به گزارش جهان به نقل از تسنیم شب گذشته سعید مستغاثی منتقد و کارشناس سینما مهمان برنامه ققنوس بود که از ابتدای آغاز به کار سی و دومین جشنواره فیلم فجر در برنامه خود را به این رویداد بزرگ فرهنگی پرداخته است.مستغاثی در ابتدای صحبت های خود به ارزیابی عملکرد سی ودومین جشنواره فیلم فجر پرداخت و گفت: به نظر می¬رسد جشنواره امسال با جشنواره¬های قبلی تفاوت چندانی ندارد زیرا همان ایرادهایی که ما به دوستان تذکر می¬دادیم هنوز پابرجاست. نام این جشنواره مزین است به دهه فجر اما اکثر فیلم¬های ساخته شده در آن هیچ ارتباطی با انقلاب ندارند.این موضوع مثل این است که ما در جشنواره کودک و نوجوان فیلم ترسناک نشان دهیم.به نظر من برای خروج از این وضعیت باید یک محتوای مشخص برای جشنواره تعریف شده و مانیفستی برای آن تدوین بشود.این منقتد سینما افزود: ما این جشنواره را غیر موضوعی می دانیم و انتقاداتی نسبت به موضوعات فیلم¬ها نیز داریم. البته انتقاد ما به معنی نقد شخصیت فیلم ساز نیست بلکه فقد به دنبال نقد فیلم هستیم.بحث ما نداشتن بصیرت است؛البته این به این معنی نیست که فیلمسازان ما نظام را قبول ندارند اما برخی وقت ها عدم بصیرت موجب می شود که فرد در زمین دشمن بازی کرده و نتیجه مطلوب به دست نیاید.وی در ادامه برنامه در پاسخ به سوالی در رابطه سینمای اجتماعی و حضور آن در جشنواره امسال فیلم فجر گفت: یک غلط مصطلح در سینمای ما به چشم می¬خورد؛ در سینمای جهان چیزی به نام سینمای اجتماعی وجود ندارد،یکی دیگر از این غلطهای مصطلح این است که هرفردی یک دوربین می¬گیرد و مسائلی چون اعتیاد،طلاق،فرار از خانه و هرآنچه را که در سطح جامعه به چشم می خورد را به تصویر میکشد در صورتی که اگر می¬خواهیم یک سینمای اجتماعی داشته باشیم باید به دل مسئله اجتماعی نقب بزنیم و علل یک مسئله را پیدا کنیم.ممکن است فیلم ساز بگوید که باید تلخی های جامعه نشان داده شود و یا اینکه فیلم جای نشان دادن علل یک مسئله اجتماعی را ندارد؛ به نظرم من ما برای رفع مشکلات باید تلخی ها را نشان دهیم اما بیش از آنکه ظاهرا این مسائل نشان داده شود باید به ریشه تلخی های اجتماعی توجه شود. نشان دادن علت یک مسئله نیاز چندانی به توضیح و تفصیل ندارد و فیلمساز با یک پلان می تواند این علل را به خوبی نشان دهد.مستغاثی در بخش دیگر صحبت های خود به رابطه میان سینما و مردم اشاره و تشریح کرد:متاسفانه به دلیل اینکه سینماگران ایران با مردم فاصله گرفتند فقط 3تا4 درصد مردم به سینما می روند چرا که مردم می دانند سینما از مشکلات مردم منفصل است.زیرا کارگردانی بعد از چهل سال از خانه خود بیرون آمده و بر اساس برداشت ذهنی خود از جامعه فیلمی می سازد. آن چیزی که تحت عنوان فیلم اجتماعی ساخته می شود بیش از آنکه برگرفته از نیاز مردم باشد ساخته ذهن فیلم ساز است. با دو کتاب و سایت و خبرگزاری نمی توان فیلم اجتماعی ساخت زیرا نتیجه¬ی اینگونه فیلم ساختن این می شود که مردم با کاراکترها احساس بیگانگی می کنند.کارشناس و منتقد سینما نقش زن در سینما را بسیار مهم ارزیابی و تصریح کرد: اگر می بینیم که جایگاه واقعی زن در فیلم¬ها به نمایش گذاشته نمی شود به این علت است که فیلمساز نگاهی دور از واقعیت دارد.این موضوع در مورد زنان اینگونه خود را نشان می دهد که در اکثر فیلم ها خانواده نادیده انگاشته می شود، چیزی که غرب بعد از بیست سال آن را کنار گذاشته و امروزه به این نتیجه رسیده است که خانواده بسیار مهم است.