به گزارش جهان به نقل از فارس، نخستین روز همایش «جهان انسانی، حکمت اسلامی» به همت کانون اندیشه جوان و مؤسسه اشراق با حضور حمید طالب زاده، رئیس گروه فلسفه دانشگاه تهران و دبیرکارگروه تحول علوم انسانی، حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه، رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و محسن جوادی، رئیس گروه فلسفه اخلاق دانشگاه قم در تالار کمال دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برگزار شد.حجتالاسلام خسروپناه درباره «کمال انسان و انسان کامل» صحبت کرد و گفت: در این سخنرانی ابتدا تصویری از علوم انسانی به لحاظ ساختاری ارائه میدهم چرا که علوم انسانی مدرن را هم به لحاظ ساختاری، مبانی و متودولوژی بررسی کردم تا سپس به نقل حکمت اسلامی در این ساختار برسم. علوم انسانی یک معنای عام دارد که همه علوم غیرپزشکی را شامل میشود با توجه به اینکه دانشگاههای ما هم الگو گرفته از آمریکا است ولی گاهی اصطلاح علوم انسانی در برابر علوم اجتماعی قرار میگیرد، علوم اجتماعی شامل علوم رفتاری و اجتماعی است.وی با اشاره به اینکه ساختار علوم رفتاری ـ اجتماعی عبارت از توصیف انسان تحقق یافته و شناسایی انسان در بستر زمان، توضیح داد: اگر نسبت به علوم انسانی تحقق یافته دقت داشته باشیم به توصیف انسان مطلوب هم دست مییابیم. انسان مطلوب برای هایک و فریدمن مهم است، همه به دنبال این هستند که چگونه انسان محقق و مطلوب را بشناسیم. بنده معتقدم که با وجود اینکه باید علوم انسانی مدرن را شناخت باید به حکمت اسلامی از جمله حکمت متعالیه نیز توجه کرد.حجتالاسلام خسروپناه با اشاره به اینکه میتوانیم با حکمت متعالیه یا حکمت اسلامی پارادایم جدید دستیابیم، توضیح داد: مبانی هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی و دین شناسی در توصیف انسان نقش عمدهای میتواند داشته باشد. ما هم این مبانی را از حکمت اسلامی میتوانیم دریافت کنیم و بگوییم انسان مطلوب از جامعه شناسی تا مدیریت و روانشناسی چیست. در تغییر انسان محقق به انسان مطلوب باز حکمت اسلامی میتواند کمک کند با مبانی ارزش شناختی، اعتباریات قبل و بعد اجتماع، حسن و قبح عقلی و ...وی در ادامه افزود: بنابراین در راستای تولید روش شناسی ما از حکمت اسلامی به روش شناسی می رسیم این که چطور انسان محقق را بشناسیم. بنده تحول علوم انسانی را در بهینه سازی قبول دارم مثلاً در دانشگاهها سرفصلها را تغییر دهیم با همان پاردایم غربی بومی سازی کنیم اما اگر خواستیم علوم انسانی مبتنی بر حکمت اسلامی ایجاد کنیم، اینجا دیگر تأسیس است نه تحول!حجتالاسلام خسروپناه در بخش دیگری از سخنانش درباره بحث کمال گفت: فطرت کمال طلب است جنبه استعداد بالقوه انسان کمال خواهی است، انسان کامل فردی است که کمال برایش بالفعل است نظیر حضرت علی (ع).در هر مقطعی یک نفر انسان کامل است اما از این یک نفر پایینتر کمال قابل تصور است، هر انسانی در شأن خود میتواند انسان کامل باشد انسان کامل تمام کمالات ممکنه شأن اوست، انسانهای مادون او هر یک شأنی از شئون او دارند. فیلسوف اسلامی کمال فراتر از انسانی را فراتر از شهوت و غضب میداند یعنی همان «عقل».وی یادآور شد: کمال انسانی با عنصر عقل شناسایی میشود اما چه عقلی که گرچه مستقل است اما خود بنیاد نیست خودش را اُبژه وحی قرار میدهد اینجا به مبحث عقل و وحی که هر دو فاعل شناسا برای شناخت انسان هستند، میرسیم. هرچه عقل و وحی با هم همکاری بیشتری کنند برای سیر تعالی انسان مطلوبتر است اگر میخواهیم به کمال برسیم راهش عشق است. بنابراین به طور خلاصه ما از عقل مستقل به وحی رسیدیم سپس پیوند عقل و وحی انسان را به کمال رساندیم و کمال هم قرب الی الله است که با حکمت ایجاد میشود.خسروپناه در پایان یادآور شد: اگر بخواهیم علوم انسانی مدرن را با حکمت اسلامی ترکیب کنیم بیراهه است اما اگر بخواهیم با حکمت اسلامی علوم انسانی جدید تهیه کنیم امکان پذیر است، مسئله کمال انسانی و انسان کامل در حکمت اسلامی مطرح است. |
↧
سرآغاز «جهان انسانی، حکمت اسلامی»
↧