Quantcast
Channel: جهان نيوز - پربيننده ترين عناوين فرهنگ :: نسخه کامل
Viewing all 16083 articles
Browse latest View live

"قلب رهبر انقلاب از ما ناراحت است"

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از باشگاه خبرنگاران، شب گذشته چراغ سی امین دوره از جشنواره موسیقی فجر با برگزاری مراسم اختتامیه آن در تالار وحدت رو به خاموشی رفت و از همین حالا باید به انتظار سی و یکمین دوره‌ی تنها جشن رسمی موسیقی ایران بنشینیم و باید دید که مسئولان دوره جدید چه برنامه هایی برای سال آینده خواهند داشت.اما مراسم اختتامیه دیشب نیز خالی از حاشیه نبود. از گزارشی که دکتر "حسن ریاحی" دبیر سی‌امین دوره از جشنواره موسیقی فجر برای "علی جنتی" قرائت کرد تا اعتراض به وضعیت موسیقی جوانان و بی توجهی مسئولین به آن که در سطور زیر به گوشه ای از این حواشی اشاره خواهیم کرد.به عنوان مهم ترین اتفاقی که باید می افتاد و نیفتاد می توان اشاره کرد که، در حالی که هفته‌های پیش در نشست خبری سی امین جشنواره موسیقی فجر از طرف "پیروز ارجمند" اعلام شده بود که سرود ملی جمهوری اسلامی ایران با همراهی ارکستر سمفونیک تهران به رهبری "منوچهر صهبایی" و رهبری مهمان "شهداد روحانی" اجرا خواهد شد اما طبق سنوات گذشته سرود ملی به صورت پلی بک در تالار وحدت پخش شد.تاسیس کانون موسیقی‌دانان جواندر ابتدای مراسم "حسن ریاحی" دبیر سی امین دوره از جشنواره موسیقی فجر به روی سن آمد و گزارش خود را قرائت کرد.وی در ابتدا گفت: اختتامیه سی امین دوره از جشنواره موسیقی فجر درحالی برگزار می شود که اصل توجه به جوانان سرلوحه ما در این دوره از جشنواره بود. به همین مناسبت مایلم پیام مهمی را به برگزارکنندگان موسیقی امروز پیشکش نمایم و آن هم این است که مهم ترین ماموریت شما اهالی موسیقی شکوفایی این شجره است که شکوفه های آن را جوانان تشکیل می دهند و همین طور کشف افکار دل انگیز موسیقی ایرانی از جمله موسیقی کلاسیک ایرانی که باید سرلوحه فعالیت های شما قرار گیرد.وی ادامه داد: جا دارد که از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی آقای جنتی خواهش کنم که دستورات تاسیس نهاد تشکیلاتی باعنوان کانون موسیقی‌دانان جوان ایران را صادر کرده و با آن موافقت کنند تا امکانات برای علاقه مندان موسیقی فراهم شده و زمینه و انگیزه رشد و تعالی آن ها بوجود آید.ریاحی افزود: پیشنهاد دارم که نهادهایی چون وزارت ورزش و جوانان که در هیچ زمینه فرهنگی تا به حال وارد نشده و همین طور بنیادهایی چون بنیاد رودکی در تاسیس و شکل گیری این بنیاد همکاری های لازم را داشته باشند و همین طور از دیگر نهادهای دولتی و خصوصی نیز چنین امری را خواستارم.محمدهادی عیانبد: قلب رهبر انقلاب از ما ناراحت است"محمد هادی عیانبد" هنرمند برگزیده در بخش آهنگسازان موسیقی کلاسیک غیرایرانی در اعتراض به وضعیت موسیقی جوانان در ابتدا گفت: ابتدا باید بگویم که دلم نمی‌خواست در مراسم اختتامیه این جشنواره حاضر شوم. اگر به خاطر داشته باشید سه سال پیش هم، من نفر اول بخش آهنگسازی در موسیقی فجر شدم، دقیقا سه سال قبل از آن هم جز نفرات اول در بخش آهنگسازی بودم. در این شش سال قرار بود که اسم ما آهنگسازان را در انجمن نخبگان ثبت نمایند اما می بینیم که تا به امروز چنین اتفاقی نیفتاده است.وی ادامه داد: باتوجه به اینکه رهبر معظم انقلاب در چند سال گذشته برای هر سال عنوانی را انتخاب می کنند تا چشم انداز مسئولین در آن سال حول محور همان عنوان حرکت کند در آن سالی که جایزه بردم عنوان سال "کار و سرمایه ملی" بود و امسال هم سال "فرهنگ و اقتصاد" است اما به واقع کدام یک از مسئولین به این عنوان ها توجه کرده اند. قلب بزرگوار ایشان از دست ما ناراحت است.وی افزود: من می‌بینم که در جشنواره خوارزمی اتفاقات مهم تری می افتد و بچه ها حداقل در آن جشنواره یکدیگر را محک می زنند. وارد شدن اسم من در انجمن نخبگان تبدیل شده به یک لابیرنت و من از شما می پرسم که این طور می خواهید از سرمایه های ملی خود حمایت کنید.عیانبد تصریح کرد: بزرگترین سرمایه این مملکت نه نفت است و نه طلا بلکه قلب و مغز این جوان ها بزرگترین سرمایه های ما است و این تنها دستاورد این سرزمین است که اتفاق را بوجود می آورد که به هیچ وجه از آن حمایت نمی شود.این هنرمند برگزیده در انتها خاطرنشان کرد: من واقعا خواهش می کنم بستری فراهم شود تا جوانان این مملکت فکر نکنند که چون پرنده ای هستند که در قفس زندگی می کنند و باید بپرند ما سرمایه هایی هستیم که باید در این مملکت با عشق کار کنیم.حاضران در تالار وحدت در حمایت حرف های "محمدهادی عیانبد" چندین بار حرف این آهنگساز جوان را با تشویق های خود قطع کردند.در ادامه کلیپ "پیامبر مهربانی" آخرین ساخته "پیروز ارجمند" رئیس دفتر موسیقی، در اعتراض به اهانت به پیامبر اعظم (س) در تالار وحدت پخش شد.حضور "احمد مسجدجامعی" نماینده مردم در شورای شهر تهران در تالار وحدت نیز از نکات قابل توجه مراسم اختتامیه شب گذشته بود.

ماجرای مردی که عاق والدین شد

$
0
0
به گزارش جهان، ماموریت در مصر برای دیپلماتی که در یکی از سرنوشت سازترین و پرحادثه‌ترین مقاطع کشور تاریخی مصر و منطقه و همزمان با بیداری اسلامی، سکان نمایندگی ایران در قاهره را بر عهده داشته است؛ می‌تواند بسیار پرخاطره باشد. خاطرات مجتبی امانی رئیس سابق دفتر حفاظت منافع ایران در قاهره ابعاد مختلفی را در بر می‌گیرد. وی خاطرات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی، امنیتی، رسانه‌ای و ... خود را در قالبی داستانی روایت می‌کند.فارس اقدام به انتشار خاطرات وی کرده که سی و هفتمین بخش آن از نظر خوانندگان می‌گذرد.سابقه ازدواج اتباع ایرانی و مصری طولانی است، اما آخرین ازدواج مهم بین ایران و مصر، ازدواج سیاسی محمدرضا پهلوی و فوزیه خواهر ملک فاروق پادشاه مصر در اسفند ۱۳۱۸ بود که باعث رواج بیشتر ازدواج بین اتباع دو کشور شد. اگرچه این ازدواج را انگلیسی‌ها با مقاصد سیاسی مرتبط با منطقه و از طریق نفوذ خود در دربار ایران و مصر برنامه ریزی کرده بودند، اما ظاهراً انگلیسی‌ها و دربار ایران در این موضوع عجله و بی تدبیری بسیاری داشتند. دربار پهلوی و شخص رضاخان این نکته را فراموش کرده و قانون اساسی کشور را نخوانده و یا به آن کاملاً بی توجه بودند که مادر ولیعهد آینده ایران باید ایرانی الاصل باشد. البته بعد از این ازدواج، مجلس شورای نظام شاهنشاهی ایران در اقدامی ناشیانه به فوزیه تابعیت ایران را بخشید و برای محکم کاری! او را ایرانی الاصل نیز نامید.ازدواج محمدرضا پهلوی و فوزیه دیری نپایید و بعد از ۶ سال به طلاق منجر شد. دلایل مختلفی درباره این طلاق گفته می‌شود، گرچه به نظر می‌رسد طلاق شاه و فوزیه همچون ازدواج آن دو سیاسی بوده و به دلیل تغییر سیاست انگلیس در قبال ایران و مصر و عدم صلاحدید آنان برای ولیعهدی یک مصری تبار و تقارب بیشتر بین دو ملت صورت گرفته است، ولی برخی دلیل آن را خیانت محمدرضا به فوزیه دانسته‌اند که عزم فوزیه را برای جدایی از شاه هوسباز ایران جزم کرد. البته موضوعاتی مثل عدم تفاهم فرهنگی و یا آن که او دخترزا ! بوده نیز ذکر شده است.در همان زمان اشرف خواهر دوقلوی شاه که در سن هفده سالگی به اجبار پدرش با محمدعلی قوام ازدواج کرده بود، پس از تبعید رضا شاه از ایران، از همسر ایرانی خود طلاق گرفته و در رفت و آمدهای خود به مصر با احمد شفیق که یک تاجر مصری و وابسته به خاندان سلطنتی مصر بود آشنا شد و در سال ۱۳۲۲ با او ازدواج کرد. این ازدواج نیز هفت سال بیشتر دوام نداشت و به جدایی منجر شد.البته شاید برای این ازدواج نتوان قرینه سیاسی یافت و علت اصلی را در همان هوسبازی و فساد رایج در خاندان پهلوی باید جست که اشرف کلکسیونی از انواع فساد موجود در این خاندان ملعون بود.به طور طبیعی پیوندهای فرهنگی بین دو کشور ایران و مصر و سابقه تمدنی دو کشور موجب نزدیکی دو ملت و ایجاد زمینه برای ازدواج آنان می‌شد، ولی همان طور که گفته شد تاثیر دو ازدواج گفته شده باعث شد که شاهد موجی از این ازدواج‌ها در دوره‌ای از تاریخ معاصر باشیم. تاثیر این موضوع و به ویژه ازدواج با فوزیه در برخی از عوام مردم زیاد بود و باعث تقلید آنها از این اقدام شد. ظاهراً عده‌ای پس از این ازدواج به غلط به این نتیجه رسیده بودند که حتماً زن‌های مصری باید زیبارو باشند که پادشاه کشورشان از این کشور برای خود عروس انتخاب کرده است. البته فیلم‌های مصری که تولید آن نسبت به دیگر کشورها زیاد بود نیز در ترویج این موضوع تاثیر زیادی داشت.در یک بررسی آماری این موضوع واضح بود که غالب ازدواج‌ها بین مردان ایرانی و زنان مصری اتفاق می‌افتاد. البته این ازدواج‌ها در بعد از انقلاب اسلامی بخصوص در سه دهه اخیر کاهش داشت، اما یکی از کارهای مهم بخش کنسولی نمایندگی در قاهره رسیدگی به اختلافات و مشکلات این نوع ازدواج‌ها بوده است.مجموعه ازدواج هایی که بین مردان ایرانی و زنان مصری اتفاق می‌افتاد، به دلایل مختلف همانند ازدواج‌های خانواده پهلوی منجر به جدایی می‌شد. البته قطع رابطه سیاسی بین دو کشور در بعد از انقلاب اسلامی ایران و مشکلات مربوط به اقامت در مصر که همواره با ممانعت‌های امنیتی مواجه می‌شد، مزید بر مشکلات بود.این بود که مسئول کنسولی نمایندگی همواره به دختران یا زنانی که قصد ازدواج با مردان مصری را داشتند خصوصاً کسانی که از طریق آشنایی‌های اینترنتی اقدام به ازدواج می‌کردند تذکر می‌داد که با بررسی کامل به ازدواج اقدام کنند، زیرا که به علت‌های مختلف بیشتر این ازدواج‌ها منجر به جدایی شده است.نمونه‌های بسیاری بودند که مراجعات مکرر آنها را به سفارت داشتیم. خصوصاً فرزندان آنها که در بسیاری موارد به دنبال پدر و یا مادر خود که سال‌ها پیش طلاق گرفته و از مصر رفته بودند، می‌گشتند و در حسرت دیدن خانواده پدری و یا مادری خود بودند و یا خانواده‌هایی که برای دیدن فرزندانشان قصد سفر به مصر را داشتند، اما به علت ممانعت سیستم امنیتی مصر نمی‌توانستند ویزای ورود به مصر را بگیرند و ....در نمونه‌ای دیگر، یک دختر دانشجو و نخبه ایرانی با یک دکتر میانسال مصری مقیم عربستان در سوریه آشنا شده و سپس با وی ازدواج کرده بود. این دکتر مصری که اتفاقاً شخص محترمی هم بود به دلایل عدم اعطای اقامت به همسرش در عربستان، وی را به مصر آورده بود و در خانه‌ای که در قاهره داشت او را اسکان داده بود و خودش در عربستان با همسر اولش و فرزندان او زندگی می‌کرد. زن به علت تنهایی و دوری از شوهر و بی کسی در قاهره دچار نوعی بیماری روانی شده بود که تصور می‌کرد سازمان‌های امنیتی دنیا به دنبال کشتن او هستند. او دچار نوعی از جنون شده بود و حتی چند بار هم اقدام به خودکشی کرده بود که همسایگان او را نجات داده بودند. در نهایت بخش کنسولی نمایندگی به علت وخیم شدن حال وی مجبور به دخالت شد و با هماهنگی شوهر وی او را به تهران فرستادیم و شوهرش هم یک وکالت برای طلاق به وی داد و او را راهی تهران کرد.اما در نمونه‌ای نادر، یکی از اعضای وزارت خارجه که در زمان طاغوت در قاهره ماموریت داشت و مجرد بود، در مصر با دختری آشنا می‌شود و با او ازدواج می‌کند. بر اساس قوانین وزارت خارجه که هم اکنون نیز معتبر است، اگر عضوی از وزارت خارجه ایران با یک خارجی ازدواج کند، از وزارت خارجه اخراج خواهد شد. این فرد به علت این کار در قبل از انقلاب از وزارت خارجه اخراج شد و در همان مصر اقامت گزید.در دوره اول و دوم ماموریتم در قاهره (شهریور تا بهمن ۱۳۷۰ و تیر ۱۳۷۴ تا اسفند ۱۳۷۷) این فرد را به مناسبت‌هایی و در برنامه‌هایی که برای ایرانیان اختصاص داشت می‌دیدم. برای من یک سؤال وجود داشت که چرا این فرد شغل و موقعیت اجتماعی خوب خود را برای این ازدواج از دست داده است؟ نزدیکترین دلیلی که به ذهنم می‌رسید آن بود که شاید در فرهنگ قبل از انقلاب عاشق دختری شده و حتماً این دختر باید زیبا بوده باشد که وی عطای وزارت خارجه را به لقای آن خانم بخشیده است.شاید هم این عضو وزارت خارجه در قبل از انقلاب پیش خود گفته بود اگر او هم جا پای شاه کشورش بگذارد، مدارج ترقی را در وزارت خارجه زودتر از دیگران طی خواهد کرد. از قضا این فرد پس از خروج از وزارت خارجه همواره مجبور بود برای امرار معاش به کارهای سطح پایین تن دهد.یک بار به یکی از مصری‌ها که با وی صمیمی بود گفتم، دلیل این کار را از او بپرسد. وی ضمن نفی آن که موضوع ازدواجش به علت زیبایی و یا عاشقی بوده و برعکس زن چندان زیبایی هم نصیبش نشده بود، در نهایت صداقت گفته بود این سرنوشت وی به علت آن بوده که از سوی پدرش عاق شده است!چند مرد مصری هم داشتیم که با زنان ایرانی ازدواج کرده بودند. جالب اینکه طلاق در این افراد کمتر از ازدواج مردان ایرانی با زنان مصری بود. یک روز با یکی از آنها درباره تفاوت واکنش زن‌های ایرانی و مصری درباره ازدواج دوم همسرشان سوال کردم. وی پاسخ داد اگر زن مصری مطلع شود که همسرش قصد ازدواج با زن دیگری را دارد او را کباب خواهد کرد! اما اگر زن ایرانی این موضوع را بفهمد، اول او را در چرخ گوشت چرخ می‌کند و بعد از آن کباب خواهد کرد! گرچه سخن او خالی از شوخی نبود، اما این نظر از یک مصری که با زن ایرانی ازدواج و به فرهنگ دو کشور آشنایی داشت، برایم جالب بود.به هر حال افراد ایرانی که قصد ازدواج با اتباع مصری را داشتند، باید برای طی روند قانونی و شرعی به نمایندگی مراجعه می‌کردند تا ازدواج آنها ثبت شود. این موضوع فرصتی بود که برخی از واقعیات مربوط به این ازدواج‌ها و مشکلات آن به آنها گوشزد شود، اما گاه عشق و گاهی طمع برای دو تابعیت داشتن، گوشی شنوا برای آنان باقی نمی‌گذاشت و غالباً نیز سرنوشتی تلخ در انتظار این ازدواج‌ها و خصوصاً فرزندان آنها بود.امیدوارم که این تذکر افرادی که این روزها خصوصاً با گسترش فضاهای مجازی به دنبال ازدواج‌های اینترنتی و به دنبال آن اقامت در کشوری دیگر و رویاپردازی هستند را بیدار کرده و از عواقب شوم اینگونه ازدواج‌ها که در بسیاری از مواقع فقط به طلاق نیز منجر نشده و دامنه‌های وسیع دیگری همچون ابتلا به فساد و فحشا و حتی قتل و خودکشی را در بر می‌گیرد، آگاه سازد.

