به گزارش جهان، حجتالاسلام والمسلمین سیدعلی طباطبایی در گفتوگو با ایسنا، منطقه خراسان گفت: داستان اعمال نیمه رجب و دعای معروف «ام داوود» را شیخ صدوق، شیخ طوسی، علامه مجلسی و سید بن طاووس از نظر سند معتبر دانستهاند و از نظر تاثیر در استجابت دعا توصیه کردهاند.وی در تشریح این داستان ادامه داد: فاطمه، مادر داوود و مادر هم شیر و رضایی امام صادق (ع) روایت کرده است که منصور دوانیقی لشکری را به مدینه فرستاد عدهای را کشت و تعدادی را اسیر کرد و به زنجیر کشید که فرزند من داوود در میان آنها بود، حادثه اسیری فرزندم برایم بسیار تلخ و دردناک بود برای رفع مشکل خود فراوان دعا میکردم و از اشخاص صالح میخواستم برای آزادی فرزندم دعا کنند ولی هیچ نتیجهای نگرفتم.این کارشناس مذهبی اضافه کرد: امداوود میگوید یک روز با خبر شدم که امام صادق (ع) بیمار شده است به عیادت ایشان رفتم و وقتی خدمت حضرت رسیدم فرمودند: از داوود خبر تازهای نداری؟ با آه جان سوزی گفتم: نه مولای من! از شما برادر هم شیر او تقاضا دارم برای آزادی فرزندم دعا کنید. امام صادق (ع) فرمود: چرا تاکنون از دعای «استفتاح» غفلت کردهای؟! مگر نمیدانی به وسیله این دعا درهای آسمان گشوده میشود و فرشتگان دعا کننده را مژده استجابت میدهند و خداوند پاداش این دعا را بهشت قرار داده است؟!طباطبایی اظهار کرد: در روایت آمده که امداوود از حضرت میپرسد آن دعا چیست؟ امام صادق (ع) نیز فرمودند: ای مادر داوود ماه رجب نزدیک است؛ سیزده، چهارده و پانزده آن را که ایام البیض نام دارد روزه بگیر و نزدیک ظهر پانزدهم غسل کن و هشت رکعت نماز با خلوص نیت بخوان. آنگاه حضرت دستور کامل اعمال را به او تعلیم داد.وی افزود: ام داوود میگوید گذشت تا اینکه ماه رجب فرا رسید و دستور امام را همانطور که فرمودند اجرا کردم، شب شانزدهم از نیمه گذشته بود پیغمبر و جمعی از فرشتگان و پیامبران که برای آنها دعا و رحمت فرستاده بودم را در خواب دیدم رسول خدا (ص) به من فرمود ای ام داوود این جماعتی که مشاهده میکنی شفیعان تو هستند که برای تو دعا کردهاند و مژده میدهند که حاجت تو برآورده میشود و فرزندت سالم به آغوش تو باز میگردد.این کارشناس مذهبی خاطرنشان کرد: در ادامه روایت امداوود آمده است که: از خواب برخاستم، به اندازهای که یک سوار تیزرو بتواند از عراق به مدینه آید گذشته بود که ناگهان در خانه باز شد و فرزندم به من وارد گردید.طباطبایی گفت: ام داوود برای عرض ادب و سپاس نزد امام صادق (ع) رفت و از ایشان سوال کرد، ای مولای من این دعا را در غیر ماه رجب هم میتوان خواند؟ و حضرت فرموند: اگر روز عرفه با جمعه هماهنگ شود این دعا را میتوان خواند و هر کس به خواندن آن اقدام نماید، خداوند او را مشمول رحمت و آمرزش خود قرار میدهد.اعمال ام داودعمل اُمّ داوُد که عمده اعمال نیمه ماه رجب است و برای برآمدن حاجات و کشف کُرُبات و دفع ظلم ظالمان مؤثّر است و کیفیّت آن بنا بر آنچه در مصباح شیخ است آنست که چون خواهد این عمل را بجا آورد روزه بگیرد روز سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم ماه رجب را، سپس در روز پانزدهم نزد زوال غسل کند و چون وقت زوال داخل شود نماز ظهر و عصر را بجا آورد در حالتی که رکوع و سجودشان را نیکو کند و در موضع خلوتی باشد که چیزی او را مشغول نسازد و انسانی با او تکلّم ننماید، پس چون از نماز فارغ شود رو به قبله کند و بخواند سوره مبارکه حمد را صد مرتبه و سوره مبارکه اخلاص را صد مرتبه و آیة الکرسی را ده مرتبه و بعد از اینها بخواند سُوَر مبارکه انعام و بنی اسرائیل و کهف و لقمان و یس و صافّات و حم سجده و حمعسق و حم دخان و فتح و واقعه و مُلْک و ن وَ اِذَا السَّمآءُ انْشَقَّتْ و ما بعدش را تا آخر قرآن و چون از اینها فارغ شود بگوید در حالتی که رو به قبله باشد:صَدَقَ اللَّهُ الْعَظیمُ الَّذی لا اِلهَ اِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ذُو الْجَلالِ وَالْإِکْرامِدرست فرمود خدای بزرگی که معبودی جز او نیست زنده و پاینده و صاحب جلالت و بزرگواری استالرَّحْمنُ الرَّحیمُ الْحَلیمُ الْکَریمُ الَّذی لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌبخشاینده و مهربان بردبار و کریم است آنکه مانندش چیزی نیستوَهُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ الْبَصیرُ الْخَبیرُ، شَهِدَ اللَّهُ اَنَّهُ لا اِلهَ اِلاَّ هُوَو او شنوا و دانا و بینا و آگاه است، گواه است خدا که معبودی جز او نیستوَالْمَلائِکَةُ وَاُولوُا الْعِلْمِ قآئِماً بِالْقِسْطِ لا اِلهَ اِلاَّ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُو فرشتگان و دانشوران گواهی دادهاند که خدایی جز او نیست که عدالت بدو پایدار است و او عزیز و حکیم استوَبَلَّغَتْ رُسُلُهُ الْکِرامُ وَاَنَا عَلی ذلِکَ مِنَ الشَّاهِدینَو پیامبران بزرگوارش نیز آنرا به مردم رساندند و من بر این مطلب گواهی دهماَللّهُمَّ لَکَالْحَمْدُ وَلَکَ الْمَجْدُ وَلَکَ الْعِزُّ وَلَکَ الْفَخْرُخدایا از آن تو است ستایش و از آن تو است مجد و برای تو است عزت و خاص تو است افتخاروَلَکَ الْقَهْرُ وَلَکَ النِّعْمَةُو شایسته تو است قهر و سطوت و مخصوص تو است نعمتوَلَکَ الْعَظَمَةُ وَلَکَ الرَّحْمَةُ وَلَکَ الْمَهابَةُ وَلَکَ السُّلْطانُو از آن تواست عظمت و مخصوص تو است رحمت و برای تو است شکوه و خاص تو است سلطنتوَلَکَ الْبَهآءُ وَلَکَ الْإِمْتِنانُ وَلَکَ التَّسْبیحُ وَلَکَ التَّقْدیسُو از آن تو است درخشندگی و مخصوص تو است نعمت بخشی و برای تو است پاکیوَلَکَ التَّهْلیلُ وَلَکَ التَّکْبیرُ وَلَکَ ما یُری وَلَکَ ما لا یُریو از آن تو است پاکیزگی و برای تو است یکتایی و مخصوص تو است بزرگی و ملک تو است آنچه دیده شود و آنچه دیده نشود وَلَکَ ما فَوْقَ السَّمواتِ الْعُلی وَ لَکَ ما تَحْتَ الثَّریو از تو است آنچه بالای آسمانهای بلند است و از تو است