در نوع سپاسگزاری تان غافلگیر کنید. اگر او چیزهایی را همیشه دوست داشته که شما با آن مخالفت می کردید، می توانید با موافقت خود به او حس متفاوت بدهید. اگر همسرتان همیشه تیر و کمان دوست داشته و به نظر شما خرید تیرو کمان از خرج های غیرضروری زندگی بوده، می توانید با پس اندازهایی که برای تفریح خود کنار گذاشته اید، برایش یک تیروکمان بخرید.از همین حالا تمرین کنید تا بتوانید بدون قطع کردن صحبت طرف مقابل تان، خوب گوش کنید. بعد از صحبت همسرتان می توانید از او بپرسید که آیا نوبت من شده که حرف بزنم؟ می توانید در بین صحبت های همسرتان یکسری چیزها را یادداشت کنید تایادتان نرود۳) معذرت خواهی کنیدشما می توانید بگویید که من به دلیل مشکلاتی که باعث آن شدم، معذرت می خواهم. در هر رابطه ای این بهترین شکل معذرت خواهی است. اصلا مهم نیست شما چقدر مقصر هستید حتی اگر ۱۴درصد تقصیرها گردن شماست برای آن قسمت معذرت خواهی کنید. ازدواج وقتی خوب پیش می رود که حداقل یک نفر بتواند معذرت خواهی کند. غرور داشتن در رابطه زناشویی چیز قابل قبولی نیست. معذرت خواهی در نهایت روح بزرگ شما را نشان و حس بهتری به زندگی تان می دهد.۴) خوب گوش دادن را تمرین کنیددفاع از خود را بس کنید. این مشکلی را حل نمی کند. سعی کنید شنونده خوبی باشید. خوب گوش دادن بهترین هدیه ای است که می توانید به شریک زندگی تان بدهید. از همین حالا تمرین کنید تا بتوانید بدون قطع کردن صحبت طرف مقابل تان، خوب گوش کنید. بعد از صحبت همسرتان می توانید از او بپرسید که آیا نوبت من شده که حرف بزنم؟ می توانید در بین صحبت های همسرتان یکسری چیزها را یادداشت کنید تا یادتان نرود. در نهایت بحث می توانید یک نتیجه گیری داشته باشید. اگر به دنبال نتیجه هستید باید صبور باشید. هنگامی که هر دوی شما کنترل اعصابتان را از دست بدهید نتیجه این می شود که همسرتان با عصبانیت به درون اتاق می رود و در را به هم می کوبد. نگذارید بحث تان به این شکل بی نتیجه بماند. اگر شما آرام باشید همسرتان هم آرام می شود و از حرف های شما بُل نمی گیرد.۵) دلگرمی بدهیدهمیشه در ابتدای هر رابطه همه چیز گل و بلبل است و عادت داریم فقط نکات مثبت را ببینیم. اگر بعد از مدتی دیدیم بعضی مسائل آنطور نیستند که ما فکر می کردیم باید سعی کنیم بقیه چیزها را خراب نکنیم. همسر ما حتما نکات مثبتی هم دارد. معمولا بازسازی روابط سخت است اما غیرممکن نیست. برای نگه داشتن ازدواج تان باید کاری کنید که همسرتان احساس ارزشمندی و برگزیدگی کند. معمولا افرادی که ازدواج های طولانی تری دارند، می فهمند چطور باید به همدیگر توجه کنند. این درک باعث می شود که فضایی صمیمی در خانه به وجود بیاید و در مقابل هم شما می توانید انتقادهای سازنده تان را پیش ببرید. به عنوان مثال وقتی همسرتان دارد با برادرش شوخی می کند حتی اگر از نوع شوخی اش خوش تان نیامده اما به او بگویید شیوه ای که او برای شوخی استفاده کرده را دوست دارید. همسر شما از انتقاد سازنده تان استفاده نمی کند مگر اینکه فضایی از عشق و احترام وجود داشته باشد.