Quantcast
Channel: جهان نيوز - پربيننده ترين عناوين فرهنگ :: نسخه کامل
Viewing all articles
Browse latest Browse all 16070

۱۴ امتیاز دلنشین برای سریال "پرده نشین"

$
0
0
به گزارش جهان، در آخرین روزهای ماه صفر، آخرین قسمت از سریال دلنشین پرده‌نشین، از شبکه اول سیما پخش شد. سریالی که توانست در طول یک ماه، مردم را در سراسر کشور برای دیدن داستانی جذاب و پرکشش، پای تلویزیون‌ها بنشاند و تجربه‌ای جدید و موفق به کارنامة عملکرد رسانه ملی بیفزاید.در گذشته، شبکه‌های سیما در ده‌ها فیلم و سریال به نقش روحانی و به موضوع روحانیت پرداخته‌اند که خاطره برخی از آنها هنوز هم در ذهن‌ها باقی است. نقش مثبت و بیادماندنی شهید مدرس با بازی هنرمندانه مرحوم شکیبایی و مرحوم اسلامی در دو سریال بسیار ارزشمند، و نقش منفی و تاثیرگذار قاضی القضاه؛ با بازی بسیار قوی و تحسین برانگیز آقای نصیریان، در سریال سربداران در دهه ۶۰ از این قبیل هستند.اما این بار برای اولین بار، رسانه ملی از موضوع اشخاص روحانی و عالمان دین فراتر رفته و وارد حوزه علمیه یعنی مرکز تعلیم و تربیت روحانیون شده. در رژیم گذشته که مسئولین و روشنفکران و هنرمندان رادیو تلویزیون، نگاه منفی نسبت به روحانیت داشتند هرگز نقش مثبتی از روحانیت در سینما و تلویزیون تصویر نمی‌شد و در مواردی تخریب نیز صورت می‌گرفت.پس از انقلاب گرچه این جهت‌گیری تغییر کرد و آثار متعددی در مورد روحانیون تولید شد ولی هرگز هیچ مدیری و هیچ تولیدکننده‌ای به سراغ حوزه علمیه نرفت و این، نه به خاطر ممنوعیت، بلکه به خاطر حساسیت موضوع بود که دست‌اندرکاران فیلم و سریال ترجیح می‌دادند به آن نزدیک نشوند، ضمن آنکه شناخت آنها نیز در مورد حوزه علمیه بسیار ناچیز بود.اولین و شاید مهم‌ترین امتیاز سریال پرده‌نشین، این است که این باب را گشود و مثل فیلم‌های زیرنور ماه و طلا و مس وارد حوزه علمیه شد و ان‌شاءالله در آینده سریال‌های دیگری تولید خواهد شد و حوزه علمیه ما را کامل‌تر و جامع‌تر به دنیا معرفی خواهد کرد.ضرورت این کار، آنگاه روشن‌تر می‌شود که توجه داشته‌باشیم مردم ما و حتی قشر تحصیلکرده، مراکز دانشگاهی را به خوبی می‌شناسند، اما عموما از حوزه‌های علمیه که نیروی متخصص در علوم انسانی تربیت می‌کنند بی‌اطلاع و بی‌خبرند. شاید در این ۷۰ سال، سیاست‌هایی در کار بوده که به این بی‌اطلاعی و بی‌خبری انجامیده و شاید هم ماهیت این دو دستگاه آموزشی ایجاب می‌کرده که یکی آشکارتر و دیگری پنهان‌تر باشد، در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود کاین شاهد بازاری و آن پرده‌نشین باشددومین امتیاز بزرگ این سریال، انطباق داشتن با واقعیت است. برخلاف بسیاری از فیلم‌ها و سریال‌ها که انسان‌های درون آن یا اصلا واقعیت بیرونی ندارند و یا اگر دارند بسیار تصنیعی و غیرطبیعی تصویر می‌شوند، در این سریال نقش‌ها آنقدر به واقعیت نزدیک است که حتی طلبه‌های حوزه‌های علمیه، برای اولین بار احساس کرده‌ا‌ند یک سریال به زندگی واقعی آنها پرداخته است. چنین واقع‌نگاری، از صدا و سیما کمی دور از انتظار بود، ولی بحمدالله، این اتفاق مبارک در این سریال روی داده است.