به گزارش جهان، محمد لطفی زاده در وبلاگ "منبر اینترنتی" نوشت:پوسترهای فیلم کلاشینکوف پس از نمایش در سینماها حالا در مغازههای شهر خودنمایی میکند. قصد بر نقد محتوایی بود لیکن محتوای مثبتی در این فیلم نیافتیم که آن را نقد کنیم و صرفاً به بیان چند نکته بسنده میکنیم. نام فیلم : کلاشینکوف کارگردان : سعید سهیلی بازیگران : رضا عطاران، جمشید هاشم پور، ساعد سهیلی، فرهاد اصلانی، اندیشه فولادوند، شقایق فراهانی، شهرام حقیقت دوست، جواد عزتی خلاصه داستان : جوانی سرباز به دلیل تجاوز به خواهرش از پست نگهبانی بانک با یک قبضه کلاشینکوف در پی احقاق حق برمیآید اما در جریان درگیری با شوهرخواهرش که به نوعی او را دخیل در این موضوع می دانسته مرتکب قتل می شود و در پایان خود نیز به قتل می رسد و خواهر کوچکش با کلاشینکوف و یک راننده خلافکار زندگی تازهای شروع میکند! فیلمی سراسر سردرگم و بلاتکلیف که با نام (رضا عطاران) سعی کرده بفروشد را میتوان بهترین توصیف برای فیلم سینمایی (کلاشینکف) عنوان کرد. در این فیلم که پایان آن فاجعه است هیچ پیام درستی به مخاطب منتقل نمیشود و به راحتی به مردم آموزش داده میشود که هر کس خود را حق می پندارد میتواند اسلحه (که میتواند نماد هم باشد) بهدست بگیرد و در پی احقاق حق خود برآید. عادل با بازی ساعد سهیلی در این فیلم در پی تجاوز به خواهرش بجای پیگیری قانونی، احساساتی میشود و به دنبال احقاق حق میرود و در این راه قتلی صورت میگیرد. قتلی که او را به صورت سریالی در کارهای اشتباه فرو میبرد. اسحله او که نگهبان بانک بوده (کلاشینکف) همراهش میشود و به جای معرفی و تحویل خود و اسلحه در پی تأمین پول عمل جراحی خواهرش برمیآید. نکته عجیب آنکه در پایان فیلم از راه حرام (گناه) پولی برای عمل جراحی بیمار تأمین میشود و رضا عطاران (در نقش رضا کِلاش یا رضا کلّاش) به عادل کمک میکند و با زور اسلحه نه تنها این پول را تأمین میکند بلکه موفق میشود از راه زورگیری با اسحله دیهی برادر دختری که مهرش را در قلب خود احساس میکند (و به گفته عادل این مهر و علاقه حاصل چشم چرانی است!) را هم تأمین نماید! به عبارت دیگر با کار خلاف و از راه گناه، دو کار نیک انجام میشود و در پایان فیلم هم عطاران (رضا کلاش) به راحتی به زندگی خود ادامه میدهد. هدف وسیله را توجیه نمیکند. این مفهوم اسلامی چیزی است که عکس آن در این فیلم به نمایش درمیآید! امام حسین علیه السلام فرمود : کسی که بخواهد از راه گناه به مقصودش برسد نه تنها به مقصودش نمیرسد بلکه به چیزی که از آن گریزان بود نیل پیدا میکند. (بحارالانوار، ج 70، ص 392) به راستی این فیلم چه پیامی برای مخاطب دارد؟ دیالوگهای دوپهلوی کنایهآمیز و بعضاً جنسی که در این فیلم به خصوص از زبان عطاران بیان میشود و پایان عجیب آن چه نکتهی مثبتی به مخاطب القا میکند؟ دریدن پردههای حیا و نمایش سیگار کشیدن هم که سکهی رایج است. عجیب آنکه همه چهرهها از مثبت و منفی در این فیلم سیگار میکشند و انگار نه انگار که این کار حرام است. در سکانسی از این فیلم شقایق فراهانی (در نقش خواهر باردار عادل) نشان داده میشود که در خانه مشغول لاک زدن به ناخن است. حالا سؤال اینجاست. اولاً چه شخصیت پردازی مؤثری در مورد او انجام شده و ثانیاً بجز لاک زدن آیا نمیشد کار دیگری را نمایش داد؟! در یک جمله اگر بخواهیم درباره فیلم کلاشینکف چیزی بگوییم بهترین توصیف این است:(این فیلم به واژهی (بَد) هم بدهکار است) و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.