به گزارش جهان به نقل از تسنیم؛ بهزاد احمدی، سرپرست گروه تواشیح نامآشنای «نورالهدی» متولد سال ۵۱ است و فعالیت در عرصه تواشیح را از سال ۶۹ آغاز کرده است. او به همراه گروهی که قاطبهاش را جوانان تشکیل میدهند، سال ۷۱ گروه «نورالهدی» را راهاندازی کرده است. گروه شش نفرهای که از جمعِ ساده قرآنیِ دانش آموزانِ دبیرستانِ «حافظ» کار خود را آغاز کردهاند. گروه نورالهدی نیز مانند اغلب گروههای تواشیح دیگر، کار خود را از قرائت حرفهای قرآن آغاز کردهاند و هر کدام در میان مسابقات استانی و کشوری توانستهاند مقامات متعدد قرآنی را از آنِ خود کنند تا گروه «نورالهدی» متشکل از استعدادهایی باشد که توانستهاند در عرصه فعالیتهای قرآنی به گوشهای از تخصصهای قرآنی دست یابند.اعضای این گروه علاوه بر اینکه از قاریان برگزیده قرآن کریم هستند، از مدرسین علوم قرآنی نیز به شمار میآیند، این گروه از مدیران، کارشناسان جوان و تحصیل کرده سازمانها و دستگاههای مختلف در جمهوری اسلامی ایران نیز تشکیل شدهاند که طی سالها مدام فعالیت، موفق به اجرای بیش از سه هزار برنامه قرآنی در داخل ایران و برخی کشورهای جهان شده و نیز در صدها برنامه رادیویی و تلویزیونی مناسبتهای مهم مذهبی و ملی اجراهای ماندگاری را به ثبت رساندهاند.بهزاد احمدی، به عنوان سرپرست گروه تواشیح «نورالهدی» در این گفتوگو به بیان نکاتی در خصوص اعزامهای خارج از کشور، بررسی وضعیت آموزش تواشیح در کشور، تأثیر اعزام به عنوان امری تبلیغی در عرصه فرهنگی جمهوری اسلامی، سطح تواشیح در ایران و ساختار شکنی در بحث ورود موسیقی به تواشیح پرداخت که این گفتوگو به شرح ذیل منتشر میشود:* به عنوان سوال نخست، از آغاز کارتان بگویید، معمولاً آغاز کار گروههای تواشیح از قرائت قرآن شروع میشود. حلقه شما در ابتدا از کجا شکل گرفت و چه مسیری را طی کرد تا به اینجا رسید؟من با فعالیتهایی که در عرصه تواشیحخوانی انجام دادهام، جزء تواشیحخوانان قدیمی کشور محسوب میشوم. فعالیتهایم را از اواخر دهه ۶۰ آغاز کردهام و گروه تواشیح «نورالهدی» توانست از میان جمع ساده دانش آموزان قرآنی یک دبیرستان در سال ۷۱ شکل بگیرد. جرقه کار از مدرسه حافظ شروع شد؛ همه اعضای اولیه قاری قرآن بودند، من هم به عنوان دبیر در آن مدرسه تدریس میکردم و در چنین شرایطی گروه شکل گرفت. در مسیر بیست و چند سالهای که پشت سر گذاشتهایم، نفراتی به گروه ما اضافه شده و نفراتی از جمع ما رفتهاند، اما هسته مرکزی گروه حفظ شده است.اعضای گروه از ابتدای راهاندازی توانستند دهه هفتاد را با شرکت در مسابقات مختلف دانشآموزی و دانشجویی کشوری پشت سر گذاشته و مقامهای ارزندهای کسب کنند. در بسیاری از برنامههای مهم کشور، اختتامیه مسابقات بینالمللی قرآن کریم، همایشها، کنگرهها و برنامههای مهم کشوری حضور داشتهاند، که طی تدام فعالیتها و حضورهای مستمر به یکی از گروههای تواشیح برگزیده شناخته شده در کشور تبدیل شدند.* طی ۲۱ سال فعالیتی که در قالب گروه تواشیح «نورالهدی» داشتهاید به چه کشورهایی اعزام شدهاید؟ از خاطرات اعزامها بگویید.قبل از شرح سفرهایی که گروه به آنها اعزام شده لازم میدانم در این مقوله مواردی را ذکر کنم؛ یکی از مأموریتهای سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، رسالت تبلیغی و فرهنگی است که بخشی از آن به مدیحه سرایی و تواشیح تعلق دارد.ما وقتی در اواخر دهه ۶۰ کار را شروع کردیم تعداد گروههای تواشیح به اندازه انگشتان یک دست هم نبود و اصلا آن زمان را نمیتوان با وضعیت فعلی مقایسه کرد. الان صدها گروه تواشیح مشغول فعالیت هستند که نهتنها در تهران بلکه در کل کشور به فعالیت میپردازند که این یکی از برکات نظام جمهوری اسلامی ایران به شمار میرود. رهبری هم عنایت خاصی به مساله تواشیح دارند و توصیه کردهاند که آیات قرآن، به صورت جمعخوانی خوانده شده و مدح اهل بیت(ع) گفته شود. ما هم که محضرشان میرسیم توصیههایی میکنند و بسیار جالب و قابل توجه است که رهبری مسائل را به صورت جزئی بیان میکنند و مانند کسی که در همه زمینهها تخصص بسیار دارند موشکافی میکنند.گروه «نورالهدی» هم مانند سایر گروههای تواشیح برگزیده کشور در راستای ماموریت تبلیغی خود سفرهای زیادی داشته است. ما به کشورهای مختلفی همچون سوریه، لبنان، قطر، بحرین، بنگلادش، ترکیه، پاکستان و... سفر کردهایم. در این سفرها ظرفیتهای تبلیغی و فرهنگی بسیار بزرگ و ویژه است. گاهی ما فقط به کشور خود نگاه میکنیم که به خاطر تعداد زیاد فعالیتهای قرآنی شاید آنطور که باید به ارزش قرآن پی نبرده و قدر آن را نمیدانیم، اما در کشورهای دیگر مردم تشنه این معارف و تبلیغات هستند.تواشیحخوانی در لبنان زیر بمباران رژیم صهیونیستیاواسط دهه ۷۰ بود که به کشور لبنان سفر کردیم؛ لبنان سفر بسیار سختی بود، اما با همه مشکلات و مصائبی که در راه داشتیم به یکی از پرخاطرهترین سفرها و اعزامها تبدیل شد. آن سال لبنان با رژیم صهیونیستی جنگ آشکار داشت، زیر بمب و شلیکهای مکرر از این منطقه به منطقه دیگر میرفتیم. در هر برنامهای که شرکت میکردیم به خاطر انفجارهای مستمر برق مناطق قطع میشد، اما ما در عین صلابت و محکمی به کار خود ادامه داده و مردم لبنان نیز در نهایت ناباوری با تمام شرایط سختی که وجود داشت، عاشقانه پای اجرای تواشیح ما میماندند. گاهی از یک دقیقه بعد خود اطلاع نداشتیم، اما هیچکس حاضر نبود حتی در این شرایط از کار برای قرآن لحظهای دریغ کند.استقبال مناطق فقیرنشین پاکستان، از اجرای تواشیح ایرانیهاحدود یک ماه پیش در هفته وحدت به پاکستان سفر کردیم، در حالی که مردم در برخی شهرها در اوج فقر به سر میبردند و شاید نیاز اولیهشان هنوز تأمین نشده بود و میبایست دغدغههایی در خصوص نیازهای اجابتنشدهشان داشته باشند، اما وقتی نوای قرآن را میشنیدند در تجمعات صدهزار نفره از گروه تواشیح ما استقبال میکردند. این نحوه استقبال در شرایط اسفبار مادی برای ما خیلی جالب بود. هیچ چیز باعث نشده بود تا مردم پاکستان از توجه به معارف اهل بیت(ع) غافل شوند، ضمن اینکه ما را به عنوان نمایندگان جمهوری اسلامی ایران خیلی قبول داشتند و خودشان میگفتند لذتی که از اجرای گروههای ایرانی میبرند چندین برابر شعفی است که اجرای کشورهایی همچون مصر در آنها ایجاد میشود.