به گزارش جهان، تبیان نوشت: برای برخی خواندن روزانه دعای فرج و خواندن هفتگی دعای ندبه مساوی شده با انتظار. در حالی که در روایات، «انتظار» یک عمل - که برترین عمل، سخترین آنها معرفی شده- است. پس جای تامل است که منظور از افضل اعمال چیست؟ منتظر انسانی تک بُعدی نیستانسانی که در مکتب اسلام تربیت یافته، موجودی تک بعدی نیست. او نه تارک دنیاست و نه فریب خورده و کور و کر جلوه های دنیا. آن که پای آموزه های وحی نشسته برای دنیایش چنان کار می کند که گویا تا ابد بر روی همین کره خاکی زندگی خواهد کرد و برای آخرتش چنان کار می کند که گویا ثانیه دیگر راهی دیار باقی است. وی از برآیند این دو رویکرد شیوه زندگی سالم خود را می یابد. در فرهنگ انتظار نیز می توان مردم را در این قالب تقسیم بندی، وارد کرد.عده ای سجاده عبادت خود را در گوشه ای پهن کرده و روز و شب در فراق حضرتش ناله سر می دهند و ظهورش را از خدای متعال تقاضا می کنند؛ و عده ای دیگر در دل شوق دیدار دارند و بر لب دعای فرج اما تربیت یافته مکتب دعای عهد هستند و با شمشیرهای آخته شان برای یاری مولایشان آماده و پا در رکابند. ظهور منجی بشریت نیازمند انسانهایی از این دست است که ایمان و عمل را به هم گره زده و به پا خواسته اند. اینان منتظر امامی هستند که در لسان روایات به "قائم آل محمد" علیه السلام شناخته می شود و از این رو خود را با امام به پاخواسته هماهنگ کرده اند.چنین فردی به قطع یقین دارای نشانه هایی است که از طریق آنها از سایرین متمایز می شود. در زیر به برخی از آنها که از مهمترین نشانه هاست اشاره می شود. ۱. ولایت مداری:«إِنَّمَا كاَنَ قَوْلَ الْمُوْمِنِینَ إِذَا دُعُواْ إِلىَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ لِیَحْكمُ بَیْنَهُمْ أَن یَقُولُواْ سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا وَ أُوْلَئكَ هُمُ الْمُفْلِحُون»(١)مومنین در مواجهه با دعوت و دستورات خدا و رسولش، رویکردی جز اطاعت بی چون چرا ندارند و این مایه رستگاری آنان است.ولایت و سرپرستی جامعه انسانی در مرحله نخست در اختیار خالق و آفریننده آنهاست و اگر قرار است شخصی ولایتی این گونه بر مردم داشته باشد باید از جانب همان موجود نصب شود. انبیا و اوصیا اگر ولایتی بر مردم دارند از این منظر است که خداوند اذن سرپرستی امتها را به آنها عطا کرده و از امت هر یک از فرستادگان انتظار اطاعت بی چون و چرا داشته است. پس از آخرین نبی که به فرموده قرآن جایگاه «النَّبِیُّ أَوْلى بِالْمُوْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»(٢) را داشته اند سلسله امامت این وظیفه خطیر را بر دوش کشیدند تا زمان غیبت آخرین وصی. بعداز آغاز عصر غیبت بااستناد به روایت "و اما الحوادث الواقعة فارجعوا الی رواة احادیثنا فانکم حجتی علیکم و انا حجة الله علیهم" (٣) نیابت در مقام ولایت به فقها سپرده شد. (٤) با توجه به کلام معمار کبیر انقلاب که فرمودند: "ولایت فقیه ادامه ولایت رسول الله (صلی الله علیه و آله) است" در مسائل و موضوعاتی که فقیه جامع الشرایط اذن سرپرستی و ولایت دارد شیوه و روش امت همان است که در آیه ۵۱ سوره نور بیان شد. یعنی شنیدن واطاعت کردن.لوازم ولایتمداری:مولای متقیان امام علی علیه السلام می فرمایند: «ألا، لایحمل هذا العلَم إلّا اهل البصر و الصبر».(٥)جمع شدن زیر پرچم ولایت و تحمل این اطاعت بی چون و چرا نیازمند بصیرت و صبر است .بصیرتالف) بصیرت:بصیرت نوری است که در سایه آن حق را از باطل تشخیص دهیم ."