بدون شک حضور جدی و مداوم چند مشاور روحانی مثل آقایان حسن‌زاده و سعادتی و حضور مکرر کارگردان و بازیگران در محیط‌های طلبگی، نقش تعیین‌کننده‌ای در این واقع‌یابی و واقع‌نگاری داشته که باید به عنوان یک تجربه و روش موفق در دیگر فیلم‌ها و سریال‌ها نیز مورد استفاده قرار گیرد. هر چه نقش‌ها به واقعیت بیرونی که در جامعه است شبیه‌تر باشند آن سریال برای مردم باورپذیرتر و دلپذیرتر خواهد بود و البته این کار زحمت و تلاش بسیاری را می‌طلبد.سومین امتیاز، ارائه شدن یک الگوی ارزشمند از یک انسان مومن و متخلق به اخلاق اسلامی است. یک روحانی متقی و پرهیزگار الگویی جذاب، شیرین و تاثیرگذار، انسانی معنوی و آسمانی که در زمین زندگی می‌کند و در دسترس ما است. ارائه چنین الگویی بویژه وقتی قرار است در متن جامعه و در متن امور اجتماعی و خانوادگی و مشکلات و اختلافات نشان داده شود، کاری بسیار دشوار است. موفقیت این کار در حدی است که نه تنها تصویری که از رئیس حوزه علمیه ارائه شده از سوی علما و روحانیون کشور مورد انتقاد و اعتراض قرار نگرفته،بلکه عموما مورد تشویق بوده است. ایمان قوی به خداوند، توکل عملی به خداوند، توجه و توسل به ائمه (ع)، آرامش، تواضع، مردم‌دوستی، ادب، ساده‌زیستی، فداکاری، صبر، گذشت، تکلیف‌گرایی و حسن‌ظن به مردم، از جمله فضیلت‌هایی هستند که این روحانی با صفا با رفتار خود به دیگران می‌آموزد.چهارمین امتیاز این سریال نشان دادن سبک زندگی اسلامی به شیرین‌ترین بیان و زیباترین شکل است. در طول این سریال،‌ بیننده، مجموعه‌ای بسیار ارزشمند از آداب، رسوم، رفتارها، معاشرت‌ها، ارتباط‌ها و حتی جزئیاتی مثل چگونگی رعایت حریم نامحرم، احترام به پدر، احترام به مادر، احترام به استاد، نحوه محبت ورزیدن به کودک، نوع رفتار با همسر، روش سخن گفتن با یک معتاد، فرو بردن خشم و ابراز کردن دوستی را مشاهده کرده و قلبا به این سبک زندگی دلبستگی پیدا می‌کند. اگر چه از این سبک زندگی کردن در ذهن ما ایرانی‌ها خاطرات بسیار خوبی وجود دارد، ولی تحولات جهانی که فرهنگ ملت‌ها را دگرگون کرده و نوعی انقطاع فرهنگی را به ملت‌ها و به ملت ما تحمیل کرده سبب شده از فرهنگ بومی و اسلامی خود فاصله بگیریم. امروز بازسازی و نوسازی این فرهنگ و این سبک زندگی، به نحوی که مورد پذیرش نسل جوان قرار گیرد رسالت بزرگی است که این سریال به شایستگی به آن اهتمام ورزیده است.پنجمین امتیاز، ایجاد فضایی معنوی و اخلاقی است که از اولین قسمت تا آخرین قسمت، محیط سریال را فرا گرفته و بیننده در چنین فضایی تنفس می‌کند، با میل و رغبت با آن همراه می‌شود و آن را می‌پذیرد. فضای معنوی ترسیم شده در سریال، به هیچ‌وجه یک معنویت انزواطلبانه و جامعه گریز نیست، بلکه معنویتی در متن جامعه و در دل خدمات اجتماعی است. معنویتی که وجود این روحانی عالم و عارف را فرا گرفته، معنویتی عزلت‌گرا و گوشه‌نشین نیست بلکه معنویتی در خدمت مسئولیت ‌های اجتماعی است، معنویتی متصل به خداوند و مرتبط با مردم. معنویتی که برای نسل جوان ما که با انواع معنویت‌ها و عرفان‌های سکولار روبه‌رو است، هم جذاب و شیرین است و هم قابل باور.