۶) روی خودتان تمرکز کنید نه همسرتانهمیشه حق با شما نیست. همیشه این شما نیستید که درست می گویید. سعی کنید کمی از اختلاف تان فاصله بگیرید و از دور نگاه کنید. حالا وقت آن است که درست ببینید. حتما به همین شکل است که طرف مقابل هم مقصر است اما به خود یادآوری کنید که من هم بی تقصیر نبودم. اگر هر یک از ما آدم های منطقی تری باشیم روابط مان بی تنش تر خواهد بود. روی خودتان تمرکز کنید و سعی کنید برای اصلاح نقص هایتان تلاش کنید.۷) تحت شرایط استرس زا، فشار نیاوریدهمیشه شرایط سختی در ازدواج پیش می آید. این شرایط می تواند شامل شرایط بی کاری، فشار مالی یا حتی بیماری یکی از طرفین باشد. مثلا کسی را تصور کنید که فردا صبح عمل جراحی مهمی دارد. همسر او می تواند شب قبل از عمل جراحی فضایی از غم وغصه را در خانه به وجود آورد یا اینکه یک مهمانی بگیرد و تمام دوستان با روحیه همسرش را دعوت و سعی کند آن شب از فکر کردن به نتیجه عمل دوری کنند. انتخاب های ما در زندگی خیلی مهم هستند. مثلا یک همسر هم می تواند بنشیند و آنقدر فضا را ناراحت کننده کند تا به حدی برسد که یک دغدغه جدید هم به وجود بیاید. شما در شرایط سخت زندگی تان باید از به وجود آمدن فشار جدید جلوگیری کنید.۸) همه چیز در جزئیات خلاصه می شوداگر همسر شما یک روزهایی به دلیل شرایط کاری اش بداخلاق و نا آرام می شود، اگر خیلی صبح ها برای شما چای می ریزد اما یک روز صبح با عصبانیت در را به هم می کوبد. این دلیل نمی شود که بگویید همسر من هیچ وقت من را درک نمی کند. نکات مثبت را همیشه در یادتان نگه دارید، این باعث می شود که عصبانیت شما قابل کنترل شود. اگر گاهی خلق و خوی او با توجه به شرایطی که خارج از فضای خانه دارد تغییر می کند، شما هم راه بیایید. از او تعریف کنید. به او بگویید که چقدر از با او بودن لذت می برید و خوشحال هستید. گاهی لازم است که حتی کوچک ترین مهارتش را بزرگ کنید و بگویید که عزیزم تو در این کار بهترین هستی. به جزئیات رابطه تان دقت کنید و همه چیز را یک وظیفه ندانید. این مسائل صمیمیت رابطه را بیشتر و تنش ها را کمتر می کند.۹) تنها شما می دانید که باید چه کار کنیدتمام مجلات سبک زندگی پر هستند از روش هایی که شما می توانید برای به وجود آوردن یک زندگی عاشقانه به کار گیرید. اما در آخر باید بدانید که شما به هیچ کدام از این توصیه ها نیاز ندارید. شما تنها کسی هستید که می دانید باید چه کاری انجام دهید. اصلا مهم نیست که چقدر از ازدواج تان گذشته یا چقدر احساس صمیمیت نسبت به زندگی مشترک تان دارید، مهم این است که بعد از خواندن این مطالب ۳ عمل خاص را برای بهبود مسائل در زندگی تان به کار ببرید.۱۰) راه مخصوص خودتان را پیدا کنیدشاید خیلی از راه ها را امتحان کرده باشید، اما باید بتوانید راهی را که مختص زندگی خودتان است پیدا کنید؛ راهی که برای خوشحال کردن و به صمیمیت رسیدن با همسرتان جواب بدهد. این روش را یکی از همکاران ما پیاده کرده و به نتیجه رسیده به همین دلیل این سه روش را به عنوان مثال با شما درمیان می گذاریم.من توانستم شام مورد علاقه اش را بپزم و وقتی او بعد از کار به منزل برگشت با میز شام چیده روبه رو شود.آخر ماه تمام وسایل شخصی ام را ریختم و بعد از دسته بندی همسرم با اتاق مرتب شده ام رو به رو شد.به او گفتم که می خواهم صبح روز جمعه زمانم را طوری تنظیم کنم که درباره نگرانی ها و دلمشغولی هایش صحبت کنیم.