به گزارش جهان به نقل از فارس، به مناسبت فرا رسیدن ماه مبارک رمضان و آغاز ماه مهمانی خدا بر آن شدیم که پای درس اخلاق آیتالله محمدمهدی شبزندهدار بنشینیم که بخش هفتم آن با موضوع «ضرورت شناخت و درمان امراض نفسانی» در ادامه میآید:* منشاء فسادی که از انسان سر میزندبحث ما درباره موعظه قرآنی بود که در آیه ۷۷ سوره مبارکه قصص ذکر شده است و به بخش آخر آیه رسیده بودیم: «وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِی الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ»در ذیل این آیه مبارکه حدیث شریفی است که در آن بیان شده منشاء فسادی که از انسانها سر میزند، فساد باطن است و فساد باطن از عللی نشأت میگیرد که جامع آن علل، غفلت از خدای تبارک و تعالی است. به حسب این نقل، امام صادق(ع) در مقام علاج این منشاء فساد بر آمدند که چه کنیم این غفلت که منشاء رذایل و مفاسد باطنی است، علاج شود، بعضی از علاجهایی که حضرت(ع) بیان فرمودهاند، باعث تصفیه باطن از آن رذایل و منشاء غفلت از خداوند تبارک و تعالی میشود، ولی بعض از آنها ممکن است تصفیه باطن نکند، اما فایدهاش یا ایجاد مانع سر راه آن مقتضیها یا اعدام شرط است.رذایلی مثل حسادت و بخل که در نفس وجود دارند، باعث میشوند که در ظاهر هم انسان بخیل و حسود باشد و از پرداخت واجبات مالی یا غیر مالی یا مستحبات و یا دستگیری از مستمندان امتناع داشته باشد، اگر کسی موفق شود ریشههای حسادت و بخل را از نفس خودش پاک کند، این مرتبهای بسیار عالی است، اما اگر انسان موفق به این کار نشد، حداقل بتواند جلوی تاثیر آن صفات رذیله را بگیرد، که این هم کار بسیار مهمی است.* حکایتی از مرحوم علامه حلیدر احوالات مرحوم علامه حلی هست که روزی شاگردان، ایشان را بشاش و شاداب دیدند و سؤال کردند که وجه این خوشحالی شما چیست؟ فرمودند: امروز وقتی در باطن خودم نگاه میکنم، میبینم هیچ حالت حسادتی به کسی ندارم و من امروز نتیجه زحمت ۲۵ سالهام را گرفتم. انسانهایی که به فکر خودشان هستند، واقعاً این گونه خواهند شد.درمان این رذایل خیلی مشکل و زمانبر است. شاید انسان نتواند در زمان کوتاهی ریشه این رذایل را قطع کند، ولی میتواند از راهکارهایی استفاده کند که از بروز و ظهور این رذایل جلوگیری کند، راهکارهایی را حضرت صادق(ع) بیان فرمودهاند که در جلسات قبل به برخی از آنها اشاره شد و در این جلسه برخی دیگر را ذکر میکنیم:عادات به دو قسمت تقسیم میشود، عادات نیکو و آنچه که انسان به آنها در خیرات عادت میکند. مثلاً عادت میکند که همیشه نماز را در اول وقت بخواند یا عادت دارد که همیشه از دیگران دستگیری کند. این عادات خیر است. انقطاع از اینها که مقصود نیست، بلکه انقطاع عنالخیر باعث انقطاع نعم الهی و باعث حبس دعا میشود. ترک عادات حسنه خودش مذموم است.* یکی از عادات بسیار زشت نزد اهل تقوا«وَ عِلَاجُ ذَلِکَ الْفِرَارُ مِنَ النَّاسِ وَ رَفْضُ الدُّنْیَا وَ طَلَاقُ الرَّاحَةِ وَ الِانْقِطَاعُ عَنِ الْعَادَاتِ وَ قَطْعُ عُرُوقِ مَنَابِتِ الشَّهَوَاتِ»این ترک عاداتی که در روایت ذکر شده، عادات ناروا و ناپسند است. مثلاً کسی عادت کرده است که بعد از نماز صبح بین الطلوعین بخوابد. این یکی از عادات بسیار زشت نزد اهل تقوا و اهل سلوک است، چون بینالطلوعین یک وقت بسیار ویژه برای عنایات الهی است. اصلاً خوابیدن بینالطلوعین سیره اولیای خدا و انسانهای وارسته و سالک الیالله نبوده است. این از امثال ما که تحت تربیت روایات اهل بیت(ع) و منتسب به آنها هستیم، بسیار زشت و ناروا است، به خصوص که این عادت از عاداتی است که سرایت هم میکند.