آنچه زیر زمین است وَلَکَ الْأَرَضُونَ السُّفْلی وَلَکَ الْأخِرَةُ وَالْأُولیو از تو است زمینهای زیرین و از آن تو است دنیا و آخرت وَلَکَ ما تَرْضی بِهِ مِنَ الثَّنآءِ وَالْحَمْدِ وَالشُّکرِ وَ النَّعْمآءِو مخصوص تو است آن و حمد و ثنا و شکری که تو بپسندی و آنچه نعمت است نیز از تو استاَللّهُمَّ صَلِّ عَلی جَبْرَئیلَ اَمینِکَ عَلی وَحْیِکَ وَالْقَوِیِّ عَلی اَمْرِکَدایا درود فرست بر جبرئیل امین بر وحی تو و نیرومند در کار تو وَالْمُطاعِ فی سَمواتِکَ وَمَحالِّ کَراماتِکَ الْمُتَحَمِّلِ لِکَلِماتِکَو آنکس که در آسمانها و جایگاههای کرامت هایت فرمانش برند آن کس که سخنان تو را برساندالنَّاصِرِ لِاَنْبِیآئِکَ، الْمُدَمِّرِ لِأَعْدآئِکَیاور پیامبرانت و سرنگون کننده دشمنانتاَللّهُمَّ صَلِّ عَلی میکائیلَ مَلَکِ رَحْمَتِکَ وَالْمَخْلُوقِ لِرَأْفَتِکَ وَالْمُسْتَغْفِرِ الْمُعینِ لِأَهْلِ طاعَتِکَخدایا درود فرست بر میکائیل فرشته رحمتت و آفریده شده برای بردن مهرت و آمرزش خواه و کمک کار فرمانبرانتاَللّهُمَّ صَلِّ عَلی اِسْرافیلَ حامِلِ عَرْشِکَ وَصاحِبِ الصُّورِ الْمُنْتَظِرِخدایا درود فرست بر اسرافیل حمل کننده عرشت و صاحب صُور آنکه چشم به راهلِأَمْرِکَ الْوَجِلِ الْمُشْفِقِ مِنْ خیفَتِکَدستور تو است و نگران و بیمناک است از ترس تواَللّهُمَّ صَلِّ عَلی حَمَلَةِ الْعَرْشِ الطَّاهِرینَ وَعَلیَ السَّفَرَةِ الْکِرامِ الْبَرَرَةِ الطَّیِّبینَ خدایا درود فرست بر حاملین پاکیزه عرش و بر سفیران گرامی و آن نیکان پاکوَعَلی مَلائِکَتِکَ الْکِرامِ الْکاتِبینَ وَ عَلی مَلائِکَةِ الْجِنانِ وَخَزَنَةِ النّیرانِو بر فرشتگان بزرگوار نویسنده و بر فرشتگان بهشت و نگهبانان دوزخوَمَلَکِ الْمَوْتِ وَالْأَعْوانِ یا ذَاالْجَلالِ وَالْإِکْرامِو فرشته مرگ و کمک کارانش ای صاحب جلالت و بزرگواریاَللّهُمَّ صَلِّ عَلی اَبینا آدَمَ بَدیعِ فِطْرَتِکَ الَّذیکَرَّمْتَهُ بِسُجُودِ مَلائِکَتِکَ وَاَبَحْتَهُ جَنَّتَکَخدایا درود فرست بر پدر ما آدم پدیده خلقت که گرامیش داشتی به سجده کردن فرشتگانت و مباح کردی بر او بهشتت رااَللّهُمَ صَلِّ عَلی اُمِّنا حَوَّآءَ الْمُطَهَّرَةِ مِنَ الرِّجْسِ الْمُصَفَّاتِ مِنَ الدَّنَسِخدایا درود فرست بر مادر ما حواء که از پلیدی پاک و از چرکی و آلودگی مصفا گشت و از میان آدمیانالْمُفَضَّلَةِ مِنَ الْأِنْسِ، الْمُتَرَدِّدَةِ بَیْنَ مَحالِّ الْقُدُْسِبرتری داشت و در میان جایگاههای قدسیان رفت و آمد کردهاَللّهُمَّ صَلِّ عَلی هابیلَ وَشَیْثٍ وَاِدْریسَ وَنُوحٍ وَهُودٍ وَصالِحٍ وَ اِبْراهیمَ وَاِسْماعیلَخدایا درود فرست بر هابیل و شیث و ادریس و نوح و هود و صالح و ابراهیم و اسماعیلوَاِسْحقَ وَیَعْقُوبَ وَیُوسُفَ وَالْأَسْباطِ وَلُوطٍ وَشُعَیْبٍ وَاَیُّوبَو اسحاق و یعقوب و یوسف و اسباط (یعقوب) و لوط و شعیب و ایوبوَمُوسی وَهارُونَ وَیُوشَعَ وَمیشا وَالْخِضْرِ وَذِی الْقَرْنَیْنِ وَیُونُسَو موسی و هارون و یوشع و میشا و خضر و ذی القرنین و یونسوَاِلْیاسَ وَالْیَسَعَ وَذِی الْکِفْلِ وَطالُوتَ وَداوُدَ وَسُلَیْمانَ وَزَکَرِیَّاو الیاس و الیسع و ذا الکفل و طالوت و داود و سلیمان و زکریاوَشَعْیا وَیَحْیی وَتُورَخَ وَمَتّی وَاِرْمِیا وَحَیْقُوقَ وَدانِیالَ وَعُزَیْرٍو شعیا و یحیی و تورخ و متی و ارمیا و حیقوق و دانیال و عزیروَعیسی وَشَمْعُونَ وَجِرْجیسَ وَالْحَوارِیّینَ وَالْأَتْباعِ وَخالِدٍ وَحَنْظَلَةَ وَلُقْمانَو عیسی و شمعون و جرجیس و حواریین عیسی و پیروانشان و خالد و حنظله و لقماناَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَارْحَمْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍخدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد و رحمت فرست بر محمّد و آل محمّدوَبارِکْ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ کَما صَلَّیْتَو برکت فرست بر محمّد و آل محمّد چنانچه درود فرستادیوَرَحِمْتَ وَبارَکْتَ عَلی اِبْرهیمَ وَآلِ اِبْرهیمَ، اِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌو رحمت و برکت فرستادی بر ابراهیم و آل ابراهیم که به راستی تویی ستوده و بزرگواراَللّهُمَ صَلِّ عَلَی الْأَوْصِیآءِ وَالسُّعَدآءِ وَالشُّهَدآءِ وَاَئِمَّةِ الْهُدیخدایا درود فرست بر اوصیاء و اهل سعادت و شهیدان و امامان راهنمااَللّهُمَّ صَلِ عَلَی الْأَبْدالِ وَالْأَوْتادِ وَالسُّیَّاحِ وَالْعُبَّادِ وَالْمُخْلِصینَ وَالزُّهَّادِخدایا درود فرستبر ابدال (دستهای از صلحاء) و اوتاد و سیاحان و پرستش کنندگان و مخلصان و پارسایانوَاَهْلِ الجِدِّ وَالْإِجْتِهادِ وَاخْصُصْ مُحَمَّداً وَاَهْلَ بَیْتِهِ بِاَفْضَلَِلَواتِکَو اهل جدیت و کوشش و مخصوص گردان محمّد و خاندانش را به بهترین درودهایتوَاَجْزَلِ کَراماتِکَ وَبَلِّغْ رُوحَهُ وَ جَسَدَهُ مِنّی تَحِیَّةً وَسَلاماًو فراوانترین کرامت هایت و به روح و جسدش از جانب من تحیّت و سلامی برسانوَزِدْهُ فَضْلاً وَشَرَفاً وَکَرَماً حَتّی تُبَلِّغَهُ اَعْلی دَرَجاتِ اَهْلِو فضل و شرافت و بزرگواریش را فزون کن به حدی که او را به اعلی درجه اهلالشَّرَفِ مِنَ النَّبِیّینَ وَالْمُرْسَلینَ وَالْأَفاضِلِ الْمُقَرَّبینَشرافت از پیمبران و رسولان و فاضلان مقربت برسانیاَللّهُمَّ وَصَلِ عَلی مَنْ سَمَّیْتُ وَمَنْ لَمْ اُسَمِّ مِنْ مَلائِکَتِکَ وَاَنْبِیآئِکَ وَرُسُلِکَخدایا درود فرست بر هرکس که من نام بردم و هر که از فرشتگان و پیامبران و رسولانوَاَهْلِ طاعَتِکَ وَاَوْصِلْ صَلَواتی اِلَیْهِمْ وَاِلی اَرْواحِهِمْ وَاجْعَلْهُمْو فرمانبردارانت را که من نام نبردم و درودهای مرا بر ایشان و بر ارواحشان برسان و آنان رااِخْوانی فیکَ وَاَعْوانی عَلی دُعآئِکَبرادران من در دین و کمک کارانم در دعای به درگاهت قرار دهاَللّهُمَّ اِنّی اَسْتَشْفِعُ بِکَ اِلَیْکَخدایا من شفیع گردانم