واکنش رسانه‌های غربی به انتقاد رهبر انقلاب از یک فیلم

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از فارس، فیلم سینمایی «تک تیرانداز آمریکایی» به کارگردانی «کلینت ایستوود» و بازی «برادلی کوپر» داستان «کریس کایل»، یک تک تیرانداز آمریکایی است که با بیش از ۱۶۰ مورد قتل، رکوردار بیشترین کشتار تک‌تیراندازی ارتش آمریکاست.این فیلم که به خاطر اشاعه قتل و خونریزی و تصویر یک قاتل به عنوان یک قهرمان ملی با انتقاد زیادی روبرو شده است، دو روز پیش نیز انتقاد شدید رهبر معظم انقلاب را در بر داشت.ایشان این فیلم را یک تبلیغ آمریکایی علیه مسلمانان دانسته که تنها با هدف اشاعه اسلام هراسی و تهییج مسلمان آزاری در میان مسیحیان و غیرمسلمانان ساخته شده است.این انتقادها که رهبر انقلاب سه هفته پیش در جلسه «دیدار با نمایندگان اقلیت‌های مذهبی کشور در مجلس شورای اسلامی‌» ابراز داشتند، در پایگاه اطلاع‌رسانی «khamenei.ir» منتشر شد که واکنش گسترده رسانه‌های غربی را در بر داشت:روزنامه «نیویورک پست» نوشت: رهبر ایران «تک‌تیرانداز آمریکایی» را یک تبلیغ ضد اسلامی دانسته که ترویج‌کننده خشونت علیه مسلمانان است. رهبری ایران در حالی مجددا از غرب انتقاد می‌کند که کشورش در حال مذاکره با قدرت‌های جهانی بر سر برنامه‌ هسته‌ای ایران است.این روزنامه آمریکایی در ادامه متذکر شد: فیلم‌های‌ هالیوودی در ایران مشهورند و کانال‌های تلویزیون دولتی ایران گهگاهی این فیلم‌های را نمایش می‌دهند ولی فیلم «تک تیرانداز آمریکایی» که تاکنون در ایران به نمایش درنیامده به نظر نمی‌رسد که با توجه به گفته‌های آیت‌الله خامنه‌ای دیگر در این کشور اکران شود.سایت خبری «ددلاین» نیز در این‌باره نوشت: فیلم «تک‌تیرانداز آمریکایی» ساخته «کلینت ایستوود» به خاطر اشاعه حملات علیه مسلمانان از سوی رهبر معظم ایران مورد انتقاد واقع شده است.ددلاین خبر انتقاد «رهبر انقلاب» از فیلم «تک تیرانداز آمریکایی» را با خبر واکنش پناهی به دریافت جایزه خرس طلای جشنواره فیلم برلین و همچنین قسمت‌هایی از نامه اعتراض‌آمیز «حجت‌الله ایوبی» به مقامات جشنواره برلین، تکمیل و به پایان رسانده است.همچنین روزنامه انگلیسی زبان «ایندیپندنت» عنوان کرد: در آمریکا نیز این فیلم (تک تیرانداز آمریکایی) به خاطر تصویر لذتی که این تک تیرانداز از قتل‌هایی که انجام می‌داده مورد انتقاد زیادی قرار گرفته است.در ادامه این گزارش آمده است: «عابد ایوبی»، مدیر حقوقی کمیته ضد تبعیض آمریکا عرب، ضمن انتقاد از عدم پوشش رسانه‌ای مناسب در غرب نسبت به حادثه قتل ۳ مسلمان در تیراندازی «چپل‌هیل» ، فیلم «تک‌تیرانداز» را نقطه بازگشتی به اوج اسلام هراسی در آمریکا دانسته و گفت: صنعت فیلمسازی آمریکا و دولت این کشور و همچنین سیاسیون جناح راستی آن همگی نقش واحدی در اشاعه احساسات ضد عرب و ضد مسلمانی که اخیرا در آمریکا شدت یافته است، داشته‌اند.روزنامه لس‌آنجلس تایمز نیز با این رویکرد به خبر انتقاد رهبری از فیلم «تک‌تیرانداز آمریکایی» پرداخت: «تک‌تیرانداز آمریکایی» در ایران، جایی که «آیت‌الله خامنه‌ای» رسانه‌ها را کنترل می‌کند، تاکنون به نمایش درنیامده است.این روزنامه آمریکایی در ادامه متذکر شد: انتقاد رهبر ایران در شرایطی منتشر شده است که فیلم «تک تیرانداز آمریکایی» میان آماج بحث‌ها و جنجال‌هایی است که به خاطر ساخت و اکران آن به وجود آمده است.لس‌آنجلس تایمز اینگونه ادامه می‌دهد: مخالفان فیلم، از آن به خاطر باشکوه جلوه‌دادن جنگ و خونریزی انتقاد کرده و آن را یک تبلغ برای کشور آمریکا دانسته‌ و در مقابل مخالفان، این فیلم را به خاطر تصویر مشکلاتی که جنگ برای سربازان به وجود آورده و بعد عاطفی زندگی‌آنها، ستوده‌اند.نشریه تحلیلی خبری پولیتیکو نیز گزارش خود اینگونه شروع می‌کند: رهبر ایران طرفدار فیلم پرفروش در گیشه، «تک‌تیرانداز آمریکایی» نیست.این نشریه افزود: آقای خامنه‌ای این فیلم ندیده بلکه دیگران درباره آن به او گفته‌اند.در این میان روزنامه «نیویورک دیلی نیوز» خبر انتقاد رهبر از فیلم «تک تیرانداز آمریکایی» را با خبر محاکمه «ای‌دی روث»، سربازی ۲۷ ساله جنگ عراق، که سال ۲۰۱۳ «کریس کایل»، قهرمان فیلم «تک‌تیرانداز آمریکایی» را به قتل رساند، در آمیخته و نوشت: رهبر [انقلاب اسلامی] ایران از فیلمی که براساس خاطرات «کایل» ساخته شده، انتقاد کرده و آن را عامل اشاعه خشونت علیه مسلمانان دانسته و اعتقاد دارد که تماشای این فیلم هالیوودی، مسیحیان و غیرمسلمانان را به خشونت و آزار رساندن به مسلمانان ترغیب می‌کند.سایت یاهو نیوز نیز خبر انتقاد رهبر معظم انقلاب را با خبر اعطاء خرس طلای جشنواره برلین به فیلم سیاه نمای «تاکسی» ساخته «جعفر پناهی» تکمیل کرده است.همچنین روزنامه «دیلی میل» با ۵ میان تیتر به این خبر پرداخت:_آیت‌الله خامنه‌ای گفته که درباره محتوای فیلم به او گفته شده است._داستان فیلم باعث شد تا رهبر ایران از «تک‌تیرانداز آمریکایی» به عنوان یک فیلم ضد مسلمان انتقاد کند._رهبر ایران ادعا کرده این فیلم، جوانان مسیحی را به مسلمان آزاری ترغیب می‌کند.-آقای خامنه‌ای همچنین مدعی شده است که حملات نئونازی در آلمان، تأیید کننده این مطلب است که مسلمانان در غرب امنیت ندارند._آقای خامنه‌ای مدعی است که اروپا و آمریکا در تبلیغات ضد اسلامی غرق شده است.این روزنامه بریتانیایی در ادامه نوشت: رهبر ایران در شرایطی از غرب انتقاد می‌کند که کشورش در حال مذاکره با قدرت‌های جهانی درباره برنامه جنجال‌برانگیز هسته‌ای است.«دیلی میل» گزارشش را اینگونه به پایان رساند: مقامات ایرانی و آمریکایی برای اولین بار پس از وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹، سقوط رژیم شاهنشاهی تحت حمایت آمریکا و تسخیر سفارت آمریکا در تهران، همدیگر را ملاقات کرده‌اند. نیروهای نظامی و سربازان تحت حمایت ایران اکنون در حال مبارزه با دولت اسلامی موسوم به داعش در عراق هستند ولی این کشور (ایران) حاضر نشده است که متحدان آمریکایی که با افراطیون حملات هوایی می‌جنگند، بپیوندد.به گزارش خبرگزاری فارس، نکته مشترک و قابل توجه در بیشتر این گزارش‌ها، تاکید رسانه‌های مزبور بر این نکته است که فیلم «تک‌ تیرانداز آمریکایی» در شرایطی به خاطر ضد اسلامی‌بودن و اشاعه احساسات اسلام هراسانه مورد انتقاد قرار می‌گیرد که قرار است به صورت گسترده در بسیاری از کشورهای جهان اسلام به نمایش درآید.

شیلا خداد به «رسوایی ۲» پیوست

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از فارس، مراحل انتخاب بازیگر فیلم سینمایی «رسوایی ۲» به کارگردانی مسعود ده‌نمکی این روزها ادامه دارد.بنابراین گزارش شیلا خداداد به عنوان اولین بازیگر حضور خود را در فیلم سینمایی «رسوایی ۲» قطعی کرد و بازیگران دیگر نیز طی ماه‌های آینده به این پروژه سینمایی خواهند پیوست.خداداد در سال ۸۷ نیز با مسعود ده‌نمکی در فیلم سینمایی «اخراجی‌های ۲» مقابل دوربین رفته بود و «رسوایی ۲» به عنوان دومین تجربه همکاری شیلا خداداد با ده‌نمکی پس از گذشت پنج سال‌ به حساب می‌آید.به گزارش فارس، فیلم سینمایی «رسوایی ۲» به نویسندگی، کارگردانی و تهیه‌کنندگی مسعود ده‌نمکی بهار ۱۳۹۴ کلید خواهد خورد.

علائم اهل بهشت کدامند؟

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از روابط عمومی مسجد مقدس جمکران، حجت الاسلام حبیب الله فرحزاد در جمع نمازگزارن و مجاوران این مکان مقدس با اشاره به حدیثی از امام صادق (علیه السلام) اظهار داشت: در این حدیث کلید و رمز موفقیت انسان برای رسیدن به قرب الی الله ذکر شده که هر کس آن را به کار ببندد طبق قول حضرات معصومین (علیهم السلام) اهل بهشت خواهد بود.این کارشناس مسائل دینی و تربیتی با اشاره به حدیث «اِنَّ لاَِهْلِ الْجَنَّةِ اَرْبَعُ عَلاماتٍ، وَجْهٌ مُنْبَسِطٌ، وَ لِسانٌ لَطیفٌ وَ قَلْبٌ رَحیمٌ وَ یَدٌ مُعْطِیَةٌ» افزود: امام صادق(علیه السلام) در این حدیث نورانی مهمترین ویژگی های اهل بهشت را به چهار دسته تقسیم کرده که نخستين نشانه روی گشاده و دومين آن ‌ها گفتار زيباست.حجت الاسلام فرحزاد تصريح كرد: روی گشاده توسط اهل بيت(علیهم السلام) بسيار توصيه شده است و همه بايد با گشاده رويی با یکدیگر مراوده کنند بطوریکه حضرت زهرا (علیها السلام) فرمودند: لبخند و تبسم مومن حسنه و ثواب است.وی با اشاره به گفتار نيک و زيبا به عنوان دومين صفت اهل بهشت، افزود: در روايات آمده كه غسال حق ندارد عيوب اموات را انتقال دهد و تا اين حد بايد اسرار مؤمنين مخفی بماند.حجت الاسلام فرحزداد با بیان آیه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا»(احزاب/۷۰) بیان داشت: پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) که منشاء علم الهی و برگزیده خداوند بودند این آیه را همیشه در منابر خود قرائت می کردند تا علاوه بر دعوت بر تقوا از مردم بخواهند که به نیکی سخن و در گفتار خود حق بگویند.استاد حوزه علمیه قم با اشاره به اين كه اين روزها با استفاده از پيامك ‌ها و ديگر ابزارها، سخنان مختلفی پشت سر افراد گفته مي‌شود، تصريح كرد: از امام صادق(علیه السلام) نيز نقل شده است كه اگر كسی سخنی را نقل كند تا به مؤمنی صدمه بزند، خداوند آن فرد را از ولايت خويش خارج مي‌كند و از نظر خدا می‌افتد.حجت الاسلام فرحزاد با اشاره به گناه حسد، خاطرنشان كرد: حسادت در اكثر انسان‌ها هست و تنها در كسي نيست كه وقتي رقيبش به موفقيتی دست يافت، خوشحال شود. كنترل زبان بسيار مهم است و بيشتر گناه‌ ها از طريق زبان است. صدمات بدنی قابل درمان است اما زخم زبان، قابل درمان نيست.وی افزود: دومين علامت اهل بهشت بر اين اساس گفتار خوب است و سومين علامت اهل بهشت، قلب مهربان است و در حديث آمده است كه خداوند پدر يا مادري که به فرزندشان بسیار محبت می ورزند را به بهشت می برد، بنابراین محبت به زيردستان بسيار توصيه شده است.این کارشناس مذهبی تصريح كرد: سومين علامت اهل بهشت مهرورزی و قلب مهربان است و در بين افراد، محبت ورزيدن به دیگران به ویژه مدیران بر زيرمجموعه و كارمندان، نشانه قلب مهربان است. برخی از مديران طوری عمل می‌كنند كه وقتی از جایی مي‌روند، زير مجموعه آن ‌ها ناراحت و گاهی گريان مي‌شوند.حجت الاسلام فرحزاد چهارمين علامت اهل بهشت را، سخاوت و انفاق دائم دانست و اظهار داشت: سخاوت و انفاق از ويزگي های اهل بهشت است و بسيار در اسلام توصيه شده است و ای بسا كافر كه به خاطر انفاق دائم و سخاوتمندی، مورد رحمت خداوند قرار می‌گيرد.وی افزود: كسی كه كار مؤمنی را راه بياندازد، خداوند كارهای او را راه می‌اندازد و حوائج وی را برطرف می كند و چه خوب كه همه چنين رويه ای داشته و در عين حال به نقل احاديث نيز اهتمام ويژه ای داشته باشیم.

زيباترين نام‌ها از نظر پیامبر اعظم (ص)

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از باشگاه خبرنگاران، پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمودند:سَمُّوا أَوْلادَكُمْ أَسْمآءَ الْأَنْبِيآءِ وَ أَحْسَنُ الْأَسْمآءِ عَبْدُاللّهِ وَ عَبْدُالرَّحْمنِ.فرزندانتان را به نامهاى پيامبران نامگذارى كنيد. و زيباترين نامها «عبدالله» و «عبدالرحمن» هستند. مکارم الاخلاق/جلد۱/صفحه۴۷۴

بازیگر «پرده‌نشین» از بیمارستان مرخص شد

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از تسنیم، احمد علامه دهر، بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون از بیمارستان مرخص شد.علامه دهر بازیگر سریال «پرده‌نشین» که در جریان بازی در این سریال در شهر مشهد دچار عارضه مغزی شده بود ، امروز از بیمارستان کامیاب مشهد مرخص و برای ادامه درمان به تهران منتقل شد.سریال «پرده‌نشین» حدود دو ماه پیش از تلویزیون پخش شد و مورد استقبال قرار گرفت.

فیلم/واکنش عراقی‌ها به شعرخوانی رهبری

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از مهر، عصر پنجشنبه ۳۰ بهمن شعرای ایرانی در قالب جشنواره شعر فجر مهمان همتایان خود در شهر بصره بودند.شاعران عراقی ابوذیه‌ای (شعر عربی که طنز و با کنایه باشد) که رهبر انقلاب خوانده بودند را از حفظ داشتند و اظهار می کردند که ویدئوی شعر خوانی رهبر ایران به زبان عربی به صورت وسیعی در کشورهای عربی منتشر شده است. محفل شعر فجر بصره که دومین برنامه بین المللی نهمین دوره شعر فجر است، امروز ساعت ۱۵ با عنوان «فجر المقاومه» در این شهر برگزار می شود.فیلم

اهدای‌پرچم‌حرم‌حضرت‌رقیه‌به‌حرم رضوی

استادی که همه نماز‌های عمرش را به خاطر یک اشتباه دوباره خواند

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از فارس، بزرگداشت مرحوم «حسن بیگلری» از اساتید قرائت قرآن کشور با حضور محمد خواجوی، حسن رنجبر، رضا بهرامی و احمد خواجوی در خبرگزاری ایکنا برگزار شد.* استاد بیگلری و استاد مولایی السابقون السابقون هستنددر ابتدای برنامه محمد خواجوی، استاد بیگری و استاد مولایی را از اساتید نسل اول قرائت قرآن در کشور دانست و گفت: این اساتید عزیز در قرائت کشور السابقون السابقون هستند و پیش از آنها فکر نمی‌کنم کسی به صورت علمی در زمینه قرائت قرآن کار کرده باشد.این عزیزان در شروع کار با دشواری‌هایی روبرو بودند زیرا مردم با سبک و شیوه جدیدی در تلاوت روبرو شده که با آن ناآشنا بودند، از طرفی کسانی که با سبک‌های قدیمی تلاوت کار می‌کردند و یا حتی بسیاری از متدینین از سبک‌های جدید تلاوت خصوصاً تشویق‌ها و «الله الله» گفتن اشکال می‌گرفتند. این اساتید برای نهادینه کردن روش‌های نوین تلاوت رنج و مرارت‌های زیادی کشیدند.* پیش از سرالبیان کار علمی درباره تلاوت انجام نشده بودکتاب «سرّالبیان» که از این استاد عزیز به جا مانده کار بسیار فاخر و جامعی است و به نظر من تا آن زمان کتابی چنین جامع در زمینه تلاوت و به زبان فارسی وجود نداشت.متأسفانه من زیاد توفیق حضور در محضر استاد بیگرلی را نداشتم، البته برادرم به صورت مداوم در جلسات وی شرکت می‌کرد و خود من از محضر برادرم تلمذ کردم.* کندن لباس نظامی با اکراه و پوشیدن عبای استادی با اشتیاقحسن رنجبر از اساتید پیشکسوت قرآن کریم درخصوص استاد بیگلری گفت:‌ دومین استاد من مرحوم بیگری بود. وی انسانی بسیار مؤمن و شریف بود به یاد دارم برخی اوقات با لباس نظامی به جلسه می‌آمد، با اکراه لباس‌ها را از تن می‌کند و با افتخار عبای کهنه‌اش را بر تن می‌کرد و در جلسه می‌نشست، گاهی اوقات دو سرتیپ ارتش هم در جلسه حضور پیدا می‌کردند و در کنار وی می‌نشستند. * برگزاری جلسه قرآن در فضای خفقان ستم‌شاهیآن زمان برگزاری جلسه بسیار سخت بود زیرا فضای جامعه به گونه‌ای بود که کسی جرأت نمی‌کرد جلسه قرآن برگزار کند، اما استاد بیگری با وجود اینکه سرهنگ ارتش بود اهتمام ویژه‌ای به قرآن داشت و حتی در دوران بیماری با ویلچر به جلسه می‌آمد.خود من جلسه‌ای راه‌اندازی کرده بودم و از استاد خواستم به جلسه من بیاید وی پذیرفت، آمد و از فضای جلسه بسیار تعریف کرد و گفت: من چند جلسه قرآن برگزار می‌کنم اما نوری که در این جلسه دیدم در هیچ کجا ندیدم. آن زمان جلسات زیادی وجود نداشت و برای حضور در جلسات سختی می‌کشیدیم اما عشق و علاقه‌ای که به قرآن داشتیم سبب می‌شد این مشکلات را به راحتی تحمل کنیم به یاد دارم با استاد خدام حسینی در جلسه استاد مولایی شرکت می‌کردیم. من از خزانه و استاد خدام حسینی از امامزاده حسن(ع) می‌آمد و ساعت‌ها در محضر استاد می‌نشستیم و شاید حدود ساعت ۲ نیمه شب باز می‌گشتیم.* کارعلمی استاد که در سال ۳۸ به تألیف کتاب منجر شداحمد خواجوی یکی دیگر از شاگردان مرحوم بیگری است که درباره وی گفت: مرحوم بیگری کتاب سرالبیان را در سال ۱۳۳۸ نگارش کرد، قطعاً وی سال‌ها پیش از نگارش این کتاب جلسه قرآن، مطالعه و پژوهش علمی داشتند که به انتشار کتاب منتهی شده است. کتاب سرالبیان کتاب خوبی است که حتی امروز با وجود تألیفات بی‌شمار باز هم قابل بهره‌وری است. در این کتاب دو فصل علوم قرآن و تجوید وجود دارد که در کنار این دو موضوع اشاراتی به اختلاف قرائت هم شده است.من از سال ۱۳۴۸ در جلسه استاد بیگلری شرکت می‌کردم و حتی در یک دوره فشرده سه ماهه هر روز در محضر استاد بودم و پس از آن هم در جلسه مسجد المصطفی خدمت استاد می‌رسیدم.* استاد بیگلری از پایه‌گذاران تلاوت‌های امروزی در کشور استاستاد بیگلری از پایه‌گذاران تلاوت در کشور است و بسیاری از روش‌ها و سبک‌های امروزی تلاوت مرهون زحمات این اساتید عزیز است. این استاد عزیز و برخی دیگر اساتید زحمات زیادی را برای علم تلاوت کشیده‌اند و جا دارد دستگاه‌های قرآنی به این افراد توجه داشته باشند، این‌ها انسان‌های کوچکی نیستند و درخشش قاریان امروز نتیجه کار این افراد است.استاد بیگلری چند جلسه برگزار می‌کرد و به جز مسجد المصطفی حسن آباد چند جلسه دیگر را هم اداره می‌کرد، هنگامی که بیمار شد، جلسه مسجد المصطفی را استاد اصل محمدی ادامه داد و از سال ۵۲ اداره این جلسه به من واگذار شد.وی انسان بسیار خوش اخلاق و با ادبی بود و همیشه تبسم زیبایی به لب داشت. هنگامی که ما برای اولین بار با استاد آشنا شدیم هیچگاه از وی دل نکندیم. این استاد عزیز در سال ۱۳۵۸ جان به جان آفرین تسلیم کرد.* بیان استدلال برای همه موضوعات در جلسهرضا بهرامی یکی دیگر از شاگردان استاد بیگری است که گذر زمان گرد سفیدی بر چهره‌اش پاشیده. وی هم مانند دیگر حاضران به بیان اوصاف استادش پرداخت و گفت: ‌مرحوم بیگری هفته‌ای سه جلسه قرآن برگزار می‌کرد. وی از حدود ساعت ۳ بعدازظهر در مسجد حاضر بود، مطالعه می‌کرد و خود را برای برگزاری جلسه آماده می‌کرد. وی جلسات را به صورت استدلالی برگزار می‌کرد و هر موضوعی که در جلسه مطرح می‌شد دلایل آن هم بیان می‌شد.* علاقه استاد به سبک منشاویاین استاد عزیز با سبک منشاوی تلاوت می‌کرد و اشک می‌ریخت، من آن زمان تلاوت‌های علی‌البناء، مصطفی اسماعیل و کامل یوسف بهتیمی را گوش می‌دادم اما به دلیل علاقه استاد به منشاوی من هم به سراغ سبک منشاوی رفتم.جلسات مرحوم بیگلری بسیار پرشور برگزار می‌شد و استقبال به حدی بود که گاهی تا دو هفته طول می‌کشید تا نوبت قرائت شود. من اولین بار سوره «ق» را با سبک منشاوی در جسه استاد خواندم و مرحوم بیگلری بسیار خوشحال شد و مرا تشویق کرد.در کنار جلسات مرحوم بیگلری در جلسه آقایان مروت و مولایی هم شرکت می‌کردم و در این جلسات با اختلاف قرائت و سبک‌های مختلف آشنا شدم، البته جلسه مرحوم بیگلری بسیار خاص و منحصر به فرد بود زیرا وی تا قرآن‌آموز مطلب را یاد نمی‌گرفت از آن نمی‌گذشت.* «سر‌البیان، حج و دسته‌گل محمدی» سه اثر به جای مانده از استاداز این استاد عزیز ۳ کتاب سرّالبیان، حج و دسته گل محمدی به جای مانده که کتاب سرّالبیان هنوز هم در دسترس است، البته این کتاب خیلی کامل نیست، اما کتاب دسته گل محمدی کتاب بسیار خوبی بود که در آن قرائت‌های ۱۰‌گانه به صورت استدلالی بیان شده است.* استادی که همه نماز‌هایش را به خاطر یک اشتباه قضا کرداستاد بیگلری انسان بسیار متواضعی بود و حتی ما نمی‌دانستیم که وی کتابی درباره حج نوشته است. وی در جلسات در کنار تلاوت ترجمه آیات و تفسیر مختصری هم بیان می‌کرد. این استاد عزیز به خاطر یک اشتباه که در نماز داشت همه نمازهای عمرش را قضا کرد و دوباره خواند.