پس باید این را ترک کرد و ترک عادت هم کمی مشکل است. مثلاً اگر بعد از نماز صبح داخل اتاق بنشینید، خوابتان میگیرد. برای جلوگیری از آن، قدم بزن و به حرم یا زیارت اهل قبور برو که روایاتی هست که در بینالطلوعین اموات متوجه میشوند. از این رو بود که اعلام بزرگ در نجف اشرف بینالطلوعین به سمت وادیالسلام مشرف میشدند، به این وسیله میتوان مانع از خوابیدن بینالطلوعین شد.هر کاری مدیریت و اقدام میخواهد، انسان با اقدام درست میتواند این حالات و عادت ناپسند را از خودش دفع و رفع کند، مثلاً کسی عادت کرده از بچگی زیاد میخورد و حتی از حد سیر شدن هم میگذراند. این یک عادت بسیار بدی است که هم اشکالات جسمی و هم اشکالات روحی برای انسان ایجاد میکند.* اسباب ایجاد شهواتبعد فرمودند: «و قلع عروق منابت الشهوات»، شهواتی که انسان دارد، دارای دامنه گستردهای هستند.برخی از شهوات جنسی است، اما شهوتهای دیگری هم مثل شهوت ریاست و شهرت و آقایی هست و همه اینها از اقسام شهوت هستند. در سنین مختلف ممکن است که فرق کند. این شهوات منابتی دارد که از آنجا میجوشد و سرچشمه میگیرد. آن منابت باعث میشود که این شهوات شاخ و برگ پیدا کنند. هر درختی را که شما شاخ و برگ هایش را بزنید و حرس کنید، گاهی این کار باعث تنومندتر شدن آن میشود. اگر بخواهید این درخت خشک شود، منابت و عروقش را باید از بین ببرید. حضرت(ع) میفرمایند کسی که میخواهد این رذایل را پاک کند و یا حداقل نگذارد آثارش در او پیدا شود، باید «قلع عروق منابت الشهوات» کند. این فراز از آن جاهایی است فقط این جور نیست که مانعی ایجاد کند و یا شرط را از بین ببرد، بلکه اصلاح نفس کرده و نفس را پاک می کند.یکی از عروق شهوات، عبارت از خود، چشم و نظر کردن است. در روایات هم هست که خود نگاه کردن باعث میشود که شهوت در وجود انسان رشد کند. وقتی چشم دید، کار مشکل میشود. لذا بعضی از اهل توجه حتی به جاهایی که زرق و برقهای دنیا زیاد هست - مثل بعضی پاساژها، مغازهها، بعضی بازارها- ورود و خروج پیدا نمیکنند؛ نه اینکه اینها دل ندارند، بلکه مقاصد عالیتری را دنبال میکند. آنها خیلی خوب فهمیدهاند که دنیا چیست و آخرت چیست.فهمیدهاند که عین حماقت است که انسان برای این دارفانی و مشحون به همه جور ناکامیها و مشکلات، آن آخرت زیبا و آن دار بقا و آن ابدیت را از دست بدهد. بعد آنجا هم که میروند، خیلی مراتب دارد. چقدر فرق است بین کسی مثل سید بن طاووس که جالس همیشگی امیرالمؤمنین(ع) است، با دیگرانی که بهشت میروند.اهل احضار ارواح گفتهاند که اصلاً ابن طاووس را نمیشود احضار کرد. چرا؟ در یک جریان معتبری نقل است ایشان را خواستهاند احضار کنند؛ به شخص احضارکننده گفته بودند مرحوم شیخ بهایی فرمودهاند که ایشان همیشه در عالم برزخ همراه امیرالمؤمنین(ع) است و از آن مقام نزول نمیکند.بعد حضرت(ع) فرمودند: «و قلع عروق منابت الشهوات بدوام ذکر الله و لزوم الطاعه له»* نتایج ذکر قلبی و لسانیدائمالذکر بودن، انسان را موفق میکند و باعث میشود که آن عروق خشکانده شود. توجه به خدای متعال و توجه ذهن به او، باعث میشود که انسان به شهوات و به منشاء شهوات بیرغبت شود. این بیرغبتیها کم کم آنها را ازاله میکند. نظیر وسواس که میگویند اگر میخواهی خوب شوی، باید به آن بیاعتنا باشی و خلاف آن را عمل کنی.وقتی انسان دوام ذکر داشت -که البته بیشتر منظور توجه و ذکر قلبی است؛ البته لسانی هم توصیه شده است- و توجه قلبی و لسانی برای انسان محقق شد، باعث میشود که شهوات در وجود انسان ریشهکن شود. امیدواریم خداوند به ما توفیق مداومت بر ذکر قلبی و زبانی را عنایت فرماید. |
↧
چرا نمیتوان روحسیدبن طاووس را احضار کرد؟
↧