یک زندگی زناشویی عالی با عمل به این ۲۰ نکته طلاییامروزه شرایط زندگی مشترک، گونه جدیدی از روابط زناشویی را بوجود آورده است چراکه سنت و مدرنیته در کنار هم راهی نو باز کردهاند. ما نکاتی از آن را برایتان بازگو می کنیم تا در جهت جلوگیری از بروز هر نوع سوء تفاهم، ابتکار عمل داشته باشید.۱ - همسرتان را به عنوان یک مرد بپذیرید و برای شناخت دنیای مردانه او دانش و آگاهی خود را افزایش دهید.۲ - همسر خود را به چشم یک شیء مسئول ننگرید بلکه به شخصیت وجودی او احترام بگذارید.۳ - جنبه یا بخشهایی از شخصیت شوهرتان را که باعث تمایز او از سایرین میشود را مورد توجه و تحسین قرار دهید.۴ - برای اینکه همسرتان با شما روراست باشد سعی کنید او را درک کرده و برای افکار و احساساتش ارزش قائل شوید. اگر حرفها و گفتههای او مطابق میل شما نیست از خود واکنش تند نشان ندهید زیرا به این وسیله بذر بیاعتمادی را در زندگی خود میکارید.۵ - وقتی همسرتان با شما درد دل میکند و راز دلش را با شما در میان میگذارد، احساساتش را بپذیرید و به او نگویید که اسرار درونش ناخوشایند و بیرحمانه است.۶ - به طور مداوم از شوهرتان انتقاد نکنید زیرا انتقاد پیاپی باعث میشود که شوهرتان از شما فاصله بگیرد.۷ - او را به درک نکردن، عدم صمیمیت و بیاحساس بودن متهم نکنید. زیرا او درک کردن، صمیمیت و با احساس بودن را به شیوه مردانه نشان میدهد.۸ - نیازهای واقعی شوهرتان را دریابید. این امر اتفاق نمیافتد مگر اینکه همسرتان این نیازها را باز گوید و به همین جهت در مواقع مناسب با لحن ملایم در مورد نیازهایش از وی سؤال کرده و دیدگاههای واقعی وی را به خود و زندگیتان دریابید و در نهایت جوابی را که شوهرتان میدهد بدون انتقاد و جبههگیری بپذیرید.۹ - زمانی که همسرتان با شما صحبت میکند به دقت به حرفهای او گوش فرا دهید زیرا عدم توجه شما به گفتههای او عدم علاقة شما را نشان میدهد.۱۰ - هیچ وقت از کارهایی که همسرتان برای جلب محبت شما انجام میدهد انتقاد نکنید برای مثال وقتی او به شما محبت میکند آن را بیش از اندازه لوس ندانید او به شیوه خود ابراز محبت میکند.۱۱ - او را به شیوه خودتان دوست نداشته باشید بلکه به وجود او نیز اهمیت بدهید. به عنوان مثال اگر در سالگرد ازدواجتان، هدیهای به او میدهید سعی کنید از قبل در مورد هدیه مورد علاقهاش اطلاعاتی به دست آورید.۱۲ - از همسر خود انتظار نداشته باشید که با تمامی طرحها و ایدهها و افکار شما موافق باشد و آنها را تحسین کند. واقع بین باشید و به او اجازه دهید که نظرش را هر چند که برخلاف میل شما باشد، بیان نماید.۱۳ - اصرار زیادی برای جلب محبت همسرتان نداشته باشید و این نکته را زمانی که وی عصبانی است بیشتر مراعات کنید. در بسیاری اوقات حالت روحی او برای ابراز محبت به شما مناسب نیست و اصرار زیاد شما منجر به مخالفت شدید او میشود.۱۴ - برای همسر خود نقش یک زن حساس و شکننده را بازی نکنید. زیرا این حالت شما باعث میشود که همسرتان فکر کند شما ضعیف و بیطاقتید و اگر چیزی بگوید باعث رنجشتان میشود. بنابراین سعی میکند که ارتباط کلامی کمتری داشته باشد و همین امر باعث ناراحتی شما میگردد.۱۵ - سعی کنید که در ارتباط با همسرتان همواره هویت خود را به عنوان یک زن و همسر حفظ کنید. زنی که توجه به روابطش به قیمت از دست دادن هویتش تمام شود به خود و روابطش صدمه میزند. زیرا این مسئله باعث میشود که وی خود را بخشندهتر و دوست داشتنیتر از شوهرش ببیند و فکر کند که همسرش بینهایت خودخواه و ناسپاس است. مردها با زنی به عنوان همسر در ارتباط دایمی باقی خواهند ماند که هویت مستقل و قوی خود را حفظ کند.