تصاویر کمتر دیده شده از صادق طباطبایی

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از باشگاه خبرنگاران، "سیدصادق طباطبایی" خواهرزاده امام موسی صدر و برادر همسر مرحوم سیداحمد خمینی درگذشت.گفتنی است؛ سیدصادق طباطبایی به دلیل سرطان ریه در دوسلدورف آلمان درگذشت.

آغوش سردار سلیمانی به جای آغوش پدر +تصاویر

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از دفاع پرس، سردار سلیمانی در دیدار با فرزندان شهید ابوسیف الغراوی از فرماندهان کتائب سید الشهداء عراق در مبارزه با داعش، از آنها دلجویی کرد. 

فتوای جدید و قیاس جالب وزیر ارشاد درباره ماهواره

$
0
0
به گزارش جهان، علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفت‌و‌گویی با ماهنامه ۲۴ به تشریح وضعیت فرهنگی کشور پرداخته است که متن کامل این مصاحبه در ادامه می‌آید:آقای وزیر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید تشکر می‎کنم . شما میراث‎دار فعالیت تعداد زیادی از وزرا هستید. در این سی و پنج سال، وزرایی در این وزارت‎خانه آمدند و رفتند که یک سر آن آقای مهاجرانی بود که قائل به سیاست تساهل وتسامح در حوزه فرهنگی بود و سر دیگر وزرایی بودند که شاید به زعم جناب‎عالی و یا آقای رئیس جمهور ، بعضا نگاه‎های امنیتی را در حوزه فرهنگ ترویج می‎دادند. از فعالیت ۳۵ ساله این وزرا چه میراثی به شما رسید وقتی کلید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را تحویل گرفتید؟- تشکر می‎کنیم از حضور جناب‎عالی و همکاران، بحث فرهنگ یکی از اساسی‎ترین مسائل کشور است و ما هیچ‎گاه فرهنگ را به عنوان مقوله‎ای در کنار سایر مقولات مثل اقتصاد و سیاست نمی‎بینیم . فرهنگ صبغه اصلی همه فعالیت‎های فردی و اجتماعی افراد و شکل‎دهنده گفتار و منش افراد است. با پیروزی انقلاب، طبیعتا انقلاب اسلامی، یک فرهنگ جدیدی را به همراه آورد، مجموعه‎ای از ارزش‎ها که عمدتا برگرفته از ارزش‎های اسلامی بود در کشوری که بیش از پنجاه سال در دوران سلطنت رضا شاه و محمدرضا شاه با فرهنگ خاصی خو گرفته بود. تمام تلاش طاغوت بر این بود که کشور از فرهنگ اصیلش جدا شود و فرهنگ غرب را به عنوان یک فرهنگ توسعه یافته و مترقی بپذیرد. این نگاه پس از انقلاب اسلامی عوض شد. در طول این سال‎ها همه فرهیختگان و مدیران، تلاش زیادی کردند برای این‎که هر کدام به ذوق و سلیقه خودشان ارزش‎های دینی را به نحوی که دریافت کرده بودند تبیین کنند و رشد بدهند. البته باید به این نکته توجه کنیم که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با این‎که اسمش وزارت فرهنگ است اما معنایش این نیست که تنها متولی فرهنگ کشور است و در حوزه فرهنگ به معنی عام همه نهادها و مؤسساتی که به یک نوعی کار فرهنگی می‎کنند تأثیرگذارند و حتی شخصیت‎های فرهیخته‎ای که اثر وجودی دارند هم به نوعی تأثیر خودشان را می‎گذارند یعنی تأثیر وزارت آموزش و پرورش در شکل‎دهی به فرهنگ جامعه به هیچ وجه کمتر از وزارت فرهنگ نیست. تأثیر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و حوزه‎های علمیه و سایر نهادها و مؤسسات فرهنگی غیر قابل انکار است.صدا و سیما؟- بله. صدا و سیما که باید گفت نقش اول را در این زمینه دارد. لذا شخصیت‎های دانشگاهی و روحانی هر کدام به نحوی در شکل‎دهی به فرهنگ کشور مؤثرند. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یک دستگاه حاکمیتی است که می‎تواند در اعمال حاکمیت بسیار نقش داشته باشد. این‎که چه بخش‎هایی را تقویت کند؛ چه بخش‎هایی را تضعیف کند؛ به چه مسائلی بیشتر بها بدهد؛ به چه مسائلی کمتر بها بدهد؛ مهم است. من فکر می‎کنم در طول این دو سه دهه همه کسانی که آمدند در این حوزه فعالیت کردند همه آن‎ها با قوت و ضعف دلشان برای ارزش‎های اسلامی می‎تپید. همه علاقه‎مند بودند ارزش‎هایی را که امام راحل بر آن تاکید داشتند، در اقداماتشان تحقق ببخشند. مقام معظم رهبری در طول ۲۵ سال گذشته در تمام صحبت‎هایی که داشتند راهبردهایی را تعیین کردند که هم برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و هم برای سایر دستگاه های فرهنگی سرلوحه کار بوده و هر کدام با شدت و ضعف تلاش می‎کردند به آن تحقق ببخشند. بعضی‎ها یک مقداری با قوت بیشتر، بعضی‎ها با ضعف و در مواقعی با اعمال سلیقه شخصی.قرائت این وزرا از فرهنگ و منویات امام و آقا چقدر با هم تجانس داشته چقدر تشابه داشته ؟نمی‎شود گفت چقدر تشابه داشته است، چون مسائل فرهنگی مسائل بسیار پیچیده‎ای است و بر خلاف برخی مسائل اقتصادی یا فیزیکی که وزیری می‎آید در مقطعی شعاری می‎دهد که مثلا می‎خواهم تورم را پایین بیاورم یا تولید ناخالص داخلی را افزایش بدهم و ... گرچه مسائل اقتصادی هم پیچیدگی دارد ولی مسائل فرهنگی چون کیفی است ارزیابی‎اش بسیار مشکل است. همین الان هم که ما در یک جمعی بنشینیم دور هم و با یکدیگر صحبت کنیم راجع به یک مقوله فرهنگی یا بحران فرهنگی که در جامعه داریم ممکن است در بین بیست نفری که نشسته‎ایم بیست نظر مختلف و راه ‎حل متفاوت ارائه شود.بالاخره در بین همه این نظرات، نظر نهایی را چه کسی می گیرد؟- اگر شما ملاک را صحبت‎های مقام معظم رهبری می‎دانید بعضی‎ها بیشتر خودشان را ملتزم می‎دیدند، بعضی‎ها کمتر و احیانا راه‎ حل‎های خاص خودشان را عمل می‎کردند ولی من بخش عمده‎اش را به پیچیدگی مقوله فرهنگ مرتبط می‎دانم . من مثالی بزنم فرض کنید یک مسئله‎ای ما در کشور داریم به عنوان مسئله حجاب و عفاف. فکر نمی‎کنم هیچ یک از مسئولان جمهوری اسلامی باشند که نسبت به این مسئله حساسیت نداشته باشند که با مقوله بدحجابی و ناهنجاری‎های اجتماعی باید به نوعی برخورد شود اما این‎که این برخورد چگونه باید باشد هر کسی نظری می‎دهد. یکی می‎گوید باید خیلی محکم و قاطع برخورد کرد. برخی معتقدند بی‎ حجابی یک نوع مقابله با نظام است. برخی معتقدند فقط یک ولنگاری و بی بندباری است. در راه حل‎ها هم همین‎طور اختلاف است. یک نفر ممکن است با شدت عمل برخورد کند و معتقد به بگیر و ببند باشد و این‎که افراد بدحجاب را، در دانشگاه راه ندهیم یا نمره انضباط آنان را کم کنیم. دیگری می‎گوید این راهش نیست، ما باید فرهنگ سازی کنیم. فرد دیگری می‎گوید که ما باید یک ترکیبی از این راه حل‎ها را عمل کنیم. اینها به حساب نوع سلیقه‎ها و برداشت‎هایی است که افراد دارند ولی در یک نقطه مشترک هستند؛ و آن این‎که همه معتقدند که با این ناهنجاری باید به نوعی مقابله کرد.بالاخره چه کسی مسئولیت فرماندهی این دیدگاه‎های مختلف را دارد ؟ چه دیدگاهی نقش نخ تسبیح را دارد که در نهایت این مجموعه عظیم دستگاه‎های فرهنگی یک بازده مشخصی را داشته باشند ؟- این‎که روشن است و من بارها در برنامه‎ها و سخنرانی‎ها و مصاحبه‎هایم اعلام کردم در کشور ما خوشبختانه رهبری معظم انقلاب یک شخصیت فرهنگی هستند و جزء نادر افرادی هستند که در کسوت روحانیت و مرجعیت تا این اندازه آشنایی با مقوله فرهنگ و هنر دارند. من وقتی مطالعه می کنم در طول این ۲۵ سال گذشته و در دوره رهبری ایشان و قبل از آن در دوره ریاست جمهوری، نکاتی که ایشان در رابطه با هنجارها و ناهنجاری‎های جامعه بیان کرده‎اند و یا راه حل‎هایی که ایشان در حوزه سینما، کتاب، هنرهای نمایشی، موسیقی، خطابه ارائه کرده‎اند و فعالیت‎هایی که شخصیت‎های روحانی باید انجام بدهند بسیار گسترده است و خوشبختانه سخنان ایشان عموما ثبت شده و چاپ شده در دسترس است و آن‎چه ما در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دنبال می‎کنیم همین خط مشی است. یعنی راهبردهایی است که ایشان تعیین کرده‎اند و من از همان ابتدا که بحث وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مطرح شد، اول از همه مجموعه‎ی این رهنمودها را جمع کردم که ببینم در این حوزه دیدگاه‎های اساسی ایشان چیست؟ تا آن را تحقق ببخشیم. مثلا در حوزه سینما ایشان در دوره‎های مختلف، مطالبی را متناسب با مخاطبینی که داشتند ارائه کرده‎اند. در همه صحبت‎هایی که ایشان در این دو دهه داشتند یک بار که مجموعه مدیران سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با ایشان ملاقات داشتند، ایشان ۱۸ محور را مطرح کردند در این زمینه و بسیار مشروح و تفصیلی و جزئی به آن پرداختند که ما اصلا در حوزه سینما کجا هستیم و کجا می‎خواهیم برویم و چه روش‎هایی را باید اتخاذ کنیم. کجا را باید تقویت بکنیم چه کسانی را حمایت بکنیم. این سخنان به حوزه سینما ابلاغ شده و ما آن را سرلوحه سازمان سینمایی و همه دستگاه‎های وابسته به آن از انجمن سینمای جوان گرفته تا بنیاد فارابی تا حوزه نظارت و شوراهایی که برای نظارت بر ساخت فیلم و نمایش فیلم قرار داده‎ایم. یا در حوزه کتاب، ایشان بحث‎های مختلفی داشتند به مناسبت‎های مختلفی که پیش می‎آمده یا در ملاقات‎هایی که سالانه شورای عالی انقلاب فرهنگی با ایشان داشتند راجع به مقوله فرهنگ با تأکید بر فرهنگ وارداتی و چگونگی مقابله با تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی مطالبی را بیان می‎فرمودند. توجه به این مباحث سرلوحه کار ما است. منتها آن‎چه وظیفه ماست به عنوان وظیفه حاکمیتی این‎که باید مصادیق این راهبردها را بشناسیم.گاهی ممکن است در مصادیق اختلاف سلیقه باشد، یا اشتباهاتی رخ بدهد مثلا یک فیلمی را مجوز نمایش بدهندکه دقیقا در چهارچوب آن سیاست‎ها نباشد اما جهت‎گیری کلی همان است. پس شاید بتوان گفت سربازهای فرهنگی خیلی تدابیر فرمانده را درست اجرا نمی کنند؟-سربازها متفاوتند یکی مهارتش بیشتر است یکی کمترآقای وزیر! ما نهادهای متولی در فرهنگ زیاد داریم. سازمان تبلیغات اسلامی و حوزه هنری، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ، صداوسیما، حوزه‎ها و... چرا باید دیدگاه‎های مختلف در رأس هرم هر کدام از این سازمان‎های عریض و طویل حکومتی و اداری باشد که ما برسیم به آن‎جایی که اگر بردار بکشیم هر کدام از این بردارها به یک طرف می‎رود و در نهایت یک برایند مشخصی ندارد که ما بعد از ۳۵ سال بنشینیم این‎جا و بگوییم راه حل یکسانی نیست؟- شما دارید بحث من را تایید می‎کنید.نه من بحث سربازهای فرهنگی را می‎گویم.- این سربازها اولا باید باید به نوعی انتخاب بشوند که ماهر باشند. ما هم دنبال سرباز نیستیم دنبال ژنرال‎های فرهنگی هستیم. ما تلاش می‎کنیم افراد مناسب و درستی را پیدا کنیم که هر یک در حوزه‎ای که کار را به عهده می‎گیرند توان لازم برای اداره آن کار را داشته باشند. بالاخره هر کسی بر اساس توانایی خودش عمل می‎کند.در چه دوره‎ای بیشتر این اتفاق افتاده است ؟- من اصلا نمی‎خواهم وارد دوره‎های گذشته شوم . از خودم و آینده و حال باید صحبت کنیم. تلاش ما این بوده که در حوزه‎های مختلف از افرادی استفاده کنیم که اهل آن کار باشند و تخصص کافی داشته باشند و شرایط عمومی از نظر اعتقاد به نظام و التزام عملی به اسلام که از شرایط عامه است را داشته باشند. طبیعتا اگر افراد متخصص و آماده به کار در حوزه فرهنگ وارد شوند، کار بهتر پیش می‎رود. مثل یک پزشکی که ۴۰ سال تجربه دارد و می‎خواهد بیماری را معالجه کند و کسی که تازه فارغ التحصیل شده در حوزه پزشکی نوع رسیدگی این دو به یک بیمار فرق می‎کند. حتی نوع تشخیص بیماری توسط آنان هم فرق می‎کند. این‎که حالا راهبردها مشخص است، فرمانده مشخص است، این‎ها همه سر جای خودش ولی به خاطر پیچیدگی مسائل ممکن است که افراد سلیقه‎های مختلف داشته باشند. همه هم می‎خواهند به یک هدف برسند ولی اگر مهارت‎شان خوب باشد بالاخره بهتر می‎توانند به اهداف مدنظر نزدیک شوند. الان هم آن‎طور که شما فکر می‎کنید تباین فکری در سیاست‎های فرهنگی در مجموعه‎هایی که اشاره کردید نمی‎بینیم که مثلا سازمان تبلیغات اسلامی الان راهی می‎رود که وزارت ارشاد اسلامی صد و هشتاد درجه با آن زاویه داشته باشد! این‎طور نیست.یعنی همسو است؟- بله خیلی همسو است. یک مثالی را الآن شما زدید در بحث پزشکی که می‎شود تعمیمش داد. یکی از مسائل ما در حال حاضر قرائت‎هایی است که بعضا بزرگان دینی و انقلابی ما در حوزه فرهنگ داشتند مثلا شهید مطهری و شهید بهشتی و... که متأسفانه برای خیلی از جوانان انقلابی هم الان غریب است. فکر نمی‎کنید مشکل اصلی رها کردن این دیدگاه‎ها و خود ژنرال‎پنداری برخی از ماهاست؟من نمی‎دانم شما مقصودتان چیست . ولی خود مرحوم مطهری و مرحوم بهشتی و یا هر فرد دیگری مشابه آن‎ها را در نظر بگیریم هر کسی فرزند زمان خودش است، یعنی در شرایطی که آن‎ها بودند یک سری مسائلی که به ذهن‎شان می‎آمده با توجه به برداشتی که از اسلام داشتند بیان می‎کردند. طبیعتا ویژگی آن‎ها این بود که شناخت عمیقی از اسلام داشتند، برخلاف بعضی‎ها که در همان زمان هم شناخت سطحی از اسلام داشتند نسخه‎هایشان با نگاه این بزرگواران متفاوت بود. ولی همان‎ها هم الآن اگر می‎خواستند نسخه‎ای بنویسند ممکن بود که یک نسخه‎ی دیگری را بنویسند؛ برای این‎که شرایط جهانی و داخلی و فرهنگی کشور تفاوت کرده است. به هر صورت افراد به هر میزان که مقوله فرهنگ را خوب بشناسند و با ارزش‎های دینی و اسلامی ما بیشتر آشنایی داشته باشند می‎توانند نسخه‎های بهتری بنویسند. اگر آشنایی آن‎ها اندک باشد یا ناقص باشد طبیعتا راه حل‎هایشان جامع نخواهد بود.