ششمین امتیاز، ارائه تصویری دلنشین و زیبا از فضای خانواده و نقش زنان است. نمایش لحظه‌های بسیار لطیف از ارتباط‌های عاطفی و صمیمی درون خانواده‌ به نحوی که هر بیننده‌ای، این گونه فضای خانوادگی را و این گونه ارتباط‌های خانوادگی را که منطبق با فرهنگ اسلامی ما است قبول می‌کند و از آن تاثیر می‌پذیرد. در حقیقت این سریال بیننده خود را با الگوی اسلامی ایرانی خانواده، روبه رو می‌کند که سرشار از عشق و محبت و فداکری و ایثار است و این یکی از حیاتی‌ترین نیازهای امروز جامعه ماست.خانواده‌های این سریال، خانواده‌های مذهبی و سنتی جامعه خودمان هستند. برخلاف تبلیغاتی که در مورد جوامع اسلامی می‌شود و زنان را منفعل، کم‌اثر و کم‌اهمیت معرفی می‌کند. زنان مذهبی این سریال الگوی والا و ارزشمندی هستند که بیننده را به احترام و امیددارند. مادران، همسران، خواهران و دخترانی که در این سریال هستند در عین دارا بودن عطوفت، صمیمیت، مسئولیت‌شناسی وفاداری و فداکاری در قبال خانواده، و پایبندی کامل به حجاب و عفاف، همه، در صحنه حوادث مهم اجتماعی، بصیر، هوشیار و فعال‌اند و با شیوه‌های بسیار ظریف و موثر نقش خود را ایفا و مردان را هم در پیمودن راه درست مدیریت می‌کنند. نقش زنان، و تاثیر زنان در خانواده و جامعه، بسیار جدی، پررنگ و تعیین‌کننده ترسیم شده و حتی خانم هدی که به نوعی متجدد است و سال‌ها در خارج از کشور زندگی کرده و برای نجات دختر و دامادش یک تنه دشوارترین راه‌ها را می‌پیماید، در جمع این خانواده‌ها که او را دوست می‌دارند به تدریج به ریشه‌های فرهنگ پدری خود پیوند می‌خورد و الگویی قابل باور حتی برای قشر متجدد ارائه می‌کند که درخور احترام و تحسین است.هفتمین امتیاز، ارائه تصویری از روحانیت و حوزه علمیه است که به طور کامل با مردم و با مشکلات مردم و مسائل روز مردم و در خدمت مردم است. نیازهای روز جامعه را می‌شناسد و برای پاسخگویی به آن نیازها احساس مسئولیت می‌کند و وارد عمل می‌شود. روحانی‌های این سریال، الگویی از روحانیت ارائه می‌کنند که برای مردم ما آشناست. الگویی که با مردمی زیستن، ارتباط با مردم و خدمت‌رسانی به مردم معنا پیدا می‌کند. از اذان گفتن در گوش نوزادان در بدو تولد تا خواندن خطبه عقد و تلاش برای حل اختلاف خانوادگی و امامت نماز جماعت و حل دعواها و نزاع‌ها و تلاش برای ترک اعتیاد معتادان و نجات فرد متخلف و منبر رفتن و روضه‌خواندن تا کمک رساندن به نیازمندان، در همه صحنه‌های خدمت به مردم حضور دارند.هشتمین امتیاز، تاکید مکرر و زیبا و تاکید مستقیم و غیرمستقیم بر ساده‌زیستن روحانی و بری بودن از تشریفات و تجملات است. در این سریال برخلاف بسیاری از سریال‌ها، خبری از خانه‌های اشرافی‌ گران قیمت ولوکس و گران ‌ترین لباس‌ها و وسایل خانگی ودکوراسیون‌ها نیست. زندگی‌ها و خانه‌ها و معیشت‌ها شبیه آن چیزی است که مردم عادی کوچه و بازار با آن آشنا هستند. ساده‌زیستی و پرهیز از زندگی‌های اشرافی، آن چیزی است که برای روحانیون ما و برای مردم ما از هر چیز دیگری ضروری‌تر و حیاتی‌تر است. زندگی مصرفی و فرهنگ مصرف، موریانه بی‌صدایی است که اگر شناخته نشود و کنترل نشود تار و پود اقتصاد ملت‌ها را از هم می گسلد.