۱۶ - اگر احساس میکنید که در روابط خود با همسرتان از عزت نفس پایینی برخوردارید و میل دارید که او را وادارید تا در این زمینه به شما کمک کند که از احساس خوبی برخوردار شوید اشتباه میکنید. این مسئله مشکل شماست شخصاً روی آن کار کنید و در صورت لزوم از یک روانشناس کمک بخواهید.۱۷ - زمانی که همسرتان از فشار عصبی رنج میبرد سعی نکنید از لحاظ احساسی به او نزدیک شوید. زیرا اگر برای صمیمیت و نزدیک شدن به او فشار آورید فقط او را عصبانیتر کرده و از خود دور میکنید. زمانی که استرس او کم شود به حالت عادی خودش بر میگردد.۱۸ - در زندگی زناشویی خویش سعی کنید خود را مسئول خوشبختی خود بدانید. زنی که مسئولیت خوشبختی زندگی مشترک را فقط بر عهده شوهرش میگذارد یک همسر آزرده و افسرده به بار میآورد.۱۹ - او را به دوست نداشتن و گریزان بودن از همسر و زندگی متهم نکنید. زیرا وی اعتقاد دارد که شریک زندگیاش را دوست دارد و از او گریزان نیست ولی به نظرش او را متهم به چیزی میکنید که در موردش صدق نمیکند و این مسئله موجب کدورت در روابط میشود.۲۰ - وقتی شما درمییابید که در ایجاد مشکلات زندگی خود سهم داشتهاید و آن را به همسرتان بگویید عشق و محبت بار دیگر در زندگیتان شکوفا میشود. زیرا بعد از آن همسرتان نیز سهم خود را میپذیرد و با کمک شما درصدد رفع مشکل بر میآید.جام جم آنلاین متأهلها بخوانند/شما همسر آزار هستید؟ممکن است شما فکر کنید مهربان ترین زن و یا شوهر دنیا هستید، اما واقعیت چیزی دیگری است!برای اینکه نام تان در فهرست همسر آزارها جا بگیرد، نیازی نیست که شریک زندگی تان را کتک بزنید و چماق به دست بالای سرش بایستید. گاهی انجام رفتارهای ساده ای که خودتان هم از کودکی با آنها بزرگ شده اید یا در میان آدم های دور و برتان دیده اید، می تواند شما را به داشتن رفتارهای خشونت آمیز متهم کند. می خواهید از قالب های کلیشه ای که خیلی از زوج ها براساس آن رفتار می کنند بیرون بیایید و سلامت زندگی مشترک تان را بالاتر ببرید؟ پس این زنگ خطرها را بشناسید. اگر شما تنها ۷ نشانه از این ۹ نشانه را در ارتباط تان بروز می دهید ، باید بگوییم که از همسرتان سوء استفاده می کنید و به همسر آزاری مبتلا هستید.برای هم اسم می گذارید؟همسرتان را با واژه هایی مثل «کدو» یا «لاک پشت» صدا می کنید و ایرادهای او را با نسبت دادنش به یک موجود زنده به رخش می کشید؟(موارد بدتری هم هست مثل خوک کثیف ، الاغ نفهم، سگ، عقرب، موش و....)گذاشتن اسم به دلیل تحقیر یا نسبت دادن یک ویژگی ناپسند روی شریک زندگی تان، می تواند یکی از نشانه های این رفتار باشد. درست است که روانشناسان هم توصیه می کنند در یک رابطه عاشقانه ، یک اسم لطیف و عاشقانه را برای همسرتان انتخاب کنید و هر از گاهی با آن واژه صدایش کنید اما اسم های تحقیر کننده هرگز در این گروه جا نمی گیرد. عاشق هایی که خشونت کلامی را در رفتارشان بروز می دهند به جای انتقاد از همسرشان ویژگی های او را به شکلی تحقیر کننده بیان می کنند و مثل یک برچسب آن را روی همسرشان می چسبانند. مهم نیست که این واژه ها با آرامش و خنده به زبان بیاید یا با یک لحن تند. این صفت ها در هر شرایطی که ادا شوند، به ارتباط شما آسیب می رسانند. اگر می خواهید دست از این خشونت بردارید در مورد ویژگی های منفی همسرتان با او صحبت کنید و به جای اسم گذاری روی او، با هم برای محو کردن این ویژگی ها تلاش کنید.