یک نقل قولی را از جناب‎عالی دیدم که گفتید خدمت مقام معظم رهبری رسیدم و به ایشان عرض کردم که تمام وزرای قبلی نتوانستند تمام خواسته‎های شما را در حوزه فرهنگ جامعه عمل بپوشانند و قطعا من هم نمی‎توانم تمام خواسته‎های شما را جامه عمل بپوشانم . می‎خواهم بدانم این قطعیت ناشی از پیچیدگی این حوزه است یا این‎که نه مسائل دیگری است و پاسخ ایشان به شما چه بود؟- همین جمله من را بعضی‎ها آن‎قدر برداشت غلط کرده بودند، بیان کردند که فلانی گفته ما نمی‎توانیم پاسخگوی توقعات ایشان باشیم در حالی‎که این نبود. بحث ما این بود که مطالبات مقام معظم رهبری مطالبات گسترده‎ای است به خصوص از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان یک دستگاه حاکمیتی آن‎قدر گسترده است که هیچ کدام از وزرای قبلی نتوانستند آن را جامه عمل بپوشانند ما هم نمی‎توانیم ولی تلاش‎مان را می‎کنیم. من واقعا معتقدم که کار فرهنگی این‎قدر گسترده است که هیچ کس نمی‎تواند ادعا کند در طول سه یا چها سال می‎تواند یک مرتبه یک انقلاب فرهنگی ایجاد کند و یا یک تغییر اساسی را شکل بدهد.آقای وزیر، مقام معظم رهبری خوشحال شدند از انتخاب شما به عنوان وزیر ارشاد یا نه؟باید از خودشان بپرسید.چون شما خیلی علاقه نداشتید به وزارت ارشاد بروید ؟- انتخاب وزیر فرهنگ با رئیس جمهور است. اما از قبل این سنت بوده که با توجه به عنایتی که مقام معظم رهبری نسبت به مقوله فرهنگ دارند حتما یکی از اعضای کابینه که با ایشان هماهنگ می‎شده وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده است. به هر صورت این‎که موافقت کرده‎اند من این مسئولیت را برعهده بگیرم قاعدتا لطف و عنایتی از جانب ایشان نسبت به من بوده است.در سایت‎های منسوب به اصولگراها یک خبری منتشر شد مبنی بر این‎که شما ملاقاتی با مقام معظم رهبری داشته‎اید و ایشان گفته‎اند من به دو دلیل از این‎که شما به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی انتخاب شدید خوشحال شدم یکی این‎که شما فرزند چهره بی‎بدیل انقلاب اسلامی یعنی آیت‎الله شیخ احمد جنتی هستید و دوم این‎که خودتان جزء تحصیلکردگان سطوح عالی فقه و اصول در حوزه‎های علمیه هستید. آیا شما دیدار دیگری با رهبری داشتید؟- من دو دیدارخصوصی با ایشان داشتم و قریب به این مضامین مطالبی بیان فرمودند ولی تعبیر خوشحال شدم در آن نبود. ولی نسبت به پدرم چنین تعبیری داشتند و نسبت به من هم محبت داشتند که وضع تو با توجه به سوابقت با بقیه فرق می کند. مسائلی را که ایشان فرمودند من هرگز هیچ جایی بیان نکرده‎ام .این دیدار برای چه صورت گرفت؟ آیا مربوط به فشارهایی بود که به شما وارد می‎شد یا بحث استفاده از رهنمودهای ایشان بود ؟- نه این ملاقات ها عمدتا در اوایل کار من و در ماه‎های اولیه وزارت بود و هنوز بحث فشارها و حاشیه‎ها مطرح نبود و من بیشتر می‎خواستم دیدگاه‎ها و نظرات ایشان را حضورا دریافت کنم و این‎که دغدغه‎های ایشان در چه حوزه‎هایی است. ممیزی‎ها را هم اشاره می‎کنید؟ چه فرقی کرده این ممیزی‎ها با دوره قبل؟- از نظر ممیزی هیچ فرقی نکرده همان کاری که در گذشته طبق قانون انجام می‎شده است همان کار الآن هم انجام می‎شود منتها ممیزها تغییر کرده‎اند. بنابراین فضای خیلی خوبی در این حوزه ایجاد شده است. در سایر حوزه‎ها مثل حوزه سینمایی هم تلاش‎های خوبی صورت گرفته است. در طول دو سه دهه گذشته نیروهای خوبی به صحنه آمدند و کار یاد گرفتند و فیلم سازان خوبی تربیت شدند و در حوزه‎های دیگر هم افراد خوبی رشد کردند ولی تا رسیدن به آن هدف مطلوبی که ما مدنظرمان هست در حوزه سینما و در حوزه‎های نمایشی خیلی فاصله داریم و خیلی باید تلاش کنیم.آقای وزیر! گفته بودید من نمی‎گذارم هیچ فیلمی توقیف شود، درست است؟- نه من چنین چیزی نگفتم. آن‎چه من گفته‎ام این بود که ما در صدور مجوزها دقت لازم را می‎کنیم ولی وقتی مجوز صادر شد دیگر پای آن می‎ایستیم.جایی گفته بودید آماده‎ایم به جز امور حاکمیتی فرهنگ، تمام امور را به بخش خصوصی واگذار کنیم یکی هم بحث فیلترینگ بود. مثلا فیس بوک و سایر شبکه‎های اجتماعی که گفته بودید این‎ها موانعی بود که به مرور حل می‎شوند. آیا واگذاری‎ها انجام شد. بحث‎های فیلترینگ در چه مراحلی است؟- بحث واگذاری، یکی از سیاست‎های کلی دولت است و در دولت‎های قبل هم‎ مطرح بوده است. بافت انسانی موجود در دولت مجموعه‎ا‎ی متورم و ناکارآمد است. من فکر می‎کنم کمتر کشور توسعه یافته‎ای در دنیا پیدا کنید که در دستگاه دولتی این همه نیرو جمع کرده باشد. ما الان حدود سه میلیون کارمند داریم. در همین هفت یا هشت ساله گذشته حدود هشت‎صد هزار نفر نیرو جذب شده در سیستم اداری ما. این دولت با این تورم نیرو مانند یک هیکل سست و ناکارآمد است و برای چابک‎سازی آن حتما باید اقدام کرد و بارش را کم نمود مثل آدم چاقی که وزن صد کیلویی دارد و باید وزنش را کم کرد تا این بتواند راه برود و تحرک داشته باشد. در حوزه ادارات دولتی هم به همین ترتیب است. تلاش ما بر این است تا آن‎جا که می‎شود واسپاری کنیم. مثلا برگزاری جشنواره‎ها را می‎شود واگذار کرد به بخش خصوصی، نمایشگاه‎ها را می‎شود واگذار کرد و بسیاری از فعالیت‎های دیگر.جزء برنامه‎هایتان هست این اتفاق بیافتد؟- بله الان بخشی را واگذار کردیم. مثل حوزه رسانه های دیجیتال. الآن دو سال است که نمایشگاهش را واگذار کردیم و بخش خصوصی برگزاری آن را انجام می‎دهد. در حوزه کتاب هم همین برنامه را داریم اما الآن در حال حاضر ناشران توانایی این را ندارند که از ما تحویل بگیرند. حداقل از لحاظ مالی این توانایی را ندارند یا مثلا بعضی جشنواره‎ها مثل موسیقی یا سینما در دهه فجر این‎ها مواردی است که خود صنف می‎تواند به عهده بگیرد و ما آمادگی داریم واگذار کنیم ولی آن‎ها این آمادگی را ندارند به عهده بگیرند؛ از لحاظ مالی برگزاری آن هزینه زیادی دارد لذا ما کمتر موفق بوده‎ایم در این واسپاری‎ها به دلیل ظرفیتی که آن طرف وجود نداشته است. البته یک مسئله‎ای در سیستم اداری همه کشورها و از جمله کشور ما وجود دارد و این‎که سیستم معمولا در برابر واگذاری‎ها مقاومت می‎کند و حاضر نیست کاری را که دستش است واگذار کند. در بحث‎های اقتصادی هم همین طور است. با همه‎ی بحث اصل ۴۴ قانون اساسی و تأکید مقام معظم رهبری در مورد خصوصی‎سازی صنایع و بخش‎هایی که واگذار شده در واقع به بخش‎های شبه دولتی سپرده شده است.آقای وزیر، آقای روحانی چقدر از عملکرد شما در این مدت راضی بودند ؟- باید از ایشان بپرسید.شما صحبتی با وی نکردید؟- فکر می‎کنم مورد رضایت ایشان باشد چون تا به حال ندیده‎ام ایشان اعتراض جدی نسبت به اقداماتی که در وزارت‎خانه صورت گرفته است داشته باشند.عملکردتان مورد رضایت پدر هم بوده یا نه؟ چون شما گفتید که هفتگی خدمت ایشان می‎رسید و بحث‎های خانوادگی دارید؟- ایشان هم که تمام مسائل فرهنگی ما را با جزئیات دنبال نمی کنند که ببینند فلان فیلم چگونه بوده است. ممکن است ایشان روزنامه را که می‎خوانند و یا اگر یک بولتنی را مطالعه کنند در موارد نادری ایشان روی آن بحث داشته باشند.چقدر در حوزه مسائل فرهنگی با پدر اختلاف دارید؟ - هم ایشان و هم من بعضی از اختلاف نظرها را تنها نوعی اختلاف سلیقه می‎دانیم نه اختلاف مبنایی. در مبانی اختلاف نداریم و اختلاف سلیقه مشکلی ندارد.عتاب خوردید تا حالا به عنوان یک مدیر نه یک فرزند؟- بله بعضی موارد بوده است.می‎شود اشاره بکنید؟- نه نمی‎شود.آقای دکتر یک جا گفته بودید که ۷۱ درصد مردم ایران ماهواره نگاه می کنند. به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد جمهوری اسلامی بگویید چرا ۷۱ درصد مردم ماهواره نگاه می‎کنند؟- اولا مردم ایران را نگفتم. یک کار تحقیقی را پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در سال گذشته انجام‎ داده بود و در هفته پژوهش که به آن‎جا رفته بودم ارائه کردند. این پژوهش در تهران صورت گرفته بود و میزانش ۷۱ درصد مردم بود و در شهرستان‎ها آمار متفاوت است.کلان شهرها درصدش بیشتر است و شهرهای کوچک کمتر است. احساس من این است که یک امر کاملا طبیعی است. این استفاده از یک نوع فناوری است که افراد از طریق ماهواره تصویری را می‎بینند. قبل از انقلاب اگر ما می‎خواستیم رادیو بغداد را گوش کنیم روی موج کوتاهش هم گرفتاری وجود داشت و با زحمت باید می‎گشتی تا یک ایستگاه را پیدا کنی. الآن دو هزار شبکه تلویزیونی را با صدا و تصویرش دارند. یک امر طبیعی است. ماهواره مثل بقیه پیشرفت‎های علمی هم نقاط مثبت دارد و هم نقاط ضعف دارد. هم یک سری مضرات دارد و هم یک سری فواید دارد. ما بایستی تلاش کنیم از نکات مثبت آن حسن استفاده بکنیم که داریم می‎کنیم. مگر این شبکه‎هایی که داریم برای خارج پخش می‎کنیم از آنتن هوایی پخش می‎کنیم؟ ما الآن برای آمریکا و آسیا و اروپا برنامه‎های سحر و العالم و پرس تی وی را از کجا پخش می‎کنیم؟ در آن‎جا می‎گوییم مستحب است برنامه‎های ما را از طریق ماهواره ببینند و در این‎جا حرام است؟ این یک تکنولوژی و فناوری است که باید هدایت بکنیم افراد را و کار مثبت بکنیم. یعنی ما باید برنامه جذاب و مفید تولید کنیم تا افراد به طور طبیعی دنبال برنامه‎های آن‎ها نروند. ما اگر بتوانیم بازی‎های رایانه‎ای مفید و خوب تولید بکنیم بخش عمده‎ای از وقت همه جوان‎های خودمان را پر کرده‎ایم. اگر در حوزه رسانه‎های دیجیتال بتوانیم تولید فرهنگی مفید و سازنده داشته باشیم، برنامه‎های تلویزیونی ما برنامه‎های مفید و جذاب و قابل استفاده باشد کمتر سراغ شبکه‎های دیگر می‎روند. یک اقلیتی ممکن است هر جایی پیدا بشود که دنباله رو باشند. ما عادت کرده‎ایم هر پدیده جدیدی که وارد صحنه می‎شود را اول با آن مخالفت کنیم تا بعد خودش را تحمیل بکند و سپس آن را بپذیریم.مثل ویدئو. نظرتان درباره عملیات راپل برای جمع آوری دیش‎های ماهواره چیست؟- این کار که دیگر صورت نمی‎گیرد چون جواب نمی‎دهد. الآن دیگر برخی از کارهایی که در گذشته می‎کردند را نمی‎کنند. الآن راپل و اقداماتی از این دست نیست. همین اخیرا در مجتمعی که من زندگی می‎کنم ریخته بودند همه دیش‎ها و تجهیزات آن را جمع‎آوری کرده بودند. من با رئیس پلیس تهران صحبت کردم. گفتم شما لطفا ۴۸ساعت دیگر تشریف بیاورید در همین پشت بام‎ها ببینید که همه این‎ها دوباره سر جایشان هستند. فقط کاری که کردید برای واردکنندگان این سیستم‎ها و نصاب‎ها کار ایجاد کرده‎اید و بازار درست کرده‎اید. خودشان هم قبول دارند. درست است که ما الآن برای استفاده از ماهواره و منع آن قانون داریم ولی اگر به این نتیجه برسیم که قانون هم اشکالاتی دارد باید برویم اشکالات قانونی‎اش را برطرف کنیم. تا قانون هست همه باید ملتزم به قانون باشند ولی نباید کاری بکنیم که تلقی شود هفتاد درصد مردم تهران که از ماهواره استفاده می‎کنند قانون‎شکن هستند. این امر ریشه در عدم توجه به تحولات دارد.اشاره‎ای جناب‎عالی کردید به بولتن‎ها. قبلا هم اشاره کرده بودید که بعضا بزرگان ما به جای این‎که از منابع رسمی اخبارشان را بگیرند از بولتن‎ها می‎گیرند. چه تمهیدی اندیشیده شده است برای این که جلوی بولتن‎ها گرفته شود؟ فکر می‎کنم الآن بولتن‎هایی که کار شب‎نامه را می‎کنند برای برخی خواص جامعه از رسانه‎های رسمی ما تأثیرگذارتر هستند.-ما که جلوی بولتن‎ها را نمی‎توانیم بگیریم ما نیروی قهریه‎ای نداریم که بخواهیم این کار را بکنیم. بالاخره برخی از نهادها بر اساس تشخیص شرعی و وظیفه انقلابی می‎خواهند به قول خودشان اطلاع‎رسانی کنند. متأسفانه در برخی موارد هم اطلاع‎رسانی غلط می‎کنند. الآن مسأله‎ای که جزو موانع جدی کار فرهنگی است حاشیه سازی‎هایی است که گاهی از متن بیشتر می‎شود و ذهن افرادی را که در حوزه فرهنگ برنامه‎ریزی می‎کنند مرتب از این موارد حاشیه‎ای پر می‎کنند. اخبار کذب منتشر می‎کنند و ما مجبوریم می‎شویم جواب این و آن را بدهیم.مطالبات خاصی دارند ؟- بالاخره بعضی‎ها این دولت را دولت منتخب خودشان نمی‎دانند و متأسفانه فکر می‎کنند باید کاری بکنند که این دولت زمین‎گیر شود تا نتواند کارش را انجام بدهد و ناموفق باشد.گاهی بعضی از خبرها را تحریف می‎کنند، بعضی وقت‎ها خبرهای کذبی داده می‎شود که ما مجبور می‎شویم مداوم اطلاع‎رسانی کنیم و آن را تکذیب کنیم. آقای وزیر، اگر بخواهیم برگردیم یک سال و پنج ماه قبل که آقای دکتر روحانی شما را انتخاب کردند با علم الآنتان آیا دوباره قبول می‎کنید ؟- نه.در حوزه مدیریتی کجا تا به حال رفته‎اید که پشیمان شده‎اید؟- نمی‎توانم جای خاصی را بگویم.آخرین فیلمی که خودتان دیدید و آخرین کتابی که خواندید؟من فیلم‎های سینمایی که اکران می‎شود را معمولا نمی‎بینم. بعضی وقت‎ها فیلم‎هایی را که دوستان‎مان نمی‎توانند در مورد آن تصمیم‎گیری کنند می‎بینم. مثل فیلم پاداش به کارگردانی آقای کمال تبریزی که اخیرا دیدم و مجموعا با اصلاحاتی که روی آن صورت گرفته فیلم خوبی است.کتاب چه طور؟-کتاب‎ها را ما بیشتر تورق می‎کنیم تا بخوانیم. ولی به طور مرتب گزارش‎هایی را می‎خوانم که خودش جنبه کتاب دارد.