در برههای از زمان وقتی سفر میکردیم مردم کشورها اصلا ما را تحویل نمیگرفتند چون فکر میکردند فقط قراء مصری میتوانند خوب تلاوت کنند و خوب تواشیح بخوانند، اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی باب آشنایی ایران با دیگر کشورها باز شد، با انقلابی که کردیم ایران به جهان معرفی شد. کشورهای دیگر مطلع شدند در فعالیتهایی مانند قرائت قرآن و تواشیح فقط کشور مصر نیست که ابراز وجود کند، الان بسیاری از قرآنیان ما بالاتر از قاریان مصری حرف برای گفتن دارند. خیلی از این کشورها قراء ما مانند کریم منصوری، سعید طوسی، ابوالقاسمی و...را به اسم نام میبرند. این برای ما خیلی باارزش است؛ جمهوری اسلامی توانسته با اعزامها خود را به جهان معرفی کند. حتی در کشورهای اروپایی نشستهای تخصصی برپا میشود که از قراء ما میخواهند برای تلاوت در آن حضور یابند.بوسه رهبر اهل تسنن بنگلادش بر تصویر امام و رهبریسال ۸۹ سفری به بنگلادش داشتیم یکی از کشورهای حوزه جنوب شرق آسیا. رایزن فرهنگی ایران درآنجا یک نمایشگاه قرآن راهاندازی کرده بود. وقتی ما در نمایشگاه حضور یافتیم رهبر دینی آن کشور که اهل تسنن و به جمهوری اسلامی ایران بسیار علاقهمند بود، رسانههای بسیاری به صورت زنده آن مراسم را پوشش میدادند، بعد از اجرای تواشیح توسط گروه نورالهدی، نوبت به سخنرانی رهبر دینی بنگلادش رسید.رهبر دینی بنگلادش قبل از اینکه پشت تریبون برود، به سوی عکسهایی رفت که پشت محل سخنرانی نصب شده بود. یک طرف تصویر امام راحل و سمت دیگر عکس مقام معظم رهبری بود، او دستش را بر روی تصاویر و سپس آن را به صورتش کشید و بعد پشت تریبون سخنرانی کرد. این اتفاق در یک محفل خصوصی نیفتاد، بلکه در مقابل دوربینهای شبکههای تلویزیونی بود که تصاویر را به صورت زنده پخش میکردند. بوسیدن تصاویر امام و رهبری توسط او کار کوچکی نبود و این نشان داد جمهوری اسلامی ایران توانسته است تا چه حد در دل مردم نفوذ کند. این اتفاق در صورتی افتاد که حملات بسیاری از سوی اهل تسنن آن کشور به سوی شیعیان انجام میشد.* اعزام قاریان و یا گروههای تواشیح به کشورهای دیگر چقدر میتواند در انتقال معارف شیعه و گفتمان انقلاب اسلامی مؤثر باشد؟قبلا که هنوز به عنوان قاری یا در قالب گروههای تواشیح به کشورهای دیگر اعزام نشده بودیم فکر میکردیم اینکه میگویند اعزامها ناقل فرهنگ ایران و معرف انقلاب اسلامی است فقط یک شعار است؛ میگفتیم کسی جمهوری اسلامی را نمیشناسد چه فرقی میکند در این شرایط یک قاری یا گروه تواشیحی اعزام بشود یا نشود. اما وقتی خودمان به عنوان مبلغان کشور و به نمایندگی از جمهوری اسلامی در کشورهای آسیایی و اروپایی حضور یافتیم موج مشتاقان به قرآن اهل بیت و ایران را دیدیم؛ باید دستگاهها در راستای یک حرکت جدی تشویق شوند، هرچقدر در این موضوع هزینه کنیم باز هنوز جای کار دارد.