رئیس زندگی شما هستید؟به دلیل اینکه اتومبیل یا خانه به نام شما باشد یا پس اندازتان در حساب شما قرار داشته باشد، با همسرتان بحث می کنید و دوست دارید کنترل تمام دارایی ها یا تصمیم گیری های زندگی مشترک تان در دست شما باشد؟اگر شما به مشترک بودن این زندگی اعتقادی ندارید و گمان می کنید همسرتان با دادن تمام این اختیارات و دارایی ها به شما، عشقش را نشان می دهد، خشونت رفتاری اساس زندگی مشترک شماست. زندگی با چاشنی خشونت رفتاری، اقتدار شما را در این رابطه بیشتر نمی کند بلکه قدرت کاذبی را برایتان می سازد که ممکن است با ساده ترین اتفاق از دست برود. فراموش نکنید یک رابطه عاشقانه، میدان قدرت نمایی نیست.داد می زنید و فحش می دهید؟از خانه مادر شوهرتان برگشته اید و به دلیل دخالتی که در تصمیم گیری های خانوادگی تان کرده اند با همسرتان کلنجار می روید؟ وقتی شما را با توضیحاتش قانع نمی کند صدایتان را بالا می برید و اگر دعوا خیلی جدی شود و خانواده او مقصر اختلاف شما باشند به ناسزا یا نفرین کردن متوسل می شوید؟حتی در بدترین لحظات هم نباید بگذارید منطق از ارتباط شما فراری شود و خشونت کلامی یا رفتاری جایش را بگیرد. ناسزا گفتن، داد زدن و به کرسی نشاندن حرف با ترساندن همسرتان هم در گرو رفتارهای خشونت آمیز جا می گیرد. مهم نیست که حق تا چه اندازه با شماست. از همان لحظه ای که رفتار شما از دایره منطق خارج می شود، دیگر حق با شما نیست.او را قربانی می کنید؟وقتی همسرتان از شما در مورد پول زیادی که برای خریدن چند لباس صرف کرده اید، سؤال می کند، او را به عنوان مقصر معرفی می کنید و می گویید «اگر حرصم را در نمی آوردی و اگر مرا این همه تنها نمی گذاشتی این کار را نمی کردم؟»مقصر جلوه دادن همسرتان به دلیل رفتاری که انجام داده اید یا اعلام اینکه رفتار من واکنشی به کارهای تو بود، در گروه خشونت رفتاری جا می گیرد. هرگز برای پوشاندن اشتباهات تان، کاستی ها و اشتباهات همسرتان را به رخش نکشید و نگویید اگر تو این عیب ها را نداشتی، من هم انسان کاملی می شدم. اگر قرار است با هم زندگی کنید، بهتر است همدیگر را با تمام کاستی هایتان بپذیرید و به جای ساختن یک چماق از آنها با همکاری هم برای تغییر دادن شان تلاش کنید.با چشم غره او را از کاری منصرف می کنید؟همسرتان در مهمانی مشغول صحبت است و شما احساس می کنید که نباید آن حرف را بیان کند. احتمالاً اولین راهی که برای متوجه کردن او امتحان می کنید، چشم غره رفتن یا زدن پا به پای اوست.اگر شما با چشم غره یا تهدید کردن غیر کلامی همسرتان، او را از انجام دادن یک کار یا گفتن یک حرف منصرف می کنید، شما یک همسر آزار هستید. بسیاری از ما از کودکی با چنین رفتارهایی بزرگ شده ایم و این رفتار را از همکارمان گرفته تا فرزندمان، به همه تحویل می دهیم. اما وقت آن است که بدانیم این حرکت غیر کلامی در گروه خشونت رفتاری جا می گیرند و با حضورشان می توانند به زندگی مشترک و روابط اجتماعی ما آسیب برسانند.بار زندگی را روی دوش او می اندازید؟