بصیرت، روشن بینی یعنی شناخت زمان، شناخت نیاز، شناخت اولویت، شناخت دشمن، شناخت دوست، شناخت وسیله ای که در مقابل دشمن باید به کار برد. این شناختها بصیرت است" (۶)بصیرت که نباشد قرآن ناطق را رها می کنی و می روی دنبال فتنه ای که دشمن به پا کرده. بصیرت که نباشد سر ولیّ زمان بر سر نیزه می رود. بصیرت که نباشد دوست، دشمن جلوه می کند و دشمن، دوست. بصیرت که نباشد عزت و اقتدارت را می فروشی برای یک لقمه نان چربتر. بصیرت که نباشد با دشمن قسم خورده ات دست دوستی می دهی و می نشینی سر سفره اش. واتفاقاتی تلخ از این جنس که در تاریخ کم ندیده ایم. هر جا امت صاحب بصیرت و روشن بینی باشد نظام اسلامی شکوفاتر می شود.ب) صبر:صبر نیرویی است که به وسیله آن می توان در مسیر حق ثابت قدم ماند. در مقام ولایتمداری صحبت از مقدّم داشتنِ ولیّ بر خویشن است. باید در این معرکه پا روی نفس گذاشت و با خواسته هایش مبارزه کرد. همان که در لسان دین به جهاد اکبر شناخته می شود. آنان که که روحیه راحت طلبی، ملکه وجودیشان شده در این مسیر دوام نخواهند آورد که مخالفت با نفس جز با مجاهدت جدّی حاصل شدنی نیست.امام صادق علیه السلام فرمودند: از دو خصلت بپرهیز: بى حوصلگى و تنبلى، زیرا اگر كم حوصله باشى بر حق شكیبایى نكنى، و اگر سست و تنبل باشى حقّى را ادا نكنى.طبق حدیث فوق پذیرش حق از ولیّ و یاری او در ادای حق نیازمند صبوری و تحمل سختی هایی است که در این راه وجود دارد و سربازان آخرالزمانی مهدی موعود علیه السلام کسانی اند که در زندگی امروز خود از امتحان ولایتمداری و تحمل سختی ها سربلند بیرون آمده باشند.۲. تکلیف محوری:همان طور که انسان موجودی دوبعدی است اعمال و رفتارهای او نیز دوبعدی اند. گروهی از اعمال مربوط به بُعد مادی وجود است، اعمالی از قبیل خوردن، آشامیدن، خوابیدن و... اعمالی که فی نفسه برای طبع انسان لذت بخش است و به خودی خود برای او جاذبه دارد. گروه دیگری از اعمال و افعال برای طبیعت او جاذبه و لذت اولیه ندارد و انسان برای انجام آنها با برخی خواسته های طبیعی خود باید مبارزه کند مثل روزه گرفتن .حجاب داشتن، ایثار کردن و... شهید مطهری وجه تمایز انسان و حیوان را در بُعد دوم اعمال می داند. زندگی انسانِ منتظر از بُعد مادی فراتر رفته و وارد مرحله پذیرش و انجام تکالیف شده است. ۳. مبارزه و مجاهده:منتظر واقعی، صف و مرزبندی خود را با دشمن به صورت دقیق مشخص می کند. گاهی این مرزبندی جغرافیایی است، گاهی علمی است، گاهی سیاسی است، و گاهی فرهنگی. منتظر، هیچ گاه رنگ و بوی دشمن به خود نمی گیرد و شبیه او نمی شود. در تفکرش، زندگی کردنش، اداره حکومتش، کار کردنش، لباس پوشیدنش، استفاده از نعمتهای مادی پیرامونش و به طور کلی در سبک زندگی کردنش مرزبندی مشخصی با دشمنش دارد. نیروی محرکه انتظار حقیقیرسیدن به جایگاه منتظر که در روایات تعابیر بلندی برای آن به کار برده شده است گرچه آسان نیست اما شدنی است. این ۳ محور معیاری است که میزان آمادگی خود را در این مسیر محک بزنیم. شوق ورود به خیمه حضرت و نشاندن لبخند رضایت بر لبان مهدی امت علیه السلام نیروی محرکه ای است که انگیزه حرکت را در انسان ایجاد می کند.اللهم اجعلنی من خیر اعوانه و انصاره. پی نوشت:۱) نور ۵۱.۲) احزاب ۶.۳) وسایل الشیعه ج۲۷ ص۱۴۰.۴) برای آشنایی با حد و مرز نیابت فقها به کتب ولایت فقیه مراجعه شود.۵) نهج البلاغه ص۲۴۸.۶) بیانات رهبر معظم، دیدار اعضای مجمع عالی بسیج مستضعفین ۶/۹/۹۳. |
↧
۳ محک برای شناخت منتظر واقعی
↧