به گزارش جهان به نقل از تسنیم، به پیشواز عید فطر رفتن در ادب پارسی فراوان به چشم میآید و سخنوران هر یک از دریچهای خاص به این واقعه نگریستهاند.برخی از شاعران در مقام تبریک و تهنیت این رویداد برآمده و گروهی دیگر با غم و اندوه از سپری شدن رمضان یاد کردهاند. تعدادی از شاعران نیز در قالب طنز مضمون مورد نظر خویش را ابراز داشتهاند و بر زهد و ریای صوری، و غفلت و بیخبری آدمیان تاختهاند. بنابراین عید فطر در نگاه سخنوران ادب پارسی به عنوان یکی از اعیاد بزرگ اسلامی جایگاهی والا و ارجمند دارد و همواره مورد ستایش قرار گرفته است.، البته در دیوان شاعران کلاسیک این مهم بیشتر به چشم میخورد از حافظ و سعدی و مولانا گرفته تا خاقانی و مسعود سعد سلمان و.... پس از انقلاب نیز شاعران هر یک به فراخور حال خویش همانطور که به استقبال ماه مرضان با سرودن اشعاری رفته و شبهای قدر را نیز در سرودههای خود منعکس کردهاند، عید فطر را نیز از یاد نبردهاند، البته در شعر شاعران پس از انقلاب کوشیده شده است تا هم غم و اندوه وداع با ماه مبارک رمضان و لحظههای خوش سحر گنجانده شود و هم خجستگی و شادی فرا رسیدن عید فطر. شعر زیر از علیرضا قزوه با عنوان «ما را ببر به رؤیت لبخند عید فطر» یکی از این اشعار است. ایمان ما دو نیمه شد و نان ما دو نیم دست من و نگاه تو یا سیّدالکریم روحم تمام زخمی و جانم تمام درد یک امشبم ببخش به آرامش نسیم از شعلههای روز قیامت رها شدیم افتادهایم باز در این ورطه جحیم چیزی بگو شبیه سخن گفتن شبان حکمی بده به سادگی حکمت حکیم ما راهیان کوی چپ و راست نیستیم ما راست آمدیم سر راه مستقیم ما عاشقان شهید توهستیم تا ابد ما سالکان مرید تو بودیم از قدیم برقی بگو وزان شود از سمت یا لطیف اشکی بگو فرو چکد از ابر یا کریم ما را ببر به رؤیت لبخند عید فطر ما را بخوان به خلوت یا رب و یا عظیم |
↧
شعر/ ما را ببر به رؤیت لبخند عید فطر
↧