«طرح ارزیابی گروههای تواشیح» راهاندازی شودمن به فرایند اعزام گروهها نقدی دارم، اوایل کار تعداد گروههای تواشیح اندک بود اما الان تعداد زیاد شده است، همه جوان، پرانگیزه، قرآنی و علاقهمند هستند تا برای کشور قدمی بردارند. باید فرایند جامعی برای اعزامها تعریف شود. در شورای عالی قرآن پروتکلی را گذاشتهاند اما شرط اصلی و لازم برای اعزامها این است که گروهی حق اعزام شدن دارد که در مسابقات کشوری سازمان اوقاف حائز رتبه شود. وقتی این شرط گذاشته میشود حلقه تنگ میشود. تکلیف بقیه چیست؟ الان خیلی از برنامههای قرآنی کشور توسط همین گروهها برگزار میشود باید فرایندی تعریف شود که رتبه در مسابقات؛ فقط یکی از آیتمهای امتیازدهی باشد. مسئولان بیایند و طرح «ارزیابی گروههای تواشیح» راهاندازی کنند. خدمات گروهها را ببینیم. یکی از آیتمها این باشد که رتبه آورده باشند. خیلی از گروههای تواشیح درمورد این موضوع اذهانشان مکدر است.نقد دیگری که به سفرهای تبلیغی، و اعزام گروهها وارد است این است که وقتی یک اعزامی صورت میگیرند به بعد از فرستادن قاری یا گروه تواشیح کاری ندارند گروه تواشیح یا قاری نمیداند وقتی به کشوری میرود قرار است در چه مکانها و مراسمهایی اجرا داشته باشد نمیداند باید چه چیز را بخواند و از خواندن چه چیز امتناع ورزد. گاهی به خاطر ابهامات اجرای تواشیح میتواند میان اهل تسنن و تشیع اختلاف اندازد. گاهی نیاز است گروه با زبان کشوری که قرار است به آن اعزام شود، آشنا باشد تا بتواند طبق زبان آن کشور تواشیحی را آماده کند تا میزان اثرگذاری را افزایش دهد.سفیران قرآنی، مانند دیپلماتها برنامه داشته باشندعلاوهبر آن وقتی گروهی از ایران اعزام میشود در غربت تمام به شهرها می رود و اجرا میکند گاهی اصلا معرفی صورت نمیگیرد در صورتی که باید به حداقل به سه زبان زنده دنیا اعضا به صورت مکتوب معرفی نامه مختصری به همراه داشته باشند تا مخاطبان و مراجعان بدانند با چه گروهی رو به رو هستند. این اتفاق الان صورت نمیگیرد و در برخی مواقع که صورت گرفته توسط حرکت خودجوش خود گروههای تواشیح انجام شده است. این سفرها یک سفر دیپلماتیک قرآنی است، یعنی نماینده جمهوری اسلامی ایران به کشوری سفر میکند که مثلا یک دیپلمات به آن سفر میکند. دیلماتها وقتی جایی میروند، برنامهها مشخص است ذهنیتی درمورد جمع مورد نظر دارند. نماینده و سفیر قرآنی جمهوری اسلامی هم باید توسط رایزن فرهنگی در سایر کشورها این برنامهریزی را داشته باشد، از برنامه منسجم تدوینشدهای برخوردار باشد.