به گزارش جهان، شهید «غلامعلی رجبی» معروف به جندقی در سال ۱۳۳۳ در محله خیابان آذربایجان تهران در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. آنچه شهید رجبی را میان اهالی محل دوستداشتنی کرده بود، حسن اخلاق و سیره نیکویش بود. شهید رجبی بنا بر خاطراتی که از وی نقل شده، جاذبه عجیبی در جذب و ایجاد انس بیشتر میان جوانان و نوجوانان با مسجد و هیئت داشت، عدهای این رویه را از توسل او به اهلبیت(ع) میدانند. او قبل از شهادت چه در متن وصیتنامهای که از خود به جا گذاشته است چه در میان سخنانی که با دوستان و نزدیکان خود داشته، وصایا و خواستههای متفاوتی را مطرح کرده است. با لحن تأثیرگذار خود همیشه نکات ارزشمند و مؤثری را به اطرافیان خود اعلام میکرد.بخشهایی از وصیتنامه این شهید والامقام به همراه توصیههای پراکندهای از شهید که در خاطرات مختلف از وی نقل شده است در ادامه میآید:در مجلس امام حسین حرف پول وسط آمد؛ گفت کلاهمم آن سمت بیفتد برنمیگردمشهید غلامعلی رجبی اهل ریا و خودنمایی نبود؛ برای خدا کار میکرد؛ نیتاش برای اهل بیت بود. یک بار به او گفته بودند «این کلید ماشین و خانه را بگیر به شرط اینکه قول بدهی مداح ثابت جلسات هفتگی ما بشوی». به بهانه مشورت با پدرش بیرون شده بود. گفته بود:«چون در مجلس امام حسین حرف پول وسط آوردند دیگر اگر کلاهمم آن سمت بیفتد برنمیگردم». شادترین لحظاتش در مجلس امام اهل بیت(ع) بود. حاج آقای پناهیان میگفت: «واقعاً از حالاتش رفتارش و مداحیاش میشد فهمید از این رابطهای که با اهل بیت ایجاد کرده احساس خوشبختی میکند».بخشهایی از وصیتنامه شهید رجبی جندقی به شرح ذیل است:یک قطره اشک برای ارباب را به من هدیه کنید آن را به تمام بهشت نمیفروشم«به خون خویش نویسم به روی سنگ مزارم که من به جرم محبت قتیل خنجر یارم» اینجانب غلامعلی جندقی وصیت میکنم که همه آشنایان، دوستان، پدر،مادر، برادرانم و خواهرانم همگی را شفاعت خواهم کرد. مرا در هیأتها فراموش نکنید! در مجلس ختم و غیره فقط و فقط روضه حضرت ابا عبدالله(ع) خوانده شود و شما را هم سفارش میکنم به عزاداریها که بلا را دفع میکند و اشک بر حسین(ع) کلید پیروزی است. بهترین هدیه برای من اشک چشم برای حسین(ع) است، اگر گاهی در هیأت ها یک قطره از اشک برای ارباب را به من هدیه کنید از همه چیز برایم بالاتر است، آنقدر که این یک قطره را به تمام بهشت نمیفروشم.اگر اجازه رجوع به دنیا به من داده شود؛ دوست دارم فقط در روضهها شرکت کنموصیت میکنم که همه آشنایان، دوستان، پدر و مادر، برادرانم و خواهرانم همگی را شفاعت خواهم کرد. مرا در هیئت فراموش نکنید. در مجلس ختم و غیره، فقط و فقط روضه حضرت اباعبدالله (ع) خوانده شود. روضه برای امام حسین (ع) عمری است مورد علاقه و عشق من بوده و من با روضه و محبت اهل بیت و مجالس و هیئتها مأنوس بودهام و اگر به من اجازه داده شود به دنیا رجوع کنم و با روحم به شما سر بزنم فقط دوست دارم در هیأتها و روضهها شرکت کنم.مرا فراموش نکنید مخصوصاً محرم، شبها و صبحها از اربابم میخواهم اجازه دهد من به هیأت بیایم و شما را هم سفارش میکنم به عزاداریها که بلا را دفع میکند و اشک بر حسین (ع) کلید پیروزی است.در هیئت یاد من باشید؛ قول شفاعت میدهمدفاتر شعرم و کتابهای روضه و شعرم مال غلامرضا برادرم که در هیأت بخواند. التماس دعا دارم. براداران عزیزم مخصوصاً غلامرضا، شما را به خدا در هیئت یاد من باشید و من قول شفاعت به شما میدهم و در خاتمه از دوستان و آشنایان همگی خداحافظی نموده و حلالیت میطلبم و بهترین هدیه برای من اشک چشم برای حسین(ع) است، اگر گاهی در هیئتها یک قطره از اشک برای اربابم را به من هدیه کنید از همه چیز برایم بالاتر است، آنقدر که این یک قطره را به تمام بهشت نمیفروشم.