تقدير طلاب از آیت‌الله قرهی و استاد رحیم‌پور

$
0
0
گروه فرهنگی جهان نيوز: در سالروز صدور پیام منشور روحانیت امام خمینی (سلام‌الله‌علیه) جمعی از تشکل‌های طلاب، دانشجویان و مؤسسات فرهنگی در قالب کنفرانس خبری در تالار عمار به اعلام موجودیت ستاد مردمی مبارزه با تحجر و اسلام آمریکایی پرداختند. در این نشست خبری مهدی عامری دبیر جمعیت طلاب انقلاب اسلامی، اکبری آهنگر پژوهشگر تاریخ انقلاب و سخنگوی ستاد مردمی مبارزه با تحجر و اسلام آمریکایی و امیدوار به نمایندگی از دانشجویان فعال مقابله با تحجر به ایراد سخن پرداختند.اگر کسی تحت لوای عمامه، افکار آمریکایی و انگلیسی را بخواهد ترویج کند در قبالش می‌ایستیمحجةالاسلام و المسلمین مهدی عامری دبیر جمعیت طلاب انقلاب در ابتدای این میزگرد با اشاره به نقطه عطف بودن سوم اسفندماه در تاریخ حوزه علمیه گفت: در پیام منشور روحانیت یک مجتهد فقیه و عارف مواردی را درباره حوزه علمیه فرمود که بعد از سال‌ها مبتلابه و ساری و جاری است. ایشان ابتدا روحانیت اصیل را مطرح می‌کردند که جریان تحجر و اسلام آمریکایی را می‌توان با عکس آن شناخت. ایشان شاخص‌های اصلی روحانیت اصیل را همراهی با محرومین و مستضعفین می‌دانند که تشنه خون پول‌پرست‌ها هستند، هم‌چنین توجه به فقه، فلسفه، عرفان و مسائل روز، و این اسلام است که برای مردم جذاب است. تعابیری که می‌فرمایند اسلام آمریکایی، مرفهین بی‌درد و اشرافیت، نشانه‌هایی از آن تفکر باطل است.این مدرس حوزه‌های علمیه تهران اضافه کرد: مشکلی که ما نتوانسته‌ایم اسلام را ترویج کنیم همین است که روحانیت اصیل را در حاشیه گذاشته‌ایم و لذا این جریان‌های تقلبی توانسته‌اند خود را به‌عنوان اسلام جا بزنند. ما به‌عنوان طلبه‌های جوان و کسانی که خودمان را سرباز انقلاب می‌دانیم وظیفه‌مان این است که با این نوع نگرش به اسلام مواجهه کنیم. برمبنای امام ما صرفاً طرفدار عمامه نیستیم و اگر کسی تحت لولای عمامه افکار آمریکایی و انگلیسی را بخواهد ترویج کند در قبالش می‌ایستیم.وی افزود: ما وظیفه خودمان می‌دانیم ساکت نایستیم و تقاضای ما از علما به‌خصوص جامعه مدرسین عمل به همین وظیفه است ما از علما استمداد می‌کنیم تا خدای نکرده با بی‌توجهی حوزه به سمت سکولاریسم نرود و با تبیین خط اسلام ناب و مضرات اسلام آمریکایی، اسلام امام و مکتب امام و تلازم عقلانیت و معنویت و عدالت در آن جلوی این مسئله گرفته شود.نکند یک‌مرتبه متوجه شوید که انجمن حجتیه ای ها همه‌چیزتان را نابود کرده‌اندحجةالاسلام و المسلمین رضا اکبری آهنگر با اشاره به این‌که در موضوع تحجر و اسلام آمریکایی گروه‌ها و شخصیت‌های مختلفی تحت تأثیر این‌گونه تفکرات هستند گفت: انجمن حجتیه هم یکی از مصادیق این‌گونه تفکرات است، انجمنی که سابقه تأسیسش به دهه سی برمی‌گردد و نسل انقلاب با این انجمن آشنایی بیشتری دارد. از یک دوره‌ای به بعد برخی گمان کردند که این انجمن تعطیل شد، درحالی‌که امام ۵ سال بعد از تعطیلی ظاهری آن، در سال ۶۷ برای اولین بار به‌صراحت لفظ انجمن حجتیه را به کار بردند و فرمودند: «حواس‌تان را جمع کنید که نکند یک‌مرتبه متوجه شوید که انجمن حجتیه‌ای ها همه‌چیزتان را نابود کرده‌اند». این احساس خطری است که حضرت امام نشان می‌دهند بعدش هم به طرق و بهانه‌های گوناگون حضرت امام نسبت به این گروه تذکر می‌دهند، به‌عنوان نمونه در پیام منشور روحانیت که سالگردش هست می‌فرمایند: «دیروز حجتیه‌ای‌ها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحهٔ مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابی‌تر از انقلابیون شده‌اند» و این اوج نفاق این دسته تفکر را نشان می‌دهد.به مناسبت سالگرد منشور روحانیت، محصولات جدید و جامع در باب شناخت حجتیه عرضه و رونمایی می‌شوداین پژوهشگر انجمن حجتیه افزود: متأسفانه آثاری که مخصوص انجمن منتشرشده به تعداد انگشتان دودست نمی‌رسد و دچار مشکل است. به لطف الهی فعالیت‌هایی شروع شد که به همین مناسبت قرار است فردا چهارم اسفند در همایشی که در مشهد با موضوع «مقابله با تحجر و اسلام آمریکایی» برگزار می‌شود دو اثر مهم رونمایی بشود، یکی نرم‌افزار «خشت کج» است که به همت مؤسسه فرهنگی نرم‌افزاری آرمان تولید شد و دوم دو جلد کتابی که در انتشارت سوره مهر در دست انتشار است. جلد اول این کتاب مخصوص تاریخچه انجمن حجتیه و جلد دوم مخصوص اشخاص و گروه‌های شبه حجتیه هست افرادی نظیر سید حسن ابطحی، جریان شیرازی‌ها تا شبه انجمنی‌های امروز. این دو جلد مجموعه مقالاتی است که که ان‌شاءالله قرار است چهارم اسفند رونمایی شود.زمان مبارزه منسجم با مبانی فکری انجمن فرارسیده استاکبری آهنگر با اشاره به دیگر آثاری که قرار است دراین‌باره منتشر شود اضافه کرد: با توجه به آثاری که این روزها رونمایی می‌شود و چند اثر مهم و کامل دیگر که طی یک سال آینده نیز درباره تاریخچه انجمن منتشر می‌شود، باید از مسائل تاریخی انجمن فراتر برویم. ما می‌خواهیم وارد ابعاد فکری و اعتقادی این گروه شویم. الآن وقتی با یک انجمنی روبه‌رو می‌شویم برای اثبات سخنانش از آیه و حدیث استفاده می‌کند و استناد به مواردی نظیر سخنان امام و مقام معظم رهبری را نمی‌پذیرد. لذا شما باید با آیه و حدیث دلیل بیاورید و حرف‌شان را از همان طرق رد کنید. برادران و خواهرانی که به این موضوع علاقه‌مندند تلاش کنند تا از این به بعد، هم‌وغم خود را در مورد شبهاتی که انجمن حجتیه با کمک آیات و روایات مطرح می‌کند، قرار دهند، تا سال دیگر این موقع آثار فراوانی مخصوص تفکر انجمن حجتیه داشته باشیم.وی افزود: این به این معنا نیست که تابه‌حال از اول انقلاب هیچ تحقیقی درباره شبهات فکری این‌ها نشده است، مثلاً درباره تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت، درباره وظایف منتظر حقیقی، درباره نگاه انجمن حجتیه به قیام عاشورا و دیگر قیام‌های شیعی بحث‌های مهمی شده است. امّا چه‌بهتر که مجموعه این شبهات و پاسخش را یکجا جمع آوری نماییم تا اگر کسی خواست مراجعه کند، برایش کفایت کند. به همین مناسبت ما درصدد هستیم که از امسال تلاش کنیم تا وارد فعالیت‌های منسجمی در راستای پاسخ به شبهه‌های انجمن حجتیه بشویم.​​رگه‌های تحجر و اسلام آمریکایی در تفکرات ما موجب جابه‌جایی اولویت‌ها و پرداختن به دین منهای عدالت‌خواهی شده استامیدوار به نمایندگی از گروهی دانشجویان شیرازی فعال در مقابله با تحجر و اسلام آمریکایی با اشاره به دو قرائت از اسلام گفت: نوعی نگاه عافیت‌جو وجود دارد که معتقد است بسیاری از موارد تکلیف نشده است. ماهیت و اصالت این تفکر دینی نیست و سعی شده با توجه به جایگاهی که دین در جامعه دارد، در لفافه‌ای پوشیده بشود که مردم بپذیرند. فارغ از تأثیری که این ادراک بر حوزه پیرامونی ما نظیر کشورهای همجوار گذاشته کار لازم دیگر جستجوی رگه‌های این تفکر در فضای عمومی کشور ماست. زمانی که از تقوای الهی صحبت می‌کنیم این تقوا چارچوب‌هایی مسئولیت‌زا دارد. این نگاه تکلیف‌محور و حق‌محور نه‌تنها در زندگی روزمره که در چارچوب‌های منطقه‌ای و کلان هم مهم می‌شود، این‌که چه مسئله ای در کلان کشور ما مهم است به‌همین نگاه برمی‌گردد. این‌که می‌بینیم ظواهری ضریب می‌گیرد ولی مثلاً این‌که در سیستان خشک‌سالی است و هامون و هیرمند خشک‌شده وعده‌ای از مردم دچار فقر و فاقه می‌شوند، اما توجه کسی برانگیخته نمی‌شود، اختلاف طبقاتی و عدم تحقق عدالت اقتصادی ضریب ندارد ریشه در قرائتی دارد که ما از دین داریم. ما باید بر اساس چارچوب‌های اسلام ناب رگه‌های این تفکر را در خودمان نقد کنیم.تقدير طلاب تهرانی از آیت‌الله قرهی و حسن رحیم‌پورعامری دبیر جمعیت طلاب انقلاب اسلامی در ادامه گفت: ما وظیفه خودمان را روشنگری می‌دانیم. در کنار این طلاب انقلابی وظیفه ایجابی نیز دارند لذا باید تقویت اجتهاد و فقه جواهری با توجه به نیازهای زمان مدنظر باشد، فلسفه خوانده شود و آشنایی در عرفان موجود باشد، همان‌گونه که امام به گرباچف نامه می‌نویسد به ابن‌سینا و ابن عربی دعوت می‌کند ما خودمان باید آشنای با این‌ها باشیم. فقه از گهواره تاگور و از مسائل فردی تا عرصه بین‌المللی باید نمود پیدا بکند. مقابله با این جریانات احتیاج به کار ایجابی طلبگی و پرورش روحانیت اصیل دارد.وی افزود: بر این مبنا روز چهارم اسفند، ساعت سه بعدازظهر جمعی از تشکل‌ها و مجموعه‌های طلاب جلسه‌ای را در دفتر تبلیغات اسلامی حوزهٔ علمیه تهران در میدان فلسطین خیابان تبریز با حضور طلاب و اساتید و حجت‌الاسلام کعبی عضو شورای نگهبان تشکیل خواهیم داد تا منشور روحانیت را همراه با فرمایشات رهبری بازخوانی کنیم. حاشیه این برنامه هم که اصل برنامه است تقدیر و تشکری داریم از آیت‌الله قرهی به‌مثابه یک روحانی اصیل که هم جنگ رفته و جانباز شده است هم ازلحاظ علمی نیز علاوه بر فقه فیلسوف است، هم هم‌درس اخلاق دارد و در کنارش در دفاع از انقلاب و ولایت همیشه پیش‌قدم بوده است و به‌عنوان یک روحانی اصیل شهر تهران از ایشان تقدیر می‌کنیم. هم‌چنین آقای رحیم‌پور ازغدی که این چند وقت ایستادگی محکمی مقابل تحجر و اسلام آمریکایی و تشیع لندنی داشتند و علم این مبارزه را بلند کرده‌اند و دارند روشنگری می‌کنند به همین مناسبت تقدیر می‌کنیم.وی با مطالبه از رسانه‌هاف طلاب و دانشجویان در این زمینه گفت: معمولاً این‌چنین است که علمای عامل یکی از خصوصیاتشان این است که کتوم‌اند و تواضع خصوصیت اصیلشان است مثل آقای خوشوقت. باید علمای عامل انقلاب که ما در محضر آن‌ها تلمذ کرده‌ایم روزبه‌روز این علما را علی‌رغم میل‌شان به عنوان چراغ راه معرفی کنیم. در برابر خط انحرافی یک سری الگو برای طلبه‌ها نیاز داریم.این پژوهشگر مسائل دینی در پایان مصادیقی از تحجر را در فضای حوزه مبتنی بر مصادیق طرح‌شده به‌وسیله رهبر انقلاب تبیین کرد و مصادیقی را نظیر جدایی دین از سیاست، کنار کشیدن، جدایی از محرومین و مستضعفین، حمله به عقل و فلسفه و عرفان با قالب‌های روتوش شده برشمرد و گفت: بخش مهمی از تحجر که رهبری می‌فرمایند از تحجر دینی بدتر است تحجر سیاسی است. کسانی که در لباس روحانیت وارد عرصه روحانیت شدند و به تعبیر امام روحانی‌نماهای که اصل انقلاب را تخطئه می‌کنند، مقابله با نظام سلطه و فتح لانه جاسوسی را مورد خدشه قرار می‌دهند، ارزش‌ها را تخطئه می‌کنند، و از همه خطرناک‌تر تحجر حزبی و انتخاباتی دارند.مهم‌ترین مصادیق شبهه حجتیه مخالفت با تشکیل حکومت اسلامی، رفتار داعش‌گونه مخالفت با وحدت و مخالفت افراطی با فلسفه و عرفان استحجت‌الاسلام اکبری آهنگر در بخش دوم سخنان خود با اشاره به تفاوت تشکیلات و خط فکری انجمن حجتیه گفت: تشکیلات انجمن یک گروهی هستند که فعالیت دارند و برنامه‌ریزی‌شده دارند کار می‌کنند، اما برخی از افراد هستند که این‌ها عضو تشکیلات انجمن نیستند، اما خواسته یا ناخواسته برخی از تفکرات یا همه تفکراتشان همان تفکرات انجمن حجتیه شده است، که به آن‌ها شبه حجتیه ای می‌گوییم. بعضاً شاید خود افراد خبر نداشته باشند این حرفی که دارند بیان می‌کنند حرف انجمن است.وی سپس به تبیین سه نمونه و مصداق بارز از تفکرات جریان شبه حجتیه ای پرداخت و آن‌ها را چنین برشمرد: اول مخالفت با تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت و مسائلی همچون ولایت‌فقیه، دوم مخالفت با وحدت شیعه و سنی که برای این مورد برنامه‌ها می‌گیرند و مخصوصاً در شرایط فعلی که همه احتیاج به اتحاد دارند این‌ها دارند در لباس تشیع، تخریب می‌کنند. سوم مخالفت افراطی با فلسفه و عرفان. از این لحاظ قید افراطی را ذکر می کنم که ما با اختلاف نظر علمی مشکلی نداریم. همان‌گونه که در حوزه‌های علمی و دانشگاه‌ها اختلاف‌نظرهای علمی وجود داشته و الآن هم هست، و باید در مکان‌های خاص به خودش مطرح و بحث بشود. مشکل ما این اختلافات نیست مشکل ما سر آن بحث افراطی‌اش است. یعنی شما با فلسفه و عرفان مخالفی اما مثلاً به خودت جرئت می‌دهی به فلاسفه و عرفا توهین کنی و آن‌ها را تکفیر کنی یا نجس بدانی، وگرنه ما شخصیت های باتقوا و به معنای حقیقی عالمی داشتیم که با فلسفه و عرفان مخالف بودند مثل حضرات آیات میرزا جواد آقا تهرانی، شیخ مجتبی قزوینی، میرزا مهدی نوغانی، میرزاعلی آقا فلسفی و میرزا حسنعلی مروارید(رحمت الله علیهم اجمعین). این‌ها بزرگانی بودند که در عین اختلاف‌نظرهایشان پای مسائل سیاسی که وسط می‌آمد از امام و ولی فقیه زمانشان تبعیّت می کردند. بعضی شان بلند می‌شدند می‌رفتند جبهه. مشکلمان افرادی است که از ملاصدرا را فحاشی می‌کنند تا علامه طباطبایی و شاگردان ایشان مثل حضرات آیات جوادی آملی و حسن‌زاده آملی و مصباح یزدی.سلسله همایش‌های مقابله با تحجر و اسلام آمریکایی در شهرهای مختلف برگزار می‌شوداین پژوهشگر حوزه علمیه قم با اشاره به این‌که اقدامات حجتیه و شبه حجتیه را می‌توان در تربیت نیروهای متدین ضدانقلاب خلاصه کرد، در پاسخ به این پرسش که باید در برابر این جریان در بعد اجتماعی و فرهنگی‌اش چه کرد، گفت: انجمنی‌ها در شهرهای مختلف در قالب تئاترها و گروه‌های هنری، انتشار کتب گوناگون، برپایی هیئات مذهبی، تأسیس مدارس غیرانتفاعی و .... فعالیت می‌کنند. دیدیم که افراد انقلابی هستند که دلشان خون است و دوست دارند که در راستای مقابله با این تفکر اقدام کنند لذا جمعی از آن‌ها به این نتیجه رسیدند که تحت یک جریان مردمی و خودجوش باهم متحد شوند و به لطف الهی هرسال به مناسبت سالگرد صدور منشور روحانیت، این علم را برافراشته نگه‌دارند. به‌عنوان نمونه امسال در مشهد دومین همایش «مقابله با تحجر و اسلام آمریکایی» از چهارم تا ششم اسفند با محوریت موسسه راهبردی حق پژوهی برگزار می‌شود که حضرات آیات علم‌الهدی و اراکی و اساتیدی چون وحید جلیلی در آن سخنرانی خواهند کرد و ان‌شاءالله قرار است از آثار مهمی در این همایش رونمایی بشود. شبیه به این همایش در شهرهای مختلف امسال برگزارشده یا می‌شود. چندی پیش در شیراز همایشی تحت عنوان لبیک به استاد حسن رحیم‌پور برگزار شد، چهارم اسفند در تهران همایش روحانیت اصیل برگزار می‌شود و سلسله برنامه‌هایی در قم و مراکزی دیگر در حال برنامه‌ریزی است، و امیدواریم هرکسی که علاقه‌مند مبارزه با این جریان است مراجعه کند و هم‌نوا و با ما در مبارزه با انجمن و دیگر جریان‌های متحجر و اسلام آمریکایی همراه بشود. خشت کج مهم‌ترین و تنها نرم‌افزار و دائره‌المعارف مسائل انجمن حجتیه رونمایی می‌شودوی در ادامه به معرفی بعضی از این آثار پرداخت و افزود: به‌عنوان نمونه نرم‌افزار خشت کج مهم‌ترین و تنها نرم‌افزار مرتبط با انجمن حجتیه است. در این نرم‌افزار که برادران در موسسه نرم‌افزاری آرمان زحمت‌کشیده‌اند به بحث‌های مختلف انجمن پرداخته و تلاش شده است، اطلاعاتی که منصفانه و مستند هستند معرفی بشوند. چون ما مواجه بودیم باکسانی که نسبت‌های ناصحیحی به این‌ها داده‌اند و جالب است که همان افراد هم که این‌گونه تف​​کرات را داشته‌اند به دامن اسلام سکولاری غلتیده‌اند و به نوع دیگری هم خط شده‌اند با انجمن. تلاش کرده‌ایم منصفانه برخورد کنیم حتی اسنادی را که انجمنی‌ها برای دفاع از خودشان می‌آوردند در این نرم‌افزار آورده و پاسخ داد شده است. این نرم‌افزار از تاریخچه تأسیس انجمن هست تا چگونگی همراهی‌شان با نهضت امام، وضعیتشان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و وضعیت بعد از تعطیلی ظاهری از سال ۶۲، ​آسیب‌شناسی فکری انجمن،​ هم‌چنین بعضاً راهکارها و شیوه مبارزه با این گروه مطرح‌شده است. دارای امکانات چندرسانه‌ای است مثل صوت ، فیلم و عکس، خاطرات مختلف از کتب مختلف با منابع جمع‌آوری‌شده است. دوستان در تلاش هستند که به همین اکتفا نکنند و اگر لازم شد در آینده نسخه‌های ارتقاء یافته نرم‌افزار را هم تولید کنند.مستند پوستین وارونه اولین و مهم‌ترین مستند در شناخت انجمن حجتیه استاکبری آهنگر در پایان توضیحاتی را نیز در مورد مستند پوستین وارونه مطرح کرد و گفت: دو سال پیش در جشنواره عمار اولین مستند مخصوص انجمن و مصادیقی از آن همچون مدرسه علوی تهران ساخته شد و علی‌رغم این‌که بسیار مطالب گوناگونی داشتیم، این مطالب خیلی خلاصه شد و مستند هشتاد دقیقه شد. این کار اولین مستندی بود که بعد از پیروزی انقلاب با این حجم درباره انجمن حجتیه ساخته می‌شد و با شخصیت‌های مختلفی مصاحبه شد و به لطف الهی در دانشگاه‌ها و حوزه‌ها اکران شد و بعد از اکران جلسات پرسش و پاسخ شکل گرفت. ان‌شاءالله یکی از برنامه‌هایی که در این همایش‌ها و جلسات مختلف می‌تواند اجرا بشود اکران مستند پوستین وارونه هست که نسخه شصت‌دقیقه‌ای آن در صف اکران شبکه افق هست. نسخه کامل آن نیز در دبیرخانه جشنواره عمار برای علاقه‌مندان قابل دستیابی است. 