نهمین امتیاز، پرهیزدادن روحانیون بزرگ از متصل شدن به فعالیت‌های اقتصادی فرزندانشان است، پرهیز دادن آنها از اینکه به فرزندانشان اجازه ورود به فعالیت‌های اقتصادی غیرعادی و غیرطبیعی دهند، پرهیز دادن روحانیون و مسئولین از اینکه با حمایت از فرزندانشان، زمینه استفاده از رانت‌های دولتی را فراهم کنند، پرهیز دادن آنها از اینکه آبرو و اعتبار و حیثیت روحانی بودن خود را صرف فعالیت‌های اقتصادی فرزندانشان کنند و پرهیز دادن آنها از اینکه با توصیه و سفارش، موانع قانونی را دور بزنند و با وساطت و با استفاده از موقعیت و اعتبار سیاسی و اجتماعی خود، مسیر قانونی کارها را تغییر دهند و قاضی و نیروی انتظامی و مراکز تصمیم‌گیری و مراکز نظارتی و اجرایی را در خدمت منافع اقتصادی فرزندانشان قرار دهند.دهمین امتیاز این سریال ارائه نمایشی زیبا از وارستگی و استقلال روحانیت از سرمایه‌داران و زمین‌داران و باندهای ثروت و قدرت است. شبکه‌های ثروت و قدرت این توانایی را دارند که برای یک روحانی که برای خدمت‌رسانی به مردم، کمبودها و خلاها و نیازهای فراوانی دارد، بهترین سرمایه‌ها و امکان‌‌ها و حمایت‌‌ها را فراهم کنند، اما متقابلا آنان را وامدار خویش نموده و از اعتبار آنها در مسیرمطامع خویش بهره جویند.روحانی‌های این سریال، با چنین فرصت‌هایی روبه رو می‌شوند و بارها از طرف افراد مختلف دعوت به همکاری و دریافت وجوه و امکانات می‌شوند اما باغنای روحی تحسین‌برانگیز این کمک‌ها را پس می‌زنند و استقلال و عدم وابستگی را که بزرگ‌ترین سرمایه روحانیت است به کسی نمی‌فروشند. آنها زی‌طلبگی و شرافت آن را به همه سرمایه‌ها و سرمایه‌دارها ترجیح می‌دهند.یازدهمین امتیاز، آموزش دادن شیوه عملی اسلام برای مقابله با یاس و ناامیدی در سخت‌ترین مصیبت‌ها و بلاها است. قشر وسیعی از جوانان ما، بویژه در شرایط رکود و تورم و بحران‌های اقتصادی، با شکست‌های بزرگی در صحنه اشتغال و درآمدزایی و حتی در درون خانواده روبه رو هستند و پس از شکست دچار افسردگی، یاس و ناامیدی شده و سرمایه‌های وجودی خود را از دست می‌دهند.آنچه در این سریال در صحنه‌هایی کاملا قابل باور و واقع‌بینانه برای عبور توام با سلامت و موفقیت از معضلات بزرگ‌، توصیه می‌شود نه فقط توصیه‌های اسلام است که عموما مورد غفلت واقع شده بلکه منطبق با عقل و فطرت و تجربه بشری هم هست. پیر خردمند پرده‌نشین با ارائه عالمانه‌ و دلسوزانه روش اسلام به پسرش، همچون معلمی کارآزموده، او را به تدریج از موانع بزرگ عبور می‌دمد، روح توکل را در او می‌دهد حق مداری و حق‌پذیری را در او تقویت می‌کند، اهمیت دین و ادای دین و حقوق مردم را مقدم بر هر کار دیگری معرفی می‌کند و خود پیشقدم می‌شود، اعتماد به نصرت الهی را عملا به او می‌آموزد و وقتی فرزند علی‌رغم همه مخالف‌خوانی‌های اولیه، با پدر همراه می‌شود، علائم نصرت الهی را مشاهده می‌کند.دوازدهمین امتیاز این سریال، پرهیز دادن آقازاده‌ها و جوانان فعال در صحنه‌های اقتصادی از بلندپروازی‌های توام با رویا پردازی و ریسک‌های بزرگ بدون پشتوانه و وسوسه ثروت‌های بزرگ و سریع و بدون زحمت است. متاسفانه این تفکرات خلاف عقل و خلاف شرع و خلاف عرف و تباه کننده، در قشر وسیعی از جوانان تازه کار، وجود دارد و متاسفانه در برخی از تبلیغات تجاری نیز به آن دامن زده می‌شود.