به امید دیدار در قیامتغلامعلی جندقی (رجبی) – اندیمشک۶۷/۵/۴ توصیههای شهید به مداحان: اگر مداح برای خوشآمد مردم این رشته را ادامه دهد؛ تأثیر کلام و نفسش از دست میرودلازم به تذکر است افرادی که در این راه وارد میشوند باید توجه داشته باشند که آموزش، خود یک وسیله است و اثر و تأثیر حقیقی را خلوص در این سیر تضمین مینماید و اگر در این مسیر گرفتار خودبینی شود و یا این کار را وسیله امرار معاش قرار دهد اثر حقیقی آن کم خواهد شد و خواننده هرچه بیشتر در خواندن مردم را نبیند و صرفاً ائمه(ع) را در مجلس حاضر و ناظر ببیند و برای خود آنها شعر بخواند حالتش، حالش، تأثیر نفسش، صد در صد در شنونده اثر حقیقی میبخشد و اگر برای خوش آمد مردم و غیر خدا این رشته را ادامه دهد ضرر میکند و تأ ثیر کلام و نفس را از دست میدهد. چه خوب است انسان مداح اهل بیت(ع) باشد و نه تنها زبان، بلکه روحش، دل و جان و وجود و تارو پودش مداح اهل بیت(ع) باشد.ولایتی بودن فقط به سینهزنی نیستیک بار در کنار یکی از دوستانش کنار جاده نشسته بود. منتظر دستور بعدی، ذکر «نادعلی» گرفت. ذکر که تمام شد گفت: «ولایتی بودن فقط به سینه زنی و گریه کردن نیست، مراحلی پیش میآید که برای اثبات آن باید از دار و ندارت بگذری، حتی از جانت».ماجرای سرودن شعر «قربون کبوترای حرمت» توسط شهید رجبی غلامعلی بنابر راهنماییها و تربیت پدر بزرگوارش مداحی اهل بیت (ع) را از همان سنین نوجوانی آغاز و به دلیل آشنایی با معارف قرآنی و اسلامی استعداد در حفظ شعر و سوز صدای وی توانست در این عرصه سریع رشد کند تا بدان جا که از سبکها و اشعار او مداحان برجسته بسیاری استفاده میکردند.انتشارات روایت فتح به تازگی بنا بر ضرورت پرداختن هرچه بیشتر به زندگی و سیره عملی این شهید بزرگوار، اثری با عنوان «کتاب غلامعلی رجبی(جندقی» به عنوان یکی از آثار منتشر شده در مجموعه «یادگاران» است که در آن سیداحمد معصومینژاد، نویسنده اثر، ۱۰۰ خاطره از دوران مختلف زندگی این شهید بزرگوار را جمعآوری و تدوین کرده است. خاطرات این اثر از زبان افراد مختلف نقل میشود و این امر سرانجام مخاطب را به صورت غیر مستقیم با اخلاق این شیهد آشنا میکند.بخشهایی از خاطرات این کتاب انتخاب شده که به شرح ذیل است:آن شب توی همان صحن توسل کرد که چهارده قدم به سمت ضریح بردارد و با هر قدم یک بیت برای آقا امام رضا(ع) بگوید. قدم برمیداشت، اشکهایش میریخت و زیر لب زمزمه میکرد:قربون کبوترای حرمت امام رضاقربون این همه لطف و کرمت امام رضا...***شعرهایش بیتخلص بود. فقط یک تخلص از او دیدم و آن شعری بود که شب تولد حضرت علی اکبر(ع) گفت: دلبرا گر تو را نام باشد علی/ نام من هم بود غلام علی***مجلس عجیبی شده بود؛ با اینکه شب میلاد امام حسین(ع) بود، همه آنقدر گریه کرده بودند و به سر و سینه زده بودند که مجلس به هم ریخته بود. بیشتر به خاطر شعری بود که حاج منصور خوانده بود.بعدها حاج منصور گفت «اون شعر زیبا رو غلامعلی گفته بود. دیروزش رفته بودیم کوه، همانجا تمومش کرد، روی کاغذ نوشت و داد به من. گفت بگیر فردا شب این رو بخون.»***به شاگردان مداحیاش میگفت «یه شیعه فقط از ظاهرش شناخته نمیشه. شیعه با معرفتی که پیدا میکنه، میشه بهترین محصل و دانشجو؛ بهترین کارمند و کاسب و بهترین همسر و فرزند و خانواده. تو یه جمله میشه بهترین بنده خدا.»وقتی به رفتار و کردارش نگاه میکردیم، واقعاً همانطوری بود که میکفت.***شادترین و لذتبخشترین لحظاتش در مجلس اهل بیت(ع) بود. حاجآقا پناهیان میگفت «واقعاً از حالاتش، رفتارش و مداحیش میشد فهمید از این رابطهای که با اهل بیت(ع) ایجاد کرده، احساس خوشبختی میکنه.»در وصیتنامهاش هم اشاره کرده که «اگر به من اجازه داده شود به دنیا رجوع کنم و با روحم به شما سر بزنم، فقط دوست دارم در هیئتها و روضهها شرکت کنم.»منبع: تسنیم