تو را پیش خودتوَبِکَرَمِکَ اِلی کَرَمِکَ وَبِجُودِکَ اِلی جُودِکَ وَبِرَحْمَتِکَ اِلی رَحْمَتِکَو کرمت را پیش کرمت و جودت را پیش جودت و رحمتت را پیش رحمتتوَبِاَهْلِ طاعَتِکَ اِلَیْکَ وَاَسئَلُکَ الّلهُمَّ بِکُلِّ ما سَئَلَکَ بِهِ اَحَدٌ مِنْهُمْ، مِنْو اهل طاعتت را پیش درگاهت و از تو خواهم خدایا به هرچه یکی از آنها بوسیله آن تو رامَسْئَلَةٍ شَریفَةٍ غَیْرِ مَرْدُودَةٍ وَبِما دَعَوْکَ بِهِ مِنْ دَعْوَةٍ مُجابَةٍ غَیْرِ مُخَیَّبَةٍخواسته از سؤالهای شریفی که برنگشته و به آنچه تو را خوانده اند از دعای پذیرفته شده ای که به نومیدی نکشیدهیااَللَّهُ یارَحْمنُ یا رَحیمُ یا حَلیمُ یا کَریمُ یا عَظیمُ یا جَلیلُ یامُنیلُای خدا ای بخشاینده ای مهربان ای بردبار ای کریم ای بزرگ ای با جلالت ای بخشندهیا جَمیلُ یا کَفیلُ یا وَکیلُ یا مُقیلُ یا مُجیرُ یا خَبیرُ یا مُنیرُ یا مُبیرُای زیبا ای سرپرست ای وکیل ای نادیده گیر ای پناهده ای آگاه ای روشنی ده ای نابود کن یا مَنیعُ یا مُدیلُ یا مُحیلُ یا کَبیرُ یا قَدیرُ یا بَصیرُ یا شَکُورُ یا بَرُّهای والامقام ای چرخاننده ای جابجا کننده ای بزرگ ای توانا ای بینا ای شکرپذیر ای نیکوکاریا طُهْرُ، یا طاهِرُ یا قاهِرُ، یا ظاهِرُ یا باطِنُ، یا ساتِرُ یا مُحیطُ، یا مُقْتَدِرُای پاک ای پاکیزه ای قاهر ای پیدا ای پنهان ای پرده پوش ای احاطه دار ای با اقتداریا حَفیظُ یا مُتَجَبِّرُ یا قَریبُ یا وَدُودُ یا حَمیدُ یا مَجیدُ یا مُبْدِئُای نگهبان ای دارای بزرگی ای نزدیک ای محبوب همه ای ستوده ای بزرگوار ای پدیدآرندهیا مُعیدُ یا شَهیدُ یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ یا قابِضُای بازگرداننده ای گواه ای احسانبخش ای نیکوبخش ای نعمتبخش ای زیاده بخش ای گیرندهیا باسِطُ یا هادی یا مُرْسِلُ یا مُرْشِدُ یا مُسَدِّدُ یا مُعْطی یا مانِعُای گشایش ده ای راهنما ای فرستنده ای رهنمون ای محکم کننده ای دهنده ای منعکننده یا دافِعُ یا رافِعُ یا باقی یا واقی یا خَلاَّقُ یا وَهَّابُ یا تَوَّابُ یا فَتَّاحُای جلوگیرنده ای بلند کننده ای باقی ای نگهدار ای آفریننده ای بخشش پیشه ای توبه پذیر ای گشایندهیا نَفَّاحُ یا مُرْتاحُ یا مَنْ بِیَدِهِ کُلُّ مِفْتاحٍ یا نَفَّاعُ یا رَؤُفُ یا عَطُوفُای زیاده بخش ای رحمت بخش ای که بدست او است هر کلید ای سودرسان ای مهربان ای باعطوفتیا کافی یا شافی یا مُعافی یا مُکافی یا وَفِیُّ یا مُهَیْمِنُ یا عَزیزُای کفایت کننده ای درمان بخش ای بهبودی بخش ای پاداش دهنده ای باوفا ای نگهبان خلق ای با عزت یا جَبَّارُ یا مُتَکَبِّرُ یا سَلامُ یا مُؤْمِنُ یا اَحَدُ یا صَمَدُ یا نُورُ یا مُدَبِّرُای جبار ای بزرگوار ای سلامت بخش ای ایمنی بخش ای یکتا ای بی نیاز ای نور ای مدبر کارها یا فَرْدُ یا وِتْرُ یا قُدُّوسُ یا ناصِرُ یا مُونِسُ یا باعِثُ یا وارِثُ یا عالِمُای یگانه ای تنها ای پاکیزه ای یاور ای همدم ای برانگیزنده ای ارث برنده ای دانایا حاکِمُ یا بادی یا مُتَعالی یا مُصَوِّرُ یا مُسَلِّمُ یا مُتَحَبِّبُ یا قآئِمُای حکم کننده ای آغاز کننده ای برتر ای صورت بخش ای سلامت بخش ای دوستی ورز ای قائم به کار خلقیا دآئِمُ یا عَلیمُ یا حَکیمُ یا جَوادُ یا بارِیءُ یا بآرُّ یا سآرُّ یا عَدْلُای جاویدان ای دانا ای فرزانه ای بخشنده ای آفریننده ای نیکوکار ای شادی بخش ای دادگستر یا فاصِلُ یا دَیَّانُ یا حَنَّانُ یا مَنَّانُ یا سَمیعُ یا بَدیعُ یا خَفیرُ یا مُعینُای جداکننده ای جزاده ای نعمت بخش ای عطابخش ای شنوا ا ی پدیدآرنده ای پناهده ای یاوریاناشِرُ یاغافِرُ یاقَدیمُ یامُسَهِّلُ یا مُیَسِّرُ یا مُمیتُ یا مُحْییای نشر دهنده ای آمرزنده ای قدیم ای آسان کننده ای هموارکننده ای میراننده ای زنده کنندهیا نافِعُ یا رازِقُ یا مُقْتَدِرُ یا مُسَبِّبُ یا مُغیثُ یا مُغْنی یا مُقْنیای سودده ای روزی ده ای با اقتدار ای سبب ساز ای فریادرس ای بی نیازکننده ای دارایی دهنده یا خالِقُ یا راصِدُ یا واحِدُ یا حاضِرُ یا جابِرُ یا حافِظُ یا شَدیدُای آفریننده ای نگهبان ای یگانه ای حاضر ای جبران کننده ای نگه دار ای استواریا غِیاثُ یا عآئِدُ یا قابِضُ یا مَنْ عَلا فَاسْتَعْلی فَکانَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلیای فریادرس ای ثروت ده ای گیرنده ای که والایی و برتری و به دیدگاه اعلایییا مَنْ قَرُبَ فَدَنا وَبَعُدَ فَنَای وَعَلِمَ السِّرَّ وَاَخْفی یا مَنْ اِلَیْهِ التَّدْبیرُوَلَهُ الْمَقادیرُای که نزدیکی و بسیار هم نزدیک و دور است و بسیار هم دور دانای سر و نهان ای که تدبیر امور با او است و اندازه ها از او استوَیا مَنِ الْعَسیرُ عَلَیْهِ سَهْلٌ یَسیرٌ یا مَنْ هُوَ عَلی مایَشآءُ قَدیرٌو ای که دشوار برای او سهل و آسان است ای که بر هرچه بخواهد توانا استیا مُرْسِلَ الرِّیاحِ یا فالِقَ الْأِصْباحِ یا باعِثَ الْأَرْواحِای فرستنده بادها ای شکافنده سپیده صبح ای برانگیزاننده ارواح یا ذَاالْجُودِ وَالسَّماحِ یا رآدَّ ما قَدْ فاتَ یا ناشِرَ الْأَمْواتِ یا جامِعَ الشَّتاتِای صاحب جود و سخاوت ای برگرداننده آنچه از دست رفته ای زندهکننده مردگان ای گردآورنده پراکندههایا رازِقَ مَنْ یَشآءُ بِغَیْرِ حِسابٍ وَیا فاعِلَ ما یَشآءُ کَیْفَ یَشآءُای روزی ده بی حساب به هر که خواهی و ای انجام دهنده هر چه بخواهی به هرطور که خواهیوَ یا ذَاالْجَلالِ وَالْأِکْرامِ یا حَیُّ یا قَیُّومُ یا حَیّاً حینَ لا حَیَّو ای صاحب جلالت و بزرگواری ای زنده ای پاینده ای زنده در آن هنگام که زنده ای نبود یا حَیُّ یا مُحْیِیَ الْمَوْتی یا حَیُّ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ بَدیعُ السَّمواتِ وَالْاَرْضِای زنده کن مردگان ای زنده که معبودی جز تو نیست پدید آرنده آسمانها و و زمینیا اِلهی وَسَیِّدی صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَارْحَمْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍای معبود من و آقای من درود فرست بر محمّد و آل محمّد و رحمت فرست بر محمّد و آل محمّدوَ بارِکْ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ کَما صَلَّیْتَو برکت ده بر محمّد و آل محمّد چنانچه درود فرستادیوَبارَکْتَ وَرَحِمْتَ عَلی اِبْرهیمَ وَآلِ اِبْرهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌو برکت دادی و رحمت فرستادی بر ابراهیم و آل ابراهیم که به راستی تویی ستوده و بزرگواروَارْحَمْ ذُلیّ وَ فاقَتی وَفَقْری وَانْفِرادی وَوَحْدَتی وَخُضُوعی بَیْنَ یَدَیْکَو رحم کن به خواری من و بیچارگیم و نداریم و تک و تنهاییم و فروتنیم در برابرتوَاعْتِمادی عَلَیْکَ وَتَضَرُّعی اِلَیْکَ اَدْعُوکَ دُعآءَ الْخاضِعِ الذَّلیلِو اعتمادی که بر تو دارم و زاریم به درگاهت تو را خوانم خواندن شخص فروتن خوارالْخاشِع ِالْخآئِفِ الْمُشْفِقِ الْبآئِسِ الْمَهینِ الْحَقیرِ الْجائِعِخاشع ترسان هراسان پریشان بی مقدار کوچک گرسنهالْفَقیرِالْعآئِذِ الْمُسْتَجیرِ الْمُقِرِّ بِذَنْبِهِ الْمُسْتَغْفِرِ مِنْهُ الْمُسْتَکینِ لِرَبِّهِفقیر پناهنده پناه خواه معترف به گناه آمرزش خواه از گناه درمانده و زاری کننده به درگاه پروردگاردُعآءَ مَنْ اَسْلَمَتْهُ ثِقَتُهُ وَرَفَضَتْهُ اَحِبَتُّهُو خواندن شخصی که یاران مورد اعتمادش او را واگذار ده و دوستانش او را رها کردهوَعَظُمَتْ فَجیعَتُهُ دُعآءَ حَرِقٍ حَزینٍ ضَعیفٍ مَهینٍ بآئِسٍ مُسْتَکینٍ بِکَ مُسْتَجیرٍو درد جانسوزش بزرگ گشته خواندن شخص دلسوخته غمگین ناتوان بی مقدار پریشان درمانده ای که به تو پناه آوردهَاللّهُمَّ وَاَسئَلُکَ بِاَنَّکَ مَلیکٌ وَاَنَّکَ ما تَشآءُ مِنْ اَمْرٍ یَکُونُ وَاَنَّکَ عَلی ما تَشآءُ قَدیرٌخدایا از تو خواهم چون تویی فرمانروا و تو چنانی که هرکاری را بخواهی می شود و تویی که بر هرچه بخواهی تواناییوَاَسئَلُکَ بِحُرْمَةِ هذَا الشَّهْرِ الْحَرامِ وَالْبَیْتِ الْحَرامِ وَالْبَلَدِ الْحَرامِو از تو خواهم به حرمت این ماه محترم و خانه محترم (کعبه) و شهر محترم (مکه)وَالرُّکْنِ وَالْمَقامِ وَالْمَشاعِرِالْعِظامِ وَبِحَقِنَبِیِّکَ مُحَمَّدٍعَلَیْهِ وَ الِهِ السَّلامُو رکن و مقام و مشعرهای بزرگ (جاهای مناسک حج) و به حق پیامبرت محمّد علیه و آله السلامیا مَنْ وَهَبَ لِادَمَ شَیْثاً وَ لِإِبْراهیمَ اِسْماعیلَ وَ اِسْحاقَای که شیث را به آدم بخشیدی و اسماعیل و اسحاق را به ابراهیم دادیوَ یا مَنْ رَدَّ یُوسُفَ عَلی یَعْقوُبَ وَیا مَنْ کَشَفَ بَعْدَ الْبَلاءِ ضُرَّ اَیُّوبَو ای که یوسف را به یعقوب برگرداندی و ای که پس از مبتلا شدن ایوب ناراحتیش را برطرف کردییا رآدَّ مُوسی عَلی اُمِّهِ وَ زآئِدَ الْخِضْرِ فی عِلْمِهِ وَیا مَنْ وَهَبَ لِداوُدَای که موسی را به مادرش برگرداندی و دانش خضر را افزون کردی ای که دادی به داودسُلَیْمانَ وَلِزَکَرِیَّا یَحْیی وَلِمَرْیَمَ عیسی یا حافِظَ بِنْتِ شُعَیْبٍسلیمان را و به زکریا یحیی را و به مریم عیسی را ای نگهدار دختر شعیبوَیا کافِلَ وَلَدِ اُمِّ مُوسی اَسئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍای کفالت کننده فرزند مادر موسی از تو خواهم که درود فرستی بر محمّد و آل محمّدوَاَنْ تَغْفِرَ لِی ذُنُوبی کُلَّها وَتُجیرَنی مِنْ عَذابِکَ وَتُوجِبَ لی رِضْوانَکَو گناهانم را بیامرزی و از عذاب خود مرا در پناه گیری و مرا مستوجب خوشنودیوَاَمانَکَ وَاِحْسانَکَ وَغُفْرانَکَ وَجِنانَکَ وَاَسئَلُکَ اَنْ تَفُکَّ عَنّی کُلَو ایمنی و احسان و آمرزش و بهشتت قرار دهی و از تو خواهم که باز کنی برایم هرحَلْقَةٍ بَیْنی وَبَیْنَ مَنْ یُؤْذینی وَتَفْتَحَ لی کُلَّ بابٍ وَتُلَیِّنَ لی کُلَ صَعْبٍحلقه ای که میان من و میان آزار کننده من است و بگشایی به رویم هر دری را و نرم کنی برایم هر دشواری راوَتُسَهِّلَ لی کُلَّ عَسَیرٍ وَتُخْرِسَ عَنّی کُلَّ ناطِقٍ بِشَرٍّو آسان کنی برایم هر مشکلی را و لال کنی از من زبان هر بدگو راوَتَکُفَ عَنّی کُلَّ باغٍ وَتَکْبِتَ عَنّی کُلَّ عَدُوٍّ لی وَحاسِدٍ وَتَمْنَعَ مِنّی کُلَ ظالِمٍو بازداری از من هر زورگو را و خوار کنی دشمنان و حسودان مرا و بازداری از من هر ستمگری راوَتَکْفِیَنی کُلَّ عآئِقٍ یَحُولُ بَیْنی وَبَیْنَ حاجَتی، وَیُحاوِلُ اَنْو کفایت کنی از من هر مانعی را که میان من و حاجتم حائل شود و بخواهد کهیُفَرِّقَ بَیْنی وَبَیْنَ طاعَتِکَ وَیُثَبِّطَنی عَنْ عِبادَتِکَ یا مَنْ اَلْجَمَ الْجِنَ الْمُتَمَرِّدینَمیان من و اطاعت تو را جدایی اندازد و از پرستش تو بازم دارد ای که مهار کردی جنیان نافرمان را وَقَهَرَ عُتاةَ الشَّیاطینِ وَاَذَلَّ رِقابَ الْمُتَجَبِّرینَ وَرَدَّ کَیْدَو مقهور ساختی شیاطین سرکش را و گردنِ گردنکشان را به خواری کشاندی و نقشه های شومالْمُتَسَلِّطین عَنِ الْمُسْتَضْعَفینَ اَسئَلُکَ بِقُدْرَتِکَ عَلی ما تَشآءُمسلط شدگان را از ناتوانها بازگرداندی از تو خواهم به حق تواناییت بر هرچه خواهیوَتَسْهیلِکَ لِما تَشآءُ کَیْفَ تَشآءُ اَنْ تَجْعَلَ قَضآءَ حاجَتی فیما تَشآءُو آسان کردنت هرچه را به هر نحو که خواهی که قرار دهی برآوردن حاجتم را در هرچه خواهیسپس سجده کن بر زمین و بر خاک بگذار دو طرف روی خود را و بگو:اَللّهُمَّ لَکَ سَجَدْتُ وَبِکَ امَنْتُخدایا برای تو سجده می کنم و به تو ایمان دارمفَارْحَمْ ذُلّی وَفاقَتی وَاجْتِهادی وَتَضَرُّعی وَمَسْکَنَتی وَفَقْری اِلَیْکَ یا رَبِّپس رحم کن به خواری من و نداریم و سعی و کوششم و زاری و بیچارگی ام و نیازم به درگاهت ای پروردگارو کوشش کن که اشک بریزد چشم های تو اگر چه بقدر سر سوزنی باشد؛ به درستی که این علامت استجابت است انشاءالله. تاثیر عجیب دعای «امداوود»» سرویس: معارف و حقوق - دين و انديشهکد خبر: ۹۳۰۲۲۵۱۶۰۰۷پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۸۵۵-۲۴۶.jpgمذهب تشیع برای دعا اهمیت و جایگاه ویژهای قائل است؛ یکی از دعاهایی که در «ایام الببض» ماه رجب سفارش شده است دعای «ام داوود» است.