اینکه هر کار اقتصادی باید با تجربه‌های کوچکتر آغاز شود و به تدریج و با زحمت زیاد مراحل تجربه اندوزی و کسب مهارت و شناخت محیط کسب و کار طی شود و بدون عجله و به طور طبیعی، حوزه کار گسترش یابد و اینکه سال‌ها باید به درآمد کم و معمولی قناعت شود تا مراحل رونق فر رسد، در این سریال به طور غیرمستقیم به بیننده آموزش داده می‌شود. اگر وضعیت زندانیان زیادی که فقط در اثر وسوسه ثروتمند شدن بدون زحمت، دست به کارهای بزرگ زده و ورشکست شده و زندگی‌شان نابود شده بررسی شود اهمیت این توصیه بهتر شناخته می‌شود.سیزدهمین امتیاز، توجه دادن بینندگان به واقعه کربلا و ابعاد گوناگون آن بدون هیچ گونه تصنع و تحمیل و کلیشه است. تمامی قسمت‌های سریال که در آن اشاره‌ای به واقعه عاشورا است مرتبط با داستان متناسب با اتفاقات سریال و کاملاً طبیعی و باورپذیر است و به هیچوجه حالت الصاق ندارد. به همین دلیل بینننده با آن صحنه‌ها ارتباط قلبی برقرار کرده و مثل زمانی که در مسجد و حسینیه است، پای سریال پرده‌نشین برای امام حسین (ع) گریه می‌کند و این بالاترین موفقیت برای یک اثر نمایشی است که تا این حد با عواطف و احساسات دینی مخاطب خود ارتباط برقرار کند. در قسمت‌های پایانی سریال، در مسیر طبیعی داستان، جزئیاتی زیبا از برگزاری مجلس روضه امام حسین (ع) به نمایش در می‌آید که بسیار هنرمندانه و تاثیرگذار است.چهاردهمین امتیاز این سریال داستان منسجم، جذاب، پرکشش و خالی از هیجان‌های کاذب و اغراق‌آمیز و عاری از عوامل مخرب جذب مخاطب است. پرداختی هنرمندانه دارد که عملا بیننده را تا آخرین قسمت، به طور جدی درگیر خود می‌کند. باید از آقای گلبن طراح اولیه داستان و آقایان تراب‌نژاد،‌شیرزاد و حمزه نویسندگان فیلمنامه که با یک کارگروهی بسیار موفق و با استفاده از مشاوران مختلف روحانی و غیرروحانی، فیلمنامه ارزشمندی ارائه کرده‌اند که می‌تواند به عنوان یک الگوی موفق، مورد مطالعه و بهره‌برداری نویسندگان فیلمنامه قرار گیرد، تشکر کرد.کارگردانی بسیار خوب، حرفه‌ای و تحسین برانگیز کارگردان جوان و با استعداد کشورمان آقای شعیبی و بازیهای قوی و فراتر از حد انتظار بازیگران هنرمند، بویژه آقایان آییش و برق نورد که موفق شده‌اند نقش‌هایی فراموش نشدنی را در کارنامه اجراهای خود به ثبت برسانند در خور ستایش است.صدای بسیار خوب، تاثیرگذار و متناسب با روح و معنا و منزلت سریال را، که زینت‌بخش همه قسمت‌ها بود و آقای قربانی را با قلب‌های مردم مرتبط کرد، باید ستود. اینها بخشی از مهم‌ترین نقاط قوت سریال پرده‌نشین بود. اما از یک نقد، این انتظار هست که در کنار نقاط قوت به نقاط ضعف هم بپردازد. البته در مورد سریالی که مورد استقبال اقشار مختلف جامعه قرار گرفته و عواطف و احساسات بینندگان را به سوی خود جلب کرده سخن گفتن از نقاط ضعف کمی دشوار است ولی از آنجا که هیچ نقدی بدون شناخت نقاط ضعف کامل نمی‌شود و اصلا نقد محسوب نمی‌شود، نقاط ضعف نیز به سازندگان سریال تقدیم می‌گردد با این امید که در کارهای بعدی به توفیق بیشتر و بالاتر نایل آیند.