در سال ۹۰ به ترکیه سفر کرده بودیم. روز اول ورود برنامهای به ما دادند و گفتند در این دو هفته این برنامه را اجرا میکنیم که توسط سازمان دیانت ترکیه آماده شده است. دقیقا مشخص شده بود در چه شهرها و چه مکانهایی باید اجرا کنیم طبق برنامه پیش رفتیم مشابه این اتفاق در کشور خودمان یا برنامههای رایزن فرهنگی ایران به این منسجمی اصلا دیده نمیشود. با ایجاد بانک اطلاعاتی دقیق از گروههای تواشیح کشور یک بانک ارزیابی تهیه کنیم تا بتوانیم پتانسیل ها را بشناسیم، دستمان پر باشد که از چه تیمهایی میتوانیم استفاده کنیم و با برنامهریزی دقیق از آنها حمایت کنیم.* تواشیح در ایران نسبت به کشورهای دیگر چقدر پیشرفت داشته و جایگاه فعلی و سطح ایران در این هنر اسلامی چگونه است؟وضعیت تواشیح در ایران اصلا با گذشته قابل مقایسه نیست. ۲۰ سال پیش گروههای تواشیح رادیوی سوریه و کشوری مانند مصر را گوش میکردند تا بتوانند از تواشیحهای آنان تقلید کنند. این تقلیدها صورت میگرفت چون چیزی در دست نبود تا به حرکت جدیدی منجر شود اما الان رویه تغییر کرده بچهها مبتکر شدهاند ضمن اینکه طی این مدت اتفاقات خوبی افتاده مانند جلسات آموزشی، برگزاری کارگاهها و... افتاده است و ما شاهد گسترش موج هنر دینی مدیحهسرایی در کشور هستیم خیلی از گروهها حرف برای گفتن دارند و توانستهاند سوژهها و برنامههای جدیدی ارائه میکنند.* با توجه به اینکه شما قبلاً در مدرسه تدریس میکردید و فیالحال نیز مشغول فعالیتهای دانشگاهی هستید، وضعیت آموزش تواشیح در کشور را چطور میبینید؟در سیستم آموزش عالی یا آموزش و پرورش فرایندی را ترتیب ندادهایم و کاری نکردهایم که دانشجو یا دانش آموز خود را مکلف به یادگیری چنین هنرهای اسلامی بداند. دانشجویان و دانش آموزان وقتی مکلف به پاس کردن واحد درسی میشودند اگر به همان اندازه مکلف به گذراندن یک هنر دینی هم باشند شاید اتفافات دیگری بیفتد الان که در برخی شرایط در فوق برنامهها واحدهای قرآنی قرار میگیرد اهتمام خاصی به آن نمیشود.ظرفیت آموزش تواشیح در سیستم آموزشی کشور میتواند ظرفیت بسیار بزرگی باشد که علاقهمندان زیادی هم دارد؛ تواشیح برای جوانان جذاب است؛ لذا علاقه مند هم زیاد دارد تا به حال در میان دانش آموزان و دانشجویان تا به حال تصمیم جدیای گرفته نشده است؛ یکی از دوستان که در یکی از کشورهای اروپایی زندگی میکند تعریف میکرد که دانش آموزان در پایان هر سال تحصیلی توانایی نواختن یک نوع از ساز را داشته باشند و بتوانند همچنین چند مدل غذا را فراهم کنند. یعنی وقتی کسی فارغ التحصیل میشود هم میتواند چندین نوع ساز را بنوازد و چندین مدل غذا درست کند. ما اگر بلاتشبیه چنین وضعیتی را با شرایط اسلامی کشور خود مقایسه کنیم آیا تواسنتهایم با شیوههای تبلیغی تشویقی بچهها را به امور دینی و اسلامی مکلف کنیم؟ که مقام معظم رهبری هم در مورد این روشهای تشویقی تاکید بسیاری داشتهاند.شورای عالی انقلاب فرهنی، دستگاههای اجرایی، آموزش عالی کشور و وزارت آموزش و پرورش باید برای این وضعیت فکری کنند. اگر به تاثیر و جذابیت هنر اسلامی و آئینی تواشیح پی ببرند، قطعا برای پیشرفت و گستردگی این عرصه قدمی برمیداشتند.* درمورد ورود موسیقی به تواشیح بگویید برخی معتقدند نوعی ساختار شکنی اتفاق افتاده است، علت مخالفت ورود موسیقی به تواشیح چیست؟