به گزارش جهان، رضا رستمی در وبلاگ "ولایت فقیه" نوشت:به عشق حضرت هادی (علیه السلام)، نامش را «هادی» گذاشتند. فقط 5 سال داشت که پدرش را از دست داد و از آن پس، مادر با تلاش های طاقت فرسا، سعی می کرد سختی زندگی را برای فرزندان، به حداقل برساند. همین تنگی معیشت، «هادی» را هم به کارکردن واداشت؛ فعالیت در دکان نانوایی و انجام کار کشاورزی، از جمله سوابق کاری او در سنین نوجوانی بود. پس از سقوط رضاخان پهلوی و بازگشایی مجدد مدارس علمیه، «هادی» به تحصیل علوم دینی روی آورد. او پس از چندی، راهی حوزه علمیه قم و مشهد شد و پس از طی سطوح عالیه، در درس خارج و فلسفه حضرات آیات: سید حسین بروجردی، امام خمینی، سید شهاب الدین مرعشی نجفی و علامه طباطبایی حاضر گردید. . وی در سال 1343، به زادگاهش بازگشت و به تألیف و تدریس سطوح عالیه و اقامه جماعت اشتغال جست و همزمان به مبارزه علیه رژیم ستمشاهی و هدایت افكار مردم و پشتیبانی از نهضت امام خمینی(رحمه الله) پرداخت. فعالیتهای ضدطاغوتی «آیت اللَّه شیخ هادی روحانی» باعث شد كه در سال 1357 توسط ساواك دستگیر و به تهران منتقل شود ولی با تحصن و اعتراض علما و مردم بابل، به زودی آزاد گردید. آیتاللَّه روحانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به نمایندگی امام خمینی و امامت جمعه بابل منصوب و برای سه دوره پیاپی، به نمایندگی مجلس خبرگان رهبری از سوی مردم استان مازندران برگزیده شد. آیتاللَّه روحانی پس از ارتحال امام خمینی نیز به نمایندگی ولی فقیه در استان مازندران و امامت جمعه بابل انتخاب شد و در این سنگر، منشأ خدمات فراوانی گردید. این عالم مجاهد در سالهای سخت جنگ تحمیلی، بارها به جبههها رفت و مدتهای بسیاری دركنار رزمندگان اسلام، به سر برد. این فقیه فرزانه برای مردم مازندران و بخصوص شهرستان بابل، حکم پناهگاه و سنگ صبور داشت و همواره درصدد رفع مشکلات آنان بر میآمد. در سال 1374ش، شهر بابل، دچار خشکسالی شدیدی شد و کار کشاورزی در روستاها با اختلال جدی، مواجه گشت. گروهی از مردم بابل با مراجعه به محضر «آیت الله روحانی» از ایشان تقاضا کردند تا برای اقامه ی نماز باران، اعلام آمادگی کنند. ایشان هم در کمال تواضع گفتند: ما به وظیفه ی خود که همان درخواست از محضر خداوند است عمل می کنیم؛ حال نتیجه هر چه باشد. در شهر، اعلام عمومی شد که مردم، مقدمات نماز باران را انجام دهند. روز موعود فرا رسید. مرحوم آیت الله روحانی با پای برهنه به همراه عده ی زیادی از مردم، در جوار یکی از امام زادگان اطراف شهر بابل، به نماز ایستادند. نگارنده ی این سطور، از نزدیک، شاهد آن نماز به یاد ماندنی بوده است و هنوز هم صدای ناله و استغاثه ی مرحوم آیت الله روحانی و آن مردم مضطر را به یاد می آورد... جالب آنکه فردای آن روز، آسمان شهرمان غرید و باران رحمت الهی، باریدن گرفت. هیچ گاه این صحنه را فراموش نمی کنم که در موقع بارش، مردم خود را زیر قطرات باران قرار می دادند و می گفتند: «این باران، باران دعاست.» آن بزرگ مرد، در كنار فعالیتهای سیاسی و اجتماعی، از امور علمی غافل نماند و آثار متعددی به یادگار گذاشت. برخی از آثار وی عبارتند از: «نگاهی به مسأله ولایت»/ «قطره در تفسیر سوره حمد» و «معاد در اسلام». ارادت و اعتقاد آن پیر سفرکرده به انقلاب و ارزش های آن، باعث قطع امید دشمنان از منطقه ی شمال شده بود و به همین دلیل بود که رهبر معظم انقلاب در پیام تسلیت خود از ایشان با عنوان «مشعل فروزان منطقه شمال» یاد کرده بودند. عمق اخلاص و استحکام عقیده ی مرحوم آیت الله روحانی را شاید بتوان از این جمله ی تاریخی و ماندگارشان، فهمید: « اطاعت از ولی فقیه، عین اطاعت از امام زمان (عج) است.» در روز رحلت ایشان، همگان به حکیمانه و با مسما بودن نام «هادی» برای آن فقیه بزرگوار، پی بردند؛ چرا که دقیقا مصادف شد با سوم رجب، سالروز شهادت امام هادی (علیه السلام) و پس از 76 سال، زندگی عابدانه و عالمانه به دیدار مولایش شتافت.