کلاس درس حیاء و عفت زینب کبری (س) برای جامعه ما

$
0
0
به گزارش جهان، مهدی شبان مسک در وبلاگ "حضوری برای ظهور" نوشت: امروزه در سرتاسر جهان، مخصوصا كشورهای اسلامی و علی الخصوص جامعه تشیع، تلاش استعمارگران و مهاجمان فرهنگی بر آن است كه حیا و عفت بانوان را نشانه روند و جامعه را از این راه به بی بند و باری و بی دینی سوق دهند و در نتیجه به مطامع شیطانی خود برسند; چرا كه آنها به خوبی دریافته اند اگر دین و مذهب تشیع را بخواهند نابود كنند، باید حیا، عفت و پاكدامنی را از بین ببرند . هرگاه از جامعه حیا رخت بربست و عفت در آن لگدكوب شد; دین هم بساط خویش را جمع خواهد كرد. امروزه در سرتاسر جهان، مخصوصا كشورهای اسلامی و علی الخصوص جامعه تشیع، تلاش استعمارگران و مهاجمان فرهنگی بر آن است كه حیا و عفت بانوان را نشانه روند و جامعه را از این راه به بی بند و باری و بی دینی سوق دهند و در نتیجه به مطامع شیطانی خود برسند; چرا كه آنها به خوبی دریافته اند اگر دین و مذهب تشیع را بخواهند نابود كنند، باید حیا، عفت و پاكدامنی را از بین ببرند . هرگاه از جامعه حیا رخت بربست و عفت در آن لگدكوب شد; دین هم بساط خویش را جمع خواهد كرد . علی علیه السلام به زیبایی می فرماید: «احسن ملابس الدین الحیاء (1) ; نیكوترین لباس دین حیا است .» ، امام صادق علیه السلام فرمود: «لا ایمان لمن لا حیاء له (2) ; ایمانی نیست برای آن كس كه حیا ندارد .» و امام باقر علیه السلام فرمود: «الحیاء والایمان مقرونان فی قرن فاذا ذهب احدهما تبعه صاحبه (3) ; حیا و ایمان با هم بر یك شاخه قرار گرفته اند، پس هرگاه یكی از آن دو برود، دیگری نیز از او تبعیت كند .» و زیباتر از همه، امام حسین علیه السلام - آن كس كه زینب علیها السلام، حیا را در مكتب او آموخت - فرمود: «لا حیاء لمن لا دین له (4) ; آن كه دین ندارد، حیا هم ندارد .» (5)  از روایات فوق به خوبی استفاده می شود كه بین ماندگاری دین در جامعه و وجود حیا; رابطه تنگاتنگی وجود دارد . مهاجمان فرهنگی، بخوبی این رابطه و ملازمه را دریافته اند، از این رو این گونه القاء می كنند كه «برنامه های ماهواره ای، به مثابه یك نیروی شورشی بسیار مؤثری عمل می كنند; بچه های ایرانی مسلّما لباسهای زیبایی را خواهند خواست كه در شوهای تلویزیونی می بینند . »  از طرف دیگر، هواداران استكبار جهانی در داخل كشور با قلمهای زهرآگین، رفتارهای زننده، لباسها و فیلمهای مبتذل، در نابودی حیا و عفت، استعمار را یاری می رسانند . حضرت زینب سلام الله علیها بانوی حیا و عفت، مرزبان پاكی و پاكدامنی، دختر امیرالمؤمنین علیه السلام و زهرا مرضیه علیها السلام; در روز پنجم جمادی الاولی، سال پنجم یا ششم هجرت در مدینه منوره، خواستگاه حیا و پاكی، دیده به جهان گشود . هرچند مادر بزرگوارش را در پنج سالگی از دست داد، ولی ره توشه هایی گرانبها از حیا و پاكی در همین مدت كوتاه از مكتب مادر فرا گرفت . در دوران زندگی بابركت خویش، مشكلات و رنجهای فراوانی متحمل شد و بی شك مهمترین و تلخ ترین آن، واقعه كربلا و داستان اسارت بود . در تمام این سختیها و حوادث تلخ، در كنار صبوری و بردباری; درس حیا و عفت را به همه آموخت (6) نمونه هایی از حیای زینب علیها السلام 1 . فرزند بیت حیا و عفت: تاثیر وراثت و خانواده در رفتار و كردار انسان تردیدپذیر نیست . امروزه به روشنی ثابت شده است كه بخشی از صفات خوب و بد، از راه وراثت، از نسلی به نسلی منتقل می شوند و به همین جهت خانواده هایی كه پیامبران در آن متولد شدند، عموما پاك و اصیل بودند، بهمین جهت در منابع اسلامی نیز از ازدواج با زنان زیبایی كه در خانواده های ناپاك و عاری از حیا به بار آمده اند نهی شده است . در كنار وراثت، تربیت مطرح است; زیرا بخشی از فضایل و كمالات، با تربیت صحیح به فرزندان منتقل می شود .  در زندگی زینب علیها السلام این دو عامل (وراثت و تربیت) در بالاترین حد خویش وجود داشت; چنانكه در زیارت نامه آن بانوی بزرگوار می خوانیم: «السلام علی من رضعت بلبان الایمان; سلام بر كسی كه از پستان ایمان شیر نوشید .»  آن كه پا تا به سر ایمان و حیاست خونش آمیخته با خون خداست عشق را همسفر كرببلاست مظهر عصمت و پاكی، تقواست به یقین زینب كبری باشد زاده حیدر و زهرا باشد  آری! زینب كبری علیها السلام در خانه وحی و ولایت، از پدر و مادر معصوم به دنیا آمد و در آغوش نبوت، مهد امامت و ولایت و مركز نزول وحی الهی نشو و نما نمود و از یگانه مادر معصوم جهان هستی «فاطمه زهرا علیها السلام » شیر نوشید و از ابتدای شیرخوارگی در آغوش پر مهر مادر; عفت، حیا، شهامت و عطوفت را فرا گرفت و هم زمان با دوران شیرخوارگی در محضر بزرگترین استادان جهان انسانیت; یعنی رسول الله صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام و دو برادر بزرگوارش امام حسن و امام حسین علیهما السلام تربیت یافت  «یحیی مازنی » كه از علمای بزرگ و راویان حدیث است، چنین نقل می كند: «مدتها در مدینه، در همسایگی علی علیه السلام در یك محله زندگی می كردم . منزل من در كنار منزلی بود كه «زینب » دختر علی علیه السلام در آنجا سكونت داشت، حتی یك بار هم، كسی حضرت زینب را ندید و صدای او را نشنید، او هرگاه می خواست به زیارت جد بزرگوارش برود، در دل شب می رفت; در حالی كه پدرش علی علیه السلام در پیش و برادرانش حسن و حسین علیهما السلام در اطراف او بودند . وقتی به نزدیك قبر شریف رسول خدا صلی الله علیه و آله می رسیدند، امیرالمؤمنین علیه السلام شمعهای روشن اطراف قبر را خاموش می كرد . یك روز امام حسن علیه السلام علت این كار را سؤال كرد، حضرت فرمود: «اخشی ان ینظر احد الی شخص اختك زینب (7) ; از آن می ترسم كه كسی خواهرت زینب را ببیند .»  به قول «شیخ جعفر نقدی » ، زینب علیها السلام تربیت شده پنج تن آل عبا است: «فالخمسة اصحاب العباء هم الذین قاموا بتربیتها وتثقیفها وتهذیبها وكفاك بهم مؤدبین ومعلمین (8) ; پنج تن آل عبا به تربیت و فرهنگ سازی و تهذیب زینب همت گماردند و همین بس كه آنها ادب كننده و آموزگار باشند .»  و راستی كجا رفته این مرزبانیهای حیا؟ ! و چرا در جامعه شیعه علوی، می بینیم كه مردان با همسران آرایش كرده و دختران بی بهره از حجاب، در پاركها و خیابانها و . . . ظاهر می شوند؟ !  2 . حیا در آغاز جوانی دكتر «عائشه بنت الشاطی » ، بانوی نویسنده و اهل تحقیق اهل سنت، چنین می گوید: «زینب در آغاز جوانی چگونه بوده است؟ مراجع تاریخی از وصف رخساره زینب در این اوقات خودداری می كنند; زیرا كه او در خانه و روبسته زندگی می كرد . ما نمی توانیم مگر از پشت پرده وی را بنگریم، ولی پس از گذشتن دهها سال از این تاریخ، زینب از خانه بیرون می آید و مصیبت جانگداز كربلا او را به ما نشان می دهد . (9) »  تاریخ او را ندیده، چرا كه حیای او مانع از آن شده است و مادرش فاطمه توصیه كرده است كه: «خیر للنساء ان لا یرین الرجال ولا یراهن الرجال (10) ; برای زنان بهتر است كه آنان مردان را نبینند، و مردان [نیز] آنها را نبینند .»  و اگر دستور الهی و آسمانی نبود كه «ان الله شاء ان یراهن سبایا; به راستی كه خدا خواسته كه آنها را اسیر ببیند» حسین علیه السلام هرگز به خود اجازه نمی داد خواهر را در سفر كربلا به همراه ببرد .  بردن اهل حرم دستور بود و سر غیب ورنه این بی حرمتی را كی روا دارد حسین  3 . نمایش شكوه حیا هنگام حركت از مدینه مدینه، شبی را به یاد می آورد كه كاروان حیا با تمام شكوه و جلال به سوی مكه روانه شد . آن شب از شبهای ماه رجب بود كه كاروانی مجلل از مدینه بیرون رفت; در حالی كه دو بانوی «حیا» و عفت را جوانان بنی هاشم و در راس همه سید جوانان اهل بهشت احاطه نموده بودند . در قطعه ای تاریخی، راوی چنین نقل می كند:  «چهل محمل را دیدم كه با پارچه های حریر [ابریشم] و دیباج زینت شده بودند . در این وقت امام حسین علیه السلام دستور داد بنی هاشم زنهای محرم خود را سوار بر محملها نمایند، پس در این حال من نظاره می كردم كه ناگهان جوانی از منزل حسین علیه السلام بیرون آمد در حالی كه قامت بلندی داشت و بر گونه او علامتی بود و صورتش مانند ماه می درخشید و می فرمود: بنی هاشم كنار روید و آن گاه دو زن از خانه حسین علیه السلام خارج شدند، در حالی كه دامانشان بر اثر حیای از مردم به زمین كشیده می شد و دور آن دو را كنیزانشان احاطه نموده بودند . پس آن جوان به سوی یكی از محملها پیش رفت و زانوی خود را تكیه قرار داد و بازوی آنها را گرفت و بر محمل سوار نمود . من از بعضی پرسیدم; آن دو بانو كیستند؟ ! جواب دادند: یكی از آنها زینب علیها السلام و دیگری ام كلثوم; دختران امیرالمؤمنین علیه السلام . پس گفتم: این جوان كیست؟ ! گفته شد: او قمر بنی هاشم، عباس فرزند امیرالمؤمنین علیه السلام است . سپس دو دختر صغیر را دیدم كه گویا امثال آنها آفریده نشده است . پس یكی را همراه زینب و دیگری را همرام ام كلثوم سوار نمود . پس از [اسم] آن دو دختر پرسیدم . گفته شد: یكی سكینه و دیگری فاطمه; دختران حسین می باشند .  آن گاه بقیه بانوان به همین جلالت و عظمت و حیا و متانت سوار شدند و حسین علیه السلام ندا داد: كجاست عباس، قمر بنی هاشم! عباس عرض كرد: لبیك، لبیك، ای آقای من! فرمود: اسبم را بیاور . اسب آقا را حاضر كرد . آنگاه حضرت بر آن سوار شد و بدینسان كاروان حیا، عفت، متانت و نجابت مدینه را ترك گفت (11) .  4 . زیورآلات فدای حیا و عفت! پس از غارت لباسهای امام حسین علیه السلام، سپاهیان كوفه و شام به سوی خیمه ها هجوم بردند . لحظاتی تلخ و جانكاه بود . زینب كبری بیش از همه، تلخی و مخاطرات این تهاجم وحشیانه را احساس می كرد; چرا كه از یك سو پاسبان خیمه های حیا و عفت بود و از طرف دیگر حفظ جان امام زمانش را به عهده داشت . دختر علی علیه السلام كه منش و خوی كوفیان را می شناخت، برای حفظ عفت و حیای بانوان و قبل از آمدن آنها، تمام زیورآلات زنان را جمع كرده خطاب به عمر سعد فرمود: ای عمر بن سعد! سپاهیان خود را از تعجیل و شتاب در غارت خیمه ها باز دار! خود آنچه اسباب و زیور آلات است به شما واگذار می كنم . مبادا دست نامحرمان به سوی خاندان رسول خدا دراز شود [و بر قامت حیا و نجابت غباری بنشیند] .  تمامی وسایل و زیورآلات، حتی گوشواره های فاطمه بنت الحسین علیه السلام نیز كه یادگار امام بود در محلی جمع شد و پس از آن كه زنان و كودكان در گوشه ای اجتماع كردند، دختر شجاع علی علیه السلام فریاد زد: هر كس میل دارد; وسایل و زیورآلات را بردارد! عده ای پیش آمدند و هرچه بود غارت كردند . . . . (12) »  5 . فریاد بانوی حیا بر بی حیاها: كاروان حیا وارد كوفه شد، مردم در حالی كه خاندان رسالت را به سوی عبیدالله بن زیاد می بردند، اسیران را تماشا می كردند . در این لحظه صدای بانوی حیا بلند شد: «یا اهل الكوفة، اما تستحیون من الله ورسوله ان تنظروا الی حرم النبی صلی الله علیه و آله (13) ; ای مردم كوفه! از خدا و فرستاده او شرم نمی كنید كه به خانواده پیامبر چشم دوخته اید .»  6 . تجلی حیا در دارالاماره كوفه: زینب كبری علیها السلام در دوران اسارت، وقتی به دارالاماره رسید، بغض راه گلویش را بست; چرا كه او همه این خانه را می شناخت، اینجا روزی خانه زینب بود، روزگاری كه اسم پدرش علی، با عظمتی بی مانند جهان را پرساخته بود . اشك در دیدگانش حلقه زد، ولی خودداری كرد، مبادا گریه خوارش كند . در آن دم به اتاق بزرگی رسید و دید عبید الله ابن زیاد در جایی نشسته كه پدرش در آنجا می نشست و از میهمانان پذیرایی می كرد .  زینب كه بی ارزش ترین لباسهایش را بر تن و كنیزانش دورش را گرفته بودند، حیا را به عرصه نمایش گذاشت و بدون آن كه به امیر سركش خون خوار اعتنایی كند، به صورت ناشناس در گوشه ای نشست در حالی كه سراپای وجود او را شرم، حیا، نجابت و پاكی احاطه كرده بود (14) . ابن زیاد پرسید: این زن كیست؟ (سه بار این سؤال را تكرار كرد)، حیا و نجابت زینب از یكطرف، علم حضرت به قصد ابن زیاد برای تحقیر اهل بیت علیهم السلام از طرف دیگر، اجازه نداد زینب جواب او را بدهد . تا آنجا كه ابن زیاد ملعون با نیش زبانش نمك به زخم زینب پاشید و برای آزردن او گفت: «كیف رایت صنع الله باخیك واهل بیتك (15) ; كار خدا را با برادر و خانواده ات چگونه یافتی؟»  زینب جوابی كوتاه، ولی بسیار زیبا داد كه ریشه در كمال حیای او داشت . حضرت با آرامشی كه از حیا و رضای قلبی او حكایت داشت آن جمله به یادماندنی را فرمود: «ما رایت الا جمیلا (16) ; جز زیبایی چیزی ندیدم .»  7 . مجلس یزید; اوج تقابل حیا با بی حیایی یزید، بزرگان اهل شام و سفرای خارجی را دعوت كرده بود، آن گاه دستور داد كه اسیران را وارد كنند . مجلسیان به دختران و دودمان پیامبر نگاه می كردند; كه تا دیروز در پس پرده عزت و احترام قرار داشتند و بیگانه ای رخسار آنان را ندیده بود .  هنگامی كه مدعوین; بزرگواری و ارجمندی این دودمان را به خاطر آوردند، همه از شرم و خجالت چشم بر هم نهادند، ولی در آن جمع، مرد تنومند شامی سرخ رویی، با چشمانی از حدقه درآمده به فاطمه دختر حسین علیه السلام می نگریست و با نگاههای آزمندانه خود می خواست او را ببلعد . فاطمه هراسان و لرزان به عمه اش زینب پناه برد .  مردك شامی برخاست و به یزید گفت: یا امیرالمؤمنین! این دوشیزه را به من ببخش! فاطمه در حالتی كه از وحشت می لرزید، دامن عمه اش زینب را گرفت . زینب او را در آغوش گرفت و فرمود: «گمان دروغ بردی و فرومایگی كردی! نه تو چنین حقی داری و نه یزید! (17) » یزید خشمگین گشت و سخنانی بین او و زینب علیها السلام رد و بدل شد، تا آنكه زینب علیها السلام فرمود: اكنون كه سرتاسر زمین و آسمان را بر ما تنگ گرفته ای و ما را مانند اسیران به هر سو می كشانی به گمانت كه پیش خدا برای ما پستی و برای تو شرف و منزلت است؟ !  آن گاه فریاد آهنین حیا بر فرق مجسمه بی شرمی فرود آمد كه: «امن العدل یابن الطلقاء تخدیرك حرائرك وامائك وسوقك بنات رسول الله صلی الله علیه و آله سبایآ قد هتكت ستورهن وابدیت وجوههن تحدوا بهن الاعداء من بلد الی بلد یستشر فهن اهل المناهل والمناقل ویتصفح وجوههن القریب والبعید والدنی والشریف، لیس معهن من رجالهن ولی ولا من حماتهن حمی وكیف (18) ای پسر آزاد شدگان (19) ; آیا از عدالت است كه تو زنان و كنیزان خود را در پرده بنشانی و دختران [پرده نشین] رسول خدا را اسیر كنی [و شهر به شهر بگردانی] ؟ ! ! پرده آبروی آنها را بدری و صورت آنها را نمایان سازی تا دشمنان، آنان را از شهری به شهری ببرند، و بومی و غریب چشم به آنها بدوزند و نزدیك و دور، و شریف و فرومایه تماشایشان كنند، در حالی كه از مردان آنها یاری كننده ای همراهشان نباشد، و از یاری كنندگان آنان مددكاری نباشد . چگونه می توان امید بست به دلسوزی كسی كه [مادرش] جگر پاك مردان خدا را جوید و گوشت او از خون شهدا رویید . ؟ !»  كو اسارت؟ خصم تو در بند بود هر كلامت صدهزاران پند بود  زینب آرام گرفت، سخنان سراپا درد و حیای زینب، باعث شد یزید سر به زیر افكند و هر كس در آنجا بود، چنان سر به زیر و خاموش شد كه گویی مرغ مرگ بر سر همه سایه افكنده است . نقل می كنند كه هنده دختر عبدالله عامر و «زن یزید» آنچه را در مجلس شوهرش رخ داد شنید، پیراهن را نقاب كرده و به درون مجلس رفت و از آن همه نامردی و بی حیایی بر سر او فریاد كشید (20) .  نكته مهمی كه زینب به آن تصریح می كند و از آن سخت آزرده است این است كه زنان یزید پوشیده اند، و حرمت و حیای آنها محفوظ، ولی او و زنان اهل بیت در معرض دید نامحرمان، به همین جهت نمی گوید زنان تو در كاخ و اسیران در كوخند یا زنان تو سیر و اسیران گرسنه اند، بلكه تنها و تنها بر حجاب و حفظ حرمت و حیا اصرار دارد كه این خود می تواند بزرگترین درس برای بانوان جامعه ما باشد كه در هر حال مرز حیا را حفظ و حریم حرمت خویش را پاس دارند، و بر مهاجمان مرز حیا و عفت فریاد بزنند و در مقابل آنها در هیچ حالی ساكت نباشند، حتی اگر در بند و اسیر باشند .  8 . عفت و پاكدامنی، دست آورد حیای زینب عفت و پاكدامنی; برازنده ترین زینت زنان و گران قیمت ترین گوهر برای آنان است . زینب علیها السلام از یك سو، به زیبایی درس عفت را در مكتب پدر آموخت; آنجا كه فرمود: «ما المجاهد الشهید فی سبیل الله باعظم اجرا ممن قدر فعف یكاد العفیف ان یكون ملكا من الملائكة (21) ; مجاهد شهید در راه خدا، اجرش بیشتر از كسی نیست كه قدرت دارد، اما عفت می ورزد، نزدیك است كه انسان عفیف فرشته ای از فرشتگان باشد .»  و از طرف دیگر، حیای ذاتی زینب علیها السلام می طلبید كه در اوج عفت و پاكدامنی باشد; چرا كه بارزترین ثمره و پی آمد حیا; عفت و پاكدامنی است . چنان كه علی علیه السلام فرمود: «سبب العفة الحیا (22) ; علت عفت و پاكدامنی شرم و حیا است .»  و در جای دیگر فرمود: «علی قدر الحیاء تكون العفة (23) ; به هر اندازه كه حیا باشد، عفت و پاكدامنی خواهد بود .»  تربیت خانوادگی، و حیای ذاتی زینب كبری علیها السلام باعث شد تا او عفت خویش را، حتی در سخت ترین شرایط به نمایش گذارد . او در دوران اسارت و در مسیر كربلا تا شام، سخت بر عفت خویش پای می فشرد . مورخین نوشته اند: «وهی تستر وجهها بكفها لان قناعها اخذ منها (24) ; او صورت خود را با دستش می پوشاند، چون روسریش از او گرفته شده بود .»  این نشانه عفت اوست كه هنگام ورود به شام، شمر را - كه زمانی سرباز علی علیه السلام بود و در آن راه مجروح نیز شده بود، ولی ناپاكیها و بی حیاییها او را به آنجا كشانده كه قاتل فرزند علی علیه السلام گردد - احضار كرد و از او خواست كه برای حفظ مرز بلند حیا و عفت، كاروان اسرا را از خلوت ترین درب شهر وارد شام نماید و سرهای شهدا را نیز از بین زنها بیرون ببرد، ولی آن ملعون حیا از دست داده و در نتیجه دین را باخته عكس فرمایش آن حضرت عمل كرد و اسیران را از شلوغ ترین و پر جمعیت ترین دروازه شهر; یعنی «درب ساعات » وارد نمود و سر شهدا را نیز بین اسرا جای داد .  راوی می گوید: زینب (ویا ام كلثوم) را دیدم كه چادری كهنه برسركشیده و روی خود را گرفته بود . امام سجاد علیه السلام نیز به سهل بن ساعد صحابی فرمود: اگر می توانی چیزی به این نیزه دار بپرداز تا سر امام را كمی جلوتر ببرد كه ما از تماشاچیان در زحمت و اذیت هستیم . سهل می گوید: رفتم و یكصد درهم به نیزه دار پرداخت كردم تا از بانوان دور شود، كار بدین منوال بود تا سرها را نزد یزید بردند (25) . ------------------------------------- پی نوشت: 1) محمدی ری شهری، میزان الحكمه (بیروت، دارالحدیث)، چاپ دوم، 1419، ج 2، ص 716، روایت 4544 .2) همان، ص 717، روایت 4570 .3) همان، روایت 4565; بحارالانوار، ج 78، ص 309 .4) میزان الحكمة، همان، ج 2، ص 717، روایت 4569 .5) جهت مطالعه بیشتر در زمینه اهمیت حیاء وعفت از دیدگاه اسلام می توانید به جلد دوم کتاب اخلاق در قرآن آیت الله مکارم شیرازی مراجعه فرمایید6) شیخ جعفر نقدی، كتاب زینب كبری، ص 22، و ریاحین الشریعه، ج 3، ص 60 .7) شیخ ذبیح الله محلاتی، ریاحین الشریعه، تهران، دارالكتب الاسلامیة، ج 3، ص 46 .8) زینب كبری، ص 20 .9) عائشه بنت الشاطی، بانوی كربلا، مترجم: سید رضا صدر (قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ سوم 1378)، ص 58 - 59 .10) وسائل الشیعه، ج 14، ص 43، حدیث 7 .11) موسوعة كلمات الامام حسین علیه السلام، معهد تحقیقات باقرالعلوم، قم، مؤسسه الهادی، چاپ اول، صص 297 298 .12) احمد بن یحیی البلاذری، انساب الاشراف، بیروت، مؤسسة الاعلمی، 1349 (ه . ق)، ج 3، ص 204 .13) سید عبدالرزاق الموسوی المقرم، مقتل الحسین علیه السلام، ص 310 .14) با نگاهی به: بانوی كربلا حضرت زینب، صص 138 - 139 .15) بحارالانوار، ج 45، ص 179 .16) همان، ج 45، ص 116 .17) بانوی كربلا، حضرت زینب، ص 144 .18) بحارالانوار، ج 45، ص 133 . و ر . ك: ابوعلی طبرسی، الاحتجاج، ج 2، ص 122 .19) روز فتح مكه، بزرگان قریش نزد رسول خدا آمدند . رسول خدا صلی الله علیه و آله از آنها پرسید: «گمان می كنید با شما چگونه رفتار می كنم؟ ! گفتند: آنچه در اندازه برادری و بزرگواری برادرزاده ای بزرگ است . پیامبر فرمود: «اذهبوا انتم الطلقاء; بروید كه شما آزاد هستید .» از همان تاریخ بزرگان قریش به طلقا «آزاد شدگان » معروف شدند، ر . ك: سیره ابن هشام، ج 4، صص 54 - 55; مغازی واقدی، ج 2، ص 835 .20) بانوی كربلا، ص 147 .21) نهج البلاغه، فیض الاسلام، حكمت 466 .22) میزان الحكمة، ج 2، ص 717، روایت 4557 .23) همان، روایت 4559 .24) جزائری، الخصائص الزینبیه، ص 345 .25) بحارالانوار، ج 45، ص 127; زفار قمقام، ص 556; از عاشورا تا اربعین، ص 122 .*ویرایش از مقاله زینب علیها السلام بانوی حیا، پاسدار عفت وپاکدامنی نوشته سید جواد حسینی