همسرتان را به عنوان ماشین پولسازی یا "عابربانک" می بینید و تا زمانی به او و توانایی هایش اطمینان دارید که رفاهی که انتظار دارید را برایتان به وجود بیاورد؟ یا اینکه چون شما خرج زندگی را می دهید انتظار دارید کارهای خانه را بدون کم و کاست انجام دهد و در زندگی تان قانون های سفت و سختی را به عنوان «وظیفه ات است» تعریف می کنید؟نادیده گرفتن توانایی ها و شرایط همسرتان و داشتن انتظارات نامعقول از او نشانه همسر آزاری است. اگر انگیزه شما برای ازدواج یا داشتن رفتار مناسب با همسرتان، درآمدی است که به خانه می آورد یا اگر به دلیل توانایی همسرتان در نظافت منزل با آشپزی او را سرزنش می کنید و با دیگران مقایسه می کنید، شما یک همسرآزار هستید.مدام تهدید می کنید؟کلمه اگر «در زندگی شما نقش اساسی را بازی می کند؟ مدام برای همسرتان خط و نشان می کشید و جملاتی از این قبیل را همراه با چاشنی تهدید به زبان می آورید؟ «اگر تا این ساعت خانه نباشی»، «اگر فلان خرج را برای خانه نکنی»، « اگر امروز به این مهمانی نرویم»، « اگر با فلانی صمیمی شوی» و... .حتی اگر چنین ادعاهایی را به شوخی بیان کنید، شما یک همسر آزار هستد. هر نوع تهدیدی که به تغییر رفتار همسرتان تبدیل شود، گرچه شما را به خواسته تان می رساند، اما در نهایت به زیان ارتباط تان تمام می شود. شما حق ندارید برای تغییر دادن رفتار او به مقابله به مثل تهدیدش کنید یا او را از برخوردی که با خانواده اش خواهید کرد، بترسانید.با او معامله می کنید؟همسرتان از شما می خواهد لحظه سال تحویل را در کنار خانواده اش بگذرانید و شما گرچه دوست دارید در آن زمان در کنار خانواده خود باشید اما گمان می کنید، می توانید از این نمد، قبایی برای خود ببافید. پس در مقابل لطفی که به همسرتان می کنید، از او برای رفتن به سفری که دوست دارید یا خرید چیزی که می خواهید قول می گیرید.باجگیری و معامله کردن در زندگی مشترک هم نوعی خشونت رفتاری است. اگر شما یک همسرآزار باشید، به هر خواسته او به چشم فرصتی برای رسیدن به خواسته هایتان نگاه می کنید اما مراقب باشید و فراموش نکنید که زندگی میدان رقابت نیست. اگر شما با همسرتان معامله کنید به مرور از او هم یک باجگیر می سازید و باعث می شوید به دلیل هر محبتی که در حق تان می کند، یک امتیاز از شما بگیرد.دورش حصار می کشید؟شما تعیین می کنید که همسرتان با چه کسانی ارتباط داشته باشید یا نه؟ زمانی که دوستان یا خانواده تان می خواهند به خانه شما بیایند، با کمال میل و بدون اطلاع او پذیرایشان می شوید اما حق دعوت کردن مهمان را به همسرتان نمی دهید؟ایزوله کردن همسرتان و دور کردن او از کسانی که دوست شان دارد و در کنارشان آرامش می گیرد هم در گروه رفتار های خشونت آمیز جا می گیرد. اگر انتظار دارید همسرتان تمام گذشته و عزیزانش را کنار بگذارد و جزئی از دوستان و خانواده شما شود، شما یک همسر آزار هستید.آتش بس!توصیه هایی به زن و شوهرهای دعواییآیا هفته ها یا شاید ماه هاست که درگیر بحث و مجادله با همسر خود روی مساله ای همیشگی هستید؟ اگر جزو افرادی هستید که همیشه با شریک زندگی خود کشمکش و دعوا دارند، می توانید از توصیه های زیر کمک بگیرید.