روزی برای انسان اولیه بعد از آب و غذا سنگ به عنوان جسمی سخت گاهی برای دفاع به عنوان سلاح و زمانی به عنوان پناهگاه و یا ابزاری مناسب برای ساخت سر پناه بکار میرفت و شاید گاهی هم به عنوان یک وسیله تزئینی و همین طورکه انسان این موجود متفکر و باهوش جلوتر رفت، استفاده از سنگ نیز متنوع و بیشتر میشد.به گزارش جهان به نقل از ایسنا، منطقه سیستان و بلوچستان، انسان گاهی از روی نادانی از سنگ بت تراشیده و پرستیده و گاهی از روی دانایی از سنگ به عنوان ثبت تاریخ خود بهره جست و با ترسیم نقاشیها و سنگ نگاره هایی بر دیوار غارها و تخته سنگها سنگ را دفتر، ثبت خاطرات زندگیاش کرد و بعد از اینکه با استخراج فلز از دل سنگ در زندگی خویش انقلابی بزرگ ایجاد کرد، با اختراع خط و نوشتار ثبت تاریخ خویش را در سنگ آسانتر و بهتر نمود.اینها را گفتیم که از تفتان، این بزرگترین و زیباترین گنجینه و اثر طبیعی سنگی در استان سیستان و بلوچستان بگوییم و سرگذشت مردمی از تبار آریا را که به عنوان انسانهای باهوش و بافرهنگ تفتان را به عنوان محل زندگی خویش در زمانهای بسیار دور انتخاب کردند و همه زندگی آنها با سنگ گره خورده بود، اما تاکنون کسی به صورت علمی در مورد تاریخ اسکان بشر در این نقطه کنکاشی نکرده، ولی آنچه مسلم است این است که تفتان بخاطر موقعیت مناسب خود یکی از اولین مکانهای سکونت انسان به صورت دائم بوده است.منطقه سیستان و بلوچستان، دامنه تفتان جنوبی روستای تمندان که تغییر یافته همان کلمه تمدن است، یکی از بزرگترین گنجینههای سنگی (سنگ نگارههای باستانی، سنگ نوشتههای قلعههای سنگی و سنگرها و اتاقهای کنده شده در دل صخره) است.وقتی که از جاده تمندان بالا میرویم در دشت وسیعی در دو طرف جاده دیوارهای سنگی در چندین کیلومتر مربع جلب توجه میکند که چگونه زمینها را تسطیح و با ایجاد دیوارهای سنگی بندهای بزرگی ایجاد کرده و احتمالا با هدایت آبرفتهای فصلی و انتقال خاک حاصلخیز یکی از بهترین زمینهای کشاورزی در سطح وسیع را در دو طرف رودخانه بوجود آوردهاند.کمی بالاتر از این زمینها به تعداد زیادی از مکانهایی بر میخوریم که سنگها به صورت خاصی کنار هم و روی هم انباشته شدهاند که اینها گورهایی هستند که متعلق به قبل از اسلام هستند که به نظر میرسد مردگان را به صورت خاصی دفن و بر روی آن سنگهای بزرگ و کوچک را انباشته میکردند.در سمت چپ زمینها در درهای که دو کوه به هم چسبیده، اما یکی سفید و دیگری سیاه مشرف به آن است، چاه آبی با عمق کم با دیواره سنگی کنده شده که آب آن برای دامداری مناسب بوده و دو درخت انجیر در دو طرف چاه وجود دارد. در حوالی آن سنگ نگارههای باستانی وجود دارد که صحنههایی از بزکوهی و شکار حیوانات را نشان میدهد.کمی بالاتر که میرویم آثاری از گورستانهای قدیم و دوران اسلامی وجود دارد که مشهورترین آنها گورستان دز و تپه ولان است که بر روی آنها تخته سنگهای صاف و طبیعی به رنگ تیره گذاشته شده که با هنرمندی و ظرافت خاصی در میان حاشیههای زیبا و نوشتن آیات قرآنی نه تنها مشخصات فرد متوفی بر آن نوشته شده، بلکه نمایانگر زبان، دین و مذهب وی نیز بوده است.