* کاستی های پرده نشیناولین اشکال این است که حوزه علمیه‌ای که ترسیم شده و طبیعتا همان گونه که از اسمش پیداست باید حوزه علم و دانش باشد و حداقل از نظر علمی در سطح یک دانشکده ترسیم شود، بسیار پایین‌ترو ضعیف‌تر تصویر شده. باید سریال، بیننده را به این باور برساند که در این مرکز علمی، متخصص‌های همتراز با متخصص‌های تربیت شده در دانشکده‌ها تربیت می‌شوند، ولی این اتفاق نمی‌افتد.تاکید اصلی در قسمت‌های مختلف سریال روی درس اخلاق است که تاکیدی بسیار بجا است ولی کمتر اثری از دروس مختلف تخصصی و مراحل و مقاطع مختلف تحصیل و متون مختلف درسی و رشته‌های مختلف تحصیل است.این حوزه‌ علمیه، فقط با یک معلم اداره می‌شود. همانطور که یک استاد نمی‌تواند یک دانشکده را اداره کند و نیازهای علمی دانشجویان رشته‌های مختلف و مقاطع مختلف تحصیلی را پاسخ دهد، حوزه علمیه را هم نمی‌شود با یک استاد اداره کرد. اگر این حوزه علمیه نامش مدرسه بود و در سریال به آن مدرسه می‌گفتند و این مدرسه هم فقط درس‌های اولیه را به طلاب می‌آموخت، چنین چیزی امکان‌پذیر بود ولی وقتی نیمی از طلاب مدرسه، لباس روحانیت پوشیده‌اند و حتی قاضی محکمه، طلبه همین مدرسه بوده،‌چگونه ممکن است یک نفر در همه سطوح تحصیلی، همه درس‌ها را تدریس کند.یک فرد بیگانه که هیچ آشنایی با روحانیت و علمای بزرگ و حوزه‌های علمیه ما نداشته باشد، اگر این سریال را ببیند حوزه علمیه را یک مرکز علمی و تحقیقاتی معتبر نخواهد دانست. او در این مرکز علمی هیچ درسی و کلاسی و تدریسی را که به طور جدی اعتبار علمی داشته باشد مشاهده نمی‌کند. در فیلم‌های سینمایی زیر نورماه و طلا و مس نیز عینا همین اتفاق افتاده و این نشان می‌دهد که صداوسیما و کارگردان‌های ما هنوز شناخت کافی از بعد علمی حوزه‌ها ندارند.دومین اشکال، خطای بزرگی است که در شخصیت پردازی رئیس حوزه علمیه وجود دارد و به هیچ‌وجه با ویژگی‌های علمی که برای این شخصیت روحانی در سریال بیان می‌شود همخوانی ندارد. کم‌اطلاع‌ترین افراد عادی جامعه، می‌دانند که برای هرگونه نقل و انتقالات املاک، اولین چیزی که مطالبه می‌شود، سند مالکیت است. در سندهای مالکیت مشخصات مالک و حدود و ثغور و مساحت ملک نوشته می‌شود. برای نقل و انتقال ملک باید به دفترخانه مراجعه کرد و آنجا سند مالکیت با شناسنامه فرد مطابقت داده می‌شود. در قدیم همین کارها در حضور حاکم شرع و تعدادی شاهد انجام می‌شد و سندی به اسم قباله تنظیم می‌شد که اعتبار آن مثل همین سندهای مالکیت امروزی بود و اگر ملکی هم به مهریه همسر درمی‌آمد، در ذیل همین قباله نوشته می‌شد. چگونه می‌توان پذیرفت. حاج‌آقا که در حد رئیس‌ حوزه علمیه بوده، از این مسئله ساده اطلاع نداشته و ملک بزرگی را وقف کرده و وقفنامه نوشته بدون آنکه سند مالکیت یا قباله آن را دیده باشد. از آن مهم‌تر چگونه ممکن است ایشان که سند مالکیت را در اختیار ندارد و حتی آن را رویت هم نکرده، وقتی خانم هدی سند مالکیت رسمی خود را نشان می‌دهد، به اشتباه خود پی نبرد. این یک خطای بزرگ در طراحی داستان و در فیلمنامه است.