حجتالاسلام والمسلمین سیدعلی طباطبایی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه خراسان گفت: داستان اعمال نیمه رجب و دعای معروف «ام داوود» را شیخ صدوق، شیخ طوسی، علامه مجلسی و سید بن طاووس از نظر سند معتبر دانستهاند و از نظر تاثیر در استجابت دعا توصیه کردهاند.وی در تشریح این داستان ادامه داد: فاطمه، مادر داوود و مادر هم شیر و رضایی امام صادق (ع) روایت کرده است که منصور دوانیقی لشکری را به مدینه فرستاد عدهای را کشت و تعدادی را اسیر کرد و به زنجیر کشید که فرزند من داوود در میان آنها بود، حادثه اسیری فرزندم برایم بسیار تلخ و دردناک بود برای رفع مشکل خود فراوان دعا میکردم و از اشخاص صالح میخواستم برای آزادی فرزندم دعا کنند ولی هیچ نتیجهای نگرفتم.این کارشناس مذهبی اضافه کرد: امداوود میگوید یک روز با خبر شدم که امام صادق (ع) بیمار شده است به عیادت ایشان رفتم و وقتی خدمت حضرت رسیدم فرمودند: از داوود خبر تازهای نداری؟ با آه جان سوزی گفتم: نه مولای من! از شما برادر هم شیر او تقاضا دارم برای آزادی فرزندم دعا کنید. امام صادق (ع) فرمود: چرا تاکنون از دعای «استفتاح» غفلت کردهای؟! مگر نمیدانی به وسیله این دعا درهای آسمان گشوده میشود و فرشتگان دعا کننده را مژده استجابت میدهند و خداوند پاداش این دعا را بهشت قرار داده است؟!طباطبایی اظهار کرد: در روایت آمده که امداوود از حضرت میپرسد آن دعا چیست؟ امام صادق (ع) نیز فرمودند: ای مادر داوود ماه رجب نزدیک است؛ سیزده، چهارده و پانزده آن را که ایام البیض نام دارد روزه بگیر و نزدیک ظهر پانزدهم غسل کن و هشت رکعت نماز با خلوص نیت بخوان. آنگاه حضرت دستور کامل اعمال را به او تعلیم داد.وی افزود: ام داوود میگوید گذشت تا اینکه ماه رجب فرا رسید و دستور امام را همانطور که فرمودند اجرا کردم، شب شانزدهم از نیمه گذشته بود پیغمبر و جمعی از فرشتگان و پیامبران که برای آنها دعا و رحمت فرستاده بودم را در خواب دیدم رسول خدا (ص) به من فرمود ای ام داوود این جماعتی که مشاهده میکنی شفیعان تو هستند که برای تو دعا کردهاند و مژده میدهند که حاجت تو برآورده میشود و فرزندت سالم به آغوش تو باز میگردد.این کارشناس مذهبی خاطرنشان کرد: در ادامه روایت امداوود آمده است که: از خواب برخاستم، به اندازهای که یک سوار تیزرو بتواند از عراق به مدینه آید گذشته بود که ناگهان در خانه باز شد و فرزندم به من وارد گردید.طباطبایی گفت: ام داوود برای عرض ادب و سپاس نزد امام صادق (ع) رفت و از ایشان سوال کرد، ای مولای من این دعا را در غیر ماه رجب هم میتوان خواند؟ و حضرت فرموند: اگر روز عرفه با جمعه هماهنگ شود این دعا را میتوان خواند و هر کس به خواندن آن اقدام نماید، خداوند او را مشمول رحمت و آمرزش خود قرار میدهد.اعمال ام داودعمل اُمّ داوُد که عمده اعمال نیمه ماه رجب است و برای برآمدن حاجات و کشف کُرُبات و دفع ظلم ظالمان مؤثّر است و کیفیّت آن بنا بر آنچه در مصباح شیخ است آنست که چون خواهد این عمل را بجا آورد روزه بگیرد روز سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم ماه رجب را، سپس در روز پانزدهم نزد زوال غسل کند و چون وقت زوال داخل شود نماز ظهر و عصر را بجا آورد در حالتی که رکوع و سجودشان را نیکو کند و در موضع خلوتی باشد که چیزی او را مشغول نسازد و انسانی با او تکلّم ننماید، پس چون از نماز فارغ شود رو به قبله کند و بخواند سوره مبارکه حمد را صد مرتبه و سوره مبارکه اخلاص را صد مرتبه و آیة الکرسی را ده مرتبه و بعد از اینها بخواند سُوَر مبارکه انعام و بنی اسرائیل و کهف و لقمان و یس و صافّات و حم سجده و حمعسق و حم دخان و فتح و واقعه و مُلْک و ن وَ اِذَا السَّمآءُ انْشَقَّتْ و ما بعدش را تا آخر قرآن و چون از اینها فارغ شود بگوید در حالتی که رو به قبله باشد:صَدَقَ اللَّهُ الْعَظیمُ الَّذی لا اِلهَ اِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ذُو الْجَلالِ وَالْإِکْرامِدرست فرمود خدای بزرگی که معبودی جز او نیست زنده و پاینده و صاحب جلالت و بزرگواری استالرَّحْمنُ الرَّحیمُ الْحَلیمُ الْکَریمُ الَّذی لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌبخشاینده و مهربان بردبار و کریم است آنکه مانندش چیزی نیستوَهُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ الْبَصیرُ الْخَبیرُ، شَهِدَ اللَّهُ اَنَّهُ لا اِلهَ اِلاَّ هُوَو او شنوا و دانا و بینا و آگاه است، گواه است خدا که معبودی جز او نیستوَالْمَلائِکَةُ وَاُولوُا الْعِلْمِ قآئِماً بِالْقِسْطِ لا اِلهَ اِلاَّ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُو فرشتگان و دانشوران گواهی دادهاند که خدایی جز او نیست که عدالت بدو پایدار است و او عزیز و حکیم استوَبَلَّغَتْ رُسُلُهُ الْکِرامُ وَاَنَا عَلی ذلِکَ مِنَ الشَّاهِدینَو پیامبران بزرگوارش نیز آنرا به مردم رساندند و من بر این مطلب گواهی دهماَللّهُمَّ لَکَالْحَمْدُ وَلَکَ الْمَجْدُ وَلَکَ الْعِزُّ وَلَکَ الْفَخْرُخدایا از آن تو است ستایش و از آن تو است مجد و برای تو است عزت و خاص تو است افتخاروَلَکَ الْقَهْرُ وَلَکَ النِّعْمَةُو شایسته تو است قهر و سطوت و مخصوص تو است نعمتوَلَکَ الْعَظَمَةُ وَلَکَ الرَّحْمَةُ وَلَکَ الْمَهابَةُ وَلَکَ السُّلْطانُو از آن تواست عظمت و مخصوص تو است رحمت و برای تو است شکوه و خاص تو است سلطنتوَلَکَ الْبَهآءُ وَلَکَ الْإِمْتِنانُ وَلَکَ التَّسْبیحُ وَلَکَ التَّقْدیسُو از آن تو است درخشندگی و مخصوص تو است نعمت بخشی و برای تو است پاکیوَلَکَ التَّهْلیلُ وَلَکَ التَّکْبیرُ وَلَکَ ما یُری وَلَکَ ما لا یُریو از آن تو است پاکیزگی و برای تو است یکتایی و مخصوص تو است بزرگی و ملک تو است آنچه دیده شود و آنچه