۱۷ روز کلنجار رفتن با مرگ فقط با برگ مو

$
0
0
به گزارش جهان، فارس در یادداشتی به قلم ابوالفضل طاهر خانی آورده است، اگرچه کتاب «حماسه تپه برهانی» از نظر ادبی یک خاطره محسوب می‌شود که نویسنده در آن حدود ۲۴ روز از خاطره خود را- از روزی که به جبهه اعزام می شود تا موقعی که حوادثی شگفت برایش اتفاق می‌افتد تا سرانجام به شهر خود باز می گردد- به صورت یادداشت‌های روزانه به ثبت رسانده است. اما از نظر پرداخت و درونمایه یکی از کتاب‌های ماندگار دفاع مقدس است که ارزش فرهنگی و ادبی آن از خیلی از داستانهای دفاع مقدس بالاتر و فنی‌تر است.وقوع خاطرات در مردادماه سال ۶۲ بر راوی گذشته است، اما نویسنده، این خاطرات را سال ۶۵ نوشته است. وی در مقدمه کتاب می‌نویسد: «مدتی بود که بار سنگین این امانت بر کتف‌های حقیرم احساس می‌کردم، اما زبان و قلم خویش را از ترسیم عمق ارزشی که اینان آفریدند، قاصر می‌یافتم.»به هرحال ناشر کتاب را در نهمین سالگرد دفاع مقدس یعنی درسال ۶۷ چاپ و منتشر می‌کند . این کتاب در سال ۷۳ به چاپ دوم می‌رسد. سالها بعد نویسنده کتاب با بازنویسی حجم کتاب را به ۲۴۸ صفحه می رساند و منتشر می‌سازد که بلافاصله به چاپ دوم می‌رسد.اگر کتاب «حماسه تپه برهانی» یا کتاب‌هایی شبیه این متعلق به کشورهای غربی بود آنقدر پیرامون این چنین کتابهایی فیلم و رمان و داستان می‌نوشتند که آن را اسطوره می‌کردند.کتاب «حماسه تپه برهانی» اگر چه در گونه ادبی خاطره و زندگینامه خود نوشت جای می‌گیرد اما این کتاب از نظر ساختار و درونمایه و پرداخت پا به پای یک قصه و رمان پیش می‌رود، هر چند وقوع حوادث رویداده برای راوی باعث شده که این خاطره جذاب بشود ، اما پرداخت خوب نویسنده را نمی توان نادیده گرفت.ساختارنویسنده قبل از اینکه ۲۴ روز خاطرات خود را از عملیات والفجر ۲ روایت کند و وارد ماجرای اصلی شود حدود ۴۵ صفحه از خاطرات خود را به پشت جبهه، زندگی، حوادث انقلاب و دوران دانشجویی و شروع جنگ تحمیلی اختصاص داده است. از صفحه ۴۶ نویسنده با ثبت تاریخ روزانه از ۱/۵/۶۲ تا ۲۴/۵/۶۲خاطرات خود را به صورت روزنوشت نوشته است . البته این خاطرات همانطور که گفتم در سال ۶۵ نوشته شده است و نویسنده با آرامش و مرور خاطرات گذشته‌اش اقدام به نوشتن کرده است.ساختار کتاب اصول فصل و بخش بندی رایجی که در قصه و رمان است، رعایت نکرده است اما جذابیت قصه به گونه ای است که این نواقص جزیی را تحت پوشش قرارد می دهد؛ هر چند سالهای بعد نویسنده به بازنویسی کتاب پرداخته است و نگارنده احتمال می دهد که نویسنده راوی این جزئیات را نیز رفع کرده باشد.قصهدر خاطرات «حماسه تپه برهانی» ویژگی‌های یک قصه موج می زند . راوی در عملیات والجر ۲ ، به همراه گروهانشان ، ارتفاعی را تسخیر می‌کنند ، دشمن پاتک می‌زند . آنها در محاصره عراقی‌ها می افتد، به طوریکه نه نیروی کمکی می‌تواند به دادشان برسد و نه َآب و آذوقه می توانند به آنها برسانند. با بی آبی در حالیکه مجروحین وشهدای زیادی بر روی دستشان مانده ، روزهای سختی را می گذرانند. کم کم مهمات و آبشان به انتها می رسد و عراقی های ارتفاعات و پاسگاهی که در آن قراردارند به تصرف خود در می آورند. راوی و چند نفر دیگر تلاش می کنند از پشت ارتفاعات از سطح شیب دار ۸۰ درجه خود را به پایین ارتفاعات برسانند و در حال سقوط به محل درخت زاری می رسند که رودی از زیر درختان جاری است، رفع تشنگی می کنند . با شلوار راوی برای دست مجروحش پارچه پانسمان درست می کنند. حدود هفده روز با مرگ دست و پنجه نرم می کنند و با برگ درخت مو تغذیه می کنند. تا سرانجام نیروهای خودی می آیند و نجاتشان می دهد.قصه خاطرات «حماسه تپه برهانی» به مانند یک قصه دارای تعلیق است. موقعی که عراقی ها به پایین تپه می آیند و به جستجوی آنها می پردازند . اما پیدایشان نمی کنند .( این صحنه فصلی از یک قصه نفس بر و پر تعلیق است)، موقعی که راوی احساس می کند اگر مقداری نخ داشت می توانست شریان دستش را ببیند تا خونریزی قطع شود و ناگهان جرقه ای به ذهن دوستش - حسین - می زند و تسبیحش را از جیبش بیرون می آورد و با نخ آن شریان دست راوی را می بندد تا خون بند بیاید .به هنگامی که آخرین برگهای درخت مو که در میان سایر درختان وجود دارد به اتمام می رسد راز و نیاز خود را با خدا بیشتر می کنند. و روز بعد نتیجه می گیرند. کشش وانتظار و تعلیق در این صحنه موج می زند .آیا نجات پیدا می کنند یا براثر گرسنگی و جراحت وارده به شهادت می رسند.پیرنگخاطره‌ها ساحتار خاص خودشان را دارند، به طوریکه خواننده از این خاطرات انتظار قصه پرتعلیق ندارد، اما پیرنگ کتاب «حماسه تپه برهانی» پیرنگ خوش ساختی است ، مخصوصا از آنجایی که راوی و دوستش به پایین تپه سقوط می کنند. پیرنگ کتاب قوی تر است و به پیرنگ قصه نزدیک تر می شود.نثر و پرداختکتاب «حماسه تپه برهانی» هر جند شناسنامه خاطره و زندگی نامه را بر پیشانی دارد اما از نظر پرداخت و توصیف وقایع و عملکرد شخصیت ها به مانند یک قصه عمل کرده است ، اما قصه نیست ، روایت جنس خاطره به گونه ای که جذابیت یک قصه رانیز دارد .گفتم: «برادرها چاره ای نیست باید خود را به پایین بیندازیم» خونریزی از دست راستم به شدت ادامه داشت. از شدت خونریزی دریافتم که شریان اصلی دستم قطع شده و این خونریزی، بزودی منجر به مرگ من خواهد شد. جای هیچ گونه امیدی نبود اما نیرویی، امید را به من تلقین می کرد مرا به پریدن از پرتگاه تشویق می نمود . از برادران خواستم که به پایین بپرند و آنها یکی پس از دیگر خود را بر سطح شیب دار رها کردند . پس از آنها من نیز خود را رها کردم . درحالی که بدون اراده بر سطح تپه کشیده می شدم و یا میغلتیدم ، به سرعت سقوط می کردم . گاهی بدون اختیار معلق می زدم و گاهی بر سطح تپه کشیده می شدم و یا می غلتیدم، به سرع سقوط می کردم . گاهی بدون اختیار معلق می زدم .(ص ۱۰۳تپه برهانی)«حماسه تپه برهانی» توصیفات تأثیر گذاری دارد. توصیف لحظه به لحظه روحانی شهید احمد ترکان و دیگر شهدایی که در ارتفاعات بدون آب و غذا در محاصره آتش شدید دشمن هستند، از صحنه ها ی تأثیر گذار این کتاب است.جزئی نگری در پرداخت خاطرات، باعث شده علاوه به دادن اطلاعات مفید و منطقی به خواننده، او را ترغیب می کند که ادامه ماجرا را با اشتیاق پی گیری کند.درونمایهحرفی که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند. خاطرات «حماسه تپه برهانی» درست است که وقایعی را در یک موقعیت جنگی روایت کرده است، اما این روایت چون از دل بی ریای راوی برخواسته ا ست، لذا بر دل خواننده نیز اثر می کند.کتاب علاوه بر اینکه عناصر جذابیت را در خود دارد ، به عنوان یک کتاب عرفانی دست خواننده را می گیرد و او را باخود به دنیای ناشناخته درون انسان می برد. انسان در سختی ها و بلاها چگونه است آیا مقاوم است ، آیا گله مند است . در اینگونه مواقع به چه کسی متکی است ؟ کتاب با استناد به روایات و احادیث در بعضی از صحنه ها که ایجاب می کند ، خواننده را باخود همراه می کند و خواننده نیز به تبع فضای معنوی که در این صحنه ها حاکم است دل به آن می سپارد .مرا بخوانید تا اجابت کنم. در سخت ترین شرایط که دیگر امیدی به زندگی نیست اورا می خوانی و اوجواب می دهد و از جایی که حدس نمی زنی درِ رحمتش رامی گشاید و تو را نجات می دهد.ایا مردم می اندیشند همین که بگویند ایمان آورده ایم ،رها شده و مورد آزمایش قرار نمی گیرند؟ (سوره عنکبوت آیه ۲)در صحنه هایی که در ارتفاعات مستقرند و در محاصره دشمن ، آبشان رو به اتمام است ، راوی به دستور فرمانده به هر یک از رزمنده های مجروح یک در قمقمه آب می دهد ، در پایین ارتفاعات آبی جاری است اما در دست دشمن است . عراقی ها به هنگام عقب نشینی از پاسگاه روی ارتفاع بشکه ذخیره آب رابه رگبار بسته اند و باز به این قانع نشده در مقدار باقی مانده پودر رختشویی ریخته اند. صحنه های تشنگی شدید رزمنده ها در بالای ارتفاعات نظیر سازی است با حماسه کربلا و آنچه که برسر امام حسین (ع) و یارانش بوجود آمد .در بعضی از صحنه حوادث بیرونی خاطره ها چنان با حوادث درونی و عرفانی درون شحصیت ها و آیات قرآنی پیوند خورده است که انسان را به بازگشت به خویشتن و تحول دیگری فرا می خواند .حسن ختام اینکه کتاب تپه برهانی علاوه بر اینکه مستندی است از ایثار و فداکاری دلیرمردانی که در برابر تجاوز دشمن جانانه ایستادند ، به عنوان یک اثر فرهنگی و ادبی ماندگار در دوران دفاع مقدس از درونمایه معنوی عرفانی برخوردار است.کتاب «حماسه تپه برهانی» را حمیدرضاطالقانی اصفهانی نوشته و موسسه شهید کاظمی این اثر را در ۲۴۸ صفحه به بازار نشر عرضه کرده است.کتاب «حماسه تپه برهانی» رتبه اول بخش خاطره نویسی در سال ۱۳۶۵ ، بهترین کتاب دفاع مقدس،۱۳۷۳ و کسب عنوان برترین خاطره در جشنواره ادب پایداری ۱۳۷۹ را کسب کرده است.

