به گزارش جهان، فرهنگ، مقوله ای است که اثر بخشی آن در جامعه به مرور زمان اتفاق می افتد. مشکلات اقتصادی و حتی زیرساخت های اجتماعی با ساختارهای عریض و طویلش بسیار راحت تر از معضلات و بیماری های فرهنگی قابل درمان است. نگاه به فعالیت های فرهنگی جامعه و اثربخشی هر کدام از آنها نشان می دهد نقش رسانه و خصوصا برنامه های پر بیننده نقش بسیار سازنده ای را ایفا می نماید. در حقیقت رسالت آموزش های فرهنگی و فرهنگ سازی بر اساس اصول دینی و ارزشی حاکم بر جامعه باری است که بر دوش اهالی رسانه شاید سنگینی بیشتری داشته باشد.همواره سال جدید به عنوان فرصتی تلقی می شود تا این آموزه ها در قالب یک برنامه پر مخاطب از طریق صدا و سیما جلوه گر شود. در سالهای اخیر با توجه به سرمایه گذاری های صورت گرفته و استفاده از پتانسیل های موجود در کشور، مجموعه های تلویزیونی که هر شب در ایام نوروز از صدا و سیما پخش می شود اقبال بهتری نسبت به گذشته و همچنین نسبت به فیلم های سینمایی داشته است. تا حدی که عده زیادی را به عنوان مشتریان هر شب این برنامه ها در ساعت مقرر پای تلویزیون می کشاند.برای اثربخشی در یک فرآیند فرهنگی این اولین قدم است که صدا و سیما با توجه به موارد ذکر شده توانسته است تا حدودی آن را کسب نماید و این جای تقدیر دارد. خصوصا در سالی که مدیریت جهادی در عرصه فرهنگ و اقتصاد بر پیشانی اش نقش بسته است و به عنوان مسیر حرکت مورد توجه است.مجموعه ای همچون پایتخت ۳ که در عین سادگی و بی آلایشی، اعتقادات دینی و ارزش های جامعه را در زیر پوست اتفاقات و جریانات حاکم بر مجموعه نشان می دهد، خود مدیریتی جهادگونه در عرصه فرهنگ جامعه است. همچنین، این روال خط بطلانی است برسیاست برخی کارگردانها و بازیگران سینما و تلویزیون که مدهای غربی و استفاده از اسامی و نمادهای مغایر با فرهنگ دینی و ملی مان را به عنوان ابزاری برای جذب مخاطبین بیشتر از مجموعه هایشان به کار می گیرند.از سویی دیگر، گروه کودک و نوجوان نیز چند سالی است با برنامه ای که یادآور دوران کودکی نسل قدیم است موفقیتی در جذب مخاطبین پیدا کرده است. کلاه قرمزی ۹۳ با وجود اما و اگرهای فراوانش در پخش، هر شب مهمان نوروزی خانواده های ایرانی است. برنامه ای که کسی از هزینه های گزاف پشت پرده اش اطلاعی ندارد. اما با ارائه موضوعات جذاب اجتماعی و استفاده از عروسک هایی مختلف مخاطبین فراوانی را به خود اختصاص داده است.به نظر می رسد مجموعه کلاه قرمزی دارای نقاط قوتی از قبیل سناریوها، انتخاب عروسک های جذاب، پرداختن ظریف و زیبا به برخی موضوعات فرهنگی و اجتماعی از قبیل خانه تکانی، دید و بازدید و سایر نکاتی است که پرداختن به آن نه در این مجال می گنجد و نه در تخصص نگارنده است، اما اگر با نگاه جایگاه فرهنگ سازی به این مجموعه نگاه شود، اشکالاتی دارد که باید به آن پرداخت. چرا که عدم ذکر نقاط ضعف در کنار قوت نشان از غلو و به نوعی بی انصافی در نقد و تحلیل می تواند تلقی شود. در حقیقت فرصتی که از بینندگان این مجموعه صرف تماشای این مجموعه می شود در کنار سرگرم کردن مخاطب باید حاوی پیامهایی باشد که در زیر پوست مجموعه گنجانده شود. در ادامه به موارد اندکی به صورت گذرا از این موضوعات اشاره خواهد شد:۱- در قسمتهایی از مجموعه کلاه قرمزی به راحتی موضوع چشم زخم زیر سوال می رود و خرافی خوانده می شود. این در حالی است که روایات و آیات قرآن آن را مستند می داند.۲- در یکی از قسمتهای کلاه قرمزی ۹۳ آقای مجری فامیل دور را متهم می کند که با پسرش چرا به سبک کودکانه صحبت می کند. در حقیقت اساس نویسندگی این سکانس آموزش این نکته به بزرگ ترهاست که با کودکان با زبان کودکانه صحبت نکنید. شما به سبک خودتان صحبت کنید تا کودکان رشد کنند. این در حالی است که هم روایات ما و هم علم روانشناسی نظری بر خلاف این دارند.پیامبر گرامی اسلام می فرماید:مَن كانَ عِندَهُ صَبِىٌّ فَليَتَصابَ لَهُ ؛هر كس با كودك سروكار دارد ، با او كودكانه رفتار كند. (۱) همچنین تحقیقات انجام شده نشان میدهد در خانوادههایی که پدر و مادر با کودکانشان به زبان کودکانه سخن میگویند رشد مهارتهای زبانی و گفتاری کودک در مدت زمان کوتاهتری اتفاق خواهد افتاد. (۲) ۳- یک مجموعه می تواند هم حاوی موضوعات طنز باشد و هم به اخلاقیات و شئونات دیگر پابند باشد. برخی از شخصیت کارتونی گاهی برای خنداندن، الفاظی را به کار می برند که مخالف آداب و شئونات اخلاقی و اجتماعی است و می تواند آموزش چنین رفتار اشتباهی در بین کودکان و حتی بزرگسالان تلقی شود. در کنار هزینه های فراوانی که برای چنین مجموعه هایی می شود، توجه به تحقیقاتی که منطبق با ارزشهای دینی و الگوهای اعتقادی و همچنین علم روانشناسی و تربیتی باشد از ضروریات است. شاید رفع اشکالات ذکر شده با اندک توجهی برطرف می شد. اگر در ساخت چنین مجموعه هایی در کنار کادر فنی ساخت عروسک، فیلمنامه نویس ها و ... کارشناسان و مشاورینی که آشنایی بیشتری به آموزه های دینی و مباحث اخلاقی و روانشناسی دارند نقش پررنگ تری ایفا نمایند می توان نتیجه مؤثرتر و غنی تری را به عنوان خوراک فرهنگی و حتی تفریحی به جامعه ارائه داد. مقوله ای که فارغ از برخی اشکالات فرهنگی، در برخی از سکانس های پایتخت به خوبی عنوان شده است. همچون نماز خواندن زوج جوان، نامگذاری های اسلامی برای کودک و توجه به اخلاقیات و مسائل دینی. آموزه هایی که نه تنها مخاطبین پایتخت را کم نکرد بلکه همین ظرافتها و سادگی هایش اتفاقاً عاملی برای جذب بیشتر مخاطب نیز گردید. پی نوشت:۱- من لا يحضره الفقيه، ج ۳، ص ۴۸۳، ح ۴۷۰۷ - وسائل الشیعه ج۱۵ ص۲۰۳۲- روزنامه جام جم- ۲۸ مهر ۹۰منبع: فرهنگ نیوز