دیده نشود وَلَکَ ما فَوْقَ السَّمواتِ الْعُلی وَ لَکَ ما تَحْتَ الثَّریو از تو است آنچه بالای آسمانهای بلند است و از تو است آنچه زیر زمین است وَلَکَ الْأَرَضُونَ السُّفْلی وَلَکَ الْأخِرَةُ وَالْأُولیو از تو است زمینهای زیرین و از آن تو است دنیا و آخرت وَلَکَ ما تَرْضی بِهِ مِنَ الثَّنآءِ وَالْحَمْدِ وَالشُّکرِ وَ النَّعْمآءِو مخصوص تو است آن و حمد و ثنا و شکری که تو بپسندی و آنچه نعمت است نیز از تو استاَللّهُمَّ صَلِّ عَلی جَبْرَئیلَ اَمینِکَ عَلی وَحْیِکَ وَالْقَوِیِّ عَلی اَمْرِکَدایا درود فرست بر جبرئیل امین بر وحی تو و نیرومند در کار تو وَالْمُطاعِ فی سَمواتِکَ وَمَحالِّ کَراماتِکَ الْمُتَحَمِّلِ لِکَلِماتِکَو آنکس که در آسمانها و جایگاههای کرامت هایت فرمانش برند آن کس که سخنان تو را برساندالنَّاصِرِ لِاَنْبِیآئِکَ، الْمُدَمِّرِ لِأَعْدآئِکَیاور پیامبرانت و سرنگون کننده دشمنانتاَللّهُمَّ صَلِّ عَلی میکائیلَ مَلَکِ رَحْمَتِکَ وَالْمَخْلُوقِ لِرَأْفَتِکَ وَالْمُسْتَغْفِرِ الْمُعینِ لِأَهْلِ طاعَتِکَخدایا درود فرست بر میکائیل فرشته رحمتت و آفریده شده برای بردن مهرت و آمرزش خواه و کمک کار فرمانبرانتاَللّهُمَّ صَلِّ عَلی اِسْرافیلَ حامِلِ عَرْشِکَ وَصاحِبِ الصُّورِ الْمُنْتَظِرِخدایا درود فرست بر اسرافیل حمل کننده عرشت و صاحب صُور آنکه چشم به راهلِأَمْرِکَ الْوَجِلِ الْمُشْفِقِ مِنْ خیفَتِکَدستور تو است و نگران و بیمناک است از ترس تواَللّهُمَّ صَلِّ عَلی حَمَلَةِ الْعَرْشِ الطَّاهِرینَ وَعَلیَ السَّفَرَةِ الْکِرامِ الْبَرَرَةِ الطَّیِّبینَ خدایا درود فرست بر حاملین پاکیزه عرش و بر سفیران گرامی و آن نیکان پاکوَعَلی مَلائِکَتِکَ الْکِرامِ الْکاتِبینَ وَ عَلی مَلائِکَةِ الْجِنانِ وَخَزَنَةِ النّیرانِو بر فرشتگان بزرگوار نویسنده و بر فرشتگان بهشت و نگهبانان دوزخوَمَلَکِ الْمَوْتِ وَالْأَعْوانِ یا ذَاالْجَلالِ وَالْإِکْرامِو فرشته مرگ و کمک کارانش ای صاحب جلالت و بزرگواریاَللّهُمَّ صَلِّ عَلی اَبینا آدَمَ بَدیعِ فِطْرَتِکَ الَّذیکَرَّمْتَهُ بِسُجُودِ مَلائِکَتِکَ وَاَبَحْتَهُ جَنَّتَکَخدایا درود فرست بر پدر ما آدم پدیده خلقت که گرامیش داشتی به سجده کردن فرشتگانت و مباح کردی بر او بهشتت رااَللّهُمَ صَلِّ عَلی اُمِّنا حَوَّآءَ الْمُطَهَّرَةِ مِنَ الرِّجْسِ الْمُصَفَّاتِ مِنَ الدَّنَسِخدایا درود فرست بر مادر ما حواء که از پلیدی پاک و از چرکی و آلودگی مصفا گشت و از میان آدمیانالْمُفَضَّلَةِ مِنَ الْأِنْسِ، الْمُتَرَدِّدَةِ بَیْنَ مَحالِّ الْقُدُْسِبرتری داشت و در میان جایگاههای قدسیان رفت و آمد کردهاَللّهُمَّ صَلِّ عَلی هابیلَ وَشَیْثٍ وَاِدْریسَ وَنُوحٍ وَهُودٍ وَصالِحٍ وَ اِبْراهیمَ وَاِسْماعیلَخدایا درود فرست بر هابیل و شیث و ادریس و نوح و هود و صالح و ابراهیم و اسماعیلوَاِسْحقَ وَیَعْقُوبَ وَیُوسُفَ وَالْأَسْباطِ وَلُوطٍ وَشُعَیْبٍ وَاَیُّوبَو اسحاق و یعقوب و یوسف و اسباط (یعقوب) و لوط و شعیب و ایوبوَمُوسی وَهارُونَ وَیُوشَعَ وَمیشا وَالْخِضْرِ وَذِی الْقَرْنَیْنِ وَیُونُسَو موسی و هارون و یوشع و میشا و خضر و ذی القرنین و یونسوَاِلْیاسَ وَالْیَسَعَ وَذِی الْکِفْلِ وَطالُوتَ وَداوُدَ وَسُلَیْمانَ وَزَکَرِیَّاو الیاس و الیسع و ذا الکفل و طالوت و داود و سلیمان و زکریاوَشَعْیا وَیَحْیی وَتُورَخَ وَمَتّی وَاِرْمِیا وَحَیْقُوقَ وَدانِیالَ وَعُزَیْرٍو شعیا و یحیی و تورخ و متی و ارمیا و حیقوق و دانیال و عزیروَعیسی وَشَمْعُونَ وَجِرْجیسَ وَالْحَوارِیّینَ وَالْأَتْباعِ وَخالِدٍ وَحَنْظَلَةَ وَلُقْمانَو عیسی و شمعون و جرجیس و حواریین عیسی و پیروانشان و خالد و حنظله و لقماناَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَارْحَمْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍخدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد و رحمت فرست بر محمّد و آل محمّدوَبارِکْ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ کَما صَلَّیْتَو برکت فرست بر محمّد و آل محمّد چنانچه درود فرستادیوَرَحِمْتَ وَبارَکْتَ عَلی اِبْرهیمَ وَآلِ اِبْرهیمَ، اِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌو رحمت و برکت فرستادی بر ابراهیم و آل ابراهیم که به راستی تویی ستوده و بزرگواراَللّهُمَ صَلِّ عَلَی الْأَوْصِیآءِ وَالسُّعَدآءِ وَالشُّهَدآءِ وَاَئِمَّةِ الْهُدیخدایا درود فرست بر اوصیاء و اهل سعادت و شهیدان و امامان راهنمااَللّهُمَّ صَلِ عَلَی الْأَبْدالِ وَالْأَوْتادِ وَالسُّیَّاحِ وَالْعُبَّادِ وَالْمُخْلِصینَ وَالزُّهَّادِخدایا درود فرستبر ابدال (دستهای از صلحاء) و اوتاد و سیاحان و پرستش کنندگان و مخلصان و پارسایانوَاَهْلِ الجِدِّ وَالْإِجْتِهادِ وَاخْصُصْ مُحَمَّداً وَاَهْلَ بَیْتِهِ بِاَفْضَلَِلَواتِکَو اهل جدیت و کوشش و مخصوص گردان محمّد و خاندانش را به بهترین درودهایتوَاَجْزَلِ کَراماتِکَ وَبَلِّغْ رُوحَهُ وَ جَسَدَهُ مِنّی تَحِیَّةً وَسَلاماًو فراوانترین کرامت هایت و به روح و جسدش از جانب من تحیّت و سلامی برسانوَزِدْهُ فَضْلاً وَشَرَفاً وَکَرَماً حَتّی تُبَلِّغَهُ اَعْلی دَرَجاتِ اَهْلِو فضل و شرافت و بزرگواریش را فزون کن به حدی که او را به اعلی درجه اهلالشَّرَفِ مِنَ النَّبِیّینَ وَالْمُرْسَلینَ وَالْأَفاضِلِ الْمُقَرَّبینَشرافت از پیمبران و رسولان و فاضلان مقربت برسانیاَللّهُمَّ وَصَلِ عَلی مَنْ سَمَّیْتُ وَمَنْ لَمْ اُسَمِّ مِنْ مَلائِکَتِکَ وَاَنْبِیآئِکَ وَرُسُلِکَخدایا درود فرست بر هرکس که من نام بردم و هر که از فرشتگان و پیامبران و رسولانوَاَهْلِ طاعَتِکَ وَاَوْصِلْ صَلَواتی اِلَیْهِمْ وَاِلی اَرْواحِهِمْ وَاجْعَلْهُمْو فرمانبردارانت را که من نام نبردم و درودهای مرا بر ایشان و بر ارواحشان برسان و آنان رااِخْوانی فیکَ وَاَعْوانی عَلی