انتشار کتاب موهن با وزارت ارشاد

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از سراج ۲۴، توجیهی که اخیرا برای چاب و صدور مجوز کتابهای موهن و مساله دار می شود، قابل تامل است. چند روز پیش یکی از مسئولین در وزارت ارشاد گفته بود: مگر چند نفر با این کتاب ها فاسد می شوند.توجیهاتی از این دست که راه را برای گسترش صدور مجوز به کتابهای موهن و ضد اخلاقی باز کرده است، در آخرین دسته گلی مجموعه اداره کتاب به آب داده است. رمان لولیتا که در زمان انتشار به زبان اصلی در فرانسه، انگلیس، آرژانتین، نیوزیلند، آفریقای جنوبی و آمریکا موهن شناخته شد، اخیرا و به فراوانی در کافه های تهران و برخی فروشگاههای کتاب دست به دست می شود و شاید مسئولین امر با این استدلال که «مگر چندنفر فاسد می شوند؟» هم قرار است دست روی دست بگذارند.نوشتن کتاب یا ترجمه آن در کشورهای همسایه و انتقال آن به ایران، ایده جدیدی است که متخلفان در این حوزه به شدت آن را دنبال می کنند. بعد از چاپ کتاب موهن «من این نسل» در آذربایجان و انتقال آن به ایران که نویسنده اش (سردبیر خبرگزاری کتاب) مورد تقدیر معاونت فرهنگی ارشاد هم قرار گرفت! حالا رمان مستهجن لولیتا که اتفاقا فیلم مستهجنی نیز از روی آن ساخته شده بود، در کافه های تهران و کتاب فروشی ها دست به دست می شود.لولیتا در افغانستان ترجمه و به چاپ رسیده است و قیمت ریالی نیز بر روی آن هک شده است. همین مسئله نشان می دهد که کتاب برای مصرف کننده داخلی و با هدف خاص به چاپ رسیده است.در این میان مسئولان ارشاد به جای رسیدگی به اینکه چطور می شود کتابی که در اروپا و آمریکا مجوز نمی گیرد، در کتاب فروشی های تهران همچون نقل و نبات توزیع می شود، با استدلال ها و توجیه هایی که متاسفانه برای از سر باز کردن دغدغه مندان مطرح می شود، در تلاش اند اصل قضیه را نادیده بگیرند.توزیع کالای غیر اسلامی و به طور خاص کتب ضاله که بالاتفاق مراجع درباره حرمت آن فتوا داده اند در دولت یازدهم به راحتی اتفاق می افتد.مترجم این کتاب موهن که ساکن کاناداست درباره انگیزه های انتشار ترجمه فارسی این کتاب در افغانستان می گوید: «در سال‌های اخیر از خواننده‌های جدی ادبیات و دانشجویان پیام‌هایی می‌گرفتم که 'آیا می‌شود ترجمه‌ بی‌سانسور و دقیقی از لولیتا خواند؟' می‌شد و باید چنین می‌شد اما کجا می‌شد چاپ و منتشرش کرد؟ به‌یقین چاپ ترجمۀ بی‌سانسور این اثر در ایران ناممکن بود اما خوشبختانه دنیای مجازی را داشتیم و عزیزانی هم بودند که از انتشارش در وب‌سایت‌های پرخواننده‌شان استقبال کردند. پس از آن‌که دو یا سه پاره از ترجمه را منتشر کردیم، پیام‌هایی از دو ناشر افغانستانی رسید که خواستند این اثر را بی‌سانسور و به صورت کتاب چاپ کنند. از میان این دو، نشر زریاب موافقت کرد که هم‌زمان با انتشار آن در دنیای مجازی، به کارهای چاپ آن سروسامان بدهد».نکته تامل برانگیز اینجاست که ناشر افغانی گفته تنها تعدادی از این کتاب به ایران برده شده و در انجا به چاپ بعدی و فراوان رسیده است.این مسائل غیر فرهنگی و ضد فرهنگی همه در دولتی اتفاق می افتد که مدعی رابطه نزدیک با مراجع تقلید است و گفته است از نظرات آنان استفاده می کند!

تلویزیون سال دیگر «پایتخت» دارد؟

$
0
0
به گزارش جهان، الهام غفوری در گفت‌و‌گو با ایسنا در همین زمینه اظهار کرد: امسال که گذشت و دیگر فرصتی برای ساخت «پایتخت» باقی نمانده است؛ ضمن اینکه ایام نوروز امسال هم با ایام فاطمیه (س) مصادف شده است و فکر نمی‌کنم ساخت کار طنز با این ایام مناسبتی داشته باشد.وی در پایان گفت: برای ساخت «پایتخت ۴» در سال آینده، خدا بزرگ است. فعلا نمی‌دانم قرار است چه اتفاقی بیفتد و هیچ تصمیمی هم در این باره گرفته نشده است.سریال «پایتخت» به تهیه‌کنندگی الهام غفوری و کارگردانی سیروس مقدم در سه سری در ایام نوروز از شبکه یک سیما به روی آنتن رفت.محسن تنابنده، علیرضا خمسه، احمد مهرانفر، ریما رامین‌فر، سارا و نیکا فوقانی‌اصل، مهران احمدی، نسرین نصرتی از بازیگران اصلی «پایتخت» بودند.سیروس مقدم این روزها مشغول ساخت سریال پلیسی «میکاییل» برای شبکه یک است و این شبکه پس از چند سال، نوروز ۹۴ به جای پخش «پایتخت»، سریال مهدی فخیم‌زاده با نام «قورباغه و قناری» را روی آنتن می‌برد.

منتظر رقص زنان در کنسرت ها باشید!

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از فرهنگ نیوز، اینکه دولتی که وزیر ارشاد آن تحصیلات حوزوی دارد در موضوعی حساس مانند آوازخوانی زنان این همه برای خود حاشیه درست می کند به شدت عجیب است.اگر در دولت تساهل و تسامح به سر می بردیم و وزیر ارشادی که سعی فراوانی در ترویج بی بندوباری دارد این همه حاشیه سازی بر سر آوازخوانی زنان جای سوال نداشت. آن وزیر عاقبتی جز فرار از ایران و پناه بردن به لژهای فراماسونری نداشت اما وزیر اعتدال و تدبیر که خود درس حوزه خوانده و می داند بسیاری از مراجع ما آوازخوانی زنان را جز برای بانوان مجاز ندانسته اند چرا به زیردستان خویش اجازه می دهد این همه حاشیه بر سر این موضوع ایجاد کنند. * بالا بردن فرکانس صوتی همخوان زن چه معنایی دارد جز...؟اینکه بانوان می توانند به صورت همخوان در آلبومها حضور داشته باشند را که کنار بگذاریم اینکه در تولید یک آلبوم و به نام همخوانی سعی شود با بالا بردن فرکانس صوتی همخوان زن، اثر را به عنوان یک تابوشکنی در موسیقی داخلی جلوه دهیم چه معنایی دارد جز بازی با اصول اساسی اسلام؟ وزیر ارشادی که معاونت هنری اش مجوز انتشار چنین اثری را در بازار صادر میکند آیا جرأت آن را دارد که این آلبوم را برای اساتیدش در همان حوزه ای که در آن درس خوانده پخش کرده و به بحث و بررسی درباره آن بپردازد؟ * اسلامی شدن یعنی این؟اینکه موسیقی شاخه ای از شاخه های هنری است و باید به آن به عنوان وسیله ای برای تبیین فرهنگ ایرانی-اسلامی نگاه کرد صدالبته که باید در دستور کار وزارت فرهنگ و ارشادی قرار گیرد که پسوند اسلامی دارد. اما آیا اسلامی شدن یعنی اینکه بکوشیم خط قرمزهای لحاظ شده در اصول اسلامی را رد کنیم یا آن که بکوشیم الگوی نوینی از هنر اسلامی را پیش چشم مخاطبان قرار دهیم؟ * آیا در حال الگوبرداری از دستگاه هنری پهلوی هستید؟سالهاست که دول غربی می کوشند با استفاده ابزاری از زنان و تقلیل شخصیت آنها در حد کالاهایی که می توان از آنها برای رونق سینما یا موسیقی بهره جست شرایطی را فراهم آورند که بیشتر از هنر این جاذبه های جنسی زنان باشد که رخ نماید اما آیا مگر هدف از انقلاب اسلامی مقابله با چنین رویه ای نبود؟ انقلاب اسلامی شکل گرفت تا یکی از اساسی ترین اصول انسانی اسلام که برابری زن و مرد به عنوان انسان است تبیین شود. در دوران طاغوت اساس سیاست ورزی حاکمان این طور بود که چه در سینما یا در موسیقی از زنان به عنوان کالاهایی برای جلب مخاطب استفاده کنند اما اسفناک اینکه همان استفاده های ابزاری هم از اوایل دهه ۵۰ به ورشکستگی سینمای فارسی و پایین آمدن فروش آلبومهایی منجر شده بود که سعی می کردند صدای زنان را مجالی کنند برای کسب درآمد. انقلاب اسلامی شکل گرفت تا هنر ایرانی-اسلامی در کانون توجه قرار گیرد و حالا بعد از سی و چند سال از پیروزی انقلاب گروهی پیدا شده اند که قصد دارند با کنار گذاشتن اسلامیت از هنر، همان راهی را بروند که دستگاه هنری دولت پهلوی در پیمودن آن به شدت شکست خورده بود. * این گروه از سوی چه کسانی حمایت می شوند؟اینکه چنین گروهی از سوی چه کسانی حمایت می شوند و چگونه فعالیت میکنند که حتی در دستگاه دولت هم تلویحا از آنها حمایت می شود پرسش اساسی است که در این مسیر باید مورد توجه قرار گیرد. اینکه آوازخوانی زنان حتی از سوی وزیر ارشاد مملکت ما هم موضوعی معمولی لحاظ میشود و دستگاه هنری هم مرتب سعی دارد بر گاف هایی که بواسطه اعطای مجوز آلبوم یا برگزاری کنسرت با حضور خوانندگان زن داده اند سرپوش بگذارند واقعا جای سوال دارد. واقعا دستاورد این رویه ها چیست؟ دوست داریم به کجا برسیم؟ آیا اعتلای هنر ایرانی-اسلامی در گروی چنین استفاده های ابزاری از جنس زن است؟ اگر این طور است چرا به هنگام رأی اعتماد گرفتن از نمایندگان مردم صریح و بی پرده درباره این سبک مدیریتی صحبت نمی کنیم؟ * همانها که خرس طلایی میدهند به دنبال رواج تکخوانی زنان هستندآنها که برای استفاده ابزاری از زنان چه در سینما و چه در موسیقی سرمایه گذاری میکنند یک هدف بیشتر ندارند و آن هم اینکه اساس نظام را زیر سوال ببرند. آنها همانها هستند که می کوشند با اعطای عناوینی چون "شوالیه" و "سِر" هنرمندان ایرانی را مجیزگوی خویش کنند. اینها همانها هستند که به بی کیفیت ترین آثار ایرانی به صرف اینکه ضدنظام باشند خرسها و شیرهای طلایی و نقره ای میدهند تا هنرمندانی را تربیت کنند در خدمت دشمنان قسم خورده جمهوری اسلامی! اینها همانها هستند که داعش را درست میکنند تا تصویرسازی درستی که جمهوری اسلامی از اسلام ارائه می دهد را زیر سوال ببرند. و افسوس که در داخل کشور هم برخی از روی جهالت و یا شاید هم آگاهانه آب به آسیاب آنها می ریزند.

ذکرهایی که باعث وسعت رزق می‌شود

$
0
0
به گزارش جهان به نقل از باشگاه خبرنگاران، «تدبیر معیشت» راه و چاره‌ ای برای اصلاح امور اقتصادی می باشد. اين مباحث با الهام از آیات و روایات نکاتی را برای تدبیر معیشت مرور می‌کنداز ذکر کمک بگیریدذکر خدا حتی اگر به زبان نیاید، در معیشت انسان مؤثر است و به همین دلیل قرآن فرموده است: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكاً» و هر كس از ياد من روى گردان شود، زندگى(سخت و) تنگى خواهد داشت. (۱)یاد خدا افزون بر آرامشی که به خودی خود همراه دارد، (۲) وقتی در قالب ذکرهای خاص أدا می‌شود یا در صورت رفتارهای دیگر تجلی می‌یابد، بر جریان رزق و در سامان معیشت اثر می‌گذارد.کسب ‌و کار مفید در کسب روزی مهم بوده و نمی توان از نقش آن کاست؛ چون کسب ‌و کار وسیله لازم برای نزول روزی مقدر است؛ اما توصیه‌های بسيار حضرات معصومین (علیهم‌السلام) نسبت به ذکرهای مختلف برای بهبود رزق نشان می‌دهد، نمی‌توان و نباید از کنار آن‌ها به‌آسانی گذر کرد. البته اذکار، عبادات‌ و زیارات‌ مقدمه‌ای برای به دست آوردن ایمان، تقوا، شکر، مثبت‌اندیشی و... می باشد؛ اما به ‌هر حال كسي كه از این فرصت و وسیله استفاده نکند و از بهره‌های آن بی‌بهره ماند، خود مقصر است.ذکرهایی که باعث وسعت رزق می‌شودقرآن، بهترین و بالاترین ذکر بوده و قرائت آن باعث بهره‌مندی و برکت می گردد.(۳) نماز برکت‌آفرین است. (۴)، نماز شب. (۵) دعا و مناجات به درگاه خداوند نیز از ذکرهایی است که روایات آن را سلاحی برای جاری کردن رزق دانسته‌اند. (۶) خصوصاً هنگام سحر که هنگام نزول رزق است. (۷)افزون بر این‌ها ذکرهایی چون: استغفرالله (۸)، سبحان‌الله (۹) و تکرار جملات أذان همراه مؤذن (۱۰) در تحصیل رزق مؤثر شمرده شده‌اند.علاوه بر این أذکار، مناسک دیگری که جلوه‌ای از یاد خدا هستند، برای رونق رزق توصیه شده است. مثل روزه گرفتن، حج و عمره و زیارت حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) كه بارها در روایات معصومین علیهم السلام تأکید شده است.قبل از خرید، نیت خیر آن را بسنجیداگر از انسان پرسیده شود، چرا فلان خرید را انجام می‌دهد؟یا چرا مشغول کسب‌ و کار و درآمد شده است‌؟؛ جواب نهایی او چرا‌بردار نخواهد بود، بلکه جواب انسان، همان نیت اصلی است. بدیهی است انسان، بدون نیت هیچ کاری را انجام نمی‌دهد؛ اما چیزی که بسیار مهم بوده و در کمال تعجب به آن کم توجه می‌شود، تأثیر این نیت در خاصیت کسب ‌و کار و خرید و فروش‌های روزمره انسان هاست.امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) می فرماید: «به‌ وسیله نیت خوب و حُسن خلق، پاکی معیشت و امنیت راه و وسعت رزق به دست می‌آیند». (۱۱)از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمود: «هر كه حُسن نيت داشته باشد، روزي‌اش زياد شود». (۱۲)بر اساس روایات اهل ‌بیت علیهم السلام، استفاده دوستان و پیروان ايشان از یک وسیله اگر با هدف حرکت در جهت یاری اهل‌بیت علیهم السلام و دشمنی دشمنان ایشان باشد، با رزق و بهره بیشتری برای آن‌ها همراه است. (۱۳)بنابراین هر چه نیت انسان از استفاده، صرفاً مادی و لذت و عیش، بیش‌تر به سمت اهداف بلند حرکت کند، بهره واقعی شما از دنیا بیش‌تر؛ و احساس فقر و بدبختی از زندگی‌تان دورتر خواهد شد.امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «هر که شب و روز، بزرگ‌ترین غصه‌اش دنیا باشد، خداى تعالى فقر و پريشانى را جلوى چشمش قرار می‌دهد و كارش را پريشان می‌سازد و در نهایت هم جز به همان چیزی که خداوند روزىِ او كرده بود، نمی‌رسد. در مقابل کسی که همت اصلی‌اش، آخرت باشد، خداوند توانگرى و بى‏نيازى را در دلش می‌گذارد و كارش را منظم می‌کند». (۱۴)در نیت‌ها دقت کنیمانسان باید در نیت‌های خود دقت کرده و همیشه از خود بپرسد: چرا این کار را انجام می‌دهد؟؛ چرا وارد این معامله می‌شود؟؛ یا چرا این جنس را می‌خرد؟. حتی در معمولی‌ترین رفتارهای مالی خود سعی کرده آن را با یک نیت خوب و خداپسندانه، تبرّک کند. به این ترتیب اگر انسان تشخیص داد که در کاری، هیچ خیری برای آن قابل‌ تصور نیست، از انجام آن منصرف شود.پاک بودن هنگام خوردنهمه انسان ها به تمیز بودن دست خود هنگام غذا خوردن اهمیت داده و آن را به فرزندان خود نیز گوشزد می‌کنند. در آموزه‌های دینی نیز به شستن دست ‌ها قبل و حتی بعد از غذا سفارش شده است؛ اما این تمیزی علاوه بر جنبه بهداشتی و تأثیری که از این طریق بر سلامت انسان (و کم شدن خرج درمان) می‌گذارد، از نظر معنوی هم بر روزی انسان مؤثر است.امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «هر کس دست خود را قبل و بعد از غذا بشوید، در وسعت رزق زندگی کند و از بلاهای جسمی سالم بماند». (۱۵)توصیه‌های تکمیلی هم در این‌باره وجود داشته که اثر آن را بیش‌تر می‌سازد. مثلاً وقتی دستتان را برای غذا می‌شویید آن را خشک نکنید و بگذارید خودش خشک شود تا برکت همراه غذایتان باشد. (۱۶)افزون بر تمیزی ظاهری، نوع دیگری از پاکی هم وجود دارد که رعایت آن هنگام خوردن غذا به‌ اندازۀ پاکیزگی دست‌ها در رزق انسان مؤثر بوده و آن طهارتی است که با وضو به دست می‌آید.امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «وضو قبل و بعد غذا، بر روزی می افزاید». (۱۷)بر همین اساس از خوردن در حال جنابت نیز نهی شده و آن را باعث فقر دانسته‌اند. (۱۸)درباره وضو این نکته را هم نباید فراموش شود که به ‌طور کلی، مداومت بر وضو، رزق را بر انسان جاری می‌کند. چنان ‌که نبی مکرم اسلام(صلی الله علیه وآله) فرمودند: دائماً با وضو باش تا رزقت مدام باشد. (۱۹)سعی شود به این توصیه‌ها عمل شده و اگر برخی اعضای خانواده آن را فراموش کردند، انسان می تواند واسطۀ برکت سفره‌ شود.پي‌نوشت‌ها:۱. طه، ۱۲۴.۲. «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ رعد» ۲۸.۳. كافي (ط - دارالحديث)، ج ‏۴، ص ۶۱۰ و همان، ص ۶۱۸.۴. خصال، ج ‏۲، ص ۵۲۲.۵. ثواب‌الاعمال و عقاب‌الاعمال، النص، ص ۴۱.۶. همان، ص ۲۶.۷. كافي (ط - دارالحديث)، ج ‏۴، ص ۳۲۲.۸. عيون اخبارالرضا (عليه‌السلام)، ج ۲، ص ۴۶.۹. خصال، ج ‏۲، ص ۵۰۴.۱۰. علل‌الشرايع، ج ‏۱، ص ۲۸۵.۱۱. غررالحكم و دررالكلم، ص ۷۳۱.۱۲. كافي، ج ‏۳، ص ۲۷۳.۱۳. همان، ج ‏۱۳، ص ۲۵۷.۱۴. همان، ج ‏۳، ص ۷۷۶.۱۵. همان، ج ‏۱۲، ص ۳۵۴.۱۶. همان، ص ۳۶۰.۱۷. همان، ص ۳۵۶.۱۸. بحارالانوار، ج ‏۷۳، ص ۳۱۴. (البته این کراهت با وضو برطرف می‌شود.)۱۹. همان، ج ‏۱۰۵، ص ۱۶.
Viewing all 16083 articles
Browse latest View live