توصیه اول: برای «انصاف» تلاش نکنیدهمیشه دو نفر، دیدگاه و ارزشگذاری متفاوتی نسبت به مسایل مختلف دارند، مخصوصا اگر مربوط به انصاف باشد. زندگی انصاف ندارد. رابطه های مردم منصفانه نیست. پس به جای این کارها، سعی کنید در مورد نیازهای خود با شریک زندگیتان صحبت و با بیان درخواست هایتان آن را تکمیل کنید. به جای گفتن: «تو هیچ وقت به من توجه نمی کنی»، از او درخواستی داشته باشید. مثلا بگویید: «دوست داری با من به سینما بیایی؟». یک مشاور خانواده به نام اسپیلمن می گوید: «اگر زن و شوهرها سعی کنند در مورد نیازهای خود با طرف مقابل صحبت و تقاضاهایشان را مطرح کنند، رابطه شادتری خواهند داشت. شادی همیشه قابل دستیابی تر از انصاف است.»توصیه دوم: نفس عمیق بکشیدوقتی همه چیز خیلی بد پیش می رود، پیش از انجام هر کاری و بیان کلمه ای، ۶ تا ۷ نفس عمیق بکشید. شما باید اکسیژن کافی در مغز خود داشته باشید تا متوجه شوید دیگر یک کودک ده ساله نیستید، طرف مقابلتان را دوست دارید، او مشکل دارد و زندگی شما مهم تر از این بحث های بیهوده است. این کار از واکنش های تهاجمی و بیان جملاتی که بعدها از بیان آنها پشیمان می شوید، جلوگیری می کند.توصیه سوم: با همسر خود مثل دشمن رفتار نکنیدمتخصصان روانشناسی و مشاورین خانواده معتقدند، دعوا بهترین فرصت برای زن و شوهرهاست تا یاد بگیرند چگونه به عنوان هم گروه با هم کار کنند و متوجه شوند کشمکش چیز خوبی نیست. آنها باید حداقل زبان بدن خود را بشناسند. به محض اینکه همسر شما زبان بدن شما را تشخیص داد و متوجه عصبانیت شما شد، به جای پاسخ دادن به کلمه های شما، در مقابل این عصبانیت ها واکنش نشان می دهد. ایستادن در حالیکه دست هایتان را روی ران خود گذاشته اید، شکاندن بندهای انگشت خود، دست به سینه ایستادن همه نشانه های عصبانیت هستند و همسر شما آنها را به خوبی تشخیص خواهد داد. رفتارها و واکنش های شما نیز به اندازه حرف هایی که می زنید مهم هستند.توصیه چهارم: از یک متخصص کمک بگیریداینکه همیشه بر سر موضوعات تکراری با همسر خود بحث می کنید یا نمی توانید مسایل گذشته را فراموش کنید، مساله بی اهمیتی نیست. پیش از بدتر شدن اوضاع پیش مشاور بروید. بیشتر مردم از روش های مشابه استفاده و نتیجه های مشابه نیز کسب می کنند. اما مشاور همیشه راهکار تازه ای به شما ارئه خواهد کرد. در وهله اول، شما را به روانشناسی معرفی می کند که می تواند به هر دوی شما راهکارهای جدید آموزش بدهد. دوم ، آنهایی که قصد جدا شدن از هم را دارند را به وکیل خانواده معرفی می کند.توصیه پنجم: به این دعوای دو طرفه ... و رابطه خود خاتمه دهیدگاهی اوقات، اختلاف های زوجین، بدون توجه به تلاش های آنها برای حل این مساله، غیر قابل سازگاری هستند. اصولا نشانه های اتمام یک رابطه زمانی مشهود است که یکی از دو طرف صرف نظر از همه تلاش ها، مشاوره ها و خوشی های آخر هفته از سرمایه احساسی خود دست می کشد. اختلاف های مردم تا زمانیکه به آن نقطه نرسند، آشتی ناپذیر است. و وقتی به آن مرحله رسید، هیچ مرحمی آن را درمان نمی کند. البته استثنا و معجزه هم وجود دارد اما کسی نمی تواند به آنها دل ببندد. در این حالت، بهترین کار رها کردن رابطه و حرکت به جلوست. زن و شوهرهایی که نمی توانند به طور دوستانه اختلاف های خود را حل کنند، بهتر است به دادگاه خانواده مراجعه کنند و به طور توافقی از هم جدا شوند. |
↧
نکاتی که هر زن و شوهری باید بدانند
↧