شاید گفته شود در این داستان، حاج‌آقا غفلت نداشته، بلکه به عمد و با اطلاع از غصبی بودن زمین، در مقابل کسی که سند مالکیت رسمی داشته مقاومت کرده است. این هم با عقل و منطق سازگار نیست، زیرا تصویری که در داستان از حاج‌آقا ترسیم شده، تصویر انسان‌ متدینی است که به احکام شرعی و حلال و حرام خدا پایبندی محکمی دارد. چگونه ممکن است چنین آدمی بداند زمین و همه اعیان و اموال مدرسه علمیه غصبی است و باز هم در آنجا بماند، نماز بخواند و درس بدهد. در یک داستان، حتی اگر قرار است خطایی به یک شخصیت بزرگ نسبت داده شود باید این خطا با خصوصیاتی که از او ترسیم شده تناسب داشته باشد و یا حداقل زمینه‌سازی لازم برای باور پذیر کردن آن بعمل آید.اشکال سوم این است که در این سریال، به نیروی انتظامی کم‌لطفی شده و در جریان یک فساد اقتصادی بزرگ که منطقه را دچار بحران کرده، این نیرو بسیار ضعیف، منفعل و کم‌اثر نشان داده شده. در این فساد اقتصادی بزرگ، نیروی انتظامی، فقط موفق به بازداشت دو نفر می‌شود که آنها هم مجرم‌ اصلی نیستند و علت بازداشت شدن آنها هم شکایت مردم است نه کشف جرم به وسیله نیروی انتظامی. در این سریال نیروی انتظامی به هیچ یک از مجرمین اصلی دسترسی پیدا نمی‌کند. در حساس‌ترین لحظات پایانی هم که همه شخصیت‌های اصلی داستان مجرم‌ها را شناخته‌اند و انتظار می رود نیروی انتظامی وارد عمل شود. رئیس پاسگاه می‌گوید دیگر کاری از دستم ساخته نیست چون مرا به جای دیگر منتقل کرده‌اند و این سئوال ایجاد می‌شود که چرا ایشان درست سر بزنگاه منتقل شده؟البته رئیس پاسگاه، در این سریال، شخصیت بسیار خوب و ارزشمندی دارد که حتی حاضر می‌شود یک متهم بازداشتی را برای شرکت در مراسم برادر شهیدش با گذاشتن سند مالکیت خود، از زندان آزاد کند، او رزمنده سابقه‌دار جبهه است و اینها ویژگی‌های مثبت او است ولی در برخورد با ماجرای فساد اقتصادی ضعیف‌ ترسیم می‌شود، این ضعف در حدی است که در اواخر سریال وقتی چهار نفر افرادی که هر یک به نوعی درگیر با این پرونده هستند دچار یک تصادف می‌شوند و متهم پرونده مجروح می‌شود و برادر متهم اصلی، فوت می‌شود و یک فرد دیگر به اغماء می‌رود و ماموران انتظامی در صحنه حادثه حاضر می‌شوند، با وجود اهمیت افرادی که در این حادثه بوده‌اند، رئیس پاسگاه هیچ حضوری پیدا نمی‌کند تا حداقل از متهم پرونده سئوال کند کجا بوده و چه می‌کرده.در پایان باز هم تاکید می‌شود آثار مثبت این سریال روی فرهنگ عمومی، بیش از آن است که بتوان در یک نوشته کوتاه بیان کرد، تذکرات مفید و اثرگذار سریال پرده‌نشین به روحانیون بزرگی که فرزندانشان وارد فعالیت‌های بزرگ اقتصادی شده‌اند، تذکرات بسیار خیرخواهانه و هوشمندانه‌ای است و می‌تواند این خانواده‌های خوش‌سابقه را از لغزش باز دارد. توصیه‌های مکرر به پاکدستی در مسائل مالی و اقتصادی، توصیه مکرر به بازگرداندن اموال عمومی و اموال مردم، توصیه‌های مکرر در تسلیم بودن در برابر قانون و توصیه‌های مکرر به قناعت، ساده‌زیستی و پرهیز از اشرافیگری، که از طریق رفتار و مشی شخصیت‌های این سریال به طور غیرمستقیم و هنرمندانه بیان می‌شود، همه از نقاط قوت این سریال است که باید مورد تقدیر قرار گیرد.