گروه فرهنگی جهان نیوز - زهره مرادزاده: "ممیزی" و "توقیف" از جمله واژههایی است که سینماگران سالهای طولانی است با آن درگیر و متاسفانه با روی کار آمدن هر دولتی، این مسئله یعنی "ممیزی " قاعدهمند نمیشود تا هم سینماگران تکلیف خود را بدانند و هم مدیران و مسئولان. تجربه دو دولت گذشته و فعلی هم نشان داده است که ارادهای برای ضابطه مند شدن تولید در سینمای ایران و بحث ممیزی وجود ندارد، تا همچنان سلیقهها جای قانون را گرفته، سینمای کشور هزینه بدهد و در نهایت عدهای طلبکار در حوزه سینما که اقدام به تولید آثار ساختارشکنانه میکنند، همیشه و در هر دولتی جنجال راه بیندازند و هزینه درست کنند. دوران شمقدری، عصر رفع توقیف آثار ساختار شکن بحث رفع توقیف آثار سینمایی ساختار شکن در دولت قبل رنگ جدی تر به خود گرفت تا شروع فعالیت جواد شمقدری به عنوان رئیس سازمان سینمایی همراه با رفع توقیف آثار مشکل دار با نیت بدست آوردن دل سینماگران و "پز" همراهی با فیلمسازان باشد! شمقدری و دوستانش در این دوران معتقد بودند که به طور کلی نگاه به رویه اکران آثار باید تغییر کند، خودیها (ایرانیان) باید امکان تماشای آثاری که مخالف شرع و عرف نباشد داشته باشند، اما در مورد نمایش آثار ایرانی در خارج باید نظارت دقیقتری صورت بگیرد. مصداق مخالفت با شرع و عرف نیز به صورت قابل درک فیلمهایی توصیف شد که خانواده از نشستن در کنار هم و تماشای فیلم خجالتزده نشوند. بنابراین "کتاب قانون" مازیار میری، "تسویه حساب" تهمینه میلانی، "آتشکار " محسن امیر یوسفی ،"شبانه" کیوان علیمحمدی و امید بنکدار"شاعر زباله ها " و ...به اکران درآمدند تا همچنان شمقدری قهرمان رفع توقیف آثار باشد؛ معضلی که حالا و در دولت یازدهم، حجت الله ایوبی "رئیس سازمان سینمایی آن را هدایت می کند؛ منتها با شگردی دیگر سعی در رفع توقیف آثار ساختار شکن دارد و این سئوال در ذهن باقی می ماند که این همه عزم و هزینه و فشار برای اکران فیلمهای مسئله دار، چرا صرف قاعده مند شدن سینما و ممیزی نمی شود تا هر کسی هر چیزی دلش خواست بسازد، آنگاه مسئولان، یک وزارتخانه را هزینه آن کنند و درنهایت سینماگران نظاره گر باشند و مردم متضرر؟! شیوه ایوبی برای رفع توقیف آثار چیست؟ شیوه ایوبی برای اکران فیلمهای ساختار شکن، همان شیوه به روز شده شمقدری است، با این تفاوت که فیلمهای در آستانه رفع توقیف فعلی ساختارشکنانه تر هستند.ایوبی هم برای خبرنگاران و منتقدان، آثار توقیفی را نمایش داد و سپس "نظرسنجی " می گذارد تا آثاری که رای بالایی آوردند اکران شوند! سئوال: این نظرسنجی بر اساس چه قاعده ای و سهم مردمی که قرار است این فیلمها را ببینند در این نظرسنجی کجا دیده شده است؟ آیا منتقدین نماینده توده مردم هستند؟! هرچند بسیاری معتقدند ایوبی بنا دارد به همان دلایل شمقدری و برای همراهی کردن با سینماگران این آثار را اکران کند، با این روشها سعی در کم کردن هزینه رفع توقیف دارد و در هر صورتی و در هر شرایطی و با هر نظری قرار است این آثار اکران شوند! فضای اکران فعلی چگونه است؟ ظاهرا آثار به نمایش در آمده فعلی در سینماها، چیزی کمتر از آثار توقیفی نیست و چه بسا که فاجعه تر هم می باشد. بد نیست مروری بر یکی از صحنه های فیلم کلاشینکف ساخته سعید سهیلی که هم اکنون روی پرده سینماهاست داشته باشیم: "رضا کلاش" با بازی رضا عطاران به همراه دوستش برای گرفتن اسلحه از دختر جوانی به خانه وی می روند. دوستش شب در مینی بوس بیرون خانه می خوابد و رضا کلاش در منزل دختر خانمی که می گوید من در خانه تنها هستم،پدر و مادرم فوت کرده و برادرم در زندان است." و تا صبح می ماند و وقتی از خانه بیرون می آید به دوستش می گوید .... سئوال: این سینمای ایران بجای فرهنگ سازی و انتقال پیام چه چیزی را آموزش می دهد ، چه پیامی برای نسل جوان دارد، هدف غایی سینما چیست؟ این فقط تعداد کمی از سئوالات هر کسی درباره سینمای ایران است. ایوبی و همکارانش قرار است چه محتواهایی را رفع توقیف کند محتوای برخی آثار سینمایی که ممکن است رفع توقیف شوند/آیا سینما 14- می شود؟ شاید جالب باشد که بدانیم بسیاری ازآثار توقیفی تم خیانت همراه با چاشنی روابط نامشروع دارد!البته با این وضع مشخص نیست که در صورت اکران این فیلمهای تاثر برانگیز، سینمای ایران باید از ورود افراد ۱۴- به سالنهای سینما جلوگیری کند! یا بالاخره مسئولان قدری برای فرهنگ و هویت اسلامی مردم ارزش قائل اند و مانع از اکران می شوند؟ محتوای برخی از آثار اینگونه است: فیلمی که سه اپيزود دارد، در اپيزود اول، ماجراي خيانت دكتري ۵۵ ساله به زنش را روايت ميكند. در اپيزود دوم، مردي حدوداً سي و چند ساله به زنش خيانت ميكند و در اپيزود سوم، دختر و پسر جواني را ميبينيم كه پسر در خلال يك اردوي دانشجويي، به دوست دخترش خيانت ميكند! ... و بدين ترتيب، مشخص ميشود كه مردان ايراني از هر نسل و از هر طبقه، مشغول خيانت به زنان خود هستند! یا فیلم دیگری که داستان گروهي از دختران بيبند و بار كه بعد از تفريح و عيش و نوش در شمال، حالا همگي براي حضور در يك پارتي عازم تهرانند را روایت می کند؛ فيلمي كه گفته ميشود يكي از بيبندوبار ترين فيلمهاي چندين سال اخير سينماي ايران است! فیلم دیگری ماجرای دختر جواني است که براي پرداخت بدهياش به يك مرد ميانسال، به شركتهاي هرمي و تلاش براي عضوگيري از ميان مردم روي آورده است و در اين راه با مشكلات زيادي روبرو ميشود. اما در نهايت، مرد طلبكار به او پيشنهاد ميدهد كه در ازاي رابطهي نامشروع، حاضر است تا بدهي اش را ببخشد. دختر سرانجام تسليم ميشود. مدتي بعد، او متوجه ميگردد كه حامله شده است و در پي سقط جنينش برميآيد. اما در اين ميان، او خود را با تلاش عجيب و غريب مرد طلبكار و همسرش كه سالهاست بچهدار نميشوند، مواجه ميبيند كه ميخواهند فرزند حرامزادهي او را تصاحب كنند... و چندین فیلم مشابه دیگر که مجالی به پرداختن و معرفی آنها نیست، شاید با این پشتکار مسوولین برای رفع توقیف، این آثار را به زودی بر پرده سینماها ببینیم!!