دُعآئِکَبرادران من در دین و کمک کارانم در دعای به درگاهت قرار دهاَللّهُمَّ اِنّی اَسْتَشْفِعُ بِکَ اِلَیْکَخدایا من شفیع گردانم تو را پیش خودتوَبِکَرَمِکَ اِلی کَرَمِکَ وَبِجُودِکَ اِلی جُودِکَ وَبِرَحْمَتِکَ اِلی رَحْمَتِکَو کرمت را پیش کرمت و جودت را پیش جودت و رحمتت را پیش رحمتتوَبِاَهْلِ طاعَتِکَ اِلَیْکَ وَاَسئَلُکَ الّلهُمَّ بِکُلِّ ما سَئَلَکَ بِهِ اَحَدٌ مِنْهُمْ، مِنْو اهل طاعتت را پیش درگاهت و از تو خواهم خدایا به هرچه یکی از آنها بوسیله آن تو رامَسْئَلَةٍ شَریفَةٍ غَیْرِ مَرْدُودَةٍ وَبِما دَعَوْکَ بِهِ مِنْ دَعْوَةٍ مُجابَةٍ غَیْرِ مُخَیَّبَةٍخواسته از سؤالهای شریفی که برنگشته و به آنچه تو را خوانده اند از دعای پذیرفته شده ای که به نومیدی نکشیدهیااَللَّهُ یارَحْمنُ یا رَحیمُ یا حَلیمُ یا کَریمُ یا عَظیمُ یا جَلیلُ یامُنیلُای خدا ای بخشاینده ای مهربان ای بردبار ای کریم ای بزرگ ای با جلالت ای بخشندهیا جَمیلُ یا کَفیلُ یا وَکیلُ یا مُقیلُ یا مُجیرُ یا خَبیرُ یا مُنیرُ یا مُبیرُای زیبا ای سرپرست ای وکیل ای نادیده گیر ای پناهده ای آگاه ای روشنی ده ای نابود کن یا مَنیعُ یا مُدیلُ یا مُحیلُ یا کَبیرُ یا قَدیرُ یا بَصیرُ یا شَکُورُ یا بَرُّهای والامقام ای چرخاننده ای جابجا کننده ای بزرگ ای توانا ای بینا ای شکرپذیر ای نیکوکاریا طُهْرُ، یا طاهِرُ یا قاهِرُ، یا ظاهِرُ یا باطِنُ، یا ساتِرُ یا مُحیطُ، یا مُقْتَدِرُای پاک ای پاکیزه ای قاهر ای پیدا ای پنهان ای پرده پوش ای احاطه دار ای با اقتداریا حَفیظُ یا مُتَجَبِّرُ یا قَریبُ یا وَدُودُ یا حَمیدُ یا مَجیدُ یا مُبْدِئُای نگهبان ای دارای بزرگی ای نزدیک ای محبوب همه ای ستوده ای بزرگوار ای پدیدآرندهیا مُعیدُ یا شَهیدُ یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ یا قابِضُای بازگرداننده ای گواه ای احسانبخش ای نیکوبخش ای نعمتبخش ای زیاده بخش ای گیرندهیا باسِطُ یا هادی یا مُرْسِلُ یا مُرْشِدُ یا مُسَدِّدُ یا مُعْطی یا مانِعُای گشایش ده ای راهنما ای فرستنده ای رهنمون ای محکم کننده ای دهنده ای منعکننده یا دافِعُ یا رافِعُ یا باقی یا واقی یا خَلاَّقُ یا وَهَّابُ یا تَوَّابُ یا فَتَّاحُای جلوگیرنده ای بلند کننده ای باقی ای نگهدار ای آفریننده ای بخشش پیشه ای توبه پذیر ای گشایندهیا نَفَّاحُ یا مُرْتاحُ یا مَنْ بِیَدِهِ کُلُّ مِفْتاحٍ یا نَفَّاعُ یا رَؤُفُ یا عَطُوفُای زیاده بخش ای رحمت بخش ای که بدست او است هر کلید ای سودرسان ای مهربان ای باعطوفتیا کافی یا شافی یا مُعافی یا مُکافی یا وَفِیُّ یا مُهَیْمِنُ یا عَزیزُای کفایت کننده ای درمان بخش ای بهبودی بخش ای پاداش دهنده ای باوفا ای نگهبان خلق ای با عزت یا جَبَّارُ یا مُتَکَبِّرُ یا سَلامُ یا مُؤْمِنُ یا اَحَدُ یا صَمَدُ یا نُورُ یا مُدَبِّرُای جبار ای بزرگوار ای سلامت بخش ای ایمنی بخش ای یکتا ای بی نیاز ای نور ای مدبر کارها یا فَرْدُ یا وِتْرُ یا قُدُّوسُ یا ناصِرُ یا مُونِسُ یا باعِثُ یا وارِثُ یا عالِمُای یگانه ای تنها ای پاکیزه ای یاور ای همدم ای برانگیزنده ای ارث برنده ای دانایا حاکِمُ یا بادی یا مُتَعالی یا مُصَوِّرُ یا مُسَلِّمُ یا مُتَحَبِّبُ یا قآئِمُای حکم کننده ای آغاز کننده ای برتر ای صورت بخش ای سلامت بخش ای دوستی ورز ای قائم به کار خلقیا دآئِمُ یا عَلیمُ یا حَکیمُ یا جَوادُ یا بارِیءُ یا بآرُّ یا سآرُّ یا عَدْلُای جاویدان ای دانا ای فرزانه ای بخشنده ای آفریننده ای نیکوکار ای شادی بخش ای دادگستر یا فاصِلُ یا دَیَّانُ یا حَنَّانُ یا مَنَّانُ یا سَمیعُ یا بَدیعُ یا خَفیرُ یا مُعینُای جداکننده ای جزاده ای نعمت بخش ای عطابخش ای شنوا ا ی پدیدآرنده ای پناهده ای یاوریاناشِرُ یاغافِرُ یاقَدیمُ یامُسَهِّلُ یا مُیَسِّرُ یا مُمیتُ یا مُحْییای نشر دهنده ای آمرزنده ای قدیم ای آسان کننده ای هموارکننده ای میراننده ای زنده کنندهیا نافِعُ یا رازِقُ یا مُقْتَدِرُ یا مُسَبِّبُ یا مُغیثُ یا مُغْنی یا مُقْنیای سودده ای روزی ده ای با اقتدار ای سبب ساز ای فریادرس ای بی نیازکننده ای دارایی دهنده یا خالِقُ یا راصِدُ یا واحِدُ یا حاضِرُ یا جابِرُ یا حافِظُ یا شَدیدُای آفریننده ای نگهبان ای یگانه ای حاضر ای جبران کننده ای نگه دار ای استواریا غِیاثُ یا عآئِدُ یا قابِضُ یا مَنْ عَلا فَاسْتَعْلی فَکانَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلیای فریادرس ای ثروت ده ای گیرنده ای که والایی و برتری و به دیدگاه اعلایییا مَنْ قَرُبَ فَدَنا وَبَعُدَ فَنَای وَعَلِمَ السِّرَّ وَاَخْفی یا مَنْ اِلَیْهِ التَّدْبیرُوَلَهُ الْمَقادیرُای که نزدیکی و بسیار هم نزدیک و دور است و بسیار هم دور دانای سر و نهان ای که تدبیر امور با او است و اندازه ها از او استوَیا مَنِ الْعَسیرُ عَلَیْهِ سَهْلٌ یَسیرٌ یا مَنْ هُوَ عَلی مایَشآءُ قَدیرٌو ای که دشوار برای او سهل و آسان است ای که بر هرچه بخواهد توانا استیا مُرْسِلَ الرِّیاحِ یا فالِقَ الْأِصْباحِ یا باعِثَ الْأَرْواحِای فرستنده بادها ای شکافنده سپیده صبح ای برانگیزاننده ارواح یا ذَاالْجُودِ وَالسَّماحِ یا رآدَّ ما قَدْ فاتَ یا ناشِرَ الْأَمْواتِ یا جامِعَ الشَّتاتِای صاحب جود و سخاوت ای برگرداننده آنچه از دست رفته ای زندهکننده مردگان ای گردآورنده پراکندههایا رازِقَ مَنْ یَشآءُ بِغَیْرِ حِسابٍ وَیا فاعِلَ ما یَشآءُ کَیْفَ یَشآءُای روزی ده بی حساب به هر که خواهی و ای انجام دهنده هر چه بخواهی به هرطور که خواهیوَ یا ذَاالْجَلالِ وَالْأِکْرامِ یا حَیُّ یا قَیُّومُ یا حَیّاً حینَ لا حَیَّو ای صاحب جلالت و بزرگواری ای زنده ای پاینده ای زنده در آن هنگام که زنده ای نبود یا حَیُّ یا مُحْیِیَ الْمَوْتی یا حَیُّ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ بَدیعُ السَّمواتِ وَالْاَرْضِای زنده کن مردگان ای زنده که معبودی جز تو نیست