به گزارش جهان، وبلاگ "هیئت پیامبر اعظم روستای سوخته سرا" نوشت:گاهی اندکی تامل در رفتارهای روزانه مان و یک حساب و کتاب سرانگشتی، ما را به بی فایده بودن برخی از کارهایمان در طول روز رهنمون می کند. در برخی مواقع ما عذاب آخرت و آتش جهنم را به دو یا سه هزار تومان خریداری می کنیم و یا حتی در برخی موارد نیز بصورت رایگان و مجانی خود را اسیر عذاب الهی می نماییم به چند نمونه از این موارد که نویسنده این سطور خود به سبب استفاده روزانه از مترو شاهد آن بوده است دقت بفرمایید: - روزانه بنده به همراه صدها نفر از دیگر مسافران از مترو چهار راه حضرت ولیعصر «عج» قصد عزیمت به کرج را می نماییم در طول مسیر عموما مسافران در ایستگاه آزادی پیاده و با تعویض خط بسمت صادقیه رفته تا در آنجا بسمت کرج بروند در جابجایی از خط 4 به 2،عده قلیلی از مسافران بدلیل مسافتی بودن نرخ بلیط و ارزانتر افتادن کرایه اقدام به زدن کارت خروج می نمایند ولی خارج نشده و بسمت صادقیه رهسپار می شوند بیایید یه حساب ساده بکنیم: اگر این مسافران روزی یک بار این مسیر بروند (با حساب حتی ایام تعطیلات) می شود 30سفر، با توجه به نرخ بلیط مسافتی (کوتاه ترین سفر 180 و طولانی ترین سفر320تومان) و با فرض اینکه مسیر چهار راه ولیعصر «عج» تا آزادی تقاطع شادمان کوتاه ترین مسیر باشد اختلاف بهاء 140تومان می شود و در 30روز می شود 4200تومان، حال به نظر شما خریدن آتش جهنم و تضییع حقوق بیت المال به 4200 تومان در ماه می ارزد. واقعا در این شرایط با این پول دو تا چیپس هم نمی شود خرید ولی آتش جهنم را چرا! - در برخی موارد بعضی مسافران از شلوغی جلوی گیت های ورودی استفاده کرده و با نزدیک کردن شی ای به سمت کارتخوان سریعا پشت سر نفر جلویی رد می شوند با توجه به نرخ بلیط و مثلا تکرار 5 الی 10بار در ماه توسط یک فرد آیا دو یا سه هزار تومان در ماه کجای کار کسی را درست می کند که به عذاب الهی بیارزد!! حال در دو مورد بالا فرض را براین بگیرید که فقط یکبار این عمل توسط مامورین مترو دیده شود و منجر به تذکر و یا درگیری لفظی گردد آیا این چند هزار تومان ارزش این آبروریزی و ترور شخصیت را دارد!! - موردی دیگر که نسبت به دو نکته ذکر شده بسیار در مترو فراگیرتر است بحث هایی است که معمولا بین سرنشینان به بهانه های واهی شکل می گیرد و معمولا اینگونه آغاز می شود « شنیدی میگن (!!)» و بحث آغاز می شود و انواع و اقسام وصله ها و نسبت ها به افراد مختلف نثار می شود درحالی که نه نیازی به آن بحث بوده و نه اطلاعات جمع کافی. این روش کاملا با سبک زندگی قرآنی مغایر است که فرمود: « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِیدًا : اى اهل ایمان ! از خدا پروا كنید و سخن درست و استوار گویید (احزاب/70) » این مطالب گفته شده نمونه هایی برای تفکر در امورات روزمره ما بود شاید برخی بگویند بابا سه هزار میلیارد میلیارد می خورند و می برند حالا شما گیر دادید به سه چهار هزار تومان، البته که بسیاری از آنها که سبب زحمت و گناه می شود شاید برای ما سود و یا لذتی نداشته باشد ولی گناه و عذاب را در پی دارد مثلا پارک دوبل های ما در حریم خیابان ها یا پارکدر پیاده رو ها، مثلا دویدن و راه رفتن بر روی پله های برقی در اماکن عمومی، سیگار کشیدن ها در مسیر های تردد عموم مردم (افراد در پیاده رو سیگار می کشند فکر می کنند که فضای باز محسوب می شود ولی نمی داند که همه دود او وارد ریه افراد پشت سر و اطراف او می شود)، انداختن آب دهان در خیابان و بسیاری از موارد دیگر که می توان اندکی به آنها فکر کرد و همین موارد کوچک برخی های آنها نه تنها گناه است بلکه برخی در بر دارنده حق الناس نیز می باشند. باز هم جای تامل ندارد. |
↧
آسان به جهنم نرویم!
↧