هر حرکت جدید قاعدتا مخالفانی به همراه خواهد داشت؛ درمورد تواشیح موسیقایی نیز این اتفاق افتاده است. خود هنر تواشیح یعنی آمیخته شدن اشعار در مدح و مرثیه اهل بیت با نغمات و الحان. همین عجین کردن موسیقی با اشعار و ابیاتی که در متن اهل بیت است به خودی خود جذاب است. برای مردم قشنگ و دلنشین است. مگر وقتی مردم در این ۲۰ سال گذشته از تواشیح استقبال میکردند موسیقی در کار بود؟ نه اینطور نیست. مردم از ابتدا هنر تواشیح را دوست داشتند اما الان فضای جدیدی پیش آمده است، افکار جوانگرایانهتر شده است، جوان هم خاصیتش نوگرایی است. هیچ ایرادی به آن وارد نیست.اساتید این حوزه هم اگر مخالفتی بروز دادهاند از آنجایی مخالفت کردند که موسیقی بر هدف اصلی تواشیح غالب شد. هدف این است که یاد اهل بیت(ع) با نغمات شیرینتر معرفی شود. وقتی این لغات معنوی و الهی با آواز و ساز به صورت غربی تلفیق شود صدای افراد در میآید. پیشنهاد من این است که اگر بناست جوانان به این حوزه ورود کنند باید اصالت موضوع را حفظ کنیم، از ساز اصیل استفاده کنیم یعنی به شکلی که اصل موضوع زیر سوال نرود.الان موسیقی غالب بر تواشیح شده است اسمش را دیگر مدیحه سرایی نمیگذارند، به آن میگوید سرود یا ترانه. یعنی اصالت زیر سوال رفته است؛ به همین دلیل برخی مخالف هستند. به نظر من اساتید باید علت مخالفت خود را بگویند تا بر همه روشن شود. ما هم کار آهنگین هم انجام دادهایم اما این اتفاق در شرایطی افتاده است که با استفاده از ساز اصیل و حفظ شئونات کار را جلو بردهایم استفاده از موسیقی اصیل هزینهبر است. ممکن است با یک ساز کیبردی موسیقی شلوغی ساخته شود و با حداقل هزینه توجه بسیاری هم به این اثر جلب شود اما کار اصیل هزینهبر است و چون افراد در گروههای تواشیح خودکفا هستند و از ارگان یا دستگاه خاصی بودجه دریافت نمیکنند و حمایت مادی نمیشوند، به هزینههای زیاد به سختی تن میدهند. اگر سازمانهای فرهنگی گروههای تواشیح را حمایت کنند میتوان آنها را به سمت موسیقی اصیل ایرانی سوق داد.* شما با مقام معظم رهبری نیز دیداری داشتهاید و در مقابل ایشان تواشیح اجرا کردهاید؟من با مقام معظم رهبری دیدارهایی داشتهام و هم در جلسات عمومی و هم خصوصی ایشان حضور داشتهام اما در قالب گروه «نورالهدی» اجرایی نداشتهام اما در گروه اسراء در مقابل رهبری اجرای تواشیح داشتهام. سال ۷۶ در اختتامیه مسابقات بینالمللی قرآن بود که متنی از مدح امام حسین را آماده کرده بودیم.این متن را به صورت مکتوب قبل از اجرای تواشیح به خدمت رهبری تقدیم کردیم. وقتی برنامه اجرا شد بعد از برنامه به ما گفتند متن خیلی خوبی را انتخاب کردید، نغمات به کار رفته در این اثر کار خودتان بود؟ گفتیم بله. ایشان خیلی تشویق کردند و گروه تواشیح ما را مورد عنایت خویش قرار دادند. رهبری همیشه نکات جزئی و دقیقی را صحبتهایشان ابراز میکنند و ما همیشه به شگفت میآییم که چقدر ایشان دقیق و نکتهسنج با مسائل مختلف برخورد میکنند.