Quantcast
Channel: جهان نيوز - پربيننده ترين عناوين فرهنگ :: نسخه کامل
Viewing all articles
Browse latest Browse all 16070

حمله گاز انبري ما به برج ميلاد ناكام ماند!

$
0
0
به گزارش جهان، جوان نوشت:آقاي ايوبي عزيز سلام، ما همان‌هايي هستيم كه قرار بود با اتوبوس بياييم و اكران عصباني نيستم را به هم بزنيم. حتي با بچه‌ها اين فكر را كرده بوديم كه خب چون شما قرار است بعد از ظهر فيلم را نشان بدهيد، قبل از آن سري هم به رستوران طبقه «m» برج ميلاد بزنيم و آنجا هم به دليل اينكه معمولاً چند نفري با فيش بدون ناهار مي‌ماندند، دست به تحصن بزنيم. اما خب مديريت جناب رضا داد در اينجا جواب داد و با جابه‌جايي ساعت اكران فيلم، همه نقشه‌هاي ما نقش بر آب شد. حتي مجبور شديم براي آنكه كرايه اتوبوس‌ها دربيايد، براي برج ميلاد مسافر بزنيم، ولي چه كنيم كه باز تدبير آقاي رضا داد در قرار دادن تاكسي‌هاي ون در مسير‌هاي از پيش‌تعيين شده و حمل و نقل رايگان به برج ميلاد اين نقشه ما را هم نقش بر آب كرد. حيف! چقدر براي خراب كردن اكران فيلم عصباني نيستم نقشه كشيده بوديم. خدا مي‌داند چه مصلحت انديشي پشت تصميم شما بود، فقط در همين حد كه باعث شد نقشه‌هاي ما نقش بر آب شود بايد به شما آفرين گفت. حتماً اين تفكر بلند ناشي از اقامت ۱۹۷۰روزه در شماره شش ژان بارت باشد كه ما فرنگ نرفته‌ها از مزاياي آن بي‌خبريم. آقاي ايوبي عزيز انتظار بيهوده ما براي نمايش فيلم زيباي « آشغال‌هاي دوست داشتني» كه حتماً از سوي سازمان بازيافت شهرداري هم مورد تقدير قرار خواهد گرفت به جايي نرسيد. مگر آشغال‌ها طلاي كثيف نيستند؟ پس چرا آن را به نمايش نگذاشتيد تا فرهنگ ملت را اميدوارانه بالا ببريد؟ اين همه اشك و آه و نفرين سازنده فيلم كه يك خبرگزاري خاص هر روز آن را منتشر مي‌كرد، كم نبود؟ خدا اميد هيچ كس را نا اميد نكند اما در دولت اميد «آشغال‌هاي دوست داشتني» را نشان ندادند. شما آنقدر در مورد اين فيلم سخت گرفتيد كه ما هرچه چوب و چماق خريده بوديم و در قسمت بار اتوبوس جاساز كرده بوديم، همانجا ماند و پوسيد. آخر اين رسمش است!؟ مگر قرار نبود شما اميد را تزريق كنيد!؟ خب چه اميدي بالاتر از زنده كردن فتنه ۸۸ در دل جامعه كه خيلي‌ها دوست داشتند شما باعث و باني آن باشيد؟ كه خب شما هم چندان نا اميدشان نكرديد و آمديد فيلم «عصباني نيستم» را در جشنواره نشان داديد اما باز هم براي ما زير و رو كشيديد. يادتان باشد ما فهميديم از ترس ما بود كه ساعت اكران را عوض كرديد. اصلاً رفتيد ته فيلم را سانسور كرديد و گفتيد فيلم تا همين جا كه نويد به خانه باباي دوست دخترش مي‌رود، تمام مي‌شود. اما خب ما تيتراژ فيلم را تا ته ديديم بعد اسم اعدامي‌ها به نظرمان جالب آمد. از آن طرف يك كلاغ خبر آورد كه در آلمان فيلم را كامل نشان دادند كه شايد از برلين خرس بگيرند اما آلماني‌ها حتي با آه و گريه و اعدام هم راضي نشدند به فيلم درميشيان خرس بدهند، چقدر بد! سوژه اعتراض ما هم خراب شد. آقاي ايوبي ما هم مثل همه آن آدم‌هاي خوشحالي كه در مراسم اختتاميه جشنواره فيلم فجر روي سن مي‌آمدند و براي نشان دادن سلامت رواني خود مي‌گفتند «عصباني نيستم»، عصباني نيستيم. ولي خب كمي گلايه داريم. آخر شما كه كنداكتور برنامه اكران‌ها در دستتان بود، چرا بي‌خبر دست به تغيير آن زديد؟ آن وقت كه شما داشتيد با خيال راحت «عصباني نيستم» را نگاه مي‌كرديد، ما داشتيم برنامه حمله گاز انبري به برج ميلاد را تمرين مي‌كرديم و قرار بود شورش كنيم، اما بعد فهميديم برنامه‌ها جا به جا شده. قيافه ما آن موقع شده بود مثل رضا عطاران در فيلم طبقه حساس وقتي كه فهميد چه اتفاقي براي قبر زنش افتاده، خب ما هم روي «عصباني نيستم» غيرتي هستيم. نمي‌شود شما خوراك تبليغاتي يك ساله ما را بسوزانيد و هيچ اتفاقي نيفتد! به همين خاطر بود كه گفتيم در مراسم اختتاميه تلافي‌اش را در مي‌آوريم. با همان اتوبوس مي‌آييم برج ميلاد را اشغال مي‌كنيم و همه سيمرغ‌هايي كه قرار است به «عصباني نيستم» بدهيد را بر سر جشنواره خرد و خاكشير مي‌كنيم. ولي باز هم ما مقهور توانايي مديريت تيم شما شديم كه چطور رضا درميشيان تحت نصايح پدرانه شما و براي ضايع كردن ما، فيلمش را از داوري‌ها بيرون كشيد، همان طور كه عطاران جسد آن مرد نامحرم را از قبر زنش كشيد بيرون و خلاص! اين بار هم كرايه اتوبوس افتاد گردن ما و با دماغ سوخته برگشتيم به خانه. آقاي ايوبي شما چقدر با تدبير هستيد. ما كه كم آورديم حداقل بيايند مردانگي كنيد كرايه اتوبوس را حساب كنيد تا ما هم اميدوارانه به فرداي سينما بينديشيم.

Viewing all articles
Browse latest Browse all 16070

Trending Articles