در مسیر این رودخانه که از تفتان سرچشمه میگیرد بر بالای کوهها در جاهایی آثاری از برجها و باروهای سنگی وجود دارد که اکنون جز ویرانهای از سنگهای بهم ریخته چیزی نمانده است و در چند نقطه هم سنگرهایی در دل صخره و ارتفاع خاصی کنده کاری شده که در هر یک از آنها چند جنگجو میتوانستند جا بگیرند و مانع نفوذ دشمنان به سمت بالاتر باشند. ناگفته نماند سنگ نوشتههای بر روی قبور دوران اسلامی اکثر مربوط به کسانی بوده که در جنگها و تهاجمات به شهادت رسیدهاند که اکثر تهاجمات از سمت بلوچستان پاکستان امروزی و از سرزمین تحت عنوان هاران صورت میگرفته و معروف به لشکر سیاه پاد (سیاه پا) بوده و این نشان میدهد که اقوام بربر بودهاند که پوشش لباسشان طوری بوده که ساق پایشان مشخص و از نظر نژادی افرادی با پوستی به رنگ تیره بودهاند.این تمدن سنگی تا بالاترین قله تفتان ادامه داشت که بر فراز قله اصلی که بعد از قلهای است که در حال حاضر دهانه خروج بخار گوگرد است و در آنجا که مقداری صاف و مسطح است آثار و دیوار چینهایی به صورت منظم و تقریبا مستطیل شکل هستند که معروف به چهل محراب و چهل تن است که محل برگزاری مراسم مذهبی خاص در دورههای مختلف بوده که اکثر مردم به آنجا نه به خاطر کوهپیمایی بلکه برای انجام مراسم دینی میرفتند و در آن جا چند روز مانده و حتی گوسفندی هم قربانی میکردهاند و در نهایت در آنجا سنگی گرد و صیقلی و وزین وجود داشته به نام سنگ مراد یا همان سنگ آرزو که در پایان مراسم افراد آرزوهایشان را نیت میکرده و اقدام به بلند کردن سنگ مراد میکردهاند که اگر فرد و یا حتی فردی دیگر که وکالت از افراد میگرفته، میتوانسته سنگ را تا حدود کمر بلند کند، عقیده بر این بوده که آرزویش برآورده و دعایش قبول میشود و در غیر اینصورت نه و شاید علت صاف و صیقلی بودن آن بخاطر این بوده که این سنگ به تناوب توسط افراد بالا و پایین میشده است.این تمدن کوچک سنگی که سالها در مقابل تهاجمات دشمنان و عوامل طبیعی مقاومت کرده بود، در سالهای اخیر توسط انسانها با افکار و نیات گوناگون بر سنگ نوشتهها و قبور تاخته شده و هر یک این پیشینه مکتوب و مستند را از محل اصلی جابجا کردند. یکی آن را تزئین دیوار خانهاش کرد، دیگری بخاطر آیات قرآنی تزیین دیوار مسجد و بعضی هم با سنگدلی تمام این سنگها را به کشورهای بیگانه فروختند تا به نوایی برسند و متاسفانه سنگهایی در دیوار خانهها و مساجد بکار رفته بود، بعد از مدتی تغییرات در ساخت و سازها صورت گرفت و به خاطر عدم آگاهی از ارزش فرهنگی این سنگها همه به عنوان سنگ لاشه و بی ارزش در دل زمین دفن شدند تا شاید سنگهای جدیدی که فاقد هر گونه ارزش فرهنگی و هنری هستند، جایگزین آنها شوند و سنگ مراد که فکر نمیکرد با آن وزنی که داشت و در بالاترین نقطه قلعه پناه گرفته دستخوش این بی مهری و انسان به اصطلاح متمدن امروزی گردد و شاید توسط افرادی با آرزوهای بسیار بلند از فراز قله به زیر کشیده شد و به جای نامعلومی برده شد.این بی توجهی به این میراث گرانبهای سنگی هنوز که فرهنگ ملی ما متولی دارد ادامه دارد و آن تعداد اندکی که از این میراث گرانبها باقی مانده شاید فریاد برمیآورد که حداقل اگر نمیتوانید جلوی این غارت فرهنگی را بگیرید آن را مستند و ثبت کنید. |
↧
"تمندان"؛ تمدنی کوچک در دل سنگ
↧