بینندگان سریال پرده‌نشین سال‌ها تحت تاثیر فضای معنوی و اخلاقی این سریال خواهند بود و حتی‌المقدور نباید اجازه داد برخی اقدامات حاشیه‌ای، براین اثرگذاری مثبت خللی وارد کند. یکی از این نوع اقدامات برگزاری جلسه‌ای است که معمولا صداوسیما پس از پخش یک سریال پرمخاطب برای تقدیر از دست‌اندرکاران سریال تدارک می‌بیند و آن جلسه را از شبکه سراسری پخش می‌کند.تردیدی نیست که قدردانی از خدمات برجسته هر صنف و قشر اجتماعی امری ممدوح و مطلوب است، ولی آیا هر فرد و گروه خدمتگزاری که کار شایسته‌ای در کشور انجام دهد آنتن رسانه ملی در خدمت معرفی او و تجلیل از او قرار می‌گیرد یا این، یک رانت رسانه‌ای است که فقط اختصاص به برخی دست‌اندرکاران صداوسیما دارد. آیا هرگز برای آتش‌نشان‌های فداکار، پرستارهای دلسوز، معلم‌های نمونه و کشاورزان پرتلاش کشورمان چنین جلسات تقدیر و تشکری برگزار و از آنتن سراسری پخش کرده‌ایم؟ آیا در حالی که در همه دستگاه‌ها، خدمتگزاران نمونه و خدمت‌های نمونه وجود دارد، مسئولان صداوسیما حق دارند آنتن رسانه ملی را که یک سرمایه عمومی و متعلق به عموم اقشار ملت است هر زمان مایل بودند در خدمت تبلیغ خدمات خود قرار دهند؟مهم‌تر اینکه در اینگونه جلسات تقدیر و تشکر، ناگهان بینندگانی که طی ده‌ها قسمت از سریال، تحت تاثیر شخصیت‌های معنوی و اخلاقی و الگوهای رفتاری قرار گرفته‌اند و باید تا سال‌ها این تاثیر فرهنگی باقی بماند، همان شخصیت‌ها و الگوهای دینی را در لباس‌ها، آرایش‌ها،‌رفتارها و گفتارهایی کاملا متفاوت و گاهی متضاد مشاهده می‌کنند. و یا وقتی تصاویر پشت صحنه و تصاویر تبلیغاتی برخی عوامل تولید در فضای مجازی منتشر می‌شود، آن حس خوبی که سریال ایجاد کرده بود رنگ می‌بازد.چه ضرورتی دارد جلسه تقدیر و تشکر را که در اصل مثبت و مفید و ضرورتی است با اصرار بعضی افراد که قصد تبلیغ خود را دارند، از آنتن سراسری پخش کنیم؟ چه دلیلی دارد با پخش چنین جلسه‌ای، حال خوب معنوی را که در مردم ایجاد کرده‌ایم خراب کنیم؟ اگر مدیران به این مهم توجه نداشته باشند، کارگردان و بازیگران فرهیخته و پرتلاشی که با هنرشان روح تازه‌ای از معنویت و اخلاق را در جامعه دمیده‌اند اجازه ندهند با پخش این گونه صحنه‌ها و تصاویر، آن نقش‌آفرینی هنرمندانه‌شان کم‌اثر شود. یکی از بازیگران بزرگ هالیوود که نقش‌های مذهبی بزرگی را در آثار ماندگار تاریخ سینما اجرا کرده، در مصاحبه‌ای گفته است: من حتی در زندگی عادی طوری رفتار می‌کنم که آن نقش‌های مهمی را که اجرا کرده‌ام در ذهن مردم خراب نکنم.آقای شعیبی کارگردان جوان و بااستعداد کشورمان که با تولید هنرمندانه سریال پرده‌نشین اکنون در تراز کارگردان‌های بسیار موفق رسانه ملی قرار گرفته، در مصاحبه با یکی از رسانه‌ها، جمله بسیار زیبایی را بیان کرده که باید مورد توجه قرار گیرد:"در پرده‌نشین، ما مدام داریم مسئله‌ای را تذکر می‌دهیم که به نظرم، آدم‌های این روزگار و بخصوص نسل ما، باید به خوبی به آن توجه کنند و آن هم مراقبت از خودمان است." باید بیشتر مراقب خودمان باشیم.منبع: مشرق

Viewing all articles
Browse latest Browse all 16070

Trending Articles