پدید آرنده آسمانها و و زمینیا اِلهی وَسَیِّدی صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَارْحَمْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍای معبود من و آقای من درود فرست بر محمّد و آل محمّد و رحمت فرست بر محمّد و آل محمّدوَ بارِکْ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ کَما صَلَّیْتَو برکت ده بر محمّد و آل محمّد چنانچه درود فرستادیوَبارَکْتَ وَرَحِمْتَ عَلی اِبْرهیمَ وَآلِ اِبْرهیمَ اِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌو برکت دادی و رحمت فرستادی بر ابراهیم و آل ابراهیم که به راستی تویی ستوده و بزرگواروَارْحَمْ ذُلیّ وَ فاقَتی وَفَقْری وَانْفِرادی وَوَحْدَتی وَخُضُوعی بَیْنَ یَدَیْکَو رحم کن به خواری من و بیچارگیم و نداریم و تک و تنهاییم و فروتنیم در برابرتوَاعْتِمادی عَلَیْکَ وَتَضَرُّعی اِلَیْکَ اَدْعُوکَ دُعآءَ الْخاضِعِ الذَّلیلِو اعتمادی که بر تو دارم و زاریم به درگاهت تو را خوانم خواندن شخص فروتن خوارالْخاشِع ِالْخآئِفِ الْمُشْفِقِ الْبآئِسِ الْمَهینِ الْحَقیرِ الْجائِعِخاشع ترسان هراسان پریشان بی مقدار کوچک گرسنهالْفَقیرِالْعآئِذِ الْمُسْتَجیرِ الْمُقِرِّ بِذَنْبِهِ الْمُسْتَغْفِرِ مِنْهُ الْمُسْتَکینِ لِرَبِّهِفقیر پناهنده پناه خواه معترف به گناه آمرزش خواه از گناه درمانده و زاری کننده به درگاه پروردگاردُعآءَ مَنْ اَسْلَمَتْهُ ثِقَتُهُ وَرَفَضَتْهُ اَحِبَتُّهُو خواندن شخصی که یاران مورد اعتمادش او را واگذار ده و دوستانش او را رها کردهوَعَظُمَتْ فَجیعَتُهُ دُعآءَ حَرِقٍ حَزینٍ ضَعیفٍ مَهینٍ بآئِسٍ مُسْتَکینٍ بِکَ مُسْتَجیرٍو درد جانسوزش بزرگ گشته خواندن شخص دلسوخته غمگین ناتوان بی مقدار پریشان درمانده ای که به تو پناه آوردهَاللّهُمَّ وَاَسئَلُکَ بِاَنَّکَ مَلیکٌ وَاَنَّکَ ما تَشآءُ مِنْ اَمْرٍ یَکُونُ وَاَنَّکَ عَلی ما تَشآءُ قَدیرٌخدایا از تو خواهم چون تویی فرمانروا و تو چنانی که هرکاری را بخواهی می شود و تویی که بر هرچه بخواهی تواناییوَاَسئَلُکَ بِحُرْمَةِ هذَا الشَّهْرِ الْحَرامِ وَالْبَیْتِ الْحَرامِ وَالْبَلَدِ الْحَرامِو از تو خواهم به حرمت این ماه محترم و خانه محترم (کعبه) و شهر محترم (مکه)وَالرُّکْنِ وَالْمَقامِ وَالْمَشاعِرِالْعِظامِ وَبِحَقِنَبِیِّکَ مُحَمَّدٍعَلَیْهِ وَ الِهِ السَّلامُو رکن و مقام و مشعرهای بزرگ (جاهای مناسک حج) و به حق پیامبرت محمّد علیه و آله السلامیا مَنْ وَهَبَ لِادَمَ شَیْثاً وَ لِإِبْراهیمَ اِسْماعیلَ وَ اِسْحاقَای که شیث را به آدم بخشیدی و اسماعیل و اسحاق را به ابراهیم دادیوَ یا مَنْ رَدَّ یُوسُفَ عَلی یَعْقوُبَ وَیا مَنْ کَشَفَ بَعْدَ الْبَلاءِ ضُرَّ اَیُّوبَو ای که یوسف را به یعقوب برگرداندی و ای که پس از مبتلا شدن ایوب ناراحتیش را برطرف کردییا رآدَّ مُوسی عَلی اُمِّهِ وَ زآئِدَ الْخِضْرِ فی عِلْمِهِ وَیا مَنْ وَهَبَ لِداوُدَای که موسی را به مادرش برگرداندی و دانش خضر را افزون کردی ای که دادی به داودسُلَیْمانَ وَلِزَکَرِیَّا یَحْیی وَلِمَرْیَمَ عیسی یا حافِظَ بِنْتِ شُعَیْبٍسلیمان را و به زکریا یحیی را و به مریم عیسی را ای نگهدار دختر شعیبوَیا کافِلَ وَلَدِ اُمِّ مُوسی اَسئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍای کفالت کننده فرزند مادر موسی از تو خواهم که درود فرستی بر محمّد و آل محمّدوَاَنْ تَغْفِرَ لِی ذُنُوبی کُلَّها وَتُجیرَنی مِنْ عَذابِکَ وَتُوجِبَ لی رِضْوانَکَو گناهانم را بیامرزی و از عذاب خود مرا در پناه گیری و مرا مستوجب خوشنودیوَاَمانَکَ وَاِحْسانَکَ وَغُفْرانَکَ وَجِنانَکَ وَاَسئَلُکَ اَنْ تَفُکَّ عَنّی کُلَو ایمنی و احسان و آمرزش و بهشتت قرار دهی و از تو خواهم که باز کنی برایم هرحَلْقَةٍ بَیْنی وَبَیْنَ مَنْ یُؤْذینی وَتَفْتَحَ لی کُلَّ بابٍ وَتُلَیِّنَ لی کُلَ صَعْبٍحلقه ای که میان من و میان آزار کننده من است و بگشایی به رویم هر دری را و نرم کنی برایم هر دشواری راوَتُسَهِّلَ لی کُلَّ عَسَیرٍ وَتُخْرِسَ عَنّی کُلَّ ناطِقٍ بِشَرٍّو آسان کنی برایم هر مشکلی را و لال کنی از من زبان هر بدگو راوَتَکُفَ عَنّی کُلَّ باغٍ وَتَکْبِتَ عَنّی کُلَّ عَدُوٍّ لی وَحاسِدٍ وَتَمْنَعَ مِنّی کُلَ ظالِمٍو بازداری از من هر زورگو را و خوار کنی دشمنان و حسودان مرا و بازداری از من هر ستمگری راوَتَکْفِیَنی کُلَّ عآئِقٍ یَحُولُ بَیْنی وَبَیْنَ حاجَتی، وَیُحاوِلُ اَنْو کفایت کنی از من هر مانعی را که میان من و حاجتم حائل شود و بخواهد کهیُفَرِّقَ بَیْنی وَبَیْنَ طاعَتِکَ وَیُثَبِّطَنی عَنْ عِبادَتِکَ یا مَنْ اَلْجَمَ الْجِنَ الْمُتَمَرِّدینَمیان من و اطاعت تو را جدایی اندازد و از پرستش تو بازم دارد ای که مهار کردی جنیان نافرمان را وَقَهَرَ عُتاةَ الشَّیاطینِ وَاَذَلَّ رِقابَ الْمُتَجَبِّرینَ وَرَدَّ کَیْدَو مقهور ساختی شیاطین سرکش را و گردنِ گردنکشان را به خواری کشاندی و نقشه های شومالْمُتَسَلِّطین عَنِ الْمُسْتَضْعَفینَ اَسئَلُکَ بِقُدْرَتِکَ عَلی ما تَشآءُمسلط شدگان را از ناتوانها بازگرداندی از تو خواهم به حق تواناییت بر هرچه خواهیوَتَسْهیلِکَ لِما تَشآءُ کَیْفَ تَشآءُ اَنْ تَجْعَلَ قَضآءَ حاجَتی فیما تَشآءُو آسان کردنت هرچه را به هر نحو که خواهی که قرار دهی برآوردن حاجتم را در هرچه خواهیسپس سجده کن بر زمین و بر خاک بگذار دو طرف روی خود را و بگو:اَللّهُمَّ لَکَ سَجَدْتُ وَبِکَ امَنْتُخدایا برای تو سجده می کنم و به تو ایمان دارمفَارْحَمْ ذُلّی وَفاقَتی وَاجْتِهادی وَتَضَرُّعی وَمَسْکَنَتی وَفَقْری اِلَیْکَ یا رَبِّپس رحم کن به خواری من و نداریم و سعی و کوششم و زاری و بیچارگی ام و نیازم به درگاهت ای پروردگارو کوشش کن که اشک بریزد چشم های تو اگر چه بقدر سر سوزنی باشد؛ به درستی که این علامت استجابت است انشاءالله. |
↧
تاثیر شگرف دعای «امداوود»
↧