به گزارش جهان، جوان نوشت: ابراهيم حاتميكيا كه مدتها بود سعي ميكرد كمتر حرف بزند، اين روزها و به واسطه اكران «چ» هم كه شده سعي ميكند بسياري از نقطهنظرات خويش درباره اوضاع و احوال سالهاي اخير را به صراحت بيان كند. جالب اينجاست كه بسياري از رسانههاي اصلاحطلب و به دنبال آنها سينماگران اين جريان نيز تا همين چند روز پيش مدافع تمامقد گفتههاي وي بودند، به خصوص در جايي كه حاتميكيا صحبت از حمايت فرزندانشان از كانديداي شكستخورده ۸۸ كرد، اين رسانههاي زنجيرهاي اصلاحطلب بودند كه تا توانستند بر اين نقل قول تمركز كرده و سعي كردند با پررنگ كردن آن، فضايي را فراهم كنند براي بازگشايي پرونده كساني كه خيانتشان به ملت ثابت شده است!اما نقطه تأسفبرانگيز زنجيرهايها زماني رخ داد كه چند روز قبل حاتميكيا در برنامه «راز» به صراحت به انتقاد از كساني پرداخت كه قصد دارند با فحش دادن به دهنمكي خود را روشنفكر جا بزنند. او صراحتاً از اين گفت كه دهنمكي در مسير پيشرفت قرار گرفته و شهرستانها هم از فيلمهاي او استقبال ميكنند. همين دفاع تمام عيار از دهنمكي عاملي شد براي اينكه زنجيرهايها در يك تغيير موضع آشكار در برابر حاتميكيا قرار گيرند و حاتميكيايي كه ديروز اظهارنظرش عاملي بود براي بيرون آوردن آنها از رخوت، امروز شده است كارگرداني كه در همه اين سالها از بيتالمال خورده و برده است! در اين بين جالبتوجه آدمهايي هستند مثل عليرضا داوودنژاد كه خود هر چه دارند از جمهوري اسلامي و سينماي گلخانهاي دهه شصت است كه فيلمفارسيسازاني چون او را زير پر و بال گرفت اما حالا با فراموش كردن گذشته خود ميكوشند پياده نظامي باشند از بازي سياسي رسانههاي زنجيرهاي. چندي بعد از صحبتهاي حاتميكيا در «راز» داوودنژاد در گفتوگو با يكي از سايتهاي تازه متولد شده زنجيرهاي كه نامش هم گرتهبرداري آشكاري است از نشريهاي توقيفي، با انتقاد از حاتميكيا، او را فيلمسازي دانسته كه از ابتدا در آغوش حمايتها زندگي و كار كرده و حرف زدنهاي امروزش نشان ميدهد كه با واقعيات بيگانه است. مرده باد مخالف من بله! تا ديروز كه حاتميكيا از سبز بودن فرزندانش در جريان تبليغات انتخاباتي ۸۸ سخن گفت نه داوودنژاد و نه هيچ كس ديگر از اينكه او در آغوش حمايتها بزرگ شده چيزي نميگفت! چرا؟ چون حرف ديروز او در راستاي منافع سياسي دوستان بود اما حالا كه او به نفع دهنمكي حرف زده كوبيدنش مجاز است! چرا؟ چون دهنمكي از آنها نيست! اين است فلسفه رسانههايي كه همهشان را كنار هم بگذاري حتي به اندازه يك بولتن داخلي ثبت احوال، مطلب مستقل نميبيني! او چمران را زنده كرد اما شما چه كرديد؟ در اين ميان كسي نيست به داوودنژاد بگويد برادرجان! حاتميكيا هر چه بود، آن قدر دل و جرئت داشت كه در كوران جنگ هشت ساله دوربينش را جز براي واقعهنگاري دفاع مقدس روشن نكند! او هر چه بود بعد از مدتها يك درام زندگينامهاي درجه يك را وارد آرشيو سينماي ما كرد و كاري كرد كه از داشتن چريكي به نام مصطفي چمران كه جز با قدرت كلام، يك تجزيه طلب به نام «عنايت» را آچمز نميكند به خود بباليم. او هر چه بود و هست حتي وقتي كه «دعوت» را ميساخت نيز از استانداردهاي سينماي انساني خود كوتاه نيامد. تو چه كردي برادر! در همه دورهها بلندگو به دست گرفتي و سعي كردي فريادزنان از حق نداشتهات كه ديگران خورد و بردهاند، سخن بگويي. كارنامه فيلمسازيات هم كه هزار ماشاءالله «هوو» و «تيغ زن» كم ندارد. كم كه ميآوري ميگويي «هوو» ساختم چون ارشاد به من پول نميداد و به ديگران ميداد اما وقتي جمال شورجه به واسطه ۲۰۰ ميليوني كه براي «كلاس هنرپيشگي» از فارابي گرفتهاي تذكر ميدهد، فريادت به آسمان ميرسد. چرا شما هنوز وامهايي كه از فارابي گرفتهايد را ندادهايد. آيا كمك چند ميليوني فارابي را براي درمان پسرتان فراموش كردهايد؟ هم ژست مستقل ميگيريد و هم وامهاي «قرض الپس نده» دريافت ميكنيد! برادر عزيز! حاتميكيا اگر در سايه حمايتها بوده نوش جانش! چرا از حمايتهايي كه در همه اين سالها از شما و خانوادهتان شد، چيزي نميگوييد؟ شما از سال ۱۳۷۰ كه «نياز» را ساختيد و به واسطه آن تا انتهاي خط، تحسين شديد تا همين سال قبل كه آخرين فيلمتان را توليد كرديد به اندازه خودتان از حمايتهاي مديران سينمايي ما برخوردار بودهايد كه اگر اينگونه نبود با كدام سرمايه ميتوانستيد فيلمي كاملاً شخصي به نام «كلاس هنرپيشگي» را بسازيد كه خودتان بهتر از من ميدانيد فروش سراسرياش به اندازه يك سوم هزينه توليدش هم نبوده است؟ بله! اين حقيقتي است كه در سينماي دولتي ما همواره آدمهايي مثل شما وجود داشتهاند كه از يك سو ژست مستقل به خود گرفته و از آن سو به اندازه كافي مشمول حمايتها بودهاند. از بيضايي هم سوء استفاده ميكنيد و ككتان نميگزد فرق شما با امثال حاتميكيا هم در همين است. او اگر هم مشمول حمايتها بوده سعي ندارد بگويد من با بقيه فرق دارم و به بقيه ميدهند و به من، نه! او اگر هم از كسي مثل دهنمكي نام ميآورد به واسطه جنبه حمايتي يك پيشكسوت از فيلمسازي نسبتاً تازهكار است! اما شما چه؟ شما هر چه ميگوييد فقط و فقط براي صلاح خودتان است! حتي وقتي فيلمي مثل «مرهم» را براي بيضايي نمايش ميدهيد، نقطهنظر او را با فونت درشت روي پوسترهاي فيلمتان ميآوردي كه به واسطه نام بيضايي هم كه شده فيلمتان بفروشد اما در همه اين سه سالي كه آن بنده خدا آن سوي آبها در حال حقالتدريس است، يك بار در بلندگوهايي كه به دستتان دادند، نام امثال او را نياورديد! چرا؟ چون جيب خودم مهمتر از جيب ديگران است! راستي يك سؤال! حاتميكيا در آغوش حمايتها بوده و البته هميشه هم از جمهوري اسلامي دفاع كرده! امثال شما در آغوش كه هستيد كه هم حمايت شامل حالتان ميشود و هم هر مديري كه سر كار ميآيد جز نقطه ضعف، چيزي از او نميبينيد؟ مگر ميشود كه آدمي آن قدر قدرت داشته باشد كه هم نقد كند و هم حمايت شاملش شود؟! |
↧
او چمران را زنده كرد شما چه كرديد؟!
↧