جهان نیوز - سید یوسف آل داود: ابراهیم حاتمی کیا خودش برای جشنواره سال گذشته فیلمی نداشت، داشت اما نرسید، چمرانی که قرار بود چشم و چراغ جشنواره سیام باشد اما نرسید. اما حاتمیکیا را میشد در جشنواره احساس کرد و این را اگر حس نمیکردی از نامش که پای برخی فیلمها به عنوان مشاور خورده بود معلوم بود. بهروز شعیبی کارگردان دهلیز یا همان سلمان آژانس شیشهای است که فیلمی فراتر از انتظار را برای مخاطبان به نمایش گذاشت. دهلیز با بازی رضا عطاران و هانیه توسلی یکی دیگر از فیلمهایی است که در این سالها به صورت غیر مستقیم درباره قصاص حرف میزند. متن اصلی این فیلم اما زندگی است، چشیدن طعم زندگی است. فرزند کوچک عطاران بعد از مدتها تازه میفهمد که پدرش زندانی است و از اینجاست که دوباره خون در رگهای عطاران جاری میشود، وقتی که پسرش را در اتاق ملاقات میبیند. دهلیز اما مشاوری قوی داشت که همان ابراهیم حاتمی کیاست و باید او را پدر معنوی فیلم دانست، چه روزهایی که پشت صحنه فیلم حاضر شد و از نزدیک تجربیاتش را در اختیار شعیبی قرار داد و چه زمانی که در حال ساخت آژانس شیشهای خیلی از فوت و فنها را به سلمان یاد داده بود. نقش بدون اغراق هانیه توسلی به عنوان یک مادر زحمتکش و فداکار یکی از الگوسازیهای خوب و موثری است که در این فیلم صورت میگیرد. رضا عطاران که حالا در یک تیپ سازی جدی قرار دارد نیز به خوبی از پس آن برآمده است. جایگاه پدر و مادری در این فیلم به خوبی تصویرنگاری شده و رابطه میان زن و مرد کاملا منطقی است. پشتیبانی زن از مرد خطاکاری که البته معلم بوده باز یک الگوی خوب خواهد بود. فرم و محتوا به خوبی در این فیلم یکسان جلو رفته و متناسب با بکدیگر قرار دارند، اینگونه نیست که یکی عالی و دیگری متوسط باشد بلکه با یک دید حرفهای کاملا متوجه میشویم که توجهی مشکل پسند پشت ماجرا بوده و بسیاری از خطاهای ناشی از جوانی کارگردان را مرتفع ساخته است. دهلیز به عنوان اولین کار بلند بهروز شعیبی نه تنها تحسین مخاطبان و منتقدین را برانگیخت بلکه مورد توجه کارگردانهای مطرح کشور نیز قرار گرفت از همین روست که آن را برای دیدن توصیه میکنیم. |
↧
ردپای حاتمیکیا در دهلیز
↧