وی اضافه کرد: متاسفانه برخی از فیلمسازان ما در بند نگاه بیست سال پیش غرب هستند. به عنوان مثال می توان به فیلم«فصل فراموشی فریبا» اشاره کرد و این فیلم را با فیلم «راننده تاکسی» مقایسه کرد.در فیلم راننده تاکسی تمام کثافت نیویورک به خوبی علت یابی می شود در حالی که در «فیلم فصل فراموشی فریبا» تنها زندگی یک زن روسپی را نشان می دهد و علت روسپی شدن وی را بررسی نمی کند.رابطه نداشتن با مردم و تقلید از فیلم های غربی دو علت ساخت چنین فیلم¬هایی است و این فیلم یک فیلم شخصی محسوب می¬شود و نباید برای ساخت اینگونه فیلم ها بودجه بیت المال هدر برود.مستغاثی دو فیلم «شیار 143» و «چ» را به عنوان دو فیلم موفق در نشان دادن جایگاه زن مسلمان ایرانی معرفی و تشریح کرد: در فیلم «شیار143» نقش مادری به خوبی نشان داده شده است. خانم مریلا زارعی در فیلم«چ» نیز به خوبی زنی را نشان مید هد که تمام سعی خود را می کند تا خانوادهاش را نجات دهد و بچه همیشه بغل اوست؛ این موضوع فیلم های ما باید باشد. اگر فیلم سازان ما چشمان خود را فراتر از نوک بینی خود ببرند این مسئله را شاهد نخواهیم بود که فیلم ها از مردم فاصله گرفته اند،اگر فیلم های مردم میدان ونک به پایین ساخته شود و این مردم دیده شوند فیلم¬ها محتوای مردمی بیشتری خواهند یافت.این منتقد سینما در پاسخ سوالی مبنی بر جذابیت سینما گفت: اگر تلقی ما از جذابیت همان کلیشه هایی باشد که در سینمای غرب رایج است باید بگویم که خود غربی ها نیز به این نتیجه رسیده اند که ایجاد جذابیت با استفاده از محتوایی چون خشونت و بی بندوباری و ... چندان فایده ای ندارد. ما باید به این سمت برویم که از جذابیت های فرهنگ اسلامی-ایرانی در فیلم های خودمان استفاده کنیم. متاسفانه برخی از فیلمسازان ما به سمت جذابیت های غربی می روند درحالی که غربی ها از وجود جذابیت در فرهنگ ما سخن می گویند.این جذابیت فرهنگ اسلام است که باعث شده تا اسلام در سراسر کشورهای جهان نفوذ پیدا کند و باید از این ظرفیت استفاده شود.وی فیلم را به عنوان یک معلم و آموزگار انسان¬ها دانست و تشریح کرد: فیلمی همچون «چ» به خوبی به مسئله ولایت اشاره دارد.این فیلم بیش از آنکه فیلم شهید چمران باشد فیلم امام خمینی(ره) است. در این فیلم آقای حاتمی کیا به خوبی تحولات شخصیت شهید چمران را نشان می دهد. برخلاف فیلم¬های ایرانی که شخصیت اصلی در آن¬ها کاملا معصوم هستند ما دراین فیلم تحول شخصیتی شهید چمران را از ابتدای تا انتهای فیلم به می بینیم.دیالوگ های فیلم«چ» تداعی کننده از «ازکرخه تا راین» است؛ این فیلم درسی برای جوانان ما خواهد بود و می تواند به الگویی برای سینمای ما باشد.مستغاثی در بخش دیگر صحبت¬های خود عدم تقلید از جشنواره های غربی را خواستار شد و گفت: تشریفاتی همچون ردکارپت در جشنواره های غربی علاوه بر مسائل مادی،مسائل فرهنگی را به دنبال دارد.ما حتما نباید همچون اروپایی¬ها فرش قرمز داشته باشیم تا به سینمای موفق برسیم. همین جشنواره تا چندسال گذشته بدون فرش قرمز و مراسمات این چنینی برگزار شد.این جشنواره باید نشان دهنده فرهنگ ما باشد نه اینکه خود را شبیه غربی¬ها کنیم و فرهنگ خود را از بین ببریم.این کارشناس سینما در پایان افزود:من از دوستان و مسئولینی که در دوره های مختلف در سینما بوده اند و علیرغم تلاش هایشان هیچ اتفاقی در سینما نیفتاد میخواهم که بگذارند کسانی روی کاری بیایند که سینماشناس و فرهنگ شناس باشند و هنر جدیدی داشته باشند.وی همچنین از فیلم های «شیار 143» ،«چ» و «مهمان